Post
30415
از: مایر، سفارت آمریکا، تهران الف - 459
محرمانه
به: وزارت امورخارجه
1346-12-12- 1968-03-02
متن سند
امینی، علی 51
خیلی محرمانه
تاریخ: 2 مارس 1968 - 1346/12/11
از: سفارت آمریکا، تهران الف - 459
به: وزارت امورخارجه
موضوع: حمله عمومی علیه علی امینی، نخست وزیر اسبق
خلاصه: مفهوم حمله عمومی جاری به امینی توسط هویدا و مطبوعات ایران کاملاً مشخص نیست. ما عقیده داریم شاه از عدم حمایت آمریکا از موضع ایران در قبال خلیج فارس و مذاکرات کنسرسیوم نفتی بیم دارد. و در حال بستن و ترمیم شکاف ها و روزنه های سیاسی خود است، چون وی احتمالاً با تصمیمات مشکل در مورد آنها و در مورد روابط خارجی اش با آمریکا و شوروی مواجه می شود. امینی احتمالاً به عنوان بزرگ ترین منتقد سیاسی سیاست های شاه وارد میدان خواهد شد، اما اگر شاه بتواند او را یکی از خدمتگزاران شرکت های نفتی معرفی کند، ممکن است از نفوذ فعلی اش کاسته شود. احتمال دارد دولت هویدا تغییر کند، اما در شرایط فعلی ما شک داریم که این امر قریب الوقوع باشد، مگر این که ناآرامی های کنونی دانشجویی بدتر شود.
مقدمه: امینی نخست وزیر اسبق (62 - 1961)، برجسته ترین منتقد داخلی سیاسی شاه و دولت ایران است. تا مدتی تاکتیک شاه این بود که با کوچک شمردن امینی و نادیده گرفتن وی و محدود ساختن فعالیت هایش، با امینی کنار بیاید. از 18 فوریه، این تاکتیک عوض شد و امینی مورد حمله عمومی هویدا و بخش مهمی از مطبوعات ایران قرار گرفت. در 26 فوریه اعلام شد که شورای بزرگان دریافته است که در
ص: 351
بدو امر مواردی برای تعقیب قانونی امینی وجود دارد. از آنجایی که نظرات امینی مدت ها است که شناخته شده و اعلام گردیده اند، به نظر می رسد طرح دولت و سیاست اقتصادی داخلی با روندی رضایت بخش به پیش می رود و به نظر نمی آید که هیچ گروه سیاسی جهت حمایت از امینی شکل گرفته باشد، مسئله سیاسی این است که چرا شاه و دولت در این زمان تصمیم گرفته اند امینی را جدی تر بگیرند و علیه او اقدام کنند.
مجهولات زیادی در معادله وجود دارند، ولی برخی عناصر مؤثر یا مرتبط با این روند به نظر می رسد به شرح زیر باشند:
1- نقطه نظرات امینی: امینی از مدیریت اقتصادی کشور انتقاد می کند، لیکن این انتقادات اگر هم ربطی به حملات کنونی داشته باشد، بسیار اندک است. امینی همچنین از این دیدگاه حمایت می کند که مقاصد و اغراض شوروی در خاورمیانه، خلیج فارس و ایران مظنون هستند و در صورت توسعه حضور شوروی در ایران، خطرات زیادی ایران را تهدید خواهد کرد. او چنین اظهار عقیده می کند که نفوذ شوروی در ایران و احتمالاً خلیج فارس، به زودی با منافع آمریکا برخورد خواهد کرد و شاه بایستی سیاست های خارجی اش را تغییر دهد. بنابراین شاه مجبور خواهد شد امینی را دعوت به کار کند و مشی امینی از این نظر با منافع آمریکا هماهنگ خواهد بود و آمریکا به حکم عقل تمایل به حمایت و کار با او خواهد داشت.
2- فعالیت های امینی: ما قادر نبوده ایم بوضوح دریابیم که آیا امینی دیدگاه هایش را در ابعاد وسیع تر منتشر می کند و آنها را به اقدامات کنونی شاه و مشکلات و مسائل قبل از حمله هویدا مرتبط می سازد یا نه.
مایلیم این گونه باور کنیم که احتمالاً وی این کار را بیشتر به عنوان هشداری به شاه در خصوص این که مخالفت موجود به روابط نزدیک تر با اتحاد شوروی مربوط است، انجام می دهد تا این که توقع انتصابش به نخست وزیری را داشته باشد. به هر حال یکی، از افراد مورد اعتماد امینی به ما گفت که امینی اظهار داشته است شاه قبل از عزیمتش به اروپا در 10 فوریه، حمله به امینی را تأیید نموده است.
3- سایر فعالیت های سیاسی: هر چند تهران مملو از شایعات قبل از سال نو در مورد تغییر دولت بوده است، لیکن ما فعالیت های تشدید شده ای از جانب چهره های سیاسی فعلی ایران که به حد کافی شایستگی جانشین شدن هویدا را داشته باشند، مشاهده نکرده ایم. اختلافاتی در کابینه از قبل وجود داشته و هنوز ادامه دارد، اما برای ما روشن نشده است که آیا این اختلافات زیاد شده یا بر روی مسائل مهم تر و فوری تر متمرکز شده اند این نگرانی وجود دارد که مخارج نظامی مانع از اجرای برخی پروژه های عمرانی خواهد شد، لیکن این هزینه ها (نظامی) به طور کلی در مقایسه با سال قبل، کم و بیش توجیه پذیرتر شده اند و تاکنون موردی از لغو پروژه های عمرانی مشاهده نگردیده است.
4- غیبت شاه: شاه در جریان حمله امینی، به اروپا رفته و غایب بوده است. گزارش فعالیت های امینی و شایعات مربوط به درگیر بودن آمریکائی ها در این رابطه، بدون تردید توسط دولت و احتمالاً از طریق دفتر نخست وزیری به شاه داده شده است. این نیز محتمل به نظر می رسد که هویدا مواردی از اقدام علیه امینی را توصیه کرده باشد. قضاوت در مورد جنبه های اصلی حمله علیه امینی، عزم سیاسی کافی جهت اخذ
ص: 352
تصمیم مقتضی توسط شاه را برای ما روشن می کند.
5- مسئله نفت: بعد از بحث های طولانی، هنوز فاصله بین نیازهای اظهار شده شاه به درآمدهای نفتی و موضع کنسرسیوم، زیاد است و به نظر می رسد زمان تصمیم گیری نزدیک می شود. اگر کنسرسیوم با درخواست شاه موافقت نکند (و تمام شواهد حاکی از آن است که موافقت نمی کند)، خطر انجام اقدامات یک جانبه وجود دارد.
6- خلیج فارس: لغو دیدار شاه با ملک فیصل و اقدامات نیروی دریایی علیه سکوی نفتی آرامکو، شاید برخی امتیازات ملی گرایانه برای او به ارمغان آورده باشد، ولی در محافل آگاه سیاسی از اقدامات وی انتقاد شده است. شاه اکنون به نظر می رسد به وضوح خواستار مذاکره ای سازنده با فیصل باشد، اما مواجه با برخی مشکلات بحث انگیز در رابطه با آینده سیاسی بحرین و مسائل اقتصادی مهم خط میانی و ترتیبات لازم برای دفاع از خلیج فارس می باشد. تصمیمات او می تواند راه را برای انتقاد داخلی و خارجی از وی بگشاید و احتمالاً خواهد گشود.
7- شوروی: برخی از جنبه های روابط ایران و شوروی، بخصوص ذوب آهن و به طور مشکوک تر بعضی از خریدهای تسلیحاتی، غرور و هواداری بسیاری از ایرانیان را برانگیخته است. معهذا در برخی از محافل، به ویژه نسل محافظه کارتر قدیمی، نسبت به تغییر سریع روابط و خصوصا حضور کارکنان و مستشاران بی شمار روسی در ایران و وابستگی های اقتصادی احتمالی ایران به شوروی، اعلام خطر شده است. دیدار کاسگین، نخست وزیر شوروی، درآینده نزدیک، این نگرانی ها را تشدید کرده و بیم گسترش روابط را افزایش داده است.
8- موضع آمریکا: توجه زیادی در محل به شایعاتی در این موارد شده که آمریکا: (الف) با امینی در ارتباط بوده و از او حمایت می کند؛ (ب) طرفدار شرکت های نفتی در مذاکراتشان با دولت می باشد؛ (ج) از عربستان سعودی و شرکت های نفتی آمریکایی در برابر ایران در شمال خلیج فارس حمایت می کند. شاه و دولت به نظر می رسد به این شایعات توجه کرده باشند. این شایعات کم و بیش در حملات هویدا به امینی منعکس شده است و در بخش بررسی اخبار (در بولتن Echo of Iran) به طور ضمنی آمده است که هویدا قبل از انتشار این مطالب، از آنها مطلع بوده است. هنوز یک شایعه بدتر وجود دارد و آن این که آمریکا در سال 1953 شاه را به تاج و تخت برگرداند تا ثبات و منافع آمریکا در منطقه را حفظ کند، حالا اگر شاه این نقش را به خوبی ایفا نکند، آمریکا او را برکنار خواهد کرد.
9- نارآمی های دانشجویی: از ماه نوامبر، اعتصاب ها و تظاهرات دانشجویی چندی در مؤسسه های متعدد دانشگاهی در تهران، اصفهان و شیراز وجود داشته است. دانشجویان در تشییع جنازه تختی، کشتی گیر پهلوان، شرکت گسترده داشتند و به آن جنبه سیاسی بخشیدند. هنوز فعالیت های دانشجویی ادامه دارد و تعدادی از دانشجویان بازداشت شده اند و طبق گزارش های واصله قرار است دانشجویان دانشگاه تهران در
ص: 353
سالگرد مرگ مصدق (5 مارس)، تظاهرات کنند. این که فعالیت های دانشجویی انگیزه مستقیم سیاسی دارد یا نه، مشخص نیست، لیکن ظاهرا رژیم را عصبانی کرده است.
10- خواسته های معلمان: توسعه دبیرستان ها، خواسته های معلمان را از تقاضای آنها مبنی بر افزایش حقوق که به آنها وعده داده شده، فراتر برده است. برخی ناآرامی ها در دانشکده تربیت معلم در تهران ادامه دارد و به دولت فشار می آورند که به وعده های خود وفا کند.
نتیجه گیری ها: پاسخ به همه سؤال های نهفته در حمله علیه امینی، ذهنی و نظری هستند، در واقع بسیاری از حقایق ناشناخته اند ولیکن ممکن نیست شناخته شوند، زیرا آنها اغلب بستگی به اظهاراتی دارند که توسط ایرانیان، چه در حیطه قدرت و خارج از آن، با اهمیت سیاسی «آنچه آنها در تهران می گویند»، ایراد می شوند. البته در جایی که بحث سیاسی در مورد مسائل با اهمیت به طور عمومی صورت نمی گیرد و در جایی که گروه های سیاسی به طور واقعی وجود ندارند و در جایی که اقدام سیاسی براساس «آنچه آنها می گویند» اتخاذ می شود، این ممکن است تنها مبنای قابل دسترس برای قضاوت باشد. اظهاراتی که در ذیل می آیند، باتوجه به این تنگناها ارائه می شوند:
1- شاه احتمالاً با تحریک هویدا بر علیه امینی اقدام کرده تا روزنه های سیاسی خود را ترمیم کند، زیرا وی مواجه با تصمیمات حساس مؤثر بر نقش ایران در خلیج فارس، درآمدهای نفتی هنگفت و احتمالاً روابط با ایالات متحده و اتحاد شوروی می باشد.
2- شاه از موضع آمریکا در مورد مسائل خلیج فارس و مذاکره با کنسرسیوم نگران است و شاید این نگرانی تردیدهایی را در مورد شایعات فعالیت های سیاسی آمریکا در ایران در ذهن او پدید آورده باشد.
3- حمله به امینی، پذیرش پیشنهادات کنسرسیوم را که به مراتب کمتر از تقاضا و خواسته های ایران است، برای دولت ایران مشکل تر می سازد.
4- موضع سیاسی اساسا قوی شاه، به نحو قابل توجهی تحت تأثیر حمله به امینی قرار نگرفته است.
5- گرچه به نظر می رسد دولت ایران با مشکلاتش برخوردی بهتر از دولت های قبلی دارد، ولی دولت و هویدا کمتر از آنچه ما فکر می کردیم به موقعیت خود اعتماد دارند. این عصبانیت و حمله تاکتیکی که هویدا علیه امینی در پیش گرفته است، احتمال تغییر دولت را زیاد می کند. به هر حال، ما تصور نمی کنیم این تغییر فوری صورت بگیرد، مگر این که ناآرامی های جاری دانشجویی یا مسئله جدید دیگری، شدت بیشتری یابد.
6- شاه زمینه سیاسی خوبی را برای حمله به امینی، به عنوان خدمتگذار منافع شرکت های نفتی به دست آورد. اگر اظهارات شاه مورد پذیرش قرار گیرد، نفوذ بالقوه سیاسی امینی می تواند نقصان یابد. ما مطمئن نیستیم که اتهامات وارده از طرف شاه تا چه حد مورد قبول خواهد بود.
7- احتمالاً امینی به عنوان یکی از مخالفان مهم سیاست های شاه، محترم شمرده می شود ولی این که مسئله تا چه حد درآینده اهمیت دارد، بستگی به تغییرات مهمی خواهد داشت که شاه احساس می کند باید در سیاست هایش داده شود.
8- مردم احتمالاً توجه زیادی به دیدار کاسگین با شاه مبذول خواهند نمود و شاه ممکن است بدین
ص: 354
علت محتاطانه تر عمل نماید. مایر
زمان یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!