در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

تحلیل شرایط سیاسی ایران

موضوع سند

متن سند

یادداشت گری سیک از کارکنان شورای امنیت ملی برای مشاور امنیت ملی رئیسجمهور (برژینسکی)[1]

واشنگتن، 18 نوامبر 1979

موضوع:

           نگاه به آینده

قانون اساسی به‌عنوان محرک اصلی

حوادث ایران از اواسط تابستان، مستقیم با جنگ قدرتی مرتبط است که بنیان تدوین و پذیرش یک قانون اساسی جدید را بنا مینهد. براساس سند 1906، خمینی در طول ماههای ژوئن و جولای، به یک قانون اساسی که الگویی غربی داشت، تن داد؛ بااین‌حال، در اواخر جولای و در طول ماه آگوست، او با عزمی راسخ تلاش کرد تا نسخۀ موردنظر خودش از قانون اساسی پذیرفته شود.

ابتدا، وی حامیان رادیکالش را به ریاست بهشتی به مجلس خبرگان گسیل کرد و به آن‌ها دستور داد تا پیشنویس اصلی قانون را مطابق با نگرش او از جمهوری اسلامی بازنویسی کنند. برای پیشبرد بیشتر این کار، خمینی از منازعۀ موجود با کردها استفاده کرد تا خود را فرمانده کل نیروهای مسلح اعلام کند، انتقادها و مخالفتهای خبرگزاریها را فروبنشاند و مانع ایجاد سازمانهای سیاسی مستقل گردد.

این کودتای اول موفق شد مردم را حول محور رهبری او جمع نماید و جریان مخالفِ در شرف تکوین را غافل‌گیر و سردرگم کند. نمایش قدرت کافی بود تا ایرانیهای داخل و خارج کشور متقاعد شوند که مخالفت با خمینی بیفایده است و نیز سبب شد، نگرش سیاسی متزلزل حامیانش مستحکم شود.

مجلس خبرگان بازنویسی پیشنویس قانون اساسی را براساس یک اسلوب معین به پیش برد، روحانیت را در مرکز قدرت قرار داد و برای شخص خمینی نیز نقش ویژهای ایجاد کرد؛ نوعی ریاستجمهوری مادام‌العمر. وقتی این روند بهخوبی پیش رفت، علاقه و گرایش خمینی نسبت‌به موضوع بحران کردها نیز کم‌رنگ شد. بهتازگی او برای مذاکره، به سازشی که استقلال فرهنگی قابلتوجه را به ارمغان میآورد، ابراز تمایل کرده است.

بازرگان و حامیانش در «دولت»، با قانون اساسی فوقالعاده اسلامی مخالفت کردند و فشارهای روزافزونی را برای تحقق یک مدل دموکراتیکتر آغاز نمودند. بازرگان، یزدی و چمران، قبل‌از سفر به الجزیره[2]، از خمینی درخواست کردند تا مجلس خبرگان منحل شود؛ به این دلیل که از حدوحدود خود فراتر رفته است. خمینی از انجام این کار امتناع ورزید. این احتمالاً آخرین ضربه بود که یعنی کارد به استخوان رسیده است. به‌علاوه، خمینی بیشک میدانست که حزب بازرگان شروع به [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] زمینهسازی برای مخالفت با حکومت شخص او کرده است.

ورود شاه به نیویورک و غیبت بازرگان و دیگران که در الجزیره به سر میبردند، فرصت را برای کودتای دوم فراهم ساخت. تمرکز هجمههای تبلیغاتی از کردها به‌سمت ایالات متحده معطوف شد و بازرگان، ناگهان به‌سبب ملاقاتش با شما، تحت فشار قرار گرفت.

 حمله به سفارت، به‌دقت برنامهریزی شده بود. مهاجمین نه‌تنها با اطلاعات دقیق و تجهیزات کامل (ماسک ضدگاز و مشعلهای استیلن)، وارد سفارت شدند، بلکه هم‌زمانی حمله با یک تظاهرات بزرگ (برای منحرف‌کردن توجهات) در دانشگاه تهران و نبود تمامی مقامات دولتی مسئول، این اطمینان را به وجود آورد که در طول اولین ساعات هجوم که حیاتی نیز است، خبری از اقدامات حفاظتی پلیس نیست.

این حادثه فرصتی برای سرنگونی دولت بازرگان و جایگزینی شورای انقلاب به‌جای آن فراهم ساخت. همچنین سبب مستحکمترشدن حمایت دانشجویانی شد که یک عنصر غیرقابل پیش‌بینی در بحث دربارۀ قانون اساسی به حساب میآمدند؛ ازاین‌رو، خمینی سلطۀ خود بر قدرت را بیشتر تحکیم بخشید و آن‌هایی را که احتمال می‌‌رفت که مانعی برای تحقق چشمانداز او از جمهوری اسلامی باشند، کنار زد.

جایگاه خمینی

خمینی اکنون راه پس‌وپیش ندارد، ولی ریسک بالایی را پذیرفته و حاضر است در این راه، همه را به مخاطره بیندازد. او با قراردادن خود در مرکز قدرت، مستقیم مسئول اقدامات دولت شده است؛ ازآنجاکه او و طرفدارانش از ادارۀ کشور ناتوان هستند، دیریازود، این مسئله به ضرر او تمام میشود؛ درهرحال، او با به‌دست‌گرفتن ابتکار عمل، به‌شکلی جسورانه و بیپروا، اطمینان حاصل کرد که تمامی احزاب و گروهها جانب احتیاط را حفظ میکنند.

گروهها ممکن است متحد شوند و انتقاداتی را بیان کنند، ولی مادامی که او سرکشی میکند و پیروز است، آن‌ها احتمالاً غیر از سخنگفتن، اقدام عملی دیگری انجام نمیدهند. درهرصورت، ریسک خطر بالا رفته است؛ چراکه خمینی نمیتواند در آخرین آزمون ارادهها عقب بیفتد یا شکست بخورد. من گمان میکنم که اعتمادبه‌نفس کنونی او بر چندین فرضیه استوار است:

-      ایالات متحده، به‌‌‌سبب خطر ازدست‌دادن گروگانها، هیچ اقدام مستقیمی انجام نمیدهد.

-      او میتواند مدتی طولانیتر از ما منتظر بماند و درنهایت، میتواند توافقی را محقق کند که پیروز آن، خودش به نظر میرسد.

-      اگر آمریکا دست به انجام عملیات تهاجمی بزند، جایگاه اخلاقی این کشور تضعیف میشود و در سوی دیگر، موقعیت خمینی تقویت میگردد. برای او کشتهشدن حتی تعداد زیادی از افراد اهمیتی ندارد.

-      او عامل متحدکنندۀ کشور است و ایرانیها، بهویژه در دورانی که با تهدیدهای بزرگ مواجه هستند، پشت‌‌‌سر وی، به‌عنوان تنها جایگزین برای آشوب و تجزیۀ کشور حرکت خواهند کرد.

-      اگرچه خمینی نمیتواند این جریان را تا ابد راهبری کند، ولی آن‌قدر هست که مرحلۀ اعلان تصویب قانون اساسی و برگزاری همهپرسی را که قرار است دوم دسامبر برگزار شود، بگذراند. در همین زمان، وی تلاش میکند تا با محاکمۀ جاسوسان، توپ را به زمین ایالات متحده بیندازد.

-      برگزاری مراسم عاشورا، در روزهای 28 و 29 نوامبر، نشان داد که در کوتاه‌مدت، شور دینی و تعهد احساسی، به‌جای کاهش، افزایش خواهد یافت.

بااین‌وجود، خمینی هنوز از سلطۀ کامل برخوردار نیست. او کنترل کاملی بر دانشجویان ندارد. آشوب و اعتراض در ارتش و احتمالاً در سایر بخشهای جامعه، روبه‌افزایش است؛ او در کردستان، شکست را تجربه میکند؛ آذربایجان در آستانۀ شورش است و فقط یک علامت کوچک ازسوی شریعتمداری لازم است تا این منطقه علیه خمینی به پا خیزد؛ هرج‌ومرج در میادین نفتی روزبهروز بیشتر میشود؛ نشانههای تهدید نظامی ازسوی عراق مشاهده میشود؛ گروه بازرگان به‌دنبال فرصتی برای تثبیت دوبارۀ خود است و به‌طور میانگین، ایرانیها به‌مراتب بیشتر از خود خمینی، نگران ورود به یک درگیری مستقیم با آمریکا هستند.

گزینههای ایالات متحده

 راهبرد یک:

خمینی تلاش دارد تا وقت بخرد. او باید قانون اساسی را ازطریق برگزاری همهپرسی، به تصویب برساند. بعداز آن، دیگر این ترفند چندان سودمند نخواهد بود و بنابراین احتمالاً برای رفع مشکل تلاش میکند و یا صورت‌مسئله را پاک میکند؛ همانطور که این کار را بعداز یک یا دو ماه، نسبت‌به کردها انجام داد.

در سوی دیگر، ما باید برای تحقق اهدافی محدود تلاش کنیم:

-      گروگانهای بیشتری را نجات بدهیم؛ زیرا آن‌ها جاسوس نیستند. امکان دارد خمینی متوجه شود که آزادکردن موردی گروگانها راهی برای فرار از انتقادها و مخالفتهای جامعۀ بینالمللی است؛ درحالی‌که او سرعت پیش‌رفتن رویدادها را تعیین میکند. سازمان آزادیبخش فلسطین و سازمان ملل میتوانند روی این موضوع کار کنند.

-      انتقال مسئولیت گروگانها از دانشجویان به پاسداران: این کار احتمالاً مطلوب خمینی است؛ چراکه در این صورت، او کنترل و نظارت بهتری بر اوضاع پیدا میکند. ازسوی دیگر، چنین اقدامی موجب افزایش فشارها در درون شورای انقلاب و نهادهای دیگر در حمایت از آزادی گروگانها خواهد شد؛ چراکه تحقق آن فقط به تصمیم دولت احتیاج دارد، نه مذاکرات طولانی با دانشجویان. ما میتوانیم از هم‌اکنون، کار بر روی این هدف را آغاز کنیم گرچه این اقدام احتمالاً تا بعد از برگزاری همهپرسی شدنی نخواهد بود.

در راستای این راهبرد، باید روند هجمههای انتقاد بینالمللی را ادامه بدهیم و همچنین برای برقراری امکان ارتباط با گروگانها فشار زیادی وارد کنیم.

راهبرد دوم:

درنهایت خمینی در معرض فشارهای داخلی قرار خواهد گرفت. اگر شواهد محکمی باشد که نشان دهد این نگرش در سمت مخالف او قرار دارد و به‌شکلی جدی پایگاه قدرتش را تهدید میکند، او سعی خواهد کرد تا راهی برای تغییر آن بیابد. ما میتوانیم روند شکلگیری این دیدگاه را سرعت ببخشیم.

-      [یک پاراگراف (پنج سطر) از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [یک پاراگراف (شش سطر) از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      [یک پاراگراف (چهار سطر) از طبقهبندی خارج نشده است.]

راهبرد سوم:

باید تصدیق کنیم که ممکن است هیچ‌کدام از موارد بالا موفق نباشد. شاید بهتر باشد که ابتکار عمل را ازطریق انجام یک عملیات نجات به دست بگیریم. نکات زیر موردنظر من است:

-      [یک پاراگراف (دو سطر) از طبقهبندی خارج نشده است.]

-      روشن است که 29 و 30 نوامبر تاریخ موردنظر است.

اگرچه آمادهسازیها برای انجام چنین اقدامی با راهبرد اول سازگار است، اما باید از راهبرد دوم اجتناب کرد تا موجب افزایش سوءظن نسبت‌به اینکه آمریکا درحال مداخله در قضیه است، نشود.

 همچنین، خوب است که پیامهای مثبتی ازطریق کانالهای مخفی (بهویژه سازمان آزادیبخش فلسطین) ارسال شود، مبنی‌بر اینکه ما ممکن است با شرایطی خاص، آزادی شاه را مدنظر قرار بدهیم. این کار سبب میشود که آن‌ها سرگرم بحثهای داخلی شوند و تصورشان نسبت‌به اینکه ما اصلاً تصمیم به انجام یک اقدام مستقیم نداریم نیز تقویت گردد.

دیدگاه

به نظر من درحالحاضر، جان گروگانها در خطر نیست؛ ازاین‌رو، افزایش تنش توسط آمریکا، خطر کشته‌شدن افراد را به همراه دارد که میشود با گرفتن یک رویکرد محتاطانهتر جلوی آن را گرفت. راهبرد اول، بیشک در بازگرداندن تعداد زیادی حتی اکثریت گروگانها با گذشت زمان، موفقیتآمیز خواهد بود. بااین‌وجود، تقریباً قطعی است که برخی از گروگانها، به‌عنوان «جاسوسانی که گناهکار شناخته شدهاند»، برای مدت طولانی در ایران باقی خواهند ماند؛ دستکم به این دلیل که آمریکا مداخلۀ نظامی انجام ندهد. ما باید آمادۀ کنارآمدن با این موضوع شویم.

راهبرد دوم نیز باید فوری به‌نوعی اجرا بشود. باید ابتدا دربارۀ جانشینهایی که قصد حمایتشان را داریم، تصمیمگیری کنیم. شوروی بیشک نامزدهای خود را تعیین کرده است و ما نمیتوانیم بدون برنامه وارد عمل شویم.

اگر احتمال نجات 75 درصد گروگانهای باقیمانده ازطریق انجام عملیات، بیشتر از 50 درصد باشد، من به‌شدت راهبرد سوم را توصیه میکنم. من به لزوم تفکیک کارها واقف هستم، ولی شما باید به اهمیت مرتبطساختن هرگونه اقدام مستقیم با یک آگاهی تفصیلی و دقیق از تحولات سیاسی و داخلی توجه داشته باشید. شما بهترین قاضی هستید که میتواند تصمیم بگیرد که آیا ارزیابی مستقل در برخی مقاطع نیاز است یا خیر؛ اما من تأکید میکنم که مسئولیت چنین اقدامی نباید کاملاً بر عهدۀ ستاد مشترک نیروهای مسلح قرار بگیرد. شما میدانید که چگونه با من مرتبط شوید.

 



[1]. Carter Library, National Security Affairs, Brzezinski Material, Country File, Box 30, Iran 11/17/79–11/20/79.

حساس؛ خیلی محرمانه.

[2]. آنها در روز 1 نوامبر با برژینسکی در الجزیره دیدار کردند.

منبع: - جلد - - صفحه
تصاویر سند
(Bellevue Hotel) (Giza) (Harvard Divinity School) (Princeton University) (Rutgers University) Ankara Arabian Sea Arlington National Cemetery Azerbaijan Democratic Republic Azores Bahamas Belgrade Brewster Cam Ranh Bay Camp David Chicago Colorado Dacca Demirel Dominica Dulles Eastern Desert Eastern Europe Eastern Province Ellipse Frankfurt Georgia Hofburg Palace Homestead AFB Hunter Army Air Base Islamic Revolutionary Organization in the Arabian Peninsula Kansas LaGuardia Airfield Lackland Air Force Base Lafayette Park Laos Madrid Maine Manley Maryland Masirah Massachusetts Massachusetts Avenue Mauritania Mildenhall Monaco Murmansk National Council of Churches Near East and South Asia Division New Hampshire Nicaragua Oklahoma Panama City Peking Quai d’Orsay Saharan Democratic Arab Republic San Antonio Sheikh Osman Naqshahandi South America Strait of Tiran Strasbourg Texas Tonga Transcaucasus Tricastin Tripoli U.S. Pacific Command Vladivostok Wadi Kena West Germany Western Europe Wiesbaden Wilford Hall Hospital Wisconsin «کوچه بیژن» آبادان آتن آذربایجان آرامستان ملّی آرلینگتون آرژانتین آزور آفریقای ­جنوبی آفریقای ­شمالی آفریقای جنوبی آفریقای ‌جنوبی آفریقای‌ جنوبی آفریقای‌جنوبی آلاسکا آلمان آلمان غربی آلمان­ غربی آلمان‌شرقی آلمان‌غربی آمریکا آمریکای جنوبی آمریکای شمالی آمریکای­ شمالی آمریکای‌شمالی آمریکای‌لاتین آمریکای‌مرکزی آنکارا آنگولا ابوموسی اتحاد جماهیر شوروی اتحادیه جماهیر شوروی اتریش اتیوپی اردن ارومیه اروپا اروپای شرقی اروپای غربی اروپای‌شرقی اروپای‌غربی استانبول استراسبورگ استرالیا اسرائیل اسلام ­آباد اسلام­ آباد اسلام‌آباد اسوان مصر اسپانیا اسکله اورسی اشمیت اصفهان افغانستان اقیانوس ­آرام اقیانوس آرام اقیانوس هند الجزایر الجزیره امارات امارت متحده عربی انتبه انگلستان اوتاوا اورشلیم اوکلاهاما اوکیناوا ای­سی ایالات متحده ایالات متحده آمریکا ایالت شرقی ایتالیا ایران ایرلند ایسلند بازار تبریز بازار تهران بالتیمور بالتیک بانک ­های آمریکا بانک‌های سوئیس باهاما باکو بحرین برزیل برلین برن برن (Bern) برنیس بروکسل بریتانیا بریتانیای کبیر بصره بغداد بلوار تخت جمشید بلوچستان بلوک شرق بلژیک بلگراد بن بنادر ایران بنادر شوروی بنادر مورمانسک بنادر نفتی ایران بندر بصره بندر خلیج‌فارس بندر خمینی بندر شاپور بندرعباس بنگلادش بوشهر بولیوی بُن بیروت بیمارستان آمریکا در پاناما بیمارستان ویلفورد هال بیمارستان کورنل نیویورک بیمارستان گورگانس بیمارستان­ های گورگاس تأسیسات آرامکو تایلند تایوان تبریز ترمینال‌های نفتی خلیج فارس ترکستان ترکیه تفلیس تنب بزرگ تنب بزرگ و کوچک تنگه تیران تنگه هرمز تهران تونس تونگا تگزاس جامایکا جدّه جزایر جزایر آزور جزایر ابوموسی و تنب­ ها جزایر تنب کوچک جزایر کوچک ابوموسی و تنب‌های نزدیک دهانۀ خلیج‌فارس جزیره جزیره خارک جزیره خارگ جزیره دیه‌گو گارسیا جزیره مصیره جزیره کنتادورا جزیرۀ خارک جمهوری اسلامی ایران جمهوری دموکراتیک آذربایجان جمهوری دموکراتیک عربی صحرا جمهوری فدرال آلمان جنوب ­غرب آسیا جنوب آسیا جنوب ایران جنوب عراق جنوب­ غرب آسیا جنوب­ غرب تهران جنوب‌شرق ایران جنوب‌غرب آسیا جنوب‌غربی آسیا جورجیا جیزه خاور دور خاور نزدیک خاور نزدیک و جنوب آسیا خاورمیانه خاورنزدیک خرمشهر خرّمشهر خلیج خلیج خوک‌ها خلیج سبیک خلیج فارس خلیج کام ران خلیج‌فارس خوزستان خیابان ماساچوست خیابان­ های تهران دادگاه پاناما دالاس دالاک (Dalak) دانشکده الهیات هاروارد دانشگاه تهران دانشگاه راتگرز دانشگاه پرینستون دانمارک داکا دریای خزر دریای سیاه دریای عرب دریای عربی دریای مدیترانه دمشق دمیرل دوشان تپّه دومینیکا دیگو گارسیا رشته کوه ­های زاگرس رضائیه رم رودزیا روسیه رومانی رُم ریاض زامبیا زامبیان زاهدان زندان سان­تای زوریخ (Zurich) سادات سانفرانسیسکو سانفرانسیکو سریلانکا سفارت آمریکا سفارت آمریکا در اسلام ­آباد سفارت آمریکا در تهران سفارت آمریکا در طرابلس سفارت آمریکا در کویت سفارت ایالات متحده سفارت ایالات متحده در ایران سفارت ایالات متحده در تهران سفارت ایران در واشنگتن سفارت بریتانیا سفارت بریتانیا در ایالات متحده سفارت بریتانیا در تهران سفارت بریتانیا در واشنگتن سفارت سوئیس در تهران سفارت شوروی در واشنگتن سفارت کانادا در تهران سمنان سن آنتونیو سوئد سوئیس سوریه سومالی سکّوهای نفتی جزیره خارک شبه جزیره عربستان سعودی شبه­ جزیره عربستان شبه‌جزیره عربستان شرق آسیا شرق مدیترانه شرق­ دور شطّ‌ العرب شط‌ العرب شمال ایران شمال تهران شنیانگ (Shenyang) شوروی شوروی‌ شیلی شیکاگو صحرای اول (Desert One) صحرای شرقی طبس ظهران عدن (Aden) عراق عربستان عربستان سعودی عرشه نیمیتز عرفات علی‌آباد عمان عمّان فرات فرانسه فرانکفورت فرودگاه ­های ایران فرودگاه اسوان فرودگاه انتبه اوگاندا (Uganda) فرودگاه تهران فرودگاه دالس فرودگاه طبس فرودگاه لارناکا (Larnaca) فرودگاه لاگواردیا فرودگاه مهرآباد فرودگاه میلدنهال فرودگاه نیویورک فلسطین فلوریدا فنلاند فورت برگ فیلیپین قاهره قبرس قفقاز جنوبی قفقاز­ جنوبی قفقازجنوبی قم لائوس لاکلند لبنان لندن لندن. لهستان لوگزامبورگ لیبی لیسبون مادرید ماساچوست مانلی مجتمع فلوریت مدیترانه شرقی مدینه مراکش مرزهای شمال‌غربی ایران مریلند مسجد الحرام مسقط مسکو مشهد مصر مصیره منصوریه منظریه مهرآباد موریتانی موزامبیک مومباسا موناکو مکزیک مکّه میادین نفتی خلیج فارس میادین نفتی خوزستان مین نائین ناتو ناحیه کلمبیا نجف نروژ نگلادش نیجر نیجریه نیروگاه هسته‌ای تریکاستین نیمیتز نیواورلئان نیوزلند نیومکزیکو نیوهمپشایر نیویورک نیکاراگوئه هامبورگ هانتر هانوی (Hanoi) هتل بلویو هرات هلند همدان همیلتون جردن هند هندوستان هیوستن هیوستن تگزاس واتیکان وادی قنا واشنگتن ولادی­وستوک ونزوئلا ویتنام ویتنام‌ ویسبادن ویسکانسین وین پادگان سلطان‌آباد پاراگوئه پارک ریاست‌جمهوری پارک لافایت پاریس پالایشگاه آبادان پالایشگاه‌های نفت آبادان پاناما پاناما سیتی پاناماسیتی پاکستان پایگاه دیگو گارسیا پایگاه نظامی فورت برگ (Fort Bragg) پایگاه نیروی هوایی لاکلند پایگاه هوایی ایالات متحده پایگاه هوایی تهران پایگاه هوایی غرب قاهره پایگاه هوایی هومستد پایگاه‌های عربستان سعودی پرتغال پنتاگون پکن پیاتیلا پیتزبرگ چابهار چک چکسلواکی چین ژاپن ژنو ژیسکار کاخ سفید کاخ هفبورگ کاراکاس کاستاریکا کالج‌های آمریکا کانادا کانزاس کربلا کردستان کرمان کره ­شمالی کره شمالی کشورهای اروپایی کشورهای جهان ‌سوم کشورهای جهان­ سوم کشورهای جهان‌سوم کشورهای حاشیه خلیج فارس کشورهای خلیج کشورهای عربی کشورهای غربی کلرادو کلمبیا کمپ دیوید کنتادورا کوبا کویت کُردستان گابن گابون گوآتمالا گوآم گواتمالا گورگاس یزد یمن یونان یوگسلاوی