Post
9277
از: سفارت آمریکا تهران
محرمانه
به: وزارت امور خارجه واشنگتن. دی - سی
1357-11-10- 1979-01-30
متن سند
از: سفارت آمریکا تهران
محرمانه ۱۵۱۴ - ۳۰ ژانویه ۷۹ ۴/۱۱/۵۷
به: وزیر امور خارجه واشنگتن دی. سی. فوری
رونوشت: سفارت آمریکا پاریس
موضوع: برگشتن خمینی در انتظار تأیید ایرفرانس
۱- تمام متن محرمانه است.
۲- مقام ارشد نهضت آزادی انتظام به مسئول سیاسی ساعت ۳۰، ۱۳ به وقت محلی تلفن کرد که بگوید توافق با دولت انجام گرفته. تنها مانع ماندن خمینی تقبل ایرفرانس در انجام پرواز مخصوص است انتظام اشاره کرد (صحیح) که فرودگاه تهران باز است و احتمالاً الان دولت ایران تأیید نهایی خودش را به ارفرانس میدهد. نهضت آزادی امیدوار بود که تائید نهایی بعد از ظهر یا عصر حاصل گردد خمینی با شنیدن تقبل، پاریس را شب ۳۰ ژانویه ترک میکند و ۳۱ ژانویه حدود ساعت ۳۰، ۸ به وقت تهران میرسد. برنامهها کلاً همان هایی هستند که قبلاً برنامه ریزی شده بودند (مراجعه به تلگراف) خمینی وارد میشود کمیته منتخب از او استقبال میکنند بعد به بهشت زهرا از طریق شهیاد میرود (سخنرانی دارد) او بعد از سخنرانی در آرامگاه به محلش میرود تا ملاقاتی ها را که علما و شاید نخست وزیر بختیار و کابینه او باشند ببیند او دو یا سه روز در تهران میماند قبل از این که به قم برود.
۳- در ۳۰ ژانویه طی ملاقاتی با مسئول سیاسی دکتر میناچی اطلاعاتی راجع به معامله ای با دولت ایران که به برنامههای برگشت منجر میشد تبادل شد ژنرال مقدم (ساواک) و قره باغی (فرمانده قوا) با مهندس مهدی بازرگان و دکتر یداللّه سحابی رهبران ارشد نهضت آزادی شب ۲۹ ژانویه ملاقات کردند متأسفانه حجت الاسلام بهشتی و آیت اللّه رفسنجانی (که قرار بود بیایند) آنجا نبودند. آنها از غیبت عذرخواهی کرده و گفتند که در تحصن دانشگاه تهران در اعتراض به کشتارهای ارتش در ۲۸ و ۲۹ ژانویه شرکت کرده اند (نظر: این در واقع دفعه دومی است که بهشتی از رو در رویی با رهبران اصلی ارتش سر باز زده. ولی ظاهرا قره باغی دستور دارد که معامله کند چون مشکلی پیش نیامده) هم مقدم هم بازرگان بعدا به میناچی گفته بودند که با وجود غیبت سران مذهبی ملاقات خیلی مفید بوده است. مردان ارتش و نهضت آزادی در تقسیم کار برای استقبال از خمینی به توافق رسیدند (ارتش باید از فرودگاه و جاده ای که به شهیاد منتهی میشد حفاظت کند و نهضت آزادی امنیت بعدش را به عهده داشته باشد) و گروه موافق بودند که ملاقات های دیگری هم در روزهای آینده مورد لزوم است. به قول میناچی افراد ارتش گفتند که با تغییرات سیاسی ضروری موافق هستند و ارتش در صورتی تغییرات اینها را قبول میکند که در چهارچوب قانون اساسی باشند.
۴- تحلیل و نظر: هم میناچی و هم انتظام مطمئن بودند که خطر اولیه برخورد بین ارتش و نهضت مسلمانان به اندازه قابل توجه ای کاهش پیدا کرده. هیچ کدام نمی توانستند اطمینان دهند که خمینی جمهوری اسلامی اعلام نکند و بدین ترتیب مقابله سیاسی را برانگیزد، ولی میناچی فکر میکرد خمینی با دیگر علما قبل از اعلام مواضع قاطع توافق کامل کرده است. انتظام گفت که بر خلاف توصیه نهضت آزادی خمینی تصمیم به برگشتن به ایران را گرفته بود. دلایل اصلی این تصمیم که خمینی شخصا به وسیله تلفن به بازرگان و انتظام گفته بود از این قرار است (و انتظام به سفارت گفته):
الف - احساس میشود که وجود خمینی برای کنترل تهدید رشد یابنده کمونیست (که نهضت آزادی
(تکرار) خیلی جدی میبیند) لازم میباشد.
ب - لزوم برای رهبری شخصی تا راه حل مناسب را انجام دهد و مقابله با ارتش را، به حداقل برساند.
ج - معتقد است اگر مقابله پیش آید وجود او تضمین میکند که افراد ارتش به شکل جمعی دولت را تنها بگذارند و بدین ترتیب مرحله خشونت بار انقلاب به حداقل میرسد. به نظر ما اگر خمینی بدین ترتیب وارد ایران شود، آماده است که با وضع آن طور که هست برخورد کند و با مسایل بر اساس احساسی که در هنگام ورود دارد برخورد کند. به قول انتظام او خشونت نمی خواهد ولی پیروزی میخواهد. این احتمال وجود دارد که در غیاب فشارهای قوی بر علیه اش، او تمایل غیرقابل پیشگیری برای اعلام دولت اسلامی و پاک کردن بقایای رژیم سابق داشته باشد. بهترین امید در تقلیل خشونت ظاهرا نهضت آزادی است و رهبران مذهبی میانه رو که سعی دارند خمینی را متقاعد کنند که موقع ورود زیاد سخت نگیرد. این میتواند یک راه حل باشد.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!