در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

بررسی راه های فشار به ایران از داخل

موضوع سند

متن سند

یادداشت گری سیک از کارمندان شورای امنیت ملی برای مشاور امنیت ملی رئیسجمهور (برژینسکی)[1]

واشنگتن، 3 دسامبر 1979

موضوع:

           راهبرد با دامنۀ متوسط و بلند

یک فهرست و ساختار احتمالی برای جلسۀ روز سهشنبۀ شما (4 دسامبر). یک راهبرد مذاکره با دامنۀ متوسط با راهبرد با دامنۀ وسیعتر که هدفش جایگزینی خمینی است یا سایر راهبردهایی که متضمن ایجاد یک تغییر بنیادین در وضعیت سیاسی ایران هستند، ناسازگار نیست. تصمیم کلیدی که باید گرفته شود، این است که آیا ما تمامی تخممرغها را در سبد مذاکره قرار دادهایم و اجازه میدهیم که رویدادها مسیرمان را تعیین کنند یا اینکه مذاکره را یک بازو برای راهبردی فعالتر که هدفش ایجاد تحول در وضعیت موجود است، در نظر میگیریم؟

مذاکرات چند هفتۀ آتی

-      قطعنامۀ شورای امنیت.

-      دیوان بینالمللی روز 10 دسامبر تشکیل جلسه میدهد.

-      سوریه، عرفات، نمایندۀ پاپ و احتمالاً سایر تلاشهای میانجیگرانه اکنون در جریان هستند. چند مأموریتهای شخصی (وکلا و پزشکان) در حال انجام است.

-      به‌محض تصویب قطعنامۀ شورای امنیت، دبیرکل به‌صورتی فعالانهتر در گفتوگوهای مستقیم مشارکت میکند.

-      از فصل هفتم، دربارۀ تحریمهای اقتصادی میتوان به‌عنوان ادامهای برای حرکت شورای امنیت استفاده شود. این اقدام میتواند یک راه برای واردساختن متحدین به حوزۀ تحریمها باشد.

-      قطبزاده پیشنهاد صدور بیانیه توسط کارتر را مطرح کرده است.[2] اگرچه دیدگاههای او قابل‌پذیرش نیستند، ولی ممکن است که بتوانیم موضوعات مدنظر او را با زبانی قابلقبول به‌شکل بیانیه، سخنرانی یا مانند آن قرار دهیم و در قالب یک «بسته» به قطبزاده ارائه بدهیم. این همان کاری است که ما در برابر اولین تلاش سازمان آزادیبخش فلسطین انجام دادیم (این نقطهنظر هال ساندرز به‌عنوان گام بعدی مسیر مذاکرات است).

-      شاه ممکن است کشور را ترک کند و بدین‌ترتیب سبب تغییر بیشتر شرایط گردد.

-      موضوع جاسوسی احتمالاً پیگیری میشود و دانشجویان ممکن است محاکمه را علیرغم مخالفتهای قطبزاده و دیگران، در دستور کار قرار دهند. این مسئله ما را وادار میکند تا مخالفت آشکار را افزایش دهیم. اگر ما با انجام یک اقدام نظامی محدود واکنش نشان دهیم، این کار سبب انحراف مسیر دیپلماتیک خواهد شد.

-      امروز شنیدم که یک شورای اسلامی در روز 10 دسامبر، دربارۀ نتایج همهپرسی قانون اساسی تصمیمگیری خواهد کرد. این روز ممکن است روزی مهم باشد، ولی اکنون اطلاعات ما بسیار محدود است.

هدف راهبرد مذاکره بایستی اعمال بیشترین فشار ممکن بر خمینی و اطرافیان او باشد. گامهای اقتصادی ما در نظر آن‌ها قابلتوجه است و هرگونه کمبود کالا، بیکاری، افت ارزش و اعتبار پول و افتضاحهای اقتصادی، احتمالاً به اقدامات ما نسبت داده میشود؛ این همان چیزی است که ما میخواهیم. اگر بتوانیم آن‌ها را متقاعد سازیم که آن‌ها در تلهای گرفتار شدهاند که راه خروجی ندارد، فشار برای تغییر شرایط اعمال میشود.

بااین‌حال، بعید است که راهبرد مذاکره به‌خودی‌خود موفق شود. آن‌ها توانایی این را دارند که با وجود آشوب اقتصادی، برای مدتی طولانی زندگی کنند. حامیان خمینی «دستهای از اراذل و اوباشی» هستند که در طول تاریخ محروم بودهاند و میتوانند با شرایطی که برای اندیشمندان و طبقۀ تحصیلکرده غیرقابلتحمل است، کنار بیایند. اگر خمینی بتواند دستکم خوراک لازم برای آن‌ها را فراهم آورد و قلبشان را با آروزهای باشکوه پر کند، کنار او میمانند. او فرد موردقبول آن‌هاست.

بعید است که تغییر تحولآفرین باشد. فشارهای نشئتگرفته ازسوی طبقۀ ناراضی جامعه برای یک انفجار جدید در جریان هستند: ارتش، یک بخش دلسرد کنار خمینی، یک ائتلاف قبیلهای سست، یک مستبد جدید... احتمالاً همۀ موارد بالا. همچنین ریشۀ این مسئله میتواند جناح چپ باشد که درحال بهدست‌آوردن قدرت است، ولی هنوز با حمایتی که برای ورود به یک چالش مستقیم ضروری است، فاصله دارد. هدف ما بایستی ترغیب نیروهایی باشد که آن‌ها را جایگزینی مطلوب برای خمینی میدانیم و به آن‌ها کمک کنیم تا در زمان وقوع این انفجار وارد عمل بشوند.

ما مستقیم زنجیرۀ حوادث را نمیتوانیم تغییر بدهیم، ولی میتوانیم آن‌ها را به جهتی که میخواهیم سوق دهیم. بااین‌وجود، احتمالاً اقدامات ما برای تغییر جهت آن‌ها بیفایده خواهد بود، مگر اینکه در قالب سیاستی عمل کنیم که اهدافی روشن و سطحی از تعهد داشته باشد که به مقصودمان انسجام میبخشد. در غیر این صورت، خود را در همان شرایط سال گذشته مییابیم؛ زمانی که طرفهای مختلف جامعۀ سیاستمداران، نقطهنظرات مختلفی را ابراز کردند و در مطبوعات با یکدیگر منازعه داشتند. ما در آستانۀ ورود به آن شرایط قرار داریم.

یک سیاست عملگرا

من دیدگاههای خود را دیروز[3] تبیین کردم و اکنون نیز آن‌ها را دوباره تشریح میکنم:

-      تصمیم درمورد سیاست: ما نمیتوانیم با خمینی کار کنیم. گرفتن یک رویکرد تدریجگرا در شرایطی انقلابی بیفایده است و تنها سبب ترغیب بیشتر جناح چپ میشود.

-      عملیات مخفی: باید یک تلاش و اقدام بزرگ باشد. ما باید هستهای از افراد مستعد و مبتکر را ایجاد یا بازسازی کنیم.

-      تشکیل ائتلاف: متحدین بالقوه همه‌جا هستند. حمایت ما حتی اگر مخفی و مشروط باشد، سبب میشود که آن‌ها سریعتر کار مربوط به خود را انجام دهند.

قدرت نظامی: حضور ما در منطقه حیاتی و مؤثر است. باید بدانیم که چه زمان و چگونه آمادگی استفاده از آن را داریم تا بتوانیم پاسخی مناسب به تحولات بدهیم. اظهار قدرت بدون خشونت، اقدامات نظامی محدود، و عملیات نجات به ما این امکان را میدهد تا دست پیش بگیریم یا در هنگام مساعدبودن شرایط ابتکار عمل را به دست بگیریم.[4]

 



[1]. Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Middle East File, Box 35, Subject File, Iran [Cables & Memos] 11–12/79.

سرّی؛ تنها برای مشاهده.

[2]. در روز 1 دسامبر، ریچارد کاتم با بازرگان و قطبزاده دیدار کرد. قطبزاده پیشنهاد کرد که کارتر یک بیانیه مشتمل بر هشت نکته را منتشر کند و در آن به قطبزاده برای مقابله با خمینی، «مصونیت» بدهد. بااین‌حال، او تضمین نمیکند که این بیانیه سبب آزادی گروگانها بشود. هشت نکته عبارت بودند از: 1. آمریکا تصدیق کند که ورود شاه به این کشور سبب خشم ایران شده است؛ 2. شفافسازی اینکه ایالات متحده اجازۀ ورود شاه را به‌دلیل پیگیری روند درمان صادر کرده است؛ 3. تأکید دوباره بر احترام آمریکا به حاکمیت و استقلال ایران؛ 4. تصریح به اینکه ایالات متحده در امور داخلی ایران مداخله نمیکند، به همراه اشارۀ خاص به دوران مصدّق؛ 5. برقراری دوبارۀ روابط دوستانه اما با کاهش کارمندان سفارت آمریکا در تهران؛ 6. تصدیق حق ایران توسط آمریکا برای بازستانی اموال خود، مطابق با روندهای قضایی ایالات متحده؛ 7. استقبال آمریکا از نمایندگان ایران برای تشریح مواضعشان برای مردم آمریکا؛ 8. عدم مخالفت آمریکا با برگزاری یک دادگاه بینالمللی به‌منظور بررسی اقدامات شاه

Memorandum from Sick to Brzezinski, December 2; Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Middle East File, Box 31, Subject File, Iran 12/1/79–12/7/79.

[3]. سیک در یادداشت مورخ 2 دسامبر خطاب به برژینسکی، تحلیلی از وضعیت قدرت داخلی ایران ارائه کرد. او مدعی شد که ایران با یک جنگ داخلی بالقوه مواجه است که «تقریباً هیچ آزادی عملی برای دیپلماسی مرسوم که در تأثیرگذاری بر خمینی و دانشجویان ناکارآمد بود، باقی نمیگذارد». او معتقد بود که جایگاه خمینی نیز روبه‌افول است

Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Office File, Box 73, Presidential Advisory File, Middle East Box 6 11/79–2/80.

[4]. سیک در یادداشت 2 دسامبر خود مدعی شد که «انجام حملۀ نظامی مستقیم به ایران به ضرر ما خواهد بود». او پیشنهاد یک نمایش قدرت را مطرح کرد؛ مانند بمباران قم با استفاده از بمبهای صوتی در نیمه‌شب و تشدید اقدامات نظامی که شروع آن، مینگذاری بندرعباس است. او به‌‌شدت تأکید داشت که ایالات متحده نباید از انجام عملیات نجات دست بردارد؛ چراکه این کار «مؤثرترین و قابلقبولترین اقدام نظامی است که میتوانیم انجام بدهیم» (همان).

منبع: - جلد - - صفحه
تصاویر سند
آلمان آمریکا آینده انقلاب آینده ایران اروپا اسرائیل اسلام اسناد لانه جاسوسی اشغال ایران اقدام سیاسی امام خمینی انتخابات انقلاب ایران انگلستان اویسی ایالات متحده ایران بحران گروگان گیری بحران گروگانگیری بحزان گروگانگیری براندازی برژینسکی بنی ­صدر بنی صدر بنی­ صدر تحریم تحلیل تسخیر سفارت تهران جبهه ملی جمهوری اسلامی جهان عرب جیمی کارتر حزب توده حمله به ایران حمله نظامی حمله نظامی به ایران خاورمیانه خلیج فارس داخل ایران دسپلماسی دولت موقت دیپلماسی رابطه ایران و آمریکا روابط خارجی ریچارد کاتم سازمان سیا سازمان ملل سحابی سرهنگ غلام­علی اویسی سفارت سوئد سوئیس سیاست سیاست خارجی سیاست داخلی سیاست منطقه ای سیاست های منطقه ای شاه شاپور بختیار شریعتمداری شورای امنیت شورای انقلاب شوروی صدو انقلاب ضد انقلاب ضدانقلاب طبس عملکرد ایران عملیات نجات عملیات نظامی ـمریکا فرانسه فروپاشی فشار اقتصادی فشار بر ایران فشار به ایران فشار سیاسی فشارهای اقتصادی فلسطین قطب زاده مداخله نظامی مذاکرات صلح مذاکره معاهده 1921 مقابله با شوروی نجات گروگان ها نفوذ وشعیت کشور وضعیت کشور وضعیت گشور پهلوی کاخ سفید کودتا گروگان ها گروگان گیری گروگانها گروگانگیری گروگنگیری گزارش