Post
32352
از: مک گافی
محرمانه
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دي. سي
1357-08-11- 1978-11-02
متن سند
سند شماره 120
خیلی محرمانه
2 نوامبر 1978 - 11 آبان 1357
از: کنسولگری آمریکا، اصفهان - 110
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی
جهت اطلاع: سفارت آمریکا در تهران، کنسولگری آمریکا - تبریز
موضوع: روز تولد شاه در اصفهان: آتش و بلوا
1- خلاصه: هفته قبل از 26 اکتبر، روز تولد شاه در اصفهان با موج فزاینده مخالفت ها، تظاهرات، خشونت، احساسات ضدآمریکایی و حوادث و ترس و وحشت همه گیر توأم بود. و اینها در عصر 25 اکتبر به اوج خود رسید، و تا 29 اکتبر، به جز ترس و وحشت چیزی از خود به جای نگذاشت. رهبری اعتراض و مخالفت به دست محصلین دبیرستان ها که نظم و سازمان فوق العاده ای از خود به نمایش گزارده اند، افتاد. درگیری های 25 و 26 اکتبر چند کشته به جای گذاشت و برحسب معمول انتظار می رود تظاهرات دیگری نیز انجام شود.
2- در 21 اکتبر با دستگیری دو تن از معلمان «کادر رهبری» تظاهرات دانش آموزی، اعتراضات چند هفته ای آرام و محدود برای اولین بار در سطح دبیرستان ها به برخورد و خشونت گرائید و در روز بیست و یکم دانش آموزان از محل دبیرستان های خود خارج شده و با مأمورین حکومت نظامی درگیر شدند که با آنها مقابله شد. همان شب ماشین یکی از رؤسای پلیس یکی از نواحی خارجی شهر اصفهان، «هماشهر» توسط بمب منهدم گردید (کسی آسیب ندید). پنجره های تعدادی از مدارس شکسته شده بود و به طرف وسایل نقلیه سنگ پرتاب می شد و رهبران دبیرستان های مختلف جلسه ای ترتیب داده و در آن لیستی از درخواست هایشان همچون عدم برگزاری مراسم تولد شاه، برداشتن عکس های شاه و نصب عکس های خمینی و آزادی معلمین دستگیر شده تهیه نمودند.
دانش آموزان در طی دو روز، راهپیمایی هایی را با بیش از 1000 نفر سازمان داده بودند و از شهادت ابایی نداشتند. مسئولین به طور محدود ولی به تدریج با شدت عمل فزاینده ای به آنها پاسخ دادند. در 25 اکتبر تظاهرات صبح در بازار منجر به تیراندازی گردید و به ادعای دانش آموزان چند کشته نیز به جای گذاشت. دستور داده شد تا تمام دبیرستان ها بسته شده و توسط ارتش محافظت شوند. بعد از یک روز نسبتاً آرام، جمعیتی در میدان اصلی در مقابل مقر مرکزی حکومت نظامی جهت اعتراض به کشته های فرضی آن روز صبح، گرد هم آمدند. مأمورین امنیتی ایالات متحده که شاهد صحنه بودند جمعیت را حداکثر قریب به 7000 نفر تخمین زدند.
تلاش های ارتش با پرتاب گاز اشک آور جهت متفرق ساختن جمعیت به شکست انجامید، و صدای شلیک با سلاح های سبک برای مدتی بیش از یک ساعت با شدت و به طور قابل ملاحظه شنیده می شد. جمعیت در خیابان های اطراف پراکنده شدند و تیراندازی در محوطه وسیعی شنیده می شد. شاهدان عینی ادعا می کنند که حداقل کشته شدن پنج نفر را دیده اند، و منبعی دیگر، یک سرباز، اظهار می داشت که در محدوده او بیش از 25 نفر کشته شدند. بیمارستانی در اصفهان در حدود 50 تا 60 نفر از مجروحین توسط گلوله را مداوا کرده است و بیمارستان های دیگر عمداً بدون ثبت هیچ موردی فقط عنوان کردند که تعداد زیادی را تحت مداوا قرار داده اند. مسئولین وجود هر کشته ای را انکار کرده و ادعا نمودند که به سربازان دستور داده شده بود که فقط به قصد زخمی کردن تیراندازی بکنند. روز پنجشنبه شهر شاهد تظاهرات متعدد کوچکی به ویژه در محلات قدیمی شهر بود. یکی از کارکنان کنسولگری یک کشته را مشاهده کرده است و شواهدی دال بر وجود پنج کشته دیگر وجود دارد.
مسئولین استفاده از مسلسل و در یک مورد استفاده از توپ 155 میلیمتری را مورد تأیید قرار دادند، اما مجدداً اظهار کردند که کسی کشته نشده است (به دلیل اینکه تیراندازی ها هوائی بوده اند). روز جمعه شاهد تظاهرات و حوادث پراکنده کمی بودیم در حالیکه شنبه و یکشنبه به طور کلی آرام بود.
3- در طی این مدت حوادث تخریبی هم زمان، ولی جدای از تظاهرات اصلی رخ دادند. در اغلب موارد، این حوادث کار افراد یا گروههای کوچکی بودند. در 24 اکتبر چهار بانک به آتش کشیده شدند و در 25 اکتبر یک مرکز پخش آبجو و یک خوابگاه تخریب گشت. در 26 اکتبر یک بانک دیگر و یک کلوپ قمار آمریکایی تعطیل شده، به آتش کشیده شدند، و یک رستوران تخریب گشت. درروز 27 اکتبر همان رستوران با بمب تخریب شد. به جز مورد تخریب خوابگاه که توسط قریب به 50 تا 60 نفر افراد جوان حاضر در یک جمعیت چند صد نفره انجام گرفت، تمامی حوادث مخفیانه بودند. برخوردها به صورت جنگ و گریز و به طور هم زمان با هم اما در نواحی مختلف شهر در کنار تظاهرات صورت می گرفت. مقامات امنیتی بر این باورند که تمامی این وقایع توسط گروهی محدود از دانشجویان دانشگاهها به وقوع می پیوندد.
4- برخوردهای ضدآمریکایی نیز به طور جدای از تظاهرات اصلی اتفاق افتاده است جامعه آمریکایی ها به خاطر گزارش موثق و گسترده مبنی بر اینکه گروههای مخالف در مراسم روز تولد شاه قصد دارند قتل عامی از آمریکایی ها بکنند، دچار ضربه روحی گشته اند و این منجر به بروز وحشت در برابر حوادث فعلی خواهد شد. در روز 22 اکتبر سه اتوبوس مدرسه آمریکایی ها به واسطه برخورد سهوی به دستجات تظاهر کننده درگیر حوادث جزئی شدند. خسارت مالی و جانی وجود نداشت ولی روز بعد تقریباً 60 درصد از محصلین مدرسه غائب بودند. در روزهای 23 و 24 اکتبر، شرکت مشترک دپونت، پلی اکریل ایران، تهدیداتی دریافت کردند. یک سنگ به طرف محل اقامت یکی از کارکنان پرتاب شد، و مدیر آنجا با یک پیام تلفنی تهدید به مرگ شد. در حمله به خوابگاه، که تقریباً بیست خارجی از جمله هفت آمریکایی در آنجا ساکن می باشند، در ظاهر حمله ای به اموال آنجا صورت گرفت چرا که هیچ یک از ساکنان آنجا مجروح نشدند ولی اینطور استنباط شد که حمله آنها متوجه جان و زندگی آمریکایی ها بود. به گونه ای که گزارش گردید در خلال حمله، دو تن از گروه مهاجم توسط خارجیها شدیداً مجروح یا کشته شده اند.
توسط آمریکایی ها اینگونه استنباط می شود که حملات صورت گرفته به آن رستوران به خاطر سرپرستی آنجا توسط یک آمریکایی است. اتومبیل یک آمریکایی تخریب گشت (تایرها شکافته و پنجره های آن شکسته شدند). برداشت عمومی آمریکاییان این است که این ماشین به جای صاحب آمریکایی آن که در دسترس نبود تخریب شده است. گزارش می شود که فقط یک خانواده آمریکایی بعد از این هفته اینجا را ترک خواهد کرد. ولی شرکت بین المللی هلیکوپتر بل، بزرگترین شرکت آمریکا در اینجا از مهاجرت های پیوسته و مداوم واهمه دارد. تا این تاریخ، آنها 51 نفر از کارکنان و 96 نفر از خانواده های وابسته به آنها را از دست داده اند. اگر میزان این وحشت به هر ترتیبی، کاهش نیابد می تواند بیش از اینها نیز باشد.
5- نظریه: چنین به نظر می رسد که افزایش موفقیت و سازماندهی تظاهرات به خاطر ادامه عدم اعمال قدرت توسط مقامات باشد. جمعیت ها به هنگام مواجهه با باطوم و گاز اشک آور سربازان، مقاومت کرده و اغلب با سنگ به آنها پاسخ می دادند و به شلیک های هوائی اعتنایی نمی کردند.
ناظران ابراز می دارند که دستجات دانش آموزان همچون سربازان نظم داده شده در مقابله با مأمورین رفتار می نمایند. کمی بعد از این تلفات و زخمی ها در میدان اصلی شهر، تظاهرکنندگان دچار ترس زیاد شده بودند که به نظر می رسید که این امر به سربازان جرئت می بخشید. مسئولین بر وجود یک کشته اصرار می ورزند (طبق گزارش سازنده بمب در خانه اش در حین ساختن بمب بر اثر انفجار کشته شد) در حالیکه دلایل کافی وجود دارد که حاکی از وجود 20 تا 30 نفر کشته می باشد. عدم وجود اعتراض سازمان یافته در روزهای جمعه و شنبه اکنون جای خود را به اعتصابات آرام داده است، که می تواند به سهولت دوباره به اعتراضات بزرگ گسترش یابد، مخصوصاً به دلیل اینکه کشته ها شناسایی و تحویل شده اند. مسئولین شهربانی به خاطر احتمال وجود تظاهرات در روز هفتم و چهلم (اول نوامبر و چهارم دسامبر) عصبی و نگران هستند ولی مقامات حکومت نظامی این احتمال را به حساب نمی آورند.
همچنین به نظر می رسد که اعتراض اصلی اساساً صلح آمیز و ضدرژیم بوده است، اگرچه گروههای کوچک به فعالیت های ضدآمریکایی و خشونت آمیز دست می زده اند. متأسفانه آمریکایی ها از درک تفاوت مابین گروههای مختلف ناتوان هستند و تمامی جمعیت ایران را به مثابه تهدیدی تلقی می کنند. شایعه به حد فزاینده ای بر علیه آمریکایی ها مؤثر واقع می شود. و جریان اخیر (خروج از ایران) به آسانی می تواند به یک تخلیه غیررسمی منجر شود. هم مقامات شرکت و هم مقامات ایرانی پیوسته انتقال تمام افراد آمریکایی به داخل «مجتمع های آمریکایی» تحت حفاظت را، تنها راه حل برای جلوگیری از خطرات خشونت بار اتفاقی می دانند. به هر صورت آنها این تصمیم را بدون توانایی اسکان سریع تعداد خیلی زیادی، اتخاذ کرده اند.
بنابراین کارکنان در شهر به این درک و احساس می رسند که شرکت هایشان آنها را در معرض خطر می بینند و همین به تنهایی موجب ترس بیشتر آنها می شود. میزان وحشت همچنان در سطح بالایی است و بیشتر آمریکایی ها احساس می کنند در معرض تهدید هستند. یک حادثه که موجب جراحات جدی بشود و یا سبب مرگ یک آمریکایی گردد می تواند منجر به مهاجرت کلی از اصفهان گردد. کنسول، شورای تأمین، مقامات ایران، و شرکت های آمریکایی در حال انجام کلیه اقدامات لازم جهت جلوگیری از چنین واقعه ای هستند.
مک گافی