InternationalDocument
43966
متن سند
واشنگتن، بدون تاریخ
همانطور که پیشتر به استحضار رسید، موضع وزیر ونس این بود که تمایلی ندارد تا به نوار ضبطشدۀ گفتوگوی والدهایم و شورای انقلاب[2] گوش بدهد یا اینکه متن آن را مطالعه کند. شما ممکن است بخواهید مطالعۀ آن را تا زمان مشورت با آنها به تعویق بیندازید.
من معتقد هستم اگر تمایلی برای مطالعۀ متن این گفتوگو ندارید، ولی مهم است که بدانید چه اتفاقی افتاده است.
اجازه بدهید با این جمله شروع کنم که میدانم دبیرکل تلاش داشت تا با ایرانیها احساس همدردی کند، بهعنوان دبیرکل بیطرف به نظر بیاید و فضایی را ایجاد کند که شاید منجر به پیشرفت در حل موضوع گروگانگیری بشود. او همچنین بهواسطۀ این واقعیت که چندین بار جانش در خطر بود، تحت فشار قرار داشت.[3] با توجه به مطالب بالا، اجازه بدهید نکات زیر را مطرح کنم:
1. دبیرکل ازطرف جامعۀ جهانی، این دیدگاه را ارائه نکرد که ایران قوانین بینالمللی را نقض کرده است. این مسئله میبایست با کیاست در جریان ملاقاتش با شورای انقلاب مطرح میشد؛
2. او تلاش کرد تا با ایرانیها همدردی کند، البته به قیمت صدمهزدن به نمایندهبودنش در جامعۀ جهانی؛
3. چون او بهطور شفاف موضع آمریکا یا سازمان ملل را دربارۀ موضوع جاری تبیین نکرد، اعضای شورای انقلاب براساس دیدگاه خودشان دربارۀ شرایط کنونی نتیجهگیری کردند؛
4. لحن اظهارات والدهایم پوزشطلبانه، تدافعی و در برخی مقاطع، متملقانه بود. هیچ احتمالی وجود ندارد که شورا ـ بهویژه اعضای مذهبی و غیرسکولار ـ اینطور نتیجه گرفته باشند که با یک فرد یا سازمان قوی روبهرو هستند.
بنابراین درحالیکه من نقش حیاتی سازمان ملل و دبیرکل را در حلوفصل این موضوع تصدیق میکنم، ولی باور دارم که شما بایستی متن آن جلسه را مطالعه کنید تا دیگر متکی به والدهایم برای انجام مذاکره ازطرف ما نباشید.
دوستان فرانسوی من و نیز کاتم، بارها گفتهاند که وزیر امور خارجه ناراحت و مأیوس است از اینکه سفر والدهایم هیچ دستاوردی نداشته است. دلیل این مسئله قطعاً این است که او این تصور را از خود به جا گذاشته است که با هدف آنها موافق و نسبتبه آنچه در هر دو طرف رخ داده، غیرشفاف است؛ درنتیجه، والدهایم احتمالاً در نزد آنها چندان اعتباری ندارد؛ چراکه آنها دریافتهاند که او در حالی ایران را ترک کرده است که درستی هدفشان را تصدیق نموده و ازسوی آمریکا برای پیگیری ماجرا منع شده است.
به نظر من همین مقدار کافی است و تقاضا دارم دیدگاههای من را منتشر نکنید.
ازآنجاکه موضوع کنونی بسیار مهم و حساس است، چند نکته را مطرح میکنم:
1. حفظ درجهای کامل از محرمانهبودن ضروری است. بیشتر ارتباطات دروندولتی دربارۀ این مسئله شفاهی بوده است و باید محدود به یک گروه بسیار محدود باشد.
2. مشارکت من در جریان امور بهشکلی مستمر به چند دلیل حائز اهمیت و ضروری است: اول اینکه نشانهای از اراده و جدیت ما برای مذاکره در چهارچوب احترام متقابل بوده است؛ دوم اینکه مهم است فردی دارای حس و درک سیاسی از آمریکا و نیز ایران بهشکل مستمر در پیگیری این ماجرا مشارکت کند.
3. ساندرز و من میتوانیم روی این موضوع بهصورت تیمی کار کنیم. ما یکدیگر را تکمیل میکنیم؛ او با منطقه و اشخاص آشنایی دارد، فردی کارکشته در عرصۀ برنامهریزی و معاون خوبی برای وزیر است.
4. اگر بتوانیم این کار را انجام بدهیم، مثل یکی از ترفندهای بازی بیلیارد خواهد بود که در آن، شما باید قبلاز اینکه توپ به داخل سبد برود، به پنج طرف ضربه بزنید. به همین دلیل، ما نیاز به این خواهیم داشت که پازلهای سازمان ملل، پاناما و... را در کنار یکدیگر قرار بدهیم. به همین سبب، نیاز است که من در تمامی بحثها و مذاکرات مشارکت داشته باشم. این کار چندان وقت من را نمیگیرد، ولی برای تجمیع و ساماندهی امور ضروری است. درحالحاضر، ساندرز و من، تنها افرادی در دولت هستیم که درکی دقیق نسبتبه اینکه چه کاری باید انجام داد و اینکه چقدر دشوار و حساس خواهد بود، دارند.
ازاینرو، بااینکه ممکن است گستاخانه به نظر بیاید، ولی پیشنهاد میکنم که اگر تصمیم گرفتید با مشارکت من و ساندرز بهعنوان یک تیم در تمامی ابعاد مذاکرات موافقت کنید و بدینترتیب از روند امور آگاه شوید و تأثیر سیاسی داخلی آن را بسنجید، این موضوع را در جلسۀ امروز بیان کنید.
[1]. Carter Library, Office of the Chief of Staff, Jordan’s Confidential Files, Box 34, Iran 1/80.
تنها برای مشاهدۀ شما.
[2]. براساس اظهارات ساندرز، بورگه و ویلالون در جلسۀ 25 ژانویه، یک نوار ضبطشده از قطبزاده حاوی جلسۀ والدهایم با شورای انقلاب در اوایل ماه ژانویه در تهران را به جردن دادند. نک: سند 164:
Saunders, “Diplomacy and Pressure,” American Hostages in Iran, p119.
[3]. نک: سند 132.