Post
15498
از: سفارت آمریکا ـ تهران
محرمانه
به: وزارت امور خارجه ـ واشنگتن
1357-11-10- 1979-01-30
متن سند
سند شماره (44)
خیلی محرمانه
از: سفارت آمریکا - تهران
تاریخ: 30 ژانویه 1979 برابر با10 بهمن 57
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن
موضوع: نظرات مخالفین
1- تمام متن خیلی محرمانه
2- کارشناسان سفارت، پرت و پاترسون در 25 ژانویه با گروهی از مخالفین در منزل دکتر خواجوی ملاقات کردند. هدف اصلی از این دیدار، دستیابی به نظرات بازاری ها در مورد وضع سیاسی بود. پنج بازاری وجود داشتند: آقایان علی بابائی، عالی نصبی، علاءالدین، نجیب بابائی و اسپهبدی. چندین تن از دوستان خواجوی در کمیته حقوق بشر نیز حضور داشتند. همچنین منوچهر داودی، افسر خدمات خارجی که سر کنسول در هنگ کنگ است نیز آمده بود. (داودی مشخصا ناراحت بود که در یک شهر گردهمایی مخالفین شرکت دارد. به تهران 1375 رجوع شود.)
3- کوشش های کارشناس برای به دست آوردن تحلیل مخالفین از اوضاع سیاسی به ابزار حمایت کلی از خمینی و دشمنی با رژیم انجامید. ما فکر می کنیم که اکثرت افراد باعث چنین مسئله ای شده (ما قبلاً خواسته بودیم که افراد کمتری حضور داشته باشد). این آقایان صحبت های مخالفین دیگر را تکرار می کردند و می کردند و می گفتند که بختیار قابل قبول نیست چون توسط شاه انتصاب شده و توسط مجلس غیرقانونی تأیید این توطئه ای است که در آن بختیار می خواهد وقت بگذارند تا شاه دوباره برگردد. آمریکا هم در خیلی از انتقاداتی که به شاه وارد بود شریک بود. یک بازاری (که خوب صحبت می کرد) گفت که ما یک فرصت دیگر به آمریکا خواهیم داد که ولی انگلیسی ها را هرگز نخواهیم بخشید. (من اموالم را قربانی خواهم کرد تا پیروز شویم چون روح من در خاک ها کوبیده شد.) احساسات منفی نسبت به آمریکا توسط این امر تبدیل شد که اشتباهات آمریکا سهواً بوده ولی برنامه های انگلیسی ها و روس ها توطئه های حساب شده ای برای سلطه بر کشور بوده است.
4- متین ترین و محترم ترین بازاری، عالی نصبی بود. او نطق کوتاهی کرده که مخلوطی از پیچیدگی و ناپختگی بود و در آن توضیح داد که چطور به دنبال افزایش در آمد نفت، واردات به سرعت به حدود 15 بیلیون دلار افزایش پیدا کردند و بیشتر آن شامل خرج های بی مورد برای اجناس لوکس و تکنولوژی بی فایده بود. او گفت با توجه به زمین های نامناسب ایران، هوای خشک و خرج زیاد آبیاری کشور، باید آنقدر در کشاورزی سرمایه گذاری کند تا بتواند خود کفایت گردد و بقیه درآمد در صنایع مناسب که بتواند آن را صادر کند و جای درآمد نفت را بگیرد سرمایه گذاری شود. او تأکید بر لزوم ایجاد صنایع در مناطق غیر شهری داشت تا به بیکاری پنهان پایان دهد. در جواب سؤال کارشناس سفارت در مورد اینکه
ص: 408
جمهوری اسلامی چطور تشکیل خواهد شد (تمام بازاری ها اصرار داشتند که دولت آمریکا از جمهوری اسلامی حمایت کند) عالی نصبی پاسخ داد که او از سیاست چیزی نمی داند ولی می تواند توصیه های اقتصادی به خمینی بکند: «من به او پیشنهاد می کنم که مثلاً ما صادرات نفت را به توسعه صادرات دیگر وابسته کنیم، و به کشورهای دیگر بگوییم که برای هر ده هزار بشکه نفت که ما به آنها بفروشیم آنها همچنین باید فلان مقدار فرش بخرند.»کارشناسان سفارت به صورت مؤدبانه ای گفتند چنین برنامه ای عملی نیست، چندین شرکت کننده توضیح دادند که مایلند تجارت بین ایران و آمریکا ادامه پیدا کند و توقع داشتند که در طی رژیم جدید این تبادلات افزایش پیدا کند.
5 - نظریه: دوباره این گروه سردرگمی خودش را نشان داد. آنها ابراز می کنند، حداقل پیش همدیگر، که همه طرفدار خمینی هستند، ولی مشکل می توان فهمید چرا آنها فقط توقع دارند که آینده به رهبری آیت اللّه روشن تر باشد و اگر نباشد، خشم ضد رژیم آنان باید نقطه وحدت دیگری بیاید.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!