Post
39129
از: سفارت آمریکا، کویت 3924
محرمانه
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی
1358-03-27- 1979-06-17
متن سند
سند شماره 83
محرمانه
17 ژوئیه 1979 - 26 تیر 1358
از: سفارت آمریکا، کویت 3924
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی
جهت اطلاع: سفارتخانه های آمریکا در ابوظبی، امان، منامه، جده، تهران
مرجع: الف) وزارت امور خارجه - 133136، ب) وزارت امور خارجه 115409، ج) وزارت امور خارجه 115244، د) کویت 1647
موضوع: ارزیابی برنامه های کمک امنیتی آمریکا برای سال مالی 1979 به کویت
1- بلاتکلیفی برنامه کمک امنیتی در مورد کویت گرچه در مرجع الف از اینجانب درخواست پاسخگویی نشده است (ظاهراً به این خاطر که در اینجا با هیچگونه سرمایه گذاری مالی آمریکا سر و کار نخواهیم داشت)، ولی از نظر من بررسی وضعیت و گسترش بیشتر کمک امنیتی ما به کویت حائز اهمیت است. ما تصمیم گرفتیم افکار خود را به رشته تحریر درآورده و مطالب مربوطه را با وزارت امور خارجه و واحدهای منطقه ای در میان بگذاریم، زیرا در زمینه رابطه کمک امنیتی خویش با کویت، خود را در مقطعی حساس یافته ایم که باید تصمیمات لازم اتخاذ گردد. آنچه در ذیل عنوان می شود، عوامل مهمی است که موضع ما را در این موقعیت زمانی متأثر می سازد:
الف- علیرغم مسئله خاورمیانه و سیاست های خارجی محتاطانه و فاقد هرگونه هم پیمانی کویت، رابطه ما با این کشور سبب فزونی سرمایه گذاری های آن در آمریکا، افزایش شدید واردات آن از آمریکا و موضع گیری معتدل کویت در زمینه قیمت نفت اوپک شده است.
ب- در جهان عرب و در حمایت از تلاش های آمریکا به منظور حل مسئله تضاد اعراب و اسرائیل، کویت نقش نسبتاً مثبت و میانه روی ایفا می کند و نقش آن در قبال همسایگانش در منطقه خلیج [فارس]، با علائق و منافع آمریکا در صلح، ثبات و اطمینان از ادامه عرضه نفت خلیج [فارس] مطابقت دارد.
پ- عدم موافقت دولت آمریکا در ارائة (یا مجاز شمردن صدور) سلاح برای تأمین نیازهای مشروع دفاعی کویت، از نظر رهبران این کشور به عنوان عدم توجه آمریکا به کویت (در رابطه با خطری که از جانب عراق آن را تهدید می کند) و نیز عدم پای بندی و صداقت آمریکا در روابط خویش با جهان عرب تلقی خواهد شد.
ص: 211
ت- کویتی ها، حداقل در مورد جنگ افزارها و آموزش نظامی، همیشه سعی کرده اند که ابتدا آن را از آمریکا خریداری کنند ولی در نهایت مجبور شده اند به منبع دیگری روی آورند. (مثال: خرید تانک های چیفتن انگلیسی پس از اینکه تانک های ام-4 آمریکایی به آنها فروخته نشد؛ خرید موشک های سام-7 روسی پس از آنکه از ارائه موشک های استینگر به آنها امتناع شد؛ خرید موشک های لونای روسی زمانی که موفق به خرید موشک های لنس آمریکایی نشدند؛ خرید هواپیمای میراژ 1 فرانسوی پس از آنکه با درخواست آنها برای خرید هواپیماهای A-7 آمریکایی موافقت به عمل نیامد؛ و خرید قریب الوقوع قایق های گشتی انگلیسی مجهز به موشک بعد از آنکه دولت آمریکا از انعقاد قرارداد فروش نظامی خارجی در مورد این گونه تجهیزات سر باز زد.)
ث- به استثنای مورد مربوط به فروش 175 نفربر زرهی که قرارداد آن نیز به تازگی (12 ژوئیه) لغو گردیده، حدود دو سال است که آمریکا هیچگونه قرارداد فروش عمده خدمات و جنگ افزار با این کشور نداشته است، حال آنکه انگلیسی ها و فرانسوی ها هر یک قراردادهای فروش جنگ افزارهایی، هر یک به ارزش 100 میلیون دلار با کویت امضاء کرده و ژاپنی ها و یوگسلاوها نیز در حال احداث یک پروژه بزرگ نظامی در آنجا هستند. بدین ترتیب، در کویت اصولاً ما در حال اجرای مفاد قراردادهای فروش عمده قبلی مربوط به هواپیماهای 4-A و سیستم موشکی هاوک-1 بوده ایم و بس.
ج- در حال حاضر نیز قرار است کویتی ها دو درخواست دیگر را مطرح سازند که یکی از آنها مربوط به هویتزرهای خودکششی 155 میلی متری یعنی نوعی توپ ضدهوایی است (تا سیستم پدافند هوایی هاوک-1 آن تکمیل شود)؛ و دیگری به موشک اندازهای تاو و سیستم فرماندهی و کنترل مربوط می شود. طبق برآورد ما ارزش کلی این اقلام جدید، که شرح مفصل آن در ذیل خواهد آمد، بسته به خدمات و نوع و کمیت اقلام انتخابی بین 300 تا 800 میلیون دلار خواهد بود. (ارزش قراردادهای جاری منعقده در رابطه با خدمات و جنگ افزارهای آمریکایی تقریباً معادل 700 میلیون دلار است).
چ- سیاست فروش تسلیحاتی ما به کویت که تا قبل از تجدیدنظر در سیاست صدور تسلیحات آمریکا در ماه می 1977 عمدتاً با ناتوانی آمریکا در ایجاد هماهنگی به منظور اجرای مفاد قراردادهای فروش قبلی، ملاحظات سیاسی عمومی منطقه خلیج [فارس]، و توان جذب غیرمکفی کویت، محدود شده بود، اکنون نیز بر طبق آنچه که در مرجع های (ب و پ) گفته شده، تابع محدودیت های بیشتر صدور تسلیحاتی خواهد گردید.
با این وصف، وضعیت ما در اجرای قراردادهای فروش گذشته و آتی، به خصوص پس از استقرار دفتر رابط نظامی آمریکا در کویت در سال جاری که دارای 17 کارمند بوده و در مورد فروش نظامی خارجی در ازای دریافت وجه نقد عمل می کند، به طرز چشمگیری بهبود یافته است (دفتر رابط آمریکا در کویت).
ص: 212
2- ارزیابی فروش های نظامی به کویت به عنوان «اجرای یک سیاست خارجی استثنائی» از نظر نظامی، گرچه انتقال تسلیحات متعارف به کویت را نخواهیم توانست به عنوان عاملی مؤثر در پیشبرد اهداف امنیتی ملی خویش توجیه نماییم، ولی از نظر سیاسی و اقتصادی می توان برای ادامه محدود کردن فروش تسلیحات به این کشور مورد منطقی ایجاد کرد. در همین رابطه، اینجانب ارزیابی ذیل را در زمینه عوامل مرتبط با منافع ملی مان تقدیم می نمایم:
الف- منافع آمریکا. به خاطر وجهه مالی خارجی آن که از منابع نفتی آن کشور نشأت می گیرد و نیز مفهوم سیاسی ذخایر عظیم نفتی اش، کویت علی رغم کوچکی اش برای آمریکا اهمیت قابل ملاحظه ای دارد. آن دسته از منافع آمریکا که در نتیجه برقراری یک رابطه کمک امنیتی با کویت تأمین می گردد به شرح زیر است (اقتباس از ارزیابی سالانه سیاست ها و منابع، مرجع پ.) (1) آرامش و ثبات. منافع نهفته آمریکا در آرامش و ثبات سیاسی کویت و به طور کلی در خاورمیانه، با منافع جهانی و منطقه ای آمریکا کاملاً مطابقت داشته و با آنها مغایرتی ندارد. نقش و نفوذ همراه با اعتدال و میانه روی دولت کویت در میان کشورهای خط مقدم و سازمان آزادی بخش فلسطین که ناشی از کمک های مالی قابل ملاحظه ای است که توسط آن ارائه شده، می تواند در حمایت از تلاش های آمریکا در حل مسئله تضاد اعراب و اسرائیل مؤثر واقع شود. ثبات کویت را خطراتی نیز تهدید می کند که در داخل آن مملکت به صورت یک اقلیت عظیم فلسطینی (برابر با یک چهارم جمعیت کویت) که تاکنون بدخیم نبوده خودنمایی می کند و از خارج نیز خطری دیگر به صورت تهاجم احتمالی عراق وجود دارد که علاقمند به تصرف دو جزیره کویتی است که کاملاً بر کانال کشتیرانی منتهی به بندر ام القصر مسلط است.
(2) تضمین ادامه عرضه نفت و تعادل قیمت نفت کویت گرچه برخلاف همسایگانش یعنی عربستان سعودی و عراق، یک تولید کننده عمده نفتی به شمار نمی آید، ولی میانگین تولیدی 2 میلیون بشکه در روز کویت برای خریداران نفت در خاورمیانه به خصوص ژاپن و نیز بعضی از کشورهای اروپایی حائز اهمیت است. افزایش تولید گاز مایع شده نفتی که قرار است در پایان سال 1978 آغاز شود، بسته به نتایج مذاکرات جاری بین کویت و شرکت های بزرگ آمریکایی دارد و ممکن است به مقادیر هنگفتی به آمریکا صادر شود. موجودیت این مایع انرژی زا و ارائه آن به قیمت مناسب و منطقی مراکز اقتصادی دریافت کنندگان، از اهمیت چشمگیری برخوردار خواهد بود. نقش فعال دولت کویت در سازمان اوپک و طرز برخورد آن با سطوح قیمت و تولید نفت خام نیز در رابطه با منافع جهانی آمریکا چشمگیر است.
(3) ارتقاء میزان سرمایه گذاری و تجارت. غنای مالی کویت و به ویژه ذخیره عظیم مالی آن، به دنبال افزایش قیمت نفت موازنه پرداخت ها و چرخش مجدد دلارهای نفتی در صادرات آمریکا شایان توجه است. دولت کویت بخش اعظم دارایی های خود را در آمریکا سرمایه گذاری کرده و در رابطه با نقل و انتقال آنها هم بسیار محافظه کارانه عمل می کند که
ص: 213
پیگیری این خط مشی نیز به نفع آمریکاست. در عین حال که نیاز وارداتی کویت به خاطرکوچکی قلمرو آن محدود است، ولی حجم فروش کالا و خدمات آمریکایی به آن کشور شدیداً به نفع موازنه پرداخت ها در موازنه تجاری دو کشور افزایش یافته است. عملاً می توان گفت کویت به سومین وارد کننده بزرگ کالاها و خدمات آمریکایی (پس از عربستان سعودی و الجزایر) در جهان عرب درآمده است.
ب- تهدیدات نظامی و عکس العمل های کویت. کویتی ها عراق را عمده ترین خطر موجود علیه خود تلقی می کنند که این امر اصولاً ناشی از اغتشاشات مرزی دیرین بین دو کشور و نیز خصومت ایدئولوژیکی عراق با کویت و دیگر رژیم های سنتی حوزه خلیج [فارس] است. احتمالاً کویتی ها معتقدند که این خطر همیشه به قوت خود باقی خواهد ماند؛ گرچه ممکن است در نتیجه موفقیت نهایی تلاش های جاری که به منظور بهبود وضع مذاکرات مرزی دوجانبه انجام می شود، در ذهن آنها تا حدودی تخفیف یابد. ایدئولوژی، ژئوپولتیک و رفتار غیرقابل پیش بینی رژیم های آینده عراق از جمله مهم ترین عواملی محسوب می شوند که بر این طرز تفکر کویتی ها تأثیر دارد. به عنوان عکس العملی در قبال این خطرات داخلی و خارجی، کویت به اتخاذ یک استراتژی نظامی مبادرت کرده که هدف از آن ایجاد یک نیروی نظامی عکس العمل سریع، کوچک و مدرن (دفاع هوایی و ضدزره با قدرت آتش بسیار قوی) است تا بتواند حتی برای مدت زمانی بسیار کوتاه به عنوان عامل بازدارنده در برابر نیروهای مهاجم عمل کند و این فرصت را برای کویت پدید آورد تا از همسایگان و دوستان بزرگترش و احتمالاً از آمریکا و سازمان ملل کمک نظامی و دیپلماتیک درخواست کند. از نظر سیاسی، کویت سعی دارد با تمام همسایگانش و نیز اقلیت فلسطینی موجود در داخل کویت روابط حسنه خود را حفظ کند. این کار را هم از طریق اتخاذ سیاست های خارجی مناسب که مانع از بروز ناراحتی آنها شود و هم با ایفای نقش رهبری در حل مسائل ضد و نقیض موجود در منطقه و امور سیاسی عربی انجام می دهد. از آنجا که کویت در برابر خرابکاری و تهاجم داخلی نیز آسیب پذیر است، دارایی های عظیم خود را به طور همزمان در جهت تطمیع و جلب رضایت رهبران دشمنان بالقوه خود و خرید تسلیحات موردنیاز به کار گرفته است.
پ- نظر سفارت در مورد خطرات و عکس العمل ها نظریات ما در مورد خطراتی که کویت در معرض آنها قرار گرفته و نیز درباره عکس العمل هایی که این کشور در قبال آنها نشان داده با نظریات خود کویتی ها تفاوت چندانی ندارد. در اینجا باید خاطرنشان شود که سیاست خارجی این کشور مبنی بر اتخاذ روش «میانه روی در بلوک موجود» بر سر تمام مسائل مهم عربی و منطقه ای، در حال نیل به نتیجه قابل انتظار است. در رابطه با استراتژی نظامی کویت هم باید گفته شود که کویتی ها در حل مسئله مهم خود یعنی فقدان نیروی انسانی آموزش دیده و مجرب مورد نیاز برای تشکیل یک نیروی عکس العمل سریع، حرکت لاک پشتی و کند دارند.
ص: 214
در این مورد آنها می توانند سریع تر عمل کنند ولی موانعی نیز در این راه وجود دارد یعنی ابتدا باید سیستم سربازگیری برای دو برابر شدن نیروی انسانی موجود در نیروهای مسلح به کار گرفته شود و پس از آن منابع لازم برای ارائه آموزش کافی و ابقای این نیروها صرف شود. برنامه زمانی طولانی که برای تحویل تسلیحات خریداری شده و نیز سلاح هایی که درباره آنها در آینده قراردادهایی منعقد خواهد شد، باید خود پدیدآورنده فرصت هایی باشد که طی آن می توان با این مسائل برخورد ضروری داشت. راه حل منطقی دیگری که در رابطه با مسئله نیروهای نظامی کنونی این کشور وجود دارد این است که یا این نیروها به طور کامل غیرمسلح بمانند و یا با یکی از قدرت های «محافظت کننده» منطقه ای یا جهانی نوعی هم پیمانی ایجاد شود. ظاهراً کویتی ها هر دو راه حل را نپذیرفته اند، ولی می توان گفت که از نظر فرضی راه حل اول در مورد آن صادق تر است، زیرا کویت هر قدر در مسلح کردن نیروهای خود بکوشد باز هم در مقایسه با نیروهای مسلح همسایگان خود ضعیف خواهد بود. به همین دلیل ما به این نتیجه رسیده ایم که در عین حالی که یک کویت مسلح تر احتمالاً خواهد توانست مانع از انجام تهاجماتی علیه خود شود، ما به کویت در دفاع از قلمرو خویش کمک کنیم زیرا در این راه میزان حسن نیت و نفوذ خویش را در این کشور بالا برده ایم، و در همان حال فروش های نظامی آمریکا به کویت نیز باعث به هم خوردن توازن قدرت نظامی منطقه ای نشده است.
ت- خریدهای احتمالی کویت طی سال مالی 1979 در مرجع (الف) خاطرنشان شده که در رابطه با درخواست های مربوط به اقلام و خدمات دفاعی طی سال 1979 نوعی «اولویت» تعیین شود. در حقیقت، گمان نمی کنیم که دولت کویت از نظر منابع مالی، در داخل کشور تعیین اولویت را ضروری بداند، زیرا قادر است هر وسیله ای را که بخواهد نقداً خریداری کند. از نظر زمان دریافت، اولویت های کاملاً نظامی و محدودیت های مربوط به قدرت جذب نیز مسائلی است که قابل برآورد است. طبق آنچه قبلاً گفته شد، ما هنوز هم تعدادی از درخواست های کویت را در اختیار داریم که کار مربوط به آنها به پایان نرسیده است. این موارد عبارتند از:
(1) فروش نظامی خارجی هویتزرهای خودکششی 155 میلی متری (ام - 109).
این درخواست به تعویق افتاده است زیرا تحقیقات مقدماتی دولت کویت در واشنگتن نشان داده که قادر نخواهد بود این سلاح ها را تا قبل از 1982 دریافت کند. بر اساس ارزیابی نظامی رئیس دفتر روابط کویت که نیاز دفاعی به این نوع توپ را مشروع و اساسی می داند، اینجانب پیشنهاد کرده ام فروش آن مورد تصویب قرار گیرد و یک آتشبار از آن زودتر از موعد ذکر شده به این کشور تحویل گردد تا مرحله آموزش مربوطه آغاز شود، ولی بقیه هویتزرهای خریداری شده در سال 1982 به این کشور ارسال شود (کویت 3670).
(2) قیمت و اطلاعات مربوط به قابلیت توپ ضدهوایی وُلکان.
احتمالاً در سال مالی 1979 در رابطه با قیمت و قابلیت توپ ضدهوایی امرسون امراد - 30
ص: 215
به عنوان جانشین سیستم متحرک وُلکان (که دستگاهی بسیار پیچیده است و عملکرد آن نه چندان مؤثر) درخواستی تسلیم خواهد شد تا از آن به عنوان توپ قایق های گشتی انگلیسی الاصل هم استفاده شود.) از آنجا که آمریکا سیستم هاوک - 1 را به کویت فروخته است، به نظر من چاره ای نداریم جز اینکه اقدام به فروش یک سیستم توپ ضدهوایی نیز بنماییم تا سیستم پدافند هوایی آن کشور تکمیل شود. در حقیقت، من توانسته ام وزیر دفاع کویت را از خرید توپ های ضدهوایی روسی منصرف سازم، چون او نیز به سیستم نظامی ما به عنوان بهترین سیستم موجود اعتراف دارد و علاوه بر این چنین استدلال کردم که به خصوص با نظر در گرفتن وضعیت طبقه بندی شده سیستم هاوک، توپ های پدافند روسی با این سیستم موشکی سازگار نیستند (76 کویت 57108).
(3) علاوه بر آنچه که تاکنون گفته شد، درخواستی نیز برای فروش موشک اندازهای بیشتر تاو تسلیم خواهد شد تا تعداد موشک اندازهای موجود کویت از این نوع (50 موشک انداز) افزایش یافته و نیز بتوانند از آنها به جای چند موشک تاو و نصب شده بر روی PACS های جدید خود استفاده کنند.
(4) علاوه بر این، ما مطمئن هستیم که کویتی ها بالاخره به این نتیجه خواهند رسید که به یک سیستم کنترل و فرماندهی نظامی نیازمندند تا حداقل اگر نتوانند تمام نیروهای زمینی، دریایی و هوایی خود را هماهنگ کنند، بتوانند نیروهای دفاع هوایی خود را تحت پوشش آن قرار دهند. این درخواست ممکن است در سال مالی 1979 ارسال شود، ولی ممکن است تا مدتها بعد نیز حتی مطرح نگردد.
(5) طبق انتظار ما، ممکن است این کشور خواستار دریافت کامیون های نظامی بیشتری نیز بشود.
ث- کاربرد تجهیزات آمریکایی توسط کویت: تأثیر آن بر منافع آمریکا.تمایل دولت کویت نسبت به دریافت توپخانه، نفربرهای زرهی مدرن و موشک اندازهای تاو از ترس این کشور به خصوص در قبال خطر زرهی عراق و نیز به طور کلی قدرت فائق نظامی همسایگانش سرچشمه می گیرد. در مورد کویت حتی قابل تصور نیز نیست که این کشور بخواهد از سلاح ها استفاده تهاجمی به عمل آورد و حتماً از آنها در ضد حمله استفاده خواهد نمود، زیرا کاربرد آنها به صورت تهاجمی خطر نابودی ملی را شدت خواهد بخشید. تجهیزات دفاع هوایی خاطرنشان شده در بند قبلی نیز به صورت تدافعی استفاده خواهد شد تا آن کشور را در برابر قدرت هوایی غالب عراق و اهداف نظامی ثابت و جبهه های جنگی متحرک و اهداف دریایی محافظت کند. از تجهیزات فرماندهی و کنترل کویت هم در راه هماهنگ سازی بیشتر نیروهای دفاعی کویت در وضعیت های رزمی استفاده خواهد شد، به این امید که سیستم های مخابراتی مدرن همراه با قدرت آتش و تحرک بتواند مقصود بیان شده در رابطه با استراتژی ملی آمده در بند (2ب) فوق را عملی سازد. استفاده آتی از تسلیحات آمریکایی در این حالت های دفاعی
ص: 216
می تواند به منافع آمریکا که در ثبات خاورمیانه (و به خصوص منطقه خلیج [فارس]) نهفته است خدمت کند. همین امر امکانات ما را در محدود ساختن گسترش نفوذ شوروی در کویت و منطقه خلیج [فارس] و نیز اعمال نفوذ ما بر یک نهاد جدید کویتی یعنی نهاد نظامی آن که در آینده به صورت یک عامل مهم سیاسی خودنمایی خواهد کرد، افزایش می دهد.
عامل ثبات هم به نوبه خود به نفع سرمایه گذاری و تجارت آمریکاست و مهم تر از همه ادامه صدور نفت کویت را به اروپا و ژاپن بیش از پیش تضمین خواهد کرد. حضور نیروهای آمریکایی لازم برای تحقق این خریدهای احتمالی و کمک به جذب آن توسط نیروهای نظامی کویت نیز ارتباط بی چون و چرایی با منافع آمریکا در این کشور دارد. درست است که وزارتخانه بر اساس تجربیات خویش در نقاط دیگر بهتر از هر ارگان دیگری قادر است تعداد نیروهای مورد نیاز در این کشور را برآورد نماید ولی طبق برآورد تقریبی ما میزان نیروهای کمک امنیتی آمریکا دو یا سه برابر خواهد شد، یعنی از تعداد 100 نفری که در کویت به سر می برند به 180 تا 280 نفر بالغ خواهد شد که تنها بخشی از آنها را کارمندان دولت و بقیه را نیروهای غیرنظامی قراردادی تشکیل خواهند داد. از نظر کل تعداد آمریکائیان مقیم این کشور نیز شمار آنها از 2700 نفری که هم اکنون در کویت به سر می برند، با احتساب شمار وابستگان آنها، به سطح 3300 نفر خواهد رسید. حضور این تعداد آمریکایی در کویت به نظر ما هیچگونه مسئله یا مشکل سیاسی یا فرهنگی پدیدار نخواهد ساخت زیرا تعداد بیگانگان مقیم این کشور هم اکنون بیش از اتباع کویتی است و گذشته از این، همه در اینجا آمریکائیان را دوست داشته و آنها از رتبه اجتماعی برتری برخوردارند.
3- دیگر منابع تجهیزاتی و خدماتی.
افسران نظامی حرفه ای کویت همیشه ترجیح می دهند که سیستم های تجهیزاتی مهم مورد نیاز خود را از آمریکا خریداری کنند. این احساس نیز ظاهراً از تحسین برانگیز بودن تکنولوژی آمریکایی و نیز اقدامات مداوم ما در پی گیری مسائل مربوط به تجهیزات فروخته شده قبلی سرچشمه می گیرد. با این وصف آنهایی که بر کویت حاکم هستند، حتی برخلاف اعتراضات نظامیان حرفه ای در منابع تأمین تسلیحات و تجهیزات موردنیاز کویت تنوع ایجاد می کنند و از چند کشور اروپایی (و اخیراً روسی) خرید می کنند. خرید تجهیزات و خدمات آمریکایی نیز ظاهراً دو علت اساسی دارد: عامل اول سیاسی است و مرتبط با سیاست خارجی این کشور، یعنی کویت با خرید تسلیحاتی خود همان سیاست خارجی دوستی با همه کشورها را دنبال می کند؛ و عامل دوم، عدم همکاری آمریکا در تصویب یک مورد فروش نظامی چه به دلیل سیاسی و چه به دلیل عدم وجود اقلام مربوط به آن، می باشد. (به مثال های طرح شده در بند (ا-د) رجوع شود.) گذشته از این، تصمیماتی که علیه تجهیزات آمریکایی، با در نظر گرفتن خصوصیات مثبت بعضی دیگر از تجهیزات اتخاذ می شود، نتیجه عیوب و نقائصی است که توسط عرضه کنندگان خارجی روی آنها گذاشته می شود، که البته برای اثبات این موضوع
ص: 217
شواهد قطعی در اختیار نداریم. (تمام فروش های نظامی و بازرگانی آمریکایی در نتیجه مذاکرات مستقیم با مقامات دولت کویت تحقق یافته است.) به نظر ما این الگو در آینده نیز دنبال خواهد شد، زیرا در سیاست خارجی کویت تغییری نمایان نشده و علاوه بر این، برای اکثر خریدهای موردنظر و احتمالی کویت که در بند (2د) مشخص شده معادل های غیرآمریکایی وجود دارد. از جمله مواردی که از این قاعده مستثنی است (یعنی مواردی که در آنها کویت «چاره ای» جز خرید تسلیحات (آمریکایی ندارد) می توان از سیستم کنترل و فرماندهی، حداقل بخش هایی از آن که مربوط به پدافند هوایی است و توپ های ضدهوایی نام برد، بهره جست زیرا ممکن است ملاحظات امنیتی دولت آمریکا به ما اجازه ندهد که بگذاریم نیروهای یک کشور ثالث، هنگام استقرار تجهیزات جدید در کنار تجهیزات و تکنولوژی طبقه بندی شده آمریکایی که هم اکنون در کویت موجود است وارد فعالیت شوند.
4- (1)رهبران کویت نیز قطعاً موافقند که مسلح شدن ملت ها برای تأمین امنیت خود امری [ناخوانا] است و احتمالاً در صورتی که امنیت کویت در معرض تهدید قرار نگیرد، با محدود شدن خریدهای تسلیحاتی در سراسر جهان و حتی در منطقه خلیج [فارس] نیز موافقت خواهندکرد. ولی در غیاب یک قرارداد معتبر منعقده بین تولید کننده و عرضه کننده برای تحقق بخشیدن به این خواست، کویتی ها در برابر هرگونه تقاضای آمریکا مبنی بر خودداری از خرید نوع خاصی از سیستم های تسلیحاتی به خاطر تأثیر آن بر کنترل تسلیحاتی در منطقه، مقاومت خواهند کرد. با این وجود، پس از اعتراض ما به خاطر خرید موشک های روسی توسط کویت، دولت این کشور نسبت به این مسئله بیش از پیش حساسیت به خرج می دهد.
واقعیت بی چون و چرایی که متأسفانه بر همه کویتی ها روشن است این است که ضعف نظامی کشورشان در مقایسه با همسایگان آنها وضعیتی است که حتی با دو برابر شدن سطح نیروی انسانی نیروهای مسلح این کشور و نیز خرید خدمات و تجهیزات فوق الذکر تغییری نخواهد کرد. کویتی ها به این مسئله وقوف کامل دارند و با استراتژی کنونی خود تنها سعی در به تعویق انداختن فتح کشورشان [توسط دشمنان] را دنبال می کنند و تغییر موازنه قدرت در خلیج [فارس] که در بند (2ب) به آن اشاره شد، هدف نهایی آنها نیست.
5- نتیجه گیری و نظریه.
دولت کویت در بخش اعظم برنامه تسلیحاتی خود همان توصیه هایی را به کار بسته که در تحقیقات نظامی آمریکا در مورد نیازهای دفاعی آن کشور، در سال 1972 در اختیار کویت قرار داده شده بود. حتی قبل از تجدیدنظر در سیاست انتقال تسلیحاتی مان، من معتقد بودم که آمریکا باید درخواست های دولت کویت را در زمینه خرید اقلام ضروری برای دفاع مشروع از سرزمین خود مورد بررسی قرار دهد. در همان زمان من به این نتیجه رسیده بودم که چون سیستم موشکی پیشرفته هاوک-1 و هواپیماهای A-4 را به کویتی ها فروخته ایم، خود را ملزم به تجهیز سیستم دفاع هوایی آنها و ارائه سیستم کنترل و فرماندهی برای هدایت آن سیستم ها ساخته ایم. البته نباید از روی همدردی در مورد تقاضای کویتی ها مبنی بر دریافت تسلیحات محرمانه و پیشرفته ای که انتقال آنها به منطقه خلیج [فارس] می تواند عامل از بین بردن ثبات آن باشد به بررسی پرداخت. به همین دلیل بود که من به وزارت امور خارجه پیشنهاد کردم که در رابطه با خرید موشک های سام- 7 و فراگ روسی توسط کویت مطالب مندرج در بند 4 را با کویتی ها در میان بگذاریم. البته می دانم در صورت تصویب حجم دلاری فروش های بالقوه نظامی به کویت در سال مالی 1979 می تواند مسئله برانگیز باشد. ولی با در نظر گرفتن زمانِ بسیار طولانی تحویل سلاح های مورد درخواست، دولت کویت محدودیت های تحمیلی بر تأمین اقلام ضروری نیازهای مشروع دفاعی خود را به سهولت درک نخواهد کرد. برخلاف اکثر مشتریان برنامه فروش نظامی خارجی ما، کویتی ها از ابتدای امر در صدد ساختن یک بنیه دفاعی معتدل برای خود بوده اند.
مایسترون
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!