Post
35376
از: بخش امور خاور نزدیک ایران، برادهانسون
متفرقه
به: بایگانی
1358-04-09- 1979-06-30
متن سند
سند شماره 281
استفاده محدود اداری
30 ژوئیه 1979 - 8 مرداد 1358
از: بخش امور خاور نزدیک ایران، برادهانسون
به: بایگانی
موضوع: ملاقات با مقام مطبوعاتی سفارت ایران
کارآموز تابستانی (براد هانسون) با ساسان اردلان که یکی از مقامات سفارت ایران است و در بخش مطبوعات و روابط عمومی مسئولیت انتشار هفته نامه انگلیسی زبان ندای ایران (ایران وُیس) را به عهده دارد به بهانه تحقیق و نگارش رساله ای در مورد علی شریعتی ملاقات کرد. آقای شفیق، وابسته مطبوعاتی نیز گهگاه در این گفتگو شرکت می جست. ملاقات چند دقیقه ای به تأخیر افتاد تا آقای اردلان که یک جوان ریشوست که اخیراً از دانشگاه نیویورک در (رشته مهندسی الکترونیک) فارغ التحصیل شده بتواند، نماز بخواند. چند سالی است که آقای اردلان به ایران بازنگشته است. گفتگوی دو ساعته که در آن به مسایل متنوع و نیز شریعتی پرداخته شد و بخشی از آن نیز به زبان فارسی صورت گرفت توأم با خوش برخوردی و لطیفه پرانی بود.
مسایل مربوط به مطبوعات دائماً تکرار می شد. هر دو مقام سفارت ایران معتقد بودند که مطبوعات ایران از زمان مصدق بیشترین مقدار آزادی را به دست آورده اند، و در این رابطه از پیدایش 150روزنامه از زمان پیروزی انقلاب سخن گفتند که تمام عقاید سیاسی از قبیل راست،
ص: 601
چپ، اسلامی، مادی و نژادی را با محتوای سنگین ایدئولوژیکی دربر می گیرند. گفتگو به اخراج دو گزارشگر آمریکایی یعنی یوسف ابراهیم (نیویورک تایمز) و دیوید لمب (لس آنجلس تایمز) کشیده شد. هر دو مقام مذکور اعتراف کردند که گذشته از دلایل ارائه شده توسط دولت ایران در تهران، علت اصلی اخراج آنها احتمالاً گزارش مغرضانه بوده است. کارآموز تابستانی گفت اینگونه اخراج ها مطبوعات غربی را نسبت به ایران بیشتر عصبانی خواهد کرد. اردلان اعتراف کرد که اخراج های مذکور وجهه ایران را در خارج آسیب پذیر خواهد ساخت؛ لیکن این مسایل از نظر «مردم» ایران «فاقد اهمیت» است و تنها مشکلاتی است که سفارت های ایران باید در برخورد با مطبوعات خارجی به حل و فصل آنها بپردازند. اردلان افزود که نداشتن گزارش بهتر از ارسال گزارشات مغرضانه به غرب است. به دنبال پرس و جو در مورد غرض ورزی های گزارشگر آمریکایی، اردلان نمونه های بسیاری را با استفاده از نقل قول گوشزد کرد که نشانگر «عدم همدردی با انقلاب»، کم اهمیت جلوه دادن رویدادها و منابع خبری دست دوم و درجه دو می باشد. وی معتقد است که گفته های خمینی علی الخصوص به صورت مقطعی مطرح می گردند، و به عنوان نمونه سخنان وی را در رابطه با «تحریم موسیقی» و «قانون پیشنهادی مطبوعات» یادآور شد. خمینی به طور مستقیم و با قدرت سخن می گوید. توده های مردمی هوادارش به سادگی سخنان وی را درک می نمایند، لیکن سخنان وی را نباید مقطعی گرفت چون همیشه نکاتی را مطرح می سازد که تشریح و توضیح عنوان های مطلب است. در رابطه با اتهام مربوط به «فقدان هواداری»، اردلان از گزارشات هفته های اخیر یاد کرد که در آنها دولت کنونی و نه رژیم شاه را مسئول تمام دشواری های اقتصادی کشور دانسته اند (که کلاً همین طور است). «هر دانش آموز دبیرستانی ایران نیز می توانست وضع اقتصادی ایران را پس از انقلاب پیش بینی کند.» مشکلات اقتصادی ناشی از رژیم گذشته است که بیش از حد به وابستگی به خارجی ها و تکنولوژی خارجی در بخش صنعتی، کنترل کارخانه های ملت توسط چند خانواده بسیار ثروتمند، (و فاسد)، غفلت از کشاورزی، و بروز اعتصابات طولانی و مکرر و قطع درآمد نفتی و غیره می پرداخت. طبیعتاً پس از انقلاب با خروج خارجیها و پس از «پاکسازی» و یا فرار بسیاری از مدیران و یا صنعتگران (که اکثر این «دزدها» به «سرزمین دزدها» یعنی آمریکا آمده اند) اوضاع اقتصادی سیر نزولی در پیش خواهد گرفت، و کارگران ستم کشیده بالاخره باید بتوانند نقش خود را در کار و زندگی خود ایفا نمایند. به نظر اردلان رویدادهای مهمی چون تظاهرات روز وحدت در تهران و یا برگزاری نماز جمعه توسط طالقانی در دانشگاه تهران (به پیشنهاد خمینی) در اوایل ماه رمضان دائماً توسط مطبوعات آمریکایی درست تفسیر نمی شد و یا کم اهمیت جلوه داده می شد. یا تعداد شرکت کنندگان کم نشان داده می شد که به نظر اردلان حدود یک میلیون نفر در دانشگاه تهران و محوطه های اطراف گرد آمده بودند و فرش نماز خود را همراه داشتند که مهمترین و بزرگترین تجمع تاریخی بود. و یا مقایسه های دروغینی در هنگام بازگشت خمینی به ایران در رابطه با توده
ص: 602
مردم انجام می گرفت تا نشان داده شود که حمایت از وی کاهش یافته است. بالاخره اردلان گفت که یکی از علل «گزارش های مغرضانه» ارسال گزارشگران موقت و غیرفارسی زبان است که اکثراً با فرهنگ ایرانی آشنا نبوده و به نوبه خود متکی بر منابع محدود افراد خارجی مقیم و یا ایرانی های آشنا با زبان انگلیسی محدود به منطقه تهران می باشند. گذشته از آن در رابطه با مطبوعات، پیرامون مقررات مطبوعاتی پیشنهادی گفتگو شد. اردلان گفت که این قانون در حال حاضر در حد پیش نویس است (و گویا متن نهایی انعطاف پذیری بیشتری خواهد داشت)، و با همکاری گزارشگران و ناشران تهیه شده، تا شکاف موجود در نتیجه قوانین نامربوط پر شود. انتقاد از وزراء دولت باید ادامه داشته باشد، ولی نباید حاوی جعلیات مغرضانه چون عکس جعلی که نشان می دهد یزدی دست شاه را می بوسد، باشد. انتقاد از مراجع تقلید (راهنمایان عالیرتبه مذهبی که خمینی در میان آنها بی رقیب است) مانند درج مقاله ای کوتاه مبنی بر حمله به شریعتمداری و به خیابان کشیدن بیش از نیمی از آذربایجانی ها در دفاع از او قابل قبول نیست چون این گونه امور نشانگر بی احترامی و حمله به «مردمی» است که این افراد را به عنوان راهنمایان معنوی خود برگزیده اند. به هر حال، اردلان گفت که قبل از انتخابات مجلس شورای ملی (پارلمان) قانون مطبوعاتی باید از ماهیت مشروطی برخوردار باشد تا بتوانند قوانین پیشین را رد یا جرح و تعدیل نماید. مطالب دیگری که علاوه بر مطبوعات مورد بحث قرار گرفتند عبارت بودند از کمیته ها و گرایشات ضدآمریکایی موجود در ایران. به نظر اردلان «همه به لزوم وجود کمیته ها واقف و معترفند» تا پس از انقلاب نظم و قانون برقرار گردد، و جامعه را از بدترین نتایج رژیم منسوخ گذشته پاک سازد و راهی را برای مشارکت مردم در امور محلی باز نماید. ولی بعضی از کمیته ها در رابطه با بعضی رویدادها از حدود کنترل خارج شده اند. اردلان گفت که بین دولت ایران و کمیته ها و میان خود کمیته ها در مورد اختیارات تضادی در گرفته است، لیکن وی معتقد است که به محض روی کار آمدن یک دولت مشروع- دولت منتخب- کمیته ها به تدریج از بین خواهند رفت. وی گفت اعضای «زرنگ» کمیته ها، در شوراهای محلی در سطح روستاها، شهرها و بخش ها به کار مشغول خواهند شد و یا «به جهنم خواهند رفت» هنگام مطرح شدن گرایشات ضدآمریکایی به ایران و امکان سفر آمریکایی ها در ایران، اردلان گفت این گرایشات شدیداً کاهش یافته است و به هر صورت منظور افراد آمریکایی نبوده اند بلکه ضدیت متوجه و علیه دولت آمریکاست. پس از بازگشت خمینی به ایران، گروگانگیری 7000 آمریکایی موجود در ایران کار ساده ای بود. اما این کار صورت نگرفت. اکنون اردلان معتقد است که آمریکایی های روشنفکر می توانند به ایران سفر کرده و تغییرات بعد از انقلاب را مشاهده نمایند. اردلان افزود که بازدیدکنندگان غیردولتی آمریکا نباید از دوستان ایرانی خود به خاطر اینگونه ارتباط ها ترسی به دل راه دهند. ایرانی ها به طور کلی به آمریکایی ها صرفاً به عنوان فرد احترام می گذارند. در رابطه با عملیات سفارت در واشنگتن، با کارآموز تابستانی مطرح شد که حدود دویست نفر در اینجا به کار مشغولند که از این تعداد حدود ده تا دوازده زن
ص: 603
روسری دار و بدون روسری در انتشار نشریه انگلیسی زبان ندای ایران (ایران وُیس) و فارسی زبان شاهد کار می کنند. سفارت قادر نیست مرتباً از وزارت خارجه روزنامه های ایرانی را به دست بیاورد، که نشانگر از هم پاشیدگی سازمانی دولت ایران است، و به جای آن به دوستانی متکی است که مستقیماً مطالبی را برای این سفارت ارسال می دارند. آخرین موضوع مورد بحث ارسال یک سفیر آمریکایی به تهران بود. هر دو مقام سفارت می خواستند بدانند که آمریکا در مورد انتصاب سفیر کاتلر تا چه حد پافشاری خواهد کرد. کارآموز تابستانی شخصاً پاسخ داد که این کار احتمالاً تا قبل از انتخاب یک دولت جدید در ایران صورت نخواهد گرفت و ممکن است فرد دیگری برای این کار نامزد شود. گفتگو با تبادل هدایایی چون هفته نامه های پیشین سفارت، و کتاب شریعتی که به توسط حامد الگار ترجمه شده، پایان گرفت و سفارت ایران از مقامات وزارت خارجه خواست که با شرکت در سخنرانی ها و رؤیت فیلم های سفارت اطلاعات خود را به طور «دست اول» کسب نمایند. اردلان افزود که کارآموز تابستانی باید سخنرانی های مجدداً چاپ شده خمینی، قانون مطبوعاتی پیشنهادی، و قانون اساسی را به طور کامل و به زبان فارسی مطالعه نماید تا متوجه شود که چگونه مطبوعات آمریکایی آنها را نادرست منتشر ساخته اند.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!