در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره 31

گزارش تحولات انقلاب

موضوع سند

گزارش تحولات انقلاب
مشخصات ارسال سند

از: تامست

محرمانه

به: وزارت امور خارجه

1357-02-24- 1978-05-14

متن سند



سند شماره 31


 خیلی محرمانه


تاریخ: 14 می 1978 - 24 اردیبهشت 1357


از: کنسولگری آمریکا، شیراز - 15 - A


به: وزارت امور خارجه جهت اطلاع: کنسولگریهای آمریکا در اصفهان و تبریز


موضوع: ناآرامی اجتماعی در ایران


در تمام طول هفته هفتم ماه مه، شیراز نیز مانند دیگر شهرهای موجود در قلمرو کنسولگری و نیز دیگر شهرهای ایران شاهد موجی از تظاهرات ضدرژیم بود. تلاش تظاهرکنندگان بیشتر بر بزرگداشت چهلمین روز بروز خشونت در تاریخ 30 مارس که 40 روز پس از شورش تبریز که آن هم 40 روز پس از قتل عام ژانویه در قم بود، متمرکز گردیده بود. آنچه مسلم است این است که این دوره های بزرگداشت چهل روزه وسیله ای شده برای بروز احساسات ضدرژیم که در جامعه ایران ریشه های عمیق و گسترده ای دارد. رشد روند رو به خشونت در شیراز حاکی از آن است که بسیاری از ایرانیهای اینجا (و احتمالاً نقاط دیگر کشور) عمیقاً نگران ماهیت حکومت و جنبه های برنامه های نوگرایی در کشورشان می باشند.


ولی وجود این واقعیت که دو گروه، یعنی عناصر نوگرا مرکب از دانشجویان دانشگاهی و نیروهای محافظه کار اسلامی در تظاهرات و خشونت ها درگیر بوده اند، ارزیابی علل نهفته در ناآرامی ها را دشوارتر و پیچیده تر می سازد و ضرورت آزادی های سیاسی بیشتر به نظر می رسد که مستقیماً با نادانی محافظه کاران در تضاد است. در حقیقت، خط تمایز بین این دو گروه معمولاً به واسطه جاه طلبی های بسیاری از عناصر نوگرا نادیده گرفته می شود. در اغلب اوقات چنین به نظر می رسد که این افراد آماده اند تضاد آشتی ناپذیر روند نوآوری را با بنیاد گرایی اسلام تحت الحمایه منتقدین محافظه کار رژیم نادیده بگیرند. گرایش به عدالت اجتماعی در فلسفه اسلامی نیز ظاهراً وحدت عجیب و غریب آنها را منطقی جلوه گر می سازد، چون سبب می شود که نوگرایان و مسلمانان خرافاتی که بیشتر نگران تأثیر این روند نوگرایی بر شکل مذهب خود به صورتی که در میان مردم به آن عمل می شود نه به لحاظ ماهیت فلسفی آن، به نوعی اشتراک هدف برسند.





با وجود این که ایران از دیرباز شاه داشته است، سنت جهان وطنی اسلامی وحدت بین نوگرایان و محافظه کاران را در مخالفت با رژیم سهولت بخشیده است. روشنفکران صادق نیز اغلب اوقات نگران عدم تجانس نوگرایی در محیط مستبدانه سلطنتی می باشند. حتی کسانی که مایلند اعتبار و ارزش مهارت های سیاسی شاه را به رسمیت بشناسند نیز فضای سلطنتی و بی فکری هایی که شاخص اطرافیان سلطان است را به دیده تحقیر می نگرند. آنها نسبت به حضور همه گیر سلطنت در عصری کاملاً پیشرفته و پیچیده بدبین بوده و با توسل به فرضیه اخوت اسلامی سعی دارند هم به یک سیستم جایگزین و هم به انگیزه ای برای مشارکت با محافظه کاران دست یابند.


بعضی از نوگرایان علناً این نوع مشارکت را وسیله ای برای سهولت در نیل به هدف توصیه کرده، و بعضی دیگر از حمله عناصر مارکسیست بدون هیچ گونه تردید و دودلی در مقام بهره برداری از احساسات ضدرژیمی محافظه کاران برای رسیدن به اهدافی که مورد تأیید محافظه کاران نیست، برآمده اند. با این حال در جنوب ایران، نشانه ها حکایت از آن دارد که نوگرایان شرکت کننده در فعالیت های ضدرژیم دنباله رو یک حرکت محافظه کارانه می باشند. این نوگرایان به جای این که پیشاهنگان نهضت باشند، دستخوش موج محافظه کاری شده اند. در این روند نیز ظاهراً چند عامل دخیل است که عبارتند از: اولاً، علیرغم تغییرات بسیار فاحش دو دهه گذشته، ایران (خارج از تهران) هنوز هم جامعه ای است که مدرنیزاسیون به طور کامل در آن جامه عمل نپوشیده است. حتی عناصر عمده ای در میان جمعیت های سریعاً روبه رشد مراکز شهری چون شیراز، اهواز، آبادان، خرمشهر، کرمان و بندرعباس در همین اواخر از محیطهای سنتی زیست در شهرکها و روستاها اخراج شده اند. ثانیاً در بخش نو شده جامعه، بسیاری از عناصر از سیاست رویگردان شده اند. ثالثاً همان گونه که قبلاً گفته شد، آن دسته از نوگرایان فعال، به استثناء مارکسیستها، اغلب تعریف واضحی از اهداف خود ارائه نکرده اند، آنها می دانند که با چه چیزی مخالفت می کنند، ولی تصویر واضحی از مطلب مورد حمایت خود ندارند. نهایتاً، محافظه کاران، حداقل این قدرت تفکر را دارند که بدانند خواستار جامعه ای هستند که عاری از صفات «غیر اسلامی» باشد. این امر متشکل بر خلاصی یافتن از چنگال رهبری است که دفاع از دین را در صدر برنامه های خود قرار نداده و در واقع هوادار مسایلی از قبیل آزادی زن می باشد، ولی در اینجا تغییر وضع اقتصادی را که سبب بهبود وضع زندگی بسیاری از ایرانیان از جمله خود محافظه کاران شده، نادیده می گیرند.


عدم تحقق اهداف محافظه کاران در باب ایجاد اقتصادی صنعتی در جامعه ای که در یک قالب قرون وسطایی کامل با زنان چادری و اجرای احکام مذهبی (شریعت) قرار می گیرد، تأثیر بسیار کمی بر مشکل عملی حکومت در ایران می گذارد. اولین و مهم ترین واقعیت این است که رژیم با نارضایتی های وسیعی روبروست که نتایج مستقیم و اجتناب ناپذیر روند نوآوری در میان بخش اعظم جمعیت ایرانی است که از عصر جدید بویی نبرده اند. تغییر روند نوآوری تقریباً غیرقابل تصور است، اما پیشرفت این روند توأم با افزایش ناآرامی در میان کسانی است که با بسیاری از تجلیات آن مخالف هستند و یا از نتایج این تجلیات هراس دارند. گرچه محافظه کاران فاقد قدرت لازم برای واپسگرایی می باشند، ولی می توانند پیشرفت را کندتر کنند. یکی از مسایلی که وضع را پیچیده تر می کند این است که آن دسته از فعالان سیاسی که در منتهی الیه طیف اجتماعی قرار دارند، نگران چیزی بوده اند که آن را اشتباه تاریخی می خوانند و بدون تردید خواستار آزادی های سیاسی بیشتری خواهند شد و در این راه در صورت تشخیص ضرورت حتی با نیروهای ارتجاعی نیز همگام خواهند شد.




رژیم نیز که با این دو تنگنای سیاسی و مشابه روبرو است شاید بخواهد درصدد بهره برداری از عکس العمل مخالفت شدید نوظهور تجددگرایان که تا به حال در زمره عناصر غیرسیاسی ایران بوده اند، برآید. این افراد که شامل کارمندان دولتی، تکنوکراتها، افسران نظامی، تجار (در برابر بازاریها که از جمله سنت گرایان محسوب می شوند) می باشند، اصولاً مایل به دنبال کردن حرفه و مسایل شخصی خود بوده اند. ولی در حال حاضر خود را با ناآرامی های دانشگاهی و اختلال در امور تجاری به خاطر بزرگداشت شهادت قهرمانان این شهر و آن شهر و افزایش موجبات رنجش خاطر در حیات خود روبرو می بینند، به این ترتیب ذهن خود را با راه حلهای فاشیستی مشغول می دارند تا بتوانند خشونت هایی را که دامنگیر بسیاری از شهرها شده از بین ببرند. نداهای گهگاه در رابطه با برخورد آگاهانه با چماق به دستها و عناصر ضددولت حاکی از آن است که رژیم نیز همین روش را مدنظر داشته و شاید تا به حال آن را رد نکرده است. تغییر جهت به سمت سیاست اعطای آزادی ها، که به عناصر ناراضی ایرانی اجازه ابراز عقیده داده است، می تواند سبب پایان گرفتن تجلیات علنی ناآرامی های اجتماعی ناشی از روند نوآوری گردد، اما گمان نمی رود که قادر به تغییر علل ریشه ای آن باشد.


با این همه، با نظر به گذشته واضح است که پیش از آن که صدها گل جوانه کند، سرکوب و سانسور نتوانسته است مانع از پدیدار گشتن ناآرامی اجتماعی، که اکنون در همه جا به چشم می خورد، گردد.


تامست




منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا - جلد 9 - کتاب 9 - صفحه 64
تصاویر سند