Post
9273
از:
گزارش سیاسی
به:
متن سند
ایران همیشه یکی از بزرگترین بازارهای مصرفی برای محصولات آمریکایی بوده است. در سال 1978 واردات غیر نظامی ایران از آمریکا رقم 6/3 میلیارد دلار را تشکیل می داد. مشکلات سیاسی 1978 و 1979 باعث سقوط منحنی واردات ایران و در نتیجه صادرات آمریکا می شود.
بحران سیاسی ایران باعث اعتصابات گسترده کارگری، آسیب و زیانهای قابل ملاحظه به کارخانجات و املاک، و فلج سرویس و خدمات زنده و متحرک کشور گردیده است. صادرات نفت که اصلی ترین منبع معاملات خارجی ایران می باشد، در اکتبر 1978 سقوط کرد و در دسامبر همان سال کاملاً متوقف گردید و تا مارس 1979 از سرگرفته نشد. در این مدت ایران در حدود 7 میلیارد دلار درآمد از دست داد.
منظره سال 1979 دیدگاه جالبی به دست نمی دهد. بیکاری و افزایش قیمتها به حد بحرانی رسیده است، برنامه ریزیهای کشور احتیاج به اعتماد به نفس پیدا کردن دارند و دوباره منظم کردن اولویت ها و پایه ریزی چارچوب رشد آینده اقتصادی که البته در شرایط سیاسی کنونی رسیدن به این اهداف مشکل به نظر می رسد. با بررسی آینده پس از این بحران امیدواری بیشتری پیش می آید نفت کشور باعث درآمد؛ قابل توجهی می باشد. در سطح کنونی قیمتهای نفت ایران احتمالاً در حدود 18 الی 20 میلیارد دلار در سال مالی آینده درآمد خواهد داشت؛ علاوه بر آن ذخیره های ارزی حدود 10 میلیارد دلار دیگر را تأمین می کند. کلید هرگونه رشد و پیشرفت پول نخواهد بود، بلکه مدیریت مؤثر و آگاهانه می باشد. مهمترین عمل بازرگانی برای آمریکا در ایران کمک به مؤسسات آمریکایی برای دوباره سازی یک بازار قوی برای محصولات خود می باشد، و دنبال کردن موقعیتهایی که انتظار می رود به خاطر پروژه Fy80 پیش آید. در پروژه راجع به مسایل زیر صحبت و برنامه ریزی زمان بندی شده و دقیق شده است.
1- کشاورزی و بازرگانی کشاورزی (با اولویت سوم)
2- سیستمهای خانه سازی و صنایع وابسته (با اولویت چهارم)
و رهنمودهایی در رابطه با طرز رخنه در مسایل زیر داده است:
1- سرویسهای بازرگانی (اولویت اول).
2- پروژه های بزرگ (اولویت دوم).
3- محافظت و آماده کردن تسهیلات برای سرمایه گذاری (اولویت پنجم).
4- لیست بازرگانان معامله کننده با خارج (اولویت ششم).
5- گزارش موقعیت های معامله (اولویت هفتم).
6- برنامه ریزی برای ارتفاع پیش بینی حوادث تجارتی (اولویت هشتم).
ضمنا قابل توجه است این طرح، که در زمینه های اقتصادی مختلفی می باشد. هر سال برای ایران برنامه ریزی از قبل می شده است، به ترتیبی که برنامه از هم اکنون در دست تهیه است، ولی کامل نشده است و پروژه های Fy 79CAP و Fy 78CAP به دلیل انقلاب ایران کاملاً اعمال نشد.»
(از لیون لامبرت به روبرت دی - مارک جانسون - جوزف هاری)
(میکی اسمیت - دان رایان - چارلز جان دریو)
(اول ژوئن 1972، 13 خرداد 58)»
***
سند فوق حاکی از برنامه ریزی بلند مدت آمریکا بر روی بازار فروش و حساب پولی است که به عنوان نفت ایران ظاهرا دریافت می نماید. زیرا آمریکا نمی خواهد که این پول در مجرایی خرج شود که خارج از بازار فروش و حیطه نفوذ اقتصادی و مالی آمریکا باشد و سود حاصل از سرمایه گذاری تولید و حتی گردش آن به جیب آمریکا نرود.
طرحی است که طی آن می خواهد طرح وابستگی اقتصادی ایران را در آینده طبق معادلات سیاسی که برای خود فرض می کند (حرکت انقلابی ایران است که تمامی این معادلات را درهم می کوبد کما اینکه تا به حال بسیاری از معادلات سیاسی ابرقدرت ها را درهم ریخته است) طراحی نماید و با استفاده از وابستگی مالی و اقتصادی به غرب ایران را وادار کند که بازار فروش مهمی برای محصولات آمریکا گردد.
هدف این سند اجرای یک برنامه و نقشه مدیریت و اولویت ها است، که باعث یک بازگشت به وضعیت معمولی و نرمال سیاسی و اقتصادی بشود. در این برنامه رهنمودهایی به بازرگانی های آمریکایی که از ایران بازدید می کنند، می دهد و گزارش های آگاه کننده ای راجع به پروژه های بزرگ در اختیار آنها گذاشته می شود. این قسمتها توسط دولت (ایران به عنوان مسایل با اولویتهای بالا شناخته شده است. برنامه فقط حول تصمیمات وزارت بازرگانی نمی گردد، بلکه مشتق از تماس ها و اطلاعات و اخبار گوناگون می باشد.
همچنان که شرایط تغییر می کنند، بازنگرش و تصمیم دوباره راجع به اهداف و اولویت ها و اعمال ممکن است لازم باشد. این سند آغازگر یک چارچوب برای مذاکره راجع به طرح بازرگانی مذکور بین وزارت کشاورزی و بازرگانی و پست در آمریکا در فاصله های چهار ماهه می باشد. گزارش این مذاکرات یک زمینه مناسب برای کار کارمندان دولت آمریکا در رابطه با زیاد کردن صادرات آمریکا به ایران و برای در دست گرفتن کنترل بازار محصولات در حوادث آینده می باشد.
***
«1- ما معتقدیم که لازم است مذاکره ای با مقامات عالی اقتصادی دولت جدید ایران درباره روابط جدید اقتصادی ایران - آمریکا (برمبنای خواست های دولت جدید) داشته باشیم؛ این کار به شرکتهای آمریکایی کمک خواهد کرد تا دوباره فعالیتهای خود را در ایران شروع کنند و بهبود اقتصاد ایران را تسریع بخشند.
2- ما پیشنهاد می کنیم که شروع مذاکره با رضا صدر وزیر بازرگانی باشد زیرا ناظران سیاسی معتقدند که او مورد اطمینان و از نزدیکان خمینی می باشد. صدر مدت ها در آمریکا (در هوستون) به سر برده و روی این حساب برقراری روابط بازرگانی بین دو کشور را تأیید خواهد کرد. او قبلاً در سفارت ایران و در آمریکا یکی از کسانی بود که شورای موقت سرپرستی را به وجود آورد و در سالهای گذشته او عضو حزب مردم بوده است.
3- شما باید نکات زیر را در تماس با رضا صدر و یا در تماس های تلفنی با او در میان بگذارید.
شرکت های آمریکایی اصولاً به ایران به عنوان یک بازار مهم نگاه می کنند. آنها ادامه رابطه اقتصادی ایران به آمریکا را بسیار اهمیت می دهند.
این شرکت ها می خواهند روابط تجاری به نفع دو کشور داشته باشند. آنها خواهان امتیازات ویژه ای نیستند، بلکه فقط خواهان قرار داد منصفانه تجاری با شرکت های ایرانی هستند.
ما معتقدیم که شرکت های آمریکایی در زمینه تکنولوژی، ایجاد شغل و سرمایه گذاری می توانند کمکهای مفیدی به ایران بکنند، اما امیدواریم که این شرکت های آمریکایی فقط کارهای تجاری انجام خواهند داد و در کار دیگری (جاسوسی - سیاسی) دخالت نخواهند کرد و شرایط ویژه ایران امروز را در نظر خواهند گرفت.
بعضی از شرکت های آمریکایی با مشکلاتی در زمینه پرداخت ها، تنظیم قرار دادها و پیشبرد برنامه ها در ایران روبرو شده اند؛ این مشکلات، ناشی از نبودن ارتباط کافی و صحیح بین مقامات ایرانی و این شرکتها بوده، نه ناشی از تعمد این شرکت ها برای ایجاد اشکال و رعایت نکردن قراردادهای قبلی، اکنون این شرکت ها هر گونه توصیه مقامات ایرانی را در مورد نحوه فعالیت آنها پذیرا هستند. به نظر ما یک موافقت غیر رسمی برای حل مشکلات موجود بین ایران و شرکت های آمریکایی بهتر از اقدامات قانونی از جانب دو طرف خواهند بود. دولت آمریکا حاضر است هر گونه تسهیلاتی را برای برقراری روابط مجدد بین مقامات ایرانی و شرکت های آمریکایی فراهم کند.
تشکیل یک مجتمع کارشناسان آمریکایی در ایران فعلاً قابل پیش بینی نیست. در عین حال امیدواریم که شرایط سیاسی و امنیتی آماده شود تا دوباره شخصیتی آمریکایی به ایران برگردد. البته درخواست برای ارسال متخصصین از طرف ایران باید صورت گیرد و ما نمی خواهیم چیزی را به ایران تحمیل کنیم.
اگر در مواردی، به ویژه در زمینه فعالیت شرکتهای خصوصی آمریکایی دولت آمریکا بتواند راهنمایی و کمکی به ایران بکند، با کمال میل خواهد کرد، در حال حاضر ما فکر می کنیم شرکت هایی که در زمینه تولید مواد غذایی و توسعه کشاورزی فعالیت می کنند، برای ایران سودمند خواهد بود در عین حال خواست ایران را در مورد اینکه چه شرکتی در ایران فعالیت کند در درجه اول قرار خواهیم داد.
بحث شما با مقامات ایرانی باید زمینه را برای برقراری مجدد روابط بین ایران و آمریکا فراهم کند. البته ما نمی خواهیم آنها احساس کنند که می خواهیم فشار وارد کنیم، بلکه فعلاً می خواهیم مشخص کنیم که روابط ما در چه مرحله ای می تواند قرار گیرد.
از وزارت امور خارجه آمریکا به سفارت آمریکا در تهران فوری محرمانه
گزارشگر - سایروس ونس، 22 اپریل 79 شماره 780
***
سند فوق حاکی از شیوه برخورد آمریکا با ایران و چراغ سبز شرکت ها در رابطه با حضور دوباره در روابط تجاری ایران به خوبی نقش حیاتی تجارت با ایران را نشان می دهد. اما این مسئله در حقیقت نتیجه بسیاری از فعالیت های سیاسی آمریکا است، که بتواند در سایه آن شرکت های آمریکا در ایران فعالیت اقتصادی داشته باشند و در نهایت بتوانند سلطه اقتصادی خود را اعمال نمایند.
در سند فوق عقب نشینی آمریکا و امتیاز دادنش به ایران کاملاً مشهود است و این به سبب آوانس است که آمریکا به خاطر به خطر افتادن منافع تجاری عظیمی است که سال ها از ایران به دست می آورده است. این اهمیت قضیه را نشان می دهد، که این توصیه های سیاستمدارانه را ونس وزیر امور خارجه در رابطه با شرکت های آمریکا می نماید.
ایران با یک فشار شدید تورمی رو به روست: بیکاری 2 تا 3 میلیون از نیروهای کارآمد 20% آنها و کاهش در GNP (درآمد سرانه ناخالص ملی) به طور واقعی 20% اما هنوز اقتصاد ایران یک مقدار فعالیت و پیشرفت شاید به طور موقت از خود نشان می دهد. بانک ها در حال کار هستند، درآمد نفت بیش 60 تا 70 میلیون دلار در روز است و شخم گندم و برنج هم ظاهرا رضایت بخش است. ولی نگرش اوضاع در دراز مدت تشویق کننده نیست. هیچ چیز در افق اقتصادی وجود ندارد که جای خود را با سلاح نفت عوض کند، مادامی که تولید نفت خام در سالهای 1980 به بعد به تدریج کم می شود. دولت بازرگان کماکان وارث اقتصادی است که مبتلا به یک دوقلوی لعنتی است: یک میراث از پرستیژ برنامه هایی که در خلال قطع نفت شروع شد و خرابکاری های تلافی جویانه ای که به وسیله خود انقلاب به وجود آمد. امکان داشت که یک پوشش نقره ای داشته باشد.
طراحان انقلاب یک فرصت نایابی داشتند که از عهده این تخت سنگ برآیند (اقتصاد) ولخرجی های گذشته را از بین ببرند و اقتصاد معقولی به وجود آورند. در حال حاضر وضعیت سیاسی با پیشرفت ها هماهنگ نیست و بیشتر از همه آینده نامطمئن است که باعث جدایی افراد ماهر برای برطرف کردن مشکلات اقتصادی در ایران می شود.
***
«ایران بعضی از صورتحساب ها را به طور محدود شروع به پرداخت کرده است و بعضی از قراردادها را دوباره به کار گرفته است. 50 میلیون دلار برای گندم داده و پروژه پالایشگاه اصفهان در حال تمام شدن است و همچنین AMC 20 میلیون دلار برای شروع بهره برداری از ماشینهای جیپ دریافت کرده است. بحثها به طور ثابتی باقی است و ضمیمه مالی و درآمد ایران هم رد به تهدید است GTE و شرکت بل در حال بحث و مذاکره با شریکهای فعال ما هستند.
الف: به اتاق بازرگانی خصوصی ایران - آمریکا توصیه شود که در جهت مسایل به ما کمک کند شاید هم یک هیئت تبلیغی فعال برای این موضوع به تهران ارسال شود.
ب : به شرکتهای آمریکایی اطمینان دهیم که کمک ما به آنها فقط در رابطه با ایرانیان و موفقیت خود ماست که شروع می شود.»
(از سفارت آمریکا در ایران به دبیر سفارت توسط پ. نیوسام به وزارت خارجه از طرف هارولد اچ - ساندرز 14 شهریور 58 از تحلیل سیاست آمریکا درباره ایران).
«در ماه های گذشته آمریکا قدم های محدودی برای یک روابط جدید برداشته است. واگذاری قطعات یدکی لوله های نفتی ما، آماده باشید که خرید قطعات یدکی از جانب ایران از سرگرفته شود، زیرا ایرانی ها در تحویل گرفتن خیلی کند بوده اند. فروش نفت چراغ و نفت گرم کننده، کوشش شود به وسیله اداره ایالتی قراردادهای تجاری حل و فصل گردد، کوشش صبورانه ای برای بستن برنامه F.M.S(خریدهای ارتش) ارایه شود در وضعی که نشانگر حمایت ایران و نقطه نظر آمریکا باشد).
(از تحلیل قوه ابتکارات سیاسی از نیوسام به وزارت خارجه آمریکا)
21 مهر اکتبر 79 محرمانه،
شماره 20313
«ما آماده هر گونه برنامه جدیدی برای همکاری بیشتر هستیم... برای مثال تبادل خبری، توسعه کشاورزی، کنترل مواد مخدر، به وجود آوردن کار و استخدام، مدیریت منابع نفتی ... که هر چیزی را که امکان دارد ایران تقاضا کند آماده هستیم.
(نامه ای از هنری پرشت واشنگتن D.C به لینگن)
13 سپتامبر 1979 محرمانه
***
«موضوع: بانک صادرات و واردات بانک آمریکا در ایران گرفتن یک روز بهره اضافی از دیر کرد پرداخت سلاح های خریداری شده به وسیله ایران توسط بانک صادرات - واردات آمریکا. مبلغ دیر کرد عبارت است از 33 / 11196712 دلار. سفارت پیشنهاد می کند که اگر این بهره سرخود و غیر قانونی تعیین شده است بلافاصله لغو شود چرا که این برنامه با سر و صدای زیادی در ایران روبرو خواهد شد.»
گزارشگر - ناس - تیلور.
(محرمانه می 79 از سفارت آمریکا در ایران به وزارت امور خارجه آمریکا واشنگتن D.C، شماره 5570 تهران)
***
حال با توجه به سیاست کلی آمریکا که نفوذ و سلطه سیاسی اقتصادی دوباره است و با در نظر گرفتن شیوه مسالمت آمیز کمک و تأیید ظاهری برای تحمیل خود و جا باز نمودن در ارگانهای تعیین کننده و وابسته کردن ایران به آمریکا، سیاست اقتصادی آمریکا را در خدمت این اهداف می بینیم، یعنی فروش قطعات یدکی نفتی و نظامی - فروش نفت چراغ و چراغ سبز، نشان دادن برای کمک های بیشتر اقتصادی همه و همه در خدمت همان سیاست اصولی است که در بالا ذکر نمودیم.
در حقیقت آمریکا می داند که در ایران انقلابی مردمی اتفاق افتاده است و جهت آن هم در نفی آمریکا است ولی امید دارد که بتواند جهت این حرکت را به طرف خود بگرداند، با مذاکره تهدید و نشان دادن واقعیت های سوق الجیشی و امپریالیستی می خواهد این امر را تحقق دهد، ولی در عین حال آینده برایش نامشخص است و ایران را نمی تواند در سالهای آینده به خوبی ارزیابی نماید. لذا هر گونه حرکت اقتصادی آمریکا در ایران یک ریسک سیاسی است. برای نفوذ و سلطه خود در حقیقت آمریکا با فروش قطعات یدکی که آن هم با محدودیت خاصی اعمال می شود (غیر حساس و کمتر از 5 میلیون دلار) و سوق دادن به خرید وسایل نظامی از ایتالیا دست به یک ریسک حساب شده می زند، که اگر چه موفقیت هایی برایش حاصل نموده، ولی نمی تواند به آینده اش صددرصد مطمئن باشید. این است که با توجه به شناخت دقیقی که از اوضاع سیاسی ایران و تیپ بندی های اجتماعی سیاسی و ایدئولوژیکی ایران دارد و با توجه به اطلاعاتی که از وضعیت اقتصادی ایران حاصل نموده است سعی دارد با توجه به شناخت خود راه حل هایی ارائه دهد که مورد پذیرش قرار گیرد و حتی زمینه پذیرش در انقلاب باشد. نظیر حل مسئله استخدام و بیکاری حل مسئله مواد مخدر و معتادین - مسایل مربوط به کشاورزی - قطعات یدکی و مواد اولیه صنعتی و ... طبیعی است که اگر سیاست ایران و جهت انقلاب ایران متمایل به غرب و آمریکا گردد و آمریکا بتواند متکی بر پایگاههای خود در ایران سلطه سیاسی خود را اعمال نماید، می تواند در سایه آن قدم به قدم در اقتصاد ایران رابطه سلطه امپریالیستی خود را اعمال کند، که این به مراتب زیادتر و عمیقتر از وابستگی اقتصادی است، که هم اکنون ایران به طریق اجتناب ناپذیر از ارث رژیم منحوس پهلوی دچار آن است (مثل گندم، وسایل نظامی، وسایل صنعتی - مواد اولیه صنعتی).
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!