Post
17406
از: هیئت نظامی آمریکا در ناتو
سری
به: وزارت امور خارجه واشنگتن دی سی
1358-05-17- 1979-08-08
متن سند
سند شماره (2)
از: هیئت نظامی آمریکا در ناتو
تاریخ: 8 اوت 79
به: وزارت امور خارجه واشنگتن دی سی
طبقه بندی: سری
رونوشت: سفارت آمریکا تهران
شماره سند: 5615
موضوع: بحث مشاوران سیاسی راجع به افغانستان (سری)
1- (سری - تمام متن)
2- در جلسه 7 اوت کمیته سیاسی، انگلستان، آلمان فدرال، کانادا و ترکیه قطعنامه ای در مورد اوضاع افغانستان ارائه دادند. متن قطعنامه در پاراگراف 6 نقل شده است. نماینده انگلیس که پیشنهاد کرده بود که موضوع افغانستان در جلسه بحث شود از قطعنامه قدردانی نمود و توصیه کرد که به علت تغییر و تحول اوضاع در افغانستان، مدیران سیاسی در جلسه آینده هم راجع به افغانستان صحبت کنند. نسبت به این مطلب هم توافق شد.
3- نماینده ایالت متحده علاقه واشنگتن را نسبت به یک ارزیابی توافق شده در قبال مداخله شوروی در افغانستان، ابراز نمود (قطعنامه نوشته شده درباره این موضوع به طور مفصل بحث می کند.) و گفت که باید راجع به این موضوع به طور مداوم در جلسات بحث شود. نماینده کانادا، در جواب توضیحات نماینده
ص: 607
در مورد تخلیه موقت وابسته های آمریکا و کارکنان غیرضروری از کابل، گفت که کانادایی ها هم در مورد جریان تخلیه «علاقه مند» هستند. او ادامه داد و نظرات اتاوا (پایتخت کانادا) را در مورد اینکه نهضت شورشیان تا هنگامی که یک رهبری ضد تَرَکی به وجود آید، که تا به حال چنین نبوده است، غیرمؤثر و جزئی باقی خواهد ماند. نماینده کانادا خواهان نظرات و اطلاعات احتمالی سایرین راجع به این، شد.
4- ایتالیایی ها تقاضا کردند که کودتای پنج اوت موضوع بحث در جلسه بعدی مدیران سیاسی باشد.
نماینده آلمان فدرال گفت که مقامات آلمانی مطمئن نیستند که آیا تغییرات اخیر کابینه دولت به علت میل به افزایش کارایی بوده است، یا به دلیل ترس از احتمال توطئه داخلی شوروی.
5 - کارهایی که باید انجام شود: جلسه بعدی مشاوران سیاسی در 21 اوت خواهد بود. ما از نظریه NLTOOBواشنگتن تشکر می کنیم. نظرات واشنگتن راجع به این قطعنامه و سایر نظرات گوناگون به طور شفاها گفته شد.
6- شروع متن مقاله های مربوطه:
شروع متن مقاله نماینده کانادا:
اوضاع در افغانستان
مخالفان داخلی
1- حرکت قبیله ای مخالفان در افغانستان به آرامی ولی مداوما در حال افزایش است. اگر چه دولت همچنان تسلط خود را بر مراکز عمده شهری و شبکه جاده های اصلی، حفظ می کند، ولی قدرت و کنترل خود را در مناطق خارج از شهر و روستائی از دست داده است.
2- اگر چه مخالفت های مسلحانه در حال افزایش است، اما هنوز از یکدیگر مجزا می باشند و نشانه های مشهودی هم برای تبدیل به یک نیروی منسجم وجود ندارد. هنوز ظرفیت لازم برای همکاری کافی در مسائل نظامی به منظور بیرون راندن رژیم ترکی مهیا نشده است. علیرغم عنصر عدم وفاداری در نیروهای مسلح و مشکل اسلحه و کمبود لوازم یدکی، به نظر می رسد دولت قادر است خود را در مراکز شهری که برای وجودش حیاتی است، باقی نگهدارد.
روابط افغانستان، پاکستان
3- پاکستان به پذیرش و کمک به پناهندگان افغانی حمایت شده ادامه می دهد، در عین حال که حداکثر تلاشش را برای محدود کردن فعالیت های سیاسی - نظامی پناهندگان انجام می دهد. تلاش پاکستان در منطقه ممکن است ثمراتی داشته باشد. در اینکه نمایندگان شوروی و تاس در طی دو هفته اخیر در مورد پاکستان و روابط پاکستان - شوروی تعارفات شفاهی اظهار می کنند، ما می گوئیم «ممکن است» چنین فعالیت هایی به وسیله چیزهایی غیر از وقایعی در افغانستان، مثلاً تعدی کردن به مواضع نسبتا مورد علاقه چین در پاکستان، به وجود آمده باشد.
4- کاهش اخیر اتهامات شوروی و افغانستان در مورد اینکه پاکستان از طریق حمایت فعال از آشوبگران پناهنده از نیروهای شورشی حمایت می کند، ممکن است به کاهش درگیری مرزی کمک کند، معهذا تعداد تقریبی 125000 پناهنده در اردوگاه ها و همچنین هزاران پناهنده دیگر افغانی که به جای
ص: 608
خویشاوندان مرزنشینشان زندگی می کنند، تحمیلی است بر استطاعت مالی و تحمل پاکستان. مشغله فکری پاکستان از حضور و نفوذ شوروی در افغانستان غیرقابل پیش بینی است و عاملی بالقوه جهت ایجاد عدم ثبات در منطقه می باشد. وجود عناصر معقول در سیاست خارجی پاکستان که شامل بعد «اسلامی» نیز می شود در این مسئله نقش دارند (منظور از مسئله بی ثباتی در منطقه است - مترجم).
نقش شوروی
5 - به نظر می رسد که تا آنجایی که به موضع شوروی مربوط می شود، تغییر اندکی در طی دو ماه اخیر صورت گرفته است. در حالی که شایعات مبرمی وجود دارد که حاکی از آمادگی شوروی برای برکناری رهبری ترکی به نفع گروهی که قابل قبول تر برای توده های افغان باشند، می باشد. هیچ دلیل منطقی در حمایت این مدعا وجود ندارد. در حقیقت هدف اصلی شوروی بایستی این باشد که افغانستان را به طور نزدیکی تحت سلطه شوروی نگهدارد و هیچ تغییر قدرتی در افغانستان نباید قادر به مداخله در سطح جدید روابط افغان - شوروی باشد. بنابراین، در حال حاضر به نظر می رسد که روس ها به طور قطعی تصمیم گرفته اند که به حمایت از رژیم فعلی حتی تا مرحله نزدیک دخالت مستقیم ادامه دهند، در حالی که برای یافتن رهبری جدیدی نیز تلاش می کنند که، در عین حالی که به آنها اجازه حضور فعال بدهد، دولت مطبوع تری را نیز به مردم افغان ارائه کند.
نتیجه
6- دعوت ملاهای افغان برای جهاد علیه رژیم ترکی - امین به ظهور یک رهبر در بین گروه های چریکی منتهی نشده است. شواهدی هم مبنی بر ایجاد یک چنین رهبری نیز در دست نداریم و تا آن هنگامی که مخالفین سازمان داده نشده باقی بمانند به نظر می رسد که مبارزه محدودتر از آن باشد که به درازا بکشد. پایان متن
شروع متن اعلامیه جمهوری فدرال آلمان
یادداشت های گفتگو
موضوع: افغانستان: نظراتی در مورد اشغال شوروی
1- وضع امنیت داخلی افغانستان به سرعت به وخامت می گراید. رژیم طرفدار مسکوی ترکی ظاهرا با مشکلاتی مواجه شده است. علیرغم حمایت نظامی حجیم شوروی در ارسال مقادیر معتنابهی اسلحه و استفاده از سه تا سه هزار و پانصد مستشار نظامی (که برخی از آنها در سمت فرماندهی می باشند)، دولت مرکزی افغانستان تا به حال قادر به شکستن مقاومت توده های عظیم مردم که شدیدا انگیزه مذهبی دارد، نبوده است. برعکس گروه هایی که مقاومت می کنند به طور فزاینده ای موفقیت هایی به دست آورده اند، بدون حمایت شوروی احتمالاً رژیم مدت ها قبل سقوط کرده بود
2- این بدان معنی است که، تا آنجایی که به شوروی مربوط است، به زودی مجبور خواهد شد در مورد درگیری های آینده اش در افغانستان تصمیمی بگیرد.
3- احتمالاً می توان چنین نتیجه گیری کرد که مسکو رژیم فعلی در افغانستان را ساقط نخواهد کرد.
ص: 609
چون یک منطقه ای را که منافعی برای شوروی خواهد داشت از دست خواهند داد و اگر افغانستان را به جنگ بیاورند، فاصله آنها با هدف ژئواستراتژیکشان (جغرافیائی استراتژیک) یعنی اقیانوس آرام به 500 کیلومتر تقلیل پیدا خواهد کرد.اگر افغانستان به یک وضعیت کم و بیش اسلامی بازگردد، مسکو به احتمال زیاد، یک همسایه ضد روسی خواهد داشت. جدا از یک چنین عقب نشینی سیاسی گرفتاری در سایر نواحی تحت نفوذ شوروی و عناصر مسلمان جمعیت شوروی را نمی توان مستثنی کرد.
4- تعویض احتمالی حکام فعلی در کابل با دولتی که در نظر دنیای خارج کمتر طرفدار شوروی جلوه کند (این آن چیزی است که در حال حاضر شوروی ظاهرا سعی می کند انجام دهد) به سختی می تواند نفوذی بر نهضت های مقاومت داشته باشد. آنها علیه اعضای رژیم فعلی نمی جنگند بلکه علیه ایدئولوژی کمونیستی، که برای آنها، ابتدا به وسیله حضور شوروی در کشور نمایان شده می جنگند.
5 - بنابراین، اگر مسکو بخواهد موقعیت فعلیش را حفظ کند، باید تعهدات و تلاش های خود را تقویت کند.اخیرا مطبوعات روسی اظهار کرده اند که امکان دارد استفاده فعال از واحدهای نظامی شوروی در حمایت از رژیم ترکی، در مد نظر گرفته شود.مطابق ماده چهار پیمان دوستی بین اتحاد شوروی و افغانستان، پس از مشورت دوجانبه اتحاد شوروی محق است که به منظور حفظ امنیت، استقلال و تمامیت ارضی افغانستان وارد عمل شود.
چنین مطلبی می تواند به طور سیاسی و روانشناسانه و از طریق انتشار حمایت از «شورشیان» و به وسیله «هجوم» پاکستان در مطبوعات اتحاد شوروی و افغانستان، قبولانده شود، برای اولین بار، افغانستان در مطبوعات شوروی به عنوان یکی از اعضاء جامعه سوسیالیستی که می تواند موضوعات خود را مطابق نظریه های برژنف انجام دهد، توصیف شده است.
6- بعید به نظر می رسد که اتحاد شوروی درگیری خود را تا سطح دخالت نظامی پیش ببرد، زیرا چنین کاری منجر به یک ریسک خطرناک خواهد شد. اول از همه چنین قدمی باعث تحریک عکس العمل های منفی خواهد شد. به ویژه در میان عرب ها و دنیای اسلام. اما هنوز ممکن است که مسکو برای یک چنین ریسکی آماده باشد.
7- اما مسئله جدی تر مقاومتی است که انتظار می رود توده افغانی نشان دهد و عواقب حاصله آن برای اتحاد شوروی خواهد بود. ملت افغان به هیچ چیز به اندازه آزادیشان اهمیت نمی دهند و تا این زمان قادر بوده اند که از خود در قبال تمام خارجیانی که ادعای برتری کرده اند دفاع کنند و هرگز وادار به پذیرش حاکمیت استعماری از هر نوعی نشده اند. در صورت مداخله شوروی، جمیعت افغان ها تمامی دعواهای قبیله ای موجود را ندیده گرفته و علیه هجوم شوروی همچون یک فرد قیام خواهند کرد.
8 - قابل تردید به نظر می رسد که اتخاذ شوروی قادر باشد بر این مقاومت غلبه کند. غیرقابل دسترس بودن نواحی (80 درصد نواحی افغانستان با کوهستان هایی که برای چریک ها مطلوب است پوشیده شده) روحیه جنگجویی قبایل کوهستان نشین و ساخت محتمل می سازد. بایستی در نظر گرفته شود که یک مداخله منجر به جنگ چریکی مستمری خواهد شد که نتیجه آن کاملاً نامشخص می باشد و برای یک مدت طولانی نیروهای روس را زمین گیر خواهد کرد.
9- هیچ تردیدی نیست که اتحاد شوروی به عمل کردن در جهت حمایت از رژیم کابل ادامه خواهد داد.
سلاح های بیشتری فرستاده خواهد شد و شمار مستشاران روسی افزوده خواهد شد. همچنین می توان
ص: 610
نتیجه گرفت که مسکو احتمالاً از واحدهای نظامی ازبکستان و تاجیکستان که هنگامی که به لباس افغانی ملبس شوند، از نقطه نظر جسمی و لهجه ای غیرقابل تشخیص خواهند بود، استفاده کند. در حال حاضر مشکل است بتوان تشخیص داد که آیا مسکو واقعا آماده پذیرش مخاطره دخالت نظامی هست یا نه؟ پایان متن.
شروع متن مقاله ترکیه
افغانستان
برداشت عمومی بعد از کودتای آوریل 1978 چنین بود که رژیم جدید برای ریشه دواندن، دوران مشکلی در پیش دارد و شخصیت مستقل و محافظه کار مردم افغانستان به آسانی به سمت رژیم طرفدار شوروی با ماهیت کمونیستی نخواهد رفت.
این پیش گویی به حقیقت پیوسته است. ابتدا چادرنشین ها در حاشیه مرزهای بین المللی کشور از پذیرش حاکمیت رژیم سرباز زدند، مقاومت آنها تدریجا تا آنجا گسترده شد که در مارس 1979 در هرات و سپس در 23 ژوئیه و در طول تعطیلات آخر هفته در کابل جنگ درگرفت. علیرغم تلاش دولت جهت تاویل ناآرامی ها به عنوان تحریکات خارجی، به نظر می رسد که نیروهای اصلی در پشت آن، همان ناسازگاری های فوق الذکر باشد.
بدیهی است که ایران و پاکستان رژیم افغانستان را به دیده صمیمت نمی نگرند و آن را به عنوان تضاد با رژیم اسلامی خویش تلقی می کنند. با وجود این هیچ کدام از دو کشور در موقعیتی نیستند که بتوانند عملی انجام دهند.
پاکستان: وضعیت اقتصادی و انزوای او در منطقه عوامل مؤثری در موضع وی می باشند، این مطلب که چادرنشینانش در طول مرزهای افغانستان عملیاتی بر علیه افغانستان به عهده دارند، با وجود و یا عدم وجود افغانستان این یک مشکل اصلی برای پاکستان است که نظم و حاکمیت دولت را در آن نواحی اعمال کند. او (پاکستان) ناچار است که در طول نواحی مرزی ناهموارش متوسل به عملیات نظامی سنگین شود.
ایران: با وجود اعلامیه های مختلفی از جانب رهبران مذهبی مبنی بر محکوم کردن ظلمی که بر هم نوعانشان در افغانستان می رود مشکل است که در شرایط فعلی منتظر حرکت اساسی تری از جانب ایران باشیم.
به همراه مخالفت های محلی نسبت به رژیم افغان، گروه های مختلفی نیز تشکیل شده اند که در بعضی کشورهای اروپایی و هندوستان تظاهراتی به راه انداخته اند، خصیصه اصلی گروه های مخالف چه داخلی و چه خارجی افغانستان، چه مسلح و چه غیرمسلح، ماهیت مستقل آنها از یکدیگر، فقدان هماهنگی در بین رهبرانشان می باشد. این کمبودها از احتمال موفقیت می کاهد.
موضع شوروی در قبال مخالفت های محلی قویتری در افغانستان اهمیت قابل توجهی خواهد داشت.
ژوئن امسال، شایعاتی مبنی بر احتمال مداخله شوروی در محافل دیپلماتیک کابل وجود داشته است. یک سفیر عرب به همتای ترکش گفت که ترکی در هشتم ژوئن به منظور تقاضای واحدهای نظامی شوروی به مسکو رفت و اینکه روس ها تقاضای او را رد کردند و فقط رهبران افغان را مطمئن کردند که کمک های اقتصادی ادامه خواهد یافت. قید معاهده دوستی در کشور مبنی بر تسریع در فراهم آمدن واحدهای نظامی
ص: 611
روسی، به عنوان حاصل یکی از تقاضاهای افغانستان گنجانیده شده بود. واضح است که رهبران شوروی آن را به عنوان آخرین توسل می نگرند و حتی بعدا مجبور درگیر شوند، شبیه به ماجرائی که در ویتنام اتفاق افتاد به هر حال در صورت وخیم تر شدن وضع ترکی.
خواهند شد در حالی که فرضیات زیرا در ذهن دارند با وضعیت بسیار محتاطانه مقابله نمایند.
چنین قدمی می تواند منجر به نزدیکی چین - پاکستان - ایران و ایالات متحده شود.
بدین قرار روس ها می توانند عمل به نفع چینی ها را خاتمه بخشند. روس ها ممکن است با مردم افغان مستقیما درگیر شوند، شبیه به ماجرایی که در ویتنام اتفاق افتاد. به هر حال در صورت وخیم تر شدن وضع ترکی،روس ها می توانند یک تغییراتی در مارکسیست های افغانستان ایجاد کنند و بدین ترتیب سعی کنند تا ظاهری مشفقانه را حفظ کنند. به نظر می رسد که این طرح از احتمال بیشتری برخوردار است. آنها ممکن است در مورد به قدرت رساندن فرد دیگری از حزب ترکی فکر کنند و یا حتی حزب پرچم را که قبلاً به وسیله حزب خلق از صحنه خارج شده بود،به قدرت برسانند. پیش بینی اینکه این مسئله با خونریزی و یا بدون خونریزی صورت گیرد، مشکل است. اگر در بین مارکسیست ها جنگ قدرت پیش آید این می تواند شانس خوبی به مخالفان ارائه کند.
قبلاً شواهدی بروز کرده که حاکی از آن است که تمامی کشورهای بلوک شرق از ترکی راضی نیستند.
تذکرات زیر که به وسیله سفیر آلمان شرقی و سفیر تازه وارد ویتنام به سفیر ترکیه گفته شده، در این متن توضیح داده می شود. (جمهوری دموکراتیک آلمان) علل مشکلات رژیم در سری اشتباهاتی است که مرتکب شده است. در شرایطی که، مقاومت گسترده دفاعی در تمامی کشور علیه رژیم وجود دارد، دیگر جای هیچ گونه اشتباه جدیدی باقی نمانده است. از این به بعد رهبران مجبورند بسیار ملاحظه کار باشند.
اولین قدم اشتباه، درست مانند بازی شطرنج، می تواند به باختن در این بازی منجر شود. آنهایی که مقاومت می کنند بدون استثنا حتی زنان و کودکان، تحت بازداشت قرار می گیرند. همه می دانند که این کار مؤثر نیست. در مجموع به نظر می رسد که حمایت روس ها ادامه دارد. شاید در کوتاه مدت و به صورت داخلی و مخصوصا از خود حزب، جانشینانی ظاهر شوند.
(ویتنامی ها) علیرغم اینکه تازه وارد شده ام، مشکل نیست که بحران داخلی را ببینم، این بحران از فاصله ای که بین رهبران و مردم وجود دارد و خط مشی سرسختانه ای که در قبال شورشیان در پیش گرفته و بالاخره از اصلاحاتی که بدون مقدمات لازم صورت گرفته است، ناشی می شود. اینها همچنین ممکن است که دلیل آخرین تغییرات در کابینه دولت باشد.
روابط افغانستان را با کشورهای بلوک غرب نمی توان خوب توصیف نمود تا چندی پیش رهبران تأکید کردند که خواهان روابط حسنه با آمریکا می باشند، اما پس از قتل سفیر آمریکا در افغانستان که منجر به سرد شدن روابط بین دو کشور شد، آنها در اعلامیه های عمومیشان از فرانسه، انگلیس و آمریکا به عنوان اولین کشورها در جرگه کشورهای مخالف رژیم افغانستان یاد کرده اند.
روابط ایران و افغانستان هنوز متشنج می باشد. در هر موقعیتی افغان ها از رهبران مذهبی ایران به عنوان «رهبران متعصب» یاد می کنند و در پشت هر شورشی به دنبال رد پای شیعه و یا ایرانی ها می گردند. در دیدار ماه ژوئیه «دوست» معاون وزیر امور خارجه افغانستان باب مذاکره با پاکستان را باز کرد. مقامات پاکستانی برداشت خود را مبنی بر اینکه «دوست» اختیارات چندانی نداشته و در طی دیدارش کار مهمی
ص: 612
انجام نداده به سفارت ترکیه ابراز کردند. معهذا درست بعد از این دیدار بود که احتمال یک دیدار توسط آقاشاهی مشاور امور خارجی پاکستان به منظور فراهم آوردن ملاقاتی بین ترکی و ژنرال ضیا قوت گرفت.
پایان متن.
شروع متن مقاله انگلستان
افغانستان
1- گزارشات اخیر نشانگر این مطلب است که توانایی رژیم ترکی در کنترل اوضاع به طور فزاینده ای متکی به حمایت های نظامی شوروی می باشد. از نقطه نظر شوروی ابقاء یک دولت دوست و همگام با شوروی به مراتب از ابقاء ترکی یا امین مهمتر است. اما ما نباید بدین طریق نظر شوروی را نسبت به «انقلاب افغانستان» ناچیز بشماریم.
2- روس ها بر این مسئله که یک انقلابی در افغانستان به وقوع پیوسته و اینکه انقلاب نمایانگر سود سرشاری برای مردم افغانستان بوده و از لحاظ کیفی یک خصیصه جدیدی به روابط شوروی - افغانستان بخشیده، سرمایه بسیاری گذاشته اند. با وجود اینکه افغانستان در عمل به صورت عمده ای به اتحاد شوروی وابسته بماند یا نه، اگر رژیم غالب انقلاب را رد کند، روس ها، آن را به عنوان یک عقب گرد می نگرند. آنها اگر دلیلی برای هراس از یک عقب گرد ضدروسی داشتند بیشتر نگران می شدند.
3- اگر هیچ جانشینی برای ترکی و امین که احتمالاً ماندنی هستند نباشد که لااقل از طریق صحبت و سخنرانی به ادامه انقلاب کمک کند، روس ها تا حد قابل ملاحظه ای در حفظ رژیم کنونی پیش خواهند رفت.
خسارات مداخله نظامی مستقیم با تعداد زیادی از واحدهای نظامی روسی که به طور مشهود تحت فرماندهی روس ها باشد و مستقیما عمل کند، زیاد است و بعید است که روس ها از آن استفاده کنند. عملی که روس ها احتمالاً ترجیح می دهند و شواهدی هم بر آن وجود دارد این است که به بهانه وخامت اوضاع داخلی که به علت مداخله عوامل خارجی ایجاد شده و امنیت و استقلال و تمامیت ارضی تهدید شده، طبق ماده چهار عهدنامه دوستی بین افغانستان و شوروی، حضور نظامی خود را تقویت کنند.
4- روس ها بیشتر از آنچه که واقعا لازم دارند در افغانستان مانده اند، ولی اکنون در وضعیتی قرار دارند که نمی توانند به راحتی و بدون آبروریزی زیاد و خسارات زیاد به منافعشان، عقب نشینی کنند.
5 - در رابطه با موضوع بالا، اگر جانشینی برای ترکی و امین در دسترس باشد روس ها مایلند که دست به کار شوند. مشکل اینجاست که اگر جانشینی هم برای ترکی و امین پیدا شود مشکل است که بتواند پایگاه توده ای برای خودش کسب کند، مگر اینکه این جانشین نشان دهد که به طور قابل ملاحظه ای کمتر از ترکی و امین به شوروی وابسته است. حتی اگر روس ها تصمیم بگیرند که موقعی که رژیم جانشین سرکار می آید دهنه را شل کنند (منظور دادن اختیارات بیشتر می باشد - مترجم)، گروه سیاسی وجود ندارد که این نقش را به عهده بگیرد. یک رژیم نظامی ممکن است یک نوع جانشین باشد. ممکن است در نظر مردم ارتش به اندازه کافی فرق داشته باشد که با حزب خلق به یک چوب رانده نشود. روس ها ممکن است به سهم خودشان راضی باشند که اگر تعداد زیادی افسر افغانی در روسیه تربیت شوند، می توانند آنها را به ادامه
ص: 613
نفوذشان در افغانستان مطمئن سازند.
به هر حال، هر چند که ترتیب یک کودتا را دادن برای روس ها آسان می باشد، ولی دلایل خوب و کافی وجود دارد که نسبت به وفاداری و قدرت ارتش برای پذیرفتن مسئولیت های زیادتر، شک نمود.
زمان یافت نشد!