Post
29316
از: سفارت آمریکا - تهران
محرمانه
به: وزارت امورخارجه، واشنگتن
1337-06-29- 1958-09-20
متن سند
آموزگار، جمشید -2
تاریخ: 20 سپتامبر 1958 - 1337/06/29
خیلی محرمانه مرسله سرویس خارجی - مرسله شماره 220
از: سفارت آمریکا - تهران
به: وزارت امورخارجه، واشنگتن
عطف به: تلگرام سفارت 35 G مورخ 4 سپتامبر 48 و 42 Gمورخ 11 سپتامبر 58
موضوع: اطلاعات بیوگرافیک در مورد وزرای کابینه
اطلاعات بیوگرافیک در مورد وزیر جدید کار ایران، دکتر جمشید آموزگار، و وزیر مشاور جدید، دکتر نصرت اللّه کاظمی، به شرح زیر است: وزارتخانه از قبل اطلاعات بیوگرافیک کاملی در مورد سومین انتصاب کابینه یعنی سپهبد نادر باتمانقلیچ، وزیرکشور، دریافت کرده است (به گزارش بیوگرافیک سرّی
ص: 165
در مرسله شماره 545 مورخ 8 ژانویه 1957 رجوع کنید.)
آموزگار، دکتر جمشید
زمان و مکان تولد: تهران 1923
تحصیلات :
تحصیلات ابتدایی و متوسطه در تهران در دانشکده فنی و حقوق دانشگاه تهران تحصیل کرده است.
1947 - 1943: لیسانس و فوق لیسانس مهندسی بهداشت و بهداشت عمومی از دانشگاه کرنل
1949 - 1947: دکترای مهندسی هیدورلیک از دانشگاه واشنگتن، سیاتل، واشنگتن.
زبان ها:
فارسی، انگلیسی (بسیار عالی)، آلمانی.
مشاغل:
1949: برای یک شرکت آب وبرق در کالیفرنیا کار کرده است.
1950: تکنسین و استادیار مهندسی هیدورلیک، دانشگاه کرنل
1951: توسط هیئت اجرایی ایالات متحده (USOM) در ایران استخدام شد. رئیس اداره مهندسی بهداشت و تعاون بهداشت عمومی، وزارت بهداری.
مه 1955: به معاونت بهداشت عمومی وزارت بهداری منصوب شد.
1956: عضو هیئت اعزامی ایران به کمیته اقتصادی پیمان بغداد بود.
مه 1957: رئیس هیئت اعزامی ایران در کمیته اقتصادی پیمان بغداد در کراچی شد.
ژانویه 1958: عضو هیئت اعزامی ایران در اجلاسیه پیمان بغداد در آنکارا بود.
ژوئیه 1958: عضو هیئت اعزامی به شورای وزیران پیمان بغداد در لندن، رئیس کمیته اقتصادی پیمان بغداد در لندن.
اوت 1958: به سمت وزیر کار در کابینه اقبال منصوب شد.
عضویت در سازمان ها:
عضو و مشاور شورای مدیران کلوپ تهران.
عضو شاخه تهران سازمان جهانی برادری.
اطلاعات شخصی:
آموزگار فرزند سناتور حبیب اللّه آموزگار که نویسنده ای فعال در تمامی زمینه ها بود، می باشد. جمشید سه برادر دارد: جهانگیر و کورس که آنها نیز در ایالات متحده تحصیل کرده اند و هوشنگ که در انگلیس تحصیل کرده و هم اکنون برای بانک ملی کار می کند. آموزگار با یک دختر آلمانی که انگلیسی را به خوبی
ص: 166
تکلم می کند، ازدواج کرد. آنها فرزندی ندارند.
آموزگار با 6 فوت قد و اندامی معمولی مانند همه ایرانیان رنگ مو و چشم قهوه ای معمولی و به طور کلی زیتونی دارد. وی ظاهری آرام، چهره ای جذاب و گرم و شخصیتی دلپذیر دارد. وی در مورد هر موضوعی گفتگو می کند و همواره تصویری از مردی با افکار روشن و منطقی از خود ارائه می دهد. وی بدون تردید یکی از باهوش ترین، زیرک ترین و جاه طلب ترین افراد ایرانی می باشد. وی حریم خود را حفظ می کند و از آن خط مشی سیاسی تبعیت می کند که احتمالاً وی را قادر سازد از حمایت شاه برخوردار شود و در عین حال در صورت سرنگونی شاه در دولت کودتا قدرت قابل توجهی داشته باشد.
آموزگار در عادات اجتماعی خود نسبتا یک «گرگ تنها» می باشد. وی یا او و همسرش معمولاً تنها در رستوران و یا کلوپ تهران مشاهده می شوند. به نظر نمی رسد وی آن طور که معمول سایر ایرانیان است، گروهی از دوستان نزدیک به خود را داشته باشد و ساعات فراغت خود را با آنان بگذارند. جدای از همکاران سیاسی وی که لیست آنها در زیر آمده است، ظاهرا یکی از نزدیک ترین دوستان وی علی نقی فرمانفرمائیان باشد که یکی از کارمندان سابق وزارت خارجه بوده و در حال حاضر برای سازمان برنامه کار می کند.
ملاحظات :
آموزگار برای وزارت خارجه آمریکا شاید به بهترین وجه شناخته شده باشد، زیرا وی رئیس مقتدر کمیته اقتصادی پیمان بغداد بود که اجلاسیه آن امسال در آنکارا برگزار شد. وی در آنجا این موقعیت را داشت تا توانائی های گسترده خود را در سازماندهی نشان دهد.
آموزگار قطعا طرفدار آمریکا می باشد، لیکن در بروز احساسات خود را یک مخالف نشان می دهد.
همچنین تصور می شود وی یکی از تواناترین افراد ایرانی آموزش دیده در زمینه مهندسی بهداشت است و مدیر آمریکایی سابق PHCO وی را «تنها مهندس بهداشت رقیب در ایران» تصور می کرد.
گرایشات :
آموزگار شدیدا منتقد ابوالحسن ابتهاج، مدیر سازمان برنامه و بخصوص همسر وی می باشد، زیرا به عقیده آموزگار او از بسیاری از قراردادهایی که سازمان برنامه منعقد می کند، سهمی می گیرد. وی همچنین خاطرنشان کرده است که احترام کمی برای منوچهر اقبال، نخست وزیر ایران، قائل است.
آموزگار معتقد است شاه در مورد تمامی جنبه های سیاسی دولت، بیش از حد به مردان نظامی خود برای مشاوره متکی است و تصور می کند شاه بایستی چهار تا پنج مشاور غیرنظامی را انتخاب کند تا در مورد تمام موضوعات به غیر از موضوعات نظامی مورد مشورت قرار گیرند.
در رابطه با ارتش ایران، آموزگار معتقد است شاه باید متقاعد شود که به سربازان بیشتر نیاز ندارد، وی عقیده دارد: 1) ارتش ایران هرچقدر بزرگ باشد، هرگز نمی تواند امیدوار باشد از کشور در مقابل هجوم شوروی دفاع نماید. 2) سازمان ملل کارآیی خود را در حفاظت از کشورهایی که از خارج مورد هجوم قرار گرفته اند به اثبات رسانده است و این نیاز ایران را به یک ارتش بزرگ برای حفاظت در مقابل سایر کشورهای خاورمیانه نظیر ترکیه مرتفع می سازد، و 3) یک ارتش بزرگ فقط قدرت را در اختیار کسانی
ص: 167
قرار می دهد که ممکن است روزی خواهان سرنگونی شاه شوند.
آموزگار به اعضای سفارت گفته است احساس می کند برنامه اصل چهار برای حل مشکلات در ایران کاملاً مناسب نمی باشد. وی معتقد است که بهتر می باشد برنامه اصل چهار به جای کار بر روی پروژه های زیاد و توسعه برنامه هایش به صورت جزئی، بر روی 5 یا 6 پروژه خاص با کارآیی بالا متمرکز شود.
فعالیت های سیاسی :
آموزگار ظاهرا عضو گروهی شامل 20 ایرانی جوان می باشد که اکثر آنها در دستگاه دولتی بوده و حذف فساد و وزرای نالایق و سایر مقامات نالایق دولتی را به عنوان هدف خود برگزیده اند. این گروه شاخه کوچکی از یک گروه سیاسی به نام «ایران نوین» است که چهار سال قبل تشکیل گردید. تقریبا تمام گروه های فعلی اعضای ایران نوین می باشند. در دخل گروه فعلی یک محفل کوچک تر داخلی با 6 عضو وجود دارد: آموزگار، رضا انصاری، معاونت خزانه داری در وزارت دارایی، باقر پیرنیا، کفیل معاونت وزارت دارایی که اخیرا به عنوان وابسته اقتصادی در ایالات متحده منصوب شده است، امیرخسرو افشارقاسملو، مدیرکل امور سیاسی در وزارت امورخارجه، محمود میرفخرایی، مدیرکل امور اداری در وزارت امورخارجه و عباس آرام، سفیر ایران در توکیو. ظاهرا آموزگار رهبر این گروه می باشد و کم وبیش سایرین را به عنوان مشاور مورد استفاده قرار می دهد.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!