Post
15092
از:
سری
به:
1357-03-28- 1978-06-18
متن سند
نهضت آزادی -6
طبقه بندی سری - انتشار محدود
یادداشت مذاکرات
شرکت کنندگان: مهندس مهدی بازرگان (جبهه آزادی بخش ملی)، محمد توکلی مهندس ساختمان (جبهه آزادی بخش ملی)، دکتر یداللّه سحابی، (جبهه آزادی بخش ملی)، جان دی استمپل، کارمند سیاسی، سفارت آمریکا
زمان و مکان: 18 ژوئیه 1978-1357/04/27 خانه شخصی در دروس تهران
موضوع: نهضت آزادی ایران - ابهام در وضع سیاسی ایران، احتیاط در تماس با آمریکا
خلاصه و اظهارنظر: این ملاقات از بسیاری جهات نامطلوب ترین مواجهه من با مقامات نهضت آزادی بود. زیرا برای اولین بار کاهش اعتماد نهضت آزادی را آشکار ساخت و آنها گیج و فاقد ابتکار سیاسی به نظر رسیدند. از همان اول روشن بود که نظر هر سه رهبر نهضت، بر کنفرانس مطبوعاتی 21 تیر جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر متمرکز بود. در آن مصاحبه تخلفات دولت در زمینه حقوق سیاسی به صورت فهرست وار بیان شده بود. در مذاکره در مورد تحولات اخیر سیاسی از قبیل قانون پیشنهاد شده برای تظاهرات، طرح فعالیت های انتخاباتی و دید رهبران مذهبی، رهبران نهضت بیشتر وقت را به انتقاد از مقاصد دولت ایران و پیش بینی عدم اجرای آنها توسط دولت گذراندند. آنها دقیقا منعکس کننده اغتشاش خاطری بودند که شاه، ظاهرا با موفقیت، در مخالفین خود ایجاد کرده است.
رهبران درباره فعالیت های مطروحه نهضت آزادی صحبتی نکردند، اما عمدتا مایل بودند که درباره نظریه و ایدئولوژی خود صحبت کنند. در نتیجه آنها از پیشنهاد خود (که در ملاقات 9 خرداد طرح کردند) مبنی بر صحبت بی پرده تر درباره جبهه روگرداندند.
احتمالاً دلیل اصلی این کار اعتقاد آنها به این بوده است که خبر ملاقات به بیرون درز کرده است. توکلی گفت که گزارش هایی مبنی بر تماس ما به گوشش خورده است. او نتوانست یا نخواست جزییات بیشتری را معلوم کند. من به او اطمینان دادم که از جانب ما جریان فقط به شکل خیلی محدودی مطرح شده است. به نظر رسید که آنها این را پذیرفتند، ولی معهذا مظنون باقی ماندند. در حال حاضر آنها موافق نیستند که من به طریقی بتوانم با آنها تماس بگیرم و این طور نشان دادند که در یک یا دو هفته آینده دوباره به من تلفن خواهند کرد. معلوم است که اقدامات اخیر شاه تخم تردید و گیجی نشانده است. امتناع آنها از وارد نشدن به جزییات درباره ادعای درز خبر ملاقات ها، این سؤال را بر می انگیزد که آیا بطور غیرعمدی جایی صحبت شده است یا اینکه فقط وسیله ای است که بتواند عقب کشیدن آنها را توجیه کند.
علاوه بر اینکه آنها به من یک نسخه از اعلامیه جمعیت دفاع از آزادی را ارائه کردند، اطلاع هم دادند که میتینگی در بعد از ظهر 29 تیر در یک باغ نزدیک سفارت به فاصله هفت خیابان از تخت جمشید به طرف پهلوی، برگزار خواهند کرد، آنها مشکلی را پیش بینی نمی کنند اما احتمال می دهند که پلیس بخواهد به نحوی دخالت یا ایجاد محدودیت کند. نکات اصلی مذاکره در ذیل می آید. (پایان خلاصه)
مخالفت تدافعی حقوق بشر
کنفرانس مطبوعاتی 21 تیر جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر مسائل متعددی را عنوان کرد
ص: 110
که همه آنها قبلاً در گزارشات سفارت مطرح شده اند. یک نسخه از اظهارات جمعیت جداگانه مخابره می گردد. بازرگان و توکلی نظرم را درباره آن جویا شدند. من جواب دادم که آن مجموعه و اسناد مفیدی از مشکلات بود مسلما شایستگی آن توجهی را که به خود جلب کرده بود داشت. توکلی که امشب در انجام گفتگو نقش فزاینده رهبری را داشت، ندا در داد که این امر ثابت می کند که شاه قابل اعتماد نیست و ظاهرا می کوشید تا یک پاسخ رسمی از ما (ایالات متحده) را بیرون بکشد.
من پرسیدم که آیا بین نهضت آزادی و جمعیت حقوق بشر ارتباط رسمی وجود دارد؟ بازرگان جواب داد که نهضت از جمعیت حقوق بشر حمایت می کند ولی هیچ وابستگی سازمانی با آن ندارد. اعضای نهضت به عنوان افراد عادی به جمعیت می پیوندند. اساسنامه جمعیت ایجاب می کند که از سیاست مستقل باشد و علت اینکه تأسیس یک اداره را در اینجا بی خطر دانسته است همین است.
درز خبر تماس های نهضت با سفارت
در اینجا توکلی به میان آمد و پرسید که آیا من با کسی درباره تماس ها حرفی زده ام. من مانند شش هفته پیش تکرار کردم که فقط با سفیر، قائم مقام او و رئیس خودم صحبت شده است. پرسیدم چرا چنین سئوالی کردید. او گفت این حرف، که نهضت آزادی با سفارت مذاکره می کند، از یک منبع دیگر به او رسیده است.
من درخواست خصوصیات بیشتر کردم و او اظهار کرد که جزییات بیشتری را نمی داند. من او را در این مورد تحت فشار گذاردم، اما او نتوانست (یا نخواست) چیزی علاوه بر آن بدهد. به او گفتم که اشخاص بسیاری درباره تماس های سفارت حدسیاتی می زنند و نسخه مقالات دو روزنامه را برای اینکه نشان بدهم چگونه گاهی این مطالب اشتباه برداشت. می شوند به او دادم. پرسیدم کسی را می شناسند که توانسته باشد حدس بزند، ما با هم تماس داریم یا چنین کسی در گروه خودش هست. بازرگان گفت فقط سه یا چهار نفر دیگر از اعضای گروه از تماسشان با من اطلاع دارند. من از آشکار شدن این تماس ها ابراز نگرانی کردم، اما اشاره نمودم که آگاهی یافتن و ملاقات با گروه های مختلف جزء سیاست دولت آمریکاست. ممکن است کسی به صورت ساده تصور کرده باشد که ما در مهمانی ها یا جایی دیگر ملاقات کرده باشیم. من قول دادم که از جانب خودم بررسی انجام بگیرد و از آنها هم خواستم که تحقیقات جزیی تری انجام دهند. آنها آمادگی خود را برای اقدام نشان دادند.
نهضت آزادی ایران و آزادی های سیاسی
من نظر نهضت را درباره طرح اخیر انتخابات و قانون پیشنهادی تظاهرات پرسیدم. نمی دانستم که این دو در مواضع و استراتژی نهضت تغییری به وجود آورده است یا نه. بازرگان گفت قانون انتخابات جالب بود. گروه آنها سیاست گام به گامی را نسبت به قانون جدید پیش گرفته بود. به هر حال تمام ایرانی ها هم چنان به مقاصد شاه عمیقا مظنونند. چگونه می شود کسی که مدت 37 سال مستبدانه حکومت کرده است ناگهان تغییر عقیده دهد. جمعیت حقوق بشر به دقت خشونت های اخیر را ثبت کرده بود و نهضت آزادی معتقد بود که شاه صداقت ندارد. در ایران هرگونه قانون تظاهرات برخلاف آمریکا که در آن تصویب تظاهرات مستلزم محافظت پلیس می شود، به سادگی وسیله ای خواهد بود که پلیس کنترل خود را بر دسته جات مخالف اعمال کند؛ مهم مقصود دولت است. هیچ دلیلی وجود نداشت که باور کنیم دولت واقعا
ص: 111
خواهان آزادی است. دولت اخبار مربوط به فعالیت های جمعیت را در مطبوعات درج نکرده بود. مطبوعات از پخش آگهی یک میتینگ عمده سیاسی - مذهبی که قرار بود بعد از ظهر 29 تیر برگزار شود امتناع ورزیدند. آن گاه بازرگان دو اعلامیه دستی که در آن آگهی میتینگ در زیر نام حدود صد نفر از شخصیت های برجسته مذهبی و سیاسی آمده بود به من داد. بازرگان اظهار کرد که این میتینگ به منظور جواب به درخواست آیت اللّه خمینی برای برگزاری محدود روز تولد دوازدهمین امام انجام می گرفت. (اظهارنظر: از مذاکرات آشکار بود که رهبران سیاسی نهضت آزادی، هم صف با ملاهایی هستند که خمینی را حمایت می کنند، نه آنهایی که شخصا به شریعتمداری وفادارند. رهبران دیگر این اعلامیه های دستی را امضا نکردند.) در جواب سئوال من بازرگان اطمینان داد که میتینگ از نوع آزاد است.آمدن خبرنگاران و وابستگان مطبوعاتی استقبال می گردد و از قرار معلوم هرکس دیگر هم می توانست بیاید. او مشکلی را پیش بینی نکرد، اما احتمال حضور محافظان پلیس و دخالت بالقوه آنان را بعید ندانست.
استراتژی نهضت آزادی در آینده
در جواب به کنجکاوی من که استراتژی نهضت در برخورد با اقدامات پیشنهاد شده برای ایجاد آزادی چه خواهد بود، رهبران نهضت بعد از مقداری دست به دست کردن و تقبیح مقاصد دولت بالاخره گفتند که هر گونه کوششی بی نتیجه است، مگر اینکه دولت ایران «مجبور شود» مواضع خود را تغییر دهد. توکلی در حالی که به نمایندگی از هر سه نفر سخن می گفت با ناراحتی اظهار داشت که نهضت در هر گونه کوششی از قبیل انتخابات شرکت می کند اما خوشبین نیست. من جواب دادم که سفارت هم سیاست انفعالی صبر و انتظار را اتخاذ می کند. به منظور اکتشاف بیشتر از رهبران نهضت پرسیدم که نهضت آزادی چگونه فعالیت می کرد. آنها تاریخ نهضت آزادی را از 9 ماه فعالیت آزادش در 1340، زندانی شدن رهبران آن به مدت های 4 تا 10 سال و تجدید فعالیتش برمبنای نیمه مخفی در 1350 برایم بازگو کردند. آنها به دقت، اهمیت اتحادیه گروه های جبهه ملی تحت نظر داریوش فروهر را تنزل دادند. آنها تأکید کردند که در اواخر یا اواسط دهه پنجاه کار خود را برای القاء کردن انگیزه ایدئولوژیکی خود در جامعه شروع کردند. نهضت آزادی، سیاسی است و وابستگی های نزدیکی به اسلام دارد. در اینجا توکلی اظهار داشت انتخاب جوانان ایران بین مارکسیسم و دین محمدی است. این باعث این سؤال شد که نظر نهضت آزادی در حمایت از خواست ملاها به داشتن حق وتو از طریق شورای علما بر تمام قوانین که می گذرد چیست. توکلی گفت که این شورا به طور واقعی هرگز تشکیل نشده است. این نظریه ضعیف و محتاجِ روشن سازی است. سؤال کردم آیا امکان ندارد ملاها از آن برای قبضه قدرت و کنار گذاردن گروه های مادی تر استفاده کنند. توکلی گفت که من تفاوت بین سابقه اسلام و سابقه مسیحیت در غرب را درک نمی کنم. علما رهبری سیاسی را قبول می کنند و تنها می خواهند مطابقت قانون کشور با قانون مذهبی را حفظ کنند. من شک خود را در صحت این امر در اوضاع اظهار کردم و موافقت کردیم که نظرات جداگانه مان را حفظ کنیم. (اظهار نظر:
رهبران نهضت آزادی آشکارا اعتماد دارند که در هرگونه ائتلاف با رهبران مذهبی تسلط خود را حفظ خواهند کرد. این استحکام عقیده آنها قابل ذکر است ولی به نظر می رسد عقیده آنها کمی اشتباه باشد.) آن گاه توکلی به من اطمینان داد که توده های مردم ایران پشت سر نهضت آزادی هستند، زیرا سیاست آن براساس عمل قاطع بر ضد شاه و فعالیتش «واقع بینانه» است. به دنبال آن پنج دقیقه از ایدئولوژی آن
ص: 112
صحبت شد که نهضت آزادی را رهبریت روشنگرانه «جنبش آزادی خواهی» ایران معرفی کرد. وقتی که به آهستگی عنوان کردم که آیت اللّه شریعتمداری گفته بود سرنگونی شاه ضرورتی ندارد، توکلی به تندی پاسخ داد اگر شریعتمداری این نظر را تأکید کند توده های مردم او را تنها خواهند گذارد. (اظهارنظر: خیلی مشکوک است.) نهضت آزادی به طور وضوح در مورد این پیشگویی که سایر گروه های مخالف به ویژه مذهبیون به یک برنامه ایدئولوژی منسجمی که با شاه کنار بیایند، خواهند رسید، سخت گیر بود.
تشکیلات نهضت آزادی
وقتی بیشتر درباره تشکیلات فعلی نهضت آزادی کنجکاوی کردم، رهبران فورا عقب کشیدند. من توضیح دادم که آگاهی بیشتر درباره تشکیلات آنها سودمند است، زیرا کمک می کند که آنها در مدنظر باشند. آرام جواب دادند که فکر می کردند که من فقط به سوابق و نظریه ها توجه دارم. آنها از اطلاعات دادن به من به دلایل امنیتی و این واقعیت که نهضت آزادی هنوز «علنی» نشده بود، ناراحت بودند. پرسیدم آیا این عقب کشیدن از آنچه که شش هفته پیش گفته بودند، می باشد. توکلی و بازرگان به دقت از تأیید یا تکذیب آن طفره رفتند، اما در ملاقات های بعدی عبارت «مبادله اطلاعات» به کار بردند که علامت تماسی محدودتر بود.
من پیشنهاد کردم که یک راه دیگر که بتوانم با آن تماس برقرار کنم غیر از تلفن کردن به صورت مستقیم به مهندس بازرگان (که من هرگز نکرده ام)، ارائه دهند. توکلی گفت که طی یک یا دو هفته آینده دوباره به من زنگ خواهد زد و می توانیم دوباره ملاقات داشته باشیم. آن دو رهبر گفتند اینکه توکلی به تنهایی با من ملاقات کند اشکالی ندارد و امکان تصادفی آمدن به خانه من را قبول کردند. از مذاکره معلوم بود که حوادث اخیر بدگمانی اولیه آنها را افزایش داده بود و من این احساس را دریافتم که «به ما تلفن نکن،ما به تو تلفن خواهیم کرد»که دقیقا وضع فعلی ما همان است. به نظر می رسد نهضت آزادی بشدت مشغول تفکر و بررسی در خود خواهد شد. تماس ما در آینده نزدیک محدودتر خواهد شد و باید بشود.
بخش سیاسی: جی دی. استمپل
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!