در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره 80

گزارش تحولات انقلاب

موضوع سند

گزارش تحولات انقلاب
مشخصات ارسال سند

از: استمپل

سری

به:

1357-07-04- 1978-09-26

متن سند


سند شماره 80


سرّی - غیر قابل رؤیت برای بیگانگان


26 سپتامبر 1978- 4 شهریور 1357


از: جی. دی. استمپل - دفتر سیاسی


موضوع: افزایش مخالفت های اساسی با شاه، نارضایتی ارتش


شرکت کنندگان در جلسه: آندرو ویتلی از روزنامه تایمز مالی و خبرنگار بی.بی.سی. ؛ جان استمپل، مسئول بخش سیاسی سفارت آمریکا در ایران محل و تاریخ ملاقات: باشگاه فرانسویان ویتلی، که سابقه ی آشناییم با او به حدود دو سال پیش باز می گردد، از من دعوت کرد تا بر سر میز ناهار در یک گوشه ی دنج در باشگاه فرانسویان در مورد وضعیت ایران با همدیگر صحبت کنیم. او گفت اطلاعاتی به دست آورده است که بسیار نگرانش کرده و می خواست بداند نظرم در مورد آن چیست. ویتلی به تازگی از تعطیلاتش در لندن بازگشته بود. زمانی که شاه دولت را تغییر داد و حکومت نظامی اعلام کرد، رسانه ها و وزارت امور خارجه از او خواسته بودند که در مقام صاحب نظری که در ایران زندگی می کند، نظرش را ابراز کند.


افزایش مخالفت های اساسی با شاه:


ویتلی پیش از آنکه در مورد اطلاعات نگران کننده ای که به دست آورده بود، صحبت کند به این مسئله پرداخت که آیا غربی ها درک درستی از تحولات کنونی ایران دارند یا خیر. از زمان بازگشتش به ایران مشاهده کرده بود که شهروندان ایرانی از هر قشر و طبقه ای که هستند نفرت خود را از شاه خیلی آشکارتر از همیشه بیان می کنند. پیش از سفرش به لندن در اواخر ماه ژوییه چنین چیزی مشاهده نکرده بود. ویتلی گفت که چهار یا پنج دوست بسیار صمیمی و قدیمی (که سابقه دوستی شان 10 سال یا بیشتر بود) دارد که همگی مقام های بالایی در دولت دارند و همیشه از طرفداران سرسخت شاه بوده اند، ولی از 10 سپتامبر [19 شهریور] به این سو آنها نیز ابراز شک و تردید کرده اند که شاه بتواند پرستیژ و احترام خود را حفظ کند و اینکه ماندن اعلیحضرت در ممکلت جز ضرر و زیان چیز دیگری به بار نخواهد آورد.


البته ویتلی معتقد بود که این افراد در اکثریت نیستند ولی به هر حال این پدیده در روزهای اخیر بسیار مشهودتر شده است. به او گفتم که ایرانی های دیگر هم دقیقاً همین حرف را به من زده اند و گفته اند که ایرانی ها دارند یک دوره تحول روحی را پشت سر می گذارند. همچنین خاطر نشان ساختم که بسیاری از ایرانی هایی که از شاه متنفرند فقط خواستار اصلاحات هستند و نه خلع شاه. ویتلی با شنیدن این حرف گفت که همین دوگانگی را در اظهارات بسیاری از کسانی که با آنها تماس گرفته نیز مشاهده کرده است. از زمان سقوط دولت آموزگار، مردم آزادانه تر در مورد عدم لزوم سلطنت صبحت می کنند. البته رهبران اپوزیسیون همیشه این اعتقاد را داشتند، ولی چیزی که ویتلی را آزار می داد این بود که دیگران هم داشتند همین حرف را می زدند. هر دوی ما قبول داشتیم که مسئله اصلی گسترش چنین احساسی بین مردم است. البته بعضی ها داشتند به این نظر افراطی واکنش نشان می دادند. همان مردمی که دو هفته پیش به ما می گفتند «شاه باید برود» حالا او را شخصیتی مناسب برای دوره گذار می پنداشتند.




نارضایتی ارتش:


قدری که صحبت کردیم، ویتلی بر سر اصل ماجرا رفت. او گفت که تعدادی از افسران ارتش با ارسال نامه به او مراتب نارضایتی شدید خود را از شاه ابراز داشته و گفته اند که دیگر نمی توانند از حکومت او حمایت کنند. البته ویتلی ابتدا به این نامه ها شک کرده بود، ولی این مسئله برایش جالب بود که در ارتش هم عناصر مخالف رژیم وجود دارند. ولی اخیراً که یک افسر میان پایه از یاس و سرخوردگی و عدم ترفیع پرسنل صحبت کرده و نوشته بود که در حدود 140 سرگرد و 180 سروان نیز احساس او را دارند، ویتلی مسئله را جدی گرفته بود. به تازگی نیز برخی افسران ارتش که به اعتقاد ویتلی از «سپاه اول» بودند یادداشتی به زبان فارسی به او داده و گفته بودند که به علت منفور بودن شاه بین ملت دیگر نمی توانند از او حمایت کنند.


ویتلی پس از قدری تأمل قبول کرد که نسخه هایی از این نامه ها در اختیار من قرار دهد. او قدری از داشتن این نامه ها هراس دارد، ولی آنها را خیلی مهم تصور می کند. البته مستقیماً از او نپرسیدم که آیا این مسئله را با سفارت انگلستان هم در میان گذاشته است یا نه، ولی از فحوای کلامش پیدا بود که این کار را نکرده است (احتمالاً به خاطر روابط پرتنش سفارت انگلستان در تهران و خبرگزاری بی.بی.سی.) ویتلی گفت که می خواهد مقاله ای بسیار کلی در مورد نارضایتی ارتش ایران بنویسد ولی گفت که شاید مشکلات بیشتر از آن چیزی باشد که ما تصور می کنیم. من هم جواب دادم که مسلماً نامه هایی که می گوید برایم خیلی جالب است ولی تا متن آنها را نبینم نمی توانم در موردشان نظری بدهم. ما هیچ شواهدی دال بر نارضایتی در میان ارتش نداریم بجز اینکه برخی سربازان وظیفه در انجام دستورات تعلل می کنند.




اخبار سیاسی متفرقه:


ویتلی گفت که وزیر جدید دربار، به نام اردلان، شخص مهربانی است ولی از لحاظ سیاسی قدرتی ندارد و به این دلیل انتخاب شده است که به هیچیک از طرفین بر نخورد. به اعتقاد او اردلان نفوذ چندانی بر شاه نخواهد داشت. ویتلی در مورد حزب رستاخیز و اعلام آمادگی اش برای ادامه فعالیت گفت که حزب رستاخیز در میان مردم مقبولیت و اعتباری ندارد و بعید است که بتواند خود را سر و سامان بدهد. به اعتقاد او تلاش برای ادامه فعالیت حزب نقشه وفاداران میانه روی شاه است تا ساختار سازمانی حزب به دست گروههایی که با شاه خصومت دارند نیفتد. ویتلی قبول داشت که شاید حزب رستاخیز بتواند طرفدارانی بین عامه مردم پیدا کند ولی بیشتر احتمال می داد که گروههای میانه روی دیگری باشند که اساساً از شاه حمایت کنند ولی از حزب رستاخیز و دستاوردهای «مشکوک» سه سال گذشته اش تبری بجویند. (یک نسخه از نامه هایی که ویتلی می گفت به همراه ترجمه آنها از سوی بی.بی.سی. برایتان ارسال می گردد. در اولین نگاه، نامه شماره (1) بیشتر به یک سند سیاسی می ماند که بعید است یک نظامی آن را نوشته باشد. ارزیابی نامه شماره (2) قدری دشوارتر است، زیرا در آن شکایت های معمول اداری انعکاس یافته است.) نامه به همراه اسناد وزارت بسته بندی شده است.


استمپل




منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا - جلد 9 - کتاب 9 - صفحه 163
تصاویر سند