Post
9676
از:
گزارش سیاسی
به:
1358-04-19- 1979-07-10
متن سند
تاریخ: 10 ژولای
موضوع: اوضاع کلی کشور
1- از اظهارتان در مورد BCR قدردانی می کنم و آن را یک کار مهم و مفید می دانم. بر پایه تفکرات شما و سرمایه نهاده شده از SNOW McAFEE ما قسمت زیر را به عنوان BCR توصیه کرده، مطالب و خط و مشی های برنامه را تقدیم می کنیم. به این معتقد نباشید که اوضاع کنونی پروژه پیشنهادی را عملی می سازد پیشنهاد می شود که این قسمت از CP تا زمانی که آنها عملی شوند به تعلیق افتد. در این زمان، BCR و خط مشی های برنامه باید احتیاجات وسایل شما را به عنوان یک اساس برای آنچه پشتیبانی واشنگتن را نشان می دهد و تمام عمل بعدی که امکان پذیر و عاقلانه به نظر می رسد به طور مؤثری مطرح کند. در چنان زمانی، چنان که معتقدید که یک آنالیز رسمی می تواند با مقداری اعتبار رسم شود. لطفا آن را به امور خاور نزدیک بفرستید.
2- الف: ایران امروز دوران پس از انقلاب را که محمدرضا شاه را به سقوط کشانیده می گذراند. دستگیری ها و اعدام ها ادامه دارد. بیکاران بیش از 3 میلیون برآورد می شود. اقلیت های قبیله ای و نژادی برای خودمختاری تلاش می کنند. اقلیت های مذهبی هراسانند و گروه های سیاسی مختلف به وسایل مختلف می کوشند تا منافع خود را ترفیع دهند و ظهور سیاسی اصول اسلام را مانع شوند.
ب: قدرت مرکزی از میان رفته و بازرگان سعی در ایجاد کنترل بر کشور دارد، به خصوص در رابطه با کمیته ها. قدرت حقیقی در ایران در دست رهبران مذهبی به رهبری، رهبر انقلاب آیت اللّه خمینی می باشد.
ج: فعالیت اقتصادی در ایران به طور وسیعی فلج شده است. به جز صنعت نفت که دوباره تولید می کند و به اندازه احتیاجات داخلی تولید می کند، و صادرات خود را نیز در مقیاس کمتری از سر گرفته است. در حقیقت تمام فعالیت های صنعتی در یک وقفه مانده است. سرعت و نیرویی که با آن صنعت زنده خواهد شد، نامطمئن است و در گرو تغییرات سیاست، جو اجتماعی و خارج کردن ارز و فرار تعداد زیادی از مدیران و تکنوکرات ها (ایرانی و خارجی) می باشد. بیکاران حدود 5/3 میلیون نفر از جمعیت 35 میلیونی ایران برآورده می شود که می تواند به طور مؤثر تثبیت شدن دولت موقت را خنثی کند، و در تمام کشور سیاست شکننده دولت را به طور جدی خراب کند.
د: قانون جدید اساسی قول داده شده و اجرای برنامه هایی برای تحقق بخشیدن به حقوق بشر کند شده است. اگر چه یک پیش نویس قانون اساسی چاپ شده، ولی انتخابات برای یک مجلس که آن را تجدید نظر کند عقب افتاده است. زندان های ساواک که با انقلاب خالی شدند دوباره با زندانی هایی که به جرم های مختلف که بر ضد مردم در زمان رژیم شاه متهم شده اند، پر شده است. این اشخاص در دادگاه های دربسته که به وسیله دادگاه های انقلاب هدایت می شود و جدا از دادگستری ایران می باشد، محاکمه شده اند. پشتیبانی مردم از چنین محاکمه هایی زیاد است و عکس العمل شدید مردم پس از قطعنامه سنای آمریکا مشکلاتی را که ما در تحکیم حقوق بشر در ایران خواهیم داشت، منعکس می کند.
ه : از نظر فرهنگی ایران در تخمیر است. قسمتی از انقلاب بر ضد فرهنگ غرب، به خصوص آمریکا می باشد. آیت اللّه خمینی علاقه خود را مبنی بر اسلامی کردن تعلیم و تربیت و پاک کردن آن از تأثیر غرب اعلام کرده است. مراکز فرهنگی مهم بسته شده اند و یا به نمایشگاه های فرهنگ انقلابی برگردانده شده اند. حقوق زنان که با زحمت فراوان به دست آمده بود تا حد زیادی از میان رفته است. تقریبا مجبور به بازگشت به چادر شده اند و حقوقی که در زمان شاه به آنان داده شده از آنان سلب شده. به علت بالا گرفتن جو ضد خارجی، خارجی ها، از هر کشور در حال اخراج هستند. در همین زمان خیلی از ایرانیها به تشخیص ضرورت، نوعی تماس با خارج را ادامه می دهند و خیلی ها به خصوص افراد تحصیلکرده در غرب با اصول سخت تر اسلام مخالفت می کنند. علاقه به فراگیری زبان های خارجی به خصوص انگلیسی، به قوت خود باقی مانده است. و تعداد زیادی از دانشجویان ایرانی هنوز هوای تحصیلات غرب و آمریکا را دارند.
و : روابط مستحکم گذشته ایران و آمریکا در مرحله نزدیک قطع رابطه است، حتی آنها که به طور سنتی رو به غرب دارند، در حال حاضر از تماس علنی قابل ملاحظه با آمریکا پرهیز می کنند. در یک کشوری که یک دست پنهان (عموما آمریکا، شوروی و یا اسرائیل) مسئول هر چیز شناخته می شود، سوءظن گسترده ای نسبت به آمریکا وجود دارد. این سوءظن بدین شکل شایع است که آمریکا دارد کوشش می کند که به طرق مختلف اهداف انقلاب را عقیم گذارد. این طرق از استخدام افراد ساواک به عنوان ترورکننده ها و بمب گذارها و اختلاف انداز بین اقلیت ها تا از کار انداختن پیشرفت اقتصاد ایران می باشد. علیرغم این موضوع و حتی با وجود اتهامات مردم متعصب مسلمان، چیزهای آمریکایی هنوز برای قسمتی از مردم ایران به خصوص جوان ها و میانسال ها باارزش می باشد. آمریکا خیلی از رهبران انقلاب را در خود داشته است و اکنون وطنی است برای هزاران دانشجوی ایرانی. به طور عمومی یک احساس همدردی می آورد، اما با فرق گذاشتن بین مردم و دولت آمریکا.
علیرغم ترس و ناامیدی ها و عقیم گذاری ها درباره آنچه آنها سوءظن و یا احتمالاً از آمریکا انتظار دارند، تعداد زیادی از ایرانی ها به اعتقاد به اینکه گذشته اخیرشان و سرنوشتشان به آمریکا بسته است، ادامه می دهند. ارتباطات هنوز خود به خود منصفانه و حتی اغلب صمیمانه است. ولی جو عمومی - از طریق مطبوعات به صورت خصمانه ای برخورد می کنند.
هدف های هیئت تبلیغی آمریکا در ایران این است که باز بمانند و با دولت موقت علیرغم پرخاش از طرف مطبوعات، رهبران مذهبی و افراطی ها، تا حد امکان همکاری کنند. برای رسیدن به این هدف در یک جو روانشناسی که در آن دولت آمریکا (در پیمان با مطبوعات آمریکا) اظهار می شود که ریشه تمام مشکلات ایران باشد، حدس زده می شود که بهترین باشد و پوشش مطبوعاتی آمریکا در مورد انقلابِ مردم ایران، صرفا علاقه به اخبار دارد نه آنالیز کردن آن و با حالت ناهمدردی روی آنچه غلط است انگشت می گذارد. در پیش گرفتن چنین روشی باعث شده است که در ایران مردم چنین نتیجه بگیرند که آمریکا به آنها علاقه ای ندارد؛ بر طور عکس می خواهد به مردم آمریکا بگوید که در هر صورت ایران یک فاجعه است.
روابط نزدیک ما با شاه و پشتیبانی زیاد ما از رژیم شاه فراموش نشده است و به زودی هم فراموش نخواهد شد. اثر آن این است که دولت آمریکا را در یک قانون طرفدار مداخله که اعمال آن اصولش را از بین می برد، بیندازد و اعمال گذشته اش آن را رد می کند و سند روحی برای قضاوت گذشته روی انقلاب مردم ایران در حالی که موضوع های بین المللی به علت نگرانیهای داخلی ایران از رشد بازداشته شده اند. سیاست خارجیش انتظار می رود که دو شعبه شدن موضوعات داخلی ایرانی ها را منعکس کند و به عبارت دیگر دولت رسمی آقای بازرگان به سمت عادی کردن روابط با آمریکا و دیگر کشورهای غربی حرکت می کند و در همان زمان سیاست آقای خمینی را منعکس می کند و می تواند مورد دخالت او قرار گیرد.
وضع و موقعیت هایی که انتظار می رود شامل این ها است:
... ضدیت عمیق با اسراییل، همبستگی نزدیک با سازمان آزادیبخش فلسطین، قطع پشتیبانی معمول ایران از کشورهای عربی میانه رو... پشتیبانی از خط مشی مورد علاقه رادیکال های کشورهای کمی پیشرفته در اقتصاد بین المللی و برنامه های سیاسی، شامل شرکت در NAM سازمان ملی تولیدکنندگان.
... سیاست بالا بردن قیمت در اوپک.
... ضدیت با رژیم طرفدار شوروی در افغانستان.
خط مشی های اقتصادی که به احتیاجات کوتاه مدت جواب می دهد و هدف های دولت شاه را نفی می کنند، هنوز به طور کامل معلوم نیستند. انتظار می رود که علاوه بر موقعیت گروه رادیکال LDCS کشورهای کمی پیشرفته و سیاست بالا بردن قیمت نفت، آنها به خصوص نسبت به سرمایه گذاری خارجی در ایران نقش شرکت های چند ملیتی و ارتباط علم و تکنولوژی با احتیاجاتشان، سوءظن دارند. سیاست اقتصادی داخلی احتمالاً تأکید بر کشاورزی و گروه های روستایی برای مهاجرت از طرف شهرها به سمت روستاها می باشد. تأمین فرآورده های کشاورزی و کاهش واردات غذا. چگونه این موضوع کامل خواهد شد؟ هنوز معلوم نیست. انستیتوهای آکادمیک ایران یک سال پیش از معلمان و مشاوران و محققان آمریکایی استفاده می کرد. اکنون بیش از چندتایی باقی نمانده اند و محیط های دانشگاهی روی هم رفته در حال حاضر از آوردن استادان خارجی خودداری می کنند. با توجه به مهاجرت تعداد زیادی متخصص ایرانی و آمریکایی، این موقعیت ممکن است عکس شود. اما مطمئنا تا وقتی که حساسیت ضد خارجی و به خصوص ضد آمریکایی از شدتش کاسته نشده است، این امر امکان پذیر نیست.
یکی از مهمترین انجمن های فرهنگی ما با ایران، در تهران و خارج از تهران قبل از انقلاب، انجمن ایران و آمریکا بود. مراکز فرهنگی اصفهان و تهران از خرابی های انقلاب مصون مانده اند (به طور عمدی) و مشغول کارند و تدریس انگلیسی و کتابخانه از سر گرفته شده است. کتابخانه USICA در تهران در BNS قرارداد نیروهای انقلابی هنوز مرکز فرهنگی شیراز را در اختیار خود دارند و امیدواریم که دولت آن را به ما بازگرداند و تدریس انگلیسی در آن از سر گرفته شود. ما ادامه کار این مرکز را در این زمان که روابط ایران و آمریکا خیلی بحرانی است، مهم تلقی می کنیم. با لزوم، تغییر دادن مکان اداره USICA به قسمت مطمئن بایگانی، همه آنها بیشتر اهمیت پیدا خواهند کرد. BNC ها اکنون تنها دریچه شنوندگان ایرانی ما می باشند.
مطلب اول: ایرانیها یک عدم اعتماد گسترده ای نسبت به دولت آمریکا دارند. سوءظن به این شکل است که آمریکا کوشش در عقیم گذاشتن هدفهای انقلاب، چه به صورت سیاسی و چه به صورت اقتصادی دارد. به علت روش غیر همدردی مطبوعات آمریکا با ایران، ایرانیها احساس می کنند که آمریکا خوب ایران را نمی خواهد. ایرانی ها به خاطر پشتیبانی طولانی آمریکا از شاه از آمریکا نفرت دارند و حق قضاوت در مورد انقلاب را به آنها نمی دهند.
مطلب دوم: خیلی از ایرانی ها، به خصوص رهبران مذهبی ماتریالیسم و فساد غرب به خصوص جامعه و فرهنگ و طرز فکر و ارزش های آمریکایی را رد می کنند و به خصوص سوءظنی در مسئله حقوق بشر با توجه به پشتیبانی ما از شاه.
مطلب سوم: به علت خط مشی اقتصادی شاه که تأکید بر روی صنایع شهری و مصرف کالا و خرید اسلحه و سرمایه گذاری خارجی و کارشناسان خارجی داشت. دولت موقت نسبت به این سیاست ها در بحران است. آمریکا که نقش اساسی در تهیه قسمت های بالا داشت، اکنون در کوشش برای عادی کردن روابط اقتصادی و تجاری با ایران مشکلات فراوان دارد. قانون چند ملیتی و سرمایه گذاری خارجی در توسعه اگر قبلاً پیچیده بود، اکنون با توجه به زیاده روی های رژیم شاه بیشتر خواهد بود. بالا بردن قیمت نفت توسط ایران و عدم توجه آن به اثر قیمت آن بر روی ساختمان اقتصادی جهان وابسته به نفت، به طور جدی بر روی آمریکا اثر خواهد گذشت.
مطلب چهارم: با وجود اینکه نگرانی های داخلی ایران بر موضوع های خارجی سایه افکنده است؛ انتظار می رود که موقعیت دولت و موقعیت روابط ایران با آمریکا بحرانی تر شود. به خصوص ایران یک ضدیت عمیق نسبت به کوشش آمریکا و اسرائیل برای صلح خاورمیانه نشان خواهد داد. دولت از سازمان آزادیبخش فلسطین پشتیبانی خواهد کرد و پشتیبانی معمول خود را با کشورهای میانه رو عرب قطع خواهد کرد. می توان انتظار داشت که رژیم از خط مشی های رادیکال، کشورهای کمی پیشرفته در دوره انفعالی اقتصادی و برنامه سیاسی به خصوص در شرکت سازمان تولیدکنندگان پشتیبانی خواهد کرد.
1- آمریکا خواهان روابط همه جانبه با ایران است و در امور داخلی ایران دخالت و اختلال نمی کند.
2- آمریکا از خواست عمیق ایرانی ها برای تغییرات مطلع است و با کسانی که برای یک جامعه عادلانه کوشش می کنند همدردی می کند.
3- حمایت از حقوق بشر، هسته اصلی سیاست ما و ساخت اصلی جامعه آمریکایی را تشکیل می دهد و بر هر چیز مقدم است حتی سیاست های کوتاه مدت، حتی اگر در این راه متهم به دخالت در امور داخلی کشورها شویم.
4- دستگاه های ارتباط جمعی آمریکا سعی در نشان دادن وقایع ایران و نه تجزیه و تحلیل آن دارند و اخبار را آن طور که می بینند منعکس می کنند و سعی دارند واقع بینانه برخورد کنند.
5 - در آمریکا حمایت از انقلاب ایران به صورت گسترده ای وجود داشت، ولی در آمریکا و دیگر کشورها این موضوع با وجود دادگاه های مخفی و اعدام ها خدشه دار شد.
1- مذهب و معنویات با تاریخ و جامعه آمریکا عجین شده است. آمریکا تاریخی از احترام برای مذهب ها دارد. اسلام اگرچه کمتر برای آمریکایی ها شناخته شده است، ولی مثل دیگر مذاهب از احترام برخوردار است و در دانشگاه ها توجه زیادی به آن می شود.
2- پیشرفت علم و تکنولوژی آمریکا یک نقطه مثبتی در بهبود زندگی تمام قشرهای آمریکایی ها دارد.
3- فرهنگ آمریکایی از لحاظ مذهب، اندیشه، فلسفه و هنر غنی است.
4- تعلیم و تربیت برای تمام قشرهای مردم است و مردم کشورهای دیگر نیز می توانند از آن بهره ببرند. کشورهای در حال توسعه می توانند در این رابطه برای بهبود سیستمهای خودشان استفاده کنند.
5 - بورس های تحصیلی آمریکا در ایران معادل بهترین بورس های کشورهای دیگر است.
6- سیستم سیاسی آمریکا که شامل فدرالی بودن و جدایی دین از سیاست (امور کشوری) و جدا کردن قدرت ها است، در زمره ناآگاهی های ایرانی ها می باشد. سیستم آمریکایی کوششی است برای دادن حق هر شخص، متعادل کردن خواست ها و امکانات عمومی.
7- ارزش های جامعه آمریکا شامل اعتقاد به کار سخت، امانت داری، خوش بینی در قابلیت انسان برای تغییر دادن پیرامونش و وفاداری به دوستان و خانواده و... می باشد، و منحصر به آمریکا نیست و در همه جا هست و در همه آمریکایی ها یکسان نیست و اینکه فقط ماتریالیسم و فساد ارزش آمریکایی است، غلط است.
1- نفت یک کالای حساس جهانی است و قیمت آن یک اثر سریع و درازمدت بر روی اقتصاد شکننده جهان دارد. قیمت بالای نفت بیشتر از هر چیز بر روی اقتصاد کشورهای فقیر و در حال توسعه اثر دارد.
2- سرمایه گذاری خارجی می تواند یک نیروی مثبت در توسعه ملی کشورها داشته باشد؛ و علت اصلی رشد و پیشرفت اقتصادی آمریکا است و سرمایه گذاری بزرگ خارجی اکنون در آمریکا ادامه دارد و برای سود و استخدام بیکاران و پایداری اقتصادی و سیاسی خوب است.
3- شرکت های چند ملیتی وسیله مؤثر و کم خرجی برای تبادل تکنولوژی و شروع رشد صنعتی می باشد.
4- یکی از مؤثرترین بخش های اقتصادی آمریکا کشاورزی است و آمریکا علاقه مند به همکاری با ایران در زمینه در اختیار قرار دادن تجربه و تکنیک آن است.
د: سیاست خارجی
1- آمریکا به شدت به صلح و عدالت برای همه کشورهای درگیر مخاصمه در خاورمیانه علاقه مند است.
2- آمریکا به تمامیت ارضی تمام کشورها به خصوص آسیای غربی احترام می گذارد و هدفش صلح و استقلال در هر منطقه است.
3- آمریکا احساس همدردی و همکاری با کشورهای توسعه نیافته و احتیاجات آنها و همچنین حمایت از حکومت های دموکراتیک و توازن اقتصادی جهانی می نماید.
«پایان»
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!