Post
15427
از: گریگوری پرت٬ مأمور سیاسی
محرمانه
به: یادداشت برای بایگانی
1357-10-21- 1979-01-11
متن سند
سند شماره (15)
خیلی محرمانه
از: گریگوری پرت، مأمور سیاسی
تاریخ: 11 ژانویه 1979 - 21 دی 57
یادداشت برای بایگانی
من در 11 ژانویه با سیاوش دهش ملاقات کردم: یک بازرگان جوان ثروتمند که از ایالات متحده برای کمک به رژیم بازگشته است (محل اقامت اصلی او دالاس است). او می خواست که از سیاست ما در رابطه با عزیمت شاه مطلع شود و از اینکه فهمید ما می خواهیم منتظر بمانیم و اجازه دهیم که آن (عزیمت شاه) روی دهد ناراحت بود. او گفت ارتش بدون شاه متلاشی خواهد شد و از طرف دیگر نیروهای چپ از خمینی به عنوان یک وسیله استتار برای به دست گرفتن قدرت استفاده خواهند کرد. او تقاضاهای افزایش یابنده از طرف مخالفین را متذکر شد و پیش بینی نمود که پس از عزیمت شاه چپ به دولت برای آزاد گذاشتن او در رفتن (شاه) بدون محاکمه حمله خواهد نمود. بنابراین گروه خمینی بختیار را پایین خواهد کشید. دهش تمایل شدیدی به ضربت زدن به مخالفین مثل 1953 داشت و علیرغم مخالفت من اصرار می ورزید که این کار هنوز نمی تواند انجام شود: فقط اشاره کنید و ما می توانیم در عرض 48 ساعت تمام این میمون ها را جمع آوری کنیم او استدلال می کرد که ارتش هنوز دست نخورده در حالی که در 1953 خیلی از هم پاشیده بود. او و دو ستانش هنوز امیدوار بودند که از رفتن شاه ممانعت به عمل آورند و یا در هر حالتی بازگشت شاه به قدرت را حتمی کنند او به طور خاص از شاه تحسین نمی کند ولی معتقد است کشور بدون او نمی تواند با ثبات باقی بماند. دهش نمایانگر طبقه ای است که خوشبختی اش را زیر سایه پهلوی ها به دست آورد. آنها افرادی هستند که ما انتظار داریم از شاه دفاع کنند ولی در حقیقت هیچ کاری به جز آماده شدن برای مهاجرت انجام ندادند. بنابراین من از اینکه دهش اینجا در تلاش بود تحت تأثیر قرار گرفتم، اگرچه گروه او دیگر در موقعیتی نیست که نظم را برقرار نماید، که دیر یا زود از جانب دیگر نیروها خواهد آمد (برقراری نظم). نگرانی او از مخاطره به دستگیری قدرت به وسیله چپی ها بی اساس
ص: 357
نیست ولی آن خطری است که به خاطر نقصان آینده نگری رژیم و خام دستی مخالفین ایران باید هم اکنون با آن رو به رو شد.
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!