Post
39661
از: چارلز. ان. راسیاس
محرمانه
به: آقای نلسن بریکهم
1343-03-19- 1964-06-09
متن سند
سند شماره 275
محرمانه
9 ژوئن 1964- 19 خرداد 1343
از: چارلز. ان. راسیاس
به: آقای نلسن بریکهم
موضوع: گرانت آوانسویچ وسکانیان
وسکانیان را برای دومین بار در منزل شما ملاقات کردم. قبلاً او را در میهمانی که به افتخار خانواده ترجلیان داده بودید، ملاقات کرده بودم.
وسکانیان ملاقات قبلی مان را به یادداشت، و پس از تعارفات معمول کارش را شروع کرد. وسکانیان از من پرسید که دقیقاً چه پُستی در سفارت دارم. من هم گفتم که دیپلمات بخش سیاسی هستم و به امور بین المللی و داخلی ایران علاقه دارم. وقتی همین سئوال را از او کردم، او سعی داشت از پاسخ طفره برود، و فقط گفت من هم در بخش سیاسی کار می کنم.
او سپس از من پرسید آیا می دانم چرا وزارت امور خارجه اسناد سال 1943 مبنی بر توافق ادعایی بریتانیا-شوروی برای تقسیم ایران را منتشر ساخته است. پس از اینکه توضیحاتم را شنید، گفت که اسناد فوق برای اتحاد جماهیر شوروی ننگ و رسوایی به حساب نمی آید و اکثر خارجی ها انتشار این اسناد را تبلیغات آمریکا بر ضد شوروی قلمداد خواهند کرد. او با ظرافت طعنه زد که آمریکا اسناد فوق را به این جهت حالا منتشر ساخته است که بریتانیا را رسوا کند، زیرا با سیاست های آن در خاورمیانه موافق نیست. ما برای مدتی درباره همین موضوع صحبت کردیم.
از من پرسید که نظرم در مورد وضعیت ایران چیست و من هم پاسخ دادم که در حال پیشرفت است. او مخالفتی با نظر من نکرد، و پرسید که درباره سیاست خارجی اتحاد جماهیر شوروی چه فکر می کنم. من هم حرف را به رویارویی ایالات متحده و اتحاد شوروی در اکتبر 1962 کشاندم. او دو نظر درباره این موضوع داشت: (1) خروشچف فقط می خواست راکت ها را در آنجا مستقر سازد تا بعداً برای برچیدن آنها از آمریکا امتیاز بگیرد و از آن بخواهد تا پایگاه های خود را که در نزدیکی مرزهای اتحاد شوروی مستقر ساخته، برچیند؛
(2) تحت هیچ شرایطی اتحاد شوروی مبادرت به پرتاب راکت ها به خاک ایالات متحده نمی کرد.
در طول گفتگوی 15 تا 20 دقیقه ایمان، وسکانیان حواسش به این بود که چه کسی به میهمانی می آید. واسیلی موشویو از سفارت رومانی به محض ورود و دیدن من، به سوی ما
ص: 565
آمد تا احوالپرسی کند. او خیلی محترمانه با من احوالپرسی کرد، ولی فقط سری برای وسکانیان تکان داد و از ما جدا شد.
وقتی داشتیم از یکدیگر جدا می شدیم تا میهمانان دیگر را ملاقات کنیم، وسکانیان گفت که باید این بحث را ادامه دهیم. در پایان میهمانی هم وقتی که از میزبانان خداحافظی کرد دوباره برای من دست تکان داد و تکرار کرد که مایل است آن بحث را ادامه دهد.
در طول میهمانی، وسکانیان با خیلی از میهمانان گرم گرفته بود و به حالتی غیررسمی با آنها صحبت می کرد، به ویژه با چند بریتانیایی که آنها را نمی شناختم. ندیدم که با روس های دیگری که در میهمانی بودند، چندان صحبت کند. ظاهراً خیلی راحت با میهمانان گرم می گرفت، و ترجیح می داد که بیشتر با غربی ها صحبت کند.
برداشت من از وسکانیان این است که او دیپلماتی باتجربه، قابل دسترس، ولی باهوش است. او هیچ واکنش واضحی به اظهار نظرات کاملاً بی پرده من درباره فعالیت های شوروی در امور بین المللی نشان نداد.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!