Post
30848
از: مک گافی
محرمانه
به: سفارت: قسمت سیاسی: جی. استمپل کنسولگری: سی. جی. ال. گوئلز کشاورزی: پی. فری کنسولگری تبریز کنسولگری شیراز
1356-11-02- 1978-01-22
متن سند
سند شماره 3
خیلی محرمانه
22 ژانویه 1978 - 2 بهمن 1356
از: دیوید مک گافی کنسول آمریکا، اصفهان
به: گیرندگان
موضوع: یادداشتهایی از یک سفر منطقه ای: اصفهان - کرمانشاه - ایلام - اصفهان
1- واکنش های تظاهرات و کشتارهای قم به هنگام این مسافرت منطقه ای که از 19 تا 21 ژانویه طول کشید متوجه برافراشته شدن پرچمهای سیاه بر سر بازارهای شهرهای درود و بروجرد در استان لرستان و تویسرکان و مهاوان (احتمالاً نهاوند - م) در استان همدان شدم. اهالی این شهرها به من گفتند که پرچمها علامت «شهدایی که در قم مرده اند» می باشند اما افزودند که بازارهایشان بسته نیستند و در شهرشان تظاهراتی بپا نشده است. پرچمها «بنا به اصرار ملاها» نصب شده اند. در هر چهار شهر فعالیت بازار معمولی به نظر می رسید. (در اصفهان پرچمها هنوز برافراشته اند و بازارها تازه شروع به باز شدن می کنند و تاکنون تعداد زیادی تظاهرات کوچک برپا شده و علاوه بر این آتش افروزی و شیشه شکستن های مختصری حادث شده است). آمریکاییهای مقیم کرمانشاه گزارش می دهند که در هفته گذشته چندین پرچم سیاه در بازار وجود داشته است اما هیچ مغازه ای بسته نبود و هیچ تظاهراتی انجام نشد و هیچ عمل ناخوشایندی نسبت به آمریکاییها صورت نگرفت. ایرانیان شهر تکذیب می کنند که پرچمهای سیاه به دلیل کشتارهای قم نصب شده باشد و اظهار می دارند که آمریکاییها بایستی پرچم های سیاهی را دیده باشند که به مناسبت های خصوصی مانند فوت اقوام نصب شده اند. در شهر پیشکوه در استان ایلام نه تنها هیچ پرچم سیاهی وجود نداشته است بلکه کردهای محلی اظهار کردند که هیچ اطلاعی در مورد حوادث قم ندارند.
2- آب و هوا شمال استان اصفهان زیر پوشش چهار اینچی برف قرار دارد اما کشاورزان محلی مشتاقانه در انتظار برف بیشتری هستند. آنها اظهار می دارند که شهرها و زمینهای کم ارتفاع، آب مورد نیاز خود را از سدهای پرشده به دست می آورند، اما آنها به بارش برف متکی هستند و تاکنون به اندازه ای که برای فصل بعد کشت کافی باشد برف نیامده است. آنها از اینکه تهران اکثر برف امسال را به خود اختصاص داده و دولت متوجه وضع خراب آنها نمی باشد شکایت داشتند، زیرا دولت اخبار خود را از شهرهایی کسب می کند که توسط سدها تأمین می شوند. شکایات و نگرانیهای مشابهی نیز در استانهای لرستان، همدان و کرمانشاهان به گوش می رسید و نشان می دهد که این استانها نیز برف کمی داشتند یا هنوز برف نباریده است. در عوض بارانهای یکنواختی دارند که ذخیره علوفه آنها را خراب می کند. آنها از این ترس دارند که سال بعدی را پیش رو داشته باشند.
3- شرکت بین المللی بل هلیکوپتر کارمندان کرمانشاهی بل هلیکوپتر در مورد آنچه که آنها اقدامات استبدادی و زورگویانه و تحکم آمیز مدیریت بل هلیکوپتر می خوانند بسیار ناراحت هستند. به عنوان مثال چندین نفر، اخراج و بیرون کردن اجباری یکی از کارمندان را ذکر می کنند که بنا به گزارش به دلیل «ظن» مدیریت بل هلیکوپتر در مورد استفاده وی از مواد مخدر می باشد. سایر کارمندان معتقدند که او بی گناه است (اگرچه استفاده گسترده از حشیش را تأیید می کنند) و نسبت به این موضوع مظنون هستند که بل هلیکوپتر فقط به منظور ترساندن سایرین، این کارمند را به عنوان مظنون به طور تصادفی انتخاب کرده است. آنها با تذکر در مورد عدم استخدام این فرد در آینده، اظهار داشتند که این نوع برخوردی است که بل هلیکوپتر با کارمندانش انجام می دهد. (مدیریت بل هلیکوپتر تأیید می کند که این فرد فقط بر مبنای مظنون بودن اخراج شده است اما وی را بی گناه نمی داند و اظهار می دارد که اخراج وی بهتر از دستگیری بعدی توسط ایرانیان است.) تعدادی از کارمندان خواستار بازدیدهای مرتب کارمندان کنسولگری شدند و اظهار داشتند که بل هلیکوپتر به منظور تجدید پاسپورتهایشان و اموری نظیر آن، فرصت مسافرتی نمی دهد.
4- چادرنشینی و تولید گوشت در این مسافرت برای یکی از بازدیدکنندگان برجسته یک «چادر سیاه» که مخصوص چادرنشینان کرد است خریداری کردم. خانواده ای که آن را فروختند اظهار می داشتند که علت فروش چادر توسط آنها این است که دیگر نمی توانند پاسخگوی دستمزدهای بالایی باشند که توسط چوپانان جوان درخواست می شود، زیرا کارخانه ها برای به کارگیری این افراد رقابت می کنند. بنابراین آنها اکثر دامهای خود را ذبح کرده اند و به مرغداری مشغول شده اند. وی یادآور شد که بسیاری از دوستانش نیز همین کار را می کنند و تجربیات دولت ایران در مورد آغلهای بزرگ برای دامها در روستاهای مخصوص اسکان چادرنشینان شکست خورده است. وی معتقد است که تعداد گوسفندان موجود در ایران به سرعت و به طور پیوسته کاهش می یابد و پیش بینی کرد که کمبود گوشت در ایران افزایش یابد. وی معتقد است که با تشویق دولت ایران و سیاست قیمت گذاری آزاد، چادرنشینان همچنان قادر خواهند بود احتیاجات گوشتی کشور را تأمین نمایند. اما عدم تشویق دولت به علاوه رقابت دستمزدها در شهر موجب نابودی این فرهنگ و بهترین امید ایران برای خودکفایی از نظر تأمین گوشت می گردد.
گیرندگان: سفارت: قسمت سیاسی: جی. استمپل
کنسولگری: سی. جی. ال. گوئلز
کشاورزی: پی. فری
کنسولگری تبریز
کنسولگری شیراز
مک گافی