در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره 29

گزارش تحولات انقلاب در اصفهان

موضوع سند

گزارش تحولات انقلاب در اصفهان
مشخصات ارسال سند

از: مک گافی

گزارش سیاسی

به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دي. سي

1357-02-16- 1978-05-06

متن سند



سند شماره 29 


خیلی محرمانه


6 می 1978 - 16 اردیبهشت 1357


از: کنسولگری آمریکا، اصفهان - 005 - A


به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی. سی


موضوع: اغتشاشات در اصفهان


آغاز خلاصه متن: اصفهان از تاریخ 28 مارس، یعنی بزرگداشت کشته شدگان تظاهرات تبریز در تاریخ 18 فوریه، شاهد تظاهرات مداومی بوده است که احساس ناامنی را در میان جوامع ایرانی و آمریکایی افزایش داده، و ایرانی ها را نسبت به انگیزه ها و تاکتیک های دولت ایران بی اعتماد ساخته است. اخیراً ماهیت تظاهرات تغییر کرده و بسیاری از محافظه کاران را وارد درگیری ها ساخته و احساسات ضدآمریکایی نیز در حال پیدایش است. در صورتی که روش جدیدی در ممانعت از درگیری ها ابداع نشود بی نظمی شدیدی حاکم شده و منافع شهروندان آمریکایی مقیم اینجا را به مخاطره خواهد افکند. پایان خلاصه متن.





جنگ و گریز و وحشیگری


40 روز پس از شورش های تبریز که سبب کشته شدن بسیاری از افراد گردید، در اصفهان نیز احتمال بروز چنین درگیری هایی آن هم در آخرین روز از عزاداری های 40 روزه، قوت پیدا کرده است. مقامات محلی می گویند که انتظار بروز آشوب را نداشتند، اما دفاتر امنیتی و دولتی به مدت سه روز قبل از این تاریخ در آماده باش 24 ساعته به سر می بردند. در نگاه اول، رویدادهای 28 مارس از حمله و وحشیگری (پرتاب سنگ) در چند دفتر شهرداری و بانک کم اهمیت تلقی می شدند. جمعیت های خیابانی به سرعت وضع عادی پیدا کرده و حضور کارمندان در محل کار و پلیس در محل های کنترل ترافیک نیز جنبه عادی خود را یافت. ولی دو روز بعد و به خصوص هر روز بعد از آن رویدادهای مشابه دیگر به وقوع پیوست، یعنی در هر مورد چند نفر اتومبیل یا موتورسیکلت سوار به طرف تأسیسات فاقد نگهبان (بانکها، سینماها، مشروب فروشیها و دفاتر دولتی) حمله ور شده و به طرف آنها یا سنگ پرتاب می کردند و یا بمب های آتش زا، که اغلب عمل نمی کردند و پس از آن مهاجمین ناپدید می شدند. از سی و شش حمله گزارش شده هیچ کدام منجر به رویارویی با پلیس و یا دستگیری نشده است. پس از ده روز اول این حملات کاهش یافت، اما تا اواسط ماه آوریل همچنان ادامه داشت.


درگیری دولت ایران / تبانی؟


با ادامه این حملات در نقاطی که پلیس حضور نداشت و با تحقیقات پلیس که فاقد هرگونه اطلاعات دقیق و یا دستگیری بود، روزنامه ها مطالبی را در محکوم ساختن فعالیت های «عناصر ضددولت» منتشر ساخته و از «سازمان های وفادار و مردمی ایران» درخواست می کردند که مانع از ادامه این اعمال گردند، در نتیجه سازمان دفاع غیرنظامی در اصفهان «جوخه های اقدام» را تشکیل داد و آنان برخلاف پلیس سریعاً موفق به درگیری و دستگیری «محرکین مظنون» و تحویل آنان به پلیس گردیدند.


این روش در اصفهان مورد سوءظن واقع گردید تا این که اکثریت مردم این شهر به این نتیجه رسیدند که خرابکاری ها بنا به دستور دولت ایران و با حمایت آن انجام می شده است. گفته می شد که هدف دولت از این کار توجه پیدایش «چماق به دستهای» ظاهراً مردمی ولی باطناً نظامی و امنیتی بوده است. این جوخه های اقدام سازمان دفاع غیرنظامی بعداً می توانست علیه مخالفین دولتی به صورتی مشروع و یا نیمه قانونی مورد بهره برداری قرار گیرد، چون دولت قادر نبود به دلیل مخالفت جهانی (به خصوص آمریکا) در زمینه حقوق بشر و سرکوبهای اعمالی از طرف دولت، مستقیماً مرتکب چنین اعمالی شود. این امر سبب می شود که دولت ایران علناً بتواند از حقوق و آزادیهای بیشتر طرفداری و در عین حال از «افراط کاری های» آن گروه از شهروندان علاقمند که قادرند مخالفین را به طرز وحشیانه ای سرکوب کنند، ابراز تأسف و نگرانی نماید.




عدم مواجهه همیشگی پلیس و این خرابکاران را اصفهانی ها عامل اصلی پیدایش این فرضیه می دانند چون اصفهان شهری است که نیروهای امنیتی آن همیشه به حال آماده باش هستند و شهر را تحت نظر دارند و علت این خرابکاری ها نیز یا اطلاع کافی از حرکات نیروهای امنیتی در شهر است و یا بی تفاوتی مردم در برابر پیدایش این خرابکاری ها در غیاب نیروهای پلیس و یا همکاری دولت با خرابکاران. اولین دلیل با هماهنگی و یکسان بودن شیوه های خرابکاری جور درنمی آید و دومی به لحاظ حضور و موقعیت ناگهانی جوخه های اقدام سازمان دفاع غیرنظامی واقعیت ندارد که جا را برای سومی باز می کند. علاوه بر این اصفهانی ها خاطرنشان می سازند که با وجود رایج بودن این رویدادها، میزان خسارات وارده ناچیز و مغایر خسارات وارده توسط تظاهرکنندگان واقعی علیه همان گونه اهداف در تبریز می باشد.


تظاهرات مرحله دوم


گروه های دانشجویی محافظه کار در دانشگاه اصفهان تظاهراتی همراه با عکس ها و اسامی قربانیان تبریز مورخه 29 تا 31 مارس برپا کردند که با خرابکاری های ایذایی کاملاً متفاوت بود. پس از این مراسم اعلام یک هفته اعتصاب یادبود کردند که به خوبی پیگیری شد (گرچه کتابخانه و اتاقهای مطالعه مملو از دانشجویانی بود که در تدارک امتحانات بودند). تا اینجا عامل نگران کننده ای پدیدار نشده بود. ولی در تاریخ 14 آوریل، واقعه ای در مسجد حسین آباد نزدیک دانشگاه رخ داد که نتایج خطرناکی به دنبال داشت. بنا به گزارشات واصله یک ملای محافظه کار (رهبر مذهبی) اعلام کرده بود که قصد دارد در مورد خطراتی که در ایران اسلام را تهدید می کند، سخن بگوید.


وی و همراهانش به محض ورود به مسجد، با پلیس روبرو شدند که قصد داشتند مانع ورود وی به مسجد شوند که در این کار نیز موفق شدند. گذشته از موقعیت، مناقشه مربوط جمعیتی عظیم و کینه توز را به سوی خود جذب نمود. شاهدان عینی می گویند که چهار وسیله نقلیه نظامی به این صحنه نزدیک شدند و افراد مسلح نظامی دارای تفنگ، سرنیزه و سلاح های خودکار از آنها پیاده شده و از خود حرکات و نظم و ترتیب نظامی نشان دادند ولی تیراندازی نشد. ظاهراً همین نیروها محل سکونت چهره های محافظه کار را مورد تهاجم قرار داده و بین 20 تا 50 نفر را جهت بازجویی با خود بردند. روزنامه ها این واقعه را اولین فعالیت جوخه های اقدام سازمان دفاع غیرنظامی در اصفهان قلمداد کردند، که طی آن هشت نفر یا به جرم تحریک آشوب های اخیر و یا توزیع نشریات مخرب (تهران ژورنال، 4/16/1978) دستگیر شده بودند، رابط های من می گویند که این افراد همان نظامیان بودند ولی در حین اقدام نشان های نظامی خود را به تن نداشتند.




در یک عکس العمل خصمانه نسبت به رویداد حسین آباد، روز سه شنبه 18 آوریل حدود 500 دانشجو در محوطه دانشگاه اصفهان گرد آمدند و اقدام به شکستن پنجره های ساختمان ها و ماشین های پارک شده در محوطه دانشگاه کرده، و پس از خروج از دانشگاه به طرف هتلی که در آن نزدیکی قرار داشت و یک شعبه بانک صادرات سنگ پرتاب نموده، و در نهایت به کارخانه پپسی کولا در یکی از خیابان های اصلی نزدیک دانشگاه حمله ور شدند. پلیس نیز به این منطقه هجوم آورد و تیراندازی شروع و حداقل دو تن از دانشجویان دستگیر شدند. (بنا به گفته شاهدان، تعداد بسیاری از دانشجویان توسط پلیس دستگیر شدند، لیکن بعداً آزاد گردیدند و مدعی شدند که درحین بازجویی مورد ضرب و شتم قرار گرفته اند). در روز یکشنبه 23 آوریل، حدود 2000 دانشجو محوطه دانشگاه را ترک و جریان ترافیک را مختل کرده و چند نفر از رانندگان را از اتومبیل های خود بیرون کشیدند، ولی به محض آغاز حمله پلیس، به یکی از مساجد محل پناهنده شدند، در این مسجد نیز بیش از بیست نفر دستگیر شدند.


در همان حال در داخل دانشگاه حدود 10 درصد دانشجویان به برگزاری تظاهرات دارای ماهیت ارتجاعی مذهبی پرداخته و دانشجویان دختری را که چادر به سر نداشتند مورد اهانت قرار داده و سعی داشتند دانشجویان را وادار کنند که برای انجام نماز کلاس ها را ترک نمایند. اکثر دانشجویان به دلیل امتحانات در کلاس ها حاضر می شدند، اما بسیاری از آنها در برنامه جلسات رئیس و دیگر مقامات اداری دانشگاه شرکت کرده و خواهان اجرای فرایض اسلامی در دانشگاه ها شدند. (زنان چادر به سر کنند، محل غذاخوری آنها تفکیک شده، کلاسها برای انجام نماز تعطیل گردد و حدود 30 درصد از کارمندان دانشکده ها به خاطر گرایشات غیراسلامی اخراج شوند). حدود 3000 نفر در جلسه ای با حضور ریاست دانشگاه شرکت نمودند تا این تقاضاها را نزد وی مطرح سازند. رئیس دانشگاه نیز در این جلسه حاضر شد، لیکن تقاضاها را نپذیرفت و به دانشجویان دستور داد که یا به کلاس ها بازگشته و یا اخراج شوند. پس از عزیمت وی، جمعیت خشمگین با توسل به لوله های فشار قوی آب متفرق گردیدند.


شایعات و عکس العمل


در تمام موارد فوق، شهر و به خصوص جامعه آمریکایی دستخوش شایعات بود. شایعات ابتدا دارای ماهیت اغراق آمیز نشأت گرفته از درون این جامعه بود. لیکن تازگیها یک نوع شایعه نگران کننده پدیدار گشته است. چند نفر با من تماس گرفته و در مورد ربوده شدن یک کودک آمریکایی، اسیدپاشی بر روی دو زن آمریکایی، تجمع دانشجویان در نزدیکی اقامتگاه های چند آمریکایی، حمله به آمریکایی ها در اتوبوس های شهری و چند فقره حمله و تجاوز سئوالاتی مطرح نمودند. در مدرسه ابتدایی پس از این شایعات، میزان حضور دانش آموزان به شدت کاهش یافت. ولی هیچ یک از این شایعات واقعیت نداشت و آنهایی که قابل ردیابی بودند نیز توسط منابع (نامشخص) ایرانی پخش شده بودند. چنین به نظر می رسید که شخصی عمداً سعی دارد با این شایعات آمریکاییان را متوحش سازد.


بالاخره ظاهراً ساواک با یکی از افسران امنیتی تماس گرفته و به وی گفته بود که دو زن آمریکایی از اتومبیل های خود بیرون کشیده شده، لباس های آنها دریده شده، و از آنها عکسبرداری شده است و این منبع ساواک به مقام مزبور دستور داده بود که با انتشار یک بولتن امنیتی از زن های آمریکایی بخواهد که از اقامتگاه های خود خارج نشوند. او نیز بدون هیچ گونه تحقیق بیشتر طبق دستور دریافتی عمل نمود و انتشار بولتنی امنیتی سبب فرار خانواده های آمریکایی از اصفهان گردید و بسیاری از افراد باقیمانده نیز متقاضی خروج از این منطقه می باشند. یکی از منابع دانشگاهی گزارش داد که در میان دانشجویان، کتابچه ای در تمجید از موفقیت آنها در ترسانیدن آمریکایی ها توزیع شده و از آنها خواسته شده که به این شایعه پراکنی ها ادامه دهند، لیکن صحت ادعای توزیع این نشریه مورد تأیید قرار نگرفته است. علاوه بر این یک شرکت دیگر تهدیدهای تلفنی و کتبی دریافت نمود، و یکی از مقامات ژاندارمری نیز گزارش داد که چند گروهان دیگر نیز تهدیدات تلفنی دریافت نموده اند. بالاخره، یکی دیگر از گزارشات اینجانب حاکی است که ملای مسجد حسین آباد و چهار ملای دیگر در خطابه های ضدشاهی خود مطالب ضدبیگانه و ضدآمریکایی را نیز گنجانده اند و آنها و دانشجویان حامی شان در حال تشکیل نیروهای دفاع از خود، علیه حملات جوخه های اقدام سازمان دفاع غیرنظامی، می باشند.




تجزیه و تحلیل


به نظر من نیروهای دولت ایران نتوانسته اند اوضاع اصفهان را به خوبی تحت کنترل درآورند. واقعیت مشارکت و تبانی دولت در خرابکاری ها هر چه باشد که بعید به نظر می رسد، ولی اثبات و یا انکار آن نیز کار ساده ای نیست.) تاکتیک های بسیار متضادشان در مقابله با آنها و تظاهرکنندگان محافظه کار دانشجو و نیز تشکیل جوخه های سازمان دفاع، مقصر بودن آنها را در انظار دانشجویان و مردم حتمی جلوه گر ساخته است. قدرت و خشونت روزافزون، تظاهرات محافظه کاران عکس العملی است در مقابل تهدیدات موذیانه دولت ایران. با افزایش قدرت آن، همیشه این خطر وجود دارد که اقدامات ضد دولتی متوجه اهداف دیگری شود که عبارتند از جوامع یهودی، آمریکایی و بهایی مقیم اصفهان، که از میان آنها آمریکاییان به مرحله جنون رسیده اند. درگیری آشکار بین جوخه های سازمان دفاع غیرنظامی و نیروهای دفاع از خود می تواند سبب گسترش سریع شورش ها گردد.


مردم در عین ناراضی بودن از وضع موجود، هوادار عکس العمل محافظه کارانه می باشند. به طور مثال، با وجود این که اقلیت کوچکی از دانشجویان واقعاً معترض هستند، ولی 45% کل دانشجویان در جلسه ملاقات با رئیس دانشگاه حاضر شدند و استفاده از ماشین های آب پاش توسط پلیس جهت متفرق ساختن این جمعیت موجب افزایش پیروان افراطیون گردید. مقامات آمریکایی اکنون در حال هشدار دادن به آمریکایی ها هستند در حالی که هفته ها بود که می گفتند نباید از چیزی ترسید. به نظر من در حال حاضر هیچ گونه خطری آمریکاییان یا منافع آمریکا را تهدید نمی کند. اگر آرامش کوتاهی برقرار شود، ترس آمریکایی های مقیم این شهر از بین خواهد رفت. ولی بحرانی شدن اوضاع، امنیت شخصی آمریکاییان را به خطر انداخته و ممکن است پرسنل مشغول به کار در پروژه های آمریکایی هدف های بزرگ ثانوی تظاهرات وسیع قرار گیرند.




در حالی که روحیه تظاهرات گسترش می یابد، ظاهراً تنها مداخله خارجی می تواند مانع از بروز خشونت بیشتر گردد. در حقیقت این رویداد خارجی ممکن است تا به حال به وقوع پیوسته باشد. کودتای کمونیستی در کشور همسایه ایران یعنی افغانستان که گویا تحت پوشش تظاهرات مذهبی و محافظه کارانه انجام گرفته، تأثیر هشیار کننده ای داشته است چون سه روز است که تظاهراتی برگزار نشده است. اگر تظاهرکنندگان متقاعد شوند که تظاهرات آنها کمکی به پیشبرد اهداف کمونیستی خواهد بود، سعی خواهند کرد جنجال آنچنانی برپا نکنند. با این حال، حتی اگر اصفهان آرام شود، مشخص شده که عناصر ارتجاعی مذهبی قادرند حمایت بسیاری از مردم را جلب کرده و جمعیت عظیمی را برای برپایی تظاهرات جذب نمایند؛ و در عین حال نیز ابایی ندارند. این موضوع یک نتیجه گیری عمومی است و مربوط به رویدادی خاص نمی باشد و همچنان ثبات کشور را تهدید خواهد کرد. حتی اگر این تظاهرات و آشوب ها به آرامش کشانیده شود.


مک گافی




منبع: اسناد لانه جاسوسی آمریکا - جلد 9 - کتاب 9 - صفحه 57
تصاویر سند