Note
17
روحالله محمدصادق
«انجمن ایران و آمریکا» از جمله سازمانهایی است که در قسمتهای مختلف اسناد به دست آمده از سفارت آمریکا در تهران (لانه جاسوسی) به آن اشاره شده است. آنچنان که از اسناد سفارت آمریکا به دست میآید، سیاستگذاری «انجمن ایران و آمریکا» توسط «سازمان ارتباطات بینالمللی ایالات متحده» انجام میشده است؛ در سندی با عنوان «هدایت روابط با ایران» آمده است: «سازمان ارتباطات بینالمللی آمریکا در ایران... سعی دارد توجه خود را از اهداف قبلی خویش منحرف ساخته و به حضاری مرکب از آنهایی که کمتر با آمریکا آشنا بوده، ولی به تدریج بر رویدادهای ایران در 5 تا 10 سال آینده تأثیر خواهند گذاشت، معطوف نماید. در این حرکت جدید سعی خواهد کرد از ایجاد ارتباط بیشتر با ایرانیانی که دارای روابط خصوصی بسیار با آمریکا هستند جلوگیری به عمل آورد. در این مسیر، سازمان ارتباطات بینالمللی در حال تقویت عنصر فارسی برنامههای خویش میباشد. برنامههای انجمن ایران و آمریکا را توسعه میدهد تا بتوانند اتباع ایرانی بیشتری را در بر گیرند... با این حال، کارمندان این آژانس نمیتوانند به تنهایی تمام وظایف را انجام دهند و به نظر بازرسین کارمندان آمریکایی بخشهای دیگر نمایندگی نیز باید در برنامههای انجمن ایران و آمریکا مشارکت بیشتری داشته باشند... سازمان ارتباطات بینالمللی نقش خود را در زمینه مشاوره و معارفه گسترش داده و تلاش خود را در زمینه آموزش زبان انگلیسی به 5000 دانشجوی زبانی که در انجمن ایران و آمریکا ثبتنام کردهاند تقویت نمودهاست.»[1]
یکی از مهمترین وظایف «انجمن ایران و آمریکا» تدریس زبان انگلیسی در ایران بود، ولی به عنوان بازوی اجرایی سازمان ارتباطات بینالمللی در ایران مطرح میشود: «سازمان ارتباطات بینالمللی... در استانها... از طریق انجمن ایران و آمریکا عمل میکند...»[2] همچنین مشاهده میشود که این انجمن به مکانی برای پیشبرد سایر اهداف سیاسی و امنیتی ایالات متحده به کار میرود. در سندی به استفاده از فضای انجمن برای حمایت ملایم از حکومت پهلوی اشاره میشود: «سرخوردگی نسبت به رژیم از سوی عناصر اساسی اندیشمندان ایران و بویژه جوانان تحصیلکرده ایرانی که مشکل جدی برای حکومت ایران به شمار میرود. این مشکل تا آنجایی که به ایالات متحده مربوط میشود، «ارتکاب گناه از طریق شریک جرم بودن» با رژیم کنونی را شامل میشود. از آنجایی که راه دیگر واقع گرایانهای برای سیاست ما در پشتیبانی از شاه وجود ندارد و از آنجایی که ما نباید بیش از اندازه تحت تاثیر روشهای اندیشمندانی واقع شویم که برای آینده ایران عامل قدرت به شمار نمیآیند، به سختی میتوان توصیه کرد که در چنین مرحلهای سیاست کلی خود را برای مقابله با این مسئله تغییر دهیم. معذالک در عین حالی که ما نمیتوانیم این مسئله را حل کنیم، بلکه میتوانیم مشکل را تا آن اندازه که مربوط به چهره خودمان از محفلی است که رهبران آینده ایران از آن برخواهند خواست، ملایمتر کنیم. یک نمونه فوقالعاده موفق یک چنین اقدام ملایمتر کنندهای، سخنرانی جولیوس هلمز، سفیر آمریکا در ایران درباره موضوعی تحت عنوان «رضایت حکومت شدهها» در انجمن ایران و آمریکا در تهران در تاریخ اول اردیبهشت 1342 بوده است. این نطق عکسالعمل پذیرندهای در میان اندیشمندان ایران پیدا کرد. از آنجایی که سفیر درباره ایالات متحده صحبت میکرد هیچ کس نمیتوانست او را به مداخله در امور ایران متهم کند و هیچ کس چنین کاری را نکرد. فرصتهای دیگری را میتوان برای تذکر دادن نکات مشابه پیدا کرد.»[3]
در سند دیگری از انجمن به عنوان مکمل فعالیتهای نظامی و اطلاعاتی آمریکا نام برده میشود: «تداوم تلاشهای هیئت (نمایندگی سیاسی) در جهت حصول اطمینان و ارتقاء رابطه دو جانبه سودمند میباشد. رشد قابل توجه روابط تجاری ما، مشارکت وسیع ما در توسعه داخلی و مدرنیزه کردن ارتش و ازدیاد آمریکاییهایی که در این کشور زندگی میکنند، مستلزم توسعه سفارت و عوامل وابسته به آن بوده است که امروز بزرگترین و پیچیدهترین هیئت در امور خاور نزدیک است. علاوه بر ساخت عرفی کنسولی و دیپلماتیک، ما حضور نظامی بزرگی در ظاهر نماینده وزارت دفاع داریم. مستشاری نظامی و تیمهای همکاری تکنیکی (TAFT) وابسته دفاعی، یک سپاه صلح موقتی...، انجمن ایران و آمریکا که بسیار فعال و بزرگ است... و حدود 20 واحد جداگانه دیگر که با فعالیتهای نظامی و اطلاعاتی ما در ایران در ارتباط و پیوستگی هستند.»[4]
در راستای همین فعالیت اطلاعاتی، در اسناد بسیاری مشاهده میشود که برخی رابطین سفارت آمریکا به نحوی با انجمن ایران و آمریکا مرتبط میشوند:
«او منبع اطلاعاتی است که نبایستی نادیده گرفته شود... او رابطه خوبی با جامعه روشنفکران ایران دارد. زیرا دسترسی به این گروه مشکل است و او راهگشای با ارزشی است... سابقاً مرکز دانشجویان انجمن ایران و آمریکا را اداره میکرد و تماسهای خوبی با دانشجویان دانشگاه و استادان دارد.»[5]
«اگر به او بستگی داشت رنگ سیاسی افراطی به انجمن ایران و آمریکا میداد»[6]
«معمولاً در اطراف انجمن ایران و آمریکا میگردد، جایی که او یک جو پراهمیت و پرآب و تابی را به وجود میآورد.»[7]
«خیلی به مأموران سفارت آمریکا علاقه دارد و اغلب در برنامههای رسمی انجمن ایران و آمریکا حضور مییابد.»[8]
«زمانی... رئیس انجمن ایران و آمریکا بود... وی یکی از سیاستمداران معدود ایرانی است که آرزوی نخستوزیر شدن را دارد و معتقد است که سفارت آمریکا میتواند به او کمک کند تا او این سمت را به دست آورد.» [9]
«سناتور[ی]... که جذب جاهطلبی خود برای ریاست اتحادیه بینالمجالس شده است... او در انجمن ایران و آمریکا فعالیت داشته و کمکهای زیادی کرده است.»[10]
«وزیر آب و برق در دولت حسنعلی منصور، در همان زمان به عنوان «دبیر هیئت مدیره انجمن ایران و آمریکا» فعالیت میکند.»[11]
«[سفیر ایران در آمریکا]... از نوامبر 1976... رئیس هیئت مدیره انجمن ایران و آمریکا بوده است. او یک شرکتکننده فعال در امور این انجمن است و در تداوم پروژههایی که به او مربوط میشود بسیار مفید و مؤثر میباشد.»[12]
«همسر او عضو پر و پا قرص باشگاهی است که در انجمن ایران و آمریکا نیز فعالیت دارد.»[13]
همچنین از انجمن ایران و آمریکا به عنوان ابزاری برای تماس با اتباع سایر کشورها در ایران استفاده میشد. در سندی با موضوع «تماس با اتباع شوروی» آمده است: «گزارشگر که مدیر انجمن ایران و آمریکاست داوطلبانه گفت آقای پاولنکو میتواند به او روسی درس بدهد و او به آقای پاولنکو انگلیسی.»[14]
فعالیتهای «انجمن ایران و آمریکا» از دید مردم ایران پنهان نبود. بنابراین در تظاهرات انقلابی سالهای 1356 و 1357 بارها دفاتر این انجمن مورد حمله قرار گرفتند: «گزارش واصله از نگهبان شب در انجمن ایران و آمریکا نشان میدهد که گروه کوچکی از ایرانیان... به ساختمان انجمن ایران در آمریکا نزدیک شدند و سعی کردند وارد ساختمان که در آن قفل بود شوند... نگهبان به آنها اجازه ورود نداد و گروه آنجا را ترک کردند. تلاش مجدد علیه انجمن ایران و آمریکا در اصفهان... اتفاق افتاد. جمعیت به وسیله پلیس در یک چهارراه قبل از اینکه به طرف انجمن ایران و آمریکا بروند، متفرق شدند.»[15]
در «شیراز شیشه تمام پنجرههای ساختمان انجمن ایران و آمریکا توسط تظاهرکنندگان شکسته شد... جمعیت سعی میکنند... داخل انجمن ایران و آمریکا شوند... [در]... شیراز جمعیتی که از طرف مسجد به سوی انجمن ایران و آمریکا حرکت کرده توسط پلیس متفرق میگردد.»[16]
در یکی از جلسات مذاکرات، هیئت مسایل مملکتی آمریکاییها نگرانیشان را از حمله به دفاتر انجمن بیان میکند: «در شیراز... 200 نفر مستقیماً به طرف انجمن به راه افتاده بودند ولی توسط پلیس متفرق شدند. این اولین باری بود که انجمن ایران و آمریکا به طور اخص هدف قرار گرفته بود، در حالی که در دفعات پیش بر سر راه اهداف دیگر واقع شده بود.»[17] «در تبریز... تمام پنجرههای مرکز دو ملیتی انجمن ایران و آمریکا شکسته شد. لیکن بهجز این واقعه، اغتشاشات دیگر جنبه ضدآمریکایی نداشته [است.]»[18]
همچنین در گزارشی که در دی سال 1357 منتشر شده آمده است که در اهواز انجمن ایران و آمریکا مورد حمله واقع شد و در مشهد ساختمان انجمن ایران و آمریکا بهکلی در آتش سوخت.[19] تمام این موارد در حالی اتفاق میافتند که آمریکاییها در حال توسعه «انجمن ایران و آمریکا» در ایران هستند و در سندی به تاریخ 4 مرداد 1357 آمده است: «انجمن ایران و آمریکا برای احداث یک مرکز آموزشی جدید پروانه ساختمان گرفته است.»[20] همچنین قبل از آن و در فروردین 1357 «خبری که از اصفهان داشتیم این است که دولت [حکومت پهلوی] حاضر است به عنوان یک ژست سمبلیک مقداری زمین به انجمن ایران و آمریکا اعطاء کند.»[21]
پینوشتها:
[1] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب ششم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 876 و 877، یادداشت بازرسی شماره 9 ب، ژوئیه 1978.
[2] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب ششم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 876، یادداشت بازرسی شماره 9 ب، ژوئیه 1978.
[3] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 622 و 623، سند شماره 322، 13 سپتامبر 1979- 22 شهریور 1358.
[4] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 420، سند شماره 17، 27 می1976- 6 خرداد 1355.
[5] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، صص 418 و 419، سند شماره 10، 25 ژوئیه 1976- 7 تیر 1355.
[6] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 370، سند شماره 1، 9 سپتامبر 1967- 18 شهریور 1346.
[7]اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 381، سند شماره 2، 26 آوریل 1969- 6 اردیبهشت 1348.
[8] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب چهارم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 363، سند شماره 33، 13 ژوئن 1979- 23 خرداد 1358.
[9] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 373، سند شماره 1، 9 سپتامبر 1967- 18 شهریور 1346.
[10] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 372، سند شماره 1، 9 سپتامبر 1967- 18 شهریور 1346.
[11] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب هشتم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 538، 20 آوریل 1965- 31 فروردین 1344.
[12] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب هشتم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 617، سند شماره 17، می 1977- اردیبهشت 1356.
[13] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب دوم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 368، سند شماره 1، 9 سپتامبر 1967- 18 شهریور 1346.
[14] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب یازدهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 591، سند شماره 299، 9 آوریل 1966- 20 فروردین 1345.
[15] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 92، سند شماره 47، 16 اوت 1978- 25 مرداد 1357.
[16] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب هفتم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 10، سند شماره 1، 16 اوت 1978- 25 مرداد 1357.
[17] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 88، سند شماره 45، 9 اوت 1978- 18 مرداد 1357.
[18] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 16، سند شماره 8، 19 فوریه 1978- 30 بهمن 1356.
[19] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب نهم، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1387، ص 703، سند شماره 378، 30 دسامبر 1978- 9 دی 1357.
[20] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 752، سند شماره 37، 26 ژوئیه 1978- 4 مرداد 1357.
[21] اسناد لانه جاسوسی آمریکا: کتاب اول، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1386، ص 710، سند شماره 17، 29 مارس 1978- 9 فروردین 1357.