Post
20466
از: دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
گزارش سیاسی
به:
متن سند
این جانب بیش از پانزده سال است که خطر اسرائیل غاصب را گوشزد کرده ام و به دول و ملل عرب این حقیقت را اعلام نموده ام. اکنون با طرح استعماری صلح مصر و اسرائیل این خطر بیشتر، نزدیک تر و جدی تر شده است. سادات با قبول این صلح، وابستگی خود به دولت استعمارگر آمریکا را آشکارتر نمود. از دوست شاه سابق ایران انتظاری بیش از این نمی توان داشت.
ایران خود را همگام با برادران مسلمان کشورهای عربی دانسته و خود را در تصمیم گیری های آنان سهیم می داند. ایران صلح سادات و اسرائیل را خیانت به اسلام و مسلمین و برادران عرب می داند و موضع سیاسی کشورهای مخالف این پیمان را تأیید می کند.
السلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته
26 ربیع الثانی 1399
روح اللّه الموسوی الخمینی
تاریخ شش هزار ساله مصر با سلطه فراعنه شروع شده و این سلطه تاکنون در قالب فرعون های جدید مصر، سادات و مبارک بر سر مردم مظلوم و ستم کشیده این دیار تداوم یافته است. حکومت فراعنه، درگیری های مصر و ایران و رم قدیم، حاکمیت عثمانی ها بر مصر، تهاجم ناپلئون و... تاریخ طولانی مبارزات، شکست ها و جنگ های مصر را تشکیل می دهد. دیون مصر به کشورهای اروپایی به انضمام جنگ ها و شورش های داخلی، بریتانیا را در سال 1181 هجری شمسی بر این کشور مسلط کرد. پیر استعمارگر انگلیس تا سال 1301 (ه - ش) به غارت و چپاول این کشور مشغول بود و در این سال هر چند به ظاهر قرارداد شناسایی استقلال مصر به امضاء رسید، اما عملاً تحت حاکمیت وابستگان به بریتانیا و پادشاهان خود فروخته و به بیانی صریح تر تحت سلطه بریتانیا قرار داشت.
سال 1332 شمسی (1953 میلادی) آغاز عصر نوینی در تاریخ مصر است، یعنی پایان سلطنت و آغاز
ص: 189
جمهوری. این اختتام که به همت گروهی از افسران جوان ارتش مصر صورت گرفت با اعلام جمهوری، ژنرال نجیب را به عنوان رئیس جمهور، نخست وزیر و ریاست شورای فرماندهی انقلاب و جمال عبدالناصر را نیز به نیابت نخست وزیر و وزارت کشور برگزید.
مبارزه بر سر به دست گرفتن قدرت بین ژنرال نجیب و ناصر، منجر به برکناری ژنرال نجیب در سال 1333، به اتهام همکاری با اخوان المسلمین برای ترور ناصر شد. دوران ریاست جمهوری خود را بر پایه ناسیونالیزم عربی و سوسیالیسم بنیان گذاشته بود؛ دوران بریدگی از غرب و اتکا و وابستگی به شوروی و کشورهای بلوک شرق بود. سفرهای دو جانبه رهبران این دو کشور به پایتخت های یکدیگر و قراردادهای اقتصادی و نظامی روابط محکمی را بین مصر و شوروی به وجود آورد.
سادات و سیادت بر مصر
جنگ 1967 (1346 شمسی) بین مصر و اسرائیل و شکست مصر دوران تیره و تاری بود که در آخرین سال های زمامداری ناصر گریبانگیر مصر و جهان عرب شد و عمیق ترین ضربه در سال 1970 (1349 شمسی) فرود آمد و آن مرگ ناصر و روی کار آمدن انور سادات بود. سادات که معاون رئیس جمهور و از نزدیکان ناصر بود، در آغاز به عنوان تداوم بخش سیاست های داخلی و خارجی ناصر پا به عرصه گذاشت و سال های اولیه زمامداری وی نیز تداوم همان سیاست ها یعنی گسترش روابط با دنیای عرب از جمله سودان، لیبی و سوریه و وابستگی و اتکا به شوروی بود. لیکن این تظاهر به تداوم سیاست های ناصر دیری نپایید و اولین گام ها در جهت ناصر زدایی با تصفیه عناصر طرفدار مسکو و آغاز ارتباط با اروپا و آمریکا شروع شد. تغییر قانون اساسی مصر و اعطای آزادی های فردی به سبک کشورهای سرمایه داری و سیاست درهای باز اقتصادی قدم های بعدی در ادامه ناصر زدایی از جامعه مصری بود. بعد از شکست جنگ رمضان 1973 که علتش خواه ناشی از وابستگی پنهان سادات به غرب بوده، یا عدم تعهد شوروی نسبت به ارسال تجهیزات نظامی در لحظات سرنوشت ساز و تداوم بلاتکلیفی ها در قبال حل اختلافات با اسرائیل، آغازگر و انگیزه روابط با اروپا و آمریکا گردید.
در آبان 1352 (نوامبر 1973) مصر و آمریکا در «اصول» آغاز روابط دیپلماتیک به توافق رسیدند و سفیر مصر راهی آمریکا شد. این سیاست ها تا قطع روابط امپریالیسم شرق و وابستگی مطلق به امپریالیسم غرب ادامه یافت. سادات هر چند در آغاز زمامداری خویش تهیه مقدمات جنگ جدیدی با اسرائیل را مطرح می ساخت، ولی در عین حال بر گسترش روابط دیپلماتیک و حل اختلافات مصر و اسرائیل از طرق سیاسی تأکید داشت که این تفکر بعد از جنگ 1973 نهایتا منجر به انعقاد قرارداد صلح کمپ دیوید و آغاز روابط رسمی در حد سفارت بین مصر و اسرائیل گردید.
مصر و سیاست های سادات
به طور کلی نتیجه عملکرد و سیاست های سادات را به صورت زیر می توان خلاصه کرد.
1- افزایش اختلاف طبقاتی با اجرای سیاست های درهای باز و متعاقب آن رشد سرمایه داری آزاد به قیمت چپاول و فقر توده مستضعف مصر.
2- تخصیص قسمت اعظم بودجه کشور بابت امور دفاعی و پرداخت آن بابت خرید تسلیحات و
ص: 190
تجهیزات نظامی به اروپا و آمریکا، افزایش واردات مواد اولیه غذایی که قبل از سادات در خود مصر تأمین می شد و در بعضی موارد آن را نیز صادر می کرد، افزایش قیمت ها و تورم مهار گسیخته در این کشور، گسترش فرهنگ بی بند و باری و سرگرم ساختن مردم به امور مبتذل.
3- قرارداد صلح مصر و اسرائیل و نتایج آن - این قرارداد روشنفکران و مردم را علیه سادات بسیج کرد و گروه های مختلف مذهبی و غیر مذهبی موجود در مصر را بر علیه هیئت حاکمه و سیاست های متخذه از طرف آنها شوراند. در صفوف کشورهای عربی به ظاهر ایجاد شکاف کرد و باعث شد تا نحوه موضع گیری کشورهای عربی در مقابل اسرائیل به صورت ظاهر مشخص شود.
کمپ دیوید و کشورهای عربی
طرح این قرارداد از سوی مصر کشورهای عربی را وادار کرد تا در کنفرانس بغداد به تحریم مصر بپردازند. کشورهای شرکت کننده در این کنفرانس علیرغم مواضع سیاسیشان و یا وابستگی هایشان در قبال اسرائیل و آمریکا به خاطر حفظ وجهه و بعضی مصالح اقتصادی و اتکائشان به کشورهای پولدار عربی، به ناچار بر این امر توافق نمودند. این مسئله یعنی تحریم مصر از سوی کشورهای عربی، آمریکا و متحدان اروپاییش را بیشتر از خود مصر به وحشت انداخت، زیرا این تحریم باعث به خطر افتادن منافع و درآمدهایی می شد که از بابت فروش تسلیحات و کالا به این کشور به دست می آوردند. نتیجه این تحریم قطع کمک هایی بود که کشورهای عربی و سازمان صنعتی خلیج و در رأس آن سعودی ها به مصر بابت خرید تسلیحات می کردند. طبق سند 21 «خریدهایی که مصر توسط کمک های اعراب از اروپای غربی و آمریکا از سال 1976 تا 1979 انجام داده بالغ بر 5/3 میلیارد دلار بوده است» و قطع این کمک ها ضربه عظیم اقتصادی - نظامی بود که بر مصر، و بیشتر از آن بر آمریکا و اروپا به خصوص فرانسه و انگلیس وارد می شد. از سویی این تحریم ها باعث می شد که سادات از حل مشکلات داخلی مصر نیز عاجز بماند و در نتیجه پایه های حکومتش لرزان شود و نهایتا از بین رفتن مزدور با وفایی چون سادات، ضربه هولناکی بر آمریکا و منافع آن در منطقه بود.
تلاش کشورهای عربی مبنی بر تحریم مصر و اخراج این کشور از کنفرانس کشورهای اسلامی، نهضت غیر متعهدها، آ. اوپک و اتحادیه کشورهای آفریقایی، سادات را به موضع گیری دفعی و یا جذبی در برابر این کشورها واداشت. وی با اتخاذ این موضع توانست بعضی از کشورهای عربی و بعضی کشورهای غیر عرب مسلمان را تحریک به میانه روی، عدم موضع گیری یا حتی موضع گیری مثبت نسبت به قرارداد کمپ دیوید نماید. آمریکا نیز در این وضعیت شریک درد و یاور صمیمی مصر بود. سعودی ها نیز که همیشه در تلاش بوده اند که با اتخاذ تاکتیک های میانه روانه موضع گیری تند نیروهای رادیکال عرب را نرمتر کنند در قبال این مسئله هر چند علاقه ای به وارد کردن خسارت عمده بر مصر نداشتند و امید آشتی با مصر را در سر می پروراندند، لیکن برای حفظ وجه اسلامی و تظاهر به مخالفت با اسرائیل همراه با نیروهای رادیکال عرب عمل می کردند، ولی این امر یک موضع گیری موقت بود و نهایتا تلاش های آمریکا و روابط صمیمانه با سعودی ها موضع عربستان را آشکار نمود. تعداد زیادی از اسناد این مجموعه مربوط به موضع گیری کشورهای عربی، اسلامی و آفریقایی در قبال قرارداد صلح مصر و اسرائیل و تلاش های مصر و آمریکا در این زمینه است.
ص: 191
ایران و انقلاب اسلامی، مصر و قرارداد کمپ دیوید
روابط شاهان ایران و فراعنه مصر به زمان کورش و آماریس برمی گردد. این روابط چه به صورت اقتصادی یا نظامی (لشکرکشی) ادامه داشته است. در سال 1339 در پی انتشار برقراری روابط سیاسی بین ایران و اسرائیل، روابط مصر و ایران قطع گردید. بعد از روی کارآمدن سادات، دو دولت اقدام به تجدید روابط سیاسی نمودند که این روابط با سفر شاه و زنش به مصر و دیدار سادات از تهران یک بار در سال 1353 و بار دیگر سفر سادات و زنش به تهران و سفر رضا پهلوی به مصر در سال 1355 به اوج خود رسید. شاه و سادات دو مزدوری که تحت حمایت یک ارباب بودند در جهت همگامی با اسرائیل و ایجاد ارتباط با آن و مقابله با خلق محروم فلسطین موضع واحدی اتخاذ کرده و تبادلات اقتصادی و سیاسی گسترده ای را پی ریزی کردند.
انقلاب اسلامی طوفانی بود که پایه های لرزان کاخ های فراعنه ایران و مصر را به لرزه درآورد و متعاقب آن با فرار شاه و دعوت وی به مصر از سوی سادات، تاریخ بود که تکرار می شد و تشابه سرنوشت جبارانی چون شاه و پدرش که وی نیز در آخرین روزهای عمرش به مصر گریخته بود. تلاش سادات و ملاقات های مکرر وی با مسئولان کشوری و مأموران سیاسی آمریکا مبنی بر گرفتن قول حمایت بی چون و چرای آمریکا از شاه در خلال انقلاب و بعد از آن، نشانگر ترس وی از عاقبتی نظیر عاقبت شاه و یافتن پناهگاه و نقطه اتکایی نه برای شاه که برای خود بود. به هر حال خانواده سلطنتی در آخرین روزهای حکومتشان با برنامه ریزی آمریکا و هماهنگی با سادات به مصر پناهنده شدند و با پیوندهای سببی، پیوند نسبی خویش را که از فراعنه به ارث برده بودند محکم تر و استوارتر گرداندند.
گسترش روزافزون انقلاب اسلامی و انتشار آن در بین مسلمین جهان زنگ خطری برای ابرقدرت های شرق و غرب و دست نشاندگان آنها و نقطه پایانی بر خواب ملت ها و یغماگری دولت های وابسته بود. اسلام که از دیر باز خطری عمده برای ظالمان و استعمارگران بود، در ایران به عنوان ایدئولوژی پویای انقلاب بانگ رهایی ملت ها از چنگال استعمارگران را سرداد و این بانگ برای غارتگران و در رأس آنها آمریکا بسیار رعب آور و ناخوشایند بود، بدین جهت تلاش های سابقه دار مأموران سیا برای تماس، نفوذ و اعمال نظر در داخل نهضت های اسلامی مخالف سادات و آمریکا دوباره نضج گرفت و سیا مسئولیت مطالعه نهضت های اسلامی را در رأس برنامه های خویش قرار داد. مطرح کردن آمریکا به عنوان مسئول تمام بدبخت های مسلمین و مستضعفین جهان و به عنوان دشمن اسلام و انسانیت و باوراندن این امر به آنها از سوی ایران زیباترین ورق تاریخ این امت را رقم زده و اگر از آثار این انقلاب تنها به همین نتیجه اکتفا شود بر اصالت و رسالت اسلامی و ضد امپریالیستی این انقلاب کفایت می کند. انقلاب اسلامی آنچنان تنفر نسبت به امپریالیسم را در دل های مسلمین نشاند و آنچنان سیاست و دیانتشان را به هم پیوند داد که شعار پایان بخش عبادتشان «مرگ بر آمریکا» شد. اعتراف آمریکایی ها را به این نکته می توان در سند شماره 6 مشاهده کرد که رساترین اقرار بر موفقیت و گسترش این تفکر در بین مسلمین جهان است و انگیزه ای برای تلاش های ضداسلامی این کشور «... در هفته های گذشته با وخیم تر شدن اوضاع ایران، اتفاق آرای مسلمانان متعصب علیه آمریکا افزون تر شده است... از نظر آنها آمریکا دشمن اسلام است.... در افکار بسیاری از مسلمانان متعصب مصر این ایده شکل گرفته است که آمریکا با اسلام دشمن است. لازم است که یک زنجیره عملیات مثبت از طرف ما صورت بگیرد تا این عدم اعتماد مسلمانان نسبت به ما از بین
ص: 192
برود...» همزمان با تلاش های آمریکا برای تماس با رهبران مسلمانان مصر در جهت اعمال سیاست فوق، اسلام زدایی سادات نیز شروع می شود و به گفته یکی از مخالفین سادات «سادات به یک رویارویی غیر ضروری و ابتدائی با مذهبیون راستگرا» دست می زند (سند 23).
ترس سادات از اینکه یک انقلاب اسلامی دیگر در مصر بساط سلطه ننگین وی را برچیند او را وادار می کرد به این اعمال دست بزند که خوشبختانه این عاقبت نیز گریبانگیرش شد و به دست بهترین فرزندان امت اسلام به درک واصل شد.
طرح قرارداد صلح مصر و اسرائیل و متعاقب آن امضای این قرارداد بدون توجه به حقوق حقه ملت فلسطین از سوی سادات در اصل تأییدی بود بر غصب اراضی و اموال و حیثیت ملت فلسطین و تجاوز و اشغالگری صهیونیست ها. نتایج مترتب بر این قرارداد از چند سو سادات را در معرض خطر قرار می داد: 1) گسترش مخالفت مردم، ارتش و روشنفکران متعهد مصری، 2) تحریم های اقتصادی اعراب و مشکلات اقتصادی، نظامی ناشی از آن، 3) هراس از عدم موفقیت طرح کمپ دیوید و بر باد رفتن وجهه سادات و 4) عدم موفقیت سیاست های اقتصادی داخلی مصر و در نتیجه افزایش قیمت ها و... به دنبال این قرارداد آمریکایی ها برای جلوگیری از بر باد رفتن وجهه سادات (به گمان خودشان) و شکست طرح کمپ دیوید و مقابله با تحریم اعراب سناریوهای پیشنهادی خود را به سادات و وزارت امور خارجه آمریکا ارائه می کردند که اسناد 22 و 21 نمونه های بارز این عملکرد می باشد، در سند 22 آمریکایی ها اظهار می دارند که «از نظر مادی و در طول مذاکرات سادات، باید از حمایت دائم و شدید آمریکا و مصر برخوردار باشد» و چون پیش بینی می کنند که در هر صورت ممکن است خطراتی متوجه سادات شود و با توجه به علاقه سادات مبنی بر اینکه حسنی مبارک جانشین وی شود جانشین احتمالی وی را نیز تعیین می کنند، چون معتقدند که «سیاست خارجی حسنی مبارک با سیاست خارجی سادات شباهت زیادی دارد».
بعد از امضای این قرارداد آمریکایی پیام حضرت امام که در تیتر مطلب آمده پایان بخش روابط سیاسی ایران اسلامی و مصر اسرائیلی بود. رهنمود امام پایان بخش این مطلب است، به امید پیروی ملل مسلمان از این رهنمودها و پیروزی امت اسلامی:
مشکل مسلمین، حکومت های مسلمین است. این حکومت ها هستند که مسلمین را به این روز رسانده اند، ملت ها مشکل مسلمین نیستند، ملت ها با آن فطرت ذاتی که دارند می توانند مسائل را حل کنند. لکن مشکل، دولت ها هستند. این حکومت ها هستند که به واسطه روابطشان با ابرقدرت ها و سرسپردگی شان با ابرقدرت های چپ و راست، مشکلات را برای ما و همه مسلمین ایجاد کرده اند. اگر این مشکل از پیش پای مسلمین برداشته شود، مسلمین به آمال خودشان خواهند رسید و راه حلش با دست ملت هاست.
آن روز فتح مطلق و نصر به تمام معناست که همه مستضعفین جهان را این نورِ سنت الهی و سایه پرچم «نصر من اللّه» فرا گیرد. آن روزی که مسلمین جهان با مدد غیبی در هر کشور و قطر دست جنایتکار ستمگران و چپاولچیان را از کشور خود قطع کنند و پرچم اسلام و آرم اللّه اکبر را افراشته نمایند. آن روزی که با قیام دلاورانه و بانگ اللّه اکبر، با امثال سادات و هم مسلکان شاه مخلوع، آن کنند که ملت شجاع ایران با محمدرضا پهلوی کرد.»
دانشجویان مسلمان پیرو خط امام
زمان یافت نشد!