Post
32504
از:
متفرقه
به:
1342-07-29- 1963-10-21
متن سند
سند شماره (19)
مکان: وزارت امور خارجه ایران
تاریخ: 21 اکتبر 1963 - 29 مهر ماه 1343
یادداشت مذاکره شرکت کنندگان : احمد میرفندرسکی - معاون وزارت امور خارجه استوارت دبلیو.
راک ول، کاردار سفارت آمریکا
موضوع: کنوانسیون وین
امروز صبح، گفتگوی مفصلی با معاونت وزارت امور خارجه، میرفندرسکی، در رابطه با کنوانسیون وین و تصویب آن در مجلس داشتم. من صریحا از او پرسیدم که آیا دولت تصمیم دارد بیانیه های
ص: 671
توضیحی صادر کند و یا حتی شواهد و دلایل خودش در مجلس را منتشر سازد تا باعث آرام شدن افکار عمومی گردد و آنهایی که قلبا نگران آثار این اقدام هستند زیرا حقایق مربوطه به آنها گفته نشده، تسکین یابند.
میرفندرسکی گفت که تصمیم گرفته شده که بیانیه ای منتشر نگردد. او معتقد بود که این کار مسئله ای را که دارد آرام می گیرد، دوباره مطرح خواهد ساخت و مطالب جدیدی در اختیار مخالفان لایحه و دولت قرار خواهد داد. مخالفت سیاستمداران و نمایندگان با لایحه، نه به خاطر مواد آن بلکه به خاطر فرصتی است که این لایحه برای حمله به آمریکاییها و دولت به وجود آورده است، لذا آنها با هیچ بیانیه توضیحی متقاعد نخواهند شد. اکثر مردم در مورد چنین قضایایی مانند مصونیت خارجیان، با قلبشان می اندیشند نه با مغزشان و با هیچ بیانیه رسمی هم متقاعد نخواهند شد. به علاوه با گذشت زمان، بسیاری از مردم موضوع را فراموش خواهند کرد.
میرفندرسکی اضافه کرد که این قضیه، تجربه تلخی بود. اگر او در مراحل اولیه می توانست به این مسئله رسیدگی کند، با تقدیم آن به مجلس بشدت مخالفت می کرد. ولی متأسفانه این کار انجام شده بود. او به سردی گفت که شاید اوضاع آن چنان هم که به نظر می رسد، تیره نباشد. لایحه تصویب شده است؛ آنهایی که نمی خواهند مجلس فقط یک به مهره پلاستیکی باشد، راضی شده اند؛ آنهایی که به حکومت اکثریت معتقدند، آن را ثابت کرده اند و آنهایی که در آرزوی حمله به دولت هستند، قادر به انجام این کار شدند.
وقتی گفتم که ما علاقه مندیم هر چه زودتر برای روشن ساختن جزئیات مربوط به لایحه وضعیت، مذاکره را آغاز کنیم، میرفندرسکی قویا اظهار داشت که ما به هیچ وجه حرکت دیگری نخواهیم کرد تا وقتی که آتش خاموش شود. او گفت افرادی وجود دارند که ضد آمریکایی می باشند و مایلند تا به ما آسیب برسانند و در همه جا، جاسوسانی دارند (من فکر می کنم مفهوم آن این است که در خود وزارت خارجه). اگر هم اکنون مذاکرات رسمی را از سر بگیریم، دشمنان ما از فرصت استفاده کرده و دوباره آتش را شعله ور می کنند.
وقتی که مبادله یادداشتها را متذکر شدم، میرفندرسکی گفت که با توجه به دستکاری سنا در لایحه وزارت خارجه، یادداشتهای مبادله شده از کنوانسیون وین تفکیک گردیده، و موضوعی که آنها با آن سر و کار دارند، خودش به یک قانون مبدل شده است. این قانون اکنون یک سند حکومتی است، نه یادداشتهای مبادله شده. این قانون روشن می کند که امتیازات کنوانسیون وین، رئیس هیئت مستشاری نظامی و افراد زیردست او را در بر می گیرد. در این قانون هیچ اشاره خاصی به بستگان، ، وجود ندارد و میرفندرسکی در مجلس نگفته است که وزارت خارجه مصونیت را شامل بستگان هم می داند.
تبصره خاصی که بستگان را از مصونیت محروم می کرد، رد شد و او صلاح دیده بود که مسئله را در همان جا رها کند. با وجود این او مرا مطمئن ساخت که یک «موافقت بی سر و صدا» میان ما وجود دارد که مصونیت، بستگان را نیز در بر می گیرد و اگر فردی از بستگان دچار وضعیتی شود که به اتهام جنایی ختم گردد، وزارت خارجه وارد عمل خواهد شد تا آن شخص به خاطر آن اتهام تحت تعقیب قرار نگیرد.اس. دبلیو. راک ول گروه 3 - در فاصله 12 سال طبقه بندی کاهش داده شود - به طور خودکار از طبقه بندی خارج نشود.
ص: 672
رژیم شاه که به خوبی می دانست بازتاب عمومی این لایحه ننگین تا چه حد خطرناک خواهد بود، سانسور شدیدی بر رسانه های گروهی حاکم کرد تا هیچ گونه خبری در مورد لایحه کاپیتولاسیون به بیرون درز نکند.
جولی چند روزی از تصویب این لایحه خیانت بار نگذشته بود که مجله داخلی مجلس شورای ملی که متن کامل سخنرانیها و مذاکرات نمایندگان و نخست وزیر وقت را در برداشت، به دست امام خمینی(ره) رسید. ایشان با مطالعه دقیق آن دریافت که رژیم شاه بار دیگر خیانت بزرگی را مرتکب شده است. این مسئله بشدت ایشان را آشفته و منقلب کرد به صورتی که کمتر می توانستند خواب یا استراحت داشته باشند و مدام خشم و ناراحتی شدید وجود ایشان را در برگرفته بود. دگرگونی و حالت غیر عادی در ایشان به تدریج بر سر زبانها افتاد و همگان جویای علت این خشم و ناراحتی بودند.
امام خمینی (ره) به منظور افشای این خیانت تصمیم گرفتند که طی ایراد نطقی حاد، این رسوایی رژیم شاه را به اطلاع عموم برسانند. قبل از هر چیز ایشان برای آگاه ساختن علماء و روحانیون مرکز و شهرستانها، پیکهایی همراه با نامه به اطراف و اکناف کشور روانه نمودند و خود نیز با مقامات روحانی قم به گفتگو نشستند. به تدریج تعداد کثیری از مردم ایران وارد قم شدند، تا خود شاهد این سخنرانی باشند.
رژیم شاه که از برنامه سخنرانی حضرت امام (ره) اطلاع پیدا کرده بود، برای جلوگیری از این سخنرانی، نماینده ای به قم اعزام داشت. این فرد هر چه کرد نتوانست به دیدار امام نائل گردد، ولی در دیدار با فرزند امام، حاج آقا مصطفی خمینی این پیام را برای امام فرستاد:
«... آمریکا به منظور کسب وجهه در میان مردم ایران با تمام قدرت فعالیت می کند و پول می ریزد و از نظر قدرت در موقعیتی است که هرگونه حمله به آن به مراتب خطرناکتر از حمله به شخص اول مملکت است! آیت اللّه خمینی اگر این روزها بنا دارند نطقی ایراد کنند باید خیلی مواظب باشند که با دولت آمریکا برخوردی نداشته باشد که خیلی خطرناک است و با عکس العمل تند و شدید آنان مواجه خواهد شد. دیگر هر چه بگویند - حتی حمله به شاه - چندان مهم نیست».
این تهدیدات کوچکترین اثری در عزم راسخ امام (ره) نداشت و ایشان در روز 4 آبان 1343 که مصادف با روز ولادت شاه خائن بود، در منزل خود سخنرانی بسیار آتشین، کوبنده و افشاگرانه ای به عمل آورد و مردم ایران را از جزئیات این خیانت رژیم شاه مطلع ساخت.(1)
بیانات امام خمینی (ره) در مورد لایحه اسارت بار احیای کاپیتولاسیون بسم اللّه الرحمن الرحیم تاریخ: 4/8/1343 پایمالی استقلال و عظمت ایران با احیای کاپیتولاسیون انا للّه و انا الیه راجعون من تأثرات قلبی خودم را نمی توانم اظهار کنم، قلب من در فشار است، این چند روزی که مسائل اخیر ایران را شنیده ام خوابم کم شده، (گریه حضار) ناراحت هستم، قلبم در فشار
ص: 673
است، با تأثرات قلبی روزشماری می کنم که چه وقت مرگ پیش بیاید، (گریه شدید حضار) ایران دیگر عید ندارد، (گریه حضار) عید ایران را عزا کرده اند، (گریه حضار) عزا کردند و چراغانی کردند، عزا کردند و دسته جمعی رقصیدند. ما را فروختند، استقلال ما را فروختند، و باز هم چراغانی کردند، پایکوبی کردند. اگر من به جای اینها بودم این چراغانی ها را منع می کردم، می گفتم بیرق سیاه بالای سر بازارها بزنند، بالای سر خانه ها بزنند، چادر سیاه بالا ببرند. عزت ما پایکوب شد، عظمت ایران از بین رفت، عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند.
قانونی در مجلس بردند در آن قانون اولاً ما را ملحق کردند به پیمان وین و ثانیا الحاق کردند به پیمان وین که تمام مستشاران نظامی آمریکا با خانواده هایشان با کارمندهای فنی شان، با کارمندان اداری شان، با خدمه شان، با هرکس که بستگی به آنها دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند مصون هستند؛ اگر یک خادم آمریکایی، اگر یک آشپز آمریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پا منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق ندارند محاکمه کنند! بازپرسی کنند! باید بروید آمریکا! آنجا در آمریکا، اربابها تکلیف را معین کنند! دولت سابق این تصویب را کرده بود و به کسی نگفت. دولت حاضر این تصویب نامه را در چند روز پیش از این برد به مجلس و در چه وقت پیش از این به سنا بردند و با یک قیام و قعود مطلب را تمام کردند و باز نفسشان درنیامد. در این چند روز این تصویب نامه را بردند به مجلس شورا و در آنجا صحبت هایی کردند، مخالفت هایی شد، بعضی از وکلا هم مخالفت هایی کردند، صحبت هایی کردند لکن مطلب را گذراندند، با کمال وقاحت گذراندند، دولت با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد.
ملت ایران را از سگهای آمریکا پست تر کردند، اگر چنانچه کسی سگ آمریکایی را زیر بگیرد بازخواست می کنند، اگر شاه ایران یک سگ آمریکایی را زیر بگیرد، بازخواست می کنند و اگر چنانچه یک آشپز آمریکایی شاه ایران را زیر بگیرد، مرجع ایران را زیر بگیرد، بزرگترین مقام را زیر بگیرد، هیچ کس حق تعرض ندارد، چرا؟ برای اینکه می خواستند وام بگیرند از آمریکا، آمریکا گفت این کار باید بشود (لابد این جور است) بعد از سه چهار روز وام دویست میلیونی، دویست میلیون دلاری تقاضا کردند، دولت تصویب کرد که در ظرف پنج سال مبلغ مزبور را به دولت ایران بدهند و در عرض 10 سال سیصد میلیون بگیرند، می فهمید یعنی چه؟ دویست میلیون دلار، هر دلاری 8 تومان در عرض پنج سال وام بدهند به دولت ایران برای نظام و در عرض 10 سال سیصد میلیون، آن طور که حساب کردند 300 میلیون دلار از ایران بگیرند، یعنی 100 میلیون دلار یعنی 800 میلیون تومان از ایران در ازای این وام نفع بگیرند. مع ذالک ایران خودش را فروخت برای این دلارها، ایران، استقلال ما را فروخت، ما را جزء دول مستعمره حساب کرد، ملت مسلم ایران را پست تر از وحشیها در دنیا معرفی کرد، در ازای وام 200 میلیون که 300 میلیون دلار پس بدهند. ما با این مصیبت چه بکنیم؟ روحانیون با این مطالب چه بکنند؟ به کجا پناه ببرند؟ عرض خودشان را به چه مملکتی برسانند؟ کاپیتولاسیون مخالف رأی ملت است سایر ممالک خیال می کنند که ملت ایران است، این ملت ایران است که این قدر خودش را پست کرده است، نمی دانند این دولت ایران است، این مجلس ایران است، این مجلس است که هیچ ارتباطی
ص: 674
به ملت ندارد، این مجلس سرنیزه است، این مجلس چه ارتباطی به ملت ایران دارد، ملت ایران به اینها رأی ندادند، علمای طراز اول، مراجع، بسیاریشان تحریم کردند انتخابات را، ملت تبعیت کرد از اینها، رأی نداد، لکن زور سرنیزه اینها را آورد در این کرسی نشاند.
نفوذ روحانی مضر به حال دشمنان ملت است نه خود ملت در یکی از کتابهای تاریخی که امسال به طبع رسیده است و به بچه های ما تعلیم می شود، این است که بعد از اینکه یک مسائل دروغی را نوشته است، آخرش نوشته است که معلوم شد که قطع نفوذ روحانیت، قطع نفوذ روحانیون در رفاه حال این ملت مفید است! رفاه حال ملت به این است که روحانیون را از بین ببرند! همین طور است، اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد این ملت اسیر انگلیس یک وقت باشد، اسیر آمریکا یک وقت باشد. اگر نفوذ روحانیون باشد، نمی گذارد که اسرائیل قبضه کند اقتصاد ایران را، نمی گذارد که کالاهای اسرائیل در ایران بدون گمرک فروخته بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که اینها سر خود یک هم چنین قرضه بزرگی را به گردن ملت بگذارند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد این هرج و مرجی که در بیت المال هست، بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که هر دولتی هر کاری می خواهد انجام بدهد ولو صد در صد بر ضد ملت باشد. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که مجلس به این صورت مبتذل درآید. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که مجلس با سرنیزه درست بشود تا این فضاحت از آن پیدا بشود. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که دختر و پسر با هم در آغوش هم کشتی بگیرند، چنان که در شیراز شده است. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که دخترهای معصوم مردم زیر دست جوان ها در مدارس باشند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارد که زنها را در مدرسه مردها ببرند، مردها را در مدرسه زنها ببرند و فساد راه بیندازند.
اگر نفوذ روحانیون باشد توی دهن این دولت می زند، توی دهن این مجلس می زنند و وکلا را از مجلس بیرون می کنند. اگر نفوذ روحانیون باشد تحمیل نمی توانند بشود یک عده از وکلا بر سرنوشت یک مملکتی که حکومت کنند. اگر نفوذ روحانیون باشد نمی گذارند یک دست نشانده آمریکایی این غلطها را بکند، بیرونش می کنند از ایران، نفوذ ایرانی، نفوذ روحانی مضر به حال ملت است؟ نخیر مضر به حال شماست، مضر به حال شما خائنهاست نه مضر به حال ملت. شما دیدید با نفوذ روحانی نمی توانید هر کاری را انجام دهید، هر غلطی را بکنید، می خواهید نفوذ روحانی را از بین ببرید. شما گمان کردید که با صحنه سازی ها می توانید که بین روحانیون اختلاف بیندازید؟ نمی توانید، این خواب باید در مرگ برای شما حاصل شود، نمی توانید همچو کاری انجام دهید، روحانیون با هم هستند. من به تمام روحانیون تعظیم می کنم، دست تمام روحانیون را می بوسم، آن روز اگر دست مراجع را می بوسیدم، امروز دست طلاب را هم می بوسم (گریه حضار) من امروز دست بقال را هم می بوسم، (گریه شدید حضار).
اعلام خطر به کلیه اقشار ملت آقا من اعلام خطر می کنم، ای ارتش ایران! من اعلام خطر می کنم، ای سیاسیون ایران! من اعلام خطر می کنم، ای بازرگانان! من اعلام خطر می کنم، ای علمای ایران! ای مراجع اسلام! من اعلام خطر
ص: 675
می کنم، ای فضلا! ای طلاب! ای مراجع، ای آقایان! ای نجف! ای قم! ای مشهد! ای تهران! ای شیراز! من اعلام خطر می کنم، خطردار است. معلوم می شود زیر پرده ها چیزهایی است و ما نمی دانیم، در مجلس گفتند نگذارید پرده ها بالا برود، معلوم می شود برای ما خوابها دیده اند. از این بدتر چه خواهند کرد؟ نمی دانم از اسارت بدتر چه؟ از ذلت بدتر چه؟ چه می خواهند با ما بکنند؟ چه خیالی دارند اینها؟ این قرضه دلار چه به سر این ملت می آورد؟ این ملت فقیر ده سال 100 میلیون دلار، 800 میلیون تومان نفع پول به آمریکا بدهد؟! در عین حال ما را بفروشید، برای یک همچو کاری؟! نظامیان آمریکایی، مستشاران نظامی آمریکایی به شما چه نفعی دارند؟ آقا اگر این مملکت اشغال آمریکاست پس چرا اینقدر عربده می کشید، پس چرا اینقدر دم از ترقی می زنید؟ اگر این مستشاران نوکر شما هستند پس چرا از اربابها بالاترشان می کنید؟ پس چرا از شاه بالاترشان می کنید؟ اگر نوکرند مثل سایر نوکرها با آنها عمل کنید، اگر کارمند شما هستند مثل سایر ملل که با کارمندانشان عمل می کنند شما هم عمل کنید. اگر مملکت ما اشغال آمریکاییست پس بگویید، پس ما را بردارید بریزید بیرون از این مملکت. چه می خواهند با ما بکنند؟ این دولت چه می گوید به ما؟ این مجلس چه کرد با ما؟ این مجلس غیر قانونی، این مجلس مجرم، این مجلسی که به فتوای و به حکم مراجع تقلید تحریم شده است. این مجلسی که یک وکیلش از ملت نیست، این مجلسی که به ادعا می گوید ما، ما، هی ما از انقلاب سفید آمده ایم. آقا کو این انقلاب سفید؟! پدر مردم را درآوردند. آقا من مطلعم، خدا می داند که من رنج می برم، من مطلعم از این دهات، من مطلعم از این شهرستان های دور افتاده، از این قم بدبخت، من مطلعم از گرسنگی خوردن مردم، از وضع زراعت مردم.
سکوت در مقابل ابرقدرت از معاصی کبیره است آقا فکری بکنید برای این مملکت، فکری بکنید برای این ملت. هی قرض روی قرض بیاورید؟! هی نوکر بشوید!! البته دلار نوکری هم هست، دلارها را شما می خواهید استفاده کنید، نوکریش را ما بکنیم. اگر ما زیر اتومبیل رفتیم کسی حق ندارد به آمریکایی ها بگوید بالای چشمت ابروست، لکن شماها استفاده اش را بکنید، مطلب این طور است، نباید گفت اینها را؟ آن آقایانی که می گویند که باید خفه شد، اینجا هم باید خفه شد؟ اینجا هم خفه بشویم؟ ما را بفروشند و خفه بشویم؟ قران ما را بفروشند و خفه بشویم؟ واللّه گناهکار است کسی که داد نزند، واللّه مرتکب کبیره است کسی که فریاد نکند (گریه شدید حضار).
به داد اسلام برسید ای سران اسلام! به داد اسلام برسید، ای علمای نجف! به داد اسلام برسید، ای علمای قم! به داد اسلام برسید، رفت اسلام. (گریه شدید حاضرین در مجلس) ای ملل اسلام! ای سران ملل اسلام! ای رؤسای جمهوری ملل اسلامی! ای سلاطین ملل اسلامی! ای شاه! به داد خودت برس، به داد همه ما برسید. ما زیر چکمه آمریکا برویم، چون ملت ضعیفی هستیم؟ چون دلار نداریم؟! آمریکا از انگلیس بدتر، انگلیس از آمریکا بدتر، شوروی از هر دو بدتر، همه از هم بدتر، همه از هم پلیدتر.
ص: 676
امروز دولت آمریکا منفورترین دولت ها در نظر ماست اما امروز سر و کار ما با این خبیث هاست، با آمریکاست. رئیس جمهور آمریکا بداند، بداند این معنا را که منفورترین افراد دنیاست پیش ملت ما، امروز منفورترین افراد بشر است پیش ملت ما، یک همچنین ظلمی به دولت اسلامی کرده است، امروز قرآن با او خصم است، ملت ایران با او خصم است.
دولت آمریکا بداند این مطلب را، ضایع کردند او را در ایران، خراب کردند او را در ایران.
ما را به آمریکا فروختند برای مستشارها مصونیت می گیرید؟ بیچاره وکلا داد زدند آقا از این دوستهای ما بخواهید به ما اینقدر تحمیل نکنند، ما را نفروشید، ما را به صورت مستعمره در نیاورید، کی گوش داد به اینها. از پیمان وین یک ماده را اصلاً ذکر نکرده اند، ماده 32 ذکر نشده است، من نمی دانم آن ماده چه است، من که نمی دانم رئیس مجلس هم نمی داند، وکلا هم نمی دانند، نمی دانند که قبول کردند طرح را، طرح را قبول کردند، طرح را امضاء کردند، تصویب کردند، اما عده ای اقرار کردند که ما اصلاً نمی دانیم چیست (آنها هم لابد امضاء نکرده باشند) آن عده دیگر بدتر از آنها بودند، یک عده جهالند اینها.
رجال سیاسی ما، صاحب منصبهای بزرگ ما، رجال سیاسی ما، یکی بعد از دیگری را کنار می گذارند؛ الآن در مملکت ما به دست رجال سیاسی که وطن خواه باشند چیزی نیست، در دست آنها چیزی نیست؛ ارتش هم بداند، یکی تان را بعد از دیگری کنار می گذارند، دیگر برای شما آبرو گذاشتند؟ برای نظام شما آبرو گذاشتند که یک سرباز آمریکایی بر یک ارتشبد ما مقدم است؟ یک آشپز آمریکایی بر یک ارتشبد ما مقدم شد در ایران؟ دیگر برای شما آبرو باقی ماند؟ اگر من بودم استعفا می کردم، اگر من نظامی بودم استعفا می کردم، من این ننگ را قبول نمی کردم، اگر من وکیل مجلس بودم استعفا می کردم.
قطع نفوذ روحانی قطع ید رسول اللّه است باید نفوذ ایرانیها قطع بشود! باید مصونیت برای آشپزهای آمریکائی، برای مکانیکهای آمریکایی، برای اداری آمریکایی، اداری و فنی، مأمورین، کارمندان اداری، کارمندان فنی، برای خانواده هایشان مصونیت باشد، لکن آقای قاضی در حبس باشند؟ آقای اسلامی را با دستبند ببرند این ور و آن ور! این خدمتگزارهای اسلام، علمای اسلام در حبس باید باشند، وعاظ اسلام در حبس باشند، طرفداران اسلام باید در بندرعباس حبس باشند، برای اینکه طرفدار روحانیت هستند، خودشان یا روحانی اند یا طرفدار روحانی. این را در تاریخ ایران دست مردم دادند اینها، سند دست دادند که معلوم شد رفاه حال این ملت به این است که قطع نفوذ روحانیین بشود! یعنی چه؟ رفاه حال ملت در این است که قطع ید رسول اللّه از این ملت بشود؟! روحانیون خودشان چیزی نیستند که، روحانیون هر چه دارند از رسول اللّه است، باید قطع ید رسول اللّه از این ملت بشود! اینها این را می خواهند، این را می خواهند تا اسرائیل با دل راحت هر کاری اینجا بکند، تا آمریکا با دل راحت هر کاری می خواهد بکند.
ص: 677
تمام گرفتاریهای ما از آمریکا است آقا تمام گرفتاری ما از این آمریکاست، تمام گرفتاری ما از این اسرائیل است. اسرائیل هم از آمریکاست، این وکلا هم از آمریکا هستند، این وزراء هم از آمریکا هستند، همه تعیین آنهاست، اگر نیستند چرا نمی ایستند در مقابل، داد بزنند؟ روحانیت سدی در مقابل مطامع استعمارگران من الآن حافظه ام درست نیست، نمی توانم بفهمم مطلب را خوب، الآن در حال انقلاب هستم، در یک مجلس از مجالس سابق که مرحوم مدرس، مرحوم آسید حسن مدرس در آن مجلس بود، اولتیماتومی از دولت روس آمد به ایران که اگر فلان قضیه را انجام ندهید (که من حالا هیچی از آن را یادم نیست) ما از فلان جا که قزوین ظاهرا بوده است می آییم به تهران و تهران را می گیریم و دولت ایران هم فشار آورد به مجلس که باید این را تصویب کند. یکی از مورخین، مورخین آمریکایی می نویسد که یک روحانی با دست لرزان آمد پشت تریبون ایستاد و گفت آقایان اگر بناست ما از بین برویم چرا با دست خودمان برویم؟ رد کرد، مجلس به واسطه مخالفت او جرأت پیدا کرد و رد کرد و هیچ غلطی هم نکردند، روحانی این است که یک روحانی توی مجلس بود، نگذاشت آن قلدر شوروی را، روسیه سابق را، پیشنهاد اولتیماتومش را یک روحانی ضعیف، یک مشت استخوان رد کرد.
امروز هم باید روحانی نباشد، برای همین قطع ید روحانی باید بکنند تا به آمال و آرزوی خودشان برسند، من چه بگویم؟ بر ملت است که فریاد بزنند چرا ما را فروختید اینقدر انباشته است مطالب، اینقدر مفاسد در این مملکت زیاد است که من با این حالم، با این سینه ام، با این وضعم نمی توانم عرضه بکنم. نمی توانم مطالب را به آن مقداری که می دانم به عرض شما برسانم لکن شما موظفید به رفقایتان بگویید، آقایان موظفند ملت را آگاه کنند، علماء موظفند ملت را آگاه کنند، ملت موظف است که در این امر صدا در بیاورد، با آرامش به عرض برساند، به مجلس اعتراض کند، به دولت اعتراض کند که چرا یک همچنین کاری کردید؟ چرا ما را فروختید؟ مگر ما بنده شما هستیم؟ دولت و مجلس، غیر قانونی و خائن به اسلام و ملتند شما که وکیل ما نیستید، وکیل هم بودید، اگر خیانت کردید به مملکت، خود به خود از وکالت بیرون می روید، این خیانت به مملکت است. خدایا اینها خیانت کردند به مملکت ما، خدایا دولت به مملکت ما خیانت کرد، به اسلام خیانت کرد، به قرآن خیانت کرد، وکلای مجلسین خیانت کردند، آنهایی که موافقت کردند با این امر، وکلای مجلس سنا خیانت کردند، این پیرمردها، وکلای مجلس شورا آنهایی که رأی دادند خیانت کردند به این مملکت، آنها وکیل نیستند، دنیا بداند اینها وکیل ایران نیستند اگر هم بودند من عزلشان کردم، از وکالت معزولند؛ تمام تصویب نامه هایی که تا حالا نوشته اند، تمامش غلط است، از اول مشروطه تا حالا بر حسب نص قانون، قانون اگر قبول دارند به حسب نص
ص: 678
قانون، بر حسب اصل دوم متمم قانون اساسی تا مجتهدین نظارت نکنند در مجلس، قانون هیچی نیست، کدام مجتهد نظارت می کند الآن؟ اگر پنج تا ملا تو این مجلس بود، اگر یک ملا تو این مجلس بود، تو دهن اینها می زد، نمی گذاشت این کار بشود. من به آنان که به ظاهر مخالفت کردند، این حرف را دارم به آنها، چرا آقا خاک تو سرتان نریختید؟ چرا پا نشدید یقه آن مردک را بگیرید؟ همین من مخالفم و سر جای خود بنشینید و آن همه تملق بگویید؟! مخالفت این است؟ باید هیاهو کنید، باید بریزید وسط مجلس، به هم باید بپرید که نگذرد این مطلب، به صرف اینکه من مخالفم درست می شود؟! دیدید که می گذرد، پس نگذارید یک همچو مجلسی وجود پیدا کند، از مجلس بیرونشان کنید. ما این قانون را که در مجلس واقع شد، قانون نمی دانیم. ما این مجلس را مجلس نمی دانیم. ما این دولت را دولت نمی دانیم، اینها خائنند به مملکت ایران، خائنند. خداوندا امور مسلمین را اصلاح کن. خداوندا دیانت مقدسه اسلام را عظمت به آن عنایت فرما. خدایا اشخاصی که خیانت می کنند به این آب و ملک، خیانت می کنند به اسلام، خیانت می کنند به قرآن، آنها را نابود کن.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته حضرت امام (ره) به ایراد سخنرانی اکتفا نکردند و اعلامیه ای روشن و غنی نیز علیه احیای کاپیتولاسیون صادر کردند. این اعلامیه تاریخی به دو گونه مختلف در تهران و اصفهان به چاپ رسید و با شیوه ای خاص و بی سابقه در سراسر کشور توزیع شد. شیوه پخش و توزیع آن این بود که هر شهر و شهرستانی به چند بخش تقسیم می شد و توزیع اعلامیه در هر بخش آن به عهده عده ای قرار می گرفت. پخش کنندگان که به طور مساوی اعلامیه ای در دست داشتند، در سر ساعت معینی که از پیش مقرر شده بود، هر یک در محیطی که مأموریت پخش در آن را به عهده گرفته بودند دست به توزیع می زدند و در زمان بسیار کوتاهی اعلامیه ها را پخش کرده و پیش از آنکه شناخته و یا دستگیر شوند، می گریختند.بیش از 40 هزار عدد از این اعلامیه فقط در تهران در زمانی کمتر از ده دقیقه پخش شد. توزیع کنندگان که 500 نفر بودند، هر یک با 80 عدد اعلامیه در رأس ساعت معینی از شب دست به توزیع زدند و حوزه پخش که از نارمک و تهران نو تا شهر ری گسترش داشت، یکباره در ظرف چند دقیقه از اعلامیه امام (ره) پوشانده شد، بدون آنکه حتی یک نفر دستگیر شود و علی رغم پیشگیری و تدارک امنیتی از طرف «ساواک» ملت مسلمان ایران اعلامیه حضرت امام (ره) را به دست آوردند.
پیام امام خمینی به ملت ایران به مناسبت تصویب لایحه ذلت بار کاپیتولاسیون تاریخ: 4/8/1343 بسم اللّه الرحمن الرحیم «لن یجعل اللّه للکافرین علی المؤمنین سبیلا» کاپیتولاسیون، امضای سند بردگی ملت ایران است آیا ملت ایران می داند در این روزها در مجلس چه گذشت؟ می داند بدون اطلاع ملت و به طور قاچاق چه جنایتی واقع شد؟ می داند مجلس به پیشنهاد دولت سند بردگی ملت ایران را امضاء کرد؟ اقرار به مستعمره بودن ایراد نمود؟ سند وحشی بودن ملت مسلمان را به آمریکا داد؟ قلم سیاه کشید بر
ص: 679
جمیع مفاخر اسلامی و ملی ما، قلم سرخ کشید بر تمام لاف و گزافهای چندین ساله سران قوم، ایران را از عقب افتاده ترین ممالک دنیا پست تر کرد؟ اهانت به ارتش محترم ایران و صاحب منصبان و درجه داران نمود؟ حیثیت دادگاههای ایران را پایمال کرد؟ به ننگین ترین تصویب نامه دولت سابق با پیشنهاد دولت حاضر بدون اطلاع ملت با چند ساعت صحبتهای سری، رأی مثبت داد؟ ملت ایران را در تحت اسارت آمریکایی ها قرارداد؟ اکنون مستشاران نظامی و غیر نظامی آمریکا با جمیع خانواده و مستخدمین آنها آزادند هر جنایتی بکنند، هر خیانتی بکنند، پلیس ایران حق بازداشت آنها را ندارد.
دادگاههای ایران حق رسیدگی ندارند، چرا؟ برای آنکه آمریکا مملکت دلار است و دولت ایران محتاج به دلار.
به حسب این رأی ننگین، اگر یک مستشار آمریکایی یا یک خادم مستشار آمریکایی به یکی از مراجع تقلید ایران، به یکی از افراد محترم ملت، به یکی از صاحب منصبان عالی رتبه ایران هر جسارتی بکند، هر خیانتی بنماید، پلیس حق بازداشت او را ندارد، محاکم ایران حق رسیدگی ندارند ولی اگر به یک سگ آنها تعرضی بشود، پلیس باید دخالت کند، دادگاه باید رسیدگی نماید.
امروز که دولتهای مستعمره یکی پس از دیگری با شهامت و شجاعت خود را از تحت فشار استعمار خارج می کنند و زنجیرهای اسارت را پاره می کنند، مجلس مترقی ایران با ادعای سابقه تمدن دو هزار و پانصد ساله، با لاف همردیف بودن با ممالک مترقیه، به ننگین ترین و موهن ترین تصویب نامه غلط دولتهای بی حیثیت رأی می دهد و ملت شریف ایران را پست ترین و عقب افتاده ترین ملل به عالم معرفی می کند و با سرافرازی هر چه تمامتر، دولت از تصویب نامه غلط دفاع می کند و مجلس رأی می دهد.
از بعضی منابع مطلع به من اطلاع دادند که این طرح مفتضح را به دولت پاکستان، اندونزی، ترکیه، آلمان غربی پیشنهاد کرده اند و هیچ کدام زیر بار این اسارت نرفته اند، تنها دولت ایران است که اینقدر با حیثیت ملت و اسلامیت ما بازی می کند و آن را به باد فنا می دهد.
خاموش نشستن وکلا، به علت اتکاء نداشتن به ملت است علما و روحانیون که می گویند باید قدرت سرنیزه در مقدرات کشور دخالت نکند، باید وکلای پارلمان مبعوث از ملت باشند، باید دولتها ملی باشند، باید اختناق از مطبوعات برداشته شود و سازمانها نظارت در آنها نکنند و آزادی را از ملت مسلمان سلب ننمایند، برای آن است که این ننگها را بر ملت تحمیل نکنند و ما را مواجه با این مصیبتها ننمایند.
چرا وکلای پارلمان با آنکه به حسب قاعده انسانیت و ملیت با همچو سند اسارتی صد درصد مخالف هستند، نفس نمی کشند و جز دو سه نفر آنها که معلوم است با اضطراب صحبت کرده اند، خاموش نشسته اند؟ برای آنکه اتکاء به ملت ندارند، دست نشانده هستند و قدرت مخالفت ندارند، آنها را با یک اشاره بیرون می ریزند، به زندان می اندازند.
پافشاری رژیم شاه برای محو اسم قرآن آیا ملت ایران می داند که افسران ارتش به جای سوگند به قرآن مجید «سوگند به کتاب آسمانی که
ص: 680
به آن اعتقاد دارم»، یاد کردند؟ این همان خطری است که کرارا تذکر داده ام، خطر برای قرآن مجید، برای اسلام عزیز، خطر برای مملکت اسلام، خطر برای استقلال کشور. من نمی دانم دستگاه جبار از قرآن کریم چه بدی دیده است، از پناه به اسلام و قرآن چه ضرری برده است که اینقدر پافشاری برای محو اسم آن می کند. اگر پناه به قرآن و اسلام بیاورید، اجنبی به خود اجازه نمی دهد که از شما سند بردگی بگیرد، اجازه نمی دهد که مفاخر ملی و اسلامی شما پایمال شود. جدا بودن ملت از هیئت حاکمه، برخوردار نبودن آنها از پشتیبانی ملت، این مصیبتها را پیش می آورد.
کاپیتولاسیون مخالف اسلام و قرآن است اکنون من اعلام می کنم که این رأی ننگین مجلسین، مخالف اسلام و قرآن است و قانونیت ندارد، مخالف رأی ملت مسلمان است. وکلای مجلسین وکیل ملت نیستند، وکلای سرنیزه هستند، رأی آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هیچ ارزشی ندارد و اگر اجنبی ها بخواهند از این رأی کثیف سوء استفاده کنند، تکلیف ملت تعیین خواهد شد.
بدبختی دول اسلامی از دخالت اجانب است دنیا بداند که هر گرفتاری که ملت ایران و ملل مسلمین دارند، از اجانب است، از آمریکاست.ملل اسلام از اجانب عموما و از آمریکا خصوصا متنفر است. بدبختی دول اسلامی، از دخالت اجانب در مقدرات آنهاست، اجانبند که مخازن پرقیمت زیرزمینی ما را به یغما برده و می برند، انگلیس است که سالیان دراز طلای سیاه ما را به بهای ناچیز برده و می برد، اجانبند که کشور عزیز ما را اشغال کرده و بدون مجوز از سه طرف به آن حمله کرده و سربازان ما را از پا درآوردند.
دیروز ممالک اسلامی به چنگال انگلیس و عمال آن مبتلا بودند، امروز به چنگال آمریکا و عمال آن آمریکاست که از اسرائیل و هواداران آن پشتیبانی می کند، آمریکاست که به اسرائیل قدرت می دهد که اعراب مسلم را آواره کند، آمریکاست که وکلا را یا بی واسطه یا با واسطه بر ملت ایران تحمیل می کند، آمریکاست که اسلام و قرآن مجید را به حال خود مضر می داند و می خواهد آنها را از جلو خود بردارد. آمریکاست که روحانیون را خار راه استعمار می داند و باید آنها را به حبس و زجر و اهانت بکشد، آمریکاست که به مجلس و دولت ایران فشار می آورد که چنین تصویب نامه مفتضحی را که تمام مفاخر اسلامی و ملی ما را پایمال می کند تصویب و اجرا کنند، آمریکاست که با ملت اسلام معامله وحشیگری و بدتر از آن می نماید.
بر تمام اقشار است که با طرح ننگین احیای کاپیتولاسیون مخالفت کنند بر ملت ایران است که این زنجیرها را پاره کنند، بر ارتش ایران است که اجازه ندهند چنین کارهای ننگینی در ایران واقع شود. از بالاترها به هر وسیله هست بخواهند این سند استعمار را پاره کنند، این دولت را ساقط کنند، وکلایی که به این امر مفتضح رأی دادند از مجلس بیرون کنند، بر ملت است که از علمای خود بخواهند در این امر ساکت ننشینند، بر علمای اعلام است که از مراجع اسلام بخواهند این امر را ندیده نگیرند، بر فضلا و مدرسین حوزه های علیمه است که از علمای اعلام
ص: 681
بخواهند که سکوت را بشکنند، بر طلاب علوم است که از مدرسین بخواهند که غافل از این امر نباشند، بر ملت مسلمان است که از وعاظ و خطبا بخواهند که آنان را که آگاه از این مصیبت بزرگ نیستند، آگاه کنند. بر خطباء و وعاظ است که با بیان محکم، بی هراس بر این امر ننگین اعتراض کنند و ملت را بیدار کنند، بر اساتید دانشگاه است که جوانان را از آنچه زیر پرده است مطلع کنند، بر جوانان دانشگاهی است که با حرارت با این طرح مفتضح مخالفت کنند، با آرامش و با شعارهای حساس مخالفت دانشگاه را به ملتهای دنیا برسانند، بر دانشجویان ممالک خارجه است که در این امر حیاتی که آبروی مذهب و ملت را در خطر انداخته ساکت ننشینند، بر پیشوایان دول اسلامی است که فریاد ما را به دنیا برسانند و از مراکز پخش آزاد، ناله جانسوز این ملت بدبخت را به جهان گوشزد کنند، بر علما و خطبای ملل اسلامی است که با سیل اعتراض، این ننگ را از جبهه ملت معظم ایران، برادران اسلامی خود بزدایند و بر جمیع طبقات ملت است که از مناقشات جزئی موسمی خود صرف نظر کرده و در راه هدف مقدس استقلال و بیرون رفتن از قید اسارت کوشش کنند، بر رجال شریف سیاسی است که ما را از مطالب زیر پرده که در مجلس گفته شده، آگاه نمایند، بر احزاب سیاسی است که در این امر مشترک با یکدیگر توافق کنند.
وحدت کلمه علمای اعلام در پشتیبانی از قرآن و طرفداری از مسلمین هدف مراجع عظام و روحانیون در هر جا باشند یکی است و آن پشتیبانی از دیانت مقدسه اسلام و قرآن مجید و طرفداری از مسلمین است. اختلافی بین علمای اعلام و نگهبانان اسلام در این هدف مقدس نیست، اگر فرضا اختلاف اجتهاد و نظری در امر جزئی و ناچیز باشد مثل سایر اختلافات در امور فرعی، مانع از وحدت نظر در امور اصولی نیست. اگر سازمانهای دولتی گمان کرده اند که با سمپاشی ها می توانند ما را از هدف مقدس خود منحرف کنند و به دست جهال متعصب به قصد شوم خود برسند، خطا کرده اند. اینجانب که یک نفر از خدمتگزاران علمای اعلام و ملت اسلام هستم، در موقع خطیر و برای مصالح بزرگ اسلامی حاضرم برای کوچکترین افراد، تواضع و کوچکی کنم، تا چه رسد به علمای اعلام و مراجع عظام کثراللّه امثالهم. لازم است جوانهای متعصب و طلاب تازه کار از زبان و قلم خود جلوگیری کنند و در راه اسلام و هدف مقدس قرآن از اموری که موجب تشتت و تفرقه است، خودداری نمایند. علمای اعلام برای خاتمه دادن به هرج و مرج و بی نظمیها در فکر اصلاح عمومی هستند، اگر دولتها مجال فکر به ما بدهند، اگر گرفتاریهایی که از ناحیه هیئت حاکمه پیش می آید و ناراحتیهای روحی مجال تصفیه و اصلاح داخلی به ما بدهد. این نحو گرفتاریهاست که ما را از مسیر خود که مسیر تصفیه حوزه ها و اصلاح همه جانبه است، باز می دارد. با احساس خطر برای اسلام و قرآن کریم، برای ملت و ملیت مجال تفکر در امور دیگر باقی نمانده، اهمیت این موضوعات بقدری است که مشاغل خاص ما را تحت الشعاع قرار داده است.
کارهای مخرب رژیم شاه آیا ملت مسلمان می داند که در حال حاضر عده ای از علما و مبلغین و طلاب و بسیاری از مسلمین بیگناه در زندانها به سر می برند و برخلاف قوانین، آنها را بدون رسیدگی، مدتهای مدیدی زندانی
ص: 682
کرده اند و مرجعی نیست که به این وضع هرج و مرج ارتجاعی قرون وسطایی خاتمه دهد؟ اینها دنبال قتل عام پانزده خرداد، دوازده محرم است که جراحت آن از قلب ملت پاک نخواهد شد، هیئت حاکمه به جای اینکه برای اقتصاد ایران، برای جلوگیری از ورشکستگیهای بازرگانان محترم، برای نان و آب فقرا و مستمندان، برای زمستان سیاه بی خانمانها، برای پیدا کردن کار برای جوانان فارغ التحصیل و سایر طبقات بیچاره فکری بکند، به کارهای مخرب مثل آنچه گفته شد و نظایر آن دست می زند، از قبیل استخدام زن برای دبیرستانهای پسرانه و مرد برای دبیرستانهای دخترانه که فساد آن بر همه روشن و اصرار به آنکه زنها در دستگاههای دولتی وارد شوند که فساد و بیهوده بودنش بر همه واضح است. امروز اقتصاد ایران به دست آمریکا و اسرائیل است و بازار ایران از دست ایرانی و مسلم خارج شده است و غبار ورشکستگی و فقر به رخسار بازرگان و زارع نشسته است و اصلاحات آقایان، بازار سیاه برای آمریکا و اسرائیل درست کرده است و کسی نیست که به داد ملت فقیر برسد.
ملت باید به فکر فقرا باشد من از فکر زمستان امسال رنج می برم، من شدت گرسنگی و خدای نخواسته هلاکت بسیاری از فقرا و مستمندان را پیش بینی می کنم، لازم است خود ملت به فکر فقرا باشند، لازم است از حالا برای زمستان آنها تهیه ای شود که فجایع سال سابق تکرار نشود، لازم است علمای اعلام بلاد، مردم را دعوت به این امر ضروری بفرمایند.
از خدای متعال عظمت اسلام و مسلمین و رهایی دول اسلامی را از شر اجانب خذلهم اللّه تعالی خواستار است.
والسلام علی من اتبع الهدی روح اللّه الموسوی الخمینی
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
سایر کلمات یافت نشد!