Post
29149
از: سفارت آمریکا در تهران
محرمانه
به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی
1358-05-23- 1979-08-14
متن سند
سند شماره (1)
14 اوت 1979 - 23 مرداد 58
خیلی محرمانه تهران 9064
از: سفارت آمریکا در تهران
به: وزارت امور خارجه در واشنگتن دی. سی.
موضوع: درخواست کمک برای تشکیل نیروهای نامنظم نظامی بر علیه جنبش اسلامی
1 - (خیلی محرمانه - تمام متن)
2 - خلاصه: در 8 اوت فریدون افشار در گفتگو با مشاور سیاسی سفارت آمریکا خواستار کمک برای تشکیل یک نیروی نظامی در منطقه آذربایجان شد که بتواند برای دفع قدرت جنبش اسلامی مفید واقع شود. مشاور سیاسی تقاضای او را رد کرد و خاطرنشان ساخت که سیاست آمریکا مبنی بر عدم دخالت در امور داخلی ایران می باشد. افشار گفت که انتظار چنین جوابی را داشته است، ولی با این وصف در راه عملی ساختن نقشه خود گام برخواهد داشت. پایان خلاصه.
3 - در 8 اوت فریدون افشار دوباره با کاردار تماس گرفت و درخواست ملاقات کرد. کاردار فکر می کرد که شخص مزبور «فرید» است که شریک حقوقی رمزی کلارک، وکیل «لواین»، چند هفته پیش گفته بود که به خاطر اوضاع یهودیان در ایران با او تماس خواهد گرفت. به هر حال برای اطمینان بیشتر کاردار به مشاور سیاسی سفارت گفت که با افشار تماس گرفته تا منظور او را دریابد. بعدا معلوم شد که افشار مسائلی غیر از مسائل یهودیان ایران دارد. افشار به مشاور سیاسی سفارت گفت که از مدارس میسیونری ارومیه و تبریز فارغ التحصیل شده و در چندین دانشگاه آمریکا (از جمله آیداهو، اکلاهما، شیکاگو ییل و جان هاپکینز) تحصیل کرده و دکترای زمین شناسی خود را گرفته است. او همچنین یک دوره کوتاه مدت را در فاصله بین دوره تکمیلی لیسانس و مراجعت به آمریکا در دانشگاه نظامی ایران گذرانده است. زمانی که نفت در ایران ملی شد، افشار به خاطر کمک به پیدا کردن مناطق نفت خیز خارج از حوزه امتیاز بریتیش پترولیم از مؤسسه اسمیتونیان به ایران دعوت شده بود.
او اولین چاه نفت حوزه قم را وارد مرحله تولید کرده بود و بعدا به دانشگاه تهران رفت و در سال 1956 به عنوان نماینده مجلس از ارومیه (که در آن زمان رضاییه بود) انتخاب شد. به هر حال او در سال 1961 به خاطر سرخوردگی از مسائل سیاسی کاندید نمایندگی مجلس نشد و مجددا مشغول تدریس در دانشگاه تهران گردید.
4 - افشار گفت افرادی نظیر او در حالی که هرگز با بودن شاه موافق نبوده اند، از بی نظمی ملاها در ایران نیز مطلقا خسته شده اند. و واضح است که آنها قادر نیستند یک اقتصاد مدرن را پیاده کنند او گفت که به تازگی از ارومیه برگشته و در آنجا شاهد وقایعی مبنی بر درگیری بین کردها و مقامات محلی در سرو بوده است. او اظهار داشت که منطقه مرزی ترکیه و عراق در کنترل کامل کردها می باشد. آنها بیش از 6 پاسگاه ژاندارمری را بدون مقاومت تصرف کرده اند. و پاسدارانی را که از ارومیه برای بازپس گرفتن این پاسگاهها فرستاده شده بودند به خاک و خون کشیده اند. پاسداران بی انضباط و بدون آموزش بوده و حتی برای کردهای فاقد تشکیلات آنچنانی نیز رقیبی به حساب نمی آیند و ارتش نیز در ارومیه از جنگیدن خودداری می کند.
5 - افشار گفت که چنین وضعی برای آنچه که او تصمیم گرفته انجام دهد ایده آل است. او گفت که استخدام نیرویی در حدود 20000 الی 30000 نفر در آذربایجان ساده است و می توانیم آنها را در
ص: 410
منطقه مرز ترکیه جایی که در تصاحب هیچ کس نیست آموزش دهیم و بعدا شمال غربی ایران را به تصرف درآوریم. او گفت ایران حدود 18 میلیون ترک دارد که از این 18 میلیون حدود 16 میلیون ترک آذری هستند که این تعداد از آذربایجان گرفته تا قلب تهران پراکنده می باشند و در حدود 2 میلیون ترکمن و قشقایی نیز در شمال شرقی و جنوب وجود دارند. بیش از 9 تا 10 میلیون فارس خالص وجود ندارد که تنها در قسمت مرکزی ایران متمرکز گشته و به وسیله ترکهای مسلح و کردها و عربها و بلوچها محاصره شده اند. علما فقط در بین فارسها قدرت دارند. اگر ترکهای شمال غربی و تهران را محاصره کنند، دیگر اقلیتهای غیر قارس نیز به آنها در خلع ید کردن مذهبیها در بقیه کشور یاری خواهد کرد.
6 - افشار صراحتا گفت که برای پیشبرد نقشه اش احتیاج به کمک دارد. حداقل برای شروع این کار احتیاج به پول دارد. کمک تسلیحاتی و آموزش نیز مفید خواهد بود. اغلب ترکها چشمان آبی و موهای بور دارند و بنابراین طبق گفته او اگر تعدادی مشاور خارج در تهیه نقشه ها دخالت کنند مشخص نخواهد شد. بعید به نظر می رسد که با فقدان کنترل دولت مرکزی در مرز آذربایجان با ترکیه، کسی متوجه اعمال آنان بشود. او امیدوار بود که آمریکا منافع پشتیبانی از شخصی مانند او را درک کرده باشد. او گفت که من در مدارس شما فارغ التحصیل شده ام و من می دانم که شما به چه چیزهایی معتقد هستید و من هم به آنها معتقدم. خطر واقعی این نیست که چپیها بعد از مدتی مذهبیها را بیرون کنند و قدرت را به دست بگیرند، چون مارکسیسم در بین مردم پایگاهی ندارد. بلکه این است که بعد از ادامه بحرانها در ایران، شوروی وقت را غنیمت شمرده و دخالت کند و این چیزی است که خطرهای جدی برای منافع آمریکا در این قسمت دنیا دارد نه آنکه تعدادی ایرانی و چپ گرا در اداره نخست وزیری بنشینند.
7 - مشاور سیاسی سفارت به افشار گفت که آمریکا نمی تواند از نقشه او پشتیبانی کند و این برخلاف سیاست آمریکا مبنی بر عدم دخالت در امور داخلی ایران می باشد. او گفت که بعد از نتیجه ویتنام و واترگیت مردم آمریکا ماجراجوییهای خارجی را تحمل نمی کنند. افشار گفت که انتظار چنین جوابی را داشته، اما فکر می کند که حداقل کوشش را برای نشان دادن ارزش نقشه اش انجام داده است.
او به هر حال این کار را دنبال خواهد کرد.
8 - نظریه: افشار یکی از مهمترین توطئه گرانی می باشد که تا به حال مشاور سیاسی سفارت ملاقات کرده است. افشار یکی از متخصصین دانشمند می باشد و مردی است که در زندگیش با واقع بینی با مشکلات برخورد کرده.
برای مثال از نظر او فقدان و نظم و منطق جمهوری اسلامی اهانتی است بر ارزشهای شخصی احساسات وی. به نظر نمی رسد که او فردی باشد که تصمیم داشته باشد برای براندازی فوری و سریع حکومت، ناگهان و بدون تعمق قبلی ارتشی را تشکیل دهد. به نظر می رسد که او به دقت ضعف دشمن را محاسبه کرده، ولی اینکه آیا او می تواند چنین نیرویی را تشکیل دهد یا نه نامعلوم است، اما اگر چنین نیرویی بخواهد متشکل شود فقط، شخصی مثل افشار، احتمالاً این کار را بهتر انجام خواهد داد تا یکی از ارتشیان عالی رتبه ایرانی که اراده شان در فوریه گذشته خرد شده و یا اشراف عالی مقام و مادیگرا که از پاریس و لوس آنجلس توطئه می کند و یا جوانان ناقص العقل که در خیابانهای دورافتاده
ص: 411
تهران با اتومبیلهای ب ام و می گردند و برای آنها توطئه چینی یک نوع بازی به حساب می آید.
لینگن خیلی محرمانه
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!