Post
15144
از:
متفرقه
به:
متن سند
حزب توده - 1
(تاریخچه مختصر حزب توده)
ژوئن 1950برابر با خرداد 1329
هسته مرکزی حزب توده
در اوائل سال 1299 آشوب و هرج و مرج در شمال ایران حکمفرما بود. یک گروه هفتصد نفری از کمونیست ها از باکو با دو هواپیما به رشت حمله کردند و قصد داشتند جمهوری سوسیالیستی گیلان را تشکیل دهند. در آن زمان مشیرالدوله که یک میهن پرست بود، زمام امور را در دست داشت. او سردار فاخر حکمت را مأمور رشت کرد تا کنترل دولت را در آنجا مجددا برقرار کند. سردار فاخر موفق شد میرزا کوچک خان را که یک انقلابی بود و بعدا علیه احسان اللّه خان و سایر کمونیست ها جنگیدم به سوی خود جلب کند. احسان اللّه خان بود که کمیته جوانان کمونیست ایران را تشکیل داد.
روز 16 شهریور 1299 نخستین کنگره کمونیستی ملل شرق در باکو تحت ریاست زینونف تشکیل شد. نماینده کمونیست های ایران در این کنگره حیدرخان عمواوغلی بود که درباره برانگیختن انقلاب در ایران، افغانستان، عراق، هند و عربستان علیه انگلیس ها صحه گذارد.
در حوالی اواسط سال 1299 یک نیروی دو هزار نفری از کمونیست ها که بیشتر آنها گرجی و ارمنی بودند، تحت فرماندهی خازانف به شمال ایران حمله بردند. آنها عده ای از اشخاص ثروتمند را غارت کرده و با غنائم خود به باکو بازگشتند. چنین یورش هایی هرچند وقت یک بار تا سال 1300 ادامه داشت.
کودتا
روز 3 اسفند 1299 سردار سپه (رضا شاه معدوم) بعنوان فرمانده کل در حکومت سید ضیاء به قدرت رسید.
در جریان سه ماه فرمانروایی سید ضیاءالدین طباطبایی در ازاء شناسایی حکومت شوروی از سوی ایران روس ها از پشتیبانی خود از کمونیست های ایران باز ایستادند. نیروهای دولتی به آهستگی ولی با اطمینان کمونیست ها را مغلوب کردند و بعضی از آنها از مرز گذشته و به روسیه رفتند.
کمونیست ها را مغلوب کردند و بعضی از آنها از مرز گذشته و به روسیه رفتند. از آن زمان به بعد مناسبات ایران و شوروی وارد مرحله جدیدی شد، به شوروی ها بعضی امتیازات از سوی سردار سپه داده شد و آنها پشتیبانی خود را از کمونیست های ایران پس گرفتند.
تا سال 1307 فعالیت های کمونیستی در ایران نبود. آن گاه یک تبعه شوروی برای یک «مأموریت علمی» به ایران فرستاده شد. طبق اسناد رسمی او برای تجدید سازمان حزب کمونیست در این کشور که به حالت بی فعالیتی در آمده بود به ایران آمده بود. او موفق شد «اتحادیه کارگران ایران» را که بعدا حزب کمونیست «نامیده شد تشکیل دهد.» در اواخر 1307 کنگره کمونیست های ایران و ترکیه در رضاییه به طور مخفیانه تشکیل شد. حسین اف از سوی این کنگره به نمایندگی ایران در نهمین کنگره بین المللی در مسکو منصوب شد.
پلیس ایران به صفوف این سازمان جوان کمونیستی در ایران رخنه کرده بود، ولی قانونی برای سر و کار داشتن با کمونیست ها، به نحو صریح و مؤثر وجود نداشت.
در اردیبهشت ماه 1311 مجلس یک قانون هفت ماده ای را تصویب کرد که به موجب آن اشخاصی که
ص: 154
به گروه های ضد سلطنت یا کمونیستی تعلق دارند، به سه تا ده سال حبس محکوم می شوند.
باند 53 نفر
دکتر ارانی که رشته پزشکی را در ایران به پایان رسانده بود، رهسپار آلمان شد و در آنجا مطالعه عمیقی درباره تعالیم مارکسیستی و کمونیستی انجام داد. او در سال 1309 به ایران بازگشت و در سال 1313 مجله «دنیا» را منتشر کرد که در آن نظریات کمونیستی مارکس و انگلس مورد بحث قرار می گرفت. این مجله دارای چنان سطح متعالی بود که مدتی وقت لازم بود تا پلیس ایران جهت گیری آنرا کشف کند.
دکتر ارانی همراه با پنجاه و دو نفر دیگر دستگیر و به مدتی زندان، از سه تا ده سال، محکوم شدند. روز چهارده بهمن 1318 (فوریه 1939) دکتر ارانی به وسیله تزریق آمپول هوا کشته شد و 52 نفر دیگر بعدا آزاد شدند.
در نتیجه هشیاری و بیداری پلیس مخفی ایران و شیوه بیرحمانه ای که رضا شاه با مردمی که حتی مظنون به داشتن عقاید کمونیستی بودند رفتار می کرد، سازمان کمونیستی که شایستگی نام کمونیست بودن را داشته باشد، در طی سلطنت رضا شاه وجود نداشت. کمونیست هایی که وجود داشتند وقت خود را پشت میله های زندان می گذراندند.
حزب توده در سال 1320 سربازان انگلیسی و شوروی ایران را اشغال کردند و رضا شاه به نفع پسرش، شاه کنونی، استعفا کرد. مقامات شوروی، مرحوم فروغی، نخست وزیر وقت را تحت فشار قرار دادند تا زندانیان سیاسی را عفو کند.
52 کمونیست همراه با چهل نفر دیگر هسته مرکزی حزب توده ایران را در شهریور ماه 1320 تشکیل دادند.
تنها شخص مهمی که در میان آنها بود یک شاهزاده قاجار به نام سلیمان میرزا محسن اسکندری بود.
در مدت کوتاهی حزب توده سازمان های کارگری، کشاورزان، زنان و جوانان را تشکیل داد و به پیروی از «جبهه متحد کمونیستی» فعالیت های خود را از طریق همکاری با سایر گروها و احزاب از قبیل حزب ضد فاشیست مصطفی فاتح که می خواست حزب توده را تحت کنترل خود درآورد، گسترش داد. روزنامه مردم «که ارگان حزب مصطفی فاتح بود بعدا ارگان حزب توده شد. مدت کمی بعد این حزب یک اتحادیه مطبوعاتی به نام «جبهه آزادی» تشکیل داد که هفتاد درصد از روزنامه ها را در آن زمان تحت کنترل خود داشت. در سال 1321 حزب توده هشت کرسی در مجلس داشت.
حزب دمکرات آذربایجان
در حالی که حزب توده یک حزب سراسری ایران بود که از اندیشه های کمونیستی هواداری می کرد، شوروی ها لازم تشخیص دادند که برای تأسیس یک رژیم پوشالی در آذربایجان ایران بکوشند. برای این منظور آقای جعفر پیشه وری که اعتبارنامه وی در مجلس چهاردهم مردود شناخته شد و رهبری گروه چپگرای کاوه را به عهده داشت انتخاب شده بود.
پیشه وری قبلاً همراه با شبستری در باکو با مقامات بلند پایه جمهوری قفقاز تماس گرفته بود.
پیشه وری با کمک قلی اوف کنسول شوروی و سایر مقامات شوروی در تبریز شالوده حزب دمکرات
ص: 155
آذربایجان را ریخت. این حزب مبلغ خودمختاری آذربایجان و شناسایی زبان ترکی به عنوان زبان رسمی این ایالت بود.
روز 21 شهریور 1319 حزب دمکرات یک مجلس مؤسسان تشکیل داد. پیشه وری رئیس این دولت خودمختار و شبستری نفر دوم آن بود.
در این مرحله شورای متحده مرکزی حزب توده وابستگی خود را به حزب دمکرات اعلام داشت.
روز 22 آذر 1323 دمکرات ها تبریز و سایر پادگان ها را تصرف کردند. پیشه وری کابینه نه نفره خود را به مجلس مؤسسان آذربایجان معرفی کرد.
در دی 1325 قوام به عنوان نخست وزیر زمام امور را به دست گرفت و در این زمان حکومت مرکزی هیچ گونه اعتباری در آذربایجان نداشت. ارتش شوروی در گیلان و مازندران به نهضت های مشابهی کمک می کرد. حزب توده اکنون در اوج قدرت خود، به ویژه در شمال، بود. این حزب «حزب میهن» و گروه طبرستان که به وسیله احسان طبری رهبری می شود را در کنترل داشت، در چنین اوضاع و احوالی بود که قوام به مسکو سفر کرد.
قوام پس از بازگشت به تهران در اسفند 1324 به عناصر و نهضت های چپگرا آزادی عمل داد. وی قراردادی با شوروی ها منعقد ساخت که شامل ماده ای بود درباره حل و فصل «مسئله آذربایجان که یک امر داخلی است».
قوام سه وزیر کمونیست را در کابینه خود راه داد که عبارتند از: دکتر کشاورز، دکتر یزدی و دکتر اسکندری که سمت وزیران فرهنگ، بهداری و پیشه و هنر را به عهده داشتند تا «اصلاحات» لازم را انجام دهند.
در ضیافتی که از طرف حزب توده در باشگاه آنها با حضور نخست وزیر و وزیران و رئیس مجلس تشکیل شده بود ایرج اسکندری در جریان نطقی اظهار داشته بود: «ما یک میلیون عضو و سه وزیر در کابینه داریم. سال دیگر ما 10 میلیون عضو و تمامی کابینه را خواهیم داشت.» شخصی که در کمک به قوام برای سر و کار داشتن با این گونه مسائل به ویژه مؤثر بود، مظفر فیروز بود، که اعتقادات او به عنوان یک «کمونیست خوب» شدیدا باید مورد پرسش قرار گیرد.
در آذر 1325 ژنرال رزم آرا معدوم حمله نیروهای دولتی علیه شورشیان به فرماندهی غلام یحیی، فرمانده کل نیروهای دولتی آذربایجان را طرح ریزی کرد. ظرف 10 روز شورشیان در هم شکسته و حزب دمکرات از هم متلاشی شد.
در تهران و همه شهرهای جنوبی و شمالی، مردم باشگاه های حزب توده را به تاراج برده و آنها را به آتش کشیدند. دو اعلامیه که پشت سر یکدیگر به وسیله حزب در این زمان منتشر شد، نشان دهنده اختلافی بود که در داخل حزب روی داده بود.
عده ای از اعضای حزب توده به رهبری احسان طبری بر این عقیده بودند که حزب باید فعالیت خود را درباره طبقات تحصیلکرده متمرکز کند در حالی که دیگران معتقد بودند، فعالیت باید در حول و حوش کارگران باشد.
آل احمد، مهندس ناصحی، ملکی، انور خامه ای، فیروز شهابپور و مهندس زنجانی می کوشیدند تا «طبقه حاکمه» حزب را سرنگون کنند.
ص: 156
در اردیبهشت ماه 1326، رادیو باکو و رادیو مسکو منحرفین را مورد حمله قرار داده و آنها را به مزدوری انگلیس متهم کردند.
روز 15 بهمن 1327 (فوریه 1948) سوءقصدی علیه شاه به وسیله یک نفر که گویا عضو حزب توده بود صورت گرفت و حزب توده از سوی دولت غیرقانونی اعلام شد. عده زیادی از رهبران توده دستگیر و بازداشت شدند. (مهمترین اعضاء این عده توانستند در جریان نخست وزیری رزم آرا فرار کنند).
از فروردین ماه 1328 حزب توده فعالیت زیرزمینی خود را آغاز کرد. روزنامه «مردم» ارگان حزب توده روزهای شنبه با تیراژ ده هزار نسخه در سراسر کشور منتشر شد. عقیده بر این بود که حزب در تهران 20000 نفر عضو دارد.
حزب توده دارای تعداد قابل ملاحظه ای سمپات و اعضاء رسمی در وزارت فرهنگ، وزارت دادگستری، وزارت دارایی و وزارت کشور بود.
تعداد قابل ملاحظه ای از اعضاء حزب توده در بخش بهداشت وزارت بهداری بودند که برای فعالیت های مبارزه با مالاریا و فعالیت های مشابه به شهرستان ها اعزام می شدند. این عده از این مأموریت ها به نفع حزب توده بهره برداری کرده و در میان کشاورزان تبلیغات کمونیستی انجام می دهند. این موضوع درباره بخش جنگل داری نیز صدق می کند. تعداد بسیار زیادی از لوکوموتیورانان و ترمزبانان راه آهن دولتی ایران از اعضاء شورای متحد مرکزی هستند. این حزب نفوذ زیادی در سیلو و کارخانجات ونک و انحصار دخانیات دارد که بخش بزرگی از کارگران آن از اعضاء حزب توده هستند.
طبقه بندی اعضا:
اعضای حزب توده به طورکلی به گروه های زیر تقسیم می شوند:
الف) کارگران صنعتی
ب ) کارگران صنعتی و متفرقه
ج ) پیشه وران
د ) کشاورزان
ه) طبقات روشنفکر
بعضی از سازمان هایی که به عنوان وابسته به حزب توده شناخته شده اند عبارتند از:
1) سازمان دانشجویان دانشگاه تهران
2) سازمان دانش آموزان دبیرستان های تهران
3) انجمن مبارزه با بی سوادی
4) جمعیت طرفداران صلح
5) سازمان زنان
6) جمعیت مبارزه با شرکت های نفتی امپریالیستی
7) جمعیت حقوقدانان دمکراتیک و جمعیت روزنامه نگاران دموکراتیک
8) سازمان دهقانان
9) محفل جوانان دمکرات
10) جمعیت کمک به کشاورزان
ص: 157
11) شورای متحده مرکزی
12) باشگاه ورزشکاران دمکرات
13) جمعیت آذربایجانیان
14) جمعیت فارغ التحصیلان دانشسرای عالی سازمان دانشجویان دانشگاه
این یک سازمان بسیار خوب سازماندهی شده است که به ویژه در دانشکده های پزشکی و حقوق نفوذ دارد. این سازمان با تبلیغ تعلیمات رایگان دانشگاهی جهت دانشجویان بی بضاعت و تقاضای اصلاحات مختلف دیگر چند صد دانشجوی دانشگاه را علاوه بر آنهایی که قبلاً از اعضای سازمان دانش آموزان ایران بوده اند، به طرف خود جلب کرده است.بعضی از آنها به عنوان دانشجوی دانشگاه به هر صورت احتمالاً در آینده سمت های مسئولی به دست آورده و خدمات قابل ملاحظه ای به حزب خواهند کرد.
جمعیت مبارزه با بی سوادی
این جمعیت در نقاط مختلف تهران و در دهات و شهرستان ها کلاس هایی برای با سواد کردن اشخاص بالغ دائر کرده است. همراه با تعلیم سواد به نوآموزان تبلیغات متناسب به آنها از سوی «آموزگاران» که در کلاس های کادر حزب برای این منظور آموزش دیده اند، داده می شود. از آنجایی که بی سوادی مورد شناسایی هر حکومتی است که ممکن است روی کار آید، این جمعیت تا اندازه ای از «مصونیت» برخوردار است و می تواند فعالیت های خود را آزادانه انجام دهد.
جمعیت مبارزه با شرکت های نفتی امپریالستی
این جمعیت در سال 1329 تأسیس شده است تا حزب توده بتواند سهم منصفانه خود را در «نهضت ملی نفت» به رهبری جبهه ملی داشته باشد. طبق اطلاعاتی که در دست است این جمعیت شش هزار عضو دارد.
سازمان زنان
این سازمان به ویژه موفق بوده است زیرا از تظلمات زنان تحصیلکرده در ایران به نحو کاملی بهره برداری کرده است. این سازمان از حقوق مساوی برای زنان در همه شئون زندگی و به ویژه حق رأی در انتخابات طرفداری کرده است. تعداد زیادی از دختران و زنانی که در ادارات دولتی کار می کنند یا در مدارس تدریس می کنند به این سازمان تعلق دارند.
جمعیت حقوقدانان دمکراتیک
این جمعیت عده ای از شخصیت های سرشناس قضایی را دربرمی گیرد، که هنگامی که اعضاء حزب گرفتاری های قضائی دارند می توانند سودمند باشند.
جمعیت روزنامه نگاران دمکرات
این جمعیت در کارهای مطبوعاتی و تبلیغاتی سودمند است.
جمعیت طرفداران صلح
این جمعیت سرگرم جمع آوری امضاء برای صلح در پشتیبانی از انعقاد یک معاهده صلح در میان پنج
ص: 158
قدرت بزرگ بوده است. این جمعیت تظاهراتی بر علیه جنگ در محکوم کردن آمریکایی ها و انگلیسی های جنگ افروز و معرفی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان مدافع صلح جهانی ترتیب داده است. این جمعیت به جمعیت های صلح کشورهای دیگر نمایندگانی فرستاده و از این جمعیت ها نیز نمایندگانی پذیرفته است.
همچنین کاروان های صلح به نقاط مختلف جهت کارهای تبلیغاتی فرستاده است.
سازمان دهقانان
اعضاء آموزش دیده حزب توده به دهات مختلف اعزام شده و مناسبات بین کشاورزان و مالکان را به نحو جامعی مطالعه می کنند. تظلمات دهقانان آنگاه مورد بررسی قرار می گیرد و اعضاء جدید از میان خود دهقانان که برای تشکیل هسته مرکزی حوزه های دهقانان پرورش یافته اند به کار گرفته می شوند.
دهقانان توده ای دهکده رباط کریم عرصه را بر افراد سینمای سیار آمریکا چنان تنگ کرده بودند که آنها ناگزیر محل را ترک کردند. این جمعیت اصل «سربازگیری» جوانان را دقیقا مراعات می کند.
جمعیت آذربایجانیان که در تهران تشکیل شده اکنون دارای 2500 نفر عضو است و علی آذری سر دبیر روزنامه «پیک امروز» کاندید آنها برای نمایندگی مجلس از تبریز است. این جمعیت قصد دارد بزودی شعبه ای در تبریز ایجاد کند. این جمعیت جایگزین حزب دمکرات آذربایجان است.
جمعیت فارغ التحصیلان دانشسرای عالی
این جمعیت نشریه ای از خود به نام «مهرگان» دارد.
یکی از عوامل اصلی که به موفقیت حزب توده در جمع هواداران جدید کمک کرده است، اصل انتخاب مرد صحیح برای کار صحیح بوده است. یک عضو روشنفکر حزب با سایر اعضای روشنفکر مورد انتظار سرو کار دارد. اعضای آموزش دیده حزب که خودشان کارگر بوده اند (مانند علی امید) با طبقات کارگر که زبان آنها را خوب درک می کنند سر و کار دارند. در میان صفوف رهبری کننده حزب توده اشخاصی که خود بزرگ بینی سیاسی داشته باشند، وجود ندارد.
بعضی از نقشه های آینده حزب توده
سازمان دانشجویان دانشگاه تهران به زودی دانشجویان دانشگاه های تبریز، شیراز و مشهد را در بر خواهد گرفت و کنگره دانشجویان دانشگاه های ایران را تشکیل خواهد داد. سازمان جوانان حزب توده به «نهضت دفاع از حقوق جوانان» تبدیل خواهد شد، به طوری که جوانان از هر طبقه و گروه بتوانند در یک سازمان گرد هم آیند.
در پایان باید اضافه کرد که شوروی ها از طریق عامل خود ملا مصطفی بارزانی اکنون که در روسیه است، توجه ویژه ای به کردها داشته اند. به کردها به دلیل همکاری های آنها وعده خودمختاری داده شده است.
سازمان های توده ای که در قلمرو کمیته مرکزی سازمان جوانان قرار گرفته اند.
1- سازمان فرهنگی ارمنی های ایران
2- سازمان فرهنگی آشوری های ایران
3- سازمان فرهنگی کردهای ایران
سازمان هایی که تحت قلمرو کمیته سازمانی تهران و حومه قرار می گیرند و تابع کمیته مرکزی هستند:
1- جمعیت آزادی ایران
2- اتحادیه کوهنوردان
3- اتحادیه هنرپیشگان (زن و مرد)
4- جمعیت روزنامه نگاران مبارز
5- جمعیت آذربایجانیان
ص: 159
سازمان های کارگری وابسته به حزب:
1- اتحادیه کارگران سینماها
2- اتحادیه مستقل لوله کش ها
3- اتحادیه کارگران ساختمان
4- اتحادیه نانواهای تهران
5 - اتحادیه مستقل خیاط ها
6- اتحادیه نقاش ها
7- اتحادیه کارگران کارخانه چیت سازی
8 - اتحادیه کارگران کارخانه شماره 5 ونک
9- اتحادیه کارگران انحصار دخانیات
10- اتحادیه کارگران چاپخانه ها
11- اتحادیه انبار چای سازمان برنامه
12- اتحادیه کارگران خشک شویی و رنگریزی تهران
13- اتحادیه کارگران سیلوی تهران
14- اتحادیه مکانیک ها
15- اتحادیه سوزنبانان و کارمندان راه آهن
همه اینها در قلمرو سازمانی به نام ائتلاف اتحادیه کارگران تهران قرار می گیرند.
سایر اتحادیه های توده ای:
1- اتحادیه پرستاران
2- جمعیت کمک به کودکان
3- اتحادیه کارمندان دولت
4- اتحادیه تلگرافچی های تهران
5 - اتحادیه کارگران بهداری بخش بهداشت.
سازمان های بین المللی که حزب توده با آنها ارتباط دارد
1- جمعیت (بین المللی) حقوقدانان دمکراتیک در پاریس
2- کمیسیون اعلامیه حقوق بشر در پاریس
3- دبیرخانه فدراسیون اتحادیه های جهانی در وین
ص: 160
زمان یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!