Post
31479
از: بخش سیاسی: هرتز
محرمانه
به:
1344-07-18- 1965-10-10
متن سند
همایون، داریوش - 3
خیلی محرمانه
زمان: 10 اکتبر 1965- 1344/07/18
مکان: محل اقامت هرتز
صورت مذاکرات شرکت کنندگان: همایون صنعتی، معاون برنامه های کتاب فرانکلین مارتین اف. هرتز، رایزن سفارت
موضوع: شاه و ذوب آهن، طرح باسوادی، داریوش همایون، رهبران جوان
شاه و ذوب آهن: صنعتی در یکی از گفتگوهای اخیرش با شاه به وی گزارش داده است که اطلاعیه ذوب آهن تقریبا در تمام محافل روشنفکری جهان با استقبال روبرو شده است. ولی همچنین افزوده است که برخی مطالب منفی هم در رابطه با ورود تعداد زیادی روس به ایران، که قرار است به این کشور بیایند، شنیده و از شاه پرسیده است آیا فکر می کند اینک روس ها نسبت به ایران احساس دوستی بیشتری می کنند یا نه؟ بنا به اظهار صنعتی، شاه پاسخی بدین مضمون داده است:«هرگاه من به آمریکا می روم با تابلوهای تظاهر کنندگانی که راه را بسته اند و شعارهایی علیه من و کشورم می دهند روبرو می شوم. زمانی که به روسیه رفتم در همه جا با صورت های خندان روبرو شدم، مردم در خیابان ها صف کشیده بودند و پرچم های ایران را تکان می دادند.» به نظر می رسد شاه چنین ادامه داده باشد که فکر می کند رهبری جدید روسیه بیشتر نگران اوضاع داخلی روسیه است و فکر می کند که خطر ماجراجویی های نظامی روسیه کاهش یافته است.
از صنعتی پرسیدم آیا شاه واقعا فکر می کند که مردم روسیه از نظام او طرفداری کرده و چند دانشجوی ایرانی که علیه او تظاهرات می کنند، نماینده آراء مردم آمریکا هستند. پاسخ او:«شما نباید فکر کنید که شاه همیشه شاه است. به او به دیده یک انسان عادی هم بنگرید، انسانی که در معرض احساسات انسانی قرار می گیرد. روس ها سمینار هاروارد بر پا نمی کنند. خانواده شاه در دادگاه های روسیه قربانی نشده و در مطبوعات علنا مورد تمسخر و اهانت قرار نگرفته اند. هیچ «کایلر یانگی» در روسیه نیست که در مجله «امور خارجی» مقاله بنویسد، و هیچ مجله ای نیست که روشنفکران روسیه بخوانند و اولین ستونش را به یک طرفدار جبهه ملی اختصاص داده باشد.» صنعتی ادامه داد، شاه هنوز از لحاظ اصول طرفدار جهان آزاد است، ولی کمتر از قبل. مردم این مسائل را حس می کنند. این یکی از دلایل بالا رفتن محبوبیت شاه در جامعه روشنفکری است. این مسائل غیرقابل لمس هستند، ولی صنعتی - - که خود را متخصص و کارشناس آراء عمومی می داند- - تغییری قطعی را حس کرده است.
طرح باسوادی: برخلاف پیش بینی های تیره و تار ارسنجانی، شاه پس از کنگره اخیر، علاقه اش را به مبارزه با بیسوادی از دست نداده است. اینک تصمیم رسیم آن است که مبارزه را در سایر نقاط کشور ادامه دهند. مناطق بعدی تهران، شیراز و بخش هایی از خوزستان هستند. پرسیدم آیا شاه کاربردهای سیاسی این
ص: 773
تفکر بنیادین را نیز پذیرفته است، که از آن جمله شمول انواع تمایلات سیاسی افراد در کمیته های محلی است. صنعتی گفت ممکن است شاه از این نظر به کاربردهای وسیع تری از طرح قزوین دست نیافته باشد، ولی به صنعتی اختیار داده است تا دقیقا بر همان اساس به کار خود ادامه دهد. همین حالا هم کمیته تهران دو نفر از اعضای جبهه ملی را در خود جای داده است: یکی قاسمیّه، یک بازاری مشهور، و دیگری پرفسور جناب از دانشگاه تهران.
در ضمن، شاه از نتایج کنفرانس پیکار با بیسوادی تهران خوشنود است. کنفرانس 250 هزار دلار مخارج در بر داشت، با این وجود نظر بر این است که پول در جای خوبی مصرف شده است. زیر این کنفرانس احترام ایران را نزد بسیاری از هیئت های کشورهای توسعه نیافته، بخصوص هیئت های آمریکای جنوبی بالاتر برد. گفته می شود بعضی از هیئت ها و دیدارکنندگان اظهار داشته اند که ایران نیاز ندارد خود را به صورت کشوری توسعه نیافته معرفی کند و صنعتی گفت در پاسخ این حرف گفته«ایران ثروتمندترین کشور توسعه نیافته است.» شاه اینک یک برنامه دیگر را تصویب کرده است تا ایران را در رابطه با مبارزه با بیسوادی مشهور نگه دارد: قرار است از تمام کشورهای دنیا، روشنفکران و چهره های مشهوری به تهران دعوت شوند و در این باره به بحث بنشینند که چگونه می توان در رابطه با موضوع بیسوادی مردم جهان را حساس تر نمود.
داریوش همایون: (این روزنامه نگار سابق، با استعداد و جوان با سابقه جبهه ملی اخیرا از آمریکا بازگشته است، وی در آنجا از بورس نیمن در دانشگاه هاروارد استفاده می کرده است. او در استخدام برنامه کتاب های فرانکلین است. قابل ذکر است که همایون رساله بسیار خوبی برای سمینار هاروارد نوشت، و در آن به توصیف وضعیت ناسالم سیاسی ایران و نارضایتی روشنفکران پرداخت، و خواستار اتحاد تمام نیروهای ملی گرا، به خصوص عناصر روحانی و روشفنکران شد. رساله او علیرغم متن انتقادی اش، معتدل است. صنعتی چند ماه پیش به من گفته بود که وقتی در آمریکا بوده، با همایون درباره این رساله به بحث پرداخته و همایون موافقت کرده است که صنعتی آن را به شاه بدهد. من در آن موقع گفتم فکر نمی کند این کار نفعی برای همایون داشته باشد. ولی معلوم شد من اشتباه می کرده ام.) صنعتی گفت اخیرا اسداللّه علم درباره وضعیت همایون از او سؤال کرده است. صنعتی به وی گفته که همایون در تهران است. علم پرسیده است که می تواند او را ببیند. مصاحبه ای ترتیب داده شد، ولی علم آن را کافی ندانست و از همایون دعوت کرد تا به هنگام صرف صبحانه دوباره به بحث بنشینند. چند روز بعد هم نخست وزیر از همایون خواست تا او را ببیند و ملاقات و گفتگوی دلپذیر و دوستانه ای بر پا گردید.
پرسیدم آیا نظام سعی دارد همایون را «بخرد». صنعتی درباره این سؤال به فکر پرداخت و سپس گفت احتمال پذیرش یک شغل دولتی توسط همایون وجود ندارد، ولی او هم ممکن است مثل خود صنعتی بعضی مأموریت های گاه به گاهی را بپذیرد و همکاری کند. سکوتی برقرار شد. آنگاه صنعتی گفت: البته مسئله اصلی این است که آیا شخص می تواند با این نحوه همکاری ها، هیچ گونه نفوذ حقیقی برنظام داشته باشد».
رهبران جوان: در ادامه پیگیری پروژه گسترده هیئت نمایندگی ما برای ثبت نام ایرانیان جوانی که احتمال
ص: 774
دارد در آینده مقامات کلیدی و رهبری ایران را در دست بگیرند، از صنعتی پرسیدم آیا هیچ کدام از آنها را سراغ دارد که دیوانسالار (بوروکرات) نباشند. او این اسامی را به من معرفی کرد: خیامی، که ریاست یک کارخانه اتوبوس سازی را به عهده دارد. وی که ابتدا راننده اتوبوس بوده، تاجر بسیار موفق و زرنگی است، ولی به امور عام المنفعه علاقه بسیاری دارد. مهاجر، که کتاب وی درباره صحاری ایران برنده جایزه یونسکو شده است و به نظر با سرعت مدارج ترقی را طی می کند. صنعتی مرا به یک خلاصه مفید و مختصر بیوگرافیک در پایان کتاب نامبرده ارجاع داد. دکتر اسلامی، که نمایشنامه اخیرش در رابطه با رسوائی پروفومو به چندین زبان خارجی ترجمه شده است. انوار، یک هنرمند نویسنده و فیلمساز دیگر است که شخصیت بسیار جذاب، برش و تخیل خوبی دارد. آن گاه صنعتی سه دیوانسالار را به لیست ما اضافه کرد:
راسخ از سازمان برنامه، صدوقی از شورای عالی اجرایی که آینده ای روشن از نظر صنعتی داشته و زبان انگلیسی را بخوبی صحبت می کند، هر چند هیچ گاه در خارج نبوده است، و منوچهر تسلیمی از وزارت آموزش و پرورش که سال ها مسئول تربیت معلم بوده به و گفته صنعتی در پشت پرده از نفوذ بسیاری برخوردار است.(معلم ها عملاً در سال 1961 باعث سقوط دولت شریف امامی شدند).
بخش سیاسی: هرتز
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!