Post
24254
از: سفارت آمریکا در تهران
محرمانه
به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی. سی. فوری 4217
1358-07-20- 1979-10-12
متن سند
سند شماره (26)
از: سفارت آمریکا در تهران
تاریخ : 12 اکتبر 1979 - 20 مهر 1358
به: وزارت امورخارجه در واشنگتن دی. سی. فوری 4217
طبقه بندی : خیلی محرمانه
موضوع: یزدی در نیویورک، اکنون کجاست؟
1 - تمام متن خیلی محرمانه است
2 - خلاصه: عملکرد یزدی در نیویورک جنبه فرسایشی داشت و طی آن یادآور شد که ما باید به طریقی عمل نماییم که نشان دهد انقلاب را واقعاً پذیرفته ایم. بخشی از این عملکرد جنبه شعارهای انقلابی دارد ولی بخش اعظم آن از اصالتی خاص برخوردار و نشانگر تلاش محفلی خاص در درون
ص: 78
دولت موقت ایران برای تحکیم مواضع قدرت خود می باشد. تا آنجا که در توانمان هست اقدام در چند زمینه را توصیه می کنیم و ما باید تلاش خود را صرف تقویت خط مشی خود در این جو بنماییم. (پایان خلاصه)
3 - سفارت از دریافت تلگرام مرجع که حاوی تجزیه و تحلیلی ارزشمند از عملکرد دکتر یزدی در نیویورک می باشد بسیار سپاسگزار است و باید گفت که یزدی به عنوان عضو گروهی که در داخل دولت موقت به خمینی بسیار نزدیک است به احتمال قوی در انقلاب ایران بعد از انقلاب نقش مهمی را ایفا خواهد کرد. (دیگر افراد موجود در این گروه عبارتند از وزیر دفاع جدید چمران، قطب زاده در رادیو و تلویزیون ملی ایران، سخنگوی دولت موقت، طباطبائی و وزیر کشور صباغیان.)
4 - ما نیز با تجزیه و تحلیل وزارتخانه در مورد یزدی در این خصوص که او می خواهد برای رسیدن به اهداف روانی و سیاسی خود انقلابیون اسلامی را به عنوان نسل جدیدی از انسان بنمایاند که می خواهند در صحنه جهانی حق اظهار نظر داشته باشند، موافقیم. یزدی در هاوانا و در نیویورک چنین فرصتی را به دست آورده بود و مصمم بود که از آن حداکثر بهره برداری را بنماید.
5 - نکته مهم دیگر این است که هدف وی در رابطه با آمریکا این بود که چه به طور علنی و چه خصوصی به ما بفهماند که باید اقدامات بسیاری را انجام دهیم که نشان دهد ما انقلاب را پذیرفته ایم، و به ما هشدار بدهد که تا زمانی که این کار صورت نگرفته نمی توان در جهت ایجاد روابط بهتر پیشرفتی پدید آورد. پس از بازگشت از نیویورک (تلگرام جداگانه) نیز وی همین نکات را به طور مفصل در یک کنفرانس مطبوعاتی مطرح نمود. یزدی می گوید یخ حاکم بر روابط بین دو کشور هنوز شکسته نشده است.
6 - این اظهارات تا حدودی جنبه افراطی دارد چون دولت آمریکا با اقدامات خود نشان داده است که ما واقعاً این انقلاب را پذیرفته ایم. ولی به چند دلیل می توان گفت که این امر چندان شگفت آور نیز نیست و لازم نیست که ما هم این دلایل را بپذیریم ولی باید در تلاش خود برای کنار آمدن با این رژیم سرسخت حتماً همان دلایل را مد نظر داشته باشیم.
7 - همان گونه که در تلگرام مرجع خاطرنشان شده، یزدی یک سیاستمدار انقلابی جاه طلب است.
همین دیدگاه است که به خصوص در اولین بازگشتش به آمریکا پس از هیجده سال اقامت در تگزاس و دیگر نقاط (قسمتی از گذشته او که اکنون تحمل آن را دشوار می بیند)، او را وادار به سخن گفتن و نمایش کردار یک انقلابی می نماید. در نتیجه برای وی مهم بود که در بازگشت به کشورش از وجهه یک انقلابی واقعی برخوردار شود تا همه بدانند که او آماده مقاومت در برابر آمریکاست و تحت تأثیر «بردگی فکری» که بنابه گفته خودش در هاوانا» مشخص ترین اثر انگشت امپریالیسم در جهان است... و به عنوان یک وسیله مؤر لیکن کم بها سلطه امپریالیستی را در جهان تداوم می بخشد» قرار نگرفته است.
8 - اما در مقاومت سرسختانه وی در برابر آمریکا مفاهیم بیشتری نهفته است که در مذاکرات او با وزیرخارجه آمریکا و نیز در محتوای سخنرانیهای عمومی اش آشکار است. یزدی از نظر سیاسی جاه طلب ولی یک انقلابی معتقد نیز هست. به همین دلیل نمی توان او را فردی صرفا قلمداد کرد. روش برخورد وی حکایت از مطالبی دارد که بنیاد تمام تجهیزات و دستگاههای انقلابی اینجاست؛ که خود
ص: 79
جنبه تاکتیکی کوتاه مدت آن است: ولی او از مطالبی بنیادی تر و دراز مدت تر نیز سخن می راند.
9 - در کوتاه مدت، یزدی و دیگر نزدیکان وی در اندرون دولت موقت تلاش می کنند تا قدرت سیاسی خود را که از نظر خودشان در معرض خطر واقعی و یا خیالی قرار گرفته مستحکم سازند. به همین دلیل است که نسبت به بروز مشکلات در کردستان و خوزستان عکس العملهای تندی نشان داده می شود عکس العملی که شاخص آن رگباری از تبلیغات داخلی است تا نشان داده شود که آمریکا در پشت صحنه است و در واقع این عراق است که با همکاری عمال آمریکایی و تحت تأثیر آنها در بروز این گونه حوادث دست دارد. رابطه این تبلیغات با شرایط بحرانی این دو استان هر چه باشد، می توان گفت که این تبلیغات طوری طراحی شده تا کنترل روحانیون و انقلابیون بر نیروهای امنیتی و دستگاههای در حال تکامل دولتی را تقویت کند تا پس از تکمیل قانون اساسی بتوان هریک را در محل خاص خود استقرار بخشید. تلاش آنها در جهت تحکیم قدرت نیز از نظر بسیاری از شاهدان تأکیدی است بر ضرورت «محوسازی» آثار به جای مانده از رژیم منسوخ و مخالفین سیاسی شان از ساختار دولتی. به همین دلیل به نقل از سخنان یزدی در نیویورک گفته اند که مرحله پاکسازی وزارت خارجه هنوز به پایان نرسیده است. چمران نیز از پاکسازی مورد نظر خود در نیروهای مسلح سخن می گوید. مسائلی که در نتیجه وجود نزیه در شرکت ملی نفت ایران پدیدار گشته نیز سخن از ضرورت پیگیری روند پاکسازی را به دنبال داشته که به قولی نزیه آن را نادیده گرفته و کنار گذاشته است.
خمینی نیز می گوید تنها راه بقای انقلاب، انجام پاکسازیهای لازم در کل بافت اجتماعی و اقتصادی کشور است.
10 - آنچه به همین موضوع مرتبط است ولی از ماهیتی دراز مدت تر برخوردار است، ابراز نگرانی در مورد یک خطر دیگر بزرگتر است که انقلاب، اهداف و مقاصد آن را تهدید می کند. ماحصل این نگرانی محسوس شدن ضرورت حذف سلطه فرهنگی اجانب و به خصوص غرب است که بنا به قولی از رژیم گذشته بر جای مانده و از نظر انقلابیون تأثیر اسلام را در تحرک بخشیدن به جامعه و ایجاد انگیزه برای حل بافت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران فرسایش می دهد. واقعیت این است که آنها این خطر را در تمام نقاط جهان اسلام حس می کنند، که به صورت نوعی جبر ایدئولوژیک ممزوج شده با سخنان مبنی بر الحاق سرزمینهای اسلامی به یکدیگر که از ایده آلیسم پنهان شیعیان منشأ می گیرد و باعث تیره شدن روابط بین جمهوری اسلامی ایران و اکثر همسایگان مسلمان آن می شود.
11 - یزدی در بخش اعظم سخنرانی افشاگرانه خود در هاوانا به همین مضمونی که در ذهن انقلابیون ایرانی جای دارد اشاره نمود. بنابه گفته او «معیاربندی ارزشها، اهداف و آرمانها در میان نخبگان حاکم بر جهان، بعد جدید سلطه فرهنگی را به ماهیت رو به تکامل امپریالیسم در جهان معاصر افزوده است.» یزدی خواستار «زدودن و کناره گیری از همپیمانی فرهنگی با ابرقدرتها و تلاشی منظم در جهت رهانیدن خود از اسارت فکری سلطه فرهنگی شده است.»
12 - برای ما کار کردن با رهبریتی که مانند او عمل می کند دشوار است؛ چون علی رغم اینکه به ما نیازمند است سعی می کند زیاده از حد به ما نزدیک نشود تا انقلاب حفظ شود. زمان و شرایط اجباری ناشی از یک تحرک و پویایی نهفته در مادیگرایی و نوگرایی اقتصاد ایران و ساختار اجتماعی شهری آن این وضع را در نهایت تغییر خواهد داد. ولی در نتیجه بعضی از مشکلات سیاسی که در کوتاه مدت
ص: 80
اجتناب ناپذیر است، حرکت کندتر خواهد شد. ما باید حداکثر صبر و حوصله و حساسیت خود را در پیگیری منافع خود در جوی انباشته از سوء ظن که توسط یزدی در نیویورک منعکس گردیده، به کار گیریم.
13 - پس از ادای این مطالب، از این پس به اظهار نظر در سه مورد خاص می پردازیم: اول، تدارک نظامی؛ دوم، موضع علنی ما در قبال انقلاب؛ و سوم، حرکت سمبلیک ملاقات با خمینی و انتصاب سفیر.
14 - یزدی در نیویورک از روشن ساختن این موضوع باز نماند که عملکرد ما در زمینه تدارکات نظامی همچنان محکی است برای مواضع ما در مقابل انقلاب. مسیر بسیار صعب العبوری در پیش است، آن هم نه به خاطر اینکه برقراری رابطه با چمران به عنوان سرپرست جدید نهاد دفاعی موضوع بحث باشد، بلکه به خاطر اینکه ترس از گسترش نفوذ آمریکا در جامعه ایران از طریق نظامی وجود دارد. (طبق گفته یزدی در هاوانا بیش از 1200 پرسنل نظامی ایرانی در آمریکا دوره دیده اند، که این رقم از نظر ما محافظه کارانه ارائه شده است.) علاوه بر این یزدی و دیگران معتقدند که ایران از طریق صندوق اعتباری خود فریب خورده است.
15 - بنابراین ما با مسئله ارضای سیاستمدارانی چون یزدی، چمران و نیز افراد حرفه ای نظامی روبرو هستیم که دریافته اند که از پشتیبانی لجستیکی و فنی آمریکایی مورد نیاز خود محروم خواهند ماند. با این وصف، از نظر ما موضع گیری کنونی ما در قبال تدارک نظامی اصولاً صحیح است که همان موضع گیری صریح و روشن در قبال پرداخت صورتحسابهاست و به صورتی بسیار صریح قوانین و مقررات خودمان را در آمادگیمان به پاسخگویی به سؤلات دولت موقت در زمینه جزئیات مالی و ارائه لوازم یدکی پس از برقراری نظم در حکومت موقت ایران، ارائه می دهیم، به آن گوشزد می کند.
ولی، به نظر ما باید در خط مشی های خود به صورت منفرد و منفک و به خصوص در مورد ارائه مقرراتی که به تجهیزات طبقه بندی شده و حساس تأثیر می گذارد نیز تن به خطر و ریسک بدهیم. در نتیجه باید در پاسخ به درخواست دولت موقت در مورد هواپیماهای اف - 4 بسرعت موضع گیری مثبتی را از خود نشان دهیم. هرگونه به تأخیر و یا ممانعت از ارسال این جنگنده ها این سوءظن را بر می انگیزد که مبادا آمریکا خیال تنبیه و تأدیب دولت موقت را از نظر مالی و سیاسی دارد؛ تصویب مورد مربوط به این تعداد کوچک از هواپیماها که هزینه آنها نیز اضافه بر صورتحسابهای نیروی هوایی پرداخت شود در حراست از منافع ما در ایران (در صورتی که نیاز به مشورت با کنگره باشد) قابل دفاع و توجیه است.
16 - ثانیاً، همان طور که این سفارت قبلاً پیشنهاد کرده بود، ما معتقدیم که باید راهی یافته و علناً اعلام کنیم که وجود دگرگونی در ایران را پذیرفته ایم. برای این کار دو علت وجود دارد یکی اینکه سوءظنهای دولت موقت نسبت به مقاصد ما کاهش پیدا می کند و دیگر اینکه با این کار به مردم خودمان منافع درازمدتمان در ایران را یادآور می شویم (چون مطبوعات آمریکا در این زمینه نقشی تصنعی و سطحی داشته اند). البته معنی این مطلب این نیست که برای ما حمایت و تأیید علنی خمینی و یا تشویق و حمایت از چمران و یزدی و تمام بیانات و کردار آنها و یا تمجید از سیاست دولت موقت در کردستان ضروری و حیاتی است. آنچه که باید بگوییم آن هم به طریقی که تا به حال نگفته ایم این
ص: 81
است که ما در ایران دارای منافع دراز مدتی هستیم که هنوز هم به قوت خود باقی است و به نظر ما باید در ایران اسلامی نیز پیگیری شود.
17 - ما مخصوصاً از وزارت خارجه می خواهیم که علناً و بطریقی اعلام نماید که ما مایلیم که ایران اهداف انقلابی خود را طوری تحقق بخشد که مورد حمایت تمام اقشار ملت آن باشد و آمریکا قصد ندارد مقاصد خود و یا رژیم خاصی، چه سلطنتی و چه غیر از آن را بر ایران تحمیل کند و القای تمامیت و استقلال ایران به نفع ما و مورد توجه ماست؛ و منافع آمریکا در دسترسی داشتن به نفت ایران مترادف است با منافع ایران در ادامه و تأمین مالی عمران صنعتی و کشاورزی آتی ایران. ما باید فرصتهایی پیدا کرده و تأکید ایران انقلابی بر اسلام و کمک معنوی آن به جامعه را با در نظر گرفتن طریقی که آمریکاییان نیز برای جنبه های معنوی تلاش انسانی اهمیت قائل می شوند، به عنوان عنصری مورد احترام و قابل درک برای آمریکاییها مورد استقبال قرار دهیم.
18 - نظریات چند ماه قبل معاون وزیرخارجه، یعنی ساندرز در مورد خاورمیانه بخش اعظم این مطالب را در بر دارد و چیزهایی است که باید مکرراً به سمع ایرانیها رسانیده شود.
19 - ثالثا، و مختصرا، یک موضوع بسیار با اهمیت دیگر دیدار با خمینی و انتصاب یک سفیر در ایران است. اکنون برای انجام این کارها شاید دیر شده باشد؛ ولی موضوع اصلی راهی را پیش پا می گذارد که از نظر یزدی و اکثر ایرانیها می تواند به روشن شدن طرز برخورد ما در قبال انقلاب بینجامد. اگر قرار باشد انتصاب سفیر جدید باز هم به تأخیر افتد، توصیه می کنیم که زمینه برای ملاقات با خمینی در سطح کاردار فراهم آید. اما در رابطه با انتصاب سفیر، اکنون زمان مناسبتر از همیشه است و نباید در این مورد بیش از این تأخیر روا داشت.لینگن