در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

گفتگو با سران کشورهای عرب در مورد ایران

موضوع سند

متن سند

یادداشت سفیر ایلتس برای رئیسجمهور کارتر[1]

واشنگتن، 21 نوامبر 1979

این یادداشت، تکملهای برای مجموعۀ گزارشهای میدانی من است (قابل‌مشاهده در پیوست).[2]

مقدمه

بنا به درخواست شما[3]، من در فاصلۀ زمانی 13 تا 20 نوامبر، به قاهره و جده سفر کردم و دوباره به قاهره برگشتم. در جریان حضور در قاهره، دو بار با رئیسجمهور سادات و نیز معاونش، مبارک، نخستوزیر خالد و وزیر امور خارجه، پطرس غالی،[4] دیدار داشتم. در جده نیز ابتدا با دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی، حبیب شطی،[5] ملاقات کردم و سپس گفتوگویی چهارساعته با شاهزاده فهد داشتم. در هر دو پایتخت، من سفرا را در جریان مأموریت و نتایج گفتوگوهایم قرار دادم.

سادات و فهد، هر دو از من خواستند تا سلام گرم و صمیمانهشان را همراه با آرزوی بهترینها به شما منتقل کنم.

شما از من خواستید تا موضوعات زیر را با سادات و فهد در میان بگذارم:

 الف. گروگانگیری در ایران؛ ب. نیاز برای تقویت روابط با عربستان سعودی در راستای پیشرفت مذاکرات صلح خاورمیانه؛ ج. هر موضوع دیگری که آن‌ها تمایل به مطرح‌کردنش داشته باشند.

شما خواسته بودید تا مشکل گروگانگیری در ایران را با شطی در میان بگذارم. این گزارش سه بخش دارد: الف. مشکل گروگانگیری در ایران؛ ب. روابط مصر و عربستان؛ ج. سایر مسائل.

مشکل گروگانگیری در ایران

دو گفت‌وگوی من با سادات (14 و 18 نوامبر)

همانطور که انتظار میرفت، سادات معتقد بود که کمک چندانی نمیتواند به رفع این مشکل کند. او خمینی را فردی «عصبی» توصیف کرد. سادات اظهار داشت که فهد ممکن است بتواند تا حدی در خمینی اعمال نفوذ کند، ولی یادآور شد که به‌سبب اختلاف بین سنی و شیعه، حتی به فهد نیز امید چندانی نمیرود. او نسبت‌به توانایی رهبران شیعیان لبنان برای کمک ابراز تردید کرد، ولی معتقد بود که ارزش امتحانکردن را دارد؛ بنابراین پیشنهاد کرد تا با سعودیها در این مورد گفتوگو کنیم.

من به سادات توضیح دادم که شما درحال بررسی یک اقدام احتیاطی احتمالی درصورت آسیبدیدن گروگانها و نیز اقدام تنبیهی ضد ایران، بعداز خارجکردن آن‌ها از این کشور هستید. همچنین اضافه کردم که شما هنوز به جمعبندی نهایی نرسیدهاید و درصورت گرفتن تصمیم برای انجام هریک از اقدامات بالا، از نقطهنظرات و نیز کمک سادات استقبال میکنید. همچنین، امیدواری شما نسبت‌به صدور مجوز استفاده از فرودگاه اسوان برای انجام عملیات را به اطلاع سادات رساندم و یادآور شدم که اسوان، منطقهای دورافتاده است؛ بنابراین در معرض انظار عموم قرار ندارد.

سادات از دغدغهاش نسبت‌به مشکل گروگانگیری در ایران گفت و اینکه نقشهها را بررسی کرده است تا ببیند اگر به‌جای شما بود، چه اقدامی انجام میداد. او قاطعانه بر نیاز به انجام نوعی اقدام تنبیهی ضد ایران ازسوی آمریکا تأکید کرد و آن را در جهت تثبیت دوبارۀ اعتبار و افتخار ملی ایالات متحده در خاورمیانه دانست.

سادات اعتقاد داشت که اگر خمینی تاوان عمل خود را پس ندهد، جایگاه ایالات متحده در خاورمیانه به‌شدت آسیب خواهد دید. سادات در دیدار اول هیچ نقطهنظر خاصی نداشت، ولی در ملاقات دوم پیشنهاد کرد که بعداز آزادی گروگانها، آمریکا میادین نفتی ایران را نابود کند تا درسی برای این کشور باشد.

او در هر دو دیدار تأکید داشت که هر تصمیمی میگیرید، باید دربردارندۀ اقدامی باشد که یکدفعه انجام میپذیرد و نه اشغال بخشهایی از ایران، توسط آمریکا. ازنظر سادات، حملۀ تنبیهی که یکدفعه انجام میشود، برای بیشتر کشورهای خاورمیانه قابل‌درک است؛ گرچه اعتراضات علنی نیز وجود خواهد داشت، ولی در سوی دیگر، اشغال ایران توسط آمریکا، ازنظر نگرشها در خاورمیانه نتیجۀ معکوس خواهد داشت.

سادات اطمینان داد که درصورت نیاز، تمامی امکانات مصر در خدمت شما خواهد بود. او اسوان و برنیس[6] را به‌عنوان گزینههای احتمالی پیشنهاد داد.[7] اگر شما بخواهید تیم پیشرو برای برنامهریزی اعزام کنید، این موضوع را میتوانید با مبارک در میان بگذارید.

مبارک در هر دو جلسه حاضر بود و سادات به او دستور داد تا با دقت کامل، موضوع را پیگیری کند. همچنین مبارک به من گفت که امکان سوختگیری هواپیما در هر دو منطقه وجود دارد. من به سادات تأکید کردم که شما هنوز تصمیمی دراین‌خصوص نگرفتهاید، اما مطمئن هستم که قدردان درک و پیشنهاد کمکش هستید.

سادات همچنین پیشنهاد کرد که انجام حملۀ دوم از ترکیه نیز ممکن است اثرگذار باشد، ولی اذعان داشت که ترکها احتمالاً تمایلی برای این کار نداشته باشند. او که اخبار مربوط به حرکت ناو می‌دوی به‌سمت خلیج‌فارس را شنیده بود، این نمایش قدرت و نیروها را ستود و پیشنهاد کرد که یک ناو دیگر نیز برای نشاندادن عزم آمریکا به منطقه اعزام شود.

گفت‌وگو با شاهزاده فهد (17 و 18 نوامبر)

من تمجید شما از اقدامات شاهزاده فهد درقبالِ مشکل گروگانگیری را به وی منتقل کردم و از توانایی عربستان سعودی برای تأثیرگذاری بر خمینی و روند آزادی گروگانها پرسیدم؛ البته چیزی از اقدامات احتیاطی یا تنبیهی احتمالی به فهد نگفتم.

فهد با تندی از خمینی سخن میگفت و تأکید کرد که عربستان سعودی تلاش دارد نشان دهد که چگونه رفتارهای خمینی سبب خدشهدارشدن وجهۀ بینالمللی اسلام میشود. براساس گفتۀ فهد، امروز، وزیر امور خارجه، شاهزاده سعود الفیصل،[8] در ریاض با یاسر عرفات دیدار داشته است تا بتواند برای ادامۀ تلاشهای سازمان آزادیبخش فلسطین، نسبت‌به موضوع ایران به او فشار آورد.

همچنین وی تأیید کرد که سعودیها به عرفات گفتهاند که اگر سازمان آزادیبخش فلسطین بتواند به‌گونه‌ای شرایط آزادی گروگانها را فراهم کند، وجهۀ این نهاد در ایالات متحده و نیز کل جهان بهبود قابلتوجهی پیدا میکند.

نکتۀ دیگری که فهد به آن اشاره کرد، امکان سازماندهی یک گروه چندملیتی از علمای برجسته بود که به تهران سفر کرده بودند تا مراتب اعتراض خود را به آسیبی که اقدام ایران به نام نیک اسلام وارد میکند، به اطلاع خمینی برسانند. فهد اضافه کرد که چنین گروهی به خمینی یادآوری میکند که رفتار ایران با دیپلماتهای آمریکایی کاملاً با شیوۀ برخورد پیامبر با فرستادگان سیاسی در تضاد است.

او ضمن بیان دشواری کار، به‌خاطر اختلاف سنی و شیعه، اظهار داشت که به عملیبودن این پیشنهاد اطمینان ندارد. فهد تصمیم داشت تا قبل‌از سفر به تونس، موضوع را با قاضی حرکان،[9] یکی از برجستهترین علمای دینی عربستان و وزیر پیشین دادگستری این کشور، در میان بگذارد تا برآورد او از نتیجهبخش‌بودن این ایده را بداند.

فهد ادامه داد که اگر حرکان موافق چنین کاری باشد، تلاش میکند تا در اجلاس تونس نیز بقیه را به حمایت و پشتیبانی از این طرح ترغیب نماید (من تردید دارم که این طرح درقبال فردی مانند خمینی مؤثر باشد؛ زیرا فهد به‌دلیل حادثۀ مکه،[10] دیدارش از تونس را نیمهکاره گذاشت؛ بنابراین احتمالاً فرصت طرح این موضوع را پیدا نکرده است، اما هنوز این کار ارزش امتحانکردن را دارد).

من نظر فهد را دربارۀ تأثیرگذاری رهبران شیعیان لبنان بر خمینی جویا شدم. او در پاسخ گفت که بعداز ناپدیدشدن امام‌موسی صدر، شیعیان لبنان دیگر رهبر شناختهشده و موردتأییدی ندارند. او نمیدانست که چه کسی را پیشنهاد کند، ولی قول پیگیری بیشتر را داد. کمی بعد درخلالِ صحبتها، فهد ضمن اشارۀ دوباره به این مسئله، اظهار داشت که در دیدار فردای خود با صائب سلام[11]، سیاستمدار لبنانی، از او در این باره سؤال میکند (مطمئن نیستم که سلام بتواند کمک چندانی بکند؛ چراکه او سنی است). پیگیری این موضوع ازطریق فهد ممکن است ارزش داشته باشد، ولی به‌هرحال دورنمای امیدبخشی ندارد.

فهد به دو نکتۀ دیگر درمورد ایران اشاره کرد؛ اول، بسیار نسبت‌به وضعیت جسمانی شاه کنجکاو بود. آیا شاه واقعاً سرطان دارد و اینکه اگر این‌گونه است، بیماری او چقدر وخیم است؟ (به نظر من، کنجکاوی او بیشتر ناشی از این سوءظن است که ما به بهانۀ انجام درمانهای پزشکی به شاه اجازۀ ورود به آمریکا دادهایم.) هیچ نشانهای از دشمنی با شاه و البته علاقه به او، درخلالِ سؤالات فهد مشاهده نشد.

دوم، بعداز اینکه من به او گفتم که دلیل مسدودساختن داراییهای ایران اطمینان از بازپرداخت بدهیهای این کشور به آمریکا بوده است، فهد از میزان طلب مالی ایالات متحده از ایران پرسید. این بار نیز او انتقادی نسبت‌به اقدام ما نداشت، ولی من نوعی حس ناراحتی و پریشانی نهفته نسبت‌به مسدودساختن داراییهای ایران را در او مشاهده کردم.

 با توجه به اینکه من اطلاعات دقیقی دربارۀ این دو موضوع نداشتم، بنابراین صرفاً اطمینان دادم که الف. شاه یقیناً بیمار است و بیماری او نیز جدی است؛ ب. آمریکا طلب قابلملاحظهای از ایران دارد، ولی من از رقم دقیق آن اطلاع ندارم. شما درصورت صلاحدید میتوانید از سفیر وست بخواهید تا توضیحات لازم در این زمینه را به فهد بدهد.

گفت‌وگو با شطی (16 نوامبر)

شطی که به‌تازگی مسئولیت دبیرکل سازمان کنفرانس اسلامی را به عهده گرفته بود، تقریباً حرفی برای گفتن نداشت.

[محتوای غیرمرتبط با موضوع بحران گروگانگیری از این قسمت حذف شده است.]

 



[1]. Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Office File, Box 77, Presidential Advisory File, Sensitive X: 11–12/78.

به‌کلی سرّی؛ تنها برای مشاهدۀ رئیسجمهور. براساس یادداشتهای شخصی کارتر، بعدازظهر روز 20 نوامبر، ایلتس کارتر را از محتوای این یادداشت باخبر ساخته است.

Carter Library, Plains File, Box 1.

کارتر ساعت 6:15 شب به کمپ دیوید برگشت و از ساعت 9:29 تا 9:51 همان شب مشغول گفتوگوی تلفنی با ایلتس بود.

Carter Library, President’s Daily Diary.

[2]. سند بدون پیوست بود.

[3]. براساس یادداشت 13 نوامبر برژینسکی برای کارتر، کارتر سه وظیفه را به ایلتس محول میکند: اول، ایلتس میبایست با سادات و فهد (Fahd)، دربارۀ روابط مصر و عربستان صحبت میکرد؛ دوم، قرار شد او نظر آن‌ها را نسبت‌به اینکه «جهان اسلام چگونه میتواند به حل‌وفصل موضوع گروگانگیری کمک کند»، جویا شود؛ سوم، او میبایست به سادات یادآوری میکرد که «امکان انجام یک اقدام تلافیجویانۀ نظامی علیه برخی تأسیسات در ایران وجود دارد و بدین‌ترتیب، از سادات این سؤال‌ها را میکرد: الف. برآورد او از واکنش کشورهای عربی، بهویژه تولیدکنندگان نفت، در برابر چنین اقدامی چه خواهد بود؟ ب. آیا او اجازۀ استفاده از فرودگاه اسوان را به تعداد معدودی از هواپیماهای آمریکا میدهد؟ (احتمالاً تنها دو هواپیما)»

Carter Library, National Security Affairs, Staff Material, Office File, Box 77, Presidential Advisory File, Sensitive X: 11–12/78.

[4]. Boutros Ghali

[5]. Chatty

[6]. Berenice

[7]. در روز 4 نوامبر، مبارک پیشنهاد سادات را برای آلفرد آترتون (Alfred Atherton) تکرار کرد. برژینسکی در یادداشت 3 دسامبر، به براون اطلاع داد که کارتر دستور داده است تا او و ونس این ایده را بررسی نمایند و گزارشی در این زمینه آماده کنند

Carter Library, National Security Affairs, Brzezinski Material, Agency File, Box 6, Defense Department 12/79.

[8]. Saud al-Faisal

[9]. Qudhi Harakat

[10] .صبح روز 20 نوامبر، نزدیک به دویست دانشجوی دانشگاه اسلامی مدینه، به مسجدالحرام در مکه حمله بردند و آن را اشغال کردند. رهبر این حملات، جهیمان‌بن‌محمد بن سیف العتیبی (Juhaiman ibn Muhammad ibn Saif al-Utaibi) نام داشت که مدعی شد مخالفین خاندان سلطنتی سعودی او را تحریک کردهاند. گارد ملی عربستان، پس‌از گرفتن اجازه برای استفاده از سلاح در حرم مقدس، تلاشی نافرجام را برای بهدست‌گرفتن کنترل مسجدالحرام صورت داد. حدود 127 نفر کشته شدند. دو هفته بعد، ارتش عربستان، با نظارت سه کماندوی ویژۀ فرانسوی، توانست بر دانشجویان غلبه کند؛ ولی در ضمن این منازعه، 250 نفر کشته و 600 نفر زخمی شدند. در 27 نوامبر، دولت سعودی کنترل کامل مسجدالحرام را به دست گرفت. بعدها کاشف به عمل آمد که العتیبی یکی از اعضای ارتش عربستان بوده است. در روز 9 ژانویه 1980، 63 نفر ازجمله العتیبی، به‌خاطر مشارکت در این حمله، در ملأعام اعدام شدند. برای آگاهی از واکنش آمریکا به این تهاجم نک:

Foreign Relations, 1977–1980, vol. XVIII, Middle East Region; Arabian Peninsula, Documents 201–205.

[11]. Saeb Salaam

منبع: - جلد - - صفحه
تصاویر سند
سند قبلی سند بعدی
1947 National Security Act Article 39 مادّه 39 Article 41 FOI Resolution S/13735 TNF «اعلامیه ونیز» آمریکا آینده انقلاب آیین‌نامه‌ 662 امام خیمینی اوراق سفید اوراق سفید تاریخی درباره روابط ایران و ایالات متحده اوراق سفید درباره چین (1949) و ویتنام (1965) ایران ایرانی بحران گروگانگیری بخش 662 لایحه کمک خارجی سال 1961 بریتانیا بیانیه 27 نوامبر ایران بیانیه 9 نوامبر بیانیه رسمی آمریکا تحریم‌های مادّه 41 تحلیل تصویب قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه ایران توافق­نامه سالت 2 جیم کارتر داخل ایران سازمان سیا شوروی فرمان اجرایی 12036 فرمان اجرایی 12205 فرمان اجرایی 12211 قانون 1947 قانون آزادی اطلاعات قطعنامه 457 (1979) 4 دسامبر قطعنامه 461 (1979) قطعنامه 461 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 461 مصوّب 31 دسامبر 1979 قطعنامه اختیارات جنگ قطعنامه تحریم ایران قطعنامه تحریم ایران در شورای امنیت قطعنامه سازمان ملل قطعنامه شماره 457 قطعنامه شورای امنیت قطعنامه شورای امنیت به منظور تحریم ایران قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه وضع تحریم علیه ایران قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل لایحه امنیت ملّی 1947 مادّه 39 متمم فرمان اجرایی 11905 متمم هیوز رایان مذاکرات صلح خاورمیانه معاهده 1921 معاهده 1921 ایران معاهده 1921 روسی منشور سازمان ملل نامه 25 نوامبر والدهایم نامه پرکت/لینگن نجات گروگانگیری وضع تحریم‌‌های اقتصادی علیه ایران (قطعنامه اس/13735) وضعیت کشور پیمان 1921 پیمان نیروهای هسته‌ای پیمان وین گزارش گزارش گولاسینزکی