Post
21003
از:
محرمانه
به:
1351-01-31- 1972-04-20
متن سند
سند شماره (16)
خیلی محرمانه
تاریخ: 20 آوریل 1972 - 31 فروردین 1351
قابل توجه کاردار: آقای هک رونوشت برای: آقای مک کاسکیل مأمور سیاسی جهت بیوگرافی آقای هالا، رایزن اقتصادی آقای اسکودرو گفتگو با ولادیمیرولاسوف دبیر اول سفارت شوروی
1- جوانان شوروی و مواد مخدر: همسر ولاسوف قرار است در پایان ماه مه برای ترتیب دادن ورود فرزندانش به دانشگاه در مسکو عازم اتحاد جماهیر شوروی شود. من از او پرسیدم که آیا او از آن نگران نیست که فرزندانش با مواد مخدر آلودگی پیدا کنند و یا وارد جریانهای افراطی سیاسی شوند هنگامی که این همه مدت از خانه و خانواده خود دور هستند؟ او در پاسخ گفت که هرچند آنها با والدین بزرگ خویش زندگی می کنند او درباره آنها نگرانی دارد، همان طوری که والدین دیگر نیز ممکن است داشته باشند. او اظهار داشت که تنها اقلیت ناچیزی از دانشجویان شوروی با مواد مخدر آلودگی پیدا کرده اند و این امر او را ناراحت نمی کند، زیرا احتمال اینکه چنین آلوده گی دامنگیر فرزندان او بشود بسیار بعید است. معذالک او تا اندازه ای نگران است از اینکه فرزندانش ممکن است افکار عجیب و غریبی در دانشگاه کشف کنند و یادآور شد هرچند که او یک فردی با افکار منزه ممکن است نباشد ولی مایل نخواهد بود که فرزندان او در معرض افکار ناباب قرار گیرند.
2- روسیه در خلیج (فارس): ولاسوف درباره اثرات پیمان اخیر شوروی و عراق در ایران و برداشت ایران از هدفهای شوروی در خلیج (فارس) کاملاً نگران بود. او گفت که سفیر شوروی قبل از ناآرامیهای اخیر مرزی بین ایران و عراق با خلعتبری وزیر امور خارجه ملاقات کرده است تا به او توضیح دهد که پیمان شوروی و عراق به هیچ وجه متوجه ایران نیست و اینکه اتحاد شوروی مایل است دو کشور (مقصود ایران و عراق) اختلافات خود را به نحو دوستانه حل و فصل کنند. وزیر امور خارجه ایران از این خبر بدون هیچ گونه شور و شوقی استقبال کرد و گله کرد از اینکه به نظر می رسد ایرانیان حتی در وزارت امور خارجه دامنه تماسهای مأمورین سفارت شوروی را محدود کرده اند (او در این باره نیز قبلاً گله کرده بود).
او خاطر نشان ساخت که اکنون 3 ماه است در تهران به سر می برد و تاکنون فقط یک بار با رئیس بخش مسئول اتحاد شوروی و کشورهای بلوک شوروی ملاقات کرده است. او بار دیگر از من پرسید که آیا ما نیز مشکلات مشابهی داریم یا خیر؟ و من متأسفانه هنگامی که به او گفتم که ما عملاً با عده بسیار زیادی از مأمورین ایرانی آشنایی داریم و اغلب از آنها در خانه خود پذیرایی می کنیم یا آنکه خودمان در خانه آنها پذیرایی می شویم، حسرت او را برانگیختم.
او خاطرنشان ساخت که اعدام اخیر مارکسیستهای ایرانی تا اندازه زیادی خدعه آمیز بوده است و اظهارنظر کرد که این اقدام را به عنوان پاسخی به شورویها و عراقیها تلقی می کند و اینکه شورویها درباره شکاف ایدئولوژیک موجود بین ایران و شوروی کاملاً تسلیم شده اند معذالک او اظهار عقیده کرد که ایرانیان ممکن است روزی به سوی شوروی متمایل شوند و از غرب دوری کنند و از من پرسید که اگر چنین اتفاقی روی دهد نظر من چه خواهد بود؟ من گفتم به عقیده من چنین پیشامدی رخ نخواهد داد، زیرا ایرانیان درباره تاریخ دیرینه جاه طلبیهای شوروی در منطقه خلیج فارس آگاهی کامل دارند و آن گاه درباره نمونه هایی در این باره به بحث پرداختیم که از زمان سلطنت پطر کبیر می شود (او ظاهرا از موادی که در پیمان منعقده با آلمان نازی زمان هیتلر وجود داشت اطلاعی نداشت.) همسر ولاسوف پذیرفت که
ص: 518
من یک امتیاز از او گرفتم و موضوع صحبت را تغییر دادم.
او بار دیگر از من پرسید که آیا من تصور نمی کنم که رقابت ایران و عربستان سعودی ممکن است یک روز آرامش منطقه خلیج را برهم بزند؟ من بار دیگر پاسخ دادم که به عقیده من ایران و عربستان سعودی بیشتر با توجه به دشمن مشترک خودشان - عراق - احتمال می رود که با یکدیگر همکاری کنند. او همچنین پرسید که آیا دیدار نیکسون رئیس جمهوری آمریکا از ایران در حالی که از عربستان سعودی قصد دیدار ندارد اختلاف نظر بین دو کشور را تیره تر نخواهد کرد. من در پاسخ گفتم که من دلیلی نمی بینم که چنین باشد زیرا نیکسون صرفا انجام دهنده قولی است که از مدتهاقبل در پاسخ به دیدار شاه از ایالات متحده داده است. ولاسوف آن گاه پرسید که آیا این دیدار جنبه تشریفاتی خواهد داشت یا مسائل مهمی مورد بحث قرار خواهد گرفت؟ من در پاسخ گفتم که اطلاعی ندارم که برنامه مذاکرات او چه خواهد بود ولی افزودم که هر موضوعی که مورد علاقه متقابل باشد جهت بحث بین دو رئیس کشور مناسب خواهد بود. ولاسوف آن گاه پرسید که آیا در مورد میزان رسوخ شوروی در منطقه خلیج فارس که ما آن را اجازه بدهیم حدودی وجود دارد یا خیر و پرسید که خط این رسوخ فرضی در کجا قرار خواهد گرفت؟ من گفتم که از نظر من احمقانه خواهد بود اگر بگویم که ما درباره رسوخ شوروی در یک چنین منطقه حیاتی نگرانی نشان ندهیم. ولی مناسبات کشورهای خلیج فارس با اتحاد شوروی یا یک کشور دیگری مربوط به خودشان است و من نمی توانم بگویم که ما به چه ترتیبی مداخله خواهیم کرد؛ او اظهارات مرا باور نکرد.
ویتنام: او از من پرسید که درباره اوضاع کنونی در ویتنام نظر من چیست و من در پاسخ گفتم که مایه شرمساری است که ویتنام شمالی به ویتنام جنوبی حمله برده است، زیرا ما و ویتنام جنوبی اکنون لازم می دانیم آنها را به تعداد زیاد بکشیم و این امر به زیانهای قابل ملاحظه ای برای ویتنام شمالی نیز منجر می شود. او اظهار نظر کرد که مهاجمین در واقع ویت کنگها هستند ولی من گفته او را رد کردم و آن گاه او پرسید برای اینکه ما از ویتنام به میز مذاکرات بازگردیدم چه چیزی لازم است؟ او گفت که اگر مذاکرات از سرگرفته شود بهتر خواهد بود که درباره مسائل مشخص یک به یک بحث شود بی آنکه طرفین یکدیگر را به تجاوز متهم کنند.
او آن گاه از من پرسید که مردم آمریکا نسبت به تجدید بمباران ویتنام شمالی چه احساسی دارند و من در پاسخ به این سؤال از او پرسیدم که مردم روسیه درباره چکسلواکی در سال 1968 چه احساسی داشتند. او گفت که بجز یک اقلیت کوچکی همه مردم روسیه از اقدام شوروی پشتیبانی می کنند. آن گاه او اظهارنظر کرد که تعیین زمان شورش یک نوع اشتباه - خیر نه یک اشتباه بلکه شاید یک محاسبه غلط - بوده است زیرا ارتش سرخ بایستی قبل از اینکه اوضاع به چنین مرحله برسد وارد چکسلواکی می شد.
تعاونی (تعاونی سفارت - م): ولاسوف از من درباره کارتهای اعتبار پرسید و پس از اینکه من توضیح دادم این کارتها چگونه به کار برده می شود و از کاتالوگ چگونه برای سفارش استفاده می شود از او پرسیدم که آیا او هم از این مزایا برخوردار است ؟ او در پاسخ گفت در مغازه های شوروی اشیا نسیه فروخته می شود ولی چنین تسهیلاتی برای آنهایی که خارج از اتحاد شوروی هستند داده می شود.
شورویها در تهران تعاونی ندارند و اقلام از مسکو با هواپیما به فواصل زمانی به تهران می رسد و آن گاه به اعضای سفارت فروخته می شود. من درباره تعاونی خودمان (یک نوع کارپردازی. م) به او توضیحاتی دادم و (طبق پیشنهاد هالا) به او پیشنهاد کردم که او از اقلام گنجانده شده در تعاونی یا چیزهایی که از
ص: 519
آمریکا سفارش داده می شود در صورتی که مورد نیازش باشد استفاده کند. او چندان علاقه ای به این موضوع نشان نداد.
شخصی:
ولاسوف یک اتومبیل جدید از نوع دوج دارت به رنگ سفید که داخل آن آبی است دارد. او از این اتومبیل خوشش می آید ولی هنوز به دستگاه اتوماتیک آن عادت نکرده است.
همسر ولاسوف هنوز هم دچار مشکلات جزئی در بیمارستان شوروی است. حجم کار بیش از حد مورد انتظار است و او همه نوع موارد بیماری را می پذیرد بدون آنکه قبلاً درباره این بیماریها مشورت به عمل آورده باشد. در اتحاد جماهیر شوروی او به عنوان متخصص اعصاب تنها بیمارانی را می پذیرفت که قبلاً نزد پزشک عمومی مراجعه کرده و موضوع بیماری آنها مورد بحث قرار گرفته بود. ولی کارهای هفتگی آنها با یکدیگر متفاوت است و روزهای مرخصی آنها با یکدیگر فرق می کند به طوری که آنها فقط عصرها یکدیگر را می بینند.
ما بار دیگر در روز 4 ماه مه برای صرف شام در آپارتمان من با یکدیگر ملاقات خواهیم کرد. ولاسوف می خواهد که همسر او نیز همراه او باشد ولی از آنجایی که همسر او روسی و فرانسه (زبان اخیر را نه چندان خوب) صحبت می کند او امیدوار است که همسر او و همسر من خواهند توانست با یکدیگر کنار بیایند.
همسر من زبان فرانسه را به طور ضعیف صحبت می کند و فارسی بهتر بلد است. بنابر این من پیشنهاد کردم که یک نفر دیگر را که همسرش در زبان فرانسه یا روسی مهارت داشته باشد دعوت کنم. این ملاقات در رستوران چینی در خیابان پهلوی نزدیک آریامهر صورت گرفت و برای ولاسوف یکهزاروپنجاه و پنج ریال خرج برداشت، ولاسوف انعام دهنده دست و دلبازی نیست. او فقط بیست ریال روی میز گذاشت.
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!