در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره 28

طرح رژیم پهلوی برای حذف مخالفان

موضوع سند

طرح رژیم پهلوی برای حذف مخالفان
مشخصات ارسال سند

از: سولیوان

محرمانه

به: وزارت امور خارجه واشنگتن. دی - سی

1357-03-11- 1978-06-01

متن سند


سند شماره (۲۸)
از: سفارت آمریکا در تهران
تاریخ: اول ژوئن ۱۹۷۸- ۱۱ خرداد ۱۳۵۷
به: وزارت امور خارجه - واشنگتن دی. سی.
رونوشت برای: عمان، آنکارا، آتن....
طبقه بندی: محرمانه
موضوع: ایران در سالهای ۷۸- ۱۹۷۷: صحنه داخلی
خلاصه: سیاست اعطای آزادی‌ها و ابهام، از مشخصات وضع سیاسی داخلی ایران در ۷۸- ۱۹۷۷ بوده اند. شاه با گشاده دستی در حقوق فردی و آزادی بیان، وجهه خود را در معرض خطر قرار داده است، او بدان حد در این امر اهتمام ورزید که مخالفینش را به میدان آورده، اما در مورد نحوه رفتار خود با آنها در آینده قدری ابهام را موجب شده است.
عزم وی به ایجاد نهادهای سیاسی آزادتر به دلایل فراوانی قابل تقدیر است، اما نو بودن جریان این عمل، تردیدهایی را در اذهان پیروانش برمی انگیزد و سئوالاتی در این مورد که او تا کی خواهد توانست در این جعبه پر از دردسر را جزئی باز نگه‌دارد، مطرح می‌کند. شاه مایل نیست که زمام قدرت فعلیش در تعیین خط مشی را کاملاً واگذار کند. مع‌هذا وی سعی دارد که نظر «اکثریت خاموش» را به مشارکت در حکومت جلب و آنها را به این کار تشویق نماید. حزب رستاخیز و دولت آموزگار تابحال موفقیت‌شان خیلی محدود بوده و شاه به انواع اقدامات قانونی و فوق قانونی پلیسی تمسک جسته تا فعالیت مخالفین را تحت کنترل نگه‌دارد. در عین حال رهبری مذهبی محافظه کار به عنوان یک ناراضی که طلسم خود را شکسته، وارد عرصه سیاست شده و نظر قابل ملاحظه خود را بر نظر جبهه ملی و مخالفین چپ دیگر افزوده است. شاه می‌کوشد که توده مذهبی را از حیطه نفوذ محرکین مذهبی افراطی به سردمداری آیت اللّه خمینی و همچنین مخالفین چپی دور نگه‌دارد. ولی اقدام او هنوز حالت آزمایشی دارد. (پایان خلاصه) ایران هم از نظر اجتماعی و هم اقتصادی در نیست که این قدرت به چه مجرائی کشانده خواهد شد و یا عاقبت چه کسی آن را در دست خواهد گرفت. به هر صورت، سعی خواهد کرد که علل و نتایج آن را تحلیل نماید.
برجسته ترین علت وقایع ایران، جریان عظیم ثروت حاصل از چهار برابر کردن قیمت نفت است. این ثروت سبب پیدایش سریع طرح‌های اصلی زیربنایی، جریان اجباری صنعتی شدن، موجی از تنعم که حتی به سطوح اجتماعی پایین رسیده، افزایش عظیم تعداد مسافران ایرانی به خارج، تغییر ناگهانی تعداد جوانان ایرانی قادر به تحمل هزینه دانشگاهی، سطوح بسیار بالاتر مصرف اقتصادی شامل بهبود روال تغذیه، تسهیلات پزشکی و مراقبت پزشکی و همچنین سرازیر شدن خارجیان از سراسر جهان که صحنه فرهنگی ایران را رنگین نموده است. همزمان با اینها، ثروت جدید یک تورم با نرخ دو رقمی را موجب گردیده، ارزش‌های اصلی را تحریف و مهاجرت داخلی مردم، از مناطق روستایی به شهری را پدید آورده است. همچنین کارگران بی‌سواد خارجی را از آسیا جذب کرده و میزان تولید کارگران را پایین آورده و باعث آلودگی و تراکم در شهرها شده و موجب از هم پاشیدگی خانواده اسلامی و نقش‌های فرهنگی جامعه و بالا رفتن مصرف کالا به میزان قابل توجهی شده است و به طور کلی توقعات عامه از اقتصاد و اصلاح اجتماعی را به حدی رسانده است که رهبری قادر به تأمین آنها نیست.
شاه در مواجهه با این وضع آشوب خیز پی می‌برد که پیچیدگی‌های این کار بزرگتر از آن است که او بتواند به تنهایی تدبیر و رهبری آن را ادامه دهد. بنابراین او به راستی احساس می‌کند که احتیاج است مقداری از اقتدار امیرانه جاریش را از حال تمرکز در دست خود بدر آورد و به زیردستانش مسئولیت‌هایی را محول کند. به نظر وی اگر به تدریج یک طبقه متوسط کامیاب ایجاد کند و این گروه خود را سپاسگزار و قرین با پادشاهی احساس کند، موقعیت وی و سلسله اش محکم خواهد شد. به این منظور وی وسیع‌ترین امکانات را برای کسب تحصیلات دانشگاهی در اختیار می‌گذارد و سعی دارد با تهیه پاداش‌های مادی قابل ملاحظه فارغ التحصیلان دانشگاه‌ها را به تأسیسات دولتی و شبه دولتی جذب کند.
موارد «بخشش» و فساد که متأسفانه در سیستم اجتماعی سنتی ایران جاری است، بر این پاداش‌ها باز هم می‌افزاید. بدین ترتیب فارغ التحصیلان جوان و تازه کار فرصت‌هایی را که دستیابی به آنها برایشان ممکن است، فوراً می‌پذیرند و به عنوان خدمتکاران سیستم داخل طبقه متوسط می‌شوند. به هر حال آنها از لحاظ سیاسی همچنان برکنار بوده و از لحاظ فردی نیز نسبت به ساخت حکومت خود بدبینند.
بنابراین برای وظیفه ای که شاه برای ایشان پیش بینی می‌کند نامزدهای قابل تردیدی هستند. این امر که شاه هنوز تصمیم نگرفته جهت تجویز یک میدان سیاسی برای طبقه متوسط جدید چه نهادهای سیاسی را ایجاد کند آتنتیسم attentisme آنها را پیچیده تر می‌کند. مجلس و سنا مانند حزب رستاخیز که تشکیلات سیاسی یک حزبی است و به طور نظری تمام ایرانیان واجد شرط سنی رأی دادن به آن تعلق دارند، تقریباً آلت دست دولت هستند. به هر حال این حزب (تأسیس در سال ۱۹۷۵) جز به عنوان مفسر بیانات شاه، نسبت به کارهای دیگر بی علاقه و تصمیم است.
در عین حال، پادشاه با چیزی که دوست دارد آن را «اعطای آزادی‌ها» بنامد کار خود را ادامه می‌دهد.
این به معنای تخفیف معتنابهی در سانسور مطبوعات، تحمل انتقاد سیاسی و اظهارات جزئی عدم رضایت و روش ملایم‌تر ضبط و ربط‌های پلیس در مقایسه با گذشته نه چندان دور است. عواقب این تغییر، خاطر وی را آزرده است و از اینکه منقدین خارجی (غربی‌ها) روشنی فکرش را تمجید نکرده اند، مبهوت است. او همچنین دچار سردرگمی است که چگونه با این نوع ناراضیان که در نیمه دوم دهه هفتاد به وفور حضور دارند مدارا کند.
در این گزارش ما سعی خواهیم نمود بعضی از وقایعی که در یک سال و نیم یا دو سال گذشته روی داده دنبال نموده و وضع وخیمی را که این وقایع کشور را به سوی آن سوق داده اند، بررسی کنیم. تصمیم اصلی شاه به اعطای آزادی‌ها اولین بار در اواسط ۱۹۷۶ ظاهر شد. براهین وی را می‌توان حدس زد. بدون شک شاه می‌خواهد جانشینی ولیعهد را مهیا نماید و می‌داند که جانشینش نمی تواند با همان رویه سلطنت مطلقه ای که شاه به تدریج طی ۳۶ سال همراه با تجارب مخاطره آمیز گاه و بیگاه کسب کرده، حکومت کند.
به علاوه، احتمالاً شاه هم پی برده که یک جامعه با بزرگی و بغرنجی که ایران می‌رود احراز کند، نمی تواند توسط توسط گروهی به کوچکی سابق اداره شود. در حالی که این یک فکر قدیمی است که گفته می‌شود از سال ۱۹۶۱ در ذهن او جای گرفته که مشکلاتش در هماهنگ کردن دو عنصر «رشد اقتصادی» و «اجتناب از مشکلات اقتصادی» در سال ۱۹۷۶ احتمالاً نیاز به ارتباط دوجانبه بیشتر با تکنسین‌ها و دیگران را به بار آورد تا او در تعیین خط مشی از کمک دیگران برخوردار گردد و در اجرای آن موفقیت بیشتری حاصل کند. این نیاز ضمن آنکه مشاورین معتمدتر فوت می‌کردند یا در چاره جویی مسایل جامعه فن سالار مدرن کفایت کمتری نشان می‌دادند، هرچه بیشتر احساس می‌شد. احتمالاً این دلیل نیز به نوبه خود وی را متقاعد ساخت که هم برای مهار قدرت افراد در دستگاه بزرگ حکومت و هم به عنوان یک منبع به کارگیری ابتکارات در ایالات ورای تهران، راهی سیاسی برای به حرکت درآوردن عقیده عمومی ضروری بود. در انتها این احتمال داده نمی شود که این نظر از چشم ناظر تیزبینی بر صحنه جهانی چون شاه، پوشیده باشد، که کارتر که در آن زمان نامزد ریاست جمهوری بود، اگر به ریاست جمهوری می‌رسید و مقاصد جدی خود را در زمینه حقوق بشر را به اجرا درمی آورد، تا اواسط ۱۹۷۶ انتقادات ایراد شده از جانب کنگره ایالات متحده در خصوص رویه اعمال حقوق بشر در ایران و سایر جاها تقویت می‌گردیدند.

مرحله اول
علائم اولیه اعطای آزادیها با ترغیب حزب رستاخیز به مشورت عمقی بیشتر با اعضای خود و بحث در مورد مسئله واجد اهمیت برای مملکت همراه بود. جریان مذکور در بطن این تصور جای داشت که حزب رستاخیز می‌تواند هم در ایالات و هم در استان‌ها جدا از دولت، ولی به عنوان منقد دستگاه حاکمه عمل کند. زمانی که حزب در اواسط سال ۱۹۷۶ تا اواسط ۱۹۷۷ در این مورد خیلی کارآمد نبود، چاره ای که اتخاذ شد این بود که در عمل آن را به صورت آلت دیگری برای دولت درآورند. از قرار معلوم این بدان جهت بود که کادرها، آن و مردم آن را جدی تر بگیرند.
جنبه دوم اعطای آزادی‌ها ابداع بعضی تغییرات در آیین‌های حقوقی مربوط به بازداشت شدگان یا زندانیان سیاسی بود تا دسترسی آنها به وکلای مدنی بیشتر شود و زمینه برای جریان مقتضی بهتر آماده گردد و کلاً غلط گیری‌هایی از قبیل شکنجه تقلیل یابند یا کنار گذاشته شوند. این تغییرات نهایتاً در یک لایحه جمع و به تصویب پارلمان رسید که در نوامبر ۱۹۷۷ رسماً وارد مرحله اجرا گردید. شاه دیداری با ویلیام باتلر رئیس کمیسیون جهانی قضات داشت، که به معرفی بعضی از این اصلاحات حقوقی پرداخت. ارتباط کم ثمرتری با مارتین انالز در تهران و لندن ادامه دارد، هرچند که نتیجه آن هنوز به صورتی مستقیم مشاهده نشده است. همچنین صلیب سرخ جهانی دیدارهای بسیار مفیدی از زندان‌ها داشته که حاصل آنها تا اول ماه می‌۱۹۷۸ گماشتن یک نماینده مقیم در تهران از طرف کمیته جهانی صلیب سرخ است.
جنبه سوم، گشاده دستی بیشتر در رابطه با آزادی بیان بود. به جزوه‌هایی که به صورت دستی تکثیر می‌شدند و در آنها به دولت حمله نموده و خواستار رجوع به قانون اساسی و همچنین آزادی بیان بیشتر و اجرای بهتر قوانین قضائی به علاوه خواسته‌های کوچکتر گوناگون بودند، اجازه نشر داده می‌شد و هرچند که این جزوه‌ها به صورتی غیررسمی و دست به دست پخش می‌شدند، امضاءکنندگان آن دستگیر نمی شدند. این افراد اغلب تحصیل‌کردگان صاحب حرفه از قبیل بازرگانان، معلمان، نویسندگان و حتی قضات و وکلا بودند. آنها خشونت را توصیه نمی نمودند اما اکثر افکار خود را از سال‌های ۱۹۵۰ اخذ کرده بودند و آن دوره ای بود که در خلال آن جبهه ملی به رهبری مصدق علیه شاه جدی ترین اعتراض، که تقریباً امکان مرگ وی نیز در آن وجود داشت را پدید آورد. گروه‌های معتقد به لیبرالیسم قرن نوزدهم با گروه‌های چپی و کمونیست در مخالفت جبهه ملی با شاه ائتلاف کردند. علیرغم این ماجرای طولانی، نویسندگان این اعلامیه‌ها در سالهای ۷۸- ۱۹۷۷ اکثراً صلح جو بودند که پیوندهای آشکاری با گروه‌های تروریستی کوچک صاحب ایدئولوژی‌های افراطی اسلامی یا مارکسیست که مدت چندین سال در ایران عمل کرده اند، نداشته اند. آنها به هر حال در الهام به دانشجویان که جرقه خشونت در این مرحله اول را ایجاد کردند، مؤثر بودند. در حالی که تظاهرات دانشجویی حتی طی اواخر سال‌های ۱۹۶۰ و اوائل ۱۹۷۰ زمانی که علائم نارضایی دیگری (به استثنای وقایع تروریستی گاه و بیگاه) به چشم نمی خوردند، در ایران بصورت سنت درآمده اند، تظاهراتی که در اواخر سال ۱۹۷۷ اتفاق افتادند به خارج از محوطه دانشگاه‌ها کشیده شدند و اغتشاشاتی را به وجود آوردند که از هر نمونه دیگری از سال ۱۹۶۳ به بعد بزرگتر بودند.
پلیس عاقبت این تظاهرات را مهار کرد و بیشتر موارد آنها را فرو نشاند. اما به موازات آنها یکی دو مورد نیز روی داد که گروه‌های به اصطلاح «کارگران» در لباس‌های معمولی آشکارا به عنوان بازوهای فوق قانونی دولت عمل کردند. یک گروه از این افراد، یک اجتماع بزرگ که روشنفکران جناح چپ جبهه ملی قدیم سعی کرده بودند در یک منزل شخصی نزدیک شهر کرج، بیرون تهران برگزار کنند را از هم پاشیدند.
دولت از شواهد مبنی بر همکاری تمام گروه‌های مخالف با یکدیگر چون دانشجویان، تروریست‌ها و از همه بالاتر توده متدین مردم، مشوش بود.

واکنش مخالفین
واکنش مخالفین در مقابل این اقدامات دولت چندین جنبه داشت. حرکت تروریستی از اجرای اعمال بیشتر دست کشید و رضایت داد که صبر کرده و ببیند نتایج این سیاست اعطای آزادی‌ها چه خواهد بود.
خصوصاً اینکه هرکسی تصور می‌نمود شاه تحت فشار ایالات متحده دست به این کار زده است. پاره ای از علت این رضایت، ترغیب آنها توسط رهبرانی بود که مورد احترام مخالفین هستند. بعضی از رهبرانی که در اجتماع کرج حضور داشتند به فعالیت زیرزمینی بازگشتند و از گروه‌های کوچک مختلفی که توزیع اعلامیه‌های انتقاد از دولت را ادامه داده اند، یکی دو جبهه هماهنگ به وجود آوردند. بقیه یک «کمیسیون حقوق و آزادی بشر» تشکیل دادند و علیرغم اینکه دولت آنها را ثبت نکرده و آنها را به رسمیت نمی شناسد، خود را به عنوان یک تشکیلات چشمگیر در مقابل سازمان رسمی دولتی تحت سرپرستی شاهدخت اشرف که نماینده ایران در مجامع جهانی مرتبط با حقوق بشر است علم کرده است. عده ای دیگر از آنها فعالیت‌های کانون نویسندگان ایران را تجدید کردند که از زمان تشکیلش در حدود هشت سال، قبل هرگز اجازه ثبت نیافته ولی به طور نسبتاً مؤثری اعتبار تشکل رسمی تر و نویسندگان و هنرمندان را که تحت الحمایه دولت هستند را تضعیف کرده اند. بدون شک روابط با مخالفین مذهبی از جمله مهمترین آنها آیت اللّه خمینی، افزایش یافتند. وی پس از ناآرامی‌های سال ۱۹۶۳ که در پی ارائه لایحه اصلاح اراضی، لایحه اعطاء حقوق بیشتر به زنان و دیگر جوانب، «انقلاب سفید» بودند، به عراق تبعید شد. دامنه این روابط به درستی معلوم نیست، اما وجودشان در مرحله دوم اهمیت یافت.

مرحله دوم
روابط مخالفین با رهبران مذهبی زمانی چشمگیر شد که در ژانویه ۱۹۷۸ یک تظاهرات مهم علیه دولت در مرکز مذهبی قم در سالگرد انقلاب سفید شاه صورت پذیرفت، گفته می‌شود مهمترین علت آن یک مقاله بی موقع و شاید گمراهانه در حمله به آیت اللّه خمینی بود که یک یا دو روز قبل از آن در روزنامه اطلاعات درج شد. تظاهرکنندگان بیشتر از آنکه مریدان خمینی باشند بیانگر جریحه دار شدن احساس مذهبیون محافظه کار بودند. یک رهبر مذهبی به نام آیت اللّه شریعتمداری که اعتبارش بیشتر از خمینی بود سخنگوی عمده ایشان شد. تا آن زمان شریعتمداری با دولت همکاری می‌نمود. مقاله اطلاعات تحت فشار آشکار دولت چاپ شده بود و سخنگویان مذهبیون محافظه کار ادعا می‌کنند زمانی که وزیر اطلاعات به تقاضای آنها برای چاپ جوابیه ای در همان صفحه ترتیب اثر نداد، به خشم آمدند. خشونت در قم که نزدیک به یک دوجین کشته به بار آورد، آتش سرایت کننده ای از مخالفت دینی را برپا ساخت که خود را طی ماه‌های بعد در وقایع کوچک مختلفی در سراسر کشور به طور منظم نشان داد. این جریان اعتبار خمینی را در چشم رهبران دینی همردیفش اعاده نموده است بنحوی که نوارهای صدا و جزوات او یا حامیانش امروزه در ایران از طریق فعالیت زیرزمینی بازار، به طور وسیعی نشر می‌یابند.
یادبود چهلم مرگ «شهدای قم» به یک طغیان در شهر تبریز واقع در شمال کشور منجر شد، که حتی از اولی وخیم تر بود. در آنجا گروه‌های طغیانگر مردم در شهر دست به غارت زده و وسایل بانک‌ها را به علاوه تأسیسات عمومی دیگر بیرون ریختند و تأکید خاصی روی بانک صادرات داشتند که صاحب آن یک بهائی است و چندین سال است که رهبران اسلامی محافظه کار نظر خوشی نسبت به وی نداشته اند. تبریز یک مرکز فرهنگی ترکمن است (توضیح مترجم: احتمالاً منظور از culture Turkoman فرهنگ ترکی است) آنها مردمانی هستند که دین خود را از دیگران جدی تر می‌گیرند و به شریعتمداری به عنوان فرزند آن سرزمین، وفاداری خاص دارند. وخامت این طغیان نیز عموماً به بدرفتاری مقامات دولت انتساب داده می‌شود که مطابق گزارش‌های گوناگون یک تن یا بیشتر از رهبران گروه‌هایی را که قصد داشتند در جواب به دعوت شریعتمداری برای برگزاری یادبود چهلم «کشتار» قم برای دعا در مسجد اصلی شهر جمع شوند، مورد اهانت قرار گرفته و یا کشته شده بودند. تصمیم به تعطیل این مساجد و سوءمدیریت‌های دیگر به استاندار، رئیس پلیس و نیروهای امنیتی دیگر نسبت داده می‌شد و آنها پس از وقایع ماه فوریه از کار خود برکنار شدند. یکی از واکنش‌های دولت، تبعید چندین رهبر مذهبی عالی مقام بود که با جدا کردن آنها از پیروانشان و مجبور کردن آنها به زندگی در نقاط دیگر کشور انجام شده. این اقدام در هیچ یک از وسایل ارتباط جمعی ذکر نگردیده، چرا که دولت از قرار معلوم از ضد واکنشی که این اقدامات در صورت آشکار گردیدن بر عموم و تبلیغ شدند برخواهد انگیخت اطلاع دارد. بمب گذاری در منازل چند تن از ناراضیان مشهور (غیرمذهبیون) و کتک زدن شدید دو تن دیگر نمونه‌های دیگر واکنش دولت بودند. دولت، منجمله نخست وزیر، ادعا می‌کند مسئولیتی در قبال این تخلفات که توسط یک تشکیلات که خود را «کمیته زیرزمینی انتقام» می‌نامد اجرا شده ندارد، یا از آنها بی اطلاع است. ولی در اذهان عمومی تردید زیادی وجود ندارد که یک بخش از دولت با تصویب شاه در این مورد مسئول است و اکثراً فکر می‌کنند که ساواک سرویس امنیتی مخفی عهده دار آن است.
با این حال یک واکنش آزمایشی دولت جمع آوری تظاهرکنندگان به وسیله یک گروه جدید است که در ماه آوریل تحت عنوان «نیروی پایداری» خود را نشان داد. نیروی پایداری که تصور می‌شود به عنوان جانشین یا بازوی «سازمان دفاع غیرنظامی» که چند سال پیش تشکیل شد و در ماه می‌۱۹۷۷ نخست وزیر هویدا با مقداری نمایش‌های متظاهرانه آن را احیا کرد، عمل می‌کند. نیروی پایداری ظاهراً در برگیرنده جوانان قوی هیکلی است که حاضرند دانشجویان و بقیه خاطیان را ربوده و برای دستگیری قانونی تحویل پلیس بدهد. این تشکیلات تحت سرپرستی ژاندارمری قرار دارد، اما شنیده ایم که بسیاری از مؤسسات و سازمان‌های امنیتی دیگر قوای انسانی و فعالیت آن را تأمین می‌کنند. بزرگترین ابراز وجود آن تا به امروز حمله ای بوده که به ۳۰۰- ۲۰۰ دانشجو شد و آن زمانی بود که دانشجویان در یک روز جمعه ماه آوریل در تپه‌های بالای دانشگاه ملی جمع شده بودند تا شعارهای ضد دولتی داده و سخنرانی‌هایی علیه دولت انجام دهند.
افراد «نیروی پایداری» با مقاومت دانشجویان روبرو شدند و آنگاه یک دو جین هلی‌کوپتر پر از پلیس ضدشورش وارد صحنه شد و پس از کتک زدن دانشجویان تا حد خون‌ریزی بسیاری از ایشان، اکثر آن جمع را دستگیر نمود. از آنجایی که آنها مطابق مقررات جدید به دادگاه مدنی احضار شدند، گزارش شده که دفتر دادستان کل دستور داده تحقیقی صورت پذیرد تا علت جراحات شدیدی که به بسیاری از آنها در جریان دستگیری وارد شده روشن گردد. از این تحقیق چیز دیگری به گوش نخورده و از نیروی پایداری هم در چند هفته اخیر خبری شنیده نشده است.

واکنش مخالفین
ضد واکنش مخالفین را که در این مرحله می‌توان از آن نام برد، بهره برداری از استفاده هرچه بیشتر دولت از سیستم دادگاه‌های مدنی است. محاکمه تعدادی از دانشجویان دستگیرشده در رابطه با ناآرامی‌های ماه دسامبر، برای حدود ۴۳ وکیل مدافع ۱۶ تن از متهمین جولانگاهی به وجود آورد (بسیاری از متهمین به سبب فقدان شواهد آزاد شدند) و بعضی از وکلای عالی رتبه جناح مخالف در دفاع از آزادی بیان، بیانات پر طمطراقی را اظهار داشتند، علی‌رغم فصاحت دفاعیات اکثر متهمین (۱۱ نفر از مجموع ۱۶ نفر) عاقبت به حبس‌های پنج ماهه محکوم شدند. این محاکمه هنوز مورد استیناف قرار دارد و وکلای آن خود را برای محاکمات بیشتر آماده می‌کنند. یک نمونه آن شکایتی است که شش تن از رهبران مخالف که منازلشان بمب گذاری شده یا کتک زده شده اند (پاراگراف اول در بالا) اقامه کرده اند. به هر حال جدی ترین ضد واکنش همچنان از جانب عناصر مذهبی محافظه کار نشان داده می‌شد، که حامیانش آشکارا از دولت خشمگینند و احتمالاً عامل اکثر وقایع کوچکی هستند که تقریباً هرروزه در گوشه و کنار کشور اتفاق می‌افتند.
بر دامنه قضیه افزوده شده و مخالفان مذهبی و دولت در ارتباط با یکدیگر مشکلاتی دارند. پیش بینی خاتمه این ناآرامی‌های مکرر مشکل است، مگر آنکه ارتباط بهتری برقرار گردد. [۱]

پیش بینی
ما دلیل زیادی در دست نداریم که تصمیم شاه به اعطای آزادی‌ها را که در چندین فرصت علناً آن را بیان کرده و به طور خصوصی برای آمریکایی‌ها و سفرای دیگر در اینجا بر آن تأکید ورزیده مورد تردید قرار دهیم. به هر حال آشکار است که در باز گذاشتن فقط جزئی از درب این صندوقچه پر از دردسر دچار زحمت است. تجربه اولش در تشویق آزادی بیان به حملات سوزانی علیه دولت منجر شد و توقعاتی را برای اصلاحات داخلی به وجود آورد، که از آنچه وی در آغاز در نظر داشت جدی تر بودند. (به نظر می‌رسد که دامنه واکنش عمومی وی را وادار به تأمل کرده باشد) اینکه شاه بخواهد یا هیچ گاه بپذیرد در قدرت تعیین خط مشی وی تقلیلی رخ دهد، فوق العاده مورد تردید است. به همان اندازه این نیز امری بدیهی است که او اجازه نخواهد داد وقایع به حدی رشد کنند که امنیت ملی همان طور که وی معتقد است در خطر افتد. با این حال وقایع رشد کرده اند و بخشی از علت آن این است که برای روح ایرانی اعتدال چیزی بیگانه به نظر می‌رسد و بخشی دیگر از علل آن، اعمال خود وی یا خطاها و تردید رأی‌های دستیارانش (ساواک، پلیس، مدیران، مقامات حزب) بوده است. بنابراین وی مجموعه ای از اقدامات نامتجانس را اختراع کرده که همیشه هم به خوبی ساخته نشده اند و احتمال هم داده نمی شود که زیاد پابرجا بمانند. مهمتر از آن او دستورالعمل‌های واضح عملیاتی جهت نحوه رفتار با ناراضیان برای مدیران و افراد امنیتی خود تهیه نکرده است.
از جمله متدهایی که افکار لیبرالی را چه در ایران و چه در جاهای دیگر برافروخته می‌کند، بمب گذاری‌ها و کتک زدن مخالفین مورد احترام است که متخصصین توانایی هستند (از قبیل وکلا، نویسندگان، پزشکان، مهندسان و بازرگانان) و استفاده از دسته‌های قلدر علیه دانشجویان و مخالفین چه تحت عنوان «کارگران خشمگین» و چه «نیروی پایداری» می‌باشد. کوشش‌های حزب رستاخیز در جهت توجیه این اقدامات ورای قانونی به عنوان خشم تنفرآلود یک اکثریت خاموش، دلگرم کننده نیستند و حزب شانس‌های کوچکی را که برای تحریک افکار عمومی دارد، اینک از دست می‌دهد.
در همین زمان روشن نیست که شاه چگونه جدیت مخالفین مذهبی محافظه کار و خطرهای احتمالی آن را برآورد می‌کند.
در سنجش افکاری که سفارت در بین رهبران مذهبی به عمل آورد، یک ریشه نهفته وفاداری به پادشاهی و استقلال ایران به همان شکل که شاه آن را در نظر دارد مشاهده شد؛ اما ناخرسندی فزاینده ای نیز به سبب از بین رفتن روابط بین رهبری مذهبی و شاه وجود داشت. این رهبران خود را ستون اصلی مخالفت با گسترش کمونیسم در ایران و مردمی که حقیقتاً مسئول نجات شاه و تاج و تخت وی و مسئول یک ایران مستقل طی دوران بحران مصدق در سال ۱۹۵۳ می‌دانند (که تا حد زیادی حقیقت دارد البته اگر عمل ارتش را نادیده بگیریم یا آن را در رتبه‌های وظیفه آن، جوابگو به دعوت اسلام علیه مرتدین بدانیم) آنها از این که بسیاری از سران حزب کمونیست توده سابق در دستگاه دولت ایران پست‌های مهمی به دست گرفته اند، ناراحت هستند. آنها عنوان می‌کنند که احتمال دارد این سران برای اینکه شاه را از مردمش جدا کنند، دست به توطئه بزنند. آنها طبیعتاً برنامه‌های مختلفی را که برای اختصاص امور به مسایل دنیوی صورت می‌گیرند و شاه به آن برنامه‌ها علاقه مند است، مضر به حال خصیصه اسلامی حقیقی ایران می‌دانند.
در عین حال دستورات جدید شاه به مأمورین امنیتی خود از قبیل دستورالعمل‌هایی مبنی بر دست کشیدن از شکنجه، آوردن دستگیرشدگان به محکمه، در مدت کمی پس از دستگیرشدنشان، استفاده از دادگاه‌های مدنی بجای نظامی، قطع دستگیری‌های احتیاطی براساس ظن و گمان، به مسئولین امنیتی گفته می‌شود که در صورت وقوع هرگونه طغیان عمده جدید (مانند آنها که در تبریز و قم روی دادند) آنها مسئول شناخته خواهند شد. اما در ضمن آنها را از استفاده از متدهای مناسب زمان، مانند بازداشت، حبس‌های طولانی و بدرفتاری (و بدتر از آن پیشکش) در مقابله با خطر باز می‌دارند. نیروهای امنیتی در تبریز خیلی کارآمد نبودند و در محافل رسمی این ترس به طور آشکار و قابل ملاحظه وجود دارد که در زمانی که دوباره به مبارزه طلبیده می‌شوند، کارآیی آنها چقدر خواهد بود. پلیس ضد شورش و واحدهای ارتش عادت کرده اند به اینکه پلیس عادی را مورد کمک قرار دهند. اما محتمل نشمردن وقوع وقایع جدی تر کار احمقانه ای است و شاه نیز از طرفی با محذور وفا به قول خود مبنی بر اعطای آزادی‌ها و از طرف دیگر با ضعیف شدند روحیه و توانایی‌های نیروهای امنیتی خود روبرو است.
شورش‌هایی که در تبریز، قم و تهران از هشتم تا یازدهم می‌رخ داد و موجب شد که دولت اعلامیه ای بدین مضمون که تظاهرات خیابانی را سرکوب خواهد کرد، منتشر کند و این احتمالاً اولین قدم از یک سری اقدامات برای دست کشیدن از اعطای آزادی‌ها که شاه ممکن بود متقبل شود، می‌باشد. تجربه چینی بگذاریم «هزار گل شکوفه کنند» و آن گاه همه را از ساقه ببریم متناسب به نظر می‌رسد. این کار حکومتی استوار را به همان ترتیب که پیش از اصلاحات ۷۸- ۱۹۷۶ وجود داشت، مستقر خواهد کرد. اما نمایان‌گر یک عقب نشینی از دلایلی که برای شروع اعطای آزادی‌ها داشت (مانند جانشینی، نمایندگی و مشورت بیشتر، بلوغ سیاسی بیشتر مردم) خواهد بود و از وجهه وی خواهد کاست. زمانی که این مطلب نوشته می‌شود و برای اظهار نظر قاطعانه در خصوص اینکه شاه چه جهتی را برخواهد گزید خیلی زود است. خود وی بدون شک هنوز در نظر خود پابرجاست. در حال حاضر (۱۱ می) او اعلام کرده که اعطای آزادی‌ها ادامه خواهد یافت.
بنابراین، اگر تخمین ما در اساس صحت داشته باشد، شاه مجبور خواهد شد در آینده نزدیک تصمیمات سختی را اتخاذ نماید، خصوصاً اگر تابستان خشونت آمیز باشد. در حال حاضر سخنگویان دولت هنوز از مخالفت «مارکسیست‌های اسلامی» صحبت می‌کنند و مرتجعین «سرخ و سیاه» یا «چپ و راست» را همدست یکدیگر قلمداد می‌کنند. آنها همچنین ادعا می‌کنند که نفوذ کشورهای خارجی پشت پرده این مخالفت قرار دارد و از قرار معلوم این کوششی است، برای حفظ آبروی دولت که جاذبه میهن پرستی را در جهت منافع خود استفاده می‌کنند. بعضی از حملات اخیر خود شاه علیه «استعمار قدیم و جدید» را می‌توان به عنوان یک تلاش آگاهانه برای پیچیدن هرچه تنگ تر ردای میهن پرستی بدور خود و جذب حمایت سیاسی مثبت و همچنین سلب اعتبار از مخالفین تعبیر کرد.
تمام این‌ها به نفع مخالفین تمام می‌شود. آنها را به جای متفرق ساختن متحد می‌کند. در گذشته شاه با موفقیت، مخالفین خود را متفرق کرده است. ایران قبل از ایستادن در مقابل منافع انگلیسی‌ها، مبارزه علیه تجاوز شوروی در آذربایجان و کردستان را آغاز نمود و از آن موفق از آب درآمد. دفاع شاه علیه عناصر چپی تحت رهبری مصدق، بدان جهت توفیق یافت که اسلام محافظه کارانه پشت سر وی بود. زمانی که وی علیه ملاکان و دستگاه اسلامی در سال‌های ۱۹۶۲ و ۱۹۶۳ به مقابله برخاست، قوای جناح چپ ضعیف شده بود. به نظر می‌رسد که او تا امروز آن درس‌ها را فراموش کرده باشد - اگرچه بعضی از بیانات اخیرش به سفیر (و حداقل یک مقاله در یک روزنامه محلی) به این مسئله اشاره دارند که وی ممکن است شروع به بازگشت به آن استراتژی کرده باشد.
در میان مخالفین تخم‌های بسیاری برای رشد تفرقه وجود دارد. مذهبی‌ها خود هیچ مخفی نمی کنند که به گروه‌ها و رگه‌های فکری بسیاری متفرق شده اند و همه چیزی که باعث ائتلاف آنها شده است، تنفر اغلب ایشان نسبت به رفتار دولت است.
در اینکه شاه فکر خود برای ایجاد یک ایران دنیوی و متحد با غرب دنیوی به جای کشوری اسلامی مانند عربستان سعودی، لیبی و پاکستان را کنار نخواهد گذاشت، زیاد تردیدی وجود ندارد، اما حرکت وی به سوی آن مقصد باید برای تاکتیک تطبیق خود با محافظه کاران مذهبی قدرتمند جایی نگه‌دارد، زیرا طبق آخرین تحلیل اگر بعضی عناصر چپ یا خرابکاری جهانی با حمایت آشکار بیشتری از جانب شوروی شاه را به میدان بخوانند، او هنوز به حد زیادی بر آنها متکی خواهد بود. بنابراین او سعی دارد مجاری ارتباطی بهتری با رهبری مذهبی پیدا کند و بدون شک براساس بعضی از شکایات آنها اقدام خواهد کرد. این کار اگر با مهارت انجام شود، انتظار می‌رود که تا مدت مدیدی آنها را آرام نگه‌دارد و به فرو شکستن اتحاد مخالفین منجر شود. مع‌هذا خود این به تنهایی شاه را به مقصودش مبنی بر ایجاد مشارکت سیاسی بیشتر که وی برای مدیریت بهتر سیستم اقتصادی و اجتماعی پیچیده اش که جهت هموار کردن راه برای یک جانشین بدان نیاز دارد، نزدیک نمی کند. اما مخالفین را به تفرق خواهند کشاند، روابطش را با متحدین طبیعی محافظه کارش ترمیم خواهد نمود و تا حدی نظم و ترتیب را که در آن وی می‌تواند خواسته‌های اساسیش را تعقیب کند، باز می‌گرداند.
سولیوان
----------
[۱]: (از زمانی که این ورق برای اولین بار تهیه شده یک گفتگوی آزمایشی آغاز شده است).


منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا - جلد 1 - کتاب 1 - صفحه 730
تصاویر سند

    زمان یافت نشد!

    سایر کلمات یافت نشد!

(طرح) پیش نویس 4 ای 50 بین دولت ایران و دولت استرالیا 78 825 1304 A سفارت) AAJ, AAKAAL, AAM, AAH ARMISH Armish B CSF Commerical Aclion Program (CAP) DAUGHERTY FY 80 CAP FOR IRAN Fy 78CAP Fy 79CAP Fy80 (درآمد سرانه ناخالص ملیGNP) GATT= General Agreement on tariffs and Trade GGA Gonra Gonro Green Card IBEX IIADF IPAC JPO KEY LDC MAAG Maag و Armish Magor Major OPEC OSCO Omperialism P Pro Quo liasion (QUID) SRF (تسهیلات ویژه گزارشی نویسی) STY STY (1) SWITCHING TAR TZE Touch Russ UNIFIL USICA UZM VHU VNR WAP ژانویه 78 «سند هُرست» «فروش های نظامی آمریکا به ایران «قرارداد » OER «قرارداد قرن» «قراردادهای واترگیت» «معامله شکر» «کاپیتولاسیون» آزادی آزادی بیان و حقوق بشر آسوشیتدپرس آشوریها آلمانی) آمریکایی آمریکن بل اینترنشنال آموزش و پرورش آموزش و پرورش عمومی آموزشی آنارشیسم آنزوس (استرالیا و زلاندنو) آژانس فرانس پرس آی. بی. ام ائتلاف ملی ابقاء امتیازات اطلاعات جاسوسی آمریکا در ایران ابقای شاه اتاق اصناف تهران اتاق بازرگانی ایران و آمریکا اتحاد جماهیر شوروی اجازه انتقاد مجلس از دولت اجازه ورود کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا به بنادر ایران اجتماعی اجلاس کمپ دیوید اخلاقیات اسلامی اخوان المسلمین اداره برنامه های شهری شهرداری تهران اداره مهاجرت ارتش ارتش آمریکا ارتش ایالات متحده ارتش ایران ارمنی ارمنیها اس. آر. اف استعمار اسرائیل اسرائیل در رابطه با معاهده با مصر اسلام اسلام شیعه فارسی اسلامیون بنیادگرا اسماعیلیه اسناد اسبکس اصل 4 ترومن اصل چهار ترومن اصلاحات ارضی اطلاعیه حقوق بشر آمریکا اعلامیه 30 تیر اعلامیه‌های بگین افغان افغانستان اقتصاد ایران اقتصاد جهانی اقتصاد فئودالی اقتصاد ملی اقتصادی اقتصادی ایران اقدامات امنیتی نظامی اقلیت ها الغای کاپیتولاسیون امتیاز انحصاری شکار میگو در خلیج فارس امتیازات پروازی امضاء قرار داد منع آزمایشهای هسته ای امضاء پیمان صلح مصر و اسرائیل امضای پیمان دوستی میان شوروی و عراق در سال 1972 امور خارجه کنگره امور قضائی امورداخلی ایران امپریالیست امپریالیسم امپریالیسم خون خوار آمریکا انتخابات انتفاع محفوظ (کپی رایت) انجمن ایران و آمریکا انجمن مدیریت آمریکا در نیویورک انجمن نویسندگان آمریکا انجمن وکلای ایران انعقاد قرارداد جدید با کنسرسیوم انعقاد پیمان صلح بین مصر و اسرائیل انقلاب اسلامی انقلاب سفید انقلاب سفید. انقلاب شاه و ملت انقلاب فوریه انگلیس در 1907 اوپک اپوزیسیون ایدئولوژی ایدئولوژی مارکسیستی ایدئولوژیک ایر فرانس ایران ایران ایر ایران ایر (هواپیمایی ملی ایران) ایرفرانس ایل قشقایی بابیه بارنامه ها بازار بین المللی نفت بازرگانی بانک اعتبارات (خصوصی) بانک مرکزی بانک مرکزی ایران بانک ملی بانک ملی ایران برنامه FMS برنامه اصل چهار ایالات متحده برنامه اصلاحات ارضی برنامه بگین برنامه کمک امنیتی ایالات متحده بریتیش ایرویز بل هلیکوپتر بلوچ بنیادگرایان مذهبی بهائیان بهائیت بهائیها بهایی بهاییان بوروکرات بوروکراسی بولتن پزشکی بی بی سی بین الملل سوسیالیست تاریخ معاصر ایران تجاری تجدد تجدد به سبک غربی تجزیه و تحلیل اقتصادی تحریم رودزیا توسط آمریکا که در 7 ژوئن 1979 تحریم نفت اعراب تحویل گاز طبیعی تراکتورسازی تبریز تروتسکیست ترکمن چای تسنن تشکیلات مسلمین تشیع تظاهرات مذهبی تبریز تظاهرات ۱۹۶۳. تعهد شوروی تعهد کوبا تعهدات قراردادی با اتحاد شوروی تفاهم نامه 1972 شانگهای تلویزیون ملی ایران تمامیت ارضی ایران تندروهای اسلامی توافق 1974 توافق با شاه ایران در مارس 1975 توافق سری آمریکا و عربستان توافق صلح بین مصر و اسرائیل توافق نامه همکاری هسته ای ایران و آمریکا توافق کمپ دیوید توافقنامه 300 میلیون دلاری سال 1976 توافقنامه اتیوپی توافقنامه مسکو تورم تکنوکرات تکنوکراتها تگزاس اینسترومنت تیپ ویژه گارد سلطنتی جامعه ایرانی و اسلامی جامعه دانشگاهی جامعه سیاسی ایران جامعه شناس جایزه استالین جبهه دموکراتیک ملی جبهه دمکراتیک ملی جبهه ملی جلسه ویژه خلع سلاح در نیویورک جمهوری اسلامی جمهوری خلق چین جمهوری دمکراتیک جناح چپ جنبش رادیکال ایران جنبش کشورهای غیر متعهد جهان اول جهان سوم جهودها حاکمیت ایران حاکمیت سیاسی حجاب حزب اتحاد حزب ایران حزب ایران نوین حزب توده حزب توده کمونیست حزب جمهوری خلق مسلمان ایران حزب جنبش ناسیونالیسیتی ایران حزب دمکرات آذربایجان حزب رستاخیز حزب سیاسی حزب پان ایرانیست حزب کمونیست ایتالیا حق انحصار در پرورش و صید میگو حق تمامیت ارضی ملت ها حق دست یابی به بنادرِ ایران برای کشتی‌های نیروی دریایی. حق پرواز ایالات متحده حق پرواز بر فراز ایران حقوق بشر حقوق بشر آمریکا حقوق بشر و آزادی حقوق زنان حکومت الهی حکومت دمکراتیک حکومت نظامی حکومت نظامی (MLA) خاندان پهلوی خانواده سلطنتی خبرگزاری بین المللی یونایتدپرس خبرگزاری فرانسه خبرگزاری یونایتدپرس خدمات درمانی خرید لوازم هلی کوپتر از آمریکا خط امام دادن امتیاز تنباکو به انگلیس ها دست چپی دفتر سازمان مستشاری ایالات متحده دلار دموکراسی دمکراتیک دمکراسی دنیای سوم دولت دولت آمریکا دولت ائتلاف ملی دولت اسلامی دولت ایران دولت بازرگان دولت بختیار دولت بریتانیا دولت تهران دولت عراق دولت فدرال دولت فرانسه دولت موقت ایران دولت نظامی دومنیکس(11) (آلمان غربی) و اجی آی پی(12) (ایتالیا) دکترین نیکسون دگماتیسم دیوانسالاری دیپلماتیک دیکتاتور ر رأی کانال پاناما رئیس ساواک اصفهان رادیو بی بی سی رادیو بی. بی. سی رادیو تلویزیون ملی رادیو تلویزیون ملی ایران رادیو و تلویزیون ملی ایران رادیوی B.B.C رادیوی بی بی سی رادیکالها رادیکالیسم راهپیمایی رفراندم رفراندم عمومی رفراندوم رفراندوم عمومی رهبران مذهبی میانه رو روابط ایران و آمریکا روادید توریستی روتاری روزنامه رستاخیز روس روسیه در تابستان 1963 روشنفکران لیبرال روشنفکرها رژیم شاه رژیم شاهنشاهی رژیم پهلوی زرتشتیان سازمان آزادی بخش فلسطین سازمان امور خاور نزدیک سازمان انرژی اتمی سازمان اوپک سازمان سیا سازمان عفو بین الملل سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان مستشاری آمریکا سازمان ملل سازمان ملل متحد سازمان چریکهای فدایی خلق ایران سالت(Salt) ساواک سلسله صفویه سلطان مشروطه سلطنت سلطنت پهلوی سنتو سنوسی سنی سوئیس ایر سوسیال دموکرات ها سوسیال دمکرات سوسیال دمکراسی سوسیالیزم سوسیالیست سوسیالیست بین الملل سوسیالیسم سوسیالیسم عربی سونانگول سپاه پاسداران سپاه پاسداران انقلاب سیا سیاست افزایش سهام آمریکا سیاست انرژی آمریکا سیاست خارجی سیاست خارجی ایران سیاست قیمت گذاری نفت سیانکو مودا سیتو شاخه مذهبی جبهه ملی شرکت (اسکو OSCO) شرکت آمریکایی بل اینترنشنال شرکت آمریکایی بین المللی بل شرکت آمریکایی پارسون شرکت اس آ اس شرکت اسکو شرکت انتقال نیروی توانیر شرکت انحصاری دخانیات شرکت ایپاک شرکت بل هلیکوپتر شرکت بیمه ایران شرکت بین المللی آمریکایی بل شرکت بین المللی بل هلیکوپتر شرکت بین المللی هلیکوپتر بل شرکت بین المللی هلیکوپتر سازی بل شرکت بین المللی هلیکوپترسازی بل شرکت توانیر شرکت جنرال الکتریک شرکت راکول اینترنشنال شرکت سیلوانیا شرکت سیکورسکی شرکت لاپکو شرکت لاکهید شرکت لایکو شرکت لوفت هانزا شرکت مخابرات شرکت مخابرات ایران شرکت ملی نفت ایران شرکت ملی پتروشیمی ایران شرکت نفت شرکت نفتی اسکو شرکت نفتی اُسکو شرکت نورتروپ شرکت هلکوپترسازی بل اینترنشنال شرکت هلیکوپتر سازی بل شرکت هلیکوپترسازی بین المللی بل شرکت هوا فضایی گرومن شرکت هوافضایی گرومن شرکت هواپیمائی گرومن شرکت هواپیماسازی لاکهید شرکت هواپیماسازی هیوز شرکت هواپیمای ایرفرانس شرکت هواپیمای ملی ایران شرکت هواپیمایی ایران شرکت هواپیمایی پان آمریکن شرکت هواپیمایی گرومن شرکت پارسونز شرکت گرومان شرکت گرومن شورای آشتی ملی شورای انقلاب اسلامی شورای سلطنت شوروی شوروی در مورد اقیانوس هند شیخیه شیعه صادرات صادرکننده نفت صدای آمریکا صلح استکهلم صلح بین مصر و اسرائیل صلح جهانی صلح خاورمیانه صلح سادات و اسرائیل صلح عقاب (تائیس تاکان ها TACANS) صلح مصر و اسرائیل صلح کمپ دیوید صلیب سرخ صهیونیست صهیونیسم ضد عثمانی ضد مذهب طرح استعماری صلح مصر و اسرائیل طرح بازرگانی کشاورزی طرح بزرگ تولید اتومبیل طرح خمپاره «ساگاد» طرح دومین لوله گاز (یعنی ایگات 2) طرح ملی کردن نفت طرح های IMD و DST طرح های چند جانبه ای طرح پوشش صلح طرح ژاپنی ساختن پالایشگاه طرحهای آلمانی و ایتالیایی طرفدار شاه طعنامه 3263 عدم گسترش سلاح های اتمی عراق عضویت در سنتو عفو بین الملل عناصر چپ عهدنامه دوستی بین افغانستان و شوروی عهدنامه ساندرز غیرنظامی فاشیسم مذهبی فدائیان فدائیان خلق فدائیان خلق مارکسیست فدائیان مارکسیست فدائیان و مجاهدین فدائیان کمونیست فداییان خلق فدرال فدرالیسم فراماسون فرقه بهائی فرقه وهابی فرمانده کل نیروهای مسلح ایران فرماندهی کل قوا فرهنگ چینی و کنفوسیوسی فرهنگی فروش نفت سفید و نفت حرارتی قانون 1959 قانون اساسی قانون اساسی ایران قانون انرژی قانون جنایی (امنیت کشور) قانون فروش هواپیما قانون منع حمله و انتقاد به سران دولتهای بیگانه قانون میراث اسلامی قانون وضعیت قدرت جهانی قرادادهای نظامی قرار داد 1919 قرار داد MIAC قرار داد آوریل 1974 با UNDP (برنامه توسعه سازمان ملل) قرار داد کمپ دیوید قرارداد (LOME) قرارداد (شماره 746 قرارداد 1907 بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی قرارداد 1921 ایران و شوروی قرارداد 1921 شوروی قرارداد 1947 قرارداد 1959م قرارداد 1972 قرارداد 1976م قرارداد 99 جیپ ام قرارداد ABS قرارداد FCS قرارداد IDRO/ Voest Alpine (از اطریش) (IVA) قرارداد IR قرارداد MBK قرارداد SAM P2 قرارداد SVA قرارداد TAFT قرارداد UZM قرارداد VLN قرارداد VNR قرارداد WAL قرارداد «سورز» در سال 1920 قرارداد آر.اف قرارداد ابوموسی قرارداد اتمی قرارداد اتمی بین ایران و آمریکا قرارداد احداث مجتمع هسته ای در برزیل قرارداد ارضی روس قرارداد استرالیایی قرارداد اشتورا قرارداد اشتوره قرارداد الجزیره قرارداد الجزیره با ایران قرارداد اکتبر 1978 قرارداد ایران با کنسرسیوم قرارداد برای از سرگرفتن ساختمان یک نیروگاه در منطقه تبریز قرارداد بندیکس قرارداد بین آریانا و داگلاس قرارداد ت قرارداد تجاری ایران و شوروی قرارداد ترانزیت ایران قرارداد ترانزیت ایران و شوروی قرارداد ترانزیت با شوروی قرارداد تهران قرارداد تکمیلی نفت گلشائیان قرارداد خرید چند FRIGATE از نوع لوپور از ایتالیا به مبلغ 225 میلیون دلار قرارداد خریدهای نظامی خارجی شماره IR قرارداد دو جانبه با ایالات متحده قرارداد دوجانبه 1959 قرارداد دوجانبه 1959م قرارداد دوجانبه اتمی قرارداد دوطرفه انرژی اتمی قرارداد ذوب آهن قرارداد ذوب آهن شاه با اتحاد جماهیر شوروی قرارداد روبل و روپیه قرارداد ریو قرارداد شماره IR قرارداد شوم «دوراند» میان امیر عبدالرحمن خان و انگلیس ها قرارداد صلح قرارداد صلح اسرائیل و مصر قرارداد صلح بین مصر و اسرائیل قرارداد صلح خاورمیانه قرارداد صلح مصر و اسرائیل قرارداد صلح کمپ دیوید قرارداد مارس 1975 الجزیره با رژیم شاه قرارداد متارکه اوت 1920 که بین ترکیه و قدرت های وقت قرارداد مرکب یک میلیارد دلاری جت های آلفای فرانسوی و FRIGATE های لوپوی ایتالیایی قرارداد مشترک 50 قرارداد مصر و اسرائیل قرارداد منعقده بین سازمان برنامه با انستیتو نفت فرانسه (IPF) قرارداد مهندسی مشترک با کارخانجات آلمان و اطریش قرارداد نفتی با فرانسه قرارداد نیروگاه هسته ای بوشهر با KWU قرارداد همکاری هسته ای دوجانبه بین ایران و آمریکا در ژوئیه 1978 قرارداد وستینگهاوس قرارداد پ قرارداد پشتیبانی برای هلیکوپترها قرارداد چهار جانبه ونزوئلا قرارداد ژنو قرارداد کالیبراسیون موشک های تاو قرارداد کالینگاز قرارداد کمونیستی آکرا در سال 1978 قرارداد کمپ دیوید قرارداد کنسرسیوم قرارداد کنسرسیوم نفت قرارداد گاز قرارداد گاز شوروی قرارداد گندمک بین امیر پشتون ها (امیرمحمد یعقوب خان) و انگلیس ها قراردادهای 3 نوامبر 1943 قراردادهای STA قراردادهای SXA و SXK قراردادهای TAFT قراردادهای «کمپ دیوید» قراردادهای انگلیس و آلمان قراردادهای بازرگانی با لهستان و اتحاد جماهیر شوروی قراردادهای بغداد 2 قراردادهای بیت الدین قراردادهای تجاری با لهستان و اتحاد جماهیر شوروی قراردادهای ترکیه قراردادهای تهران قراردادهای تهران / تریپولی / بغداد در نیمه اول 1971 قراردادهای خریدهای نظامی خارجی VZZ, WAK, WAL, WAG قراردادهای خریدهای نظامی خارجی با شناسه VZZ, WAK, WAL, WAG, Ect قراردادهای شل قراردادهای فرانسوی و انگلیسی قراردادهای فروش اسلحه قراردادهای ناصرالدین شاه قاجار با بارون ژولیوس دورویتر انگلیسی و مظفرالدین شاه با ویلیام ناکس دارسی قراردادهای نفتی قراردادهای پشتیبانی هلیکوپترها قراردادهای چهار کشتی (اسپراونس) قراردادهای کمپ دیوید قراردادهای گرومن قراردادهای گلف و بریتیش پترولیوم قطع نامه جاویتس قطعنامه 1514 قطعنامه 17 مه سنا قطعنامه 17 می سنای آمریکا قطعنامه 1973 قطعنامه 242 قطعنامه 242 سازمان ملل قطعنامه 242 سازمان ملل متحد قطعنامه 242 شورای امنیت قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 242 مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه 242 و 338 قطعنامه 242. قطعنامه 2799 و 2949 قطعنامه 2832 قطعنامه 3368 قطعنامه 425 قطعنامه 435 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه بغداد قطعنامه جاویتز قطعنامه جاویتس قطعنامه سنا قطعنامه سنای آمریکا قطعنامه سنای آمریکا علیه ایران قطعنامه شماره 242 قطعنامه شماره 338 شورای امنیت قطعنامه شورای ملی مورخه 23 آذر ماه 1327 قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه های اجلاس بغداد قطعنامه های بغداد قطعنامه های کنفرانس بغداد قطعنامه کوبا قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل قطعنامه 242 قوانین جزائی ایران لاوی لایحه استقلال دانشگاه لایحه اسمیت. موندت لایحه اصلاح اراضی لایحه اعطاء حقوق بیشتر به زنان لایحه سانسور دولت در مورد تبریز لایحه قانونی لایحه وضعیت لجستیکی لغو قانون اعطای مصونیت سیاسی به نظامیان ایالات متحده که در 1964 به تصویب رسید لغو قراردادهای نفت با ایالات متحده لنینیست لنینیسم لوزان لوفت هانزا لیبراسیون لیبرال لیبرال دمکرات لیبرال دمکراتیک لیبرال های متجدد م) ماتریالیسم ماده ۶۶۱ بنگاه عمران بین المللی (AID ) مادی گراهای چپ مارکسیست مارکسیست اسلامی مارکسیست ها مارکسیست های چپ مارکسیستها مارکسیستی مارکسیسم مازوفیزم مانسفیلد متروی تهران مجاهدین مجاهدین خلق مجاهدین خلق ایران مجلس خبرگان مجلس سنا مجوزهای سیاسی رژیم سابق محصلین مخالفین مذاکرات آینده مدیریت ایالات متحده برای AFSA مذاکرات اقیانوس هند. مذاکرات ایران مذاکرات تسلیحاتی ایران و آمریکا مذاکرات دو جانبه و موافقتنامه های دو جانبه درباره هواپیمایی کشوری مذاکرات دوطرفه انرژی اتمی مذاکرات راه آهن مذاکرات سالت مذاکرات صلح خاورمیانه مذاکرات صلح در خاورمیانه مذاکرات مدیریت ایالات متحده مذاکرات مربوط به حل و فصل اختلافات.افزایش تعهدات بیمه ای در ایران مذاکرات مربوط به حمل و انتقالات سلاح های عربستان سعودی مذاکرات نیوسام مذاکرات هاوانا مذاکرات هیئت مسائل امنیتی مذاکرات هیئت مسائل مملکتی مذاکرات هیئت مسایل مملکتی مذاکرات کمپ دیوید مذهب مذهبیون مستشار نظامی مستشاران نظامی مستشاری نظامی مسلمان رادیکال مسلمان های راست مسلمانان مسلمانان رادیکال مسلمانان شیعه مسیحی مسیحیان مشروطیت مصر مطبوعات بین المللی معامله لوپو معامله گاز معاهده 1921 معاهده 1921 ایران و شوروی معاهده 1921م معاهده 1937 معاهده 5 معاهده اسلامی معاهده الجزیره معاهده تلاتلولکو (Tlatelolco) معاهده دوستی معاهده ریواست معاهده صلح بین مصر و اسرائیل معاهده صلح ما بین مصر و اسرائیل معاهده صلح چین معاهده صلح کمپ دیوید معاهده قاهره معاهده مارس ۷۵ معاهده مصر و اسرائیل معاهده وین معاهده کمپ دیوید معاهده کنسرسیوم معلمین ملی شدن صنایع ملی گرا مناقصه شاهراه 800 میلیون دلاری بحرین و عربستان سعودی منشور منشور ملل متحد موافقت نامه امنیت کره جنوبی موافقت نامه تهران موافقت نامه دوجانبه انرژی هسته ای موافقت نامه صلح مصر و اسراییل موافقت نامه مصر و اسرائیل موافقت نامه های کمپ دیوید موافقت نامه هوایی ایران موافقت نامه هوایی ایران و شوروی موافقت نامه کمپ دیوید موافقتنامه 1947 ایالات متحده موافقتنامه 1975 الجزیره موافقتنامه بازرگان موافقتنامه تهران موافقتنامه تهران در فوریه 1971 موافقتنامه دوجانبه اتمی موافقتنامه دولت ایران با مخالفین مذهبی موافقتنامه صلح مصر با اسرائیل موافقتنامه مورخ 6 اکتبر 1947 بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت ایالات متحده آمریکا موافقتنامه مورخ 6 اکتبر 1947 بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت کشورهای متحده آمریکا موافقتنامه های 1943 و 1947 دولت ایران موافقتنامه های اصلی 1943 و 1947 موافقتنامه های تضمین سرمایه موافقتنامه کمپ دیوید موافقتنامه گرومن موافقتنامه ۱۹۷۳. موقعیت استراتژیک میانه روها میانه روهای مذهبی ناتو ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) ناسیونالیست ناسیونالیستی ناسیونالیسم نامه 1959 نامه والدهایم نامه چارلی از نهضت آزادی نظام سلطنتی پهلوی نهضت آزادی نهضت اسلامی نو افلاطونی نوگرا نوگرایان نیروهای آمریکا نیروهای خمینی نیروهای مسلح نیروهای مسلح ایران نیروی دریایی نیروی دریایی آمریکا نیروی دریایی ایالات متحده نیروی زمینی ارتش ایران نیروی مسلح نیروی هوایی نیروی هوایی آمریکا نیروی هوایی انگلیس نیروی هوایی ایران نیروی هوایی بریتانیا نیروی هوایی شاهنشاهی ه قطعنامه 242 هریس اینترنشنال هلیکوپترسازی بل هواپیمائی ملی ایران هواپیمایی ایران ایر هواپیمایی ایرفرانس هواپیمایی بریتانیا هواپیمایی ملی ایران هواپیمایی پان آمریکن هیأت مستشاری نظامی هیأت مستشاری نظامی آمریکا هیئت مستشاری نظامی هیئت مستشاری نظامی آمریکا هیئت های دیپلماتیک هیئت های دیپلماتیک غربی و مؤسسه گسترش نفتی آراکان(13) واقعه قم وزارت امور خارجه انگلیس وزارت بازرگانی وزارت دفاع آمریکا ولایت فقیه پارلمانی شاهنشاهی بریتانیایی پاسداران انقلاب پان آمریکن پان اسلامیک پان امریکن پان ایرانیست پراگماتیست پراگماتیسم ایرانی پروتستان پروتکل بلغارستان پروژه تولید نفت در ایران پروژه پالایشگاهی خارجی (ژاپنی پروژه کالین گاز پلیس پهلوی پیشنویس قانون اساسی پیمان (کنوانسیون) وین پیمان 1970 پیمان 32 پیمان ANDEAN پیمان RCD پیمان آتلانتیک پیمان آتلانتیک شمالی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیمان اقتصادی بغداد پیمان الجزایر در سال 1975 پیمان بغداد پیمان دوجانبه هسته ای پیمان دوستی شوروی پیمان سال 1921 [1300] بین ایران و شوروی پیمان سالت پیمان سالت (SALT) پیمان سعد آباد پیمان سنتو پیمان سیتو پیمان صلح (مصر و اسرائیل پیمان صلح اسرائیل و مصر پیمان صلح بین مصر و اسرائیل در ماه مارس 1979 پیمان صلح خاورمیانه پیمان صلح مصر پیمان صلح مصر با اسرائیل پیمان صلح مصر و اسرائیل پیمان صلح مصر و رژیم صهیونیستی پیمان صلح ژاپن در سال 1951 پیمان مصر پیمان مصر و اسرائیل پیمان منطقه ای «سنتو» پیمان ناتو پیمان نظامی سنتو پیمان ورشو پیمان کمپ دیوید پیمانهای O.A.S (در آمریکای لاتین) پیمانهای کمپ دیوید چادرنشینان چریک های فدایی چریک های فدایی خلق چهارمین دور مذاکرات آمریکا چوپانان چپ ها چپ گراها چپگرا چپی عرب چپی ها ژئوپلتیک ژاندارم آمریکا ژاندارم منطقه ژاندارمری ژاپن کاتولیک کانون ملی گرایان کانون وکلا کاپیتالیزم کاپیتولاسیون کاپیتولاسیون؛ کشورهای جهان سوم کمونیست کمونیست ها کمونیستها کمونیستی کمونیسم کمپ دیوید کمیته کمیته های انقلاب کمیته ژنو کمیسیون کمیسیون بین المللی حقوق دانان کنترل دیتا کورپریشن کنسرسیوم کنسرسیوم اروپایی مرکب از سی.اف.پی(10) (فرانسوی) کنسرسیوم از شرکتهای کنسرسیوم از شرکتهای ژاپنی کنسرسیوم تکساکو کنسرسیوم موبیل کایو کنسرسیوم نفت کنسرسیوم نفتی کنسرسیومی متشکل از فیلیپس هیسپان اویل کنفرانس کنفرانس مطالعات آمریکایی کنفرانس مقامات مهم کنسولگری کنفرانس پیمان بغداد کنفرانس ژنو کنفرانس کشورهای غیرمتعهد کنوانسیون کنوانسیون مرزی و مالی ایران و شوروی کنوانسیون وین کنوانسیون ژنو کنگره جهانی سوسیالیست ها کهنه پرستی کودتا کودتای نظامی کوکتل مولوتف گتی و شرکت نفت ایتالیا گروه اتحاد برای آزادی گروه تل زعتر گروه توحیدی گروه رادیکال چپ گروه صفر قهرمانی گروه فرقان گروه مجاهدین خلق گروه های چپ گروههای اسلامی راستگرا گروههای پارتیزان گروههای چپی گرین کارت گزارشگری گفتگوهای دو جانبه CIEC در پاریس گلستان گلف گلف و بریتیش پترولیوم برای عرضه نفت و فروش آن به طرف ثالث یمانهای کمپ دیوید ین الملل سوسیالیست یهودی ها یهودیان یهودیها یونایتد تکنولوژی یونایتدپرس یگان حمل و نقل هوایی مک