Post
12234
از: سفارت آمریکا تهران
متفرقه
به: وزارت امور خارجه واشنگتن
1340-01-29- 1961-04-18
متن سند
ص: 707
از سفارت آمریکا تهران
18 آوریل 1961 برابر با 29 فروردین 1340
به : وزارت امور خارجه واشنگتن
عطف به : نامه سفارتخانه شماره 281، مورخ 22 نوامبر 1960
موضوع : مصاحبه با دکتر کریم سنجابی
رونوشت مصاحبه با دکتر کریم سنجابی استاد حقوق دانشگاه تهران و عضو کمیته اجرائی جبهه ملی ضمیمه می باشد. دکتر سنجابی زمینه مخالفت عمومی، به همراه اطلاعات جنبی دیگر از تحصن در سنا توسط رهبران جبهه ملی و تماس جبهه ملی با دولت را شرح داد و آنچه در مصاحبه قابل توجه بود، اندازه امیدواری بود که دکتر سنجابی نشان داد.
با وجود اینکه به ذکر شکست ها و مشکلات معمول پرداخت، این طور دریافت شد که در ماه های اخیر جبهه ملی به طور آشکار حکومت را در بن بست قرار داده است.
او معتقد است که حکومت در مقابله با جنبشی که در خواست های حقیقی مردم ایران را بیان می کند، ناتوان است.
برای سفیر:
هنری. ج. شوارتز.
رایزن سفارت در امور سیاسی
ص: 708
رونوشت مصاحبه:
22 فروردین 1340
مکان: خانه دکتر سنجابی
شرکت کنندگان: دکتر کریم سنجابی، عضو کمیته اجرائی جبهه ملی فرانکلین. ج. کرافورد. منشی دوم سفارت ویلیام، ل. ایگلتن، کنسول آمریکا در تبریز
پس از مدتی گفتگوی بی هدف در مورد خانواده اش، دکتر سنجابی موقعیت سیاسی در ایران را به گونه ای که توسط رژیم حاضر اداره می شود. حقیقتا خیلی بد خواند. او گفت تنها تغییر این است که مردان بد، با مردانی به همان بدی جایگزین می شوند. کابینه جدید هیچ تغییری را نشان نمی دهد. تغییرات اخیر در نیروهای امنیتی امید کمی را برای بهبود نوید می دهد. ژنرال حجازی هم سنخ سلف خود می باشد.
ژنرال پاکروان مردی روشنفکر و روشن بین است، اما او هم همان تمایلات سیاسی را دارد که ژنرال بختیار دارد. ژنرال کمال به هر جهت از سلف خود بهتر است. ژنرال امیر عزیزی طی تصدی خود به عنوان رئیس پلیس شهرت خوبی به دست آورد، ولی در زمانی که به عنوان وزیر داخله برگزیده شد. با اعمال نفوذ خود در مورد انتخاب میر اشرافی به عنوان نماینده مشکین شهر، رنگ واقعی خود را نشان داد. او گفت میراشرافی سر دسته دزدان است.
در مورد فعالیتهای جبهه ملی دکتر سنجابی گفت که در حال حاضر هدف اصلی توسعه سازمانهای ایالتی در تبریز، مشهد، اصفهان و شیراز است. به دنبال آن جبهه ملی امیدوار است در آبادان نیز تشکیل سازمان دهد. هیچ برنامه ای برای تظاهرات بیشتر در دانشگاه تهران، طی سال تحصیلی جاری وجود ندارد، زیرا دانشجویان نباید منافع کار سالانه دانشگاهی را از دست بدهند.
انتخابات آینده سنا فرصت بیشتری را برای فعالیتهای جبهه ملی خواهد داد. از آنجائی که فقط با سوادها حق رأی دارند. جبهه ملی امیدوار است پشتیبانی عناصر تحصیل کرده زیادی را در مبارزه انتخاباتی برای 11 کرسی سنا در تهران فراهم آورد. او نگفت که جبهه ملی 11 کاندیدا معرفی خواهد کرد، همچنین هیچ کاندیدای خاصی را اسم نبرد.
او گفت سه گروه اصلی پشتیبان جبهه ملی هستند: دانشجویان دانشگاه ها، تجار بازار و کارگران کارخانجات، در دسته بندی بعدی او به طور اخص کارگران دولتی تنباکو و کارخانجات سیمان و سیلوهای دولتی را ذکر کرد. او گفت پشتیبانی از جبهه ملی در تهران به حدی زیاد است که اگر انتخابات اخیر آزاد می بود، جبهه ملی 15 نماینده منتخب را به خود اختصاص می داد. او گفت تنها نماینده جبهه ملی در مجلس، اللهیار صالح، نخواهد توانست با 199 «غیر نماینده» چندان مقابله نماید، اما او پذیرفت که یک نماینده بهتر از هیچی است.
در پاسخ به سؤال راجع به نفوذ حزب توده در جبهه ملی دکتر سنجابی گفت طبیعتا چنین نفوذی ممکن بود اتفاق بیفتد، ولی جبهه ملی همواره مواظب بود که در آن ممانعت نماید. این امر مخصوصا در مورد شورای مرکزی و کمیته اجرائی صحیح بود، جایی که او می توانست بگوید، که حزب توده هیچ نفوذی ندارد. از 14/000دانشجوی دانشگاه،10/000 تن از آنها در تظاهرات دانشجویی دوره انتخاب شرکت کردند. از این 10/000 ، ژنرال علوی کیا از ساواک، تنها 5 یا 6 نفر را به عنوان کمونیست شناسایی کرد.
ص: 709
در مورد رهبران جبهه ملی که در سنا پناهنده شدند، دکتر سنجابی گفت که او و دکتر شاپور بختیار بست نشستند، زیرا آنها به ملاقات دیگر رهبران رفته بودند و از خروج آنها ممانعت شده بود. او در حدود 25 روز در ساختمان سنا بود و 25 یا 30 کتاب از کتابخانه کوچک ولی نخبه سنا را که توسط تقی زاده فراهم آمده بود، مطالعه کرد. زندگی در سنا به حد کافی راحت بود، مطالعه، ورق بازی و ورزش، مقامات مسئول اجازه می دادند که روزنامه اطلاعات را به داخل بیاورند، ولی سایر مطبوعات را اجازه نمی دادند.
پیامها مخفیانه به داخل فرستاده می شد و توسط مقامات اداری ناشناخته سنا، از زیر درها در اختیار رهبران جبهه ملی قرار می گرفت. او گفت که این نوع ارتباطات کاملاً رضایتبخش بود. سپس کمی قبل از رسیدن ملکه الیزابت آنها آزاد شدند. او با ژنرال علوی کیا مذاکراتی داشت. ژنرال علوی کیا به او گفت که طی بازدید ملکه الیزابت از ایران، حکومت نمی خواهد که هیچ حادثه نامطلوبی داشته باشد. دکتر سنجابی گفت با وجود اینکه جبهه ملی با بریتانیای کبیر قدری اختلافات سیاسی دارد، ولی هیچ دعوایی با مردم انگلیس و به خصوص ملکه آن که از همان نوع پادشاهی برخوردارند که ایرانیان آرزوی آن را داشتند، ندارد. او گفت که دانشجویان جبهه ملی دانشگاه فقط در تظاهراتی ساکت در موقع ورود ملکه تجمع خواهند کرد. ژنرال علوی کیا جبهه ملی را به آتش زدن اتومبیل دکتر اقبال در دانشگاه متهم کرد. دکتر سنجابی این را رد کرد و گفت که احتمالاً سوزانیدن اتومبیل دکتر اقبال توسط ساواک انجام گرفته است، هرچه باشد چه کسی می دانست که اتومبیل دکتر اقبال در وقت معینی در نقطه مشخصی خواهد بود؟ نتیجه این تبادل جواب ظاهرا توافقی ساکت به این بود که این حادثه بوده است.
وی گفت در روزهای قبل از نوروز و طی آن حکومت 400 نفر از دستگیرشدگان در جریان فعالیتهای ضد انتخابات را از زندان آزاد کرد، حدود 30 یا 40 نفر در زندان ماندند که 10 دانشجو جزو آنها بودند.
دکتر سنجابی گفت که او به ژنرال علوی کیا گفت که حکومت در مورد دستگیری کمونیستهای شناخته شده کاملاً محق بود، اما نباید هواداران جبهه ملی را با آنها جمع کند. اگر از کمونیستهای شناخته شده در میان گروه دستگیرشدگان وجود داشت، حکومت باید همه را آزاد نماید و سپس مشخصا کمونیستهای شناخته شده را به جرم کمونیست بودن دستگیر کند.
طی دوره انتخابات، ژنرال هدایت به عنوان رابط غیررسمی بین جبهه ملی و شاه وارد عمل شد. ژنرال هدایت در یک موقعیتی به دکتر سنجابی گفت که شاه از گزارشهایی مبنی بر اینکه جبهه ملی خواهان تأسیس یک جمهوری است برآشفت. این موضوع توسط جبهه ملی تکذیب شد و بر تمایلات سلطنت طلبانه خود تأکید کرد. در عین حال اشاره کرد که جبهه ملی یک سلطنت مبتنی بر قانون اساسی را می خواهد که در آن شاه سلطنت کند نه حکومت، دکتر سنجابی به عنوان مثال انگلستان، سوئیس و دانمارک را ذکر کرد. ژنرال هدایت بعدها گزارش داد که عکس العمل شاه این بود که اگر افراد جبهه ملی مثل سوئدیها باشند، می تواند مثل شاه سوئیس باشد.
دکتر سنجابی گفت که او به پست خود به عنوان استاد در دانشکده حقوق در دانشگاه تهران بازگشته است. او گفت که وی کلاً نسبت به آینده جبهه ملی امیدوار است. رویدادهای انتخابات اخیر بسیاری از مردم را نسبت به موقعیت سیاسی جاری هشیار کرده است. جبهه ملی زیر محدودیتهای مشخصی که توسط حکومت اعمال می شود قرار دارد. به عنوان مثال جبهه ملی نمی تواند در باشگاه خود در فخرآباد جلسه داشته باشد، هرچند که دفتر اداری جبهه ملی مجاز به فعالیت در ساختمانش هست. نام بردن از
ص: 710
جبهه ملی در روزنامه ها ممنوع است، در حالی که حکومت صریحا فعالیتهای جبهه ملی را ممنوع نکرده است سعی می شود، روش به رسمیت نشناختن جبهه ملی ادامه یابد. با وجود این جبهه ملی از پاسخی که در موقعیتهای «غیرسیاسی» مثل برگزاری مراسم عزاداری که اخیرا به مناسبت درگذشت رهبر جبهه ملی محمود نریمان دریافت کرده است، خوشحال می باشد.
سنجابی با اطمینان گفت که کلید آینده سیاسی ایران در دست شاه است. کسی که تمام قدرت را در اختیار دارد. متأسفانه او مثل پدرش شجاع و با هوش نیست. با وجودی که شاه قبلی دیکتاتور و آزمند بود، ولی یک ملی گرا و میهن پرست واقعی بود. پسرش این خصوصیات را ندارد. در عوض او از همه کس می ترسد، او از قوام السلطنه و رزم آرا می ترسید، زیرا که آنها اشخاص قدرتمندی بوده اند. او از جبهه ملی می ترسد، او حتی از دکتر علی امینی می ترسد. خلاصه او از هر کسی که تهدیدی برای روش حکومت نادرست و پر دسیسه او باشد، می ترسد.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!