در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره

گزارش فعالیت های محمد پرورش

موضوع سند

گزارش فعالیت های محمد پرورش
مشخصات ارسال سند

از:

محرمانه

به:

1342-09-16- 1963-12-07

متن سند



درخشش، محمد - 15


زمان و مکان شنبه 7 دسامبر - 1963 - 1342/09/16، منزل راسیاس


خیلی محرمانه


شرکت کنندگان: محمد درخشش، وزیر سابق فرهنگ چارلز ان. راسیاس، دبیر دوم سفارت


موضوع: محدودیت فعالیت های سیاسی درخشش، بازدید برژنف، وجهه آمریکا


درخشش به من اطلاع داد که برای مدت بیش از دو هفته قادر نبوده است که کلاس های انگلیسی - فارسی را زمان بندی کند، زیرا اتفاقاتی فعالیت های سیاسی و امور شخصی وی را مختل نموده اند.


1- درست دو هفته قبل، سرلشکر پاکروان، درخشش را به منزل خود دعوت کرد تا مذاکره خصوصی و صمیمانه ای داشته باشند. در مدت ملاقاتشان، پاکروان به درخشش گفت که شاه از وی خواسته است که به درخشش اطلاع دهد برای او بهتر است که ایران را ترک نماید. درخشش از پاکروان توضیح بیشتری خواسته بود، ولی او پاسخ داده که فقط مأمور دولت است و فقط دستوراتی را که به وی داده شده است انجام می دهد و به او گفته شده که درخشش باید کشور را ترک کند. پاکروان نمی خواست یا نمی توانست چیز بیشتری بگوید.


درخشش به من گفت برای پاکروان توضیح داده است که وی دلیلی نمی بیند که باید کشور را ترک نماید، ولی اگر این چیزی است که شاه می خواهد، پس مأمورین دولت باید او را به زور در هواپیما بگذارند.


او به طور داوطلبانه نخواهد رفت و ترسی هم ندارد که فرار نماید.


2- چند روز بعد سرهنگ مولوی (ساواک) با درخشش تماس گرفت تا به وی اطلاع دهد: الف) او باید ملاقات گروه ها در منزل خود را متوقف سازد ؛ ب) او و خانواده اش به شدت تحت مراقبت از نزدیک خواهند بود؛ ج) باشگاه مهرگان بایستی بکلی تعطیل شود و فقط مجاز است یک نگهبان ساختمان در محل نگهبانی باشد؛ د) او باید کلیه فعالیت های «سیاسی» خود را متوقف نماید. وقتی درخشش سؤال کرد چه چیز بدی در فعالیت های وی وجود دارد، مولوی پاسخ داد که او فقط یک مأمور است و به اجبار دستورات را اجرا می کند.


3- درخشش توضیح داد که او ملاقات هایمان را از دو هفته قبل به دلیل وقایع فوق لغو نموده، زیرا نمی خواسته که من را بدون آگاهی از آنچه اتفاق افتاده است، در موقعیت احتمالاً ناخوشایندی قرار دهد.


4- او اظهار داشت که به علت افزایش این محدودیت ها، به همه همکاران اطلاع داده است که سعی نکنند با وی در خانه اش تماس بگیرند و نمی خواهد مأمورین ساواک، که در تمام طول روز خانه وی را تحت نظر دارند، متوجه آنها شوند. (یک ماشین در ابتدا و در انتهای کوچه باریک و دراز لال (لاله) که خانه وی در آن قرار دارد، مستقر هستند).


(او متوجه شده است که مراقبت خانه در شب مشهود نیست).


5 - به هر حال، او به فعالیت های سیاسی خود ادامه می دهد، هر چند در حال حاضر کلیه تماس های وی با همکارانش بایستی در اختفای کامل و با احتیاط انجام شود. با وجود این، «سازمان» او توانسته است تماس ها و جلسات خود را حتی به صورتی مؤثرتر، از طریق ابزار و روش های هسته های از قبل ایجاد شده، برقرار نماید.


6- هر چند بدیهی است که فشارهای اخیر برای وی مزاحمت ایجاد کرده اند، او احساس نمی کند که هیچ کار خلافی مرتکب شده باشد و هیچ دلیلی ندارد که به خود اجازه ترسیدن بدهد.


ص: 473




7- من به درخشش اظهار داشتم که شنیده ام تعدادی از دانشجویان امروز (شنبه) صبح در دانشگاه بازداشت شده اند و پرسیدم وی در این مورد چه می داند. او پاسخ داد در نتیجه محدودیت های اخیر که برای وی قائل شده بودند، از مخبرین خود در دانشگاه اطلاع تلفنی دریافت نکرده و هنوز چیزی از وقایع آن نشنیده است. او احتمالاً یکشنبه که برای ملاقات با یک «رابط» بیرون خواهد رفت، اطلاعات مورد نظر را کسب خواهد کرد.


8- من از او پرسیدم آیا اطلاع دارد که دولت به کلیه سفارتخانه های خارجی اطلاع داده است که فقط می توانند یک گروه انتخاب شده از مقامات عالیرتبه را در گردهمایی های اجتماعی خود دعوت کنند.


درخشش گفت که او این مطلب را نشنیده بود و از شنیدن آن اندکی تعجب کرد. تنها اظهارنظر وی این بود «پس این روش هدایت دولتی است که حمایت و پشتیبانی اکثریت مردم را دارد؟»


 

بازدید برژنف


در جریان مذاکرات، درخشش اظهار داشت که بازدید برژنف با قدردانی عمومی روبرو گردید، بخصوص وقتی که مشخص گردید رهبر شوروی در هیچ موردی، به استثنای مواردی که از نظر آداب رسمی قراردادی لازم بود، به شاه اشاره نکرد، «برخلاف سفیر آمریکا که در صحبت های خود در Danesfanکه بیش از حد شاه را بزرگ کرد. نه، آن روسی (برژنف - م) به طور مداوم در تمام صحبت های خود به «مردم» یا «ملت» اشاره می کرد، در ضمن برژنف برای گرفتن هدیه از رژیم نیامده بود. روس ها به اهداف خود از طریق نشان دادن علایقشان به ایران جامه عمل می پوشانند، بدون اینکه خود را با رژیم همگام کنند. درخشش اظهار داشت «البته کمونیست ها اصولاً علاقه ای به بازسازی حزب توده ندارند، هر چند بدون تردید آنها برای تجدید سازمان کادرهای خود کار می کنند. روس ها به طور کلی علاقمندند که از نارضایتی ها و سرخوردگی های جامعه ایرانی بهره برداری کنند. آنها زمینه پرباری برای کار کردن دارند.»


 

وجهه آمریکا


برای بسیاری از ایرانیان آگاه پرستیژ ایالات متحده در سطح بسیار پایینی قرار دارد و کلیه نارسائی ها، فسادها، ظلم ها و تعدی های رژیم را به گردن آمریکائیان، که بیش از حد خود را با رژیم یکی کرده اند، می اندازند. آنهایی که باور ندارند آمریکائیان ضامن اقدامات رژیم هستند، ایالات متحده را به علت این که چیزی می گوید و چیز دیگری عمل می کند، یا برای این که نمی بیند از رژیمی حمایت می کند که به میزان زیادی با ایده های آمریکایی در مورد یک جامعه و زندگی دمکراتیک فاصله دارد، تحقیقر می کنند.


 

اظهارنظر:


درخشش و خانمش به وضوح ناراحت بودند، هر چند هر دو، و بخصوص خود وی خسته تر از آن بود که سرحال و زنده دل باشد. به هر حال قابل توجه است که او نمی خواهد بیش از این با جامعه آمریکائی یکی دانسته شود. برای مثال، وقتی او فهمید که ما برنامه ریزی کرده ایم (در آخرین دقایق به علت مشکلات محلی) او و همسرش را به باشگاه افسران برای شام دعوت کنیم، او معذرت خواست و گفت ترجیح می دهد که نیاید. وقتی علت را پرسیدم، اظهار داشت «به علل سیاسی».


ص: 474




ایجاد محدودیت در فعالیت های درخشش، منجمله بستن کامل باشگاه مهرگان (فقط برای مقاصد و فعالیت های تفریحی و غذاخوری باز بود و اجازه برگزاری جلسات برای بحث داده نشده بود)، محدودیت «اجتماعات» توسط افسران ارتش ایران (به استثنای 40 افسر ارشد)، بازداشت اعراب در خوزستان و ملاها در تبریز، شاید نشانه هایی از افزایش حساسیت و نگرانی رژم در مورد امنیت خود است.


فکر می کنم وضعیت ارتباط من با درخشش اکنون به مرحله ای رسیده است که ممکن است لازم باشد اطلاعات دقیق تری در مورد فعالیت های او و کارهای وابسته به وی به دست آورم، حتی اگر وی از این که آزادانه با یک آمریکایی صحبت نماید، اکراه داشته باشد. در جریان صحبت هایش در آن شب، وی گفت، «بالاخره، شما مشاورین و مأموران رابط خود را ساواک دارید».


با وضعیت فعلی، من با درخشش موافق بودم که کلاس هایمان یک در میان بین خانه او و من تغییر یابند، هر چند او پیشنهاد کرده بود که به علت تحت نظر بودن، به خانه وی نروم. من به او گفتم بدون شک ساواک می داند که ما چند بار در هفته برای درس هایمان یکدیگر را می بینیم و تغییر ناگهانی آن، موجب ایجاد این ذهنیت خواهد شد که وی از چیزی وحشت دارد. او موافقت کرد. (ما برای کلاسمان در منزل وی ملاقات می کردیم، زیرا برای من راحت تر بود که در سر راه خانه از اداره، در آنجا توقف نمایم).


در خلال شب، شنیدم که خانم درخشش به شوهرش هشدار می دهد که به طور مرتب برای دیدن من نیاید، زیرا ساواک بدون شک آن را خواهد فهمید. او پاسخ داد که برای وی مهم نیست و در هر موردی می تواند از پس آنها برآید.




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 8 - کتاب 8 - صفحه 473
تصاویر سند