Post
15086
از:
سری
به:
1357-03-04- 1978-05-25
متن سند
نهضت آزادی -3
صورت مذاکرات
سری
شرکت کنندگان: مهندس مهدی بازرگان، از نهضت آزادی ایران، دکتر یداللّه سحابی، از نهضت آزادی ایران، مهندس محمد توکلی، از نهضت آزادی ایران، جان دی استمپل از سفارت آمریکا در تهران
زمان و مکان: 25 ماه مه 1978 (1357/03/04) - یک خانه شخصی در در روس
موضوع: نظریات نهضت آزادی ایران در مورد سیاست در ایران
توکلی در ساعت 9 صبح مرا سوار کرد و به یک خانه شخصی که از خانه من 15 دقیقه فاصله داشت، برد. در آنجا من به مهندس بازرگان و دکتر سحابی، یک استاد بازنشسته زمین شناسی از دانشگاه تهران، معرفی شدم. توکلی، بازرگان را به عنوان رهبر نهضت آزادی و سحابی را به عنوان یک همقطار نزدیک معرفی کرده بود. (ما معتقدیم که او یکی از مشاوران عالی بازرگان است.) بعد از اینکه تعارفات رد و بدل شد ما خیلی محتاطانه شروع به صحبت و بحث راجع به سیاست در ایران کردیم. آشکار بود که دو رهبر نهضت (توکلی نقش مترجم را بازی کرد ولی به طور اساسی در بحث شرکت کرد به طرزی که نشان دهنده این بود که او نیز یک عضو کادر مرکزی می باشد) می خواستند که تحلیل رد و بدل کنند و آماده بودند که به طور صریح و بی پرده صحبت کنند. در جریان گفتگو، آنها نظرات نهضت در مورد موقعیت فعلی نهضت آزادی در ایران را ارائه کردند و از من پرسش و آزمونی در مورد حقوق بشر کارتر به عمل آوردند. در انتهای ملاقات، بازرگان نامه ای به من داد که او آن را تحویل شاه داده بود و تقاضای یک مناظره تلویزیونی بین شاه و رهبران نهضت آزادی را کرده بود. گفتگو که فقط کمی بیش از دو ساعت طول کشید، در زیر به
ص: 102
وسیله عناوین جزئی که استنتاج شد تشریح شده است.
سیاست حقوق بشر ایالات متحده
رهبران نهضت آزادی با پرسیدن اینکه من فکر می کنم سیاست حقوق بشر کارتر چیست، شروع کردند. من با استخراج از مطالب توجیهی مختلف، سیاست حقوق بشر هیئت دولت را به عنوان سیاستی پویا برای تقویت ارزش های مرتبط با آزادی شخصی و اجتماعی تشریح کردم. رهبران نهضت آزادی در مورد تنزل محبوبیت پرزیدنت کارتر سؤال کردند و می پرسیدند که آیا این تنزل قابل انتساب به خود سیاست حقوق بشر می باشد، یا به شکست او در اجرای آن به صورتی قوی تر؟ من پاسخ دادم که عوامل زیادی در ارتباط با محبوبیت ریاست جمهوری دخیل می باشد و فکر می کنم که سیاست حقوق بشر فقط اثرات جزئی بر روی محبوبیت او داشته است. مثل دیگر موارد بر روی هر دو جنبه تلاش های حقوق بشر هیئت دولت انتقاد وجود دارد: انجام دادن خیلی زیاد و انجام دادن خیلی کم. من این حقیقت را خاطرنشان کردم که علاقه کنگره آمریکا در حقوق بشر به قبل از دولت فعلی بر می گردد؛ حمایت از اجزاء مختلف برنامه حقوق بشر آمریکا از هر دو طرف جناح های سیاسی وجود دارد.
نظر نهضت آزادی ایران در مورد تاریخ
در این موقع، بازرگان وارد صحبت شد تا نظر نهضت خود را در مورد اوضاع سیاسی ایران در طول 25 سال گذشته، شرح دهد.
او به طرز استواری اصرار می ورزید که سیا، شاه را به سلطنت بازگردانده است. (او به این دخالت با وجود تکذیب من ادامه داد و ما موافقت کردیم که مخالف باشیم و او امکان وجود دیگر عوامل را قبول کند و من بپذیرم که نفوذ آمریکا قطعا در آن زمان قوی بود.) بازرگان تصویری از کاهش پی درپی آزادی های سیاسی در ایران از 1332 تا پایان 1355 ارائه داده من این را رد و اشاره کردم که به نظر می رسد که جذر و مدی در رابطه با فعالیت و آزادی سیاسی در بعضی از زمان ها وجود داشته که در بعضی اوقات کم و بعضی اوقات هم زیاد بوده است.
بازرگان مدعی بود که روند کلی، نزولی بوده است.
تحولات کنونی
برطبق گفته بازرگان، از اواخر سال 1355 بعضی آزادی های سیاسی اجازه داده شد. نهضت آزادی در طول بهار و تابستان سال 1356 شروع به آزمایش نمودند که ببینند، چه تعداد سخنرانی و برای چه تعداد شنوندگانی می تواند انجام بشود. تلاش اصلی گروه، یک سخنرانی بازرگان برای 14000 نفر در یکی از مساجد مهم تهران در فروردین 1356 بوده است.
هر سه نفر رهبران نهضت آزادی تأکید می کردند که شاه بایستی وادار به دادن آزادی شود و آنها این را به طور کامل به سیاست حقوق بشر پرزیدنت کارتر نسبت می دادند. من اشاره کردم که سیاست حقوق بشر پرزیدنت کارتر فقط یک عامل می باشد و وقایع داخلی ایران خیلی از افراد دیگر را ترغیب به فشار به شاه برای دادن آزادی کرده است. بحث در مورد این نکته نشان داد که به طور محکمی قانع هستند که شاه هرگز
ص: 103
آزادی نخواهد داد، مگر اینکه به وسیله نیروهای خارجی مجبور به دادن آزادی شود. بازرگان با تصدیق اینکه ساواک به اندازه گذشته در موضوع مخالفین داخلی دخیل نیست، گفت که تا زمانی که احتمال فعالیت برعلیه مخالفین وجود دارد، یک چنین حرکت های ضد مخالفین امثال «کمیته زیرزمینی برای انتقام» هنوز امکان پذیر می باشد. او تصدیق کرد که فعالیت های این کمیته برعلیه اعضای شناخته شده نهضت آزادی در 10 روز گذشته کاهش پیدا کرده است. او هیچ گونه اهمیتی برای این موضوع قائل نشد. با بازگشت به موضوع اعطای آزادی که در 1356 صورت پذیرفت، بازرگان گفت که به دنبال مسافرت شاه به واشنگتن، مجددا به نظر رسید که سرکوبی دستور روز باشد و این کار تا مسافرت پرزیدنت کارتر به ایران در روزهای اول سال ادامه و شدت یافت. بازرگان گفت، پس از آن، اینطور به نظر نهضت آزادی رسید که دولت به توسل به اعمال وحشیانه بازگشته است.
بعد از آن بحثی زنده دنبال شد. من گفتم که دولت دخالت زیاد خود را در اواسط آذر و پیش از سفر کارتر تغییر داد. بازرگان با ناخوشایندی این را تصدیق کرد، ولی اشاره کرد که این کار در جهت آمادگی برای سفر رئیس جمهور بود. من اشاره کردم که دوره قبل از 10 دی یک دوره نسبی بی عرضگی اداری، با پلیس آموزش ندیده که مسئول واقعه قم در 19 دی و بی کفایتی اداری که یک علت عمده برای شورش های تبریز در بهمن بود، به نظر می رسد (و دولت ایران این را قبول کرده است). به نظر نمی رسد که ساواک نقش مهمی ایفا کرده باشد. شاید به همین خاطر است که کار به طور غیر کافی انجام گرفته است. بازرگان و توکلی به میان بحث پریدند و اصرار می ورزیدند که ساواک تمام این وقایع را هماهنگ می کرده است. من جواب دادم که برداشت های شخصی من از آنها (وقایع) چنین گفته ای را تأیید نمی کند: ساواک مثل هر کس دیگری گیج به نظر می رسید. ما به بحث در زمینه سیر وقایع تاکنون ادامه دادیم و رهبران نهضت این امکان را مورد توجه قرار دادند که سازماندهی کمتری از آنچه در ابتدا فکر می کردند، در پشت حرکت متقابل دولت وجود داشته است. هیچ گونه تلاشی برای متقاعد ساختن من در اینکه اشتباه فکر می کنم وجود نداشت و تقدیر دوستانه ای نسبت به تمایل من به بی پرده سخن گفتن به نظر رسید. بازرگان سپس به ادامه این موضوع، برای معتقد شدن به اینکه آشوب 6 هفته گذشته، توطئه دولت بود که نشان دهد مردم واقعا برای آزادی آماده نیستند، پرداخت. او و سحابی تقبیح شدید خود را از تلاش های دولت در جهت مرعوب ساختن جنبش مخالف بیان کردند و در حالی که نمی خواستند و یا نمی توانستند سندی قطعی برای شرکت دولت ارائه نمایند، آنها به طور استوار متقاعد بودند که سیستم اداری در پشت این حمله ها است. من فرض می کنم باید متقاعد باشند که چیزی که آنها احساس می کنند اطلاعات قابل اطمینانی در این رابطه است.
برنامه ریزی برای آینده
در این موقع بازرگان گفت که دیر شده است (بازرگان و سحابی سال ها با هم دوستان صمیمی بوده اند) و ما موافقت کردیم که به گفتگویمان در 9 خرداد، قبل از تعطیلات من، ادامه دهیم. من به بیشتر دانستن در مورد نهضت آزادی ابراز تمایل کردم و آنها آرزو کردند که با تفصیل بیشتری وارد جزئیات شوند. بازرگان بر این نکته سه بار تأکید کرد که این یک دوره بحرانی برای دموکراسی در ایران می باشد، شکلی از مخالفت باید مجاز گردد و این فرصت نمی تواند از دست برود. به دنبال ملاقات، توکلی اضافه کرد که قصور نهضت آزادی ایران برای پیدا کردن نقشی در زندگی ایرانی، بدون شک زمینه نشو و نمای تروریست ها را فراهم
ص: 104
می آورد (یک موضوع استاندارد از 1332 به این طرف). او اشاره کرد که از شش ماه پیش تروریست ها شروع به اصرار ورزیدن نمودند، که ناامید کننده است اگر راجع به تغییر بدون آشوب فکر کنیم، و آنکه فشار مستمری بر روی نهضت آزادی وجود خواهد داشت. من از او پرسیدم که او این را از کجا می داند؟ آیا نهضت با تروریست ها تماسی دارد؟ او با ابهام اشاره کرد که نهضت آزادی این خبر را از «دوستان» گرفته است. من تأکیدی بر این نکته نکردم. ما به طور خلاصه رابطه نهضت آزادی با جنبش اسلامی را مورد بحث قرار دادیم و بازرگان و توکلی گفتند که جنبش اسلامی به طور اساسی متمایل به غرب است. مایه تأسف است اگر شاه آن را در دست دیگر نیروهای متخاصم بیندازد.
بازرگان و سحابی (که زیاد صحبت نکرد) هر دو هوشیار و افرادی باهوش هستند. اگرچه آنها تعصب خاصی دارند و مورد ایدئولوژیک خود را خوب ارائه می کنند، اما امکان بحث زنده و صمیمی وجود دارد و آنها متمایل هستند که دیگر نقطه نظرها را هم قبول کنند. آنها به طور واضح از ملاقات خشنود بودند و به طور مثبت علاقه خود را برای دیگر ملاقات ها اظهار داشتند. بازرگان اظهار داشت که او انتظار یک گفتگو با سفارت آمریکا را دارد و از صحبت های ابتدایی کاملاً خشنود بود.
او سپس یک نسخه از نامه اش به شاه را به من داد. او از شاه برای یک مناظره تلویزیونی با خودش و دیگر رهبران مخالف برای بحث در موضوعات زیر دعوت کرده است:
1- نظام سلطنتی و قانون اساسی.
2- وسعت و عمق مخالفت در ایران.
3- آزادی های قانونی و خشونت پلیس.
4- خدمات و موفقیت های انقلاب سفید (شاه و مردم).
او بی پرده از من پرسید که آیا فکر می کنم شاه قبول خواهد کرد؟ من پاسخ دادم که نمی دانم، اما بیشتر این احتمال به نظر من می رسد که او یک نمایش تلویزیونی را رد خواهد کرد، ولی ممکن است خواستار چیزی خصوصی تر باشد.
گزارشگر: جی.دی.استمپل
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!