Note
20
روحالله محمدصادق
TAFT یا Technical Assistance Field Team به تیمیاز پرسنل وزارت دفاع ایالات متحده گفته میشد که معمولا به مدت یک سال یا بیشتر به یک کشور خارجی برای ارائه کمکهای فنی و آموزش پرسنل نظامی در زمینههای عملیات، تعمیر و نگهداری و به کارگیری تجهیزات، فنآوری، سلاحها، سیستمهای پشتیبانی و یا سایر مهارتهای ویژه مرتبط با عملکرد ارتش اعزام میشدند.[1]
با وجود این تعریف رسمیاز تیمهای کمک عملیات فنی (TAFT)، بنابر اسناد به دست آمده از سفارت سابق آمریکا در تهران، از این تیمها برای اهداف دیگری نیز استفاده میشد.
یکی از این اهداف، جاسوسی داخلی در کشور مقصد بود. در یکی از اسناد کسب اطلاعات در مورد جهت و فعالیت سیاسی ارتش ایران به عنوان یکی از وظایف تیمهای کمک عملیات فنی بیان شده است: «گزارشات جاسوسی برای بررسی یکپارچگی و کیفیت توسط مشاور و یا اگر باشد، توسط سطوح بالاترتجدید نظر میشوند. یک مسئله که همچنان مورد علاقه ما است مربوط میشود به اطلاعات درباره جهت و فعالیت سیاسی ارتش ایران. اگر چه از طریق هیئت مستشاری ما (MAGG) و تیمهای کمک عملیات فنی (TAFT) ارتباط وسیعی با نیروهای مسلح ایران داریم، ولی هنوز باید در پی اطلاعات مطلوبمان از لحاظ کیفی و کمی باشیم. ما درصدد هستیم این را از طریق یک برنامه سیستماتیکتر سؤال و جواب آخر مأموریت از افسران منتخب TAFT و MAGG بهبود بخشیم.» در ابتدای همین گزارش تیمهای کمکی عملیات فنی در کنار هیئت مستشاران نظامی و... به عنوان بازوهای ایالات متحده در فعالیتهای نظامی و جاسوسی در ایران نام برده میشوند.[2]
در سند دیگری آمده است: « اگرچه بودجه فعلی ایران کسری نشان میدهد، ایران به نظر میرسد که منابع مالی را برای پرداخت سریع برای آنچه که سفارش میدهد دارا باشد. پیشرفت در جهت اعتماد به نفس به وسیله مراحلی از موقعیت (تیمهای عملیاتی و کمکهای فنی) TAFT و همچنین به وسیله یک پروژه سرتاسری کاهش در پرسنل TAFT نشان داده شده است. هیچ پروژهای برای کاهش مؤثر در O و M به خاطر تجهیزات پیشرفته که برای ساخت دفاعی نیروی هوایی ایران پیشنهاد شده است اجرا نشده. یک تشکیلات دفاعی توانا باید نتیجه خریدهای تعیین شده باشد و باید از هدفهای آمریکا که در پاراگراف 2 اظهار شده حمایت کند.»
در پاراگراف 2 این سند سری که موضوع آن همکاری امنیتی نظامی برای سالهای 79-83 میلادی است، از جمله هدفهای کلی آمریکا از ارسال نیروهای مستشاری، پرسنل TAFT و... اینچنین بیان شده است: «ترغیب به مشارکت فعال در مجامع امنیتی طرفدار غرب، همکاری در به دست آوردن حقوق، اختیارات و امکانات برای آمریکا و متفقین، د: کمک به ایران برای مستقر کردن و نگهداری نیروهای پشتیبانی تدارکاتی و رزمی قادر به انجام وظایف دفاعی احتمالی، ترغیب به همکاری منطقهای نزدیکتر و مقاومت در برابر نفوذ کمونیسم، افزایش دسترسی آمریکا به منابع نفتی عظیم.»[3]
با توجه به همین موارد مشاهده میشود که اعضای تیمهای TAFT گزارشهایی از اقدامات انقلابی مردم ایران به سفارت آمریکا در ایران یا نهادهای مافوق خود در واشنگتن ارسال میکردند. در یکی از این گزارشها که منبع آن «افسر اجرایی در بخش نیروی هوایی هیئت مستشاری نظامیآمریکا» است، در مورد خرابکاری در پایگاه هوایی تبریز آمده است: «سرگرد لی فیربورن رئیس تیم TAFT نیروی هوایی در پایگاه هوایی تبریز روز 6 دسامبر 78 [15 آذر 1357] گزارش نمود که در 38 فروند از 41 فروند هواپیمای اف - 5 مستقر در آن پایگاه خرابکاری شده است و سیمهای یک یا هر دو سکان اصلی هواپیماها قطع شده است. رئیس تیم TAFT چیزی در مورد زمان خرابکاری نمیداند. نیروی هوایی شاهنشاهی ایران در مورد این واقعه سکوت اختیار کرده و اطلاعات مزبور از طریق همتایان نظامی و آشنایان ایرانی به دست آمده است. خرابکاری ظاهراً طی روزهای 4 و 5 دسامبر 78 صورت گرفته است.»[4]
یا همزمان با بزرگداشت چهلم شهدای قم در تبریز، «تیمهای TAFT گزارش میکنند که ارتش ایران به حال آمادهباش درآمده است. تیمهای TAFT در حال حاضر از پایگاههای خود خارج نمیشوند.»[5]
گزارشهایی که مأموران TAFT در مورد فعالیتهای انقلابی مردم ایران ارسال میکردند فقط منحصر به مراکز نظامی نمیشد. به عنوان نمونه در گزارشی با موضوع «ادامه ناآرامیهای شهری در اصفهان و بوشهر» که از طرف دفتر تحقیقات ویژه نیروی هوایی در تهران به فرماندهی تحقیقات ویژه نیروی هوایی در واشنگتن دی. سی ارسال شده است، آمده است: « منبع که عضو ستاد مستشاری نظامی بخش نیروی دریایی است، خبر دریافت گزارشی را از فرمانده مالکولم، عضو تیم TAFT نیروی دریایی در بوشهر پیرامون ناآرامیهای اجتماعی داد. مالکولم گفت که در شب 30 نوامبر چندین تن ایرانی تلاش کردند یک مجسمه در وسط بوشهر را به پایین بکشند. شب هنگام 2 دسامبر دو ایرانی در یک تظاهرات کشته شدند. مالکولم همچنین خبر داده است که یک کوکتل مولوتف به سوی اقامتگاه یک افسر ارشد ارتش ایران پرتاب شده است. مقامات پایگاه نیروی دریایی گفتهاند آسیبهای جزیی به قسمت گاراژ اقامتگاه وارد آمده است.»[6]
در طی سالهای 1356 و 1357 و همزمان با قیام انقلابی مردم ایران، نگرانی نسبت به سلامت اعضای تیمهای TAFT در اسناد به چشم میخورد. بنابر گزارش کنسولگری اصفهان: «یکی از باشگاههای TAFT مستشاران فنی، اطلاعاتی مبنی بر احتمال بمبگذاری از نوع آتشزا دریافت کرد. یک همسایه به وسیله چند مرد جوان ایرانی در خیابان متوقف شد و از او پرسیده شد: «کدام یک مربوط به مستشارهای نظامی است» پس از اشاره به محل به همسایه اخطار شد که: «امشب دور از محل اقامت کند، زیرا در آنجا آتشسوزی خواهد بود.» همسایه تلفنی مطلب را برای گزارش به کلانتری اطلاع داد. کلانتری دو تهدید تلفنی مبنی بر وجود بمب آتشزا در همان شب به باشگاه TAFT را تأیید کرد. کنسولگری و باشگاه TAFT پلیس اضافی برای نگهبانی درخواست کردند. کلانتری پاسخ داد که پس از برقراری حکومت نظامی این کار وظیفه قانونی آنها نیست. درخواست مشابهی به وسیله کنسولگری و پرسنلTAFT از مسئولین نظامی شده است. مسئولین نظامی اظهار داشتند آنها اقدام لازم را خواهند کرد. آن شب هیچ اتفاقی نیفتاد. هیچ نشانهای مبنی بر اقدامات حفاظتی ویژه در مورد باشگاه TAFT دیده نشد.»[7]
در ادامه همین گزارش آمده است: «هنوز ابهامات و مشکلاتی به خاطر موقعیت باشگاه (TAFT Field HOUSE) TAFT برای حفاظت پلیس معمولی به هنگام حکومت نظامی وجود دارد. در حالی که شب گذشته حفاظت بیشتری توسط پلیس یا ارتش در باشگاه TAFT مشاهده نشد، کنسولگری اصفهان وقوع حادثهای را گزارش نکرد. احتمالاً اقدامات امنیتی ویژه به طور غیر محسوسی معمول شده است و در هر صورت مسئولین حکومت نظامیبر تمایل خود به موافقت هر درخواستی از سوی کنسولگری تأکید کردهاند.»[8]
در سند دیگری که موضوع آن «اقدامات خشونتبار ضدآمریکایی در ایران» است، به تهدید به بمبگذاری در باشگاه آمریکاییها در شیراز به تاریخ 25 اکتبر 1978 (3 آبان 1357) اشاره شده است که اعضای تیم TAFT از اعضای آن باشگاه بودند.[9] همچنین در گزارشی که سفارت آمریکا در 23 بهمن 1357 به وزارت خارجه ارسال میکند آمده است: «کنسولگری اصفهان به ما گفته است که درگیری در پایگاه هوایی و دیگر جاها تمام شده است، تیمهای TAFT سالم هستند.»[10]
پس از پیروزی انقلاب صندوقی با عنوان «صندوق امانی» به منظور تسویه حساب بین دولت ایران و آمریکا ایجاد میشود. یکی از موارد مناقشهبرانگیز بین دو کشور مربوط به صورتحساب هزینههای TAFT در سالهای 1978 و 1979 (1357 و 1358) است. به عنوان نمونه، سرهنگ کامکار، معاون وزارت دفاع ملی ایران و نماینده مذاکره کننده با دولت آمریکا، در ملاقات با نماینده دولت آمریکا در تیر 1358 در مورد قراردادهای TAFT برای سال مالی 1979 اینگونه اظهار نظر میکند: «کل برنامه ارزشی بالغ بر 114.8 میلیون دلار دارد و کل مبلغ مورد نیاز در صورتحساب شماره 79-03-NK مبلغ 99.6 میلیون دلار ذکر شده است. نظر به اینکه نیروهای TAFT پیش از فوریه 1979 ایران را ترک کردند، به نظر میرسد که مبلغ مورد نیاز قدری بیشتر از واقع در صورتحساب قید شده است.»[11] به نحوی که در ادامه گزارش آمده است: «تعیین مبلغ دقیق هزینهها ممکن است چندین ماه به طول انجامد.»[12]
در جلسه دیگری که در تاریخ 16 سپتامبر برگزار شد، نمایندگان دولت آمریکا «توضیحاتی در اختیار نمایندگان وزارت امور خارجه، وزارت دفاع ملی، ستاد مشترک و نیروهای مسلح ایران قرار دادند. تقریباً 40 نفر در این جلسه حضور داشتند و نمایندگان حاضر در جلسه از ردههای دوم و سوم دولت بودند. آقای ایزدی (دستیار آقای بایندر، رئیس اداره امور قاره آمریکا) از طرف وزارت امور خارجه، و سرهنگ کامکار از طرف وزارت دفاع در آن جلسه حضور داشتند. به استثنای سرتیپ صفری (نیروی هوایی ایران)، بقیه حضار سرهنگ و یا درجهای پایینتر از سرهنگ داشتند... سرهنگ حداد (از ستاد مشترک، J- 4) درباره قرارداد TAFT پرسید. در این باره توضیحی ارایه نشد، زیرا احساس نمیکردیم اطلاعات کافی را در اختیار داشته باشیم. پیش از پاسخ به آنها در این ارتباط به اطلاعات اضافی نیازمند هستیم. سرهنگ دوم استوکلن به هنگام بازگشت نیازهای ما را اطلاع خواهد داد.»[13]
پینوشتها:
[1] http://www.samm.dsca.mil/glossary/technical-assistance-field-team-taft
[2] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 391 - 394، سند شماره 13، 10 ژوئیه 1974.
[3] همان، صص 423 - 425، سند شماره 18، نوامبر 1976 ـ آبان 1355.
[4] همان، ص 533، سند شماره 272، 8 دسامبر 1978 ـ 17 آذر 1357.
[5] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 16، سند شماره 8، 19 فوریه 1978 ـ 30 بهمن 1356.
[6] همان، ص 457، سند شماره 250، 4 دسامبر 1978 – 13 آذر 1357.
[7] همان، ص 93، سند شماره 47، 16 اوت 1978 – 25 مرداد 1357.
[8] همان، ص 94.
[9] همان، ص 406، سند شماره 229.
[10] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 91، سند شماره 54، 12 فوریه 1978 – 23 بهمن 1357.
[11] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب یازدهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1388، ص 390، سند شماره 156، 27 ژوئن 1979- 6 تیر 1358.
[12] همان، ص 433، سند شماره 174، 3 اوت 1979- 12 مرداد 1358.
[13] همان، ص 470، سند شماره 200، 18 سپتامبر 1979- 27 شهریور 1358.