در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره 10

گزارش تحلیلی مذهب و پیشرفت در ایران

موضوع سند

گزارش تحلیلی مذهب و پیشرفت در ایران
مشخصات ارسال سند

از:

گزارش سیاسی

به:

1358-03-04- 1979-05-25

متن سند



25 می 1979 4 خرداد 1358
مذهب و پیشرفت در ایران
مایکل. ام. جی. فیشر
رشته انسان شناسی دانشگاه هاروارد
رساله گزارشی سمینار وزارت امور خارجه درباره ایران


موضوع: مذهب و پیشرفت در ایران

1- مقدمه : جمهوری اسلامی به عنوان مبارزه طلبی علیه تئوری نوسازی و نوگرایی کالبد شکافی درباره حوادث دهه 1960 و دهه 1970


ایران یک محک بزرگی برای تئوری نوگرایی در سراسر دهه 1960 و 1970 بوده است. ایران موردی بوده است که محدودیت های سرمایه ای در آن از لحاظ تئوری برطرف شده بود و بنابراین موردی بوده است که در آن دگرگونی از جهان سوم به جهان اول انتظار می رفت، عملی باشد. برخلاف سایر کشورهای تولید کننده نفت ایران دارای جمعیت کافی برای جذب درآمدهای نفتی و فراهم کردن نیروی انسانی برای اقتصاد صنعتی و همچنین فراهم کردن بازار داخلی بود. آنچه که نقص داشت می تواند به سه مقوله کلی تقسیم شود که این رساله به مقوله سوم آن اختصاص خواهد داشت.


(1) مسائل مربوط به هماهنگی. برای تولید یک جامعه مدرن صنعتی لازم است رشد در کشاورزی و صنعت متعادل شود، به طوری که نیروی کارگر صنعتی، بازاری برای کشاورزی فراهم کند و جمعیت روستایی به اندازه کافی از نعمت برخوردار باشد تا بازاری برای صنایع فراهم کند. ثانیا برای داشتن یک جامعه مدرن صنعتی لازم است یک نظام آموزشی دانشگاهی و حرفه ای فراهم شود تا این نظام بتواند مدیران و مهندسان کشاورزی و کارگران ماهر داشته باشد و همچنین پروژه های توسعه را انجام دهد.


ثالثا بهبود بهداشت عمومی و تغذیه به طور طبیعی تولید انفجار جمعیت می کند که بنابراین لازم است آموزش و پرورش و تولید مشاغل یک جمعیت جوان و فرّار را در خود جذب کند. ایران در هیچ کدام از این مسائل تا اندازه ای به دلایلی که با عده ای از مشکلات دوم و اساسی تر سروکار دارد نتیجه خوبی نداده بود.




به عنوان مثال چند شاخص تخریبی ذکر می شود: در حالی که جمعیت به میزان 2/3 درصد در سال افزایش یافت و مصرف غذا به میزان 10% در سال، میزان تولید کشاورزی تنها 5/2% یا کمتر از آن در اواسط دهه 1970 افزایش یافت و غذا به نرخ 5/1% میلیارد دلار در سال از خارج وارد می شد. واردات به طور کلی به 15 میلیارد دلار در سال بالغ می شد، در حالیکه صادرات غیر نفتی تنها 5/0 میلیارد دلار در سال ارزش داشت. بر اساس سر شماری سال 1966 فارغ التحصیلان دبیرستان ها از بی سوادها درصد بیکاری شدیدتری داشتند. در سال 1976 حدود سیصد هزار نفر برای ثبت نام دانشگاه ها که گنجایش سی هزار نفر را داشت رقابت می کردند.


(2) مشکلات ناشی از ماهیت دولت، در نتیجه درآمدهای نفتی و هزینه های نظامی تشدید می شد. یک دو راهی نمونه در دگرگونی اجتماعی رهبری شده عبارت است از موازنه بین تنها اداره امور از بالا برای تسریع دگرگونی و تشویق ابتکارها در سطح محلی به طوری که دگرگونی ها بتواند خود را حفظ کرده و ریشه بدواند. نه تنها ایران از نظر کنترل مرکزی از طریق پرورش بیش از اندازه بوروکراسی (دیوانسالاری) و کنترل های دیکتاتوری مرتکب اشتباه شد، بلکه به جریان انداختن درآمدهای نفتی دولت باعث شد که حکومت از شهروندان خود جدا شود؛ بدین معنی که حکومت از منافع شهروندان خود مستقل شد و نسبتا در مقابل فشارها از طریق کمک های مالی از پایین مصونیت پیدا کرد. صنایع نفت به طور کلی مشاغل نسبتا کمتری فراهم کرد و اثر افزایش دهنده زیادی برای رشد صنعتی محلی نداشت. درآمدها به ترتیبی صرف می شد، که باعث توسعه نابرابری های طبقاتی می شد به ویژه از طریق استراتژی های کشاورزی و صنعتی مبنی بر حمایت از سرمایه گذاران مقیاس بزرگ و نه سرمایه گذاران مقیاس کوچک؛ طرح تهران خوزستان یک نمونه بارز از آن است. به چهار مؤسسه بزرگ کشاورزی و بازرگانی بخش های عظیمی از زمین واگذار شد که آنها نتوانستند به نحو مناسب این زمین ها را پرورش داده و آباد کنند در حالی که 38 هزار خانواده کشاورز از زمینهای خود بیرون رانده شدند. (بدین ترتیب مناسبات سرمایه گذاری وارد کار شد ولی این وارد کار شدن به هیچ وجه کارآیی لازم را نداشت). تقویت نظامی کشور و تابع کردن عمران داخلی به نقش های منطقه ای نفت و جهان صنعتی، جدایی دولت از شهروندانش را شدیدتر کرد.


علاوه بر این دو نوع اشتباه تاکتیکی نیز وجود داشت. درآمدهای افزایش یافته از بالا رفتن قیمت های نفت در سال 1973 به نحو اشتباهی اداره شد و مسبب تورم فوق العاده گردید، به طوری که مخارج فوق العاده کارگری تولید صنعتی، ایران را از میدان رقابت بین المللی خارج ساخت و از سوی دیگر تولید کشاورزی دچار عوامل دلسرد کننده گردید (مواد غذایی از خارج وارد شده و به قیمت های سوبسیدی فروخته می شد در حالی که قیمت هایی که برای تولید کنندگان داخلی تعیین می شد به اندازه کافی بالا آورده نشده و همچنین سیاست های متمایل به رکود دولت آموزگار (در سال 1977) که هدف آنها پایین آوردن سطح تورم بود، باعث رشد بیکاری و دشواری هایی در میان به ویژه مهاجران از روستا به شهر در جریان رونق فعالیت های ساختمانی در دوران قبلی شده بود، ثانیا در تابستان سال 1978 فرصت تبدیل رژیم سلطنتی به یک رژیم سلطنت مشروطه از دست داده شد و بدین وسیله زمینه حیله گرانه ای برای «انقلاب بورژوایی» فراهم گردید.


(3) لبیک های ایدئولوژیکی، همزمان با این فشارهای شدید اجتماعی و اقتصادی، توسعه یک جمعیت فرّار و بی ثبات و محکمتر شدن رشته های دیکتاتوری بین سالهای 1972 تا 1977 (که مظهر آن حزب نافرجام و مورد انزجار رستاخیز به وجود آمده در سال 1975 بود)، احیای مجدد اسلام به عنوان یک ایدئولوژی نیرومند ضد دیکتاتوری و ضد امپریالیستی عملی شد. در این رساله این جنبه مورد توجه قرار خواهد گرفت.




ایران به عنوان یک سرمشق


ایران در دهه 1980 همچنان یک مورد محک بزرگی خواهد بود این بار برای فعل و انفعالات هیجان و اضطراب در جهان اسلامی، از سواحل اقیانوس اطلس گرفته تا مجمع الجزایر فیلیپین و از اندونزی تا اتحاد شوروی. عوامل و عناصر این محک، حوادثی خواهد بود که تحت شرایط انفجار جمعیت شناسی و فشار اقتصادی مردمی که احساس می کنند، خودشان تحت فشار بیگانگان اروپایی (یا نیروهای اقتصادی جهانی) قرار گرفته اند و به عنوان اصلاح بی عدالتی ها، ایدئولوژی اسلام را به عنوان یک وسیله به کار می برند، اتفاق می افتد. قسمتی از آنچه که در معرض مبارزه قرار گرفته بازسازی و ایجاد یک «دنیای پر معنی» و یک دنیایی که در آن مردم خود را دستخوش احساس کم ارزشی در نتیجه یک فرهنگ بیگانه نمی کنند و دنیایی که در آن می توانند یک احساس تداوم نسبت به گذشته به عنوان شالوده ای برای ساختمان آینده داشته باشند و دنیایی که در آن می توانند نسبت به هویت خود احساس افتخار کنند، می باشد. اتحاد شوروی یک موردی است که می تواند احتمالاً با ایران در موازات قرار گیرد؛ با توجه به جمعیت های اسلامی و غیر اسلامی که سریعتر از جمعیت روسی رو به افزایش است و با توجه به اینکه ارتش آن به نحو فزاینده ای غیر اسلاوی می شود و با توجه به رو به زوال رفتن کوشش هایی که برای روسی کردن جمعیت به عمل می آمد (تعداد تکلم کنندگان به زبان روسی، در آسیای مرکزی، اکنون کمتر شده است) و با توجه به تسلط ایدئولوژی های ناسیونالیستی و همه اینها تحت شرایط فشار اقتصادی. نمونه های دیگری نیز در جهان اسلامی می توان به خاطر آورد مانند ترکیه، پاکستان و ایران، سرمشق یا منحصر به فرد - بنیادگرایی: عکس العمل و تعریف مجدد مطبوعات این اندیشه را به جریان انداخته اند که بادهای عکس العمل بنیادگرایی در سراسر جهان اسلامی وزیدن گرفته است. در این اندیشه عناصری از حقیقت وجود دارد، ولی سه چیز باید تمیز داده شده و درباره آن تحقیق به عمل آید. یعنی اول، میزان تأثیر حوادث ایران بر سایر کشورها؛ دوم، رابطه گذشته و حال و آینده حوادث کنونی در محدوده تاریخ ملی ایران؛ سوم، درجه انعطاف پذیری اسلام به عنوان یک عبارت یا زبان انعطاف پذیر، یعنی اینکه درجه ای که اسلام تا آن اندازه یک بنیاد گرایی بازگشت کننده به خود یا یک توجه بومی به گذشته نبوده، بلکه یک وسیله فرهنگی حساسی برای اندیشه های ترقی خواهانه است.




عوامل منطقه ای و جهانی


(1) همزمان بودن نهضت های اسلامی: انقلاب در ایران زمانی فرا رسید که در ترکیه آشوبی شامل عناصر اسلامی بر پا شده است. در مصر نیز ظاهرا چیزی شبیه خیزش اخوان المسلمین به چشم می خورد.


ژنرال ضیاءالحق در پاکستان نیز یک نظام اخلاقی دقیق و شدید و جدیدی را وارد عمل کرده است و رژیم ترکی در افغانستان در معرض مخالفت عناصر غدیریه و عوامل اسلامی دیگر قرار گرفته و کویت به حوادث ایران و نداهای اسلامی وسیعتر لبیک گفته و کوشش هایی برای احداث تسهیلات بانکی اسلامی به عمل آورده است. علاوه بر این بین جو ایدئولوژیکی بین سال های دهه 1970 و دهه 1930 تفاوت های جالبی وجود دارد.





اکنون دیگر مانند دهه 1930 عملی نیست که آشکارا درباره انکار وجود خدا یا درباره اسلام به عنوان اینکه جهان اسلامی را عقب مانده نگه می دارد صحبت کنیم. این دیگر دورانی نیست که درباره چهرهایی مانند آتاتورک و طه حسین در مصر یا کسروی در ایران صحبت کنیم: این تغییر در جو ایدئولوژیک سه ریشه دارد:


الف) پیچیده تر شدن: یعنی شناسایی این اصل که برای مردم زندگی کردن بدون رابطه پر معنا نسبت به سنت ها و گذشته خود، ممکن نیست.


ب) تاکتیک: یعنی بسیج کردن توده هایی که شما برای به کار بردن مذهب لازم دارید.


ج) پاسخ به شکل های دیکتاتوری: یعنی سرکوب کردن بحث های سیاسی آزاد باعث می شود که اصطلاحات مذهبی به عنوان اصطلاحات چتری برای تنوع منافع گروهی به کار رود.


(2) اثرات ظاهری در مقابل تماس ها و نفوذهای عملی. همزمان بودن ثابت می کند که جریانات در کشورهای مختلف با یکدیگر مربوطند. معذالک اثرات ظاهری (جلوه گر شونده) روشنی وجود دارد؛ درست در زمانی که آتاتورک سرمشقی را برای رضا شاه در ایران و امان اللّه خان در افغانستان در دهه 1920 فراهم کرد، امروز نیز ایران آن امکان بالقوه را دارد؛ در صورتی که موفق شود یک جمهوری مدرن اسلامی - انسانی برقرار کرده و به نهضت های اسلامی در سایر کشورها انرژی مجدد بدهد. به ترتیبی که پاکستان و عربستان سعودی و لیبی نتوانسته اند از آن موفق شوند. شکاف قدیمی ایدئولوژیکی بین اسلام تشیع و اسلام تسنن در نتیجه بخش هایی از انقلاب ایران و به ویژه پیروان مرحوم دکتر علی شریعتی از اهمیت خود کاسته است. شریعتی در پاریس تحصیل کرده و ظاهراً اندیشه های مسلمانان سنی لیبرال را جذب کرده و بدون شک از قانون، نویسنده الجزایری، اقتباس کرده است. علیرغم تماس های با لیبی و قطع مناسبات دیپلماتیک با مصر شکاف بین شیعه و سنی که از دیر زمان وجود داشته، ظاهراً هنوز هم تضاد مداومی در همکاری ظاهری با گروههای مسلمان شیعه فراهم می کند. همچنین تضاد مشابهی در همکاری تاکتیکی با سازمان آزادی بخش فلسطین وجود دارد، یعنی از نظر ایرانیان کمتر علاقه یا همدردی سنتی در مورد آرمان ها و امور اعراب وجود دارد، و از سوی دیگر از جانب سازمان آزادی بخش فلسطین نسبت به اقدام ارتجاعی اتحاد با یک نیروی مذهبی از سوی یک نهضتی که غیر مذهبی و سوسیالیستی است نگرانی وجود دارد.


برای جستجوی اثرات مستقیم باید متوجه جمعیت های شیعه ساکن خارج ایران شد، مثلاً در جنوب عراق یا در شرق عربستان سعودی یا کویت، بحرین و در لبنان اتحاد تجدید شده سوریه و عراق و خارج کردن کمونیست ها از ائتلاف بعثی در عراق یک نوع اقدام دفاعی است (زیرا در میان کمونیست های عراق، شیعیان نیز وجود دارند) و از سوی دیگر این یک اقدام سوریه برای تقویت موضع نسبت به قدرت نفوذ سازمان آزادی بخش فلسطین از ایران است. از آنجا که اکثر کارمندان آرامکو (شرکت نفت آمریکا و عربستان سعودی) شیعه هستند هیجاناتی برای داشتن نفوذ بیشتر در نظام عربستان سعودی، خود موجبی برای نگرانی در آن کشور خواهد بود. موسی صدر پسر یکی از مجتهدهای عالی قم در سالهای 1930 از جنوب عراق برای متشکل کردن شیعیان فقیر جنوب لبنان در جریان جنگ داخلی از عراق به لبنان رفت و ناپدید شدن او پس از دیداری از لیبی (که گویا برای رسیدگی به حساب پول های پرداخت شده او بود) یک منبع ادامه اصطکاک بین ایران و لیبی بشمار می رود. علیرغم شکوه های حکومت افغانستان به نظر می رسد که کمک مستقیم به شورشیان شیعه در اطراف هرات از سوی ایران داده شده باشد. در ایران، در مورد سرنوشت این شورشیان هم علاقه و هم نگرانی وجود دارد که آیت اللّه شریعتمداری آن را علنا بیان داشته است. در کویت ظاهرا آشوب هایی در زمان بازگشت خمینی به ایران وجود داشته است، خمینی ظاهرا از یک هیئت نمایندگی کویت با سردی استقبال کرده است که یادآوری کننده آن است که آنها هنگامی که عراق او را تبعید می کرد در کشور خود به او پناه ندادند.




ایران - عوامل ویژه


(1) تشیع: قسمتی از سنتی از خود تشیع، از طریق تضادهایی با اسلام سنی بوده است. این تا اندازه ای یک فرایند ملی هویتی ایرانی بوده است، ولی در عین حال دارای جنبه های چند گانه نمادین نیز هست. هنگامی که دکتر علی شریعتی ابتدا از فرانسه بازگشت و می خواست امکانات بالقوه ترقی خواهانه اسلام را اعتلا بخشد، او کوشید تا اختلاف بین سنی و شیعه را تخفیف دهد و همچنین کوشید تا استدلال کند که اسلام دارای سنت های دمکراتیک است و بدین مناسبت انتخابات 4 خلیفه اول را به عنوان مثال ذکر کرده دانشمندان مذهبی بلافاصله با او به احتجاج بر خواستند و اصرار ورزیدند که انتخاب 4 خلیفه اول غیرقانونی بود و اینکه سنی ها باعث مرگ شهدای متعدد شیعه بوده اند. در فرایند انقلابی سالهای 1977 تا 1979 پس از پیروزی بر شاه، تفرقه های قومی سرانجام آشکار شد: کردها بیش از همه سر و صدا راه انداختند و به دنبال آنها عرب ها و ترکمن ها و بلوچ ها خواستار نه تنها نیمه مختاری زبانی و اداری شدند، بلکه درباره موضع خود به عنوان سنی در داخل یک کشور شیعه ابراز نگرانی شدیدی کردند. آنچه جالب است اینکه بزرگترین اقلیت قومی یعنی آذری ها که در دوران پهلوی ها علیه سرکوبی زبان های غیر فارسی در مدارس و به عنوان یک وسیله بیان ادبی سر و صدای زیادی راه انداخته بودند، نسبتا آرام بوده اند. آنها شیعه هستند.


تشیع تا اندازه ای از لحاظ نهادها با اسلام سنی فرق دارد. روحانیون شیعه به این افتخار می کنند که تنها هیئتی از علما در جهان اسلام هستند که از دولت مستقل مانده اند. مقر قدرت آنها نه تنها در پایتخت ها نبوده است، بلکه اغلب خارج کشور، (در جنوب عراق) بوده است. آنها نه تنها وقف های مذهبی را اداره می کردند بلکه زکوه می گرفتند و به آن یک شالوده مالی مستقل از دولت می دادند. معذالک برای این استقلال بهایی وجود داشت که در سال 1962 توسط مرتضی مطهری که اخیرا به قتل رسیده مشخص شده است. اغلب یک کشش محافظه کارانه بر روی دستگاه رهبری آنها از سوی حوزه فعالیت آنها وجود داشت. مطهری به کوشش هایی در دهه 1930 اشاره کرد که رهبران مذهبی می خواستند دانشجویانی به اروپا بفرستند تا زبانهای اروپایی را بیاموزند، تا بدین ترتیب از اسلام بهتر دفاع کنند. این کوشش ها از سوی هیئت های نمایندگی بازرگانان به بن بست برخورد کرد و بازرگانان تهدید کردند که کمک های مالی را در صورتی که این دانشجویان با بی توجهی کامل به دنیای فاسد کننده بی ایمانها فرستاده شوند، قطع کنند.


این نفوذ گروه های ذینفع در مورد آنچه که سخنگویان اسلام درباره مسائل مختلف گفته اند نیاز به مطالعه بیشتر دارد. (رجوع شود به قسمت 3) (2) انقلاب نیمه تمام بورژوایی. حوادث سالهای 1977 تا 1979 را نمی توان به خوبی درک کرد مگر اینکه آنها را به عنوان تداوم انقلاب مشروطه 1905 و نهضت ملی 1952 و قیام علیه انقلاب سفید تحمیل شده در نتیجه دیکتاتوری در سال 1963 تلقی کرد. همه این کوشش های قبلی برای جایگزین کردن سلطنت خود کامانه، شامل اتحادی بین لیبرال های غیر مذهبی و رهبران مذهبی بوده است. در حوادث 1905 و 1952 اصلاح گران غیر روحانی، رهبری اندیشمندان را فراهم می کردند. دلیل اینکه در سالهای 1977 تا 1979 روحانیون رهبری را به دست گرفتند این بود که رژیم سلطنتی با موفقیت بحث های علنی سیاسی را سرکوب کرد. اسلام به صورت زبان سیاست فعالیت های زیر زمینی در آمد و به عنوان چتری بود که برای گروههای مختلف ذینفع به کار می رفت.




یکی از فجایع بالقوه سال 1978 این است که فرایند انقلاب به جای اینکه شاه را با «سقلمه» به استعفا وا دارد یا اینکه یک سلطنت مشروطه اعلام داشته و بدین وسیله انتقال مسالمت آمیزی از قدرت به طبقات حرفه ای دانشگاه دیده و بورژوا که در جستجوی مشارکت سیاسی بودند، فراهم آورد، ممکن است باعث فرار این طبقات بشود و ایران را وادار بکند به تحت نظام شدیدتری و رژیم حزبی شاید به شکل سازمانی یک کشور اروپای شرقی درآید؛ هر چند ایدئولوژی آن کمونیستی نباشد. آشکار کننده ترین محرک و پویایی جامعه شناسی که در ایران در کار است این است که اسلام در چهارچوب مقدم و مؤخر این فرایند طولانی سیاسی و انقلابی قرار گیرد. در حالی که در کشورهای دیگر اسلامی ممکن است بحق فرایندهای مشابه جامعه شناسی وجود داشته باشد، انقلاب ایران خود را در چهارچوب ویژه تاریخ ملی خویش تعریف و مشخص می کند.


فرایند انقلابی و نقش های «علما» انقلاب به عنوان فرایند برحسب مقایسه، انقلاب سال های 79-1977 ایران با الگوی کلاسیک تشریح شده از سوی کرین برنیتن در کتابی تحت عنوان تشریح انقلاب برای انقلاب های انگلیس، فرانسه، آمریکا و روسیه مطابقت دارد. در همه این موارد علل و عوامل اقتصادی و سیاسی، رنج مطلق نبوده است (همان طوری که کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در نوشته های خود در سالهای دهه 1960 آن را اعلام کرده بود) بلکه علت، جوامعی بوده است که مدتی از رفاه و بالا رفتن سطح زندگی برخوردار بوده و سپس دورانی از افسردگی و رکود بر آنها مستولی شد و در آن حکومت های دچار دشواری های مالی (از قبیل اتکای بیش از حد به درآمدهای نفت به طوری که آنچه ایران در سال 1976 به شکل یک وام گیرنده سرمایه درآمد و آنچه مهتر است تورم و عدم تعادل بین هزینه های نظامی و اداره اقتصاد داخلی است) می کوشیدند از بخش های عمده جامعه درآمد یا کمک هایی بیرون بکشند، در حالی که این بخش ها از تسلیم خودداری می کردند (مانند کوشش هایی که برای پایین آوردن قیمتهای بازار و اخاذی ها از کارفرمایان و آب لمبو کردن کشاورزان از زمین به عمل می آمد). ثانیا یک موضع ایدئولوژیک مبنی بر اینکه جامعه از لحاظ اخلاقی در معرض دست درازی و بی حرمتی تقاضاهای حکومت قرار می گرفت و این امر جمعیت را به بسیج وا می داشت و روحیه نیروهای دولت را تضعیف می کرد که به اندازه فعالیت های اقتصادی اهمیت داشت. در ایران تشیع این نیروی انسداد را فراهم کرد. در همه این موارد مرحله اول انقلاب به سهولت پیشرفت می کرد و حتی انقلابیون را غافلگیر کرده بود (مانند خلاصی از شر شاه). به دنبال آن یک دوران ترور آغاز شد. حاکمیت دو گانه (حکومت علنی و یک حکومت پشت پرده) و یک دوران دشوار بازسازی اقتصادی شبیه یازدهمین ماه انقلاب کبیر فرانسه که از نوزدهم ژوئیه 1794 تا اوت همان سال ادامه داشت و مرحله اعتدالی و ضد انقلابی بعد از انقلاب و استقرار دیکتاتوری برای حفظ آرامش را تشکیل می داد که آن را با اقتباس از انقلاب فرانسه «ترمیدور» می نامند. انقلاب ایران اکنون در مرحله ترور و حاکمیت دوگانه قرار گرفته است. برحسب عبارات ویژه ایران، علل و شکل انقلاب 79-1977 در ضمیمه پیوست تجزیه و تحلیل شده است. من فقط اینجا می خواهم چند یادداشت را اضافه کنم.




تقسیمات وابسته به طبقات در داخل اسلام


سه سبک بحث مذهبی در ضمیمه تشخیص داده شده و مورد بحث قرار گرفته است.


(الف) جوامع روستایی و کارگری : با گرایش فعالیت جامعه ای که کمتر روشنفکرانه است. به کار بردن روضه (موعظه) به عنوان وسیله بیان در بحث های روحانیون.


(ب) تحصیلکرده سنتی یا طبقه متوسط شهری: بازرگانان، ملاکین سبک قدیم و خود علما. به کار بردن جلسات بحث مذهبی (هیئت مذهبی) و در مورد علما یک سیستم طلبه ای بحث.


(ج) طبقات جدید متوسط و بالا با تحصیلات مدرن غیر مذهبی: مذهب انفرادی، داخلی و خصوصی. اصلاحگرانی مانند مرحوم دکتر شریعتی و مهندس مهدی بازرگان؛ زبان مناسب را برای بحث با علما فراهم کردند.


خاطرنشان شد که در جریان انقلاب ابزار مذهب عمومی وسیله مؤثر بسیج بوده اند، ولی در مرحله جاری انقلاب زبان مناسب برای بیان بین (ب) و (ج) انتقادی است.


در واقع ممکن است با تمرکز بر روی این زبان و دشواری های آن یک نوع تغییر در نیروی سیاسی نسبی، حوزه های انتخاباتی طبقاتی روحانیون از مالکان سالهای دهه 1950 و بورژوازی بازار در دهه 1960 تا طبقات متوسط مدرن در سال 1970 مشاهده کرد.


می توان استدلال کرد که لااقل تا سال 1978 دعاوی علما درباره اینکه اسلام برای همه جنبه های زندگی قواعدی دارد صرفا یک موضع کلی و روشنگر بوده که تاکنون برنامه جایگزین کمی در مقابل برنامه های حکومت فراهم کرده است. علما خودشان را به عنوان پاسداران اخلاقیات اجتماعی و منتقدین اجتماعی معرفی می کردند و نه طراحان، معذالک گاه به گاه علما مواضع ویژه ای به خود می گرفتند، مثلاً در مقابل اصلاحات ارضی در اوائل دهه 1960 با این استدلال که این اصلاحات به مالکان کوچک زیان خواهد رساند (آیت اللّه میلانی) یا در مورد وقف های مذهبی (آیت اللّه بهبهانی) یا در مورد بازار از طریق رقابت با شرکت های تعاونی روستایی (آیت اللّه خمینی)، احمد اشرف (سال 1971) در مطالعه خود درباره مخالفت با انقلاب سفید در سال 1963 علما را به دو طبقه سخنگویان مالکان و سخنگویان بورژوازی بازار تقسیم می کند. در گروه اول او بروجردی و بهبهانی و خوانساری و تنکابنی و آملی را قرار می دهد و استدلال می کند که اینها هرگز درباره مسئله اصلاحات ارضی به دولت حمله نکرده اند؛ بلکه طرق دیکتاتوری شاه را مورد انتقاد قرار داده اند و در تأیید استدلال خود، وی اعلامیه شورای متحد مسلمین را که یک سازمان زیر زمینی است ذکر می کند: در این اعلامیه گفته شده است «املاک و ثروت اکثریت طبقه حاکم از طریق غیر مشروع به دست آمده است. بدین ترتیب پس از تحقیق پردامنه، ثروت آنها باید توقیف شده و سهام کارخانه های عمومی و دولتی نباید به مالکان به عنوان جبران اصلاحات ارضی منتقل شود.» شکایت ها علیه دیکتاتوری احساسات تغییرات اجباری در مناسبات بین ذکور و اناث، شعارهای حق مالکیت خصوصی و حق کسب معاش شرافتمندانه در حرفه ها، فوق منافع وابسته به زمین و بازار قرار گرفته بود. میل طبقه متوسط برای مشارکت سیاسی و یک محیط ثابت بازرگانی که تحت تأثیر تغییرات هوسبازانه در سیاست و احتیاجات رشوه ای قرار نگیرد، از طریق همین شکوه ها که علما آن را منعکس می کردند، ابراز شد.




اگر امروز خمینی هنوز هم ظاهرا نماینده مجموعه ای از منافع مطابق با عبارات قدیمی هست و موضع او نسبت به زنان ممکن است شاخص آن باشد، سایر رهبران مانند شریعتمداری و طالقانی، ظاهرا به طور واضح تری، به خاطر منافع بورژوازی بازار و طبقات جدید بازرگانی و صاحبان حرف دانشگاه دیده سخن می گویند. این دو نفر دارای سخنگویانی از خود در میان غیر مذهبیون و روحانیون هستند: مهدی بازرگان و مرحوم دکتر شریعتی و گروه زیادی از جوانان و جبهه ملی غیر مذهبی از این جمله هستند. در همین فضای ایدئولوژیک است که انقلاب در مرحله تکوین قرار گرفته. چهره کلیدی در این زمینه شاید شریعتی باشد، زیرا او بود که شرایط اندیشه ای را که اسلام و نوآوری می توانند به اتفاق وجود داشته باشند و کار کنند، پیش کشید و مثلاً به برکت او بود که آیت اللّه خمینی لقب «امام» را دریافت کرد. شاید این یک نمونه بیان کننده باشد؛ هر چند حائز اهمیت کمتری است. طبق اظهار پیروان شریعتی، یک امام یک چهره حائز جاذبه ای است که از میان مردم برمی خیزد و اراده عمومی را بیان می کند. از نظر خود شریعتی در سال های دهه 1960 و اوائل 1970، این اصطلاح صرفا ترجمه یک عبارت سنتی الهی بود و امام را می توان در مقوله جامعه شناسی «و بر» به عنوان یک «رهبر پر جاذبه» تشریح کرد. معذالک برای انقلابیون سالهای 79-1977 یک منطق غامض به آنها اجازه می دهد که لقب امام را به خمینی اطلاق کنند. خمینی از میان مردم برخاست و بیان کننده اراده آنها است. اما اینکه اطلاق لقب الهی امام «به خمینی تا چه اندازه صحت دارد و حاوی دانش خطاناپذیر است، باید بعدا معلوم گردد. خود خمینی در حالی که هرگز لقب امام را انکار نکرده است، در زیر عکس های خود به طور رسمی اجازه می دهد این عبارت نوشته شود، نایب امام (و این لقبی است که در قرن نوزدهم نیز به کار می رفت). همه ایرانیان از این ترجمه انقلابی خشنود نیستند. از نظر خیلی ها نامیدن امام به خمینی حکم کفر را دارد، زیرا او امام دوازدهم نیست. بدین ترتیب نفوذ خمینی در معرض بحث قرار گرفته و نفوذ علمای دیگر که اکنون در کمیته های انقلابی عضویت دارند، نیز بیشتر از آن تابع بحث است. بدین ترتیب کارگران نفت و گروه چریکی فرقان صریحا علما را با لقب تحقیر کننده شریعتی، به عنوان «دارندگان اسلام صفوی (یعنی فاسد) می نامند.» تا سال 1978 و حتی در جریان آن طبقات متوسط غیر مذهبی و مسلمانان آزاد اندیش می توانستند خود را با شریعتی متحد کرده و بر روی تعلیم تفکر انفرادی بر خلاف اصل تقلید تأکید کنند. ولی علما همچنین مدعی هستند که هر مسلمانی باید خود به تفکر بپردازد (و اینکه اگر او چنین کند خود را در توافق با آنچه که روحانیون می گویند، خواهد یافت). در عین حال گرایشهای غیر لیبرال نیز در شریعتی وجود دارد:


آیا انسان طبیعتا متمایل به طرف عدالت است؟ جواب: خیر، انسان ابتدا حیوان است و آنگاه شخص.


آیه ای که من ذکر کردم ما پیغمبران خود را با علامات و معجزات و یک کتاب و ترازوی عدالت می فرستیم و به دنبال آن گفته می شود و ما آهن را ایجاد کردیم یعنی شمشیر را، عدالت بدون شمشیر ممکن نیست. (آیه 25 سوره حدید - مترجم)، عدالت آزادی باید بر روی مردم تحمیل شود. اسلام این امر را با مبتنی کردن نود درصد بر روی ایمان و ده درصد بر روی زور آسانتر کرد. (1971) در واقع تفکر شریعتی سالهای 1960 و اوائل 1970 عبارت بود از مطالعه ای در کوشش برای گفتگو با دو مخاطب یعنی در عین حال و همواره بین این دو که عبارتند از روحانیون سنتی و جوانان با تحصیلات غیر مذهبی. به مرور زمان فرمول بندی های او هر چه بیشتر، با فرمول بندی علما تطبیق پیدا کرد؛ در حالیکه وی همچنان در راه منطبق ساختن اسلام با جهان مدرن پافشاری می کرد. از جانب بخش غیر مذهبی فشار کمتری دیده می شد و بدین ترتیب شریعتی آنقدرها نیز نقش پلی برای ارتباط با جهان غیر سنتی آن طوری که مورد تمایل می بود، ایفا نکرد. این شاید یکی از منابع ابهام انقلابیون کنونی درباره برنامه های خود باشد. زیرا عده بسیار کمی از آنها با فرمول بندی های سیاسی کلنجار رفته اند.




شریعتمداری نوع دومی از رهبران کلیدی است. روزنامه ها او را به عنوان یک خویشاوند «اعتدالی» خمینی معرفی کرده اند. از لحاظ اجتماعی دقیقتر بود اگر شاید او را به عنوان یک پراگماتیست (کردارگرا) که خود را با نیازهای مخاطبان خود تطبیق می دهد، معرفی می کرد. روی هم رفته از سال 1963 هنگامی که خمینی استراتژی بیان با صدای گوشخراش را در پیش گرفته و به خاطر اظهاراتش به تبعید رفت، شریعتمداری استراتژی ایفای نقش شبان خوب را در داخل کشور ایفا کرد. او بدین ترتیب گفته است که زنانی که هرگز در عمر خود حجاب نپوشیده اند، نباید مجبور شوند که آغاز به پوشیدن حجاب کنند و اینکه بانک ها برای ایران لازم است و نرخ بهره بانکی بین المللی قابل قبول است و اینکه گروههای دارای منافع مختلف باید اجازه مشارکت سیاسی داشته باشند و اینکه یک حزب منحصر به فرد در پشتیبانی از خمینی نباید وجود داشته باشد و همچنین اینکه محاکمات باید علنی باشد و متهمین باید حقوقی برای دفاع علنی از خود داشته باشند.


طالقانی شاید چهره ای از همان قماش شریعتمداری باشد هرچند نه با همان درجه وظیفه. طالقانی شهرت یک لیبرال بودن را دارد که برای عناصر دست چپی در داخل جامعه مذهبی حمایت فراهم کرده است. سبک شریعتمداری به تصور بسیاری سبک بیشتر آیت اللّه های مهم شهرستانها است که در میان جامعه خود مستقر شده و از پشتیبانی اصیل برخوردارند؛ مثلاً محلاتیها (پدر و پسر)، در شیراز.


انسان میل دارد بیشتر درباره بازیگران غیر روحانی که می کوشند راههای بسیاری را فرمول بندی کنند، بداند. مثلاً بنی صدر رئیس بانک مرکزی و یک اقتصاددان رادیکال؛ استراتژی ها در دسترس مهدی بازرگان، متین دفتری که جناح او در جبهه ملی یک برنامه مشتمل بر 12 ماده شامل درخواست هایی برای توزیع مجدد ثروت و اصلاحات ارضی صادر کرده بود.


شاید یک نوع تضادی در برنامه های جبهه ملی وجود دارد، بدین معنی که آنها را می توان از سوی رقیبان به اینکه کوشش هایی از سوی طبقات بالاتر برای حفظ موقعیت هر چند بیشتر ممکن به عمل می آورند، متهم کرد. در یک چنین مفهوم ایدئولوژیک مردمی که در داخل اردوی مذهبیون قرار دارند از قبیل بنی صدر و مهدی بازرگان تا زمانی که مورد پشتیبانی روحانیون قرار گرفته باشند، دارای امکان راه سازشی با دیگران هستند. از سوی دیگر معلوم نیست که آیا تمامی تحول طبقاتی ابتدایی ایران در 60 سال گذشته شاهد یک تغییری در پایه های جامعه به سوی جامعه ای که تحت تسلط طبقات حرفه ای دانشگاه دیده و متوسط قرار نگرفته باشد و بنابراین جامعه ای باشد که بتواند به نوع رهبری جبهه پاسخ مثبت بدهد، بوده است. فرار طبقات متوسط از ایران و توانایی تحسین انگیز ظاهری لااقل بخشهایی از نیروی کارگری صنعتی (مثلاً در میدان های نفتی) برای پرداختن به اتحادیه ها و همچنین پرداختن به سیاست های نوع تعاونی ممکن است به حق، نوع ساخت سیاسی را که ممکن است برقرار شود، تحت تأثیر قرار بدهد.




آنچه که واضح است این است که همه این فرقه ها و جناح ها می توانند اسلام را مرجع قرار دهند: زیرا اسلام زبانی است غنی که قادر به بیان همه گونه مطالب است.


پایان




منبع: اسناد لانه جاسوسی - جلد 2 - کتاب 2 - صفحه 196
تصاویر سند
سند قبلی سند بعدی
(طرح) پیش نویس 4 ای 50 بین دولت ایران و دولت استرالیا 78 825 1304 A سفارت) AAJ, AAKAAL, AAM, AAH ARMISH Armish B CSF Commerical Aclion Program (CAP) DAUGHERTY FY 80 CAP FOR IRAN Fy 78CAP Fy 79CAP Fy80 (درآمد سرانه ناخالص ملیGNP) GATT= General Agreement on tariffs and Trade GGA Gonra Gonro Green Card IBEX IIADF IPAC JPO KEY LDC MAAG Maag و Armish Magor Major OPEC OSCO Omperialism P Pro Quo liasion (QUID) SRF (تسهیلات ویژه گزارشی نویسی) STY STY (1) SWITCHING TAR TZE Touch Russ UNIFIL USICA UZM VHU VNR WAP ژانویه 78 «سند هُرست» «فروش های نظامی آمریکا به ایران «قرارداد » OER «قرارداد قرن» «قراردادهای واترگیت» «معامله شکر» «کاپیتولاسیون» آزادی آزادی بیان و حقوق بشر آسوشیتدپرس آشوریها آلمانی) آمریکایی آمریکن بل اینترنشنال آموزش و پرورش آموزش و پرورش عمومی آموزشی آنارشیسم آنزوس (استرالیا و زلاندنو) آژانس فرانس پرس آی. بی. ام ائتلاف ملی ابقاء امتیازات اطلاعات جاسوسی آمریکا در ایران ابقای شاه اتاق اصناف تهران اتاق بازرگانی ایران و آمریکا اتحاد جماهیر شوروی اجازه انتقاد مجلس از دولت اجازه ورود کشتی‌های نیروی دریایی آمریکا به بنادر ایران اجتماعی اجلاس کمپ دیوید اخلاقیات اسلامی اخوان المسلمین اداره برنامه های شهری شهرداری تهران اداره مهاجرت ارتش ارتش آمریکا ارتش ایالات متحده ارتش ایران ارمنی ارمنیها اس. آر. اف استعمار اسرائیل اسرائیل در رابطه با معاهده با مصر اسلام اسلام شیعه فارسی اسلامیون بنیادگرا اسماعیلیه اسناد اسبکس اصل 4 ترومن اصل چهار ترومن اصلاحات ارضی اطلاعیه حقوق بشر آمریکا اعلامیه 30 تیر اعلامیه‌های بگین افغان افغانستان اقتصاد ایران اقتصاد جهانی اقتصاد فئودالی اقتصاد ملی اقتصادی اقتصادی ایران اقدامات امنیتی نظامی اقلیت ها الغای کاپیتولاسیون امتیاز انحصاری شکار میگو در خلیج فارس امتیازات پروازی امضاء قرار داد منع آزمایشهای هسته ای امضاء پیمان صلح مصر و اسرائیل امضای پیمان دوستی میان شوروی و عراق در سال 1972 امور خارجه کنگره امور قضائی امورداخلی ایران امپریالیست امپریالیسم امپریالیسم خون خوار آمریکا انتخابات انتفاع محفوظ (کپی رایت) انجمن ایران و آمریکا انجمن مدیریت آمریکا در نیویورک انجمن نویسندگان آمریکا انجمن وکلای ایران انعقاد قرارداد جدید با کنسرسیوم انعقاد پیمان صلح بین مصر و اسرائیل انقلاب اسلامی انقلاب سفید انقلاب سفید. انقلاب شاه و ملت انقلاب فوریه انگلیس در 1907 اوپک اپوزیسیون ایدئولوژی ایدئولوژی مارکسیستی ایدئولوژیک ایر فرانس ایران ایران ایر ایران ایر (هواپیمایی ملی ایران) ایرفرانس ایل قشقایی بابیه بارنامه ها بازار بین المللی نفت بازرگانی بانک اعتبارات (خصوصی) بانک مرکزی بانک مرکزی ایران بانک ملی بانک ملی ایران برنامه FMS برنامه اصل چهار ایالات متحده برنامه اصلاحات ارضی برنامه بگین برنامه کمک امنیتی ایالات متحده بریتیش ایرویز بل هلیکوپتر بلوچ بنیادگرایان مذهبی بهائیان بهائیت بهائیها بهایی بهاییان بوروکرات بوروکراسی بولتن پزشکی بی بی سی بین الملل سوسیالیست تاریخ معاصر ایران تجاری تجدد تجدد به سبک غربی تجزیه و تحلیل اقتصادی تحریم رودزیا توسط آمریکا که در 7 ژوئن 1979 تحریم نفت اعراب تحویل گاز طبیعی تراکتورسازی تبریز تروتسکیست ترکمن چای تسنن تشکیلات مسلمین تشیع تظاهرات مذهبی تبریز تظاهرات ۱۹۶۳. تعهد شوروی تعهد کوبا تعهدات قراردادی با اتحاد شوروی تفاهم نامه 1972 شانگهای تلویزیون ملی ایران تمامیت ارضی ایران تندروهای اسلامی توافق 1974 توافق با شاه ایران در مارس 1975 توافق سری آمریکا و عربستان توافق صلح بین مصر و اسرائیل توافق نامه همکاری هسته ای ایران و آمریکا توافق کمپ دیوید توافقنامه 300 میلیون دلاری سال 1976 توافقنامه اتیوپی توافقنامه مسکو تورم تکنوکرات تکنوکراتها تگزاس اینسترومنت تیپ ویژه گارد سلطنتی جامعه ایرانی و اسلامی جامعه دانشگاهی جامعه سیاسی ایران جامعه شناس جایزه استالین جبهه دموکراتیک ملی جبهه دمکراتیک ملی جبهه ملی جلسه ویژه خلع سلاح در نیویورک جمهوری اسلامی جمهوری خلق چین جمهوری دمکراتیک جناح چپ جنبش رادیکال ایران جنبش کشورهای غیر متعهد جهان اول جهان سوم جهودها حاکمیت ایران حاکمیت سیاسی حجاب حزب اتحاد حزب ایران حزب ایران نوین حزب توده حزب توده کمونیست حزب جمهوری خلق مسلمان ایران حزب جنبش ناسیونالیسیتی ایران حزب دمکرات آذربایجان حزب رستاخیز حزب سیاسی حزب پان ایرانیست حزب کمونیست ایتالیا حق انحصار در پرورش و صید میگو حق تمامیت ارضی ملت ها حق دست یابی به بنادرِ ایران برای کشتی‌های نیروی دریایی. حق پرواز ایالات متحده حق پرواز بر فراز ایران حقوق بشر حقوق بشر آمریکا حقوق بشر و آزادی حقوق زنان حکومت الهی حکومت دمکراتیک حکومت نظامی حکومت نظامی (MLA) خاندان پهلوی خانواده سلطنتی خبرگزاری بین المللی یونایتدپرس خبرگزاری فرانسه خبرگزاری یونایتدپرس خدمات درمانی خرید لوازم هلی کوپتر از آمریکا خط امام دادن امتیاز تنباکو به انگلیس ها دست چپی دفتر سازمان مستشاری ایالات متحده دلار دموکراسی دمکراتیک دمکراسی دنیای سوم دولت دولت آمریکا دولت ائتلاف ملی دولت اسلامی دولت ایران دولت بازرگان دولت بختیار دولت بریتانیا دولت تهران دولت عراق دولت فدرال دولت فرانسه دولت موقت ایران دولت نظامی دومنیکس(11) (آلمان غربی) و اجی آی پی(12) (ایتالیا) دکترین نیکسون دگماتیسم دیوانسالاری دیپلماتیک دیکتاتور ر رأی کانال پاناما رئیس ساواک اصفهان رادیو بی بی سی رادیو بی. بی. سی رادیو تلویزیون ملی رادیو تلویزیون ملی ایران رادیو و تلویزیون ملی ایران رادیوی B.B.C رادیوی بی بی سی رادیکالها رادیکالیسم راهپیمایی رفراندم رفراندم عمومی رفراندوم رفراندوم عمومی رهبران مذهبی میانه رو روابط ایران و آمریکا روادید توریستی روتاری روزنامه رستاخیز روس روسیه در تابستان 1963 روشنفکران لیبرال روشنفکرها رژیم شاه رژیم شاهنشاهی رژیم پهلوی زرتشتیان سازمان آزادی بخش فلسطین سازمان امور خاور نزدیک سازمان انرژی اتمی سازمان اوپک سازمان سیا سازمان عفو بین الملل سازمان مجاهدین خلق ایران سازمان مستشاری آمریکا سازمان ملل سازمان ملل متحد سازمان چریکهای فدایی خلق ایران سالت(Salt) ساواک سلسله صفویه سلطان مشروطه سلطنت سلطنت پهلوی سنتو سنوسی سنی سوئیس ایر سوسیال دموکرات ها سوسیال دمکرات سوسیال دمکراسی سوسیالیزم سوسیالیست سوسیالیست بین الملل سوسیالیسم سوسیالیسم عربی سونانگول سپاه پاسداران سپاه پاسداران انقلاب سیا سیاست افزایش سهام آمریکا سیاست انرژی آمریکا سیاست خارجی سیاست خارجی ایران سیاست قیمت گذاری نفت سیانکو مودا سیتو شاخه مذهبی جبهه ملی شرکت (اسکو OSCO) شرکت آمریکایی بل اینترنشنال شرکت آمریکایی بین المللی بل شرکت آمریکایی پارسون شرکت اس آ اس شرکت اسکو شرکت انتقال نیروی توانیر شرکت انحصاری دخانیات شرکت ایپاک شرکت بل هلیکوپتر شرکت بیمه ایران شرکت بین المللی آمریکایی بل شرکت بین المللی بل هلیکوپتر شرکت بین المللی هلیکوپتر بل شرکت بین المللی هلیکوپتر سازی بل شرکت بین المللی هلیکوپترسازی بل شرکت توانیر شرکت جنرال الکتریک شرکت راکول اینترنشنال شرکت سیلوانیا شرکت سیکورسکی شرکت لاپکو شرکت لاکهید شرکت لایکو شرکت لوفت هانزا شرکت مخابرات شرکت مخابرات ایران شرکت ملی نفت ایران شرکت ملی پتروشیمی ایران شرکت نفت شرکت نفتی اسکو شرکت نفتی اُسکو شرکت نورتروپ شرکت هلکوپترسازی بل اینترنشنال شرکت هلیکوپتر سازی بل شرکت هلیکوپترسازی بین المللی بل شرکت هوا فضایی گرومن شرکت هوافضایی گرومن شرکت هواپیمائی گرومن شرکت هواپیماسازی لاکهید شرکت هواپیماسازی هیوز شرکت هواپیمای ایرفرانس شرکت هواپیمای ملی ایران شرکت هواپیمایی ایران شرکت هواپیمایی پان آمریکن شرکت هواپیمایی گرومن شرکت پارسونز شرکت گرومان شرکت گرومن شورای آشتی ملی شورای انقلاب اسلامی شورای سلطنت شوروی شوروی در مورد اقیانوس هند شیخیه شیعه صادرات صادرکننده نفت صدای آمریکا صلح استکهلم صلح بین مصر و اسرائیل صلح جهانی صلح خاورمیانه صلح سادات و اسرائیل صلح عقاب (تائیس تاکان ها TACANS) صلح مصر و اسرائیل صلح کمپ دیوید صلیب سرخ صهیونیست صهیونیسم ضد عثمانی ضد مذهب طرح استعماری صلح مصر و اسرائیل طرح بازرگانی کشاورزی طرح بزرگ تولید اتومبیل طرح خمپاره «ساگاد» طرح دومین لوله گاز (یعنی ایگات 2) طرح ملی کردن نفت طرح های IMD و DST طرح های چند جانبه ای طرح پوشش صلح طرح ژاپنی ساختن پالایشگاه طرحهای آلمانی و ایتالیایی طرفدار شاه طعنامه 3263 عدم گسترش سلاح های اتمی عراق عضویت در سنتو عفو بین الملل عناصر چپ عهدنامه دوستی بین افغانستان و شوروی عهدنامه ساندرز غیرنظامی فاشیسم مذهبی فدائیان فدائیان خلق فدائیان خلق مارکسیست فدائیان مارکسیست فدائیان و مجاهدین فدائیان کمونیست فداییان خلق فدرال فدرالیسم فراماسون فرقه بهائی فرقه وهابی فرمانده کل نیروهای مسلح ایران فرماندهی کل قوا فرهنگ چینی و کنفوسیوسی فرهنگی فروش نفت سفید و نفت حرارتی قانون 1959 قانون اساسی قانون اساسی ایران قانون انرژی قانون جنایی (امنیت کشور) قانون فروش هواپیما قانون منع حمله و انتقاد به سران دولتهای بیگانه قانون میراث اسلامی قانون وضعیت قدرت جهانی قرادادهای نظامی قرار داد 1919 قرار داد MIAC قرار داد آوریل 1974 با UNDP (برنامه توسعه سازمان ملل) قرار داد کمپ دیوید قرارداد (LOME) قرارداد (شماره 746 قرارداد 1907 بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی قرارداد 1921 ایران و شوروی قرارداد 1921 شوروی قرارداد 1947 قرارداد 1959م قرارداد 1972 قرارداد 1976م قرارداد 99 جیپ ام قرارداد ABS قرارداد FCS قرارداد IDRO/ Voest Alpine (از اطریش) (IVA) قرارداد IR قرارداد MBK قرارداد SAM P2 قرارداد SVA قرارداد TAFT قرارداد UZM قرارداد VLN قرارداد VNR قرارداد WAL قرارداد «سورز» در سال 1920 قرارداد آر.اف قرارداد ابوموسی قرارداد اتمی قرارداد اتمی بین ایران و آمریکا قرارداد احداث مجتمع هسته ای در برزیل قرارداد ارضی روس قرارداد استرالیایی قرارداد اشتورا قرارداد اشتوره قرارداد الجزیره قرارداد الجزیره با ایران قرارداد اکتبر 1978 قرارداد ایران با کنسرسیوم قرارداد برای از سرگرفتن ساختمان یک نیروگاه در منطقه تبریز قرارداد بندیکس قرارداد بین آریانا و داگلاس قرارداد ت قرارداد تجاری ایران و شوروی قرارداد ترانزیت ایران قرارداد ترانزیت ایران و شوروی قرارداد ترانزیت با شوروی قرارداد تهران قرارداد تکمیلی نفت گلشائیان قرارداد خرید چند FRIGATE از نوع لوپور از ایتالیا به مبلغ 225 میلیون دلار قرارداد خریدهای نظامی خارجی شماره IR قرارداد دو جانبه با ایالات متحده قرارداد دوجانبه 1959 قرارداد دوجانبه 1959م قرارداد دوجانبه اتمی قرارداد دوطرفه انرژی اتمی قرارداد ذوب آهن قرارداد ذوب آهن شاه با اتحاد جماهیر شوروی قرارداد روبل و روپیه قرارداد ریو قرارداد شماره IR قرارداد شوم «دوراند» میان امیر عبدالرحمن خان و انگلیس ها قرارداد صلح قرارداد صلح اسرائیل و مصر قرارداد صلح بین مصر و اسرائیل قرارداد صلح خاورمیانه قرارداد صلح مصر و اسرائیل قرارداد صلح کمپ دیوید قرارداد مارس 1975 الجزیره با رژیم شاه قرارداد متارکه اوت 1920 که بین ترکیه و قدرت های وقت قرارداد مرکب یک میلیارد دلاری جت های آلفای فرانسوی و FRIGATE های لوپوی ایتالیایی قرارداد مشترک 50 قرارداد مصر و اسرائیل قرارداد منعقده بین سازمان برنامه با انستیتو نفت فرانسه (IPF) قرارداد مهندسی مشترک با کارخانجات آلمان و اطریش قرارداد نفتی با فرانسه قرارداد نیروگاه هسته ای بوشهر با KWU قرارداد همکاری هسته ای دوجانبه بین ایران و آمریکا در ژوئیه 1978 قرارداد وستینگهاوس قرارداد پ قرارداد پشتیبانی برای هلیکوپترها قرارداد چهار جانبه ونزوئلا قرارداد ژنو قرارداد کالیبراسیون موشک های تاو قرارداد کالینگاز قرارداد کمونیستی آکرا در سال 1978 قرارداد کمپ دیوید قرارداد کنسرسیوم قرارداد کنسرسیوم نفت قرارداد گاز قرارداد گاز شوروی قرارداد گندمک بین امیر پشتون ها (امیرمحمد یعقوب خان) و انگلیس ها قراردادهای 3 نوامبر 1943 قراردادهای STA قراردادهای SXA و SXK قراردادهای TAFT قراردادهای «کمپ دیوید» قراردادهای انگلیس و آلمان قراردادهای بازرگانی با لهستان و اتحاد جماهیر شوروی قراردادهای بغداد 2 قراردادهای بیت الدین قراردادهای تجاری با لهستان و اتحاد جماهیر شوروی قراردادهای ترکیه قراردادهای تهران قراردادهای تهران / تریپولی / بغداد در نیمه اول 1971 قراردادهای خریدهای نظامی خارجی VZZ, WAK, WAL, WAG قراردادهای خریدهای نظامی خارجی با شناسه VZZ, WAK, WAL, WAG, Ect قراردادهای شل قراردادهای فرانسوی و انگلیسی قراردادهای فروش اسلحه قراردادهای ناصرالدین شاه قاجار با بارون ژولیوس دورویتر انگلیسی و مظفرالدین شاه با ویلیام ناکس دارسی قراردادهای نفتی قراردادهای پشتیبانی هلیکوپترها قراردادهای چهار کشتی (اسپراونس) قراردادهای کمپ دیوید قراردادهای گرومن قراردادهای گلف و بریتیش پترولیوم قطع نامه جاویتس قطعنامه 1514 قطعنامه 17 مه سنا قطعنامه 17 می سنای آمریکا قطعنامه 1973 قطعنامه 242 قطعنامه 242 سازمان ملل قطعنامه 242 سازمان ملل متحد قطعنامه 242 شورای امنیت قطعنامه 242 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه 242 مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه 242 و 338 قطعنامه 242. قطعنامه 2799 و 2949 قطعنامه 2832 قطعنامه 3368 قطعنامه 425 قطعنامه 435 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه بغداد قطعنامه جاویتز قطعنامه جاویتس قطعنامه سنا قطعنامه سنای آمریکا قطعنامه سنای آمریکا علیه ایران قطعنامه شماره 242 قطعنامه شماره 338 شورای امنیت قطعنامه شورای ملی مورخه 23 آذر ماه 1327 قطعنامه های 242 و 338 شورای امنیت سازمان ملل قطعنامه های اجلاس بغداد قطعنامه های بغداد قطعنامه های کنفرانس بغداد قطعنامه کوبا قطعنامه ۲۴۲ سازمان ملل قطعنامه 242 قوانین جزائی ایران لاوی لایحه استقلال دانشگاه لایحه اسمیت. موندت لایحه اصلاح اراضی لایحه اعطاء حقوق بیشتر به زنان لایحه سانسور دولت در مورد تبریز لایحه قانونی لایحه وضعیت لجستیکی لغو قانون اعطای مصونیت سیاسی به نظامیان ایالات متحده که در 1964 به تصویب رسید لغو قراردادهای نفت با ایالات متحده لنینیست لنینیسم لوزان لوفت هانزا لیبراسیون لیبرال لیبرال دمکرات لیبرال دمکراتیک لیبرال های متجدد م) ماتریالیسم ماده ۶۶۱ بنگاه عمران بین المللی (AID ) مادی گراهای چپ مارکسیست مارکسیست اسلامی مارکسیست ها مارکسیست های چپ مارکسیستها مارکسیستی مارکسیسم مازوفیزم مانسفیلد متروی تهران مجاهدین مجاهدین خلق مجاهدین خلق ایران مجلس خبرگان مجلس سنا مجوزهای سیاسی رژیم سابق محصلین مخالفین مذاکرات آینده مدیریت ایالات متحده برای AFSA مذاکرات اقیانوس هند. مذاکرات ایران مذاکرات تسلیحاتی ایران و آمریکا مذاکرات دو جانبه و موافقتنامه های دو جانبه درباره هواپیمایی کشوری مذاکرات دوطرفه انرژی اتمی مذاکرات راه آهن مذاکرات سالت مذاکرات صلح خاورمیانه مذاکرات صلح در خاورمیانه مذاکرات مدیریت ایالات متحده مذاکرات مربوط به حل و فصل اختلافات.افزایش تعهدات بیمه ای در ایران مذاکرات مربوط به حمل و انتقالات سلاح های عربستان سعودی مذاکرات نیوسام مذاکرات هاوانا مذاکرات هیئت مسائل امنیتی مذاکرات هیئت مسائل مملکتی مذاکرات هیئت مسایل مملکتی مذاکرات کمپ دیوید مذهب مذهبیون مستشار نظامی مستشاران نظامی مستشاری نظامی مسلمان رادیکال مسلمان های راست مسلمانان مسلمانان رادیکال مسلمانان شیعه مسیحی مسیحیان مشروطیت مصر مطبوعات بین المللی معامله لوپو معامله گاز معاهده 1921 معاهده 1921 ایران و شوروی معاهده 1921م معاهده 1937 معاهده 5 معاهده اسلامی معاهده الجزیره معاهده تلاتلولکو (Tlatelolco) معاهده دوستی معاهده ریواست معاهده صلح بین مصر و اسرائیل معاهده صلح ما بین مصر و اسرائیل معاهده صلح چین معاهده صلح کمپ دیوید معاهده قاهره معاهده مارس ۷۵ معاهده مصر و اسرائیل معاهده وین معاهده کمپ دیوید معاهده کنسرسیوم معلمین ملی شدن صنایع ملی گرا مناقصه شاهراه 800 میلیون دلاری بحرین و عربستان سعودی منشور منشور ملل متحد موافقت نامه امنیت کره جنوبی موافقت نامه تهران موافقت نامه دوجانبه انرژی هسته ای موافقت نامه صلح مصر و اسراییل موافقت نامه مصر و اسرائیل موافقت نامه های کمپ دیوید موافقت نامه هوایی ایران موافقت نامه هوایی ایران و شوروی موافقت نامه کمپ دیوید موافقتنامه 1947 ایالات متحده موافقتنامه 1975 الجزیره موافقتنامه بازرگان موافقتنامه تهران موافقتنامه تهران در فوریه 1971 موافقتنامه دوجانبه اتمی موافقتنامه دولت ایران با مخالفین مذهبی موافقتنامه صلح مصر با اسرائیل موافقتنامه مورخ 6 اکتبر 1947 بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت ایالات متحده آمریکا موافقتنامه مورخ 6 اکتبر 1947 بین دولت شاهنشاهی ایران و دولت کشورهای متحده آمریکا موافقتنامه های 1943 و 1947 دولت ایران موافقتنامه های اصلی 1943 و 1947 موافقتنامه های تضمین سرمایه موافقتنامه کمپ دیوید موافقتنامه گرومن موافقتنامه ۱۹۷۳. موقعیت استراتژیک میانه روها میانه روهای مذهبی ناتو ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) ناسیونالیست ناسیونالیستی ناسیونالیسم نامه 1959 نامه والدهایم نامه چارلی از نهضت آزادی نظام سلطنتی پهلوی نهضت آزادی نهضت اسلامی نو افلاطونی نوگرا نوگرایان نیروهای آمریکا نیروهای خمینی نیروهای مسلح نیروهای مسلح ایران نیروی دریایی نیروی دریایی آمریکا نیروی دریایی ایالات متحده نیروی زمینی ارتش ایران نیروی مسلح نیروی هوایی نیروی هوایی آمریکا نیروی هوایی انگلیس نیروی هوایی ایران نیروی هوایی بریتانیا نیروی هوایی شاهنشاهی ه قطعنامه 242 هریس اینترنشنال هلیکوپترسازی بل هواپیمائی ملی ایران هواپیمایی ایران ایر هواپیمایی ایرفرانس هواپیمایی بریتانیا هواپیمایی ملی ایران هواپیمایی پان آمریکن هیأت مستشاری نظامی هیأت مستشاری نظامی آمریکا هیئت مستشاری نظامی هیئت مستشاری نظامی آمریکا هیئت های دیپلماتیک هیئت های دیپلماتیک غربی و مؤسسه گسترش نفتی آراکان(13) واقعه قم وزارت امور خارجه انگلیس وزارت بازرگانی وزارت دفاع آمریکا ولایت فقیه پارلمانی شاهنشاهی بریتانیایی پاسداران انقلاب پان آمریکن پان اسلامیک پان امریکن پان ایرانیست پراگماتیست پراگماتیسم ایرانی پروتستان پروتکل بلغارستان پروژه تولید نفت در ایران پروژه پالایشگاهی خارجی (ژاپنی پروژه کالین گاز پلیس پهلوی پیشنویس قانون اساسی پیمان (کنوانسیون) وین پیمان 1970 پیمان 32 پیمان ANDEAN پیمان RCD پیمان آتلانتیک پیمان آتلانتیک شمالی پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) پیمان اقتصادی بغداد پیمان الجزایر در سال 1975 پیمان بغداد پیمان دوجانبه هسته ای پیمان دوستی شوروی پیمان سال 1921 [1300] بین ایران و شوروی پیمان سالت پیمان سالت (SALT) پیمان سعد آباد پیمان سنتو پیمان سیتو پیمان صلح (مصر و اسرائیل پیمان صلح اسرائیل و مصر پیمان صلح بین مصر و اسرائیل در ماه مارس 1979 پیمان صلح خاورمیانه پیمان صلح مصر پیمان صلح مصر با اسرائیل پیمان صلح مصر و اسرائیل پیمان صلح مصر و رژیم صهیونیستی پیمان صلح ژاپن در سال 1951 پیمان مصر پیمان مصر و اسرائیل پیمان منطقه ای «سنتو» پیمان ناتو پیمان نظامی سنتو پیمان ورشو پیمان کمپ دیوید پیمانهای O.A.S (در آمریکای لاتین) پیمانهای کمپ دیوید چادرنشینان چریک های فدایی چریک های فدایی خلق چهارمین دور مذاکرات آمریکا چوپانان چپ ها چپ گراها چپگرا چپی عرب چپی ها ژئوپلتیک ژاندارم آمریکا ژاندارم منطقه ژاندارمری ژاپن کاتولیک کانون ملی گرایان کانون وکلا کاپیتالیزم کاپیتولاسیون کاپیتولاسیون؛ کشورهای جهان سوم کمونیست کمونیست ها کمونیستها کمونیستی کمونیسم کمپ دیوید کمیته کمیته های انقلاب کمیته ژنو کمیسیون کمیسیون بین المللی حقوق دانان کنترل دیتا کورپریشن کنسرسیوم کنسرسیوم اروپایی مرکب از سی.اف.پی(10) (فرانسوی) کنسرسیوم از شرکتهای کنسرسیوم از شرکتهای ژاپنی کنسرسیوم تکساکو کنسرسیوم موبیل کایو کنسرسیوم نفت کنسرسیوم نفتی کنسرسیومی متشکل از فیلیپس هیسپان اویل کنفرانس کنفرانس مطالعات آمریکایی کنفرانس مقامات مهم کنسولگری کنفرانس پیمان بغداد کنفرانس ژنو کنفرانس کشورهای غیرمتعهد کنوانسیون کنوانسیون مرزی و مالی ایران و شوروی کنوانسیون وین کنوانسیون ژنو کنگره جهانی سوسیالیست ها کهنه پرستی کودتا کودتای نظامی کوکتل مولوتف گتی و شرکت نفت ایتالیا گروه اتحاد برای آزادی گروه تل زعتر گروه توحیدی گروه رادیکال چپ گروه صفر قهرمانی گروه فرقان گروه مجاهدین خلق گروه های چپ گروههای اسلامی راستگرا گروههای پارتیزان گروههای چپی گرین کارت گزارشگری گفتگوهای دو جانبه CIEC در پاریس گلستان گلف گلف و بریتیش پترولیوم برای عرضه نفت و فروش آن به طرف ثالث یمانهای کمپ دیوید ین الملل سوسیالیست یهودی ها یهودیان یهودیها یونایتد تکنولوژی یونایتدپرس یگان حمل و نقل هوایی مک