در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

تحلیل عملکرد ایران در گروگان گیری

موضوع سند

متن سند

یادداشت دستنویس مسئولدفتر رئیسجمهور (جردن) برای رئیسجمهور کارتر[1]

بدون تاریخ

من تلاش میکنم تا گزارش را به چند بخش تقسیم کنم:

1.    ملاقات با آقای «ص»

2.    روابط آینده با ایران

3.    گزارش دربارۀ سناریو و اجرا

4.    پیشنویس بیانیه

5.    مقصد ما چه نقطهای است؟

ملاقات با آقای «ص»:

قبل‌از جلسه، من تقاضا کردم که رابطین فرانسوی با من دیداری داشته باشند تا درمورد نوع برخورد با آقای «ص» گفت‌وگو کنیم. ما چند ساعت در این رابطه بحث کردیم. پیشنهاد مشترک آن‌ها این بود که من باید درخواست برگزاری چنین جلسهای را فرصتی برای آقای «ص»، برای انتقال مستقیم افکار و احساسات امام به رئیسجمهور نشان دهم. او گفت که تصور آقای «ص» این است که کارتر معنای انقلاب آن‌ها را درک نمیکند و اینکه جلسه با من، راهی برای نفوذ به «دیوار مردم» است که دلیل سیاست آمریکا در طول سی سال گذشته بوده است. در مقابل، آن‌ها به من توصیه کردند که ازطریق این فرد، حسی از درک و خواست برای وجود روابط بهتر را به امام منتقل کنم.

من نامهای را که رئیسجمهور برایم نوشته بود و حاوی تأیید سناریو بود، نشان دادم[2] و گفتم که این نامه کمک شایانی به ما دررابطه‌با بنیصدر و آقای «ص» خواهد کرد؛ چراکه اگر آزادی پیش‌از موعد گروگانها مطلوب و معقول باشد، میتواند به‌عنوان یک قول مکتوب برای پایبندی به سناریو قلمداد گردد.

من حدوداً دیداری سهونیم‌ساعته با آقای «ص» داشتم و در جریان این ملاقات، شام نیز صرف شد. گفت‌وگو ابتدا با تعارفها و بگوبخند آغاز شد. من به‌شوخی گفتم که او در ایالات متحده از والتر کرونکیت[3] مشهورتر است. او خندید و در پاسخ گفت که اگرچه شهرت دارد، ولی نتوانسته به موفقیتی برسد. «شرایط شما برعکس است آقای جردن. شما هرگز دارای شهرت نیستید، ولی همه میدانند که در هر تصمیمی به رئیسجمهور مشورت و راهنمایی میدهید».

من با او راحت بودم. به او گفتم که بسیار از این ملاقات خرسند هستم و از خطری که به جان خریده است، آگاهی دارم.

او گفت: «اگر کمونیستها در ایران از این جلسه باخبر شوند، من دستکم شغل و جایگاه و احتمالاً جانم را ازدست خواهم داد».

به او گفتم علیرغم وجود مشکلات بزرگ بین دو کشور، مهم است که نگاهمان به آینده باشد تا بتوان مشخص کرد که ایران و ایالات متحده چگونه و چه زمانی میتوانند روابط جدید را براساس «واقعیات جدید» ایران و درکی بهتر از گذشته بنا کنند.

من به او گفتم بسیار برای من و رئیس‌جمهور کارتر، کمککننده است که درک بهتری از منشأ انقلاب و شرایط کنونی داشته باشیم. همچنین توضیح دادم که ما خواهان رسیدن به آگاهی کامل از شرایط هستیم، اما درک روشنی از دیدگاه آن‌ها دربارۀ روابط ایران ـ آمریکا در بستری تاریخی نداریم.

آقای «ص» در پاسخ گفت: «آقای جردن، هرآنچه من در طول سه ماه و نیز سه روز گذشته (سفرش به یونان، ایتالیا و فرانسه) شنیدهام، گروگانهای آمریکایی است. من دریافتم که گروگانگرفتن اتباع آمریکا هم یک اشتباه برای ایران و هم نقض قوانین بینالمللی بوده است، ولی ترس اصلی مردم من این است که هیچکس اهتمام ندارد تا شرایطی را که منجر به این اقدام شده است بررسی کند. من میدانم که گروگانها دغدغۀ شخصی مهمی برای شما و کشورتان هستند، ولی خواست شما برای درک انقلاب و دعاوی ما نشانهای بسیار امیدبخش برای من بود و من این موضوع را به امام منتقل خواهم کرد.»

او سپس به تشویق من، نگاه اجمالی 45دقیقهای به تاریخ روابط ایران ـ آمریکا انداخت. او اظهاراتش را به سه بازۀ زمانی تقسیم کرد: ۱۹۰۰ تا ۱953 و 1953 تا 1978 و از زمان رسیدن خمینی به تهران تا امروز.

اگرچه نکاتی که او مطرح کرد متنوع و یا مفرح بودند، ولی تکرار اتهامات قابل‌پیشبینی بود. من از شور اظهاراتش و نیز بیریایی آن‌ها دربارۀ «انقلاب» و «امام» شگفتزده شدم. تعهد او به امام فراتر از وفاداری است و نزدیک به یک تکریم عرفانی است که من به‌سختی میتوانم آن را درک کنم. امکان ندارد که این حس واقعی باشد.

او در ذکر شکایات و دعاوی ایران بدرفتار یا اتهامزننده نبود، ولی با حسی از ناراحتی و پشیمانی اظهار داشت که مسائل بین ایران و آمریکا شرایط خوبی ندارد.

من در مقطعی از گفت‌وگو پرسیدم: «ارزیابی شما از رئیسجمهور کارتر چیست؟ آیا شما او را در راستای سنت رؤسای جمهور آمریکا مبنی‌بر اشتیاق برای مداخله در امور سایر کشورها میبینید؟» او در پاسخ گفت: «به نظر من، رئیسجمهور کارتر یک مرد نیک و دارای حسن‌نیت است که درکی از تاریخ یا انقلاب ما ندارد. فرستادن شما ازسوی او به این جلسه، اولین نشانه از این است که او خواهان آگاهی و درک است».

من در ادامه توضیحاتی را ارائه کردم. در ابتدا گفتم که رئیسجمهور، اولین رئیسجمهور آمریکا در یک نسل است که هم از نفوذ ما در جهان آگاه است و هم با محدودیتهای کشور آشناست. من گفتم که او بیشک یک «مداخلهگر» نبوده است و در جریان انقلاب و نیز پس‌از تسخیر سفارت، با مداخله و اقدام نظامی مخالفت کرده است. سپس توضیح دادم که افراد زیادی در داخل و خارج از دولت، خواهان اقدام یکجانبه ازسوی رئیسجمهور در اواخر 1978 و اوایل 1979 بودند، اقدامی که تقاضا از شاه برای «سرکوب» تا مداخلۀ نظامی مستقیم آمریکا را شامل میشد.

من به او گفتم: «در زمان تسخیر سفارت، افکارعمومی خواستار واکنش شدید بود؛ ازجمله اقدام نظامی تنبیهی؛ ولی شما حسی از خویشتنداری را شکل دادید و حفظ کردید.»

او تصدیق کرد که سخنان من قابل‌قبول است و اضافه کرد همانگونه که تحریمها نتیجهای نداشتهاند، نتیجۀ هر اقدام نظامی یا محاصره مرگ شهروندان ما خواهد بود.

او سپس توضیح داد: «اجازه بدهید دربارۀ گروگانها صحبت کنیم و من تمایل دارم بیشتر درمورد آن‌ها سخن بگویم.»

در ادامه او گفت: «رئیسجمهور کارتر، خواهان آزادی گروگانهاست تا بدین‌وسیله در انتخابات دوباره پیروز شود. من خواهان آزادی آن‌ها هستم تا کشور تمام توجه و خشم خود را به‌سمت شوروی نشانه برود.»

پس‌از آن، او اظهارنظرهایی فلسفی دربارۀ ایالات متحده و شوروی مطرح کرد. «درحالی‌که شما از یک کشور دارای ارزشهایی مشخص و یک نظام دموکراتیک برای مردم بهرهمند هستید، شوروی درزمینۀ تبلیغ و ترویج ایدئولوژی خود بهتر کار میکند. من با کمونیسم مخالف هستم؛ زیرا ایدئولوژی است که مبنای اخلاقی ندارد، ولی اصل عمده برای ایران این است که ما گروگان آمریکا یا شوروی نخواهیم بود. اگر من در راه مبارزه برای کشورم کشته شوم، اهمیتی نمیدهم که آن گلوله متعلق به کمونیستها است یا کاپیتالیستها، در هر صورت من مردهام». توضیحات بیشتر در این رابطه را به‌صورت حضوری ارائه خواهم کرد.

سپس ما بحث از یک سناریو برای آزادی گروگانها را آغاز کردیم.

نکتۀ اول: به‌صورت حضوری توضیح خواهم داد.[4]

نکتۀ دوم: او معتقد است که اگر ما سناریو را دنبال کنیم، گروگانها ظرف دوسه هفته آزاد خواهند شد. توضیحات بیشتر در این باره را بعد ارائه خواهم کرد.

نکتۀ سوم: او به‌صورت مفصل تمامی کارها و هماهنگی‌‌هایی را که با بنیصدر، امام و شورای انقلاب باید برای آزادی گروگانها انجام بدهد، تشریح کرد.

نکتۀ چهارم: او «ایمان کامل» به رابطین فرانسوی ما دارد. آن‌ها ازسوی او در این رابطه «وکالت» دارند، اگرچه با نفوذ و تأثیرگذاری بیش از حد خود، مخالفت خواهند کرد.

نکتۀ پنجم: او مدعی است که همۀ پنجاه گروگان زنده هستند. من از او به‌طور خاص دربارۀ آقای «م»[5] سؤال کردم. او مدعی شد که اطلاعاتی دربارۀ این شخص ندارد، ولی گفت: «همه زنده هستند.» توضیحات بیشتر در این رابطه را به‌صورت حضوری ارائه خواهم کرد.

نکتۀ ششم: ما مفصل دربارۀ آزادی گروگانها صحبت کردیم. او گفت که به همراه بنیصدر «برنامهای» دارند که عملی است، ولی شاید نیازمند مشارکت شخص امام نیز باشد. من به او گفتم که شایعاتی دربارۀ خودکشی توافقی دانشجوها شنیدهام که بسیار من را نگران کرده است. سپس از او پرسیدم که آیا اطلاعی از اینگونه شایعات و برنامهها دارد که وی در پاسخ خندید و گفت: «آقای جردن، نگران نباشید. ما همۀ اتباع شما را از آنجا سالم خارج خواهیم کرد. ما بیشتر از آنچه شما تصور میکنید، در سفارت دوست و همراه داریم.»

من از او درخواست کردم تا بیشتر توضیح بدهد، ولی حاضر نشد تا جزئیات بیشتری را مطرح کند.

من نامه را به او دادم (همانی که او از من خواسته بود تا به بورگه بسپارم) و بر آزادی سریع گروگانها تأکید کردم. او گفت: «به تهران بازمیگردد، به دیدار امام میرود و تلاشی مضاعف را پی میگیرد.» ولی واقعبینانهتر این است که به‌جای امید برای مختلساختن برنامۀ توافقشده، برای تسریع آن تلاش شود. او گفت اگر آن‌ها تصمیم به آزادی پیش‌از موعد گروگانها بگیرند، قول مکتوب رئیسجمهور کارتر «نیاز» خواهد بود. او گفت: «به رئیسجمهور کارتر بگویید که من تمام سعیم را به کار خواهم بست.»

روابط آینده با ایالات متحده

همانگونه که دستور داده بودید، من موضوع روابط کشور، فراتر از بحران کنونی را مطرح کردم. من به او گفتم که ما مشتاق ایجاد روابط جدید هستیم، ولی تحول و پیشرفت این روابط به میزان زیادی به نگرش و رفتار ایران وابسته است. همچنین اشاره کردم که پس‌از آزادی گروگانها، میتوانیم فوری مشکلاتی همچون آزادسازی داراییهای مسدودشده را حل‌وفصل کنیم؛ ولی مسئله این است که او چه نوع رابطهای را پیشبینی میکند و این رابطه به چه سرعتی توسعه مییابد.

او در پاسخ گفت که خودش امام را قانع میکند تا روابط دیپلماتیک با آمریکا را قطع نکند. براساس دیدگاه وی، قطع رابطه بسیار آسان است، ولی برقراری دوبارۀ آن بسیار دشوار خواهد بود. او در این رابطه، کوبا را مثال زد.

او در ادامه توضیح داد که امیدوار است ظرف شش تا نه ماه پس‌از آزادی گروگانها، گروهی کوچک از دیپلماتهای آمریکایی بتوانند به ایران بازگردند. من در این قسمت خاطرنشان کردم که تصمیم اعزام این افراد ازطرف ما به ایران، با توجه به بحران کنونی، بسیار دشوار خواهد بود. او گفت که به این مسئله واقف است، ولی حضور سیاسی ما برای مقابله با فعالیتهای شوروی ضروری است. او همچنین از اشتیاقش برای استفاده از بهانۀ حضوری دیپلماتیک بسیار محدود آمریکا برای کوچککردن سفارت شوروی گفت.

او تقریباً به‌شکلی ویژه از روابط آتی در بستر حضور آمریکا در ایران، به‌عنوان نیرویی توازنبخش در برابر شوروی، سخن گفت. در برخی مقاطع، من به او (در قالب یک گزارش)، خلاصهای از تراکم و افزایش تحرکات شوروی در مرزهای شمال غربی ایران ارائه کردم. او بسیار از این اطلاعات خوش‌حال شد و گفت: «متن این گزارش را در جلسۀ آتی شورای انقلاب نشان میدهم و به همه میگویم که آمادۀ سلطۀ شوروی بر ایران باشند.»

من تقریباً به تمامی نکاتی که در متن آمادهشده توسط هال بیان شده بود، اشاره کردم.[6] گزارش شفاهی در این رابطه را بعد ارائه خواهم کرد.

در جمعبندی باید بگویم که نگرش آقای «ص» در گفت‌وگو با من دربارۀ روابط آتی ایران ـ آمریکا اینگونه است که آن‌ها درحال‌حاضر، قدرت انقلاب را به ایالات متحده اثبات کردهاند و اینکه مشتاق هستند درسی به شوروی بدهند. او اشاره کرد که سفیر شوروی به‌تازگی از او دربارۀ اظهارات ضد شوروی گلایه کرده است، ولی او به سفیر گفته است: «از من گلایه نکن؛ درحالی‌که شما افغانستان را به سرقت بردهاید و نیروهای خود را در مرزهای ما به صف کردهاید. شما قرار نیست در مرزها با ما بجنگید، بلکه در هر خانه و خیابان این اتفاق میافتد و ما پیروز خواهیم شد.»

پس‌از پایان جلسه، من به یکی از دوستان فرانسوی گفتم که اگرچه بسیار از این ملاقات خرسند هستم، ولی مطمئن نیستم که توانسته باشم روند آزادی گروگانها را پیش برده باشم. او در پاسخ گفت: «شما اشتباه میکنید. اگر او این جلسه را مثبت ارزیابی کرده است، یعنی گفت‌وگوی بالا بیشتر از آنچه تصور میکنید، مفید خواهد بود.»

او دو نقطهنظر جالب را مطرح کرد:

ابتدا گفت که آقای «ص» این دیدار را به‌عنوان «پیروزی روانی» با امام در نظر گرفته است و از آن استفاده میکند. او می‌گوید نزد امام میروم و میگویم: «با یکی از مردان اصلی کارتر دیدار کردم. من آن‌ها را نسبت‌به بدیهای سیاستهای گذشته، متقاعد ساختهام و درمورد انقلاب خودمان به آن‌ها آموزش دادم. شما آمریکاییها را تحقیر کردید.» به قول دوستم این مسئله به آقای «ص»، امتیازی در نزد امام بخشید و همچنین به نرمشدن نگرش ایشان کمک میکند.

دوم، با ایجاد یک رابطۀ «مخفی» با یک مقام آمریکایی، تمایل وی برای پایاندادن به بحران و غرور بزرگش تقویت خواهد شد. همچنین، او یک «تاجر فرش» و عاشق چانهزنی و تجارت است. او اگر می‌خواهد کاری برای شما انجام بدهد، با جزئیات زیاد توضیح می‌دهد که انجام آن چقدر دشوار است سپس سریع‌تر یا بهتر از آنچه پیش‌بینی می‌کنید، آن را انجام خواهد داد.

امیدوار هستم که این موضوع دررابطه‌با آزادی گروگانها درست باشد؛ زیرا او همۀ مشکلات را با جزئیات برای من تشریح کرد و همچنین اضافه کرد که «تنها من میتوانم این مسئله را حل کنم». خواهیم دید.

آخرین چیزی که به من گفت این بود:

«لطفاً به رئیسجمهور کارتر بگویید که من از اعزام شما برای حضور در این جلسه، قدردانی میکنم. من رفتار، دوستی و تمایل شما برای برقراری رابطۀ جدید را به امام گزارش خواهم کرد.

همچنین به رئیس‌جمهور کارتر بگویید که امیدوار هستم که درک کند چیزهایی که من بشخصه درمورد او گفته‌ام یا به‌دلیل ناامیدی از ایالات متحده بود و یا برای اهداف سیاسی داخلی گفته شده است. امیدوارم که او این مسئله را درک کند.

به کارتر بگویید قدرت و موفقیت انقلاب، متحد بهتری نسبت‌به شاه در برابر تجاوزات شوروی سابق است. درنهایت نیز بگویید که به تهران برمیگردم و برای آزادی سریع گروگانها تلاشی مضاعف به خرج خواهم داد.»

نتیجهگیری

در بهترین حالت، آقای «ص» یک انقلابی عمیقاً متعهد است که پایبند به تلاش برای بقای آن و نیز تمامیت و استقلال ایران است. او روح وسیعی دارد، اما ارادتش به امام صادقانه است.

تعهد او به انقلاب، تهدید شوروی را به دغدغۀ سیاسی غالب زندگی وی تبدیل کرده است.

در بدترین حالت، آقای «ص» یک فرد حیلهگر و منحرف است که تنها منبع قدرتش امام است. اکنون که سلامت امام محل تردید است، او به فعالیت‌های متعددی (مذاکره در موضوع گروگان‌گیری، اظهارات ضد شوروی و...) مشغول است و آن‌ها را در راستای منافع شخصی خود میداند.

حقیقت درمورد آقای «ص» احتمالاً جایی در این بین قرار گرفته است، ولی در هر صورت، ما باید از نگرشهای کنونی او به نفع خود استفاده کنیم.

گزارش درمورد سناریو و اجرا

پس‌از چهار ساعت از خواب بیدار شدم تا جلسهای کوتاه برای بررسی سناریو با دوستان فرانسوی داشته باشم.

این سختترین اما درعین‌حال صادقانهترین و احتمالاً موفقترین جلسهای است که تا به امروز داشتهایم. من جلسه را با بیان این نکته آغاز کردم که در طول هفته، به‌شکلی فزاینده، نگران برخی از ادعاهای بنیصدر شده بودم که رئیس‌جمهور کارتر باید «عذرخواهی کند»، «اشتباهات گذشته را بپذیرد» و وارد مرحلۀ «انتقاد از خود» شود.

من گفتم که ما آمادهایم تا به آنچه آخر هفتۀ گذشته در سوئیس وعده دادهایم، عمل کنیم؛[7] نه بیشتر و نه کمتر. من به آن‌ها گفتم رئیسجمهور کارتر، بشخصه اجازه داده است که بیانیهاش را با نکاتی که قصد بیان آن‌ها را دارد تکمیل کنیم، اما اضافه کردم که هیچ‌کس نباید دربارۀ آنچه خواهیم گفت یا نخواهیم گفت، گمانهزنی کند. من گفتم که رئیسجمهور بنیصدر باید بداند که ما «عذرخواهی نمی‌کنیم»، «به اشتباهات اذعان نمیکنیم» و اقدامات دیگری را که نقض اصول می‌دانیم، انجام نخواهیم داد. من به دوستان فرانسوی گفتم که اظهارات خصوصی بنیصدر را مبنی‌بر اینکه تمایلی به «تحقیر ما» ندارد، جدی گرفتهایم. همچنین برای آن‌ها توضیح دادم اینکه ما مطالبی را به‌صورت عمومی بگوییم، تحقیرآمیز بوده است و رئیس‌جمهور کارتر چنین مسائلی را نخواهد گفت.

من به آن‌ها گفتم که ما به فکر گروگانها هستیم، ولی عزت کشورمان مهمتر است و اینکه گروگان‌ها می‌توانند دو یا ده ماه دیگر در ایران بمانند تا اینکه ما با سناریوی «عذرخواهی» یا اعتراف به «گناه» موافقت کنیم.

دوستان فرانسوی ما استدلال کردند که بنیصدر ضمن تأیید این سناریو، با ادعای عذرخواهی آمریکا، مشکل بزرگی برای خود و درنتیجه برای همۀ ما ایجاد کرده است. آن‌ها اظهار اطمینان کردند که او قبل‌از اقدام برای آزادی گروگانها، از آنچه در بیانیۀ ایالات متحده آمده باخبر است. همۀ ما موافق بودیم که تبادل دیدگاهها ازقبل، ایدۀ بدی بود، همان‌طور که طرح اظهارات آتی نزد والدهایم نیز کار درستی نبود. یک مصالحۀ احتمالی، توافقی غیررسمی خواهد بود که به‌موجب آن، دوستان فرانسوی ما به‌شکلی غیررسمی بیانیه‌های پیشنهادی هر طرف را بررسی میکنند تا از انطباق آن با اصول توافقشده در برن اطمینان حاصل شود.



[1]Carter Library, Office of the Chief of Staff, Jordan’s Confidential Files, Box 34, Iran 3/80.

سرّی. جردن این گزارش را در هواپیما هنگام بازگشت از پاریس به واشنگتن و متعاقب جلسهای که با «آقای ص»، صادق قطبزاده داشت، نوشت. ویراستار متن را از دستنوشتۀ جردن بازنویسی کرده است. براساس کتاب خاطرات روزانۀ کارتر، او پس‌از بازگشت جردن، با ونس و جردن در روز 17 فوریه از ساعت 7:40 تا 8:25 شب دیدار کرد.

[2]. کارتر در نامۀ 15 فوریه به جردن نوشت: «اگر هر زمانی دولت ایران تمایل داشته باشد تا گروگانهای آمریکایی را پیش‌از موعدی که در توافق مقرر شده است آزاد کند، من بشخصه به دولت ایران اطمینان میدهم که ایالات متحده به تمامی مواد برنامۀ توافقشده پایبند خواهد بود.»

Carter Library, Office of the Chief of Staff, Jordan’s Confidential Files, Box 34, Iran 2/80.

[3]. Walter Cronkite

[4]. جردن در جریان بازگوکردن جلسه، اینگونه نوشت که راهحلی که ازسوی قطبزاده برای ایالات متحده مطرح شده است، «کشتن شاه» است.

Jordan, Crisis, p162–168.

[5]. احتمالاً گروگانی به نام مایکل مترینکو منظور است.

[6]. متن آمادهشده توسط ساندرز بر علاقۀ آمریکا به استقلال و تمامیت ارضی ایران در برابر سلطۀ شوروی، تجزیه یا سلطۀ آمریکا تأکید میکند؛ تصریح دارد که ایالات متحده «به یک ایران کاملاً مستقل احترام گذاشته است» و خواستار ایجاد روابط خوب با این کشور است؛ با تشکیل کمیسیون تحقیق موافق است؛ از هرگونه اقدام حقوقی ایران در دادگاههای آمریکا، حمایت میکند؛ از رفع مسدودی داراییهای ایران پس‌از آزادی گروگانها حمایت میکند؛ قول میدهد که با ایران درزمینۀ حل مشکلات راهبردی منطقهای، همکاری میکند و خواستار این است که همۀ 53 گروگان، در یک زمان آزاد شوند. ساندرز همچنین تقاضا داشت که سناریو بیشتر اصلاح شود.

“Points to Cover” , February 25; Carter Library, Office of the Chief of Staff, Jordan’s Confidential Files, Box 1.

[7]. نک: سند 180.

منبع: - جلد - - صفحه
تصاویر سند
سند قبلی سند بعدی
(Bellevue Hotel) (Giza) (Harvard Divinity School) (Princeton University) (Rutgers University) Ankara Arabian Sea Arlington National Cemetery Azerbaijan Democratic Republic Azores Bahamas Belgrade Brewster Cam Ranh Bay Camp David Chicago Colorado Dacca Demirel Dominica Dulles Eastern Desert Eastern Europe Eastern Province Ellipse Frankfurt Georgia Hofburg Palace Homestead AFB Hunter Army Air Base Islamic Revolutionary Organization in the Arabian Peninsula Kansas LaGuardia Airfield Lackland Air Force Base Lafayette Park Laos Madrid Maine Manley Maryland Masirah Massachusetts Massachusetts Avenue Mauritania Mildenhall Monaco Murmansk National Council of Churches Near East and South Asia Division New Hampshire Nicaragua Oklahoma Panama City Peking Quai d’Orsay Saharan Democratic Arab Republic San Antonio Sheikh Osman Naqshahandi South America Strait of Tiran Strasbourg Texas Tonga Transcaucasus Tricastin Tripoli U.S. Pacific Command Vladivostok Wadi Kena West Germany Western Europe Wiesbaden Wilford Hall Hospital Wisconsin «کوچه بیژن» آبادان آتن آذربایجان آرامستان ملّی آرلینگتون آرژانتین آزور آفریقای ­جنوبی آفریقای ­شمالی آفریقای جنوبی آفریقای ‌جنوبی آفریقای‌ جنوبی آفریقای‌جنوبی آلاسکا آلمان آلمان غربی آلمان­ غربی آلمان‌شرقی آلمان‌غربی آمریکا آمریکای جنوبی آمریکای شمالی آمریکای­ شمالی آمریکای‌شمالی آمریکای‌لاتین آمریکای‌مرکزی آنکارا آنگولا ابوموسی اتحاد جماهیر شوروی اتحادیه جماهیر شوروی اتریش اتیوپی اردن ارومیه اروپا اروپای شرقی اروپای غربی اروپای‌شرقی اروپای‌غربی استانبول استراسبورگ استرالیا اسرائیل اسلام ­آباد اسلام­ آباد اسلام‌آباد اسوان مصر اسپانیا اسکله اورسی اشمیت اصفهان افغانستان اقیانوس ­آرام اقیانوس آرام اقیانوس هند الجزایر الجزیره امارات امارت متحده عربی انتبه انگلستان اوتاوا اورشلیم اوکلاهاما اوکیناوا ای­سی ایالات متحده ایالات متحده آمریکا ایالت شرقی ایتالیا ایران ایرلند ایسلند بازار تبریز بازار تهران بالتیمور بالتیک بانک ­های آمریکا بانک‌های سوئیس باهاما باکو بحرین برزیل برلین برن برن (Bern) برنیس بروکسل بریتانیا بریتانیای کبیر بصره بغداد بلوار تخت جمشید بلوچستان بلوک شرق بلژیک بلگراد بن بنادر ایران بنادر شوروی بنادر مورمانسک بنادر نفتی ایران بندر بصره بندر خلیج‌فارس بندر خمینی بندر شاپور بندرعباس بنگلادش بوشهر بولیوی بُن بیروت بیمارستان آمریکا در پاناما بیمارستان ویلفورد هال بیمارستان کورنل نیویورک بیمارستان گورگانس بیمارستان­ های گورگاس تأسیسات آرامکو تایلند تایوان تبریز ترمینال‌های نفتی خلیج فارس ترکستان ترکیه تفلیس تنب بزرگ تنب بزرگ و کوچک تنگه تیران تنگه هرمز تهران تونس تونگا تگزاس جامایکا جدّه جزایر جزایر آزور جزایر ابوموسی و تنب­ ها جزایر تنب کوچک جزایر کوچک ابوموسی و تنب‌های نزدیک دهانۀ خلیج‌فارس جزیره جزیره خارک جزیره خارگ جزیره دیه‌گو گارسیا جزیره مصیره جزیره کنتادورا جزیرۀ خارک جمهوری اسلامی ایران جمهوری دموکراتیک آذربایجان جمهوری دموکراتیک عربی صحرا جمهوری فدرال آلمان جنوب ­غرب آسیا جنوب آسیا جنوب ایران جنوب عراق جنوب­ غرب آسیا جنوب­ غرب تهران جنوب‌شرق ایران جنوب‌غرب آسیا جنوب‌غربی آسیا جورجیا جیزه خاور دور خاور نزدیک خاور نزدیک و جنوب آسیا خاورمیانه خاورنزدیک خرمشهر خرّمشهر خلیج خلیج خوک‌ها خلیج سبیک خلیج فارس خلیج کام ران خلیج‌فارس خوزستان خیابان ماساچوست خیابان­ های تهران دادگاه پاناما دالاس دالاک (Dalak) دانشکده الهیات هاروارد دانشگاه تهران دانشگاه راتگرز دانشگاه پرینستون دانمارک داکا دریای خزر دریای سیاه دریای عرب دریای عربی دریای مدیترانه دمشق دمیرل دوشان تپّه دومینیکا دیگو گارسیا رشته کوه ­های زاگرس رضائیه رم رودزیا روسیه رومانی رُم ریاض زامبیا زامبیان زاهدان زندان سان­تای زوریخ (Zurich) سادات سانفرانسیسکو سانفرانسیکو سریلانکا سفارت آمریکا سفارت آمریکا در اسلام ­آباد سفارت آمریکا در تهران سفارت آمریکا در طرابلس سفارت آمریکا در کویت سفارت ایالات متحده سفارت ایالات متحده در ایران سفارت ایالات متحده در تهران سفارت ایران در واشنگتن سفارت بریتانیا سفارت بریتانیا در ایالات متحده سفارت بریتانیا در تهران سفارت بریتانیا در واشنگتن سفارت سوئیس در تهران سفارت شوروی در واشنگتن سفارت کانادا در تهران سمنان سن آنتونیو سوئد سوئیس سوریه سومالی سکّوهای نفتی جزیره خارک شبه جزیره عربستان سعودی شبه­ جزیره عربستان شبه‌جزیره عربستان شرق آسیا شرق مدیترانه شرق­ دور شطّ‌ العرب شط‌ العرب شمال ایران شمال تهران شنیانگ (Shenyang) شوروی شوروی‌ شیلی شیکاگو صحرای اول (Desert One) صحرای شرقی طبس ظهران عدن (Aden) عراق عربستان عربستان سعودی عرشه نیمیتز عرفات علی‌آباد عمان عمّان فرات فرانسه فرانکفورت فرودگاه ­های ایران فرودگاه اسوان فرودگاه انتبه اوگاندا (Uganda) فرودگاه تهران فرودگاه دالس فرودگاه طبس فرودگاه لارناکا (Larnaca) فرودگاه لاگواردیا فرودگاه مهرآباد فرودگاه میلدنهال فرودگاه نیویورک فلسطین فلوریدا فنلاند فورت برگ فیلیپین قاهره قبرس قفقاز جنوبی قفقاز­ جنوبی قفقازجنوبی قم لائوس لاکلند لبنان لندن لندن. لهستان لوگزامبورگ لیبی لیسبون مادرید ماساچوست مانلی مجتمع فلوریت مدیترانه شرقی مدینه مراکش مرزهای شمال‌غربی ایران مریلند مسجد الحرام مسقط مسکو مشهد مصر مصیره منصوریه منظریه مهرآباد موریتانی موزامبیک مومباسا موناکو مکزیک مکّه میادین نفتی خلیج فارس میادین نفتی خوزستان مین نائین ناتو ناحیه کلمبیا نجف نروژ نگلادش نیجر نیجریه نیروگاه هسته‌ای تریکاستین نیمیتز نیواورلئان نیوزلند نیومکزیکو نیوهمپشایر نیویورک نیکاراگوئه هامبورگ هانتر هانوی (Hanoi) هتل بلویو هرات هلند همدان همیلتون جردن هند هندوستان هیوستن هیوستن تگزاس واتیکان وادی قنا واشنگتن ولادی­وستوک ونزوئلا ویتنام ویتنام‌ ویسبادن ویسکانسین وین پادگان سلطان‌آباد پاراگوئه پارک ریاست‌جمهوری پارک لافایت پاریس پالایشگاه آبادان پالایشگاه‌های نفت آبادان پاناما پاناما سیتی پاناماسیتی پاکستان پایگاه دیگو گارسیا پایگاه نظامی فورت برگ (Fort Bragg) پایگاه نیروی هوایی لاکلند پایگاه هوایی ایالات متحده پایگاه هوایی تهران پایگاه هوایی غرب قاهره پایگاه هوایی هومستد پایگاه‌های عربستان سعودی پرتغال پنتاگون پکن پیاتیلا پیتزبرگ چابهار چک چکسلواکی چین ژاپن ژنو ژیسکار کاخ سفید کاخ هفبورگ کاراکاس کاستاریکا کالج‌های آمریکا کانادا کانزاس کربلا کردستان کرمان کره ­شمالی کره شمالی کشورهای اروپایی کشورهای جهان ‌سوم کشورهای جهان­ سوم کشورهای جهان‌سوم کشورهای حاشیه خلیج فارس کشورهای خلیج کشورهای عربی کشورهای غربی کلرادو کلمبیا کمپ دیوید کنتادورا کوبا کویت کُردستان گابن گابون گوآتمالا گوآم گواتمالا گورگاس یزد یمن یونان یوگسلاوی