Post
32140
از:
متفرقه
به:
متن سند
سند شماره 1
ژانویه 1979 - دی و بهمن 1357
موضوع: [اوضاع ایران]
الف- اغتشاشات شهری در تمام ایران افزایش یافته است. عملاً در تمام شهرهای مهم ایران درگیری هایی روزمره بین سربازان و تظاهرکنندگان به وقوع می پیوندد. در نتیجه تهران به کشوری پادگان مانند بدل شده که سربازان و تسلیحاتشان در جای جای آن به چشم می خورد. ماهیت نفرت از اجنبی در این ناآرامی ها اینک به ضدآمریکایی گرایی خالص بدل شده است. آمریکایی های فراوانی، از جمله کارکنان نمایندگی در معرض ارسال نامه های تهدیدآمیز، و پرتاب بمب به منازل و اتومبیل هایشان و همچنین تهاجمات جسمی قرار گرفته اند. در اهواز جرج لینک مدیر آمریکایی اسکو که اتومبیلش را با بمب آتش زا مورد حمله قرار داده بودند به زحمت از مرگ حتمی گریخت. 6 هفته بعد یکی از کارکنان آمریکایی تحت امر او به نام پاول گریم در روز 23 دسامبر در اهواز به قتل رسید. روز بعد به سفارت آمریکا در تهران حمله شد و تظاهرکنندگان یک اتومبیل سفارت را که در خارج آن پارک شده بود به آتش کشیدند و با پرتاب سنگ به داخل محوطه تعداد بسیاری از پنجره ها را شکستند و به بسیاری از اتومبیل ها خساراتی وارد آوردند. شعارهای «یانکی به کشورت برو» مشخص می ساخت که ما نقطه مرکزی نارضایتی آنها شده ایم. گروه بسیاری از تظاهرکنندگان در تبریز به کنسولگری ما حمله کرده و برای دست یافتن به محوطه داخلی کنسولگری درب ورودی را به طور کامل ویران کردند. برخلاف تظاهرات آرام و عظیم تهران در روزهای 11 و 12 دسامبر، اصفهان در این دو روز شاهد درگیری هایی خشونت بار بین تظاهرکنندگان و سربازان بود. تلفات سنگین و خسارات مالی فراوانی به وجود آمد و از جمله ساختمان سه طبقه شرکت هلی کوپترسازی بل در آتش سوخت. طبعاً ماهیت ضدآمریکایی این خطرها و تظاهرات، نگرانی شدیدی در بین جامعه آمریکایی مقیم ایران به وجود آورده است. در تهران، برای پاسخگویی به سیل تلفن آمریکایی های نگران یک مرکز خبری نمایندگی به صورت هفت روز در هفته و 24 ساعت در روز به کار مشغول شده است. در طول ماه دسامبر فقط در تهران 500 مورد حوادث نگران کننده مورد تأیید قرار گرفته از قبیل تظاهرات، تیراندازی، تهدید به بمب گذاری، پرتاب بمب های آتش زا، و غیره گزارش شده است. بدون نظر دادن درباره صحت عمل، بسیاری از آمریکایی های مقیم ایران به خاطر احساس برپایی قیامت در ایران ترسیده و همه روزه تعداد بیشتری از آنها به سیل فراریان از ایران می پیوندند. شاید بهترین نمودار این باور جامعه آمریکایی در رابطه با بدل شدن ایران به مکانی غیرقابل اقامت برای زندگی و کار آمار تعداد آمریکایی ها، موجود در بخش کنسولی باشد:
شهر تعداد تقریبی 79/01/07 تعداد تقریبی 78/11/03
تهران 8526 41912
اصفهان 5052 11814
شیراز 1469 4421
تبریز 306 1041
جمع 15/363 59/188
کارکنان FSN ما نیز در معرض تهدید، خشونت و بمب گذاری بوده اند. رانندگان ما جرأت نمی کنند اتومبیل های سفارت را که به خاطر نمره سیاسی شان به راحتی قابل شناسایی هستند، برانند. مجبور شده ایم نمره های سیاسی ماشین ها را با نمرات عادی عوض کنیم.
ب- وابستگان نمایندگی همگی در روز 9 دسامبر محل کار خود را ترک کردند و تاریخ بازگشتشان هم مشخص نیست، ولی آشکار است که به این زودی ها نخواهد بود. به خاطر خانواده هایی که در مدرسه آمریکایی های تهران بچه های مدرسه ای داشته اند اعلام شده که امسال به خاطر رفتن آن دسته خانواده های آمریکایی زودتر تعطیل شده و تا سپتامبر آینده باز نخواهد شد، حال وضعیت سیاسی هر چه می خواهد باشد. این امر تقریباً 000%ً(1) از کارکنان ما را تحت تأثیر قرار خواهد داد. این کارکنان مجبورند غیر از چند دیدار کوتاه حداقل 6 ماه را از خانواده های خود دور بمانند. قبلاً خواسته ایم که تورها و مرخصی ها را کوتاه کنند. در این رابطه مطالب بیشتری خواهیم داشت.
ج- در تاریخ ...(2) (فاز اول نقشه EE سفارت اعلام شد. این مرحله زمانی از سوی رئیس نمایندگی اعلام می شود که رئیس نمایندگی تشخیص دهد که شرایط حکم می کند برکناری کارکنان غیرضرور را مورد لحاظ جدی قرار دهد. این مرحله زمانی فعال می شود که حوادثی خطرناک جان اتباع آمریکا و یا گروه بزرگی از جامعه آمریکایی را تهدید کند.
د- کارکنان اعتصابی صنعت نفت میزان تولید نفت را به پایین ترین سطح آن در طول بیست و پنج سال گذشته رسانده و این صنعت را فلج کرده اند. متأسفانه این سطح حتی نیاز داخلی را نیز تأمین نمی کند. در نتیجه کمبود سوخت خیلی جدی شده است. کمبود نفت حرارتی به حدی شده که سفارت دیگر به منازل خصوصی خود نفت نمی دهد. وقتی ذخیره نفت فردی تمام شد، او باید یا در سرما به سر برد یا با کسی زندگی کند که هنوز نفت دارد. گروه فزاینده ای از کارکنان ما اینک در منازل سرد و بدون آب گرم زندگی می کنند. بعضی دیگر هم طی توافقاتی که خود داشته اند به منزل سایر کارکنان رفته اند. گیر آوردن بنزین هم به همین دشواری است. صف هایی به طول یک کیلومتر در پمپ بنزین ها تشکیل می شود و تضمینی نیست پس از 5 یا 6 ساعت که نوبت شخص می رسد، بنزینی باقی مانده باشد. سفارت با دقت به ذخیره بنزین پرداخته و از سرویس عمومی استفاده می کند و اتومبیل های خود را به خدمت خرید بنزین برای افراد خصوصی اختصاص داده است. نفت چراغ و گازهای سیلندری هم بسیار کم است و سفارت می کوشد تا منابع محدود خود را ذخیره کند. متأسفانه این مسایل روی کارمندان محلی ما تأثیر بیشتری گذارده زیرا سفارت می تواند کمک های محدودی بکند. منظره فراسوی ما در کوتاه مدت مبهم است و پایانی برای آن متصور نیست، مگر اینکه وضعیت سیاسی تغییر کند.
ه- قطع برق های نامنظم که مدت آن از 2 تا 12 ساعت است همه روزه در سراسر ایران اتفاق می افتد. فقط روز کریسمس و شب سال نو برق ها قطع نشدند. آنچه این قطع برق ها را ناراحت کننده می سازد این است که بدون تغییر از ساعت 2000 تا 2230 برق قطع می شود، و چون متوسط شاغلین به طور معمول ساعت 1700 به خانه باز می گردند فقط سه ساعت وقت دور هم نشستن، غذا خوردن، خواندن مطالب و غیره را دارند. اثر فرسایشی این اوضاع بر روان افراد را پس از دو ماه نمی توان دست کم گرفت.
و- بیش از دو ماه است که گمرکات نیز اعتصاب کرده است. تعدادی از کارکنان ما بیش از پنج ماه به کار مشغول بوده، ولی نتوانسته اند کالاهای خود را دریافت کنند. بعضی از آنها شدیداً به لباس های زمستانی خود احتیاج دارند، ولی تلاش های سفارت جهت ترخیص این کالاها به جایی نرسیده است. وضعیت مراسلات رسمی نیز مخدوش شده است.
ز- حکومت نظامی همچنان ادامه دارد، ولی از تاریخ 7 ژانویه ساعت آن از 21 تا 5 به ساعات بین 2300 تا 0500 تغییر کرده اند. با این وجود، با توجه به وضعیت موجود این ساعات اضافی، وقت بیشتری به مخالفین می دهد تا دست به تبهکاری بزنند.