در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

گزارش تحقیق درباره عملیات نجات

موضوع سند

متن سند

یادداشت برای ثبت[1]

واشنگتن، 12 ژوئن 1980

موضوع:

           جلسه در سازمان سیا با اعضای هیئت اعزامی پنتاگون برای تحقیق دربارۀ عملیات نجات [علامت نشاندهنده سطح طبقهبندی از طبقهبندی خارج نشده است.]

1.       جلسه در اتاق کنفرانس سازمان از ساعت 14:00 تا 15:00 روز سهشنبه 10 ژوئن برگزار شد. حاضرین در جلسه:

‌أ. هیئت اعزامی پنتاگون

-      دریابُد جیمز هالووی[2]، نیروی دریایی ایالات متحده (بازنشسته)، رئیس گروه

-      سپهبد لئوری مانور[3]، نیروی هوایی ایالات متحده (بازنشسته)

-      سپهبد ساموئل ویلسون[4]، ارتش ایالات متحده (بازنشسته)

-      سرلشکر پیوتروسکی[5]، نیروی هوایی ایالات متحده

-      سرلشکر آلفرد گری[6]، سپاه تفنگ‌داران دریایی ایالات متحده[7]

-      سرهنگ داتی[8]، نیروی هوایی ایالات متحده، دستیار هیئت اعزامی پنتاگون

‌ب.      کارمندان سازمان سیا

اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی

-      جان مکماهون[9]

-      [اسم شخص از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      باب ایمز[10]

-      [اسم شخص از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      باب گیتز[11]

-      [اسم شخص از طبقهبندی خارج نشده است.]

2.      اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی جلسه را با توضیحی مختصر دربارۀ فعالیتهای کلی که توسط نهادهای اطلاعاتی برای پشتیبانی از عملیات نجات صورت گرفته است، آغاز کرد. او خاطرنشان کرد که بیشتر جزئیات مسئله را فاکتور گرفته است و اگر هیئت اعزامی پنتاگون سؤال خاصی داشته باشد، پس‌از سخنانش میتوانند مستقیم مطرح نمایند و یا ازطریق ژنرال ویلسون، معاون اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی و جان مکماهون پیگیر آن‌ها باشند. وی سپس پشتیبانی اطلاعاتی را در پنج حوزه دستهبندی کرد:

-      اطلاعات مفید و سازنده

-      آموزش در آمریکا

-      کمک در برنامهریزی و آمادهسازی

-      انجام مأموریت

-      اثر محرمانهبودن [علامت نشاندهندۀ سطح طبقهبندی از طبقهبندی خارج نشده است.]

3.      پس‌از آن، اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی نقش ما در هریک از این عرصهها را به‌شکلی تفصیلی تشریح کرد.

‌أ.      اطلاعات مفید و سازنده

1.       او ابتدا اظهار داشت که تمامی جامعۀ اطلاعاتی در این عملیات مشارکت داشتند (وزارت امور خارجه، آژانس امنیت ملی، سازمان سیا و آژانس اطلاعات دفاعی).

2.      وی تصریح کرد که نیاز اصلی ما بهدست‌آوردن اطلاعات دربارۀ محل نگهداری گروگانها بوده است.

- او در ضمن خاطرنشان کرد که ما اطمینان زیادی داشتیم نسبت به اینکه گروگانها در سفارت حضور دارند.[12] [پنج سطر از طبقهبندی خارج نشده است.] پیش‌از دریافت این اطلاعات غیرمنتظره، ما به‌نسبت مطمئن بودیم که گروگانها در سفارت نگهداری میشوند؛ گرچه همواره تردیدهایی وجود داشت دربارۀ اینکه دقیقاً چه تعداد گروگان در کدام ساختمان نگهداری میشوند، اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی گفت: «نفوذ به سفارت، بسیار دشوار است.»

3.      ما همچنین نیاز داشتیم تا اطلاعاتی دربارۀ محوطۀ سفارت و اطراف آن به دست آوریم.

-      بسیار خوب عمل کردیم. [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [شش سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.] ما توانستیم جزئیات زیادی از نقشه و شرایط سفارت، سالن جلسات و سایر مناطق موردنظر را در اختیار طراحان عملیات قرار بدهیم.

4.      پشتیبانی آژانس امنیت ملی

-      او از تلاشهای سازندۀ آژانس امنیت ملی در گردآوری اطلاعات لازم دربارۀ شبکههای ارتباطاتی و راداری ایران گفت.

-      [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [سهونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

5.      سازمان سیا و آژانس اطلاعات دفاعی

-      او در ادامه توضیح داد که اطلاعات، تحلیل و گزارشهای زیادی دربارۀ وضعیت ارتش ایران به دست آمده بود.

-      یک نتیجهگیری کلی و البته بسیار سودمند، حاکی از این بود که ارتش در شرایط آمادگی مؤثر و بالا قرار ندارد؛ به‌ویژه برای انجام نبردهای هوایی در طول شب.

6.      در پایان، اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی اظهار داشت که اوایل ماه ژانویه، دستور داده است تا هر دو هفته یک بار، گزارش وضعیت برای تیم دلتا ارسال گردد.

-      هدف از این کار، ارائۀ بهترین برآورد ما دربارۀ محل نگهداری گروگانها بوده است.

-      این گزارشها قطعی نبودند، بلکه تنها تلاش داشتند تا دادههای محکمی را در اختیار فرمانده نیروی رزمی برای برنامهریزی بهتر قرار بدهند.

‌ب. آموزش (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی یادآور شد که این کار عمدتاً وظیفۀ سازمان سیا است.)

1.       وی به این نکته اشاره کرد که ما مکانی محرمانه را به‌مدت 42 روز در فاصلۀ زمانی ماههای نوامبر ـ دسامبر در اختیار نیروها قرار دادیم.

-      در طول این مدت، تأمین تمام نیازهای لجستیکی تیم دلتا بر عهدۀ ما بود.

-      او همچنین خاطرنشان کرد که حضور آن‌ها در این مکان کاملاً محرمانه بوده است؛ چه در زمان حضور تیم دلتا و حتی هنگامی که آن‌ها سه بار از مکان موردنظر ورود و خروج داشتند.

2.      به‌علاوه، کارکنان سازمان ما در تمامی مدت آموزش، در کنار تیم دلتا بودند.

3.      وی افزود: «علاوه‌بر پشتیبانی لجستیک، ما آموزش راهبری به خلبانان بالگرد دادیم [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است].» او گفت: «این پشتیبانی مستمر بود و حتی در ناو نیمیتز نیز ادامه داشت و در آنجا نیروهای ما همۀ تجهیزات را کمی قبل‌از پرواز بالگردها، تنظیم کردند.» (سپس ادارهکننده به شگفتزدگی دریابُد هالووی از تأمین این سطح از آموزش و پشتیبانی برای خلبانان نظامی اشاره کرد.)

4.      علاوه‌بر موارد بالا، ادارهکننده گفت: «همۀ نیازهای تیم دلتا همچون تسلیحات، تجهیزات و... توسط سیا تأمین شده است.»

‌ج.   پشتیبانی در حوزۀ برنامهریزی و آمادهسازی

1.       [سهونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

2.      [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [چهار سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

3.      در بخش دیگر، ادارهکننده دربارۀ نقش ما در انتخاب منطقۀ صحرای یک، نکاتی را مطرح کرد.

-      او گفت: «درحالی‌که این اقدام یک عملیات نظامی بود، ولی ما توانستیم ایدهها و پیشنهادهایی را در حوزههای مختلف مطرح کنیم.»

-      در ماه ژانویه، برنامهریزی عمدتاً حول محور سپریکردن شب در یک فرودگاه کوچک که پیشتر تسخیر میشود، میچرخید. این کار نیازمند به‌دستگرفتن کنترل فرودگاه و همۀ بخشهای آن، به‌مدت حدوداً 32 ساعت است. ما به همراه دیگر بخشهای وزارت دفاع، نگران این بودیم که آیا امکان انجام چنین کاری به‌صورت محرمانه وجود دارد یا خیر.

-      سازمان سیا سپس بررسی تصاویر مناطق کویری را آغاز کرد تا شاید مکان مناسبتری یافت گردد. درنهایت، منطقۀ صحرای یک شناسایی شد.

-      در ادامه، ادارهکننده به تشریح مأموریت هواپیمای اوتر پرداخت. [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      او خاطرنشان کرد که علیرغم طرح موضوع پرواز اوتر در ماه ژانویه، اجازه انجام این مأموریت برای روزهایی از مارس که ماه کامل است، صادر شد.

4.      پشتیبانی ارتباطی

-      [سهونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [نه سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

5.      رانندگان فارسیزبان

-      وی گفت: «ما نیروها را به این توانایی مجهز کرده بودیم.»

-      [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [دوونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

‌د.     مرحلۀ اجرای عملیات

1.       کمک اطلاعاتی اصلی عبارت بود از: [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      این کار، ما را توانمند ساخت تا بفهمیم یکی از هواپیماها (یک هواپیمای سی ـ130) شناسایی شده است.

-      [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.] گزارش ایران مبهم بود؛ بنابراین در شبکۀ کنترل هوایی مفقود شد.

-      پس‌از فرود در منطقۀ صحرای یک و نیز اتفاقات تأسفبار پس‌از آن، [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] حاکی از این بود که ماجرا افشا شده است.

2.      [دوونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [یک‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

و. محرمانهبودن

1.       ادارهکننده به این واقعیت اشاره کرد که بهتازگی (9 ژوئن) گزارشی از جان مکماهون[13] دریافت نموده است که مسئلهای قابلتوجه را مطرح میکند؛ اینکه عملیات احتمالاً آن‌قدر سرّی بوده است که سبب تحمیل خطرات زیاد شده است.

-      ادارهکننده در پاسخ به اظهارات دریابُد هالووی اظهار داشت که او و گروهش، مشغول بررسی بهایی هستند که باید برای تحقق محرمانه‌ماندن عملیات آتی نیروی رزمی مشترک پرداخت شود.

2.      اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی تأکید داشت که تنها دو نفر در سیا اطلاع داشتند که فرمان رسمی «آغاز عملیات» صادر شده است.

-           او با اظهار اینکه به بسیاری دیگر از افراد نیز اعلام «آمادهباش» شده بود، تأکید کرد که حتی در میان افراد حاضر در اتاق هم، تنها او میدانسته که تصمیم نهایی گرفته شده است.

3.      دوباره ادارهکننده پرسید: «آیا به‌خاطر بیش از حد محرمانه‌‌بودن، عملیات شکست خورده است؟»

4.      ادارهکننده سپس در همین راستا، تشریح کرد که ما خوششانس بودیم که آژانس امنیت ملی از ماجرا باخبر شد و در عملیات اوتر مشارکت کرده است.

-           بنابراین، وقتی به آن‌ها در لحظۀ آخر اعلام شد که نیروهایشان را آماده کنند، آن‌ها ازقبل میدانستند که کدام شبکهها و... را رصد کنند.

-           ادارهکننده تأکید داشت که برای مراحل بعدی عملیات، آژانس امنیت ملی امکان تمرین و تکرار آن را پیدا نکرد، ولی چون این مراحل هرگز عملیاتی نشدند؛ بنابراین ما نمیدانیم که آیا عدم تمرین بر عملکرد آژانس امنیت ملی تأثیرگذار بوده است یا خیر.

5.      ادارهکننده درمورد موضوع محرمانهبودن نیز گفت: «کاخ سفید از سطح محرمانهبودن عملیات رضایت داشته است.» [علامت نشاندهندۀ طبقهبندی از طبقهبندی خارج نشده است.]

3.      در تکمیل سخنان اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی، دریابُد هالووی به نکات زیر اشاره نمود:

‌أ.           آن‌ها برای ستاد مشترک نیروهای مسلح کار میکردند.

‌ب.      هدف نهایی آن‌ها پیشنهاد ایجاد تشکیلات و سازوکاری برای پرداختن به اینگونه موضوعات در آینده بوده است؛ یعنی اینکه چگونه میتوان یک نیروی رزمی مشترک را در میدان حفظ کرد.

‌ج.       او دربارۀ سیاست افشای اطلاعات نیز خاطرنشان کرد که هیئت پنتاگون، از همان ابتدا در جریان بررسی عملیات، با این مشکل دستوپنجه نرم میکرده است.

-           وی اینگونه ادامه داد که آن‌ها دریافتهاند که نزدیکترین افراد به مشکل (بکویث و وات)، درک بهتری از سطح بالای محرمانهبودن داشتهاند.

-           آن‌ها امکان افشای اطلاعات را یک نگرانی واقعی میدانستند و معتقد بودند که مواجهشدن با کمین طرف مقابل، میتواند بدترین حالت بروز آن باشد. [علامت نشاندهندۀ طبقهبندی از طبقهبندی خارج نشده است.]

5. در ادامه، سؤال‌وجوابهایی بین اعضا ردوبدل شد (خلاصۀ آن در بخش زیر آمده است).

سؤال (هالووی): [چهار سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی): [سه سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-            [دوونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-            [چهارونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-            [نه سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-            [پنج‌ونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-           او نگران تصور ارتش بود مبنی‌بر اینکه «موفقیت» تیم «الف» کاری «بسیار سهلالوصول» است؛ بنابراین این نگاه ممکن است سبب بروز مشکلاتی شود و آن‌ها را به‌سمت خوشبینی بیش از حد سوق بدهد.

-           هالووی و برخی دیگر موافقت خود را با این دیدگاه ابراز کردند.

سؤال (هالووی)؛ به این نکته اشاره کرد که یکی از دلایل حضورشان در جلسه، بررسی نقاط اتصال موردنیاز (با یک نیروی رزمی مشترک آتی) است. او نظر ما را دربارۀ این موضوع جویا شد (و درعین‌حال خاطرنشان کرد که یافتن این نقطۀ اتصال ضرورت دارد).

پاسخ (مکماهون)؛ او توضیحاتی دربارۀ ماهیت نقطۀ اتصال متداول با وزارت دفاع و نیز روند مشارکت به‌طور خاص، در این مأموریت ارائه کرد.

-            [دو سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-           وی همچنین تشریح کرد که واحد تروریست ما، به‌صورت منظم با نیروی دلتا درزمینۀ اطلاعاتی و آموزش همکاری دارد.

-           نسبت به عملیات نجات نیز او اینگونه توضیح داد که ما ارتباط خود را با نیروی دلتا با هدف فراهم‌آوردن امکان آموزش و پشتیبانی لجستیک گسترش دادهایم و اینکه برای [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] ارتباط با پنتاگون برای کمک درزمینۀ برنامهریزی.

-           در ادامۀ تشریح وضعیت پشتیبانی از عملیات نجات، وی خاطرنشان کرد که ما مقرهای خود را با درنظرگرفتن زاقههای مهمات، تجهیزات و امکانات لازم برای عملیات و... ایجاد کردیم تا بدین‌وسیله اطمینان حاصل شود که تیم به همۀ امکانات لازم برای آموزش و تمرین دسترسی دارد.

سؤال (هالووی)؛ او پیشنهاد کرد که نظر اولیۀ هیئت پنتاگون اینگونه باشد که هر نیروی رزمی دائمی در آینده، باید در قالب یک تشکیلات ثبت‌شده باشد که شامل نیروی دلتا، امکانات ترابری، تجهیزات و کارمندان نیروی دریایی (برای مثال یگان ویژۀ نیروی دریایی ایالات متحده[14] و یا احتمالاً یک زیردریایی) و دفتر ارتباطی فرماندهی در واشنگتن (عمدتاً در حوزۀ عملیات ویژۀ ستاد مشترک نیروهای مسلح) است. سؤال او این بود که چگونه میتوان نقاط اتصال و فصلمشترک را در این مورد شناسایی کرد.

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ او تأکید داشت که امکان ایجاد ارتباط و پیوند در برخی عرصهها و در سطوح مختلف مهیاست و اصولاً این تعامل با سازمان سیا ضرورت دارد.

-           او معتقد بود که عملیات آتی که در آن‌ها نیروی رزمی مشترک مشارکت دارد، بهعنوان یک مأموریت نظامی انجام خواهند گرفت؛ ولی بااین‌حال، به نیاز برای استفاده از تواناییهای پنهان نیز اشاره کرد [سه سطر از طبقهبندی خارج نشده است].

سپس هالووی نکات زیر را تشریح کرد:

-           او گفت: «هیئت اعزامی پنتاگون دربارۀ این واقعیت که نیروی رزمی مشترک به‌احتمال فراوان یک تشکیلات نظامی خواهد بود، بحثهایی داشته است» (اما هنوز به نتیجۀ قطعی نرسیده است).

-           نیروی رزمی مشترک باید آمادۀ تصمیمگیری در شورای امنیت ملی شود، نسبت به اینکه آیا عملیات مربوطه در حوزۀ مسئولیت وزارت دفاع بوده است و درنتیجه منافات دارد با الف. با رویکرد انجام مذاکره برای حل مشکل (هالووی این کار را وظیفۀ وزارت امور خارجه میدانست)؛ ب. با رویکرد پنهانی و سرّی (که در نظر هالووی این کار در حوزۀ مسئولیت سازمان سیا قرار دارد).

-           این یعنی تمرکز آن‌ها تا به امروز معطوف به این مسئله بوده است که وقتی ستاد مشترک دستور انجام عملیات را دریافت کرد، چگونه میتواند به بهترین شکل ممکن آن را اجرا نماید.

سؤال (مانور)؛ سؤال او این بود که آیا آگاهشدن ایرانیها ازطریق رادار، بهخاطر هواپیمای سی ـ130 یا یکی از بالگردها بوده است؟

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ علت، دیدهشدن یک هواپیمای سی ـ130 بود نه رهگیری سیستم‌‌های راداری.

سؤال (مانور)Y او بسیار مشتاق بود که از جزئیات بیشتری دربارۀ فراهمکردن نور لازم در منطقۀ صحرای یک آگاه شود.

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ [هشت سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

سؤال (مانور)؛ او پرسید: «آیا ما در روند انتخاب منطقۀ صحرای یک مشارکت داشتهایم؟»

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ او در پاسخ گفت: «بله! و اینکه این منطقه حاصل ابتکار خود ما بوده است.»

سؤال (گری)؛ وی با اشاره به سخنان ادارهکننده دربارۀ مسائل امنیتی، اظهار داشت که بایستی نوعی توازن بین محرمانهبودن و افشای احتمالی اطلاعات وجود داشته باشد. سؤال او به‌طور خاص این بود که آیا سازمان سیا توانسته است که بر دامنۀ فعالیتها نظارت کند تا بدین‌ترتیب مشخص شود که تعداد افراد آگاه از عملیات یا اقدامات مربوط به آن، بیش از حد افزایش یافته است؟»

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ [سه سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

سؤال (پیوتروسکی)؛ او هم با اشاره به موضوع رصد مسائل امنیتی، این پرسش را مطرح کرد که آیا توانسته بودیم اطلاعاتی را دربارۀ بهکارگیری ده بالگرد، در مقایسه با هشت فروند بالگرد فراهم کنیم یا خیر (از منظر امنیتی).

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ او در پاسخ گفت: «این موضوع بیشتر به تیم دلتا مربوط میشود. آن‌ها احتمالاً بهتر میتوانند با انجام محاسبات لازم مشخص کنند که چه‌چیزی نیاز بوده است و برای چه‌چیزی امکان شناسایی متصور میشود.»

جان مکماهون در ادامه گفت: «درهرحال، ما به‌دقت شبکههای مختلف ارتباطی را رصد میکردیم تا اطمینان حاصل شود که آیا رخنۀ امنیتی و اطلاعاتی رخ داده است یا خیر و تنها چیزی که به دست آوردیم، عبارت بود از اینکه "همه‌چیز روال عادی خود را دارد"».

-           سپس اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی به حادثهای که در پایگاه دیگو گارسیا اتفاق افتاد، اشاره کرد که در جریان آن، یک ملوان به یکی از فرماندهان نیروی دریایی و یکی از افراد ما گفته بود که از دلیل رفتوآمدها و فعالیتهای کنونی در نیمیتز آگاه است؛ او به آن‌ها گفته بود که حدس میزند که آن‌ها قصد انجام عملیات برای نجات گروگانها را دارند؛ در این زمان، فرمانده نیروی دریایی ملوان نامبرده را با خود به نیمیتز برد و با این کار از طرح «این دیدگاه» با سایر نیروها جلوگیری کرده است.

سؤال (پیوتروسکی)؛ وی ابتدا خاطرنشان کرد که ورود کامیونهای سوخت و نیز اتوبوس به منطقۀ صحرای یک بدشانسی بود؛ او سپس پرسید: «آیا این منطقه که بسیار به جاده نزدیک است، تنها مکان مناسب برای عملیات بود یا اینکه نقاط مشابه دیگری نیز وجود داشتند؟»

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ او در پاسخ گفت: «این منطقه، تنها مکانی بود که ما پیشتر تصویرش را مشاهده و به‌صورت میدانی نیز آن را بررسی کرده بودیم.»

- او تشریح کرد که در ابتدا برنامه این بود که هواپیما در جاده فرود بیاید، ولی پس‌از انجام پرواز شناسایی توسط اوتر، افراد دریافتند که امکان فرود در کویر نیز وجود دارد.»

-           او همچنین تأکید کرد که هیچ مکان دیگری که به اندازۀ این منطقه، نسبت به امکان فرود در آن اطمینان داشته باشیم، یافت نگردید.

-           وی در ادامه خاطرنشان کرد که وقتی «دستور آغاز» عملیات صادر شد، ما مشغول بررسی امکان انداختن تیوپهای حاوی بنزین در صحرا بودیم، اما زمانی برای سازماندهی یا بررسی بیشتر این گزینه، قبل‌از انجام عملیات وجود نداشت.

-           نسبت به موضوع رفتوآمد در آن منطقه نیز او اینگونه گفت که پس‌از فرود اوتر، چند خودرو از آن منطقه عبور کردند؛ وی تأکید داشت که وجود خودروها در جاده اتفاقی غیرعادی نبود؛ درواقع، به همین دلیل یک واحد ویژه از کماندوها در هواپیماهای سی ـ130 حضور داشتند تا موضوع رفتوآمد خودروها را مدیریت کنند.

سؤال (گری): او قصد داشت تا دوباره موضوع امنیت عملیاتی را مطرح کند. پس‌از اینکه فرایند برنامهریزی عملیات بررسی شد، وی با بیان این نکته که عملیات دارای بخشها و مراحل متعددی بود، به‌نحوی‌که همۀ افراد دخیل در این مراحل به‌اندازۀ کافی در روند بررسی طرح عملیات شرکت نداشتهاند، اظهار داشت که هیئت پنتاگون هیچ فرد دیگری را غیر از مقامات ارشد وزارت دفاع و ستاد مشترک نیروهای مسلح که از جزئیات کل نقشۀ عملیات آگاهی داشته باشد، نیافته است. سؤال او این بود که آیا ما تصور میکردیم با انعطاف بیشتر در مسائل امنیتی، اطمینان لازم به طرح عملیات به وجود نمیآید؟

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ او با اشاره به اینکه قصد دارد صریح صحبت کند، توضیح داد که دستکم سه بار در طول روند تدوین نقشۀ عملیات، نسبت به جریان امور اطمینان کامل نداشته است و اینکه او نگران بود؛ چون باید اطمینان حاصل میشد که نیازها و خواستههای ما، بهصورت کامل، تأمین شده است تا بدین‌وسیله احتمال موفقیت عملیات افزایش یابد.

-           وی ادامه داد که بارها وات را ملاقات کرده است، ولی او از لزوم تأمین نیازهای متعدد در یک زمان سخن گفته است؛ درحالی‌که لازم بود فهرستی از اولویتهای موردنیاز آماده شود تا ما منابع و امکانات خود را با آن هماهنگ سازیم (چراکه محدودیت منابع و امکانات اجازه نمیداد که بتوانیم همۀ درخواستهای وات را همزمان برآورده سازیم).

-           وی اظهار داشت که بارها مجبور شده است از رئیس ستاد مشترک بخواهد که طرح عملیات را بررسی نماید و اعلام کند که آیا ما نیازها را تأمین کردهایم یا خیر.

-           او اینگونه مدعی شد که هرگز یک برنامه و طرح مکتوب را مشاهده نکرده است و آنچه که توانستیم در این زمینه به دست بیاوریم، تنها حاصل [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.] ارتباطی که مسئولیت آن به عهدۀ پنتاگون گذاشته شده بود.

-           او توضیح داد که یکی از نتایج تأسفبار ناآگاهی (از جزئیات طرح عملیاتی) این بود که نه ما اطلاع داشتیم و نه از ما درخواستی صورت گرفت که دربارۀ برداشتن [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] تجهیزات ارتباطی و تصاویر موجود در بالگردهایی که قرار بود در همان مکان رها بشوند؛ او اعتقاد داشت که افشای اطلاعاتی که بهخاطر این تجهیزات و مدارک اتفاق افتاد، شاید نتیجۀ نبود بررسی تفصیلی برنامۀ عملیاتی توسط همۀ نیروها و واحدهای مشارکتکننده بوده باشد.

سؤال (گری)؛ او از آنچه اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی تشریح کرد (نبود بررسی کافی طرح عملیاتی که سبب شد که اسناد طبقهبندی‌شده، بیجهت افشا شوند)، ابراز نگرانی کرد. وی تصریح کرد که بهشدت موافق تشکیل یک نیروی رزمی مشترک غیرمرسوم است که درصورت نیاز، کوچک و آموزشدیده خواهد بود؛ اما بااین‌حال تأکید داشت که ما (دولت ایالات متحده) باید همواره به سایر نیروها، چه آن‌هایی که به فرماندهی کل وابسته هستند، چه واحدهای متعلق به سازمان سیا، متکی باشیم.

نگرانی او از این بود که نیروی رزمی مشترک ممکن است به‌سمت انجام «نقشها و مأموریتهای» سایر نهادها و سازمانها سوق داده شود (با اشاره به اینکه هرگونه نیروی رزمی مشترک که تلاش کند تا دستورات دیگر نهادها را پیاده نماید، درواقع تشکیلاتی بزرگتر از سازمان سیا خواهد بود).

در همین راستا، جان مکماهون گفت: «در ارتباطی که با نیروی دلتا داشتیم (پیش از انجام عملیات)، چارلی بکویث پیشنهاد اضافهکردن یک نیروی سیا در تیم دلتا را مطرح کرده بود تا مشورتهای کارشناسی در حوزۀ امور منطقه و بینالملل را در اختیار آن‌ها بگذارد.» او خاطرنشان کرد که به چارلی گفته است که ما نمیتوانیم دو مأمور سیا در تیم داشته باشیم؛ بنابراین موضوع به‌کلی کنار گذاشته شد.

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ او قبول داشت که بهصورت کلی، سازمان سیا مسئول اجرای عملیات در عرصههای عملیاتی نامتعارف نیست. او تأکید کرد که مداخلۀ ما عمدتاً در دو حوزه صورت گرفته است: الف. انجام شناسایی به‌صورت مخفیانه؛ ب. مشارکت شبهنظامی ما نیز به‌نوعی در قالب ارائۀ مشورت به نیروهایی بوده است که بدنۀ واحدها را تشکیل میدادند؛ مانند عملیاتی که در لائوس[15] انجام شد.

-           پیشنهاد وی این بود که هیئت پنتاگون مشخص کند که از یک نیروی رزمی مشترک چه میخواهند؛ اینکه کار را از همان مرحلۀ اول آغاز کنند و به گسترۀ کامل استلزامات و نیازهای احتمالی، مانند افشای اطلاعات، خراب‌کاری، نفوذهای مخفیانه و... توجه داشته باشند، نه اینکه تنها روی فاز نظامی متمرکز شوند.

-           او مدعی شد که اگر در هنگام پرداختن به موضوع انجام عملیات نجات، جایگزینی برای انجام عملیات نظامی وجود داشته باشد، احتمالاً عملیاتی خواهد بود که بر فعالیتها و اقدامات مخفیانه و پنهانی استوار است. او معتقد بود که کشور باید چنین توانایی و ظرفیتی داشته باشد؛ مسئله این است: کجا و چطور؟

هالووی سپس اینگونه توضیح داد که اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی به نکتۀ خوبی اشاره کرده است؛ نوعی شکاف در توانایی بین استفاده از قدرت نظامی و اقدام مخفیانه وجود دارد.

-           او گفت: «هرچقدر نیرو، بالگرد، سلاح و... بیشتری در یک عملیات مشارکت داشته باشد، آن عملیات بیشتر به یک جنگ شباهت پیدا میکند و این مسئله، مشکلات خاص خود را به دنبال دارد؛ بنابراین تعداد نیروها و تجهیزات اهمیت پیدا میکند.»

همچنین اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی خاطرنشان کرد که لزوماً علاقهای نداشته است که توانایی شبهنظامی ما عملیاتی شود؛ ولی چون احساس میکرد که کشور نیازمند این گزینه است، بنابراین بررسی آن را به هیئت اعزامی پنتاگون پیشنهاد کرده است. او همچنین توصیه کرد که شاید بهتر باشد که آن‌ها ابعاد حقوقی این مسئله را نیز بررسی کنند.

سؤال (ویلسون)؛ او پرسید: «آیا تحلیل اطلاعاتی دربارۀ واکنش ایران پس‌از نجات "موفقیتآمیز" گروگانها صورت گرفته بود؟»

پاسخ (اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی)؛ وی در پاسخ گفت: «بله! این اتفاق افتاد و نتایج تحلیلها در اختیار افراد دخیل در برنامهریزی و اجرای عملیات قرار گرفت.»

-           او از احتمال حملاتی علیه سایر شهروندان آمریکایی حاضر در ایران سخن گفت (مانند نمایندگان خبرگزاریها)؛ اما خاطرنشان کرد که مشخص نبوده است که آیا دولت ایران دست به چنین کاری خواهد زد یا خیر (چراکه این دانشجویان متخاصم بودند که سفارت را تسخیر کردند نه دولت). [شش سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]

-           وی در ادامه به تشریح برخی دیگر از واکنشهای احتمالی ایران پرداخت؛ ازجمله قدرتگرفتن احتمالی جناح چپ، تثبیت تقریباً قطعی جایگاه خمینی که تمرکز بر مخالفت با آمریکا با آن همراه است و این واقعیت که ما معتقد نبودیم که انجام چنین عملیاتی، لزوماً سبب مداخلۀ مستقیم شوروی خواهد شد.

 (باب ایمز [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] موافقت کرد در این جمعبندی کلی.) [علامت نشاندهندۀ سطح طبقهبندی از طبقهبندی خارج نشده است.]

6.      در این زمان، جلسه پایان یافت و اعضای هیئت اعزامی پنتاگون جلسه را ترک کردند. همۀ درخواستها برای ارائۀ اطلاعات، توسط ویلسون به جان مکماهون یا معاون اداره‌کنندۀ اطلاعات مرکزی منتقل خواهد شد. [علامت نشاندهندۀ سطح طبقهبندی از طبقهبندی خارج نشده است.]

جان ریکسی[16]

هماهنگ‌کنندۀ مطبوعاتی و شورای امنیت ملی



[1]. Central Intelligence Agency, Office of the Director of Central Intelligence, Job 82M00501R: 1980 Subject Files, Box 14, Folder 1.

سرّی؛ [سطح دسترسی از طبقهبندی خارج نشده است]. برای آگاهی از برآوردهای دیگر از عملیات نجات که توسط بخشهای مختلف سازمان سیا انجام شده است، نک: همان.

[2]. James L. Holloway

[3]. Leroy J. Manor

[4]. Samuel V. Wilson

[5]. J. L. Piotrowski

[6]. A. M. Gray

[7]. USMC

[8]. Doughty

[9]. John McMahon

[10]. Bob Ames

[11]. Bob Gates

[12]. نک: سند 264.

[13]. یادداشت مکماهون برای ترنر مورخ 9 ژوئن

Central Intelligence Agency, Office of the Director of Central Intelligence, Job 82M00501R: 1980 Subject Files, Box 14, Folder 1.

[14]. SEALS

[15]. Laos

[16]. J.H. Rixse

منبع: - جلد - - صفحه
تصاویر سند
(Bellevue Hotel) (Giza) (Harvard Divinity School) (Princeton University) (Rutgers University) Ankara Arabian Sea Arlington National Cemetery Azerbaijan Democratic Republic Azores Bahamas Belgrade Brewster Cam Ranh Bay Camp David Chicago Colorado Dacca Demirel Dominica Dulles Eastern Desert Eastern Europe Eastern Province Ellipse Frankfurt Georgia Hofburg Palace Homestead AFB Hunter Army Air Base Islamic Revolutionary Organization in the Arabian Peninsula Kansas LaGuardia Airfield Lackland Air Force Base Lafayette Park Laos Madrid Maine Manley Maryland Masirah Massachusetts Massachusetts Avenue Mauritania Mildenhall Monaco Murmansk National Council of Churches Near East and South Asia Division New Hampshire Nicaragua Oklahoma Panama City Peking Quai d’Orsay Saharan Democratic Arab Republic San Antonio Sheikh Osman Naqshahandi South America Strait of Tiran Strasbourg Texas Tonga Transcaucasus Tricastin Tripoli U.S. Pacific Command Vladivostok Wadi Kena West Germany Western Europe Wiesbaden Wilford Hall Hospital Wisconsin «کوچه بیژن» آبادان آتن آذربایجان آرامستان ملّی آرلینگتون آرژانتین آزور آفریقای ­جنوبی آفریقای ­شمالی آفریقای جنوبی آفریقای ‌جنوبی آفریقای‌ جنوبی آفریقای‌جنوبی آلاسکا آلمان آلمان غربی آلمان­ غربی آلمان‌شرقی آلمان‌غربی آمریکا آمریکای جنوبی آمریکای شمالی آمریکای­ شمالی آمریکای‌شمالی آمریکای‌لاتین آمریکای‌مرکزی آنکارا آنگولا ابوموسی اتحاد جماهیر شوروی اتحادیه جماهیر شوروی اتریش اتیوپی اردن ارومیه اروپا اروپای شرقی اروپای غربی اروپای‌شرقی اروپای‌غربی استانبول استراسبورگ استرالیا اسرائیل اسلام ­آباد اسلام­ آباد اسلام‌آباد اسوان مصر اسپانیا اسکله اورسی اشمیت اصفهان افغانستان اقیانوس ­آرام اقیانوس آرام اقیانوس هند الجزایر الجزیره امارات امارت متحده عربی انتبه انگلستان اوتاوا اورشلیم اوکلاهاما اوکیناوا ای­سی ایالات متحده ایالات متحده آمریکا ایالت شرقی ایتالیا ایران ایرلند ایسلند بازار تبریز بازار تهران بالتیمور بالتیک بانک ­های آمریکا بانک‌های سوئیس باهاما باکو بحرین برزیل برلین برن برن (Bern) برنیس بروکسل بریتانیا بریتانیای کبیر بصره بغداد بلوار تخت جمشید بلوچستان بلوک شرق بلژیک بلگراد بن بنادر ایران بنادر شوروی بنادر مورمانسک بنادر نفتی ایران بندر بصره بندر خلیج‌فارس بندر خمینی بندر شاپور بندرعباس بنگلادش بوشهر بولیوی بُن بیروت بیمارستان آمریکا در پاناما بیمارستان ویلفورد هال بیمارستان کورنل نیویورک بیمارستان گورگانس بیمارستان­ های گورگاس تأسیسات آرامکو تایلند تایوان تبریز ترمینال‌های نفتی خلیج فارس ترکستان ترکیه تفلیس تنب بزرگ تنب بزرگ و کوچک تنگه تیران تنگه هرمز تهران تونس تونگا تگزاس جامایکا جدّه جزایر جزایر آزور جزایر ابوموسی و تنب­ ها جزایر تنب کوچک جزایر کوچک ابوموسی و تنب‌های نزدیک دهانۀ خلیج‌فارس جزیره جزیره خارک جزیره خارگ جزیره دیه‌گو گارسیا جزیره مصیره جزیره کنتادورا جزیرۀ خارک جمهوری اسلامی ایران جمهوری دموکراتیک آذربایجان جمهوری دموکراتیک عربی صحرا جمهوری فدرال آلمان جنوب ­غرب آسیا جنوب آسیا جنوب ایران جنوب عراق جنوب­ غرب آسیا جنوب­ غرب تهران جنوب‌شرق ایران جنوب‌غرب آسیا جنوب‌غربی آسیا جورجیا جیزه خاور دور خاور نزدیک خاور نزدیک و جنوب آسیا خاورمیانه خاورنزدیک خرمشهر خرّمشهر خلیج خلیج خوک‌ها خلیج سبیک خلیج فارس خلیج کام ران خلیج‌فارس خوزستان خیابان ماساچوست خیابان­ های تهران دادگاه پاناما دالاس دالاک (Dalak) دانشکده الهیات هاروارد دانشگاه تهران دانشگاه راتگرز دانشگاه پرینستون دانمارک داکا دریای خزر دریای سیاه دریای عرب دریای عربی دریای مدیترانه دمشق دمیرل دوشان تپّه دومینیکا دیگو گارسیا رشته کوه ­های زاگرس رضائیه رم رودزیا روسیه رومانی رُم ریاض زامبیا زامبیان زاهدان زندان سان­تای زوریخ (Zurich) سادات سانفرانسیسکو سانفرانسیکو سریلانکا سفارت آمریکا سفارت آمریکا در اسلام ­آباد سفارت آمریکا در تهران سفارت آمریکا در طرابلس سفارت آمریکا در کویت سفارت ایالات متحده سفارت ایالات متحده در ایران سفارت ایالات متحده در تهران سفارت ایران در واشنگتن سفارت بریتانیا سفارت بریتانیا در ایالات متحده سفارت بریتانیا در تهران سفارت بریتانیا در واشنگتن سفارت سوئیس در تهران سفارت شوروی در واشنگتن سفارت کانادا در تهران سمنان سن آنتونیو سوئد سوئیس سوریه سومالی سکّوهای نفتی جزیره خارک شبه جزیره عربستان سعودی شبه­ جزیره عربستان شبه‌جزیره عربستان شرق آسیا شرق مدیترانه شرق­ دور شطّ‌ العرب شط‌ العرب شمال ایران شمال تهران شنیانگ (Shenyang) شوروی شوروی‌ شیلی شیکاگو صحرای اول (Desert One) صحرای شرقی طبس ظهران عدن (Aden) عراق عربستان عربستان سعودی عرشه نیمیتز عرفات علی‌آباد عمان عمّان فرات فرانسه فرانکفورت فرودگاه ­های ایران فرودگاه اسوان فرودگاه انتبه اوگاندا (Uganda) فرودگاه تهران فرودگاه دالس فرودگاه طبس فرودگاه لارناکا (Larnaca) فرودگاه لاگواردیا فرودگاه مهرآباد فرودگاه میلدنهال فرودگاه نیویورک فلسطین فلوریدا فنلاند فورت برگ فیلیپین قاهره قبرس قفقاز جنوبی قفقاز­ جنوبی قفقازجنوبی قم لائوس لاکلند لبنان لندن لندن. لهستان لوگزامبورگ لیبی لیسبون مادرید ماساچوست مانلی مجتمع فلوریت مدیترانه شرقی مدینه مراکش مرزهای شمال‌غربی ایران مریلند مسجد الحرام مسقط مسکو مشهد مصر مصیره منصوریه منظریه مهرآباد موریتانی موزامبیک مومباسا موناکو مکزیک مکّه میادین نفتی خلیج فارس میادین نفتی خوزستان مین نائین ناتو ناحیه کلمبیا نجف نروژ نگلادش نیجر نیجریه نیروگاه هسته‌ای تریکاستین نیمیتز نیواورلئان نیوزلند نیومکزیکو نیوهمپشایر نیویورک نیکاراگوئه هامبورگ هانتر هانوی (Hanoi) هتل بلویو هرات هلند همدان همیلتون جردن هند هندوستان هیوستن هیوستن تگزاس واتیکان وادی قنا واشنگتن ولادی­وستوک ونزوئلا ویتنام ویتنام‌ ویسبادن ویسکانسین وین پادگان سلطان‌آباد پاراگوئه پارک ریاست‌جمهوری پارک لافایت پاریس پالایشگاه آبادان پالایشگاه‌های نفت آبادان پاناما پاناما سیتی پاناماسیتی پاکستان پایگاه دیگو گارسیا پایگاه نظامی فورت برگ (Fort Bragg) پایگاه نیروی هوایی لاکلند پایگاه هوایی ایالات متحده پایگاه هوایی تهران پایگاه هوایی غرب قاهره پایگاه هوایی هومستد پایگاه‌های عربستان سعودی پرتغال پنتاگون پکن پیاتیلا پیتزبرگ چابهار چک چکسلواکی چین ژاپن ژنو ژیسکار کاخ سفید کاخ هفبورگ کاراکاس کاستاریکا کالج‌های آمریکا کانادا کانزاس کربلا کردستان کرمان کره ­شمالی کره شمالی کشورهای اروپایی کشورهای جهان ‌سوم کشورهای جهان­ سوم کشورهای جهان‌سوم کشورهای حاشیه خلیج فارس کشورهای خلیج کشورهای عربی کشورهای غربی کلرادو کلمبیا کمپ دیوید کنتادورا کوبا کویت کُردستان گابن گابون گوآتمالا گوآم گواتمالا گورگاس یزد یمن یونان یوگسلاوی