Post
15236
از: جی.دی.استمپل ،
محرمانه
به:
1357-07-24- 1978-10-16
متن سند
سند شماره (25)
یادداشت برای بایگانی خیلی محرمانه
تاریخ: شب 16 اکتبر 1978 (برابر با 24 مهر 57)
موضوع: گفتگو در خلال شام در محل سکونت وزیر مختار
در شامی که ناس وزیر مختار به افتخار سولارز نماینده کنگره داده بود، تعدادی از ایرانیان بی پرده تر و با نظری عمیق تر از مواقعی که معمولاً درباره مسائلی که مقابل ایران قرار دارد ابراز می کنند، صحبت کردند.
آنچه در زیر می آید خلاصه نکات عمده مذاکره است. در مواردی متکلمین نام برده شده اند که هویت آنها به عمق گفتارشان می افزاید.
همگی توافق داشتند که بی قراری وسیعی که دامنگیر حیات اجتماعی ایران شده، ناشی از امتزاج عواملی است که تقریبا همزمان به وجود آمده اند. حسین نصر رئیس دفتر مخصوص شهبانو و احمد قریشی مرد قدرتمند حزب رستاخیز در این مسئله متفقند که بیشتر ناراحتی طبقه متوسط به دلیل آن است که مردم از لحاظ اقتصادی مرفه ترند، اما از لحاظ فرهنگی از خود بیگانه گشته اند. طبقه متوسط جدید قدرت اقتصادی دارد، اما هنوز قدرت سیاسی را به دست نیاورده است. در یک کوشش برای به دست آوردن قدرت سیاسی، این طبقه به جانب علمای شیعه روی آورده است. نصر خاطرنشان کرد که بین مقام پادشاهی و علما همواره یک تفاهم وجود داشته است. در واقع «ملاها به شاه محتاجند» آیت اللّه های جلودار شیعه در داخل ایران، انتخاب حاکمیت بر خود را نپذیرفته اند. نصر گفت، حملات خشن آیت اللّه خمینی می تواند به شکافی در جهان شیعه و یک بدعت وخامت بار در اسلام شیعی منتهی گردد.
تمام حاضران اظهار داشتند که تا چندی پیش اکثر سیاستمداران ایران می توانستند با علما گفتگو داشته و با آنها همکاری کنند. به تدریج که تکنوکرات ها به مناصب قدرت دست یافتند، این توانایی ایشان نیز زایل گشت و برای نوآوران، دیگر علما مطرح نبودند - افراد جدید، ایران جدید را می ساختند. این کار از خود خلایی فکری برجای گذاشت که مارکسیسم آن را پر کرده است. حتی در محافل مذهبی نیز بسیاری از مجتهدین جوان تر چپی هستند. آنها را کسانی تعلیم داده اند که کاملاً قادرند دکترین صوفیانه شیعه را با علم سیاست مارکسیستی درآمیزند. احیاء فلسفه اسلامی کوششی بوده در جهت دفع رخنه هایی که مارکسیسم با ارتقاء روشنفکرهای درجه چهارم مثل رضا براهنی در دانشگاه ها داشته است. کمونیست ها برای بسیاری از لیبرال های غربی دلپذیر بوده اند و سعی نموده اند که برخوردشان با غرب با استفاده از اصطلاحات معمول چپی باشد. تا به حال شاه در بین این جریان ها ایستاده و بدین ترتیب آماج حمله دو طرف بوده است. اگر خمینی پیروز شود، حکومتی اسلامی که جایگزین می شود، خیلی زود شاهد تجزیه ایران در مرزهای خود خواهد بود، بلوچ ها، کردها و ترکمن ها برای تشکیل حکومت های کوچک خود جدا خواهند شد.
واقعه میدان ژاله - چند تن از حاضران ضمن اتفاق نظر قابل ذکری، با داشتن شواهد عینی یا اطلاع گروهی، ادعای مخالفین را مبنی بر اینکه هزاران نفر کشته شده اند را کلاً رد کردند. دستیار مخصوص نخست وزیر در امور بین المللی گفت که برای کمک اجتماعی به اقوام قربانیان، تحقیقی خانه به خانه به دنبال آنها به عمل آمده بود. بیشتر از 122 تن از این قربانیان شناسایی نشده بودند. پرویز رائین خبرنگار آسوشیتدپرس که طی تیراندازی در میدان ژاله حاضر بود، گفت که در کنار دستگاه مخابرات نظامی
ص: 241
نشسته بود و زمانی که حوادث تمام شدن از دستگاه رادیو شنید که شماره کشته شدگان بیش از 90 نفر نبوده (او رقم کلی 120 نفر را قبول داشت، با اشاره به اینکه سایرین در جاهای دیگر کشته شده بودند.
همچنین رائین و دیگران قبول داشتند که ممکن بود 20 تا 30 نفر دیگر نیز در سایر جاها کشته شده و در گورستان اصلی دفن نشده باشند).
نظریه سفارت: در حالی که رائین ارقامی را که فکر می کند صحت دارند و در همان حال با اعلامیه های دولت متناقضند، همیشه انتشار نداده، اما در مقابل ایرانیان یا خارجیان در ابراز نظریات خود، زمانی که با خط رسمی دولت تفاوت دارند، ابا نداشته است. همچنین نصر، رئیس دفتر شهبانو، کوشش مخالفین برای ساختن یک «قتل عام» را شاهکار هوچیگری سیاسی داشت.
بخش سیاسی: جی.دی.استمپل
22 اکتبر 1978
زمان یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!