در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

دیدگاه ها و فعالیت های محمد درخشش

موضوع سند

دیدگاه ها و فعالیت های محمد درخشش
مشخصات ارسال سند

از: سفارت آمریکا، تهران، 722 - A

سری

به: وزارت امورخارجه

1343-04-03- 1964-06-24

متن سند



درخشش، محمد - 23


تاریخ: 24 ژوئن 1964 - 1343/04/03


سرّی - غیرقابل رؤیت برای بیگانگان - فقط استفاده داخلی


از: سفارت آمریکا، تهران، 722 - A


به: وزارت امورخارجه


موضوع : دیدگاه ها و فعالیت های محمد درخشش


وزیر سابق فرهنگ، محمد درخشش رئیس باشگاه مهرگان تنها سازمان مهم آموزگاران ابتدایی و متوسطه، در ایران است. با وجود اینکه باشگاه یک ارگان قانونی است، از اواخر سال 1963 توسط پلیس، با این توجیه که درخشش معلمان باشگاه را به صورت یک گروه مخالف حرکت می دهد، بسته شده است.


در حال حاضر او تنها رهبر ایرانی مخالف است، با امکان مستثنی کردن رهبران مذهبی، که دارای گروه پیروانی در حد قابل قبولی منسجم، منظم و فعال می باشد.


درخشش در حال حاضر با انرژی زیادی، قسمتی آشکار و قسمتی مخفیانه، کار می کند تا یک سازمان سیاسی را به وجود آورد که آماده شرکت در مبارزه قدرت در زمان مناسبی که نارآمی ها و تنش های سیاسی در ایران آرام گردند، باشد. در خلال چند ماه اخیر، او پایگاه خود را به خارج از حوزه آموزگاران گسترش داده است، به نحوی که شامل همه عوامل ناراضی در طبقه متوسط نظیر تجار، کارمندان ادارات (غیرنظامی)، استادان دانشگاه و دانشجویان باشد.


هر چند در اولین برخورد و آشنایی، درخشش معمولاً شخص غیر جذابی است، و با وجود این که فعالیت های وی هنوز نتوانسته است در سطح وسیع اجتماعی توجهات را به خود جلب نماید، به نظر می رسد که او مرد قابل توجهی باشد. او مرد عمل و روشنفکری منطق گرا است. او می گوید درگیر کار برای ایجاد میدانی آزادتر برای نیروهای سیاسی است، ولی این خیلی دور از آن چیزی است که او اگر به قدرت برسد، انجام خواهد داد. او به طور قطع با علاقه و شدت تمام معتقد به آینده سیاسی خود است و ابتکارات و رهبری را در حد قابل توجهی، حتی در شرایط فعلی، اعمال می نماید.


دلیل این نیروهای امنیت داخلی ایران که از نزدیک فعالیت های درخشش را تحت نظر دارند، تاکنون مزاحم او نشده اند، مشخص نیست. احتمالاً آنها می ترسند که موجب اعتصاب معلمان شود. آنها احتمالاً احساس می کنند، همانند ما، تا زمانی که درخشش نه می تواند آشکارا مطلبی بنویسید یا گردهمایی های بزرگ راه بیندازد، توان وی در ضربه زدن به وضعیت جاری سیاسی محدود خواهد بود.


ص: 490




2- سابقه


از درخشش اصولاً به عنوان مردی که موجب سقوط دولت شریف امامی از طریق سازماندهی و هدایت اعتصاب سراسری معلمان، در می 1961 گردید، و در نتیجه دکتر علی امینی به قدرت رسید و درخشش وزیر فرهنگ شد، یاد می شود. به هرحال، ممکن است مروری بر گذشته و سابقه وی جهت روشن شدن این حوادث مفید باشد.


درخشش در سال 1915 در تهران به دنیا آمد و تحصیلات خود را در پایتخت به پایان رساند. در سال 1938 از دانشکده تربیت معلم فارغ التحصیل گردید و سپس با درجه ستوانی وارد ارتش شد. در مدت جنگ دوم جهانی و اشغال ایران او دبیر دبیرستان بود.


درخشش هنگامی که در سال های دهه 1940 با کریم سنجابی کار می کرد، در فعالیت های «سوسیالیستی» ایران وارد شد و به حزب ایران که متعاقبا با حزب توده همکاری نمود، پیوست.


براساس یک گزارش، خیلی زود با کمک حزب توده توانست انجمن آموزگاران فارغ التحصیل دانشکده را به وجود آورد که عوامل کلیدی آن کمونیست بودند. در سال 1952 که فشارهای حزب توده زیاد شد، انجمن با جناح های چپ و راست تجزیه شد. درخشش خودش ادعا نمود که با آگاهی کامل شاه با حزب توده همکاری می کرد. او اصرار می ورزد که هرگز یک کمونیست نبوده است، در واقع او پس از تشکیل انجمن معلمان فارغ التحصیل دانشکده، متوجه شده است که کمونیست ها در نهضت معلمان ایران نفوذ نموده اند.


در 1954، به عنوان کاندید مجلس دوره هیجدهم، تاریخی طولانی از همکاری بین درخشش و خلیل ملکی از اتحادیه سوسیالیست ها شروع شد، همکاری آنها که تا زمان کنونی ادامه داشته است. هر دو نفر از آن زمان، تا زمان حاضر، مورد مخالفت حزب توده بوده اند و گزارشات گاه بیگاه حاکی از این است که آنها به همکاری خود با سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) ادامه می دهند. درخشش طبق آنچه در گزارشات قبلی آمده است، پس از ادای سوگند نزد منوچهر اقبال مبنی بر اینکه قبلاً کمونیست بوده است ولی حالا نیست، در انتخابات مجلس هیجدهم انتخاب شد. براساس همان گزارش اقبال شاه را از جریان مطلع ساخت و شاه به وی اظهار داشت که از «ارتباطات کمونیستی» درخشش اطلاع داشته است، ولی او همچنین می داند که آنها را رها نموده است و برای سازمان اطلاعات ارتش ایران کار می کند.


به عنوان جانشین رئیس کمیته آموزش در مجلس، درخشش با استقامت زیادی برای حقوق معلمان مبارزه نمود و برای خود شهرت پا برجایی به عنوان رهبر رادیکال در موارد آموزشی به دست آورد که تاکنون ادامه دارد. او معلم جغرافی و تاریخ در مدارس تهران بود و مدتی هم مدیریت اداره دانشجویان ایرانی خارج کشور در وزارت فرهنگ را به عهده داشت. در دولت امینی به عنوان وزیر فرهنگ به نظر می رسد شهرت های متفاوتی کسب نمود. پیروانش او را مدیر بسیار شریف و قابلی می دانند در حالی که دشمنانش فکر می کنند او معلمان را گول زده (پخته است) و فاقد قابلیت مدیریت است. ناظران آمریکایی در سال 1962 معتقد بودند که او دو تغییر با ارزش در آموزش های ابتدایی و متوسطه ایجاد نموده است:


(1) او مقرراتی وضع نمود که عدم توازن بین مدارس شهری و روستایی را اصلاح نمود؛ و (2) او تأکید بیشتری در آموزش تخصص شغلی در سطح مدارس متوسطه نمود تا بهتر جوابگوی نیازهای نیروی انسانی ایران باشند.


ص: 491




درخشش به طور فریب آمیزی مؤدب و با پشتوانه اخلاقی محکم است که علاقه دارد بر موارد اصولی تکیه نماید. او قویا واقعیت گرا (رئالیستیک) با حس قوی درک تغییر شرایط و نیاز به تطبیق اصول با آنها است. روش معمولی وی در مذاکرات با مأمور گزارش دهنده جدی، خوش خلق و با اعتماد است. او در اجتماعات کوچک که روش او آرام و جذب کننده است، سخنگویی مؤثر و متقاعدکننده می باشد و قادر است با هیجان و به طور محکم از نظریات خود دفاع کند و همزمان با آن طرف مقابل خود مؤدب باشد. او جزمی نیست. دلایل وی مطلقا از احساسات وی سرچشمه می گیرند، هر چند می تواند از احساس خود به طور مؤثری برای ارائه مورد خودش استفاده نماید. او همیشه یک لبخند آماده دارد و خوش خلق است، که از هر دوی آنها می تواند به خوبی برای تحت تأثیر قرار دادن و یا انتقاد استفاده نماید. در گروه های کوچک که نویسنده او را مورد بررسی قرار داده است، او به همه توجه کامل و احترام مبذول می دارد و در واقع شنونده مورد علاقه و مشاور خوبی است.


یک مأمور که از فاصله کم درخشش را در زمانی که در سال 1961 اعتصاب معلمان را هدایت می کرد، تحت نظر داشت، متوجه شد که او آرام، سریع الانتقال و رهبری متفکر است و انضباط و نظم چشمگیری در بین پیروان خود ایجاد کرده است. برای ایجاد احساس قابلیت او در سخنرانی، نویسنده، یک نوار سخنرانی درخشش را که در باشگاه معلمان، پس از بازگشت وی از ژاپن در زمانی که وزیر فرهنگ بود، ضبط شده است، به طور امانی گرفته است. نوار نشاندهنده یک سبک سخنرانی مؤثر است که اثر احساسی آن مانند سخنرانی یک کشیش (Evangelist) است که نیازی به اضافه کردن چاشنی شوخی به انتقاداتش ندارد. صدای وی در هنگام صحبت کردن عمیق، تشدید شده و به وضوح دارای قابلیت جذب توده است.


مأمور گزارشگر در او مقدار کمی، اگر وجود داشته باشد، برخورد ایرانی دیده است که سعی می کنند نشان دهند که همه چیز را درک می نمایند و می فهمند. او معمولاً از این که اذعان نماید که چیزی را نمی داند نه هراسان می شود و نه خجالت می کشد. از نظر هوشی او سریع و کنجکاو است، هر چند تمایل به تنبلی دارد. او مسلمان مقیدی نیست، او معتقد است که دین عمیقا یک امر شخصی است. درخشش پدری است که به همسر و فرزندان خود توجه دارد و به آنها فکر می کند. او دارای دو دختر 8 و 5 ساله است. همسر وی برای دفتر محلی سازمان ملل و همچنین برای صدای آمریکا و کنسولگری انگلستان کار می کند. همسر درخشش انگلیسی و فرانسه را عالی صحبت می کند و در حال فراگیری روسی است. درخشش خودش فقط به فارسی صحبت می کند با وجودی که کمی انگلیسی و فرانسه را درک می نماید. درخشش دارای دو برادر است: مصطفی که در ایالات متحده تحصیل نموده است و اکنون رئیس اداره بین المللی وزارت اقتصاد است و محمود که یک کارمند وزارت دارایی است.


3- دیدگاه های وی در مورد صحنه جاری ایران


(الف) شاه


به وضوح دیدگاه درخشش از وضعیت سیاسی در ایران نسبت به خوش بینی های دوره دولت امینی تغییر نموده است. در آن زمان ظاهرا او احساس می کرد که افراد مسئول نظیر امینی و خود او می توانند شاه را متقاعد نمایند که به زندگی سیاسی در ایران بایستی آزادی داده شود. او امیدوار بود که شاه قسمتی از قدرتش را واگذار خواهد نمود و نخست وزیر و کابینه وی یک بدنه واقعی اجرایی خواهند بود نه


ص: 492




خدمتگذاران مطیع شاه. به هرحال، تجربه وی در دولت امینی او را متقاعد ساخت که شاه هرگز به طور واقعی اختیارات به کسی و آشکارا میدانی آزاد به نیروهای سیاسی نخواهد داد. او همچنین آگاه است که شاه مخالف تشکیل گروه های مخفی است، ولی این برداشت مانع از ادامه فعالیت های سیاسی نیم آشکار و نیم پنهانی او نشده است.


(ب) دولت منصور


درخشش از ابتدا نسبت به دولت منصور خیلی بدبین بود، زیرا احساس می کرد که آنها اگر بخواهند هم نمی توانند کار زیادی انجام دهند - - ولی اگر او به طور کامل صداقت بعضی از اعضای دولت جدید از جمله شخص منصور را نادیده نمی گرفت. به هر حال، اخیرا او نتیجه گرفته است که تیم منصور نخواهد توانست حتی حداقل نیازهای مقرره از سوی شاه نظیر به حرکت در آوردن اقتصاد را برآورده نماید. همچنین درخشش می بیند که شاه هم اکنون با پشتیبانی و حمایتی که از افرادی نظیر اقبال، عدل، شریف امامی و ارسنجانی به عمل می آورد، تعادل منصور را به هم می زند. درخشش گفت او عدم امنیت سیاسی بیش از حد منصور را موقعی تشخیص داد که وقتی به دفتر خود رفت، منصور نماینده ای نزد درخشش فرستاد و از وی درخواست نمود که از حمله به وی خودداری نماید و درخشش را مطمئن سازد که صادقانه آرزو دارد برای ملت خدمت نماید. (درخشش برای وی آرزوی خوب کرده بود، ولی نظری نداده بود). در مورد ایران نوین، حزب می تواند بدون منصور تا زمانی که شاه آن را بخواهد، ادامه دهد. در واقع، از دیدگاه درخشش انتصاب وزیرکار، خسروانی، به عنوان معاون دبیر حزب، گام بزرگی در جهت کنار گذاشتن منصور است.


(ج) ارتش


درخشش معتقد است که نقش ارتش در حفظ رژیم شاه به طور اسف باری در استفاده از نیروهای نظامی در سرکوبی اغتشاشات ژوئن 1963 (خرداد 42 - م) به ثبوت رسید. بسیاری، از جمله خود وی، به این نتیجه گیری تأسف بار رسیدند که شاه در نهایت و به طور کامل برای حمایت از خودش به ارتش تکیه دارد و به هیچ گروه دیگری نیاز ندارد مگر برای حفظ ظاهر. دومین درسی که درخشش از سرکوبی اغتشاشات ژوئن 1963 آموخت، این است که حداقل برای حال حاضر، ارتشیان به وضوح نشان دادند که شاه را حمایت و از وی اطاعت خواهند نمود. از سوی دیگر، او باور دارد که نمایش قابلیت های نظامی در کنترل مردم غیرنظامی، ممکن است تهدید بالقوه دیگری برای شاه باشد، زیرا ممکن است به بعضی از رهبران نظامی بفهماند که واقعا تا چه حد قدرتمند هستند. درخشش معتقد است که استفاده از نیروهای ارتشی و تانک ها در متفرق کردن تظاهرات سال گذشته، فاصله عمیق و غیر لازمی بین شاه و قسمت اعظمی از مردمش به وجود آورده است.


(د) اصلاحات ارضی


درخشش می گوید تکمیل مرحله اول برنامه اصلاحات ارضی را به حداقل می توان گفت ناهمگون است. طبق گزارش های واصله از جانب گروه هایی که مأمور ارزیابی این برنامه بودند، او تصور می کند که این برنامه عملاً در خوزستان، گیلان و مازندران اجرا نشده یا ناقص است. تعدادی از ملاکین حتی زمین خود را بلافاصله پس از خریدن یک تراکتور و پارک کردن آن در زمین ها، پس گرفتند. تعاونی ها یا در بسیاری مناطق تشکیل نشده اند و یا این که به طور مناسب اداره یا از نظر مالی پشتیبانی نشده اند. شواهدی دال بر شکل گرفتن فساد در این تعاونی ها وجود دارد. درخشش احساس می کند که برنامه اصلاحات


ص: 493




ارضی به طور کامل بررسی نشده بود. او معتقد است که تمام آنچه انجام شده است تقسیم اراضی روی کاغذ است با کمی یا هیچ پیگیری واقعی برای انجام مرحله اول. شاید با انعکاس نظریات دکتر امینی، او می گوید بین سه تا 5 سال برای تکمیل مرحله اول و شروع مرحله دوم لازم خواهد بود.


(ه) سپاه دانش


از دیدگاه درخشش سپاه دانش کوشش (خیال پردازانه) رژیم برای تظاهر به تمایل در سوادآموزی به بیسوادان است. او تذکر داد که سرمایه سپاه دانش از بودجه وزارت فرهنگ برداشت و به ارتش واگذار شده است. او اظهار داشت که رژیم به این نتیجه رسیده است که از ارتشیان وظیفه به جای معلمان جوان استفاده کند، زیرا این کار از نظر سیاسی و مالی برای اهداف رژیم که واقعا باسواد کردن مردم نیست، آسان تر و مؤثرتر است، هر چند می خواهد به این کار تظاهر نماید. به بیانی دیگر او می گوید که این فقط یک نمایش تبلیغاتی است.


او گفت، وقتی وزیر فرهنگ بود، یک برنامه 5 ساله تربیت معلم با هماهنگی با یونسکو آماده کرد که می توانست 50000 آموزگار دیگر به 70000 نفر فعلی اضافه نماید. به هر حال، این برنامه پس از سقوط دولت امینی ملغی گردید. از نظر او، واضح است که رژیم واقعا نمی خواهد تعداد آموزگاران را تا حد لزوم گسترش دهد تا برنامه هفتگی آموزشی به طور مناسب انجام گیرد، زیرا از اثرات سیاسی مردم واقعا باسواد وحشت دارد.


(و) مخالفین


درخشش همچنان مانند گذشته جبهه ملی را تحقیر می کند. او احساس می کند که عدم قابلیت آنها از زمان سقوط مصدق موجب از دست رفتن پشتیبانی مردمی که می توانستند داشته باشند، گردید. علاوه براین، عدم توانایی جبهه ملی در تنظیم یک برنامه برای اقدام کلیه عناصر جبهه بتوانند آن را بپذیرند، موجب گردید که جاذبه خود را حتی در بین پیروانش نیز از دست بدهد. مردم بیش از پیش تشخیص می دهند که جبهه ملی با مصدق همه چیز بود و بدون وی هیچ است. باتوجه به آنچه درخشش در مورد ضعف های جدی جبهه ملی مطرح می نماید، برای او مشکل است ترس شاه را از جبهه ملی درک کند، مگر اینکه آن را واکنش ماندگار وحشت ایجاد شده در زمان مصدق بدانیم.


هرچند درخشش قبول دارد که رهبران مذهبی هنوز در بین توده های کمتر تحصیل کرده، هم در شهرها و هم در روستاها، نفوذ دارند او نمی تواند دریابد چگونه یک سیاستمدار مترقی می تواند همکاری نزدیک خود را با افرادی که ذاتا مرتجع هستند، توجیه کند. به هر حال، آنگونه که وی آن را می بیند، ملاها هر چه تیر داشته اند شلیک کرده اند و او عدم تظاهرات در طول ماه محرم را، تأیید این نظریه می داند که حداقل آنها موقتا تضعیف شده اند.


براساس اطلاعات خبرچینان درخشش، حزب توده در ایران دستگاه بنیانی خود را تجدید بنا نموده است. او اعلامیه های مختلفی را از حزب توده مشاهده نموده است که دست به دست می چرخند و گزارش «موثق» به وی رسیده است که اعضای «هسته ها»ی توده در دانشگاه تهران بیشتر فعال شده اند و تظاهر می کنند که نمایندگان جبهه ملی هستند، در اکتبر گذشته او ذکر نمود که توده به قدری در پشت صحنه قدرت به دست آورده که با وی تماس گرفته و به وی پیشنهاد همکاری داده است. باتوجه به تجربه قبلی وی با توده و مبارزات وی بر علیه آنها، او از اطمینان آنها بخود وحشت زده شده بود.


ص: 494




درخشش به مأمور گزارشگر در دسامبر گذشته گفت که او و چند نفر از همکاران مورد اعتمادش لیست اعضای قدیمی و فعلی حزب توده را نوشته اند که حتی ساواک هم آن را ندارد. او به هر حال مشخص نمود که در نظر ندارد این لیست را به ساواک بدهد، مگر زمانی که مطلقا لازم باشد؛ او گفت تنها مورد استفاده این لیست ها، کمک به وی و گروه وی در حفاظت خودشان در مقابل نفوذ حزب توده است.


سایر گروه های مخالف، نظیر نهضت آزادی ایران، از نظر وی فاقد اعتبار و نفوذ واقعی هستند، زیرا جاذبه و پشتیبانی آنها محدود است. امینی و پیروانش نیز هم از نظر نفرات و هم از نظر روحیه ضعیف هستند. درخشش اظهار داشت که امینی، چندین هفته قبل از عزیمت به اروپا، به او گفته است که برنامه ریزی می کند که برای تعطیلات به اروپا برود، زیرا از جو سیاسی در ایران سرخورده و مضطرب شده است. درخشش فعلاً شانس های امینی را برای بازگشت به سیاست چندان زیاد نمی داند. بعد از اغتشاشات ژوئن 1963 او اوضاع را دیگر این گونه نمی دید. او احساس می کرد که امینی احتمالاً توسط شاه برای تشکیل یک دولت احتمالاً مردمی تر فراخوانده خواهد شد. در سپتامبر گذشته او اظهار نمود که به امینی گفته است وضعیت ضعیف امور سیاسی جاری در ایران، در حد زیادی ناشی از اشتباه امینی بوده است، زیرا او با انرژی و قاطعیت در ایجاد و اجرای یک برنامه اصلاحاتی اقدام ننمود، او انتخابات برگزار نکرد و برنامه مبارزه با فساد را بیش از حد کش داد. با وجود این که او از امینی انتقاد نموده و اخیرا در گسترش فعالیت های سیاسی امینی شرکت نداشته است، به وضوح اعتبار و احترام زیادی برای او قائل است. آنها ظاهرا دوستان خوبی هستند و نظریات سیاسی باهم مبادله می کنند. با این وجود درخشش در حال حاضر امینی را به عنوان یک همطراز سیاسی می بیند که در اعتراض به انتخابات در سپتامبر به وی پیوسته است، و احتمالاً ممکن است در آینده نیز به دلایل سیاسی دیگری به وی بپیوندد.


4- دیدگاه ها در مورد نفوذ خارجی


او معتقد است که ایالات متحده باید به طور مؤثرتری در امور داخلی ایران مداخله نماید و هرگونه توجیهی مبنی بر اینکه ایالات متحده در سیاست های داخلی ایران مداخله ندارد را به طور کلی رد می کند.


او حضور آمریکائیان با ابعاد گسترده تر در ایران را بصورت «مداخله» علنی می بیند. از سوی دیگر، برخلاف بعضی دیگر از عوامل مخالفین که سعی می کنند پشتیبانی ایالات متحده را برای گروه خودشان داشته باشند، درخشش هرگز انتقاداتش از سیاست آمریکا را به درخواست کمک برای خودش یا گروهش گروه نزده است. آن گونه که درخشش مطرح می کند، ایالات متحده یا باید در حد لزوم مداخله نماید تا برای شاه روشن شود که به نفع خود وی است که وضعیت سیاسی ایران را آزادتر نماید، یا اینکه رژیم آن قدر در راه اشتباه خود پیش خواهد رفت که پاره ای تغییرات کاخ سلطنت را بر سرش خراب کنند.


درخشش اظهار داشته است که نه او و نه هیچ عضو دیگری از گروه وی خواهان هیچ کمک یا پشتیبانی از ایالات متحده یا هر قدرت خارجی دیگری نیستند. به هر حال، او بشدت معتقد است که بدون پافشاری ایالات متحده، آزادی بیان و فعالیت سیاسی از طرق صلح آمیز حاصل نخواهد شد.


درخشش توسعه سیاسی آینده در ایران را به دو صورت ممکن می بیند: اگر فشار زیاده از حد ادامه یابد، احتمال وقوع یک شورش خشونت بار افزایش می یابد و نتیجه احتمالی کودتایی برعلیه رژیم خواهد بود؛ یا (2) کنترل ها به تدریج کمتر می شوند تا جایی که میدان آزادی برای همه نیروهای سیاسی (به


ص: 495




استثنای کمونیست ها) ایجاد شود و بتوانند رهبران و برنامه های خود را به مردم معرفی نمایند. درخشش اظهار می دارد که او به تدریج و به آرامی به این نتیجه رسیده است، و با بسیاری از دوستانش در میان گذاشته است، که ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی یک نوع سیاست را دنبال می کنند که آشکارا به نظر می رسد مایل هستند با دولت های غیر مردمی دیکتاتوری کار کنند تا احتمالاً با رژیم های «ملی گرا» و «دمکراتیک» با مشکلات کمتر. او اظهار می دارد همان گونه که ایالات متحده شاید به طور واضح تر در ویتنام آموخته است، هر چند بیشتر یک رژیم دیکتاتوری را حمایت نماید بیشتر به آن وابسته می شود و آن رژیم کمتر قابل اتکاء خواهد بود.


درخشش اظهار می دارد که بسیاری از جوانان ایرانی که اصولاً ضد آمریکایی هستند، کسانی هستند که به ایالات متحده رفته اند، نه آنهایی که نرفته اند. دلیلش این است که دسته اول می دانند که آزادی مشابه آن چیزی است که در ایالات متحده است، و زمانی که باز می گردند، حتی آنهایی که ارتباطات خوبی دارند و می توانند مشاغل خوبی در دولت دست و پا کنند، به مرحله ای می رسند که متوجه فرق بین آنچه آمریکائیان می گویند که باور دارند و «آنچه که دولت آنها در ایران انجام می دهد»، می شوند. آنها به این نتیجه می رسند که در واقع زمانی که به ایران باز می گردند باید زندگی خود را در جهتی سوق دهند که زمانی از آن فرار کرده اند و امیدوار بوده اند که در مدت غیبت آنها تغییر در آن داده شده باشد. او می گوید جای شک نیست که بسیاری از جوانان تحصیلکرده ایرانی طرفدار آمریکا، با احساسی زیر بنایی و عمیق، بخصوص آنهایی که در ایران مانده اند، کسانی هستند که بدون تردید می خواهند از مزایای یک زندگی آزاد استفاده کنند.


باوجود همه این سرخوردگی ها از سیاست ایالات متحده در ایران، درخشش هیچ قدرت خارجی دیگری را نمی بیند که امیدوار باشد هر گروه سیاسی با «طرز تفکر دمکراتیک» به آن با علاقمندی نگاه کند. او شخصا به انگلستان، به علت سیاست های قبلی آنها در ایران، علاقه و اعتقاد ندارد و همچنین به روس ها بیشتر به همان دلایل و به علت تجربیاتش از حزب توده که برای قابلیت ها و از خودگذشتگی شان احترام قائل است، علاقه و اعتماد ندارد. از نظر وی فرانسویان ضعیف تر از آنند که در وضعیت سیاسی ایران به آنها توجه شود، هر چند او برای ژنرال دوگل و همینطور برای «دمکراسی ملی گرایانه» او احترام و ستایش زیادی قائل است. او گهگاه به همین نحو ستایش خود را از «دیکتاتورهای ایثارگر» (منظور وی کسانی است که با تندروی و قدرت کشور خود را در جهت بهبود سوق داده اند)، نظیر «لنین و ناصر» اظهار داشته است.


5- فلسفه سیاسی و اقتصادی


عقاید درخشش در زمینه های سیاسی، اقتصادی و حوزه کلی دولت در هیچ چهارچوبه ایدئولوژیک ثابت نمی شود و افکار او در این زمینه ها انعطاف پذیر هستند، هر چند ایده های کلی جالبی در مورد نیازهای ایران دارد.


در سیاست به نظر می رسد او برداشت های خوبی از تجارب دمکراتیک، آن گونه که در غرب شناخته شده است، دارد و تصور می کند که می شود آن را در ایران نیز، اگر فرصتی داده شود، پیاده کرد. در اوایل 1962 که وزیر فرهنگ بود توجه زیادی به نیاز شدید برای نوعی سازماندهی سیاسی که بتواند به عنوان اساسی


ص: 496




جهت کسب آزادی و انتخابات رقابت آمیز به کار گرفته شود، مبذول داشت. باوجود این که او اغلب آمریکائیان را سرزنش می کند که سعی نمی کند شکل حکومتی خود را صادر نمایند، احساس نمی کند که بشود سیستم های نوع آمریکایی و اروپایی را، بدون تغییرات حقیقی جهت انطباق با فرهنگ و واقعیات اجتماعی ایران، در اینجا پیاده نمود. او مطمئن است که گروه های برجسته اجتماعی (بخصوص طبقه بالا و متوسط و تحصیلکرده های طبقه پایین تر) آمادگی دارند که پی ریزی یک سیستم دولتی دمکراتیک را آغاز نمایند. او معتقد است که تمایل شدید فردگرایی در شخصیت ایرانیان را می توان با آموزش و تجربه تقلیل داد، ولی این نیاز به زمان و رهبری دارد.


او می گوید در ایران بسیاری افراد هوشمند، روشنفکر، تحصیلکرده، ایثارگر و منضبط و منظم وجود دارند که می توانند با هم برای تشکیل دولتی کار کنند که «اعتماد مردم را جلب نماید.» وقتی از وی سؤال شد در مورد سیستم تک حزبی در ایران چه نظری دارد، او گفت در صورتی که این حزب توسط مردم انتخاب شده باشد، با آن موافق است. وقتی که حزب حاکم انتخاب شد، باید اطمینان داشته باشد که برای مدت زمان قابل قبولی (مثل دوره چهارساله مجلس) بر سر کار خواهد بود تا بتواند برنامه های خود را مشخص کند و به حرکت بیندازد. هر چند باید آزادی نشریات و گروه های مخالف وجود داشته باشد (به استثناء کمونیست ها) تا بتوانند از دولت انتقاد کنند، نباید به آنها اجازه داده شود که «غیر مسئولانه» عمل کنند. وقتی از او سؤال شد هدایت سیاسی غیر مسئولانه را چگونه تعریف می کند، او توضیح داد آنچه او فکر می کند را می توان کشتن شخصیت ها (یا ترور شخصیت ها) نامید.


با این وجود که روش های دمکراسی نیاز به زمان دارند، ایرانیان باید حرکت را آغاز کنند. در واقع آنها امتیاز تجربه کشورهای پیشرفته تر را دارند تا آنها را راهنمایی کند و گرچه اختلافات فرهنگی بایستی مد نظر قرار گیرند، ولی نباید آنها را بیش از حد بزرگ کرد یا غیرقابل انجام در نظر گرفت. او احساس می کند که عدم اطمینان همواره در هر کجا آزادی هست وجود داشته است، و او آگاه است که پس از دوره طولانی دیکتاتوری، تغییر جهت به سمت دمکراسی ممکن است برای ایرانیان خیلی سخت تر از جاهای دیگر باشد.


درخشش آرزوهایش را یک بار بدین شرح بیان نمود: «ما در ایران نیاز عمیقی به آزادی واقعی و پیشرفت داریم. در واقع، پیشرفت بدون آزادی ارزش واقعی ندارد. چه فرقی برای مردم دارد که جاده های خوب و مدرن داشته باشند، در صورتی که نتوانند زندگیشان را آن گونه که مایلند اداره کنند؟ اگر آزادی در ایران وجود داشت پیشرفت مادی بیشتری از آنچه طی سال های دیکتاتوری انجام شد، صورت می گرفت.


کشورهای کمونیستی از نظر مادی پیشرفت کرده اند، ولی آیا آزاد هستند؟ نه من نمی توانم باور کنم که پیشرفت مادی بتواند انسان ها را خشنود سازد، انسان هایی که آرزو دارند زندگی خود را آزادانه و به بهترین وجهی که می توانند بگذرانند. برای پیشرفت واقعی باید آزادی وجود داشته باشد». به هر حال درخواست آزادی، هر بار که درخشش از رژیم فعلی ایران انتقاد می کند مطلقا مطرح است، ولی زمانی که به مشکلات موجود دولت می اندیشد، بیشتر در حاشیه قرار می گیرد. به اصطلاح «اعلامیه امینی» در 10 سپتامبر 1963، که به طور مشترک با درخشش تهیه و امضا شده بود، حاوی جملات زنگ دار آزادی بود که وجهه عمومی وی را مشخص می سازد. در اعلامیه آمده است که: «بدون اصلاحات عمیق اجتماعی و اداری، بدون تقویت دستگاه های قضایی، و بدون نظارت دقیق بر منابع درآمد ملی و بازنگری پرسنل رده بالای


ص: 497




دولت و بدون ایجاد روحیه امید و انسجام، نه ایجاد دولتی دمکراتیک که به نظرات اجتماعی معتقد است و نه داشتن مجلسی که منعکس کننده نیازها و مواضع ملی باشد. کلیه شواهد موجود به طور قطعی نشان می دهند که انتخابات جاری در شرایطی انجام می شود که نه فقط زمینه مناسب اجتماعی برای قضاوت وجود ندارد، بلکه علاوه برآن کلیه وسائل و منابع در اختیار دوایر اداری قرار گرفته اند که بیشتر مانع از این می شوند که مردم ایران تأثیری در سرنوشت خود داشته باشند....


«ما اعتقاد کامل به فلسفه تغییرات اجتماعی داریم و معتقدیم که رشد و توسعه اقتصادی، گسترش تسهیلات آموزشی، بالا رفتن استانداردهای زندگی و حفظ بهسازی اجتماعی به تکامل کلی صنایع و کشاورزی ما بستگی دارند؛ و ما می دانیم که با رهبری مناسب باید بی عدالتی های اجتماعی را از میان برداریم و امکانات برابر و شرایط پیشرفت و ترقی برای جوانان فعال، ایجاد نماییم و اینکه توزیع برابر بهداشت و درآمدهای ملی بایستی براساس اصول دنیای مترقی امروز باشند...» انعکاس افکار درخشش در مورد ایران و دموکراسی را می توان در این اعلامیه، بر اشاره های گاه و بیگاه وی، نه متوالی، به عقیده اش در مورد «دیکتاتوری حقیقی» مطالعه نمود. از دیدگاه وی ایران در حال حاضر فاقد یک «دیکتاتوری حقیقی» است که به عنوان دولتی تعریف می شود که توسط فردی منضبط و منظم، از خود گذشته و از نظر ایدئولوژیکی پایبند به یک سیستم ارزش ها اداره می شود که صادقانه و به طور مؤثر برای بهبود وضع ملت خود به عنوان یک مجموعه کلی نه یک گروه یا طبقه بخصوص کار می کند. از نظر درخشش ایران و عربستان سعودی کشورهایی هستند که در واقع دیکتاتوری های «بدی» دارند، مانند کشورهای کمونیستی که فقط برای منافع گروه حاکم کار می کنند. تا حدودی می توانیم حکومت های مصر، پاکستان و فرانسه را «دیکتاتوری حقیقی» بنامیم. (یادداشت ها در مورد تشریح ناصر به عنوان یک دیکتاتور «ایثارگر» در بخش بعدی ذکر شده است.) از این گونه اظهارات و پاسخ ها می توان تصور کرد که درخشش در واقع در مغز خود، مجموعه ای از دموکراسی کلاسیک و ایده ها و عواملی از دیکتاتوری مردمی براساس یک حزب توده ای با مدت زمان زیاد حکومت در چهارچوب انتخابات آزاد را، می پروراند. این البته نیاز به میزان بیشتری از وحدت در بین عناصر «دموکراتیک» در ایران، در مقایسه با آنچه اکنون قابل دسترس به نظر می رسد، دارد. هیچ شواهدی در دست نیست که او واقعا این موارد را با همه پیچیدگی هایش بررسی کرده باشد. ولی این مانع طرح ها و فعالیت های وی نمی شود. به نظر می رسد که روش های وی مشابه ناپلئون است که می گوید « Oms engae «fpuio om voiv-


6-فعالیت ها و طرح ها


از زمان سقوط کابینه امینی در ژوئیه 1962، درخشش ظاهرا ماه های زیادی را در حال برانداز کردن خود به عنوان یک فرد و به عنوان یک سیاستمدار جاه طلب، گذرانده است. تا آوریل و می 1963 او درگیر این ارزیابی خود و اظهاراتی بود که توسط بعضی از دوستان و دشمنان وی در باشگاه مهرگان بیان شده بود و در وزارت فرهنگ او ظاهرا در حالت تردید و دو دلی بود. به هرحال، در می 1963 در سالگرد مرگ خانلری (معلمی که در اعتصابات معلمان در 1961 مورد اصابت گلوله پلیس قرار گرفت و کشته شد و موجب سقوط کابینه شریف امامی گردید)، درخشش وارد عمل شد. او اعضای باشگاه مهرگان را دعوت به گردهمایی به احترام و افتخار «شهید» خانلری نمود، با وجود اینکه ساواک به او هشدار داده بود که چنین


ص: 498




تجمعی در هم شکسته خواهد شد، و شد. وقتی پلیس برای درهم ریختن آن وارد عمل شد، حدود 20 تا 30 معلم مجروح شدند، و براساس گفته درخشش، کلیه کسانی که دستگیر شدند، با این هدف که درسی برای سایر معلمین باشد، قبل از آزادی کتک خوردند.


براساس یک گزارش، این تجربه با پلیس، از ضربه زدن به جاه طلبی های درخشش فاصله زیادی داشت و در واقع آنها را بیشتر کرد و او شروع به نمایش چهره خود به عنوان نخست وزیر نمود. او عقیده دارد که شاه به مرحله ای رسیده است که برای مقابله با هر کوششی که به قدرت وی لطمه بزند، در استفاده از کلیه روش های خشونت آمیز کوتاهی نخواهد کرد. به هر حال، همزمان با آن او ظاهرا به این نتیجه رسیده است که بیش از این امکان کار کردن با شاه وجود ندارد. او بکرات به بعضی از افراد مورد اعتماد خود گفته است که معلمان، با احترام مردمی که دارند، برای غلبه بر شاه ابزاری حیاتی هستند، و اینکه مأموریت خود وی فعلاً این است که معلمان و سایر ایرانیان طبقه متوسط را متقاعد سازد که بدون ترس از دخالت خارجیان می توانند راهشان را ادامه دهند. به هر حال بعد از غلبه خشونت آمیز ارتش بر تظاهرات مذهبیون در ژوئن 1963، درخشش ظاهرا نتیجه گیری خود را از آن زمان این گونه تغییر داده است، که نیازی نیست روی دخالت خارجی زیاد حساب کرد. این واقعیت که غلبه خشونت آمیز شاه بر تظاهرات ژوئن در جرائد غرب، بخصوص در ایالات متحده، خوب منعکس شد، موجب گردید که اکنون وی اعتقاد داشته باشد که شاه در برخورد با گروه های مخالف با هیچ محدودیتی مواجه نخواهد بود. 


ظاهرا در این نقطه بود که درخشش نتیجه گرفت که بدون دخالت خارجی در مبارزه با شاه، نه وی و نه سایر گروه های مخالف به نظر نمی رسد که شانسی داشته باشند. شاید چند ماهی طول کشید تا او تشخیص دهد و این واقعیت را قبول نماید که نمی تواند روی هیچ دولت غربی برای میانجی گری با شاه جهت باز کردن فضای سیاسی حساب نمود. در واقع، تنها دولتی که او امیدوار بود سعی کند از نفوذش استفاده نماید، ایالات متحده بود. علیرغم اشتباهش در این مورد، ما گزارشات متعددی داریم که او به طور ثابت در بحث های خود با پیروانش، که بسیاری از آنها از سیاست های ایالات متحده در ایران ناخشنود هستند، طرفدار آمریکا است.


نشانه هایی از ادامه فعالیت های درخشش، مدت های زیادی بود که به ما نرسیده بودند، بخصوص که انتخابات مجلس بیستم و یکم بیش از پیش محتمل می شد. چند هفته قبل از این که انتخابات در 17 سپتامبر 1963 انجام شود، درخشش یک مجموعه اطلاعاتی قابل توجه و مکانیزم گزارشگری را جمع آوری نموده بود که تاکتیک های دولت قبل از ثبت آراء و در خلال «رأی گیری» واقعی را در بر می گرفت. برای مثال او به طور دقیق گزارش داد که چگونه لیست «کاندیداهای» تصویب شده برای مجلس تهیه گردیده اند. در اوایل اوت به کلیه اعضای مهرگان (او ادعا می کند 50000 نفر)، به استثنای آنهایی که موقعیتشان آنها را در معرض فشار غیرقابل تحمل دولت قرار می داد، دستور داده بود که انتخابات را تحریم کنند. طرفداران او در 60 تا 100 حوزه انتخاباتی تهران شرکت داشته اند. او قادر به انجام این کار شد، زیرا بیشترین محل های حوزه های انتخاباتی در مدارس هستند و از معلمان به عنوان ناظر صندوق استفاده می کردند. در نتیجه او گزارشات روزانه از تعداد آرای ثبت شده و افرادی که به آنها رأی داده شده بود، داشت. وی سیستم مشابهی در استان ها ایجاد کرده بود.


در بعدازظهر روز 10 سپتامبر، زمانی که «اعلامیه امینی» توزیع گردید، تیمسار پاکروان با درخشش در


ص: 499




خانه اش تماس گرفت و به او توصیه نمود خود را از هرگونه فعالیت مخالفین کنار بکشد و امینی را متقاعد کند که وی نیز از فعالیت های مخالف بیشتر صرفنظر نماید. درخشش اظهار داشت که او به پاکروان پاسخ داده بود (1) او به مخالفت با «رژیم غیر ممکن» به هر وسیله ای که وی شرافتمندانه بداند، ادامه خواهد داد؛ (2) اگر پاکروان می خواهد هشداری به امینی بدهد، خودش باید برود و با وی صحبت کند. پاکروان سپس درخشش و امینی را برای ناهار دعوت نمود و بنا به گفته درخشش، امینی نیز از موافقت با درخواست پاکروان مبنی بر متوقف ساختن فعالیت خودداری نمود و مجددا بر مخالفت خود با برگزاری انتخابات بدین نحو تأکید نمود.


در زمان انتخابات، درخشش این نکته را به نگارنده گفت که اگر انتخابات آزاد بود «حدود صد نفر» از طرفداران وی در مجلس انتخاب می شدند، این بدون شک اغراق آمیز بود، ولی احتمالاً بعضی از آنها انتخاب می شدند. (در این ارتباط جالب است که ذکر شود در یک گزارش خیلی محرمانه ساواک که در ژوئیه 1963 تهیه شده و در آن قدرت و محبوبیت عمومی بالقوه گروه های مختلف ارزیابی شده بود، درخشش در رده «غیر وابسته و آموزگار» دسته بندی شده بود. در این رده بندی ساواک همچنین احمد آرامش (گروه مترقی) و دکتر امینی قرار داشتند. در بین «آموزگاران» محمدعبداللّه گرجی، رضا معرفت و رضا جعفری با درخشش به عنوان کسانی که در بین آموزگاران طرفدار دارند، ذکر شده بودند. برآورد ساواک این بود که در یک انتخابات باز، درخشش تنها کسی است که موفق خواهد بود.) بعد از انتخابات درخشش شروع به کار سازمانی نمود که صرفا معطوف به «مطالعات سازماندهی شده در مورد منافع ملی ایران» بود. او گفت سازمان را به «هسته های» کوچک تقسیم کرده و به هرکدام از آنها موضوع خاصی جهت مطالعه و تحقیق واگذار شده است. در آن زمان او احساس می کرد که ساواک هنوز از این گروه اطلاع ندارد، ولی در مورد حدود اختیارات و مجوز نیز نگران نبود، زیرا او آن را این گونه معرفی می کرد: «تمام آنچه ما انجام می دهیم تحقیق و مطالعه است و آنها نمی توانند ما را برای این کار زندانی نمایند.» او گفت هدف و منظور از این انجمن این بود که خودشان را در زمینه های تجربی اعضای مختلف آن، به گونه ای آماده نمایند که بتواند پیشنهادات منطقی و مدلل را در زمانی که زمینه انجام انتخابات آزاد فراهم آید، ارائه نمایند.


او هرگز اسامی اعضای گروه را به ما نداد، ولی اظهار داشت که شامل بسیاری استادان جوان مورد احترام، اگر نه چندان مشهور و همچنین استادان مشهور می گردد، دکتر امینی، هیچ ملا و یا پرسنل نظامی در حال خدمت در این گروه عضو نمی باشند. او گفت بسیاری از اعضای آن در سنین بین 30 تا 40 سالگی هستند. در آن زمان او اظهار داشت که گروه توسط یک «کمیته اجرایی» اداره می شود و او تنها کسی است که در بین همطرازان نفر اول است، زیرا او آغازکننده حرکت و نفر اول سازمانش بوده است.


براساس گفته درخشش، گروه وی از باشگاه مهرگان جدا است و اساسا در چهارچوبه زیر سازماندهی شده است. یک کمیته اجرایی شامل درخشش و 7 نفر دیگر که فقط یکدیگر را می شناسند. یک کمیته مرکزی متشکل از مسئولین 15 هسته، تعداد نامشخصی هسته، متشکل از مسئول هسته و 10 عضو و همین طور تعداد نامشخصی هسته های فرعی با 5 عضو. هر هسته، همان گونه که اشاره شد، بایستی از بین متخصصین یا محققین سازماندهی شود. درخشش می گوید، برای مثال، یک هسته شامل قضات و پرسنل وزارت دادگستری است، سایرین در راستای موضوعات مورد علاقه یا متخصصین سازماندهی می شوند،


ص: 500




برای مثال هسته هایی هستند که در مورد منابع نفت ایران، مسائل کار و کارگری، مالی و مالیاتی، سازماندهی قضایی، سیاست خارجی و غیره، تحقیق و بررسی می کنند. تحقیقات از نقطه نظر قرارگیری در حوزه های مشکل یا منفی موضوع، تحلیل عوامل دخیل و طرح پیشنهادات منطقی، به یکدیگر متصل می گردند. به این نکته باید توجه شود که این نوع سازماندهی مشابه گروه های تحقیق و بررسی (مطالعاتی) «کانون ترقی» است که هسته اولیه حزب ایران نوین و دولت منصور را تشکیل می داد - - با یک اختلاف بزرگ - - این گروه، خارج از الزامات و بدون نظارت دولت و بنابراین پنهانی یا در پوشش کار می کند.


گروه از هر عضو ماهیانه بین 20 تا 300 ریال براساس قابلیت پرداخت هر عضو پول می گیرد، این پول ها را به طور جداگانه در بانک ذخیره می شوند تا ساواک نتواند آن را ردگیری نماید. گروه ها جزوات و کتاب های زیادی تدوین کرده اند، ولی قادر نبوده اند آن را چاپ و منتشر کنند، زیرا ساواک مراقبت کاملی بر تسهیلات چاپی دارد. درخشش فکر کرده است که آنها را در خارج از کشور چاپ نماید.


هر چند درخشش اذعان دارد که ساواک احتمالاً در باشگاه مهرگان و شاید در بعضی از هسته های گروه نفوذ نموده است، او معتقد است که در کمیته مرکزی و اجرایی هنوز نفوذ نکرده است. درخشش آگاه است که ایرانیان نسبت به مسائل امنیتی و حفاظتی، مردم ناآگاهی هستند، ولی معتقد است که سازمان وی، با بهره برداری از مندرجات جزوات حفاظتی و امنیتی حزب توده، از این امر مستثنی است. در این ارتباط او اظهار داشت که گروه وی خود را از نفوذ کمونیست ها نیز محفوظ داشته است. کمیته اجرایی تاکنون حداقل دو بار «گزینش» شده اند و کسانی که توده ای بوده اند و آنهایی که گمان می رفته که گناهکار شناخته شوند، از گروه اخراج گردیده اند. او اخیرا اظهار داشت که کوشش های یارگیری در گروه ها و سازمان های مختلف، بخصوص در وزارت فرهنگ، که یک پایگاه حمایتی قوی است، وزارت دادگستری، وزارت دارایی و دانشگاه تهران، که در آنجا تعدادی از جوانان جبهه ملی به علت فقدان رهبری در جبهه ملی داوطلبانه به گروه وی پیوسته اند، تشویق شده است. درخشش گفت که همچنین با خلیل ملکی از اتحادیه سوسیالیست ها در ارتباط است. درخشش بتازگی گفته است که بعضی از رهبران پیرتر جبهه ملی (سنجابی، صدیقی) به وسیله تلفن با وی تماس گرفته اند و از وی توصیه خواسته اند که چگونه، اکنون که دکتر مصدق رهبران پیرتر را ترک گفته است، عمل کنند و پیشنهاد کردند که جبهه ملی باید گسترش یابد، بدین ترتیب که صرفنظر از ایدئولوژی یا یک گروه مخالف را به داخل خود بیاورد و یا خود با گروهی ادغام شود. درخشش اظهار داشت که به آن رهبران گفت به عقیده وی جبهه ملی تمام شده است و باید یک «جبهه» جدید، براساس یک نیروی ثابت قدم و متمایل به ابزار جدید و روش های آزمایش نشده مخالفت مسالمت آمیز رژیم ایجاد شود. جمع بندی او این بود که باشگاه مهرگان و سایر معلمان طبیعتا گرداگرد هسته چنین گروه هایی که ائتلاف می کنند، خواهند بود. (با تخمین 80000 معلم، درخشش اظهار می دارد که 50000 نفر آنها اعضای باشگاه مهرگان هستند، اکثریت غالب آنها را او حامیان خود می داند).


تقریبا از 15 آوریل، درخشش تصمیم گرفت حساسیت و واکنش رژیم را با استفاده از این واقعیت که ظاهرا حفاظت پلیس از باشگاه بسته شده مهرگان برداشته شده بود، محک بزند. او به بعضی از اعضا دستور داد که برای شناسایی وضعیت به باشگاه بروند. در 16 آوریل یک گروه حدود 10 نفر داخل باشگاه شدند. در چهار ساعت بعد حدود 100 عضو به داخل و خارج باشگاه رفتند. باشگاه تا 21 آوریل باز بود، تا اینکه یک افسر پلیس وارد باشگاه شد و به همه دستور داد خارج شوند. اعضا به طور صلح آمیز باشگاه


ص: 501




را ترک کردند. جالب توجه است که باشگاه حدود 5 روز قبل از این که پلیس آگاه شود و یا تصمیم به اقدامی بگیرد، باز بود. درخشش شخصا هیچ گاه نزدیک باشگاه نرفت.


در 28 آوریل باشگاه مهرگان یک اعلامیه در 20000 نسخه منتشر کرد که در آن به مردم اطلاع داده شد که آنها در نظر دارند یک بار دیگر از معلم شهید، خانلری، در سالروز شهادتش 2 می تجلیل به عمل آوردند. در این اعلامیه از کلیه معلمین و کارمندان وزارت فرهنگ دعوت شده بود که به یاد همکار پر افتخارشان یک دقیقه سکوت کنند. همچنین در آن ذکر شده بود که مراسمی در بعدازظهر روز 2 می در مزار وی انجام می شود و گردهمایی و سخنرانی خواهد بود. بعد از آن، اعلامیه درخواست های زیر را داشت (1) لغو پیش نویس قانون استخدام کشوری توسط مجلس، (2) اقدام در مورد اضافه حقوق ها و ترفیعات، (3) بهبود وضع بیمه اجتماعی معلمان و احداث خانه های ارزان قیمت، و (4) بازگشایی مجدد و بلافاصله باشگاه مهرگان. در حقیقت باشگاه مهرگان خواسته هایش را دیکته می کرد. همچنین همزمان با انتشار اعلامیه، باشگاه یک هیئت 15 نفره را نزد وزیر جهانشاهی فرستاد تا خواسته هایشان را شخصا به وی منتقل نمایند، وزیر آنها را با احترام پذیرفت، قول داد که هرکاری بتواند در مورد درخواست های ردیف 2 و 3 آنها انجام دهد، ولی اظهار داشت که سایر خواسته ها در حدود اختیارات وی نیستند. مراسم گذاشتن دسته گله بر مزار انجام نشد، زیرا وقتی هیئت اعزامی به محل رسیدند آن را بسته یافتند و توسط تعداد زیادی افراد پلیس، تحت امر دو یا سه نفر سرهنگ محاصره شده بود. براساس اظهار درخشش، یک دقیقه سکوت در مدارس تقریبا 95% مؤثر بود. منابع کنترل شده (CAS) گزارش داده اند که عکس العمل در مدارس خیلی خوب بوده است.


در 6 ژوئن درخشش با خانواده اش ایران را به مقصد لیون ترک نمود تا در آنجا دختر بزرگ ترش توسط یک متخصص فرانسوی تحت عمل جراحی چشم قرار گیرد. او گفت که تصمیم دارد با دکتر امینی در ژنو تماس بگیرد، و ظاهرا می خواهد در یک گردهمایی بین المللی آموزگاران در پاریس شرکت نماید، که از دو نفر اعضای باشگاه مهرگان جهت شرکت در آن دعوت به عمل آمده است.


از طرف سفیر مارتین اف. هرتز رایزن سیاسی سفارت




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 8 - کتاب 8 - صفحه 490
تصاویر سند

    زمان یافت نشد!

    قرارداد یافت نشد!

سند قبلی سند بعدی
(LADIES (Multiplex) (ON CARMER) (S/NOFORN) (SINFINCI WN) (TRASH) (governed and governing) (راما)(پیام آور نوع دوستی مردم ایران (قانون اساسی شاه) (لهجه ترکی آذربایجان و لهجه عرب های خوزستان) (پان عرب) ) . .پی. ال 1 119 ECM PODS 16 – CASE STA 2 205 IAW IFR 35 وایت لجز 4 5530 نیت 57 7 OMW 16 7 OMW 8 مهر 1342 و 44 9936 ACCREDITE ACQ ADMNISTRATION) AFASPI AFLG AFSC و ATC AIU AMC ASAP ASPERS ASPR Airgrams BCR Bend CEMA CFF CG CITYS'ECOLE SUPERIEURE DES ARTS ET METIERS COW DOD Danesfan Diem ECA ECDC EFC EJRC Ensign Eznova FAO FBO FCO FSN GENMISH GTE HRCE IAEO IAS IBM ICA ICAO IIN INA INECO INHMG INR/OIL/B J2(ضدجاسوسی) LAUDENHEINER Lying low MAAG MAAG) MAN) MBER MDA MEMBERSHIPROLL یا فعالیت تشکیلاتی رسمی MILDIST MOU 3 MSP Masters NEA/IRN NIEO NNA NOFORN NOFORN (غیر قابل دسترسی برای خارجیان) NOFORN(غیر قابل رؤیت بیگانگان) Nea OPACT PARM1977 و GORM 1978 PARSIFLAGE PERSCRIBED LIMITED PGM PLSDURN POA Pod Proquoliasionquid Provacateur RALLIES RECIMINATION RF4ES RPT یا PERDIEM RYBAT Ro SAAC SECURE VOICE SOF SOFAS SPONTANEOUS STY South TDFIRDB TRIBUNE(Indiana) SOUTH BEND TRW TVJ Tribune U UNDP و بانک جهانی UNEP UNFPA UNIDO VBB WESLAM WHOLE WONIK Whole Wunderkind faute de mieux. getter go ohah out patient basis « Oms engae «South Bend (Indiana) Tribune» «biygie» (ایرانی و خارجی) «fpuio om voiv «rollover» «آبستراکسیوی»  «آخوندیسم» «ارتش خلق» «اسلام پیروز است «اشباع بحرانی گاز» «اصلاحات آزادی خواهانه» «اصول خدمات دیپلماتیک» «اعتراف» «اعتصاب عمومی» «اعلامیه امینی» «اقتصاد ورشکسته» «اقدامات شیطانی» «اقدامات ضد انقلابی و مبارزه مسلحانه» «امپریالیسم» «امپریالیسم» غربی «انقلاب بدون شادی» «انقلاب سفید» «ایران نوین» «ایران: توسعه اقتصادی تحت شرایط دوگانه» «ایران: توسعه اقتصادی تحت شرایط دوگانه»زبان های فرانسه و انگلیس «ایران: توسعه اقتصادی در شرایط دوگانه (1971)» «بازی گل یا پوچ» «برنامه HAWK» «بهار شکوفای ایران» «بولتن پزشکی USAREUR» «ترقی خواهان» «تهران انقلابی» «توطئه زاهدی» «جبهه متحد» «جنگ بر علیه کمونیسم در ایران» «جوخه های اقدام» «حساس PLAERONAUT» «حکومت ائتلافی» «حکومت خودکامه» «خط تلفنی سرخ» «دخالت های آمریکا در ایران» «دماغه کاپری کورن» (Cape of Capricorn) «دموکراسی در دنیای جدید» «دمکراسی ملی گرایانه» «دولت سایه» «دولت ضداسرائیل» «دیکتاتورهای ایثارگر» «دیکتاتوری پرولتاریا» «راوی» «رهبران متزلزل» «سازمان دایره ای شکل» «سرنگون باد کارتر کثیف» و «کارتر در خانه بمان» «سلاح سیاسی» «سلطنت مطلقه» «سندرم آمریکاستیزی» «سنگ گچ انگلیسی» «سوسیال دمکراسی» «سوگلی» کنسرسیوم «سیستم بانکداری در جمهوری اسلامی» «شاهد» «شوراهای خلق» «شیر در قفس» «صهیونیست» «طرح نهایی ارزیابی کشور» «طرز فکر نیاوران» «عریضه صلح» «عناصر ترقی خواه» «عناصر فرصت طلب و فردگرا» «فرشتگان» خاورمیانه ای «قانون مخالفین امنیت و استقلال کشور» «قانون کیفری عمومی ایران» «قتل عام» «قصاب» «قوانین خط مشی و قانون کیفری ارتش» «لایحه اصلاحات ارضی» «لایرلایت» «مانیفست» «مبارز» (Fighter) «مبارزان راه آزادی» «مدال هلال» «مرتد» «مرگ بر آمریکا» «مرگ بر امپریالیسم آمریکا» «مرگ بر بیگانگان» «مرگ بر هایزر آمریکایی» «مرگ بر هایزر» «مرگ بر کارتر کثیف» «مرگ بر کارتر» «من به جمهوری اسلامی رأی می دهم.»«من به نظام سلطنتی رأی می دهم.» «ناسیونالیزم مستقل» «ناسیونالیسم در ایران» «نصر من اللّه» «نظامنامه» «وزیر تام الاختیار» «وزیر مشاور» «کارامانلیس» ایرانی «کارتر در خانه ات بمان» «کانون ترقی» «کاپیتولاسیون» «گانگستر» «گرگ تنها» «یانکی به خانه ات برگرد» «یانکی به کشورت برو» «یانکی ها آ سه آن آب های سفره های زیرزمینی آثار شریعتی آخرالزمان آخرین ماده قانون اساسی آخوندبازی آرای عمومی آرم اللّه اکبر آرمان فلسطین آرمیش آرمیش مگ آرمیش و مگ آزادی بیان سیاسی آزادی مطبوعات آسیای برنج کوبی آلترناتیو آلمانی آلمانی و انگلیسی آلومینیم آلومینیوم آمریکا نابود است» آموزش های MIDSHIPMEN آموزش و پرورش آمریکایی آمونیاک آموکو آمین اویل آنارشیستی آنارشیسم و کمونیسم آنترپوزاسا آهن آواکس آپارتاید (نژادپرستی) آکادمیک آگودات آگودات اسرائیل ابر قدرت ها ابرقدرت های شرق و غرب ابرناسیونالیست اتباع آمریکا اتحاد ملی اتحادیه بین المللی دانشجویان اتحادیه مارونی اجتماع تهران اجلاس اونکتاد اجلاس بغداد اجلاس شورای وزیران RCD (سنتو) اجلاس طائف اجلاس وزیران ARUSHA احداث نیروگاه ها احزاب سیاسی احزاب چپ احزاب کمونیست احساس ضد آمریکایی احساسات ضد شاه احساسات ضدغربی و ضد اسرائیلی و احساسات ناسیونالیستی عربی اخراج خبرنگاران آمریکایی اخوان المسلمین ادبیات ادبیات چین کمونیست اراپ ارتش ارتش آمریکا ارخانه پمپ های دیزلی و تایر اردو اروپای غربی استادان زبان فارسی استار لایت استارلایت اینترنشنال استثمارگران غربی استراتژی استراتژی آمریکا استرکنین استعمار استعمار مجدد استقلال ملی اسلام اسلام بدون آخوند اسلام رادیکال اسلام شیعی اسلام و کمونیسم اسکاچ اسکو اشغال نظامی اصطلاحات ارضی اصطکاکمایی اصل بنیادین دکترین نیکسون اصل چهار (ترومن اصلاحات اجتماعی اصلاحات اقتصادی اطلاعات ELINT اطلاعات جاسوسی اطلاعات سیاسی اعتصابات اعتصابیون اعدام انقلابی اعدام ها اعراب اغتشاش آمریکایی افغانی اقتصاد ایران اقلیت ها اقلیت های شیعه در عراق و لبنان اقلیت های قبیله ای اقلیت های قومی اقلیت های مذهبی اقلیت های نژادی اقلیتهای مذهبی ال. دبلیو. شل الصاعقه العریش الف الف و کوئنتانا الفبای YKBAND, VSYOKE, CKPOLAR الفبای رومی (لاتین) الماس کوه نور الکلسیم الیگارشی امنیت آمریکاییها امور (سنتو) RCD امور کارگری امپراتوری عثمانی امپریالیست و صهیونیست امپریالیسم امپریالیسم آمریکا امپریالیسم جنایتکار امپریالیسم شرق و غرب امپریالیسم شوروی امپریالیسم نو و کهنه (استعمار) امپریالیسم و کمونیسم انتخاب ریاست جمهوری انتخابات آزاد انتخابات ریاست جمهوری انجمن ملی روزنامه نگاران انحصار تریاک اندلازونگ (ریشه کن سا ختن اقلیتها) انرژی اتمی انرژی خورشیدی انرژی خورشیدی یا ترکیب هیدروژنی انرژی هسته ای انرژی هسته ای ایران انرژی هیدروالکتریک انسان شناسی انقلاب ایران انقلاب خمینی انقلاب درونگرا انقلاب سفید انواع نفت خام انگلیس ها انگلیسی انگلیسی (با لهجه آلمانی) انگلیسی و آلمانی انگلیسی و روسی انگلیسی و عربی انگلیسی و فرانسه انگلیسی. انگیزسیون (تفتیش عقاید) انی اهمیت ایران برای غرب اوراق قرضه اورانیوم اوضاع امنیتی اونکتاد اونیفورم آبی اوپنهایم اپلوتونیوم اپورتونیست اپوزیسیون وفادار به دولت اعلیحضرت اکتشاف اکتشاف و استخراج و پالایش نفت اکسون اکسیدنتال اکونومیک اکوپترول اگیپ ایتالیایی ایدئولوژیک ضدآمریکایی ایدئولوژیکی ایده آلیست ایده آلیستی ایده های آموزشی آنگلوساکسون ایدوئولوژیک ایران ایران ایر ایران شناسی ایران: بررسی اقتصادی (1977) ایران: دورنمای اقتصادی (1977)کتاب ایران: توسعه اقتصادی تحت شرایط دوگانه ایز ایران ایزایران ایستون اینترنشنال ایمینوکو ایمینوکو و سوفیران اینترناسیونال هاروستر اراک ایندیااویل لیمیتد ایپاک ایگات ایگال هورویتز بازار سیاه بازاریها بازوبندهای قرمز بازوکا بازی «سافت بال» بازی بریجش بازی مونوپولی باستانشناسی بحران نفت بخش اعظم خاویار جهان برادران لاوی برخورد Defection برقی سازی خط آهن برمودا برنامه LWF برنامه PEACE SKY برنامه PEACE ZEBRA برنامه «کوزموناوت» برنامه اتمی عراق برنامه اصل چهار (ترومن برنامه اعطای آزادی برنامه اف برنامه دفاع هوایی برنامه دولتی فولبرایت برنامه فولبرایت برنامه مساعدت های آمریکا (AID) برونئی شل پترولیوم برگ سبز بریتیش پترولیوم بزرگترین ذخایر نفتی جهان بلوچ بلوچ ها بلوچی بلوک کمونیستی بمب گذاری بند آنتی بنیاد فورد به خانه خود بازگردید» بهایی بهاییها بوئینگ بودجه «موقتی» بودجه سالانه بودجه نظامی بورس اعطایی Leader Grant بورس تحصیلی نیمن بورس نیمن بورس های تحصیلی آمریکا بورسیه بورسیه آیزنهاور بورسیه لیدر (Leader Grant) بوروکراتیک بوروکراسی بوروکراسی ایران بوروکراسی دولتی بوروکراسی رادیو و تلویزیون ملی ایران بولتن Echo of Iran بولتن های پزشکی USAREUR بوکسیت بی. بی. سی بیانیه های ضد آمریکایی بیسیک ریسوسز اینترنشنال بیماری «فتوفوبیا» بیماری دیپلماتیک بیماری فتوفوبیا بیوگرافیک تأمین مراقبت تکنیکی تاریخ و فرهنگ ایران تاکتیک های روسی تایلاساندهینی تبعید تبعیدشدگان تبلیغات ضداسلامی تجارت بین المللی تجارتخانه ها تجددگرایانه تحولات ایران تخت طاووس تخیلات والترمیتی تدریس زبان انگلیسی تراستهای ترانزیت تربیت بدنی ترمودینامیک ترور آمریکایی ها تروریزم تروریسم تروشال استیتز ترکمن ها ترکی تریاک تریپکو تسلیحات نظامی تسورو تشکیل سرمایه و منابع مالی توسعه (1971) تظاهر کنندگان تظاهرات تظاهرات زنان تعالیم رسول تعطیلات نوروز تعلیم زبان انگلیسی تغییر نام استان خوزستان به استان عربستان تفنگداران دریایی تلویزیون تلویزیون آمریکا تنگستن تهیه غذا توربان تورم ایران تورم و بیکاری توسعه اقتصادی توسعه و تولید تولید برق تولید ناخالص ملی تولید نفت تکساکو تکنولوژی های کامپیوتری تکنوکرات تکنوکرات غربی تکنوکرات ها تکنوکراسی تکنیک «پرچم قلابی» تگزاس پاسیفیک تیپ هفتم نظامی تیکوک جاسوس جامعه اتریشی جامعه شناس جامعه عقب مانده قرون وسطائی جانشین احتمالی خمینی جبنش اریتره جبهه (ملی) جبهه خلق جبهه دموکراتیک ملی جبهه دمکراتیک ملی جبهه ملی جبهه ملی. جبهه وطن پرست جبهه وطنی زیمبابوه جبهه پولیساریو جبهه کمونیستی جرم شناسی اجتماعی (CRIMINOLOGY) جریان پولی جشن هجرت جشن کریسمس جشنواره بین المللی فیلم مسکو جلد اول کتاب دتوکویل به نام « دمکراسی در آمریکا» جمعیت روستایی جمهوریخواه جناح زاهدی جناح سیاسی جناحهای سیاسی جنبش امل جنبش زیر زمینی یهودی هاگانا جنبش مقاومت ملی جنبش ناسیونالیستی جنبش ناسیونالیستی کردها جنتی اینترنشنال جنرال الکتریک جنرال موتورز و دوپونت جنمیش جهان سوم جی.ای.کاریون / 1 جی.تی.ئی. حاجی بابائیسم حامی خارجی حاکمیت روحانیون حتی تجارت برده (Slave Trade) حجاب حزب آزادی حزب ایران حزب ایران نوین حزب بعث حزب توده حزب جمهوری اسلامی حزب جمهوری خلق حزب دموکرات حزب دموکرات کردستان حزب دمکرات حزب دمکرات ایران حزب دمکرات کردستان حزب رستاخیز حزب طهیای ماوراء ناسیونالیستؤ حزب لیبرال حزب لیبرال سوم حزب لیکود حزب مذهبی ملی حزب ملت ایران حزب منحله ملت ایران حزب هروت حزب پان حزب پان ایران حزب پان ایرانیست حزب چپ گرا حزب کارگر حزب کارگرذ حزب کمونیست حساب های سوئیس حساس .پی. ال. حشیش حفر چاه حق امتیاز (ROYALTY) حقوق بشر حقوق بشر آمریکا حقوق بشر در ایران حقوق زنان حملات مرزی مخرب رودزیا حوزه داریوش حوزه ساسان حوزه نفتی داریوش حوزه های رفورمای مکزیک حکومت روحانیون حکومت نظامی خانواده سلطنتی خبرنگاران خبرگزاری فرانسه خروج ارز خشخاش خط خمینی خط لوله ترانز خط لوله نفتی سوئد خط لوله گاز خط مشی ها خطوط حمل و نقل بین المللی (TIR) خمینیسم خنثی سازی امواج صوتی داروسازی داس و سندان داستان سودوم و گومور دامداری دانش اداری و بوروکراتیک دانشجوی رادیکال دانشجویان تندرو دختران انقلاب آمریکا» و «لژیون آمریکا درآمد درآمدهای نفتی دستبندهای قرمز دستگاه مافیائی دلار دلارهای ماریا ترزا دموکراسی دموکراسی سنتی دموکراسی غربی دموکراسی پارلمانتاریستی دمکرات دمینکس دو ملیتی دوامپریالیسم دول غربی دولت آمریکا دولت ایران دولت بازرگان دولت بختیار دولت دیکتاتور دولت مارکسیست در ایران دکترین صوفیانه شیعه دی. لور/1 دیستکوتکت دیسکو دین محمدی دیوانسالاری های نظامی و دولتی دیولوپ منت دیپلماتیک اروپایی دیپلماسی دیکتاتوری نعلین. دیکتاتوری چکمه ذغال سنگ ذوب آهن ر قرنطینه (حبس انفرادی) رئیس جمهورهای دمکرات رئیس جمهوریخواه رابطه لجستیکی نظامی راتیانه و تریبانتین رادیو رادیو بی.بی.سی رادیو تلویزیون ملی ایران رادیکال ها راهپیمایی راهپیمایی طرفدار شاه راکول رایزن سیاسی رایلی رسوائی پروفومو رشته زلزله شناسی رشته شیمی رشوه رفاه اجتماعی رفراندم رفراندم عمومی رفراندوم رقص رقص آرام رمز VEE BAR رنامه PEACE ZEBRA روابط ترکیه و آمریکا روابط دیپلماتیک روادید شوروی روحانیت روحیه یک ایرانی رودزیا روزنامه های فارسی روس بایلوبی روسها روسی روسی و فرانسه روسی و چینی روی رویال داچ شل رژیم Parisitic رژیم جدید رژیم دیکتاتوری رژیم پهلوی رژیم گذشته ریال ریتیون ریدینگ بیتس زب کوچک لاآم زبان آلمانی زبان اردو زبان اسپانیولی زبان امپریالیست ها زبان انگلیس زبان انگلیسی زبان انگلیسی و اسپانیایی زبان انگلیسی و فرانسه زبان انگلیسی و فرانسوی زبان روسی زبان زازا زبان عربی زبان فارسی زبان فرانسه زبان فرانسه و انگلیسی زبان فلمنگی زبان لاتین زبان مادری زبان مادری فارسی زبان مادریش فارسی زبان های آلمانی زبان های انگلیسی زبان های انگلیسی (با لهجه انگلیسی ها) زبان های انگلیسی و فرانسه زبان های انگلیسی و ژاپنی زبان های بلوک زبان های فارسی زبان های فارسی و انگلیسی زبان های فرانسه زبان های فرانسه و انگلیسی زبان پرتغالی زبان چینی زبان: ترکی زرادخانه زرادخانه های مصر زغال سنگ زغال سنگ و گاز طبیعی زندانی سیاسی زندانیان سیاسی زیبایی های «مانتیکاتینی» زیمثااهریش سازمان آزادی بخش فلسطین سازمان بهداشت جهانی سازمان خلق آفریقای جنوب غربی سازمان نئوفاشیست و ضد کمونیست ساعت امگا جواهرنشان ساف سال مالی آمریکا سال مالی ایران سال گریگوریان سالت 2 (مذاکرات محدودیت سلاحهای استراتژیک) سان و آشلند سانتیاگو ساندنیستها سانچوپانزای مجموعه جبهه ملی ایران سایپم ست های دیپلماتیک اروپایی ستاره صبح سخنرانی ها سرب سرود ملی جدید ایران سرویس اتوبوس رانی تهران سرکوبی زنان سرگرمی های طاغوتی سفارت کبرا سفر (Vista dome) سقوط اقتصادی سقوط پهلوی سلسله قاجاریه سمبل های کشاورزان و کارگران سخت کوش سمپوزیوم سمینار هاروارد سنا سنت رسول اللّه و ائمه معصومین سنترام زامورا سنتو «CENTO» سندیکا سندیکای کارگران سندیکایی سنگ آهن سنگ های ترکیبی (Synthetic) سوابق کمونیستی سوخت اورانیوم غنی شده سوخت فسیل سورپزا سوسیال امپریالیسم شوروی سوسیالیست سوسیالیسم سوسیته بلژیک سوسیته دولیتورال سوفیران سولفور / پارافین سی. اف. پی و سانی سیاست ضد تروریستی سیاست نه شرقی و نه غربی سیاه جامگانی سیتگو سیتی سرویس سیریپ سیستم آتاشه نظامی سیستم ترابری سیستم خطوط ارتباطی ماکروویو و کنترل ترافیک سیستم دفاع هوائی سوئد سیستم فرانسوی سیستم مالکیت فئودالی سیستم میکرودات سیل بند سیلوهای دولتی سیمان سیویل سیگار «ال اند ام» سیگار برگ Dutch شاخص FJPASTIM شاخص PLAERONAUT شاخه زیتون شاه شبکه آبرسانی تهران شرکت اتومبیل سازی فورد شرکت اسکو شرکت بین المللی بل هلیکوپتر شرکت توربین خورشیدی شرکت دیلمر بنز شرکت ملی نفت ایران شرکت نفت شرکت نفت انگلیس و ایران شرکت نفت حسن نزیه شرکت نفت ملی ایران شرکت نفت کرسنت شرکت گرومن شریعت شعار معروف دوران گذشته سلطنتی (خدا شعارهای «مرگ بر کارتر» شل شل و گلف شن های نفتی شناندو اویل شوران شورای خمینی شورای سلطنت شورای شهر شکاف اطلاعاتی شکر شکر خام شیشه های ضد گلوله شیطان بزرگ شیعه شیعیان عراق شیل (shale) و زغال سنگ شیل (shale). صادرات FOB و واردات CIF صادرات نفت خام ایران صادرات نفتی صادرات کرومیت ایران صلح صلح خاورمیانه صلح وین صلح پکن صنایع تهران صنایع در ایران صنایع نفت و نساجی آمریکا صندوق تراست صنعت جهانگردی صنعت فولادسازی صنعت نفت صنعت هلیکوپتر سازی بل صنعت پتروشیمی صهیونیزم صهیونیزم بین المللی صهیونیست صهیونیسم ضد آمریکایی ضد آپارتاید ضد استعماری ضد امپریالیست ضد خارجیان ضد سنا ضد شاه ضد صهیونیستی ضد غرب ضد غربی ضد کمونیست ضد یانکی ضد یهودی ضدآمریکایی ضداسرائیلی ضدامپریالیسم وضدصهیونیسم ضدخارجی ضدغربی ضدکمونیست ضدیهودی ضرب المثل ایرانی «مارگزیده از ریسمان سیاه و سفید می ترسد» ضیافت های دیپلماتیک طرح «جاویتس» طرح درابلز طرح لژیون طرح مارشال طرح مشترک 50/50 طرح های NISIS طرح ونک متال طرحهای ترور شخصیت طرحهای پرتوریا طرحهای کشاورزی و صنعتی طرفدار خمینی طرفدار غرب طرفداران حسینی عثمانی عرب ها عربی عفیفه (Afife) عقابهای انقلاب علامت آمریکایی علم سیاست مارکسیستی علم کتابداری علوم طبیعی عمل جراحی عملیات العریش عملیات بیکان کامپس عملیات ساسل عملیات سری عملیات سنتو عناصر روسی عناصر شاه دوست عناصر لیبرال عهد دانیال عوامل جاسوسی عوامل ضد غربی فلسطینی عکس العمل «پاولف»ی کشورهای اروپایی عکسبرداری عکسهای خمینی غنی ساختن اورانیوم غیر مذهبیون غیر مارکسیست فارسی فارسی و انگلیسی فارسی و فرانسه فاشیسم واپسگرا فالانژها فتوفوبیا فدائیان فدائیان خلق فداییان فداییان (چریکها) فداییان خلق فدراسیون کیبوتز فدرالیسم فرآورده های پتروشیمیایی فرار مغزها فرانس پرس فرانسه فرانسه و آلمانی فرانسه و انگلیسی فرانسه و انگلیسی زبان فرانسه و ژاپنی فرانسوی فرش های ایرانی فرقان فرقان«کتاب مقدس» یا «اختلاف بین حق و باطل» فرقه بهایی فرقه ها فرقه وهابی فرم های استاندارد WOLOCK فرماندهی اسکادران فرماندهی لجستیکی. فرهنگ آمریکایی فرهنگ غربی فروش نفت فروشندگان مواد مخدر فروشگاه خمینی فساد فساد «درصد پهلوی» فسفات فسفات مثقاله (Meskala) فعال کننده PAPIDOPRINT فعالیت های سنتی (Traditional) فلزات (Forging) فلسفه اسلامی فلوریت فهرست بهائی فواحش فولاد فولاد و پتروشیمی فیبرسازی فیلم فیلم «دوستی ملت های بزرگ» فیلم مخمل فیلون اکسپلوراسیون فیلکو فورد فیلیپس فینای قاجار قانون اساسی قانون اساسی ایران قانون اساسی در ایران قانون جمهوری فدراتیو قانون لینچ قانون کاپیتولاسیون قبایل نژادی قرآن قلع قهوه قیر و موم طبیعی قیمت نفت لاآم لانه جاسوسی لاوکو لاوی لاویها لاپکو لاکهید لاکهید (برنامه PEACE LOG) لاگوس لایحه مانسفیلد لبنیات لبیرالیزه کردن سیاسی لغت فرانسه Rassemblement لفظ فرانسوی juge dinstruction لندن 8JB لنینیستی لنینیسم لهجه آمریکایی لهجه اسلاوی لهجه سورانی لهفلدت لواط کارها لوترپاک لوله نفتی عراق و خط لوله ترانس لوله های آب لوله گاز ایگات لژین دونور لیبرال لیبرال دموکراتها لیبرالها لیبرالیسم لیتون لیکود لیگنیت م) مأموریت های PCS آتی مؤسسات فرهنگی ماتریالیستی ماتریالیسم (مادیگرایی) ماجرای ونرستروم ماراتون یونیون مارس سیاه مارونیهای مستقل مارک مارکسیست اسلامی مارکسیست غیر مذهبی مارکسیست و مارکسیست اسلامی مارکسیست یا کمونیست مارکسیستها مارکسیستی مارکسیسم ماری جوانا ماسه سنگ های نفتی (tar sands) ماسه و سنگ های نفتی (tar sands) مافیای هواپیمای ایران مالی و ولتای علیا مان مانور «دلاور» مانور «دلاور» سنتو مانور بیکان کامپس ماهیتا ماهیگیری مبادله اطلاعات و نظرات مبارزه ایدئولوژیک مبارزه مسلحانه مترولاینر متمم قانون اساسی متون سیریلیک و رومی مجاهدین مجاهدین خلق مجاهدین مارکسیستی مجتمع پتروشیمی مجردان (عزب) مجسمه رضا شاه مجسمه شاه مجلس آزاد مجمع ملل جنوب شرقی آسیا محاکمات انقلابی محصولات شیمیایی محصولات صنعتی و کشاورزی آمریکایی محموله تنباکوی محموله هشت میلیون دلاری مخالف شاه مخالفین مخالفین رژیم مخالفین مذهبی مداخله مداخله آمریکا مدرنیزه مدرنیزه شدن مدیریت زندان (PENOLOGY) مدیریت عمومی (PUBLIC مذاکرات CIEC مذاکره مذهب سنی مذهب شیعه مذهب کاتولیک رومی مذهبیون مراسلات RODCA مراسم «لنیچ» مراسم مذهبی مرتجعین مذهبی مردم ایران مرسدس بنز مرگ بر آمریکایی ها مرگ بر کارتر؛ «اسلام پیروز است مزرعه نیشکر مس مسئله MFN مسئولان ساواک مسائل امنیتی مسابقه رقص مسلسل مسیحیت در غرب مشاور مشاوران خارجی مشروب مشروبات الکلی مشروطه مطالعه ابتدایی FOCUS مطبوعات مطبوعات محلی معادن طلا و نقره و سنگ های قیمتی معاینه پزشکی مقاصد دولت آمریکا مقاله Don Oberdorfer مقاله هاگلند مقاله کیهان مقامات انگلیسی مقاومت ملی ملاحظات امنیتی ملاسالاری (حکومت روحانیت) ملای آرام ملایر ملی گرا ملی گرایی مصدقی ممنوعیت الکل منابع فلسطینی مناسبات با آمریکا مناطق کردنشین مناظره تلویزیونی منافع آمریکا منافع بازرگانی ایالات متحده منافع غرب مناقصه منشی رمز مهاجرت مهاجرت از ایران مهاجرت به آمریکا مواد مخدر مواد مخدر قاچاق مواضع ضد اسرائیلی موزه تاریخ طبیعی Smithsonian موسیقی کلاسیک موقعیت زنان موقعیت سیاسی موقعیت های FSN موقعیت ژئوپلتیک ایران مولبیدن مولیبدن مک دونال داگلاس مگ مگ (ARMISH میانما میانونگ میتسوبیشی میتسوی میتینگ ها و اجتماعات میهن) میکروفون پشت گل میخک هویدا ناتو ناتوماس ناتوماس وسان اویل ناخالص ایران ناسیونالیست های فعال ناسیونالیسم ناسیونالیسم کردی ناوگان نستلیشن نبرد اوگادن نساجی نشان لژیون دونور نشان لژیون دونور فرانسه نشان گل همایون نظام ملوک الطوایفی نظامیان نظریات کمونیستی مارکس و انگلس نظریه NLTOOBواشنگتن نفت نفت خام نفت خام شنگلی نفت خام کم سولفور نفت دریای شمال نفوذ نفوذ صهیونیست در آمریکا نفوذ غرب نفوذ فروشان نماز جمعه نمایش «آموزش اخلاق از طریق هنر» نمایشنامه نمایشنامه کارمن نمایشگاه تجاری کانتون نمایشگاه دکوننیک نمایشگاه هنری تهران 78 نماینده خلق فلسطین نماینده کنسرسیوم نمایندگان دائمی نهضت آزادی نهضت آزادی ایران نهضت آزادی ملی ایران نهضت اسلامی نهضت صلح نهضت فراماسونری در ایران نهضت مقاومت ملی نورتروپ نورثروپ نورثوست نوع حکومت جمهوری ایران نویسندگان نویسندگی پویا نژاد هولستایر فربربان نگرانی های امنیتی نیروهای امنیتی نیروهای نظامی نیروهای چپ گرا نیروی هسته ای نیروی هوایی نیروی هیدروالکتریک و منابع حرارتی نیوبیوم آهن دار و منگنز نیوترالیسم نیوزدی نیکل هاسکی هدف ژئواستراتژیکشان (جغرافیائی استراتژیک) هروئین هروت هلسینکی همسر آمریکایی همه پرسی ها هواپیماربایی هولوکوست (همه سوزی) هژمونی هیأت مستشاری نظامی آمریکا هیدروکربن و «درود بر انقلاب» و شرکت هاروستد و گلف واتوماندری واتیکان واسطه ها و دلالان اعمال نفوذ والتز والیبال وامها واکسیناسیون وبا وسایل آموزشی و سوادآموزی. وستینگهاوس وضعیت ایران ولایت فقیه وی کون VEE COONE ویته وین ویزا ویزاهای آمریکایی ویزاهای غیر مهاجرتی ویزای NIV ویزای غیر مهاجرتی از ایران ویزای مهاجرتی ویزای پاکستانی ویپکی پارازیت اندازی و فریب «سونار»های دشمن پارتکس پاسخ آری یا نه پاسداران انقلاب پاسپورت آمریکایی پاسپورت برزیلی پاسپورت دیپلماتیک پاسپورت های ماکائو و لبنانی پاسپورت پرتغالی پان آمریکن پان اوشن پان ایرانیست پان عربی پان عربیسم پان کردی پانل های بتنی پترو ویتنام پترو پرو پتروسی پتروشیمی پترولیوم اینترنشنال پترومین پتروناس پراودا پراگماتیزم پراگماتیسم پرتامینا پرداخت غرامت پرشتانیستان پرواز پرواز آپولوی 11 پرولتاریای ترکیه پروم پروم پترول رومانی پرونده های 26 پرونده‌های پلیس پروژه IBEX پروژه Landsato پروژه آبی یا سیرتا و توربین های پارانا مدیو پروژه آیبکس پروژه های ویژه ماوراء بحار پروژه های پتروشیمی و آلومینیم پروژه هیدروالکتریک او را (Urra) پرچم افغانستان پرچم ایران پست های دیپلماتیک اروپایی پشتو پلمیرها و مواد پلاستیک پلیس پنبه پهلوی پورتوریکو پولکا پوگروم (قتل عام) پی. ال. پی.ال. پیراهن سیاه پیش نویس قانون اساسی پیمان (کمپ دیوید پیک نیک چاقویی «بدون تیغ» چاه آرتزین چاه نفتی قرن العلم چاه های نفتی چاوک چاینیز چریکهای فدایی خلق چند ملیتی چپگرا و ضد صهیونیست و ظاهرا ضد آمریکایی چپگرایان ژاندارمری ژاندارمری ایران در فارس ژاپنی کادرهای لجستیکی کاراکاس کاربن های رمزنویسی کارتلها کارخانه آجر نسوز کارخانه ایران ناسیونال کارخانه تراکتورسازی رومانی کارخانه تلویزیون سازی کارخانه تولید اسید سولفویک کارخانه تولید روغن نباتی کارخانه تولید لامپ های برقی کارخانه تولید موتورهای جت توربینی کارخانه تولید ژنراتور کارخانه تولید گلیسرین کارخانه تیتانیم کارخانه دوچرخه سازی کارخانه ذوب آهن کارخانه ذوب آهن و خط لوله گاز کارخانه ذوب آهن و پتروشیمی کارخانه روغن نباتی کارخانه ریخته گری فولاد کارخانه سرامیک کارخانه سیمان کارخانه شیشه سازی کارخانه شیلات کارخانه صابون کارخانه فورد کارخانه قند کارخانه ماشین سازی کارخانه محلی «پپسی کولا» کارخانه موتور دیزل کارخانه مونتاژ تراکتور کارخانه مونتاژ موتور سیکلت کارخانه نخ ریسی کارخانه نساجی کارخانه نساجی الیاف پلی استر چینی کارخانه نمک و آب زدایی نفتی کارخانه های تولید تراکتور و ماشین آلات کارخانه های فولاد و آلومینیوم کارخانه های چرمسازی کارخانه پتروشیمی کارخانه کفش سازی کارخانه کنسرو سبزیجات کارخانه کنسروسازی کاردیوواسکولار (CARDIOVASCULAR) کارنامه رأی کارنامه مدرسه ای کارنامه نظامی کارچاق کن کارکنان خارجی کارگران دولتی تنباکو و کارخانجات سیمان کاساندرا: غیب گوی شوم کاغذسازی کالای پان امریکن (انتفاعی) کالتکس کانال بوروکراسی کانال های فست اکت کاپیتالیسم کاپیتولاسیون کاکائو کبالت کتاب Lirow et le pacte orientale کتاب «برگزیدگان سیاسی ایران» کتاب «نهج البلاغه» کتاب «چشم هایش» کتاب الیکوهن جاسوس دمشق به زبان فرانسه کتاب انتقام گیرندگان کتاب بازوی درازتر اسرائیل کتاب تیم ضربتی کتاب جاسوس شامپاین کتاب جاسوسان در ارض موعود کتاب جاسوسی از اسرائیل کتاب جنگ پنهانی کتاب جنگجویان خاموش کتاب خانه واقع در خیابان گاریبالدی دستگیری آدولف آیشمن کتاب دستگیری آدولف آیشمن کتاب رائین کتاب سال دولت اسرائیل کتاب سالنامه اشخاص و رجال در اسرائیل کتاب سقوط شرف کتاب سکوت در هم شکسته٬ کتاب آیشمن در اورشلیم کتاب شکست ها در برآوردهای اطلاعاتی کشور کتاب مامور ما در دمشق کتاب هویت های اشخاص «WHO IS WHO» کتاب پیروزی های مکرر سیستم جاسوسی اسرائیل کتاب کورش کبیر کتابخانه ها کردستان ایران کردها کردهای ترکیه کردی کردی و ترکی کسب مجوز (LICENSING) کشاورزی کلاس های زبان IAS کلاس های زبان انگلیسی کلمبو کمونیزم کمونیست کمونیست تیتوئیست کمونیست ها کمونیستها کمونیستهای ایران کمونیستی و ناسیونالیستی ترکی کمونیسم کمونیسم در ایران کمپانی انو کمک فنی در تئوری و عمل (1966) کمیته صلح کمیته فرعی هامیلتون کنست کنست موشه شاهال کنستانتره کنسرت پیانو کنسرسیوم کنسرسیوم آلمانی کنسرواتوار موزیک تهران کنفرانس 1956 کنفرانس CIEC کنفرانس CSCE مادرید کنفرانس NAFSA کنفرانس UNCSTAD کنفرانس اسلامی کنفرانس اسلامی فاس کنفرانس امور دریا کنفرانس اوپک کنفرانس باندونگ کنفرانس باندونگ 1955 کنفرانس بین المللی زنان در تهران کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل (UNCTAD) کنفرانس توکیو کنفرانس جهانی مبارزه با نژادپرستی و تبعیض نژادی کنفرانس جیده کنفرانس سنتو در تهران کنفرانس طائف کنفرانس غیر متعهدها کنفرانس ملل متحد کنفرانس همکاری های اقتصادی بین المللی (CIEC) کنفرانس کشورهای «غیر متعهد» کنفرانس گوادلوپ کنفرانس یونسکو (ECAFE) کنوانسیون وین کنوانسیون ژنو کنگره اتحادیه پستی اعراب کنگره جهانی بهداشت کنگره فیندلی کنگره هاید کود نیتراته کودتای رضاخان کورمانجی کوره های ذوب کوره های کک سازی کونوکو کوکائین کی بی سی K.B.C کیو. آر. میستیک کیو. آر.کابل گاز گاز طبیعی مایع (NGL) گاز محلول گاز«سوخت ایده آل» گتو (محاصره اقلیتها) گدکو گذرنامه آمریکایی گذرنامه آمریکایی یزدی گذرنامه دیپلماتیک گردهمایی UNCTAD گرفتن ویزای توریستی گرومن گروه الفتح گروه دندانپزشکی داوطلب گروه فرقان گروه فیلیپینی گروه منصور گروه هروت گروه پل پت گروه پیشرو ملی گروه کلمبو گریس صنعتی گرینویچ گلف اویل کمپانی گندم گواهی AMST گوشت های منجمد بلغاری یانکی یمینوکو ینانگ یانگ یونسکو یک بطر ویسکی یک جلسه PRC یک کارخانه کفش سازی ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران