InternationalDocument
44019
متن سند
رئیسجمهور
معاون رئیسجمهور
وزارت امور خارجه
وزیر سایروس ونس
وزارت دفاع
وزیر هارولد براون
ستاد مشترک نیروهای مسلح
ژنرال دیوید جونز
کاخ سفید
دکتر زبیگنیف برژینسکی
آقای دیوید آرون
آقای جودی پاول
سازمان سیا
دریابُد استانسفیلد ترنر
صورتجلسه
رئیسجمهور در آغاز جلسه، گروه را از آخرین اخبار دربارۀ شاه و وضعیت جسمانی او باخبر کرد. او با سادات گفتوگو کرده بود[2] و با مذاکرهکنندگان ایرانی نیز در تماس بود. هدف ما این است که شاه را در پاناما نگه داریم، ولی رئیسجمهور معتقد بود که نمیتوانیم چنین کاری انجام بدهیم. سادات تمایل دارد که به شاه اجازۀ ورود به مصر را بدهد، ولی بهشدت خواستار طرح این پیشنهاد است. سادات اصرار داشت که این موضوع ازنظر سیاسی برای او مشکلی ایجاد نمیکند. دکتر برژینسکی گفت این مسئله سبب میشود که گزینۀ دوم از بین برود (رفتن به هیوستن برای عمل جراحی).
رئیسجمهور در ادامه گفت: «به نظر من، شاه روز یکشنبه (23 مارس) آمادۀ ترک پاناما است و اضافه کرد که سادات آماده است تا هواپیمایی برای انجام این کار به پاناما اعزام کند.» وزیر امور خارجه گفت که با اعضای کلیدی کنگره مشورت کرده است و همۀ آنها مصر را بر هیوستن ترجیح دادهاند. بهطور خاص، هاوارد بیکر[3] برای کمک اعلام آمادگی کرد.
در ادامه، رئیسجمهور گفت که میخواهد از موضوع انجام عملیات نجات بیشتر باخبر شود؛ بنابراین رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح، ارائۀ گزارش در این موضوع را آغاز کرد.[4] سؤالوجوابهای زیر در طول ارائۀ گزارش مطرح شدند.
رئیسجمهور پرسید آیا قرار است که تسخیر فرودگاه در منطقۀ نائین بدون آگاهی مردم این منطقه که ده کیلومتر با آن فاصله دارند، انجام بشود؟ رئیس ستاد مشترک پاسخ داد: «بله! این مشکل اصلی و تردیدی است که با این بخش از عملیات همراه است.» البته او خاطرنشان کرد که چون عملیات در روزهای تعطیل آخر هفته انجام میشود، براساس رصدهای انجامشده، فعالیت بین شهر و این پایگاه در آن زمان، بسیار کم است.
وزیر امور خارجه سؤال کرد که از ادعای مینگذاری در سفارت چقدر اطلاعات داریم؟ رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح گفت: «هیچ شاهدی وجود ندارد که اثبات کند در آنجا مین و یا تلههای انفجاری وجود داشته باشد.» وی افزود، علاوهبر گفتوگو با افراد داخل سفارت، آنها همچنین صحبتهایی با چند گروگان آزادشده نیز داشتهاند. هیچکدام از اینها ارتباطات مینگذاری را تأیید نکردند.
وزیر امور خارجه از فاصلۀ بین استادیوم و سفارت پرسید. رئیس ستاد در پاسخ گفت حدوداً صد یارد از یکدیگر فاصله دارند. او توضیح داد که دو سمت خیابان بسته خواهد شد و بالگردهای سی ـ 130 پوشش لازم را انجام خواهند داد.
معاون رئیسجمهور پرسید: «آیا بالگردها در همان مکان رها میشوند؟» رئیس ستاد اظهار داشت که بله، همینطور است.
وزیر امور خارجه سؤال کرد که ما چقدر از مکان نگهداری گروگانها اطمینان داریم؟ آیا آنها بین نقاط مختلف چرخانده میشوند؟ رئیس ستاد گفت: «ما مطمئن نیستیم و تردید نسبتبه مکان حضور گروگانها در داخل سفارت، عاملی کلیدی است. اعتقاد ما این است که همۀ گروگانها همچنان در سفارت حضور دارند، ولی نمیتوانیم نسبتبه این مورد یقین داشته باشیم. بههرحال، بهترین برآورد ما این است که گروگانها در ساختمانهایی که در گزارش به آنها اشاره شد، حضور دارند؛ اما شاید لازم باشد تیم نجات داخل ساختمانها را برای یافتن گروگانها جستوجو کند.
دکتر برژینسکی اظهار کرد ما مجبور خواهیم شد که چند نفر از ایرانیها را در جریان این عملیات بکشیم و اینکه احتمال دارد که تعدادی از آمریکاییها باقی بمانند. ازاینرو، نیازمند نوعی تهدید هستیم تا با اقدامات تلافیجویانه علیه آمریکاییهایی که ممکن است جا بمانند، مقابله کنیم.
رئیس ستاد گفت اگر موفق شویم بدون جلبتوجه، خود را به دیوارهای سفارت برسانیم و اگر آمریکاییها داخل سفارت باشند، من اطمینان دارم که میتوانیم همه را نجات بدهیم، البته برخی از آنها ممکن است زنده نباشند؛ بنابراین، علیرغم اینکه احتمال جاماندن برخی آمریکاییها وجود دارد، ولی احتمال اینکه آمریکاییها کشته شوند، بیشتر از جاماندن آنهاست.
وزیر امور خارجه از مدتزمان عملیات نجات سؤال کرد. رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح در پاسخ گفت: «هدف ما این است که عملیات داخل سفارت را در مدت 45 دقیقه به پایان برسانیم، ولی تا یکونیم ساعت هم وقت داریم.»
وزیر براون پرسید نزدیکترین تأسیسات نظامی ایران با سفارت چقدر فاصله دارد و اینکه ما در طول این زمان چگونه در برابر آنها مقاومت خواهیم کرد. رئیس ستاد گفت چند خیابان آنطرفتر، تأسیسات نظامی است که پاسداران در آن حضور دارند. ما تخمین میزنیم که آنها بتوانند چند صد نیرو را در حدود یک ساعت به محل اعزام کنند. برای مدیریت این مسئله، عمدۀ اتّکای ما بر بالگردهای تهاجمی سی ـ 130 خواهد بود. این بالگردها میتوانند آتش سنگینی را ایجاد کنند؛ بنابراین تیم ما اطمینان پیدا میکند که میتواند از خود دفاع کند.
بالگردهای مسلح سی ـ 130 بسیار دقیق عمل میکنند و میتوانند در فاصلۀ چهلفوتی کارمندان آمریکایی شلیک کنند، به توپهای حداکثر 105میلیمتری مجهز شده و مهمات آتشزایی ترکیبی دارند که سبب انحراف و سردرگمی شدید دشمن میشود. رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح ادامه داد که ما تلاش داریم تا تلفات ایرانیها را به حداقل برسانیم و به جمعیت مردم شلیک نمیکنیم، مگر اینکه واقعاً ضرورت پیدا کند.
معاون رئیسجمهور پرسید: اگر هواپیماهای ایران به پرواز درآمد و به بالگردهای سی ـ 130 ما حمله کنند، چه خواهد شد؟
در پاسخ، رئیس ستاد گفت یک بالگرد مسلح در فرودگاه مهرآباد که مشکل اصلی بود و دو هواپیمای اف ـ4 در آن آمادهباش هستند را پوشش میدهد. این بالگرد دور فرودگاه میچرخد و سبب میشود که هواپیماهای ایرانی زمینگیر شوند؛ بنابراین بالگرد میتواند باند فرودگاه را تخریب نماید یا اینکه قبلاز پرواز هواپیماها به آنها شلیک کند.
دکتر برژینسکی اظهار داشت که نجات افراد در تهران، درواقع آسانترین قسمت عملیات است. دو جنبۀ خطرآفرینتر برای این عملیات نیز متصور است: اولی رساندن تیم دلتا به منطقۀ موردنظر و مخفیکردن بالگردهاست؛ دومی، عملیات نائین است؛ مسدودکردن پایگاه برای 26 ساعت، بدون اینکه خبری مبنیبر اینکه آمریکاییها درحال انجام عملیات نظامی هستند، به بیرون درز نکند. نگرانی او بهصورت خاص این بود که در حمله به نائین، ممکن است فرد یا افرادی بتوانند از معرکه بگریزند، وارد شهر شوند و این خبر را منتشر کنند که آمریکاییها به ما حمله کردهاند.
رئیس ستاد در پاسخ گفت سطح اطمینانش به این کار، جایی بین اطمینان دکتر برژینسکی و تیمش است. این تیم بسیار از توانایی خود برای انجام این عملیات اطمینان دارد؛ البته رئیس ستاد خاطرنشان کرد که اطمینان بسیار بالایی در این رابطه ندارد، ولی به اندازۀ دکتر برژینسکی هم بدبین نیست. در هر صورت، ما حساب زیادی روی ناکارآمدی ایرانیها و نیز فضای بسیار آرامی که بر سفارت حاکم است، باز کردهایم. نقطهضعف اصلی این است که چگونه بدون اطلاع ایرانیها وارد تهران شویم؟
وزیر براون گفت این همان دلیل پرسش آقای آرون است؛ از اینکه آیا شوروی میتواند با رصد هواپیماهایی که در عملیات مشارکت دارند، ایرانیها را باخبر سازد؟
وزیر امور خارجه معتقد بود که بزرگترین مسئله خطری است که گروگانها را تهدید میکند؛ امکان اینکه آنها در طول عملیات کشته شوند. رئیسجمهور گفت: «من نگران این هستم که ایرانیها بهگونهای قبلاز شروع عملیات، از آن باخبر شوند.» دکتر برژینسکی نیز اظهار داشت اگر چنین باشد، هیچ راهی برای فهمیدن آن وجود ندارد.
معاون رئیسجمهور دوباره از امکان وجود تلههای انفجاری در سفارت پرسید. رئیسجمهور خاطرنشان کرد که تأخیر در صدور مجوز ورود کمیسیون سازمان ملل به داخل سفارت، زمان لازم برای جمعآوری این تلهها را به ربایندگان داده است. رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح البته معتقد بود که هیچ اطلاعاتی از وجود چنین تلههایی غیر از آنچه ربایندگان میگویند، نداریم. دیدگاه ادارهکنندۀ اطلاعات مرکزی این بود که ازنظر نظامی، اولین شخصی که از دیوار سفارت عبور میکند، ممکن است در این تله کشته شود، ولی نفر بعدی وارد ساختمان خواهد شد.
رئیس ستاد در جمعبندی گفت که احساس بهتری نسبتبه کارآمدی هرکدام از اجزای عملیات نجات در مقایسه با کل آن بهعنوان یک مجموعه دارد. اینکه بتوان بخشهای مختلف را بهموقع کنار هم قرار داد، بزرگترین دغدغۀ او بود.
وزیر براون گفت با توجه به خطرات موجود در این عملیات، باید جایگزینهایی را نیز در نظر گرفت. ما گزینۀ محاصره و مینگذاری را بررسی کردیم. هر دو نیازمند خطرات بسیار زیادی هستند؛ ازجمله: اقدام تلافیجویانۀ احتمالی علیه گروگانها، تأثیرگذاری بر جهان اسلام، سوقدادن ایران بهسمت شوروی و ایجاد مشکلات زیاد برای متحدین.
بهعلاوه، روشن نیست که آیا این اقدامات سبب اعمال فشار بر آنهایی میشود که باید برای آزادی گروگانها فشار بر آنها تحمیل گردد؟ درمجموع، اگر ما نگران آزادکردن گروگانها هستیم، عملیات نجات ازنظر خطرات و هزینهها، با سایر اقدامات نظامی که پیشنهاد شدهاند، قابلمقایسه است.
رئیسجمهور پرسید شما برای اینکه تصمیم به انجام عملیات نجات بگیرید به چهچیزی نیاز دارید؟ رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح پاسخ داد:
1. اعزام دو نفر برای رصد وزارت امور خارجه؛
2. اعزام هواپیمای توئین اوتر برای بررسی مناسببودن نقطۀ گردهمآمدن نیروها؛[5]
3. ارسال تجهیزات پشتیبانی در ابتدای کار به وادی قنا[6] در مصر.
مورد سوم سبب کاهش زمان لازم برای آغاز عملیات میشود. رئیس ستاد همچنین اضافه کرد که لازم نبود در طول پنج یا شش روز، تصمیم به آغاز عملیات گرفته شود؛ بلکه میخواهیم گام بعدی را برداریم که عبارت باشد از به حرکت درآوردن هواپیماهایی که در این عملیات مشارکت دارند. البته در این صورت، شروع اقدام 4 آوریل خواهد بود؛ یعنی زمانی که شب بسیار کوتاه است؛ بنابراین ما باید به یک عملیات سهروزه فکر کنیم.
رئیسجمهور پرسید آن دو نفر چه کاری باید انجام بدهند؟ در پاسخ تشریح داده شد که دو شخصیت نظامی [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] ازطریق یک پرواز عادی به تهران میروند تا وضعیت وزارت امور خارجه را رصد و بررسی کنند. آنها اطلاعاتی دربارۀ سازوکار امنیتی به دست میآورند و تلاش میکنند بفهمند که آیا امکان ورود آسان وجود دارد، اینکه کجا میتوانند با وسایل نقلیۀ خود بروند، نقاط مناسب برای فرود بالگردها را بیابند و موارد دیگر. آنها سه روز در تهران حضور دارند و سپس ایران را ترک میکنند.
رئیسجمهور پرسید چرا از افرادی که هماکنون در تهران هستند برای این کار استفاده نشود؟ ادارهکنندۀ اطلاعات مرکزی پاسخ داد آنها تخصص لازم برای انجام چنین مأموریتی را ندارند.
رئیسجمهور سپس گفت آیا کسی با اعزام دو نفر به تهران و نیز انجام عملیات توسط توئین اوتر مخالف است؟ معاون رئیسجمهور از خطرات عملیات توئین اوتر سؤال کرد. [یکونیم سطر از طبقهبندی خارج نشده است] سه نفر وارد شهر میشوند تا با نمونهبرداری از خاک منطقه مشخص کنند که آیا مکان مناسب برای فرود هواپیمای سی ـ 130 هست یا خیر. اگر با مشکلی روبهرو شویم، سه نفر اسنادی همراه خود دارند که نشان میدهد که آنها در راه سفر به افغانستان بودهاند. حتی اگر فعالیتشان افشا شود، بازهم اثبات ارتباط آنها با موضوع سفارت بسیار دشوار است. بزرگترین خطر این است که توئین اوتر نتواند پساز فرود دوباره پرواز کند.
وزیر امور خارجه گفت هیچ مخالفتی با اعزام دو افسر نظامی به تهران ندارد، ولی بهشدت معتقد بود که ما نباید در شرایط کنونی عملیات نجات را در دستور کار قرار بدهیم. رئیسجمهور گفت: «من نیز با انجام عملیات نجات موافق نیستم، مگر اینکه چارۀ دیگری نباشد.» او گفت ترجیح میدهد که یک ماهونیم برای آزادی گروگانها صبر کند تا اینکه با عملیاتی موافقت کند که گروگانها ممکن است در جریان آن کشته شوند.
رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح خاطرنشان کرد که مشکل کوتاهشدن شبهاست و این یعنی در اوایل ماه آوریل، باید عملیات را در طول سه روز انجام داد. آقای آرون پرسید: «براساس سناریوی عملیات سهروزه، روند اتفاقات چگونه خواهد بود؟»
در پاسخ، رئیس ستاد اینگونه توضیح داد که حرکت بالگردها و ورود آنها به تهران، یک روز به عملیات اضافه میکند. در غیر این صورت، روند انجام کار مانند پیشنهاد اصلی عملیات است. او همچنین اضافه کرد که درحال بررسی راههای ابتکاری هستند که بتوان با همان سناریوی انجام عملیات دوروزه پیش برویم.
رئیس ستاد همچنین گفت توصیه نمیکنم که عملیات نجات در روز 4 آوریل انجام شود. او گفت خطر بهمراتب کمتری نسبتبه گذشته وجود دارد؛ چراکه برنامهای که او آن را خوب توصیف کرد، تمرین شده است. بههرحال، این کار همچنان با خطر همراه است و با گذشت زمان، دشوارتر نیز خواهد شد؛ چراکه شبها بهتدریج کوتاهتر میشوند.
رئیسجمهور پرسید آیا مکانی در سواحل برای سوختگیری بالگردها هست؟ رئیس ستاد در پاسخ گفت به این گزینهها فکر شده است، ازجمله امکان استقرار ناو هجومی آبیخاکی[7] در خلیج. البته هنوز این کشتی بهاندازۀ کافی نزدیک نیست که بتواند بالگردها را با یک پرواز به تهران برساند. به هر صورت، او گفت ما میتوانیم با مخفیکردن سوختگیری، بسیار در روند عملیات تسهیل ایجاد کنیم. البته مشکل این است که چگونه تیم دلتا بدون پشتیبانی و همراهی بالگردها، میتوانند وارد منطقه شوند. آنها امکان نفوذ تیم دلتا و سپس تأمین تجهیزات و سلاح برای آنها توسط بالگردها را بررسی کردهاند. رئیس ستاد گفت این کار بسیار در تسریع عملیات مؤثر است، ولی چندان عملی به نظر نمیرسد.
آقای پاول اظهار داشت که اگر با تصور اینکه گروگانها قرار است کشته شوند، دست به انجام عملیات نجات بزنیم، چقدر زمان میبرد که وارد عمل شویم؟ وزیر براون گفت پنج یا شش روز وقت میبرد.
رئیسجمهور گفت حدس من این است که گروگانگیرها درصدد کشتن اتباع ما نیستند. او همچنین اعتقاد داشت که آنها در طول هفتههای آتی یا احتمالاً چند ماه آینده، آزاد میشوند. وی افزود ما چند اهرم فشار داریم که میتوانیم از آنها بر ضد ایرانیها استفاده کنیم.
او در ادامه گفت از اینکه دست به اقدامی بزند که ممکن است سبب مرگ تعداد زیادی از مسلمانان بشود، متنفر است. او گفت همۀ جهان اسلام حتی عربستان به این موضوع واکنش نشان خواهند داد. رئیسجمهور همچنین توضیح داد که احتمالاً برخی از گروگانها نیز کشته شوند و البته همیشه امکان وقوع یک فاجعه وجود دارد؛ بنابراین گفت در مقطع کنونی، هیچ نیازی برای بهخطرانداختن جان آنها بدینشکل نمیبیند. وی افزود: ازنظر افکارعمومی جهان نیز فشار زیادی بر ما، برای اینکه اقدامی انجام بدهیم وجود ندارد. او گفت: «برخی حتی متحدین ما به شرمساری ایالات متحده میخندند، ولی این دلیل کافی برای انجام چنین اقدام خطرناکی نیست.»
وزیر ونس نیز در ادامه تشریح کرد که ما باید این عملیات را بدون آگاهی متحدین انجام دهیم و در عوض مردم آنها ممکن است، هدف تلافی ایرانیها قرار بگیرند.
معاون رئیسجمهور گفت با اعزام دو افسر به تهران مخالفتی ندارد، ولی سؤالاتی دربارۀ اوتر دارد. او میخواست بداند که آیا اعزام اوتر در مقطع کنونی حائز اهمیت است؟ ادارهکنندۀ اطلاعات مرکزی گفت عملیات هواپیما خطر کمی به دنبال دارد، ولی مشکل این است که امکان دارد نتواند پساز فرود دوباره پرواز کند. اگر چنین اتفاقی بیفتد، میتوانیم وارد عمل شویم و آنها را خارج کنیم؛ [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] بنابراین او چندان نگران نبود که افرادش سریع لو بروند؛ مگر اینکه یک کامیون حامل افراد اشتباهی از راه برسد.
دکتر برژینسکی گفت: «آیا آنها مسلح هستند؟» دریابُد ترنر گفت: «بله!» رئیسجمهور پرسید: «فاصلۀ این مکان تا تهران چقدر است؟» دریابُد ترنر پاسخ داد: «دویست کیلومتر.» رئیسجمهور گفت: «فاصلۀ زیادی است. [کمتر از یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است] برای سوارکردن آنها باید رانندگی کرد.» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح گفت: «هرکسی که از تهران میآید، بایستی زودتر به مکان موردنظر برسد و مستقر شود تا درصورت بروز مشکل، بتوان کاری صورت داد.»
[یک پاراگراف (چهار سطر) از طبقهبندی خارج نشده است.]
رئیسجمهور گفت این طرح مدتی بررسی شده است؛ بنابراین شاید نیازی نباشد که با آن پیش برویم. توافق کلی نسبتبه این مسئله وجود داشت. دریابُد ترنر توضیحاتی را آغاز کرد و گفت: «مأموریت تا آخرین لحظه امکان لغوشدن را دارد.» قرار شد که او پیشاز آغاز عملیات، با کاخ سفید هماهنگ کند.
رئیسجمهور گفت: «نمیخواهم کسی از این جلسه با این تصور خارج شود که نیروی شتابدهندهای وجود دارد که ما را بهسمت نجات گروگانها سوق میدهد.» او ادامه داد که قصد انجام عملیات نجات را ندارد، مگر اینکه قانع شود که جان گروگانها در خطر است و این خطر قریبالوقوع است.
نسبتبه راهبرد دیپلماتیک نیز رئیسجمهور خواستار تشدید فشار بر ایران و همراهساختن متحدین شد. رئیسجمهور گفت نامهای از نخستوزیر تاچر دریافت کرده است که در آن نوشته شده بریتانیا در کنار ما خواهد ماند؛[8] بنابراین، او قصد داشت تا موضوع اخراج دیپلماتها، قطع روابط، وضع تحریمهای قانونی و سایر گزینهها پیش برده شود. او گفت به نظر من قطع روابط شکافی را ایجاد میکند که بعدها پرکردنش دشوار خواهد بود، ولی موضوعی است که باید مدنظر قرار بدهیم.
وزیر امور خارجه گفت گامهایی وجود دارند که چندان مؤثر نیستند، ولی میتوانند از شروع اقدامها حکایت کنند: اول، ایدۀ جمعآوری مجموعهای از دعاوی علیه ایران است که مقدمهای برای اقدام قانونی علیه داراییهای مسدودشده است؛ دوم اینکه ما میتوانیم دیپلماتها را از کشور اخراج کنیم.
به نظر او اثر این کار، تنها در آمریکا خواهد بود. چنین اقدامی حس بهتری به ما میبخشد. اقدام بالا خطر چندانی ندارد، ولی تأثیر بسزایی هم بر آزادشدن گروگانها نمیگذارد و مورد آخر عبارت است از وضع تحریمها در قالب یک چهارچوب رسمی. وزیر گفت: «این تمام آن چیزی است که من آمادۀ پیشبردش هستم.» رئیسجمهور نظر دکتر برژینسکی را جویا شد.
دکتر برژینسکی گفت: «من موافق با انجام این اقدامات بهصورت علنی هستم تا کارها سرعت بگیرد.» اما درعینحال او معتقد بود که بحث دربارۀ مزیتها و مضرات اعلام مخفیانۀ ضربالاجل به ایران ضرورت دارد. ما بایستی تاریخهای زیر را در تعیین این ضربالاجل مدنظر قرار بدهیم: جلسۀ مجلس مؤسسان و نشست اسلامآباد.[9]
با درنظرگرفتن همۀ این موارد به نظر میرسد که تاریخ 1 می مناسب باشد که پساز آن، ما به آنها خواهیم گفت که به فکر برداشتن گامهای شدیدتر دیگری هستیم. او گفت نگران این است که ضربالاجل به پایان برسد و ما نیز این گامها را برداریم و فضا بدتر شود ولی گروگانها آزاد نشوند و نیز متحدین هم در این رابطه کمک چندانی به ما نکنند؛ بااینوجود، او معتقد بود که در موضوع گروگانها، مهم است که به پساز ماه آوریل فکر کنیم.
وزیر ونس گفت: «میتوانیم با قوت، پیشنهاد سفرای نه کشور اروپایی در تهران را مبنیبر قطع روابط پیش ببریم.»[10]
رئیسجمهور توجیه پیشنهاد دکتر برژینسکی را دریافت. او معتقد بود که اگر تا تاریخی مشخص نتوانیم گروگانها را آزاد کنیم، باید با متحدین اصلی رایزنی نماییم و آنها را برای قطع روابط دیپلماتیک تشویق کنیم. همچنین باید به آنها توضیح دهیم که اگر موفق نشویم، آمادۀ استفاده از گزینههای دیگر، همچون ایجاد اختلال در تجارت هستیم.
متحدین باید بدانند که اگر به ما در مسیر گزینۀ غیرنظامی کمک نکنند، چارهای جز اقدام نظامی نداریم. نسبتبه گزینۀ نظامی نیز رئیسجمهور گفت بیشتر موافق با مینگذاری است تا محاصره؛ چراکه محاصره سایر کشورهای خلیج ازجمله عراق را نیز درگیر میکند.
جمعبندی رئیسجمهور این بود که این نگرش تأثیر خوبی بر اشمیت خواهد گذاشت.
وزیر امور خارجه گفت: پیشنهاد استفاده از گزینۀ نظامی متحدین را تشویق میکند که تهدید به قطع روابط نمایند و درعمل نیز آن را دنبال کنند؛ اما بااینحال، معتقد بود که اقدام نظامی ایدۀ خوبی نیست؛ بهخاطر تأثیری که بر گروگانها و بر همبستگی متحدین دارد و نیز واکنشی که ازسوی جهان اسلام موجب میشود. او همچنین تشریح کرد که مینگذاری یا اختلال در تجارت سبب میشود که ایران بهسمت شوروی سوق پیدا کند.
رئیسجمهور از وزیر پرسید نظرش این است که گروگانها دسامبر آینده آزاد شوند یا اینکه بنادر مینگذاری گردد؟ وزیر در پاسخ گفت ترجیح میدهد راه دیگری را امتحان کند که تهدید آسیبدیدن گروگانها و یا منافع ایالات متحده را به همراه نداشته باشد.
وزیر دفاع اظهار داشت که باید نسبتبه نوع اقدام پساز پایان ضربالاجل، اطمینان داشته باشیم. چند گزینه داریم: محاصره، مینگذاری و مانعتراشی در تأمین برق. وزیر همچنین اضافه کرد که اگر نتوانیم به خود بقبولانیم که قرار است هریک از این موارد عملیاتی شود، بهتر است نسبتبه تهدید متحدین مبنیبر انجام آنها محتاطتر عمل کنیم. در غیر این صورت، احمق به نظر میآییم و اعتبار ما خدشهدار خواهد شد.
وزیر دفاع گفت وقتی همۀ گزینهها را در نظر میگیریم، مینگذاری بهتر از محاصره است. این خطر وجود دارد که شوروی مینها را جمعآوری کند و سپس مجبور شویم که دوباره مینگذاری را انجام بدهیم که درنتیجه، خود را در تقابلی با شوروی خواهیم یافت. درهرحال، ما سبب میشویم که ایرانیها بهسمت شوروی تمایل پیدا کنند.
سؤالی که دررابطهبا مینگذاری باید طرح شود این است: چرا این کار را انجام میدهیم؟ فرض این است که هدف آزادساختن گروگانهاست، ولی او اطمینان کامل نداشت که نتیجۀ این اقدام آزادی گروگانها باشد. ازنظر وی، عملیات نجات بهتر از مینگذاری یا محاصره است. او اذعان داشت که این کار سبب کشتهشدن گروگانها و ایرانیها خواهد شد، اما هدف، ربایندگان است نه دولت ایران که ما امیدواریم در بلندمدت نوعی رابطه با آن داشته باشیم. ازسوی دیگر، مینگذاری دولت ایران را هدف قرار میدهد که ازقبل خواستار آزادی گروگانها بوده است.
رئیسجمهور به گروه یادآور شد که پیشتر اعلام کردهایم که گزینۀ ایجاد اختلال در روند تجارت ایران روی میز است. دکتر برژینسکی گفت این موضوع را بهصورت محرمانه به اطلاع ایران رساندهایم. آقای پاول اضافه کرد که این فحوای یکی از اظهارنظرهای عمومی او بوده است. وزیر ونس نیز گفت این موضوع از کانال سوئیس به اطلاع ایرانیها رسیده است؛ البته او خاطرنشان کرد که منظورش کنارگذاشتن این گزینه نیست، بلکه میخواهد بگوید هرچقدر بیشتر به آن نگاه میکند، بدتر به نظر میرسد.
رئیسجمهور سپس پرسید: «پس چگونه ما میتوانیم اعضای کشورهای جامعۀ اروپایی را به پیگیری پیشنهاد سفیرانشان ترغیب کنیم؟» وزیر گفت: «میتوان گفت اگر با ما در موضوع بحران ایران همراهی نکنند، ما هر اقدامی را که لازم باشد، انجام میدهیم و آنها ممکن است خود را در شرایطی بهمراتب دشوارتر بیابند.» وزیر براون اضافه کرد که منظور ما درحقیقت این نیست.
رئیسجمهور در ادامه گفت: «متحدین هیچ کاری در موضوع ایران صورت ندادهاند و قصد دارد که آنها را به قطع روابط وادار کند. پساز آن، آنها به ایران اعلام میکنند که درصورت آزادنشدن گروگانها، روابطشان را قطع خواهند کرد. به نظر او، این کار تأثیر بسزایی بر ایرانیها خواهد داشت. وزیر براون دوباره نسبتبه پیشبرد امور با گزافهگویی، ابراز تردید کرد.
دکتر برژینسکی گفت هر اقدامی باید سه مخاطب را مدنظر قرار بدهد: اول، شرایط داخلی کشور خودمان. رئیسجمهور بلافاصله گفت ما نمیخواهیم در این مورد مشکلی به وجود بیاید. دکتر برژینسکی ادامه داد که گروه دوم، عبارت است از متحدین که باید باور کنند که اگر کاری صورت ندهند، ما وارد عمل خواهیم شد؛ گروه سوم ایرانیها هستند و سه گروه مختلف در این کشور وجود دارند: رادیکالهای مارکسیست که نمیخواهند این مشکل حل شود؛ خمینی که موضعی میانه دارد، ولی مخالف آمریکاست و بنیصدر که خواهان رفع مشکل است، اما تمایلی ندارد که اقداماتی انجام بدهد که برای قدرت و وجههاش خطرآفرین است.
بنابراین دکتر برژینسکی اینگونه نتیجه گرفت که ما نیازمند فشار کافی بر گروه سوم از ایرانیها هستیم تا این خطرات را به جان بخرند. انتخابهای ما بین ایجاد آشوب واقعی در کشور و یا انجام عملیات نجات است.
وزیر امور خارجه تأکید کرد که موافق با استفاده از تهدید به محاصره است، ولی چنین کاری را انجام نمیدهد.
رئیسجمهور گفت با این مسئله موافق است، ولی میخواهد اشمیت تصور کند که ما محاصره را عملی میکنیم.
رئیسجمهور سپس اضافه کرد که علاقهای به تعیین ضربالاجل ندارد، اما معتقد است که متحدین باید اقدامات جدیتری صورت بدهند. او خواستار این است که آنها به ایرانیها، قطع روابطشان و وضع تحریمها را اعلام کنند. ما پیشتر به متحدین اطلاع دادهایم که قصد داشتهایم تحریمها را عملیاتی کنیم،[11] ولی سپس پشیمان شدهایم. متحدین از ما خواستند که از این کار دست بکشیم.
کشورهای اسلامی از ما خواستند تا اقدامات خود را براساس قطعنامۀ شورای امنیت سازمان ملل به تعویق بیندازیم. اکنون اشمیت به هرکجا میرود، میگوید که آماده بوده است تا تحریمها را وضع کند. رئیسجمهور اعتقاد داشت که ما باید متحدین را تهدید کنیم تا آنها به مواضع پیشین خود بازگردند. براساس دیدگاه او، ما حق داریم که نسبتبه پیشبردن گزینۀ مینگذاری یا محاصره تصمیم بگیریم.
ادارهکنندۀ اطلاعات مرکزی گفت براساس تحلیل سازمان تحت هدایتش، ما نمیتوانیم گروگانها را با مذاکره آزاد کنیم. بنیصدر تنها فردی است که خواستار آزادی آنهاست و قدرت او درحال افول است. به نظر او، یک کانون قدرت چهارم نیز وجود دارد که باید به آن توجه کرد؛ مجلس جدید ایران. بهمحض اینکه آنها کار خود را آغاز کنند، شرایط دشوارتر میشود؛ همانگونه که اکنون چنین شده است.
ادارهکنندۀ اطلاعات مرکزی افزود اگر میخواهیم متحدین با گزینهها و اقدامات ما همراه شوند، باید اجازه بدهیم که آنها دریابند ما برنامهای برای آیندۀ ایران و نهتنها گروگانها داریم. آنها اکنون تصور میکنند که توجه ما صرفاً معطوف به گروگانهاست و چندان نگاهی به موقعیت راهبردی ایران نداریم. به هر صورت، هرچقدر موضوع گروگانگیری بیشتر ادامه پیدا کند، تهدید قدرتگرفتن جناح چپ در کشور بیشتر میشود. ما باید به متحدین و نیز ایرانیها نشان دهیم که آمادۀ عمل هستیم و خواهان پایانیافتن بحران گروگانگیری هستیم؛ چراکه این مسئله یکی از بسترهای اصلی برای قدرتگرفتن جناح چپ در ایران است.
ادارهکنندۀ اطلاعات مرکزی در ادامه موافقت خود را با دیدگاه وزیر براون مبنیبر اینکه انتخاب ما بین مینگذاری، بازرسی کشتیها یا عملیات نجات است، اعلام کرد. او در جمعبندی سخنانش گفت: «بهخاطر افزایش خطر برای مجموع منافع ما در منطقه، دست برتری که نسبتبه مسائل بشردوستانه در گروگانها داریم، درحال افول است.»
وزیر امور خارجه با تحلیل ادارهکنندۀ اطلاعات مرکزی دربارۀ چشماندازهای راهحلی که نسبتبه آن مذاکره شده است، مخالف بود. او گفت: «شانس زیادی وجود ندارد، ولی ما نیازمند صبر بیشتر در مسیر مذاکرات هستیم.» او همچنین توضیح داد که ما نمیدانیم استفاده از زور چه پیامدهایی به دنبال خواهد داشت؛ بنابراین باید مسیر مذاکره را پیش ببریم.
رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح گفت: «اگر دریابُد ترنر درست بگوید، عملیات نجات بهترین راه است و بهمراتب بر محاصره ترجیح دارد.» او بااینوجود، تأکید کرد که هیچگونه محرکی برای تسریع انجام عملیات نجات ایجاد نخواهد کرد. رئیس ستاد ابراز نگرانی کرد که اگر تهدیدهای ما برای انجام اقدام توخالی از آب دربیاید، این موضوع چه تأثیری بر متحدین خواهد داشت. او اعتقاد داشت که آنها شاید تصمیم بگیرند که به ایران کمک کنند؛ چراکه نمیخواهند اقدام شدیدتری علیه شوروی در موضوع افغانستان صورت بدهند.
وی سپس گزینههای نظامی در دسترس بهجز مینگذاری را تشریح کرد. یکی از آنها بازرسی کشتیها بود. این کار بهعنوان مقدمهای برای محاصره محسوب میشود؛ دوم اینکه ما میتوانیم یک فروند اسآر ـ 71 را بر فراز تهران به پرواز درآوریم؛ سوم، این امکان را داریم که ناو هواپیمابر در خلیجفارس به گشتزنی بپردازد.
مشکل این است که پساز گذشت مدتی کوتاه، مشخص میشود که همۀ این اقدامات صرفاً نمایشهایی توخالی هستند. نسبتبه مینگذاری در برابر محاصره (که او ترجیح میداد آن را قرنطینه بخواند؛ چراکه محاصره نوعی جنگ است) نیز دیدگاه او این بود که مینگذاری بهتر است. درهرحال، وی افزود ما نمیتوانیم خرمشهر را که بندری مشترک بین ایران و عراق است و میتواند جور بقیه را بکشد، مینگذاری کنیم. ایرانیها نیز ممکن است بهسمت استفاده از بندر شاپور بروند؛ ازاینرو، او بههیچعنوان از کارسازبودن مینگذاری اطمینان نداشت. [یک سطر از طبقهبندی خارج نشده است.]
[یک پاراگراف (شش سطر) از طبقهبندی خارج نشده است.]
رئیسجمهور گفت تنها راه موجود برای اینکه متحدین را نیز با خود در موضوع المپیک همراه کنیم، این است که به آنها فرصت بدهیم. آنها درحالحاضر، بهواسطۀ اظهارات دکتر برژینسکی و باب کومر[12] تحت فشار هستند. همچنین بهخاطر اینکه اقدام کافی را صورت ندادهاند، در فشار هستند و افکارعمومی کشورهایشان نیز در موضوع المپیک از ما حمایت میکنند. رئیسجمهور دو تاریخ را برای تحریک متحدین به اقدام پیشنهاد کرد؛ دو هفته پساز اولین جلسۀ مجلس ایران یا پساز صدور رأی دادگاه بینالمللی.
او همچنین گفت: «متحدینی همچون جمهوری فدرال آلمان، ممکن است بگویند که ایالات متحده تاکنون صبور بوده است و آنها (متحدین) نیز صبر پیشه کردهاند؛ آنها میخواهند دوست ایران باشند و جلوی شوروی را بگیرند؛ ولی اگر پساز گذشت چند هفته از تاریخهایی که رئیسجمهور مشخص کردند، ایرانیها همچنان آمادۀ آزادساختن گروگانها نباشند، آنها میباید روابط دیپلماتیک خود را با این کشور قطع کنند و تحریمهایی را علیه آن وضع کنند.»
رئیسجمهور اظهار داشت اگر بتوان متحدین را برای چنین موضعگیری قانع کرد، اقدام خوبی خواهد بود. به نظر او این اقدام برای آزادکردن گروگانها کافی است. دکتر برژینسکی از چرایی این دیدگاه پرسید. رئیسجمهور در پاسخ توضیح داد که معتقد است که قطع روابط با همۀ کشورهای غربی و ژاپن، هم ازنظر اقتصادی و هم سیاسی بسیار آسیبزننده است. این شرایط بر بنیصدر، خمینی و بهشتی تأثیر میگذارد. او گفت هیچ تهدید واقعی دیگری ملموستر و مؤثرتر از این وجود ندارد.
دکتر برژینسکی گفت ترغیب متحدین برای انجام این اقدام کمی دشوار است. آنها در قطع روابط، تهدیدی برای اقدام تلافیجویانه مبنیبر قطع صادرات نفت میبینند؛ بنابراین ضروری است بهگونهای رفتار کنیم که دریابد ما اقدامی در برابر طرف مقابل انجام میدهیم که میتواند همین نتیجه را در پی داشته باشد.
دریابُد ترنر نسبتبه اینکه قطع روابط بر خمینی یا مجلس ایران تأثیرگذار باشد، ابراز تردید کرد. این کار بنیصدر را تحت تأثیر قرار خواهد داد، ولی او قدرت لازم برای آزادکردن گروگانها را ندارد. دریابُد ترنر گفت که معتقد است خمینی نسبتبه سناریوی پیشین، خلف وعده کرده است؛ چراکه دریافته است کانون قدرت سکولار بنیصدر بیش از حد درحال قدرتگرفتن است.
سپس رئیسجمهور پیامی را نقل کرد که در آن همسر بروس لینگن گفته بود که خانوادههای گروگانها با شنیدن احتمال بازگشت شاه به ایالات متحده برای طیکردن روند درمان، دور هم جمع شدهاند و با این کار مخالفت کردهاند.[13] آقای پاول گزارش داد که خانوادهها نمیخواهند که شاه به کشور برگردد.
رئیسجمهور با بازگشت به موضوع ایران گفت یکی از اهداف اصلی، باید وادارساختن متحدین برای متعهدشدن به قطع روابط در یک زمان مشخص باشد. ممکن است تاریخ دیگری غیر از آنچه او پیشنهاد داده بود نیز وجود داشته باشد، ولی او غیر از تهدید به استفاده از گزینههایی که تأثیر منفی شدیدی بر آنها خواهد داشت، راه دیگری برای همراهساختن متحدین نمیدید. نیازی نیست که در مقطع کنونی نسبتبه این موارد اتفاقنظر داشته باشیم. رئیسجمهور گفت: «من بشخصه چندان به اندازۀ برخی اعضای شورای امنیت ملی، مخالف مینگذاری نیستم؛ ولی تصمیمگیری در این رابطه باید در آینده انجام بگیرد.»
معاون رئیسجمهور گفت ما تحت فشار شدید سیاسی قرار نداریم که مجبور شویم اقدامات محکم را انجام بدهیم. با گذشت زمان، جایگاه ما دچار تزلزل میشود، ولی چندان شدید نیست. در کشور از اقدام دیگری حمایت نمیشود؛ بنابراین ما فضای سیاسی برای مانوردادن داریم. بهتر است از زمان کنونی برای اعمال فشار بر متحدین استفاده کنیم. بهترین راه برای تحقق این مسئله این است که بگوییم که مجموعه اقدامات دیگر بهمراتب برای آنها دردناکتر خواهند بود. دیدگاه شخصی معاون رئیسجمهور این بود که سایر گزینهها در مقطع کنونی، زیادهروی محسوب میشوند. او اعتقاد داشت که تاریخ مناسب پساز تشکیل جلسه مجلس است.
وزیر ونس موضوع تحریمهای مخصوص به خودمان را مطرح کرد. معاون رئیسجمهور پیشنهاد کرد که آنها را رسمیت ببخشیم. وزیر موافقتش را اعلام کرد. رئیسجمهور گفت باید برای متحدین مجموعهای از اقدامات را که شامل امکان برای انجام اقدامات شدیدتر است، تشریح کنیم. سپس گام اول را برای قانعساختن آنها نسبتبه جدیت خودمان برمیداریم.
وزیر امور خارجه گفت: «بهتر است به متحدین اعلام کنیم که ما گزینۀ قطع روابط و وضع تحریمها را اجرا خواهیم کرد و هشدار میدهیم که آنها را نیز برای انجام اقدامی مشابه تحت فشار میگذاریم.» رئیسجمهور پرسید چرا اکنون به آنها فشار وارد نیاوریم؟ وزیر پاسخ داد که در این صورت با واکنشی مختلف و گوناگون مواجه خواهیم شد. رئیسجمهور گفت: «حتی اگر بدانیم که آنها این کار را انجام نمیدهند، بازهم اعمال فشار بر آنها مفید است؟ آنها در سازمان ملل موافقت کردند که روابط با ایران را قطع و تحریمها را وضع کنند.» وزیر امور خارجه در پاسخ گفت: «برخی از آنها پساز وتوشدن قطعنامۀ سازمان ملل، از موضع خود عقبنشینی کردند[14] و اعلام نمودند که اعمال تحریمها مبنای قانونی ندارند.» وزیر پرسید: «آیا میتوانیم در این مورد با آنها وارد منازعه شویم؟» وزیر دفاع گفت: «متحدین میگویند که نمیتوانند بدون اجازۀ شوروی تحریمها را اعمال کنند.»
وزیر امور خارجه بااینوجود پرسید: «آیا ما اصولاً قصد ورود به چنین منازعهای را داریم؟»
معاون رئیسجمهور از زمان آغازبهکار مجلس ایران سؤال کرد که وزیر امور خارجه پاسخ داد: «ماه می.»
رئیسجمهور گفت ما باید پیامی به سایر شرکا دربارۀ اقدام برای قطع روابط ارسال کنیم. این پیام باید روشن سازد که ما از آنها میخواهیم که تحریمها را در دستور کار قرار بدهند و اگر دو هفته پساز جلسۀ مجلس ایران گروگانها آزاد نشوند، آنها باید این گزینه را پیش ببرند.
بهعلاوه، باید به آنها بگوییم که ما تحریمهای خاص خودمان را پیش میبریم و اگر گزینههای حل مسالمتآمیز نتیجهبخش نباشند، این حق را برای خود محفوظ میدانیم که روند تجارت ایران را مختل سازیم؛ بنابراین ما از متحدین میخواهیم که در تهدید به قطع روابط همکاری کنند تا بدینترتیب گزینههای دیگر ضرورت پیدا نکنند.
رئیسجمهور سپس گفت حتی اگر اشمیت با این نگرش مخالف باشد، بازهم او تمایل دارد که اشمیت بداند ما درخواست حمایتش را داشتهایم. وی افزود که تمایلی برای اعلام ضربالاجل یا اعلام زمانبندی برای عملیات نظامی ندارد.
معاون رئیسجمهور از زمان اخراج دیپلماتها سؤال کرد. رئیسجمهور در پاسخ گفت: «فوری!» وزیر امور خارجه گفت ما باید ابتدا به آنها اطلاع بدهیم، ولی بااینحال میتوان این کار را تا پنجشنبۀ آینده (27 مارس) انجام داد. دکتر برژینسکی پرسید: «آیا قرار است ما قطع روابط داشته باشیم یا فقط دیپلماتها را اخراج کنیم؟» وزیر در پاسخ گفت: «دیپلماتها اخراج میشوند. قطع واقعی روابط دیپلماتیک پساز جلسۀ مجلس ایران و شکست روند آزادی گروگانها خواهد بود.»
دکتر برژینسکی بحث را اینگونه جمعبندی کرد: «ما از متحدین درخواست میکنیم تا بهصورت هماهنگ، دو هفته پساز تشکیل جلسۀ مجلس ایران، اگر گروگانها آزاد نشدند، روابط خود را با ایران قطع کنند؛ این پیام برای متحدین با این نکته همراه خواهد بود که اگر این روش کارساز نبود، ما این حق را برای خود محفوظ میدانیم که اقدام به مختلساختن تجارت ایران کنیم.
ژنرال جونز گفت میتواند گزینههای نظامی را به اطلاع متحدین برساند. هارولد براون هشدار داد که نباید اینگونه به نظر برسد که ما بلوف میزنیم. سپس رئیسجمهور دستور داد با رعایت نکاتی که دکتر برژینسکی تشریح کرد، پیامی را تدوین کنند و برای بررسی به او تحویل داده شود.
دربارۀ موضوع اطلاعرسانی به متحدین هم ژنرال جونز گفت میتواند این کار را در ماه می انجام بدهد. دکتر برژینسکی ضمن اعلام موافقت با این نظر گفت اگر پیام دیپلماتیک ما چندان معتبر به نظر نیاید، این کار سبب تقویت آن میشود. رئیسجمهور همچنین معتقد بود اگر ژنرال جونز متحدین را قبلاز تصمیمگیری در این زمینه آگاه سازد، مناسبتر است.
وزیر امور خارجه گزارش داد که شورای ملی کلیساها[15] درحال تدوین یک درخواست جهانی برای آزادی گروگانها در روز عید پاک است. بهعلاوه، آنها تلاش دارند تا به گروگانها خدمات نیایش مسیحی نیز ارائه بدهند.
دریابُد ترنر پیشنهاد کرد که نسبتبه موضوع ملاقاتهای بیشتر با گروگانها تمرکز کنیم و بر آن اصرار ورزیم. وزیر امور خارجه این دیدگاه را تأیید و تصدیق کرد. همچنین دریابُد ترنر گفت باید خواستار این شویم که هرکدام از گروگانها با خانوادۀ خود تماس بگیرند و سلامتیشان را اعلام کنند. رئیسجمهور گفت: «این نیز ایدۀ خوبی است.»
[بحث دربارۀ افغانستان، خاورمیانه، روابط با شوروی، برنامه سالت 2 و دیگو گارسیا از این قسمت حذف شده است.]
[1]. Carter Library, National Security Council, NSC Institutional Files (H–Files), Box 57.
بهکلی سرّی؛ حساس.
[2]. کارتر همان روز صبح، از ساعت 8:41 تا 8:47، با سادات گفتوگو داشت. هیچ سابقه و سند دیگری از این گفتوگو یافت نگردید
Carter Library, President’s Daily Diary.
[3]. Howard Baker
[4]. احتمالاً گزارش جونز براساس محتوای موجود ازجمله یک متن بدون تاریخ با عنوان «مفهوم عملیات» و نیز نظرسنجی بدون عنوان، مورخ 11 مارس دربارۀ اوضاع سفارت بوده است.
Department of Defense, Joint Chiefs of Staff Records, RG 218–07–0002, Records of J–3 DDSO, Box 7, Iranian Hostage Crisis 1979–1984, I 102–103 Rice Bowl Concept of Operations, and Box 2, B 184–188 Executive Info Package.
همچنین سند دیگر در دسترس عبارت بود از متنی با عنوان «ماتریکس گزینههای نظامی» که عملیات نجات را نیز در بر میگرفت. این ماتریکس در شکل اصلی خود گزینههایی همچون حمله به پالایشگاه آبادان، نابودکردن ناوگان اف-14 ایران، محاصرۀ دریایی، مینگذاری بنادر کلیدی و تسخیر ابوموسی و تنب بزرگ و کوچک را شامل میشد.
Central Intelligence Agency, Office of the Director of Central Intelligence, Job 82M00501R: 1980 Subject Files, Box 13.
[متن از طبقهبندی خارج نشده است]
اودوم نسخۀ اصلی ماتریکس را در 20 نوامبر 1979 با خود به کمپ دیوید آورد و به کارتر تحویل داد.
Joint Chiefs of Staff History Office, The Joint Chiefs of Staff and National Policy, 1977–1980, p73.
[5]. سیا در گزارش 21 مارس خود با عنوان «نقشۀ کلی مفهوم عملیاتی»، مأموریت توئین اوتر را اینگونه تعریف کرد: «نفوذ مخفیانه به آسمان ایران، با هدف شناسایی منطقهای مناسب برای فرود هواپیمای امسی ـ130 تا بهجای منطقۀ نائین برای سوختگیری بالگردهای حاضر در عملیات، استفاده گردد.» منطقهای که صحرای اول (Desert One) تبدیل شد، شناسایی گردید [متن از طبقهبندی خارج نشده است]
Central Intelligence Agency, Office of the Director of Central Intelligence, Job 82M00501R: 1980 Subject Files, Box 14, Folder 1.
[6]. Wadi Kena
[7]. LPH
[8]. به تاریخ 21 مارس
Carter Library, National Security Affairs, Brzezinski Material, CountryFile, Box 31, Iran 3/80.
[9]. نشست وزرای امور خارجۀ کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی قرار بود در روزهای 17 تا 22 می در اسلامآباد برگزار شود.
[10]. در روز 18 مارس، سران هیئتهای نمایندگی کشورهای عضو جامعۀ کشورهای اروپایی در تهران و نیز کاردار یونان پیشنهاد کردند که با توجه به نیاز برای حفظ اصل مصونیت دیپلماتیک و شکست کمیسیون تحقیق، کشورهای آنها باید از بنیصدر بخواهند که گروگانها را آزاد کند. درصورت عدم تحقق این مهم، پیشنهاد آنها این است که سفارت این کشورها در ایران تا زمان آزادی گروگانها تعطیل شود.
Telegram 1951 from Copenhagen, March 21; National Archives, RG 59, Central Foreign Policy File, D800154–0934.
ساندرز به این بیانیۀ رسمی در گزارش 20 مارس، دربارۀ ایران اشاره کرد.
Memorandum from Saunders to Vance, Christopher, and Newsom, March 19; Department of State, Official Files of [P] David D. Newsom, Under Secretary of State for Political Affairs, Lot 82D85, Iran Update Mar 1980.
[11]. نک: سند 204.
[12]. Bob Komer
[13]. خانوادههای گروگانها در نامۀ مورخ 22 مارس، به کارتر نوشتند که گروه اقدام برای پیوند خانوادهها (Family Liaison Action Group) را تشکیل داده است و اینکه از گزارشها مبنیبر ارتباط آمریکا با شاه، بهویژه حضور جردن در پاناما «آگاه و ناراحت هستند». این گروه معتقد بود که ایالات متحده «نباید بههیچعنوان به نمایندگی از شاه، مذاکره و گفتوگویی محرمانه و غیرمحرمانه» داشته باشد. خانوادهها آماده بودند تا درصورت بازگشت شاه به آمریکا یا درمان او در یک بیمارستان آمریکایی، «بهصورت علنی و شدید مخالفت خود را اعلام کنند»؛ چراکه آنها میگویند: «ما میدانیم چنین اقداماتی، شانسهای باقیمانده برای خارجکردن وابستگان ما از ایران را از بین میبرد». آنها همچنین کارتر را به «بیملاحظگی» نسبتبه احساسات آنها و مردم آمریکا متهم کردند.
Carter Library, Office of the Chief of Staff, Jordan’s Confidential Files, Box 34, Iran 3/80.
[14]. نک: سند 147.
[15]. National Council of Churches
اتفاق و وقایعی یافت نشد!