Post
17004
از: آمستوتز
محرمانه
به: وزیر امور خارجه در واشنگتن
1358-03-28- 1979-06-18
متن سند
سند شماره (41)
به: وزیر امور خارجه در واشنگتن
به تاریخ: 18 ژوئیه 79
خیلی محرمانه
موضوع: کوشش شوروی در وادار کردن جمهوری دمکراتیک افغانستان به یافتن راه حل سیاسی درباره کشمکش های داخلی
1- تمامی متن محرمانه
2- خلاصه: برخی از تحولات اخیر در افغانستان القاء کننده این مطلب است که انتظار می رود اتحاد شوروی مبارزه ای را برای «کمک» به دستگاه رهبری جمهوری دمکراتیک افغانستان که دست خوش منازعات داخلی است برای یافتن یک راه حل سیاسی به جای راه حل صرفا نظامی به راه بیندازد و بدین وسیله با رشد مخالفت در داخل و خارج مقابله کند. اقداماتی که تاکنون به عمل آمده در حالی که مجالی برای تنفس به رژیم افغانستان و اتحاد شوروی داده است، احتمالاً برای تضمین آینده انقلاب کافی نباشد و از قرار معلوم تغییرات حساس تری لازم خواهد بود. معذالک راه های اختیاری که در این جهت وجود دارد معدود است و اگر مسکو بخواهد از نجات جمهوری دمکراتیک افغانستان به وسیله مداخله نظامی مستقیم اجتناب کند و خلقی ها را بر سر کار نگهدارد عزیمت «داوطلبانه» یک یا دو عضو درجه یک دستگاه رهبری جمهوری دمکراتیک افغانستان اجباری خواهد بود. ما هنوز اطمینان نداریم که «توصیه» اتحاد شوروی از سوی دستگاه رهبری افغانستان مورد توجه قرار خواهد گرفت یا خیر و این امر تا اندازه زیادی وابسته به دیپلماسی شخصی واسیلی سافرونچک سفیر شوروی خواهد بود. واسیلی سافرونچک، دیپلمات ارشد شوروی اخیرا به منظور رفع بحران افغانستان به این کشور آمده است و ممکن است برای یافتن یک راه خروج مطمئن از اوضاع درهم برهم کنونی مسئولیت کاملی به عهده داشته باشد. البته راه های متعدد و
ص: 571
مجهولات همچنان باقی است، ولی اطمینان های مداوم شوروی به «مردم» افغانستان و وقایع اخیر درباره افزایش مداخله شوروی در زمینه های نظامی در این کشور، دلالت بر آن می کند که «ضمانت» انقلاب ممکن است عامل تلقینی برای خلقی ها در ازای قربانی هایی باشد که برای دگرگون کردن جریان حوادث جاری لازم است. (پایان خلاصه)
3- جستجو برای یافتن راه حل سیاسی مشکلات داخلی افغانستان در جریان می باشد. ظرف چند هفته گذشته تحولاتی روی داده است که دلالت بر آن می کند که حکومت افغانستان شاید به اصرار اتحاد شوروی در جستجوی وسائل سیاسی، به جای راه های صرفا نظامی، برای مقابله با مخالفان داخلی خود است. رژیم با کمال جسارت هر چند نه چندان با مهارت، برنامه اصلاحات ارضی خود را با موفقیت پایان یافته اعلام داشته است (مرجع الف) و بدین ترتیب از ایجاد مخالف بیشتر در جهت خطوطی که از زمان آغاز این اصلاحات ظاهر شده بود اجتناب کرده است. همچنین براساس اشاره هایی که حفیظ اللّه امین نخست وزیر افغانستان به عمل آورده است مبارزه جمهوری دمکراتیک افغانستان برای با سواد کردن مردم که باعث خصومت در این جامعه فوق العاده محافظه کار که بیشتر افغانی ها مایل نیستند زنان آنها حتی تا سطوح ابتدایی تحصیل کنند یا در «معرفی معلمان مرد واقع بشوند، به زودی به عنوان یک «موفقیت» اعلام خواهد شد. طبق اعلامیه 11 ژوئیه جمهوری دمکراتیک افغانستان در اجرای چندین فقره «امتیاز به بخش خصوصی اقتصاد از جمله کوشش های دیگری است که برای آرام کردن مخالفان از ترس سیاست های آینده اقتصادی این رژیم به عمل آمده است. بدین ترتیب به حکومت افغانستان ظاهرا از تعدادی از اصلاحات جاه طلبانه و فرسایش دهنده خود صرف نظر کرده است و این لزوما نه به دلیل اینکه این اصلاحات غلط بوده یا ضروری نبوده است بلکه بدان دلیل که این اصلاحات در نتیجه شوق خارج از حد آغاز شده و با مقاومت های جدی رو به رو شده است.
4- گزارش های «مذاکرات» در میان رژیم و شوروی ها و چندین نفر از رهبران حکومت های سابق همچنین نشان دهنده پوششی جهت برقراری نوعی «جبهه ملی» (مرجع ب) است. اظهار نظرهای دیپلمات های آگاه اروپای شرقی و شوروی در اینجا این فرضیه را قابل باور می سازد. (مرجع ج) بدین مناسبت گزارش های مربوط به آزادی پرچمیست ها از زندان (مرجع د) و چاپ و توزیع وسیع نامه های «زیرزمینی» آنها، بعدا در حمله به کسانی از جمله امین و سایر رژیم، این اعتقاد را تقویت می کند که بعضی از نیروها برای فراهم کردن نوعی دستگاه رهبری و حزب که پایگاه وسیع تری از حزب دمکراتیک افغانستان دارد، کار می کنند.
5 - در جبهه سیاست خارجه نیز نشانه هایی هویدا شده است که یک برنامه عمرانی برای اجتناب یا عقب کشی از رویارویی در پیش است. دیدار شاه محمد دوست معاون وزیر امور خارجه در اوایل ماه ژوئیه از اسلام آباد مهمترین تحول در جهت این خط مشی است زیرا اخیرا اعتدال خفیفی در مبارزه تبلیغات ضد پاکستانی افغانستان مشاهده شده است. علاوه بر این ما اخیرا نشانه های بسیار کوچکی از صلح طلبی مقامات مشاهده کرده ایم که عبارتند از حضور نسبتا در سطح عالی مقامات افغانستان در ضیافت چهارم ژوئیه ما و نخستین ملاقات بین امین و یک مدرس وابسته به اداره ارتباطات بین المللی آمریکا به ابتکار افغانستان.
این ملاقات ممکن است نشان دهنده آن باشد که جمهوری دمکراتیک افغانستان مایل است که سطح مناسبات دوجانبه ما که در ماه های اخیر به پایین ترین مرحله رسیده بود، بالاتر رود.
ص: 572
6- دیپلمات عالی مقام شوروی ممکن است نقش راسپوتین مانند را در این تحولات ایفا کرده باشد.
همه این نشانه ها از اوائل ماه ژوئن گذشته با ورود واسیلی سافرونچک سفیر سابق شوروی در غنا و نماینده دائمی سابق شوروی در سازمان ملل متحد و یک دیپلمات ارشد برخوردار از ارتباطات پابرجای سیاسی که ظاهرا صلاحیت حد اعلا را در خدمت به عنوان مرد شماره 3 در سفارت شوروی در کابل دارد ظاهر شده است (درجه تشریفاتی واسیلی سافرونچک را هیچ کس باور نمی کند). از قبل از اینکه سافرونچک به افغانستان بیاید داستان هایی در کابل و در مسکو جریان داشت مبنی بر اینکه وی به عنوان نوعی «مشاور»برای عالیترین سطوح افغانستان خدمت خواهد کرد و این داستان ها با حوادث بعدی تأیید می شد. با توجه به تجربیات سافرونچک به عقیده ما می توان چنین نتیجه گرفت که او با دستوراتی برای کوشش در پیدا کردن یک راه حل سیاسی به جای راه حل صرفا نظامی این کشور دستخوش منازعات، به کابل آمده است و شاید مهمترین وظیفه او آن باشد که مانع آن شود که جمهوری دمکراتیک افغانستان تقاضای کمک نظامی مستقیم از شوروی برای حفظ خود کند. بدین مناسبت بیشتر ناظران معتقدند که سافرونچک در سفارت شوروی در کابل وظیفه عادی ندارد. هر چند سوءظن ها درباره مأموریت سافرونچک حدسیاتی بیش نیست معذالک ما معتقدیم که انتصاب ناگهانی او برای خدمت در سفارت شوروی در کابل و اوضاع و احوال ویژه ای که درباره این تصمیم وجود داشت و وضع او از زمانی که وارد کابل شد و تحولات سیاسی که در بالا ذکر شد، به روشنی نشان می دهد که مسکو جمهوری دمکراتیک افغانستان را وادار می کند (اگر نگوییم تحت فشار قرار می دهد) تا برای معکوس کردن جریان حوادث اقداماتی به عمل آورد و اصالت انقلاب را حفظ کند.
7- شرایط محلی که ممکن است انگیزه فشار شوروی به جمهوری دمکراتیک افغانستان برای یافتن یک راه حل سیاسی باشد از این قرار است: ناتوانی ظاهری رژیم افغانستان (یا عدم تمایل آن) به اقدام به ابتکار خود که باعث تثبیت و خامت اوضاع امنیتی و سیاسی در خارج از شهرها بشود یا پایگاه پشتیبانی از حکومت را توسعه دهد. این عوامل احتمالاً بزرگترین انگیزه برای هر گونه تصمیم شوروی به واداشتن یا متقاعد کردن یا تحت فشار قرار دادن دستگاه رهبری افغانستان برای جستجوی راه حل سیاسی درباره مشکلات خود خود خواهد بود. همچنین مسکو ممکن است بحق خواسته باشد تمایل جمهوری دمکراتیک افغانستان را به تشدید تشنجات با همسایگان خود (به ویژه پاکستان) منحرف کند و این گرایشی است که ممکن است افغانستان را بر آن دارد تا برای مقابله با «تجاوز» (تلگرام مرجع ف) از شوروی استمداد کند. علاوه بر این سردی روابط افغانستان و ایالات متحده و کاهش شدید برنامه مساعدت های اقتصادی آمریکا (به ویژه از زمانی که کمیته ویژه مجلس سنا و مجلس نمایندگان آمریکا در تاریخ 13 ژوئیه به کاهش برنامه کمک رأی داد) همچنین از نظر کرملین به عنوان اقدامی علیه منافع وسیع تر شوروی تلقی خواهد شد زیرا مسکو یا کشورهای تابع آن ناگزیر خواهند بود جبران این کندی کمک ها را در صورت خارج شدن کمک دهندگان دنیای آزاد بنمایند و همچنین اتکاء بیشتر جمهوری دمکراتیک افغانستان به شوروی ها احتمالاً ناآرامی های داخلی را تشدید خواهند کرد، به جای آنکه اوضاع را بهبود بخشد. در آخرین تحلیل این نگرانی که احتمال فریاد وانفسای افغانستان بیشتر شود و براساس شرایط موافقتنامه دو جانبه سال 1978 در لحظه ای که مسکو منافع وسیع تری دارد، به طوری که مایل نیست این منافع در نتیجه تصمیم به مداخله به خطر افتد، از جمله آخرین انگیزه هایی است که باعث اعزام
ص: 573
سافرونچک به مأموریت خود در کابل است.
8- راه حل سیاسی به احتمال مستلزم «امتیازهای بیشتر» از آنچه تاکنون رو آمده خواهد بود: براساس آنچه که ما از انگیزه های قیام کنندگان استنباط کرده ایم، ما معتقدیم که رهبران جمهوری دمکراتیک افغانستان بایستی برای آنکه بتوانند روند اوضاع را در خارج از شهرها تغییر دهند باید چشم انداز جالب تری برای مردم فراهم کنند.
برنامه های مختلف اصلاحاتی یقینا به میزان زیادی به رشد خصومت داخلی نسبت به رژیم کمک کرده است ولی انگیزه اصلی بیشتر دهقانان افغانی که اسلحه به دست گرفتند درک آنها از این است که خلقی ها ضد خدا و کمونیست و عروسک های خیمه شب بازی شوروی ها هستند. برای رفع کردن این گونه اعتقادات که در میان افغانی ها ریشه دوانده است مهارت فوق العاده و امتیازات قابل توجه، مافوق آنچه که رژیم تاکنون به مردم داده است لازم خواهد بود. اینکه آیا شوروی ها و رهبران جمهوری دمکراتیک افغانستان بتوانند اقدامات لازم بعدی خود را با توافق یکدیگر انجام دهند یا خیر در آینده معلوم خواهد شد ولی هیچ گونه شکی نیست که آنها وظیفه بسیار سنگینی به عهده دارند.
9- راه های اختیاری که در دسترس باشد چندان زیاد نیست. اگر در واقع رشد مخالفت در نتیجه اقدامات سرکوبگرانه حکومت افغانستان تاکنون مهار نشده است راه های بیشتری برای ایجاد یک رژیم دیگر که بتواند امکان برگرداندن جریان را داشته باشد و در عین حال اصالت انقلاب را تهدید نکند چندان زیاد نخواهد بود.
10- محتمل ترین و شاید ضروریترین امری که ممکن است اتفاق بیفتد این است که تغییراتی در عالی ترین سطح رهبری جمهوری دمکراتیک روی دهد که در بر گیرنده بر کنار شدن امین یا تره کی یا هر دو باشد. براساس نشانه هایی (از قبیل وفور پخش تراکت های مخفی که در بیشتر آنها به امین حمله شده است) و بر اساس «احساس» کلی در میان عملاً همه اشخاص افغانی که با ما تماس دارند، می توان گفت که تره کی به عنوان یک رئیس بدن شخصیت تلقی می شود که نباید جدی گرفته شود و شر اصلی همانا امین است که از جمله مسؤل سیاست های ستمگرانه دستگیری و شکنجه و اعدام شناخته شده و همچنین نیروی محرک در برنامه های زجر دهنده اصلاحی و همچنین مرد پر حرارت افغانستان در جانبداری از اتحاد جماهیر شوروی به شمار می رود. بنابراین هر گونه کوشش صمیمی برای اینکه نیروهای پراکنده در افغانستان از طریق یک تغییر دستگاه رهبری گرد هم جمع شوند به احتمال باید برکناری یا حتی بهتر از این بگوییم مرگ امین را در بر داشته باشد. (در این سرزمین قصاص، یکی از رهبران خلقی باید بهای سنتی را برای مرگ هزارها نفر بپردازد.) ما می توانیم سناریویی را پیش بینی کنیم که در آن تره کی به عنوان «رهبری بزرگ» ولی فاقد توانایی سیاسی باقی بماند. در این موقع «پرستش فردی» نسبت به تره کی که مدام در حال افزایش است (که برگزاری جشن شصت و دومین سال تولد او اخیرا با زرق و برق فراوان در تاریخ 14 ژوئیه انجام گرفت و مظهر چنین پرستش فردی است) بر آن دلالت می کند که برکناری تره کی برای انقلاب بسیار دردآور خواهد بود و تنها به عنوان آخرین علاج می تواند صورت بگیرد. در ضمن باید گفت که تره کی هنوز هم در میان عناصر غیر خلقی جامعه افغانستان و به ویژه در میان صفوف اشخاص تحصیلکرده مورد احترام است.
11- البته مهمترین مسئله این است که آیا شوروی ها وزنه به اندازه کافی دارند که «توصیه» آنها تره کی یا
ص: 574
امین را متقاعد کند که خود را به خاطر انقلاب قربانی کنند. همه چیز به این امر بستگی خواهد داشت که این توصیه در چه لفافه ای عرضه می شود. شاید مؤثرترین برداشت در این جهت این فرضیه خواهد بود که وضع امور برای این حکومت به مرحله ای رسیده است که صرف موجودی انقلاب ایجاب می کند که بعضی از اعضای دستگاه رهبری جمهوری دمکراتیک افغانستان شرافتمندانه و داوطلبانه کنار بروند. در عین حال مسکو آینده انقلاب را از طریق تعهد به پشتیبانی بیشتر نظامی و اقتصادی «تضمین» خواهد کرد اظهارات اخیر از سوی برگزیدگان شوروی که در آن وعده پشتیبانی از «مردم» افغانستان داده شده است و ورود ده ها خلبان هلیکوپتر شوروی به افغانستان نشان می دهد که مسکو احتمالاً رهبران جمهوری دمکراتیک افغانستان را درباره پشتیبانی مداوم از سوی شوروی علیرغم مبارزه همزمان جهت یک راه حل سیاسی اطمینان می دهد.
12- محاسبه های غلط شوروی یا رفتار ناجور آن یا تصمیم باند تره کی و امین درباره آن که آنها راه دیگری جز ادامه همان راهی که در پیش گرفتند ندارند، ممکن است به احتمال قوی هر گونه جستجو را برای یک راه حل غیر نظامی در مقابل عصیانگری منع کند. ما شک داریم از اینکه شوروی ها میل داشته باشند یا بتوانند برکناری هر کدام از رهبران جمهوری دمکراتیک افغانستان را پیش ببرند؛ هر چند مسکو ممکن است احتمالاً از هر عنصری که تمایل به حل و فصل این کشمکش دارد «پشتیبانی» کند تا کار به استمداد مستقیم نظامی شوروی نکشد. این امر ممکن است شامل یک کودتا از سوی نظامیان افغانستان باشد.
13- عصیانگری تره کی با امین با شکست مبارزه شوروی که ممکن است روی دهد، به احتمال علامتی «از همان نوع» از جانب جمهوری دمکراتیک افغانستان باشد. یعنی موضعی که به کشمکش ها و خونریزی و بی ثباتی بیشتر منجر شود. این آستانه خشونت البته متضمن عواقب جدی امنیتی برای خارجیانی که در این کشور اقامت دارند خواهد بود.
14- نتیجه گیری ها: ما ممکن است در میان کوشش های شوروی ها قرار گرفته باشیم که می خواهند سیاست افغانستان را در جهت هایی که ممکن است رشد مخالفان داخلی را متوقف سازند و خصومت عناصر داخلی و بیگانه را نسبت به این رژیم کاهش دهند تا در آخرین تحلیل مسکو ناگزیر نباشد با استمداد کمک نظامی مستقیم از سوی افغانستان مواجه شود. در این حال اظهارات برگزیدگان شوروی و نشانه هایی درباره مداخله های فزاینده نظامی شوروی نشان دهنده سیاستی به موازات این کوشش ها از سوی شوروی برای تأمین آینده انقلاب هر چند شاید بدون ترکیب کنونی رهبران افغانستان است.
15- شاید سافرونچک مرد پشت صحنه رهبری کننده این درام ویژه است ولی مشکلات و دام هایی که در مقابل او و رهبران جمهوری دمکراتیک افغانستان قرار گرفته بسیار عظیم است و مجهولات معادله همچنان بیشمار است.
آمستوتز
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!