Post
29144
از:
سری
به:
1358-04-07- 1979-06-28
متن سند
سند شماره (3)
تاریخ: 28 ژوئن 1979 - 7 تیر1358
سری
یادداشت مکالماتی
شرکت کنندگان: آقای منوچهر گنجی، وزیر سابق آموزش و پرورش آقای هنری پرشت، مدیر قسمت مربوط به امور ایران
موضوع: اوضاع در ایران
آقای گنجی، همان طور که آقای یوست میزبان قبلیش در مؤسسه آسپن قبلاً زمینه آن را فراهم کرده بود به ملاقات من آمد. گنجی از فوریه گذشته در تهران بوده و اخیرا از طریق مرز ترکیه گریخته است او در تهران نزد وابستگانش بوده، ولی هیچ کس برای دستگیری او مراجعه نکرده بود.
تجارب وی در منطقه مرزی مانند تجارب ناشی از اقامتش در تهران او را متقاعد کرده که ایران به طرف خطرات جدی پیش می رود. او گزارشهایی حاکی از قاچاق اسلحه به کشور، در دهکده های منطقه کردنشین که از آنها بازید کرده بود، دریافت کرده است. مهماندارش در یکی از دهکده ها کسی بود که علنا از حزب توده حمایت کرده و گنجی را نماینده آلمان شرقی معرف کرده بود. گنجی فکر می کرد که عربها و کردها و چپیها دارند قدرت را به دست می گیرند و حرکت چپیها بخصوص در نیروهای مسلح بارزتر است. در چنین اوضاعی و از دید جغرافیایی و سیاسی، آمریکا باید کاری انجام دهد. پرسیده شد چه بایستی بکنیم. او گفت که باید دنبال کسی بگردیم و حمایتش کنیم که بتواند منافع ما را بعد از اینکه خمینی ناگزیر، در 6 ماه یا یک سال آینده، قدرت را از دست داد، حفظ کند.
وقتی گفتم که هیچ یک از گروههایی را که ما توانسته ایم شناسایی کنیم از تشکیلات و حمایت و هدف واقعی برخوردار نیستند، گنجی گفت چنین کسانی وجود دارند. او از افرادی نظیر شریعتمداری و
ص: 407
تیمسار فربد رئیس ستاد ارتش نام برد و گفت که به آمریکا علاقه دارند و به طور جدی ضد کمونیست هستند. اگر آمریکا حامیانش را در ایران از دست بدهد، پیروزی از آن عناصر چپی (که همیشه در ارتش به صورت پنهانی با قدرت بوده اند) و یا پاسداران انقلاب اسلامی که حامیان خمینی به وجودش آورده اند خواهد بود. گنجی دولت بازرگان را بسیار صادق، ولی به شدت ضعیف توصیف کرد. بیشتر کسانی که بازرگان را تحسین می کنند معتقدند که بازرگان می بایست در ماه مارس استعفا می داد. گنجی هیچ ایده ای در مورد اینکه چه کسی بعد از او باید روی کار آید، نداشت، معهذا او فکر می کرد که یزدی فرد با نفوذی است. اما پیشنهاد کرد که ما نباید دکتر چمران را از نظر دور داشته باشیم، چون او فردی است ایرانی که در لبنان در تبعید به سر برده و در حال حاضر از دیگر رهبران ایرانی خیلی باهوش تر و سخنور تر است.
گنجی حمایت ایرانیها از شاه را ناچیز می داند، اما فکر می کند که در صورت بروز عکس العمل، ولیعهد 20 تا 30 درصد شانس بازگشت خواهد داشت. گنجی گفت که او با گروه کارمندان دولتی و دیگر حرفه ایهایی که در زمان وزارتش به عنوان مشاوران خصوصی برای ملکه ایجاد کرده بود، در تماس است. اینها اشخاص لیبرالی هستند که خواهان روی کار آمدن دولتی با صداقت در ایران بوده و از درون نظام حکومتی با شاه مخالفت می ورزیده اند. تعدادی از آنها در دولت موقت پستهایی دارند.
آنها به کلی از اعمال نفوذ روحانیون تندرو در امور ایران ناراحت هستند. افراد این محفل، اشتباهات زیادی را که در دولت شاه وجود داشت به او گزارش کرده بودند. او این گزارشها را به ملکه داده بود ولی ملکه به دلیل خودبینی شاه و احساس ناامنیش قادر به ایجاد تغییر رویه ای در اعمال شاه نبود. به عبارت دیگر شاه حاضر نبود بر علیه افرادی که برای او اهمیت داشته، ولی فاسد نیز بودند اقدامی به عمل آورد.
تابستان گذشته ملکه به گنجی گفته بود که آمریکاییها می خواهند که پهلویها ایران را ترک کنند.
گنجی عقیده داشت که در ژانویه گذشته ما به شاه دستور داده بودیم که ایران را ترک کند و به او گفته بودیم که به نفع اوست که از کشور خارج شود. من این موضوع را به شدت تکذیب کردم. اما او گفت که این موضوع حقیقت دارد و احتمالاً پیغام توسط ژنرال هایزر آورده شده بود. گنجی گفت که در اواخر نوامبر گذشته به شاه در مورد فساد بیش از حد خانواده سلطنتی مطالبی ایراد کرده و گفته بودم که لازم است در این باره کاری انجام شود. شاه گفته بود که این موضوع را به آجودان او تیمسار فردوست بگویم، ولی این موضوع خود به خود فراموش شد. این عملی بوده که همیشه در سیستم انجام می گرفته، همه از اقدام بر علیه خطاکاران، بخصوص اگر این خطاکاران از اعضای خاندان سلطنتی بودند، می ترسیدند. آمریکاییها مسئولیت بخصوصی در این مورد داشتند. چرا که آنها شاه را روی کار آورده و نگهداشته بودند و اجبارا بایستی توجه می داشتند که شاه یک دولت با لیاقت را رهبری می کند.
من از گنجی پرسیدم که آیا عاقلانه است که شاه به این کشور بیاید. او گفت فکر می کنیم که این کار اشتباه است. او پرسید آیا امکانش هست که ولیعهد به اینجا (آمریکا - م) بیاید. من گفتم فکر می کنم که اگر او بخواهد به دانشگاه برود، بتوان ترتیب این کار را داد. اما گمان می کنم که این کار برای شخص جوانی چون او که مشتاق گذراندن یک زندگی عادی است، مشکل باشد. چون در رابطه با او
ص: 408
مشکلات امنیتی و حقوقی بسیاری به وجود خواهد آمد و تصور می کنم که این موضوع در هر جای دیگری هم صدق کند، اما چون از رفتار ولیعهد آگاهی دارم، فکر می کنم که محافظت شدید از او در آمریکا برایش غیر قابل تحمل باشد. امکان دارد این کار از جهات سیاسی در ماههای آینده عملی باشد. به نظر من شاه نیز می تواند بعدها به ایران بیاید و این کار خالی از اشکال خواهد بود، ولی باید مدتی بگذرد تا ما بتوانیم موضع خود را در ایران بازسازی کرده و شاه نیز خونسردی خود را به دست آورد. در مورد امید ولیعهد به ایفای یک نقش سیاسی اظهارات تردید کرده و گفتم نمی دانم که یا اقامت وی در آمریکا کمکی به این امر خواهد کرد یا نه. گنجی با ابراز موافقت گفت، ایرانیها به شخصی که دوران سختی را گذرانده احترام می گذارند. ولیعهد هم اگر در تبعید به سر برد از چنین وضعی برخوردار خواهد شد.
گنجی اظهار داشت که می گویند شاه پول زیادی از ایران خارج کرده است. وی گفت بعید نیست که او این پولها را توسط دولت ایران خارج کرده باشد که اگر چنین باشد او یک دزد تمام عیار است.
گنجی خودش بعد از انقلاب در ایران مانده بود. تا اینکه اسمش را از فهرست کسانی که پول از کشور خارج کرده اند پاک کند.
او این کار را توسط دادستان کشور انجام داده بود. معهذا به خاطر اینکه با رژیم فاسد سابق در ارتباط بوده تحت تعقیب است. گنجی گفت فقط 6000 دلار در بانک دارد و دنبال یک شغل تدریس در آمریکا می گردد. امکان دارد که او کتابی درباره رژیم شاه بنویسد که نشانگر تمام خطاهای او باشد.
در بحث و گفتگویی که 2 ساعت به طول انجامید گنجی مرتبا تکرار می کرد که آمریکا بایستی در ایران فعال شود وگرنه ایران را با قصور و غفلت از دست می دهد. او در بحث خود راجع به این موضوع مانند دیگران استدلال می کند و مانند بسیاری از افراد دیگر چاره و درمان مشخصی برای مسئله ای که در حال حاضر موجود است ارائه نمی کند.
هنری پرشت- سری
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!