Post
17953
از: سفارت آمریکا - تهران
محرمانه
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن
1358-04-12- 1979-07-03
متن سند
سند شماره (43)
تاریخ: 3 ژوئیه 79 - 13 خرداد 58
خیلی محرمانه - توزیع محدود
از: سفارت آمریکا - تهران
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن
موضوع: مناسبات آمریکا و ایران
1- (تمامی متن خیلی محرمانه)
2- خلاصه: در دیدار اولیه من با یزدی در تاریخ 2 ژوئیه من تمایل ایالات متحده را در عادی کردن مناسبات با ایران بار دیگر تأکید کردم و تأکید کردم که فرایند بازسازی مناسبات ما باید یک فرایند متقابل باشد. یزدی در پاسخ، تمایل شخص خود و حکومتش را در شناسایی اوضاع و احوال تغییر یافته در ایران ابراز داشت و در ضمن هشدار داد که شناسایی انقلاب و پذیرفتن آن دو موضوع جداگانه است. من متن اظهارات سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا را در تاریخ 25 ژوئن درباره انتصاب یک سفیر (برای ایران) به یزدی تسلیم کردم و این امر یزدی را بر آن داشت تا بپرسد که ما چه موقعی یک نفر را خواهیم فرستاد. او همچنین می خواست بداند که منظور از اظهارت ژنرال راجرز « درباره نیروهای ویژه در منطقه خلیج (فارس) چه بوده است. (پایان خلاصه)
3- من اظهارات خود را با تقدیر حکومت متبوع خود از کمک یزدی و همکاران او د ر وزارت امور خارجه آغاز کردم من به او گفتم که ما به ویژه از مداخله شخصی او در لحظات خطر و فشار و گماشتن پرسنل برای حفاظت از هیئت نمایندگی سیاسی ما در ایران قدردانی می کنیم. من گفتم که من به عنوان یک دوست، خواه از نظر شخصی خواه به عنوان کارمند حکومت آمریکا به ایران آمده ام. من به او گفتم که من دستور دارم که بگویم که حکومت متبوع من حاضر است در کوششهای مشترک با دولت موقت ایران برای بنای مناسبات متقابلاً سودمند و مناسباتی که اوضاع تغییر یافته را در ایران کاملاً با احساسات مساعد درنظر می گیرد همکاری کند. من گفتم که استقلال و تمامیت ارضی ایران همچنان مورد علاقه ماست و ما می خواهیم یک ایران نیرومند و پرقدرت وجود داشته باشد و آماده ایم بری نیل به این هدف همکاری کنیم و همچنین همکاری با یکدیگر در تعیین تکلیف مشکلات قدیمی ما از قبیل کالاهای نظامی و حصول تفاهم در زمینه های همکاری در آینده جز این تمایلات است.
4- من گفتم که ما نسبت به ایران در کوششهای آن برای تنظیم یک قانون اساسی جدید و بنا کردن نهادهای جدید دولتی حسن نیت داریم هر چند ما هیچ گونه قصد و تمایلی در اینکه خود را به هر نحوی که
ص: 283
باشد در این فرایند درگیر کنیم، نداریم. من تأکید کردم که بازسازی مناسبات ما باید یک فرایند متقابل و مشترک باشد و اینکه هر دو طرف باید خویشتن داری و تفاهم از خود نشان دهند. من به او گفتم که در این ارتباط به من دستور داده شده است قدردانی ما را از اظهارت اخیر سخنگویان دولت از جمله امیر انتظام معاون نخست وزیر درباره مناسبات آمریکا و ایران ابراز دارم. من به ویژه اظهارنظرهای یزدی را درباره مسائل مربوطه نظامی در تاریخ 27 ژوئن ذکر کردم. من در پایان گفتم که حکومت متبوع من خواهان مناسبات حسنه با ایران است و اینکه از نقطه نظر ما انتصاب من به ایران هر چند جنبه موقتی دارد گامی در بازسازی این فرایند به شمار می آید.
5 - یزدی به خاطر اظهارات من از من تشکر کرد و گفت همانطوری که من می دانم حکومت متبوع او نیز اغلب اعلام داشته است که خواهان مناسبات سودآور متقابل به نفع هر دو کشور می باشد. او گفت برای نیل به این هدف مشکلاتی وجود دارد، مشکلاتی که با «ناس» کاردار سابق مورد بحث قرار گرفته است. او گفت که شناسایی تاریخ مناسبات ما با رژیم سابق ایران از سوی ناس به عنوان مانع اصلی عادی شدن مناسبات یک نشانه تشویق کننده بوده است او گفت درک واقعیت ایران نوین ما را قادر خواهد ساخت تا مناسبات معنی داری را با ایران پرورش دهیم. او اضافه کرد که «تنها چیزی که ما از آمریکاییها می خواهیم این است که واقعیت جدید را در این جا بشناسند و بپذیرند.» در پاسخ من مبنی بر اینکه «این واقعیت شناخت و پذیرفته شده است» یزدی گفت که بین شناسایی واقعیت و پذیرفتن آن وجه امتیاز بسیار است. او گفت حکومت متبوع او و مردم ایران هنوز درباره پذیرفته شدن انقلاب آنها از سوی آمریکاییها اطمینان ندارند. او ادامه داد: «ما نیازمند اقدام شما هستیم و این اقدام است که نشان خواهد داد که شما آنچه را که در این جا روی داده است پذیرفته اید.»
6- سپس چند مسئله ویژه مورد بحث قرار گرفت (تلگرامهای جداگانه )ولی در نزدیکیهای پایان ملاقات ما بار دیگر مسئله کلی مناسبات آمریکا و ایران را در میان گذاردیم و من متن اظهارات سخنگوی امور خارجه آمریکا در تاریخ 25 ژوئن درباره وضع مبادلات بین ما و دولت موقت ایران در مورد انتصاب یک سفیر برای ایران را به او تسلیم کردم. یزدی اندکی برآشفت آنچه که او در این باره گفته بود مبتنی بر «آن بود که ظرف 24 ساعت پس از آنکه ما به کاردار شما گفتیم که کاتلر را به عنوان سفیر نمی پذیریم به ما گفته شده بود.» من در پاسخ گفتم که آنچه که سخنگوی امور خارجه آمریکا گفته است در حال حاضر منعکس کننده موضع اصلی ماست ولی ما نمی خواهیم که این موضوع در مناسبات دوجانبه ما اثر داشته باشد زیرا نظر ما این است که بحث علنی به نفع هیچ کدام ما نیست، و هر اندازه که از سوی طرفین کمتر گفته شود، بهتر است. یزدی به سرعت سؤال کرد که آیا ما قصد داریم شخص جدید را منصوب کنیم یا خیر من به او گفتم به سابقه مراجعه کند. ولی در ضمن افزودم که ما درباره این مسئله کار می کنیم و پیشنهاد کردم که فعلاً بهترین راه این است که «خونسرد باشند».یزدی بار دیگر پاسخ داد که دولت موقت ایران می کوشد «خونسرد» باشد و افزود که به دولت موقت ایران اطمینانهایی داده شده است که ما هرچه زودتر شخص دیگری را منصوب خواهیم کرد که به جای کاتلر سفیر آمریکا در ایران شود و این که دولت موقت می خواهد با ما چنین رفتار کند.
7- در حالی که به این ملاقات پایان می دادیم یزدی گفت که او میل دارد که در یک جلسه بعدی درباره اوضاع و احوال پیامدهای اظهارات ژنرال راجرز درباره نیروهای ویژه در منطقه خلیج فارس صحبت
ص: 284
کند. من پاسخ دادم که هر لحظه می توانم وقت خود را در اختیار او بگذارم ولی اینکه به طور خلاصه اظهارات ژنرال راجرز منعکس کننده نگرانیهای جهانی ما و برداشت از لزوم دفاع از منافع جهانی ما است.
من تأکید کردم ژنرال راجرز تنها به برنامه ریزیهای احتمالی و پیش بینی شده اشاره کرده است و آن گاه او را به گزارشهای مطبوعاتی اخیر در آمریکا توجه دادم مبنی بر اینکه ایالات متحده به نحوی از انحاء می کوشد خوزستان را از بقیه ایران جدا سازد و آن گاه گفتم که چنین اتهاماتی با هر گونه منطقی تضاد دارد.
من گفتم منابع عمده ما در این قسمت از جهان با نیاز جریان بدون وقفه نفت از این منطقه وابسته است و ما ثبات و عدم تشنج را در میان کشورهای این منطقه بهترین ضامن این منافع سیاسی می دانیم و اینکه هیأت نمایندگی ما در عراق همین موضوع را درباره مناسبات ایران و عراق مطرح کرده است. یزدی پاسخ داد گزارشهای مطبوعات درباره گرفتاریهای ایالات متحده در خوزستان باید در چهارچوب اظهارات ژنرال راجرز مورد توجه قرار گیرد من بار دیگر تأکید کردم ژنرال راجرز به برنامه ریزیهای مربوط به وقایع احتمالی اشاره کرده است و اینکه ما به هیچ وجه در پی آن نیستیم که اوضاع اینجا را به بی ثباتی بکشانیم.
یزدی گفت:«آری ولی نیروهای ویژه چگونه می توانند در این ارتباط کمک کنند؟» (این سؤالی که ما به دفعات آن را می شنویم و همراه با ناباوریهایی است که با چنین برنامه ریزیهایی به هر صورت مچ ما باز خواهد شد).
لینگن