Post
33879
از: شلنبرگر، سفارت آمریکا، تهران - 5085
متفرقه
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی سی - فوری
1358-02-26- 1979-05-16
متن سند
سند شماره 180
استفاده محدود اداری
16 می 1979 - 26 اردیبهشت 1358
از: سفارت آمریکا، تهران - 5085
به: وزارت امور خارجه، واشنگتن دی سی - فوری
موضوع: حمله به روزنامه های ایران
1- منابع فعال در روزنامه کیهان صبح روز 15 می تماس گرفته و اظهار داشتند که در ساختمان این روزنامه یک نشست بحرانی بین سردبیر و فعالان کارکنان و چاپخانه داران این روزنامه در حال برگزاری است. کارکنان این روزنامه، سردبیر را متهم کرده اند که با چاپ مجدد گزارش آیندگان در خصوص اعلامیه یا فرمان خمینی، گرایشات چپگرایانه خود را ابراز کرده است. طبق گزارشات قبلی واصله، روزنامه کیهان درگیر یک بحران مالی نیز می باشد اما در هفته های اخیر، روحانیون و اتحادیه چاپخانه داران محلی انتقادات تند و آتشینی متوجه سردبیر این روزنامه کرده و وی را متهم به ابراز «ایدئولوژی» خود نموده اند. در همین راستا از آقای ممکن، قائم مقام وزارت اطلاع رسانی، درخواست شد که با مداخله در موضوع، تضادهای به وجود آمده را مرتفع نماید، اما در عصر روز 15 می، کارکنان یک کودتای نسبی ایجاد کرده و سردبیر را عزل کردند؛ سردبیر نیز از سمت خود کناره گیری کرد. نسخه عصر روز 15 می روزنامه کیهان، اولین نسخه ای بود که توسط کارکنان منتشر شد. این نسخه که بیشتر یک روزنامه کوچک بود تا یک روزنامه واقعی، مشتمل بر 4 صفحه بود که سه صفحه آن آگهی تبلیغاتی بود. سرمقاله این نسخه با عنوان «پاکسازی در روزنامه کیهان» هیأت تحریریه سابق را عضو ائتلاف شوم چپگرایان، ضدانقلاب و از عناصر رژیم منحط و منحرف سابق خطاب کرده و تأکید کرده است که این روزنامه « منعکس کننده تکامل فزاینده شرایط کنونی خواهد بود.» کارکنان، به نمایندگی از روزنامه کیهان تأکید کرده اند که «روزنامه کیهان از امام و ملت انقلابی ایران عذرخواهی می کند چرا که برخی عناصر مشخص رویکردها و سیاست هایی نامعقول و مغایر با شرایط کنونی کشور اتخاذ می کرده اند. این روزنامه تمامی کارکنان و اعضای باقی مانده هیأت تحریریه را مجاب می نماید که مطابق و هم نوا با مسیر انقلاب به پیش روند.» عصر روز 15 می، هیأتی متشکل از نمایندگان کارکنان روزنامه کیهان به شهر قم و دیدار خمینی رفتند؛ در جریان این دیدار، خمینی خطاب به آنها تأکید کرد که «ملت ایران خواهان روزنامه ای هستند که با آنها هم صدا و هم نوا باشد. و در صورتی که روزنامه ها بخواهند در حمایت از تبهکاران و خائنین قدم بردارند، دیگر متعلق به ما نیستند.»
2- با عنایت به این که روزنامه آیندگان از این به بعد منتشر نخواهد شد و روزنامه کیهان نیز به دست شورای کارکنان اسلامی افتاده است، بنابراین تنها مطبوعات مستقل باقی مانده، دو روزنامه اطلاعات و بامداد هستند. روزنامه اطلاعات که در تنگنای شدید قرار دارد، در سرمقاله مورخ 15 می، «بیم خود را از گروه های غیرمسئول» ابراز داشته و تأکید کرده است که افراط گرایان مسلمان آنچنان فشار و محدودیتی وارد کرده اند که عواقب آن به مراتب از
ص: 395
سانسورهای دولت بیشتر است. این روزنامه در سرمقاله یاد شده افزوده است که این موضوع به هیچ وجه در حیطه مسئولیت و اختیارات گروه های فشار نیست که در مورد یک روزنامه یا یک نویسنده قضاوت کرده و اقدام به اجرای مجازات کنند. در پایان این سرمقاله از دولت موقت انقلاب اسلامی ایران خواسته شده است که «اجازه ندهد که یک گروه یا شخص با اجتهاد فردی به افکار و فعالیت های یک روزنامه یا یک نویسنده تجاوز نماید؛ چرا که این تجاوز نهایتاً آزادی مطبوعات را به ورطه نابودی و هلاک فرو خواهد فرستاد.» روزنامه بامداد مورخ صبح روز 16 می نیز در سرمقاله خود فشارهای دیدگاه های تمامیت خواه و یک جانبه نگر را عامل تخریب مطبوعات ایران خواند. این سرمقاله در ادامه، هرگونه تأیید نتایج انقلاب توسط مطبوعات، به ویژه پیشگامان و اعتدالیون، را نوعی جبرگرایی خوانده است. روزنامه بامداد در بخش های پایانی سرمقاله خود نتیجه گیری می کند که این روزنامه نیز، به رغم عدم اتخاذ گرایشات سیاسی، به سرنوشت آیندگان و کیهان دچار خواهد شد. نهایتاً این سرمقاله اعلام پایبندی و وفاداری به انقلاب را، همچون یک سوپاپ اطمینان، در دستور کار خود قرار می دهد.
3- آنچه که در دو هفته اخیر به وقوع پیوسته را می توان به مثابه سانسور نسبی مطبوعات و رسانه های الکترونیکی تلقی نمود که توسط روحانیون و از شهر قم هدایت و رهبری می شود. به رغم این که بسته شدن روزنامه آیندگان و کودتا در روزنامه کیهان نمونه هایی تأسف برانگیز از سانسور مطبوعات از طریق ترس و نه با توسل به حکم قضایی هستند، اما مصادیقی از جمله انتقاد تند و آتشین «کمیته منتخب امام» نسبت به روزنامه چپگرای پیغام امروز نیز وجود دارد. در این انتقاد آتشین، سردبیر روزنامه مزبور متهم به اتخاذ مواضع خصمانه نسبت به روحانیت شده بود. از جمله دیگر مصادیق این سانسور می توان به موارد ذیل اشاره کرد: حمله به چندین دفتر استانی روزنامه اطلاعات، قتل خبرنگار محلی این روزنامه در آبادان، آتش زدن کتاب های دارای گرایشات چپی یا کمونیستی در تبریز به دستور آیت الله مدنی، برنامه ریزی کاملاً آشکار رادیو تلویزیون ملی تحت امر قطب زاده مبنی بر انتقاد از مطبوعات دارای دیدگاه های خارج از خطوط ترسیم شده، تهدید به قتل سردبیران برخی مجلات از جمله علیرضا نوری زاده سردبیر مجله امید ایران، بسته شدن غیرعلنی روزنامه معتدل «اراده آذربایجان» و بیانیه اخیر جامعه روحانیت تهران مبنی بر محکومیت و تقبیح روزنامه هایی که از اصول و مبانی انقلاب اسلامی، که توسط خمینی ترسیم و تدوین شده است، پیروی نمی کنند.
4. منابع در گفتگو با وابسته مطبوعاتی خاطرنشان کرده اند که فشار بیش از حد و فزاینده آخوندبازی-آخوندبازی واژه ای توهین آمیز به معنای مداخله روحانیت می باشد- که از آغاز پیروزی انقلاب برای آن برنامه ریزی هدفمند صورت گرفته بود، به شدت با دیدگاه ها و منویات اقشار روشنفکر جامعه در تضاد و تعارض است و به همین دلیل اقشار روشنفکر و متشخص را به سمت چپگرایان سوق می دهد. اعضای منتخب خمینی در شورای نظارت بر
ص: 396
مطبوعات، که از قدرت زیادی نیز برخوردار هستند، عبارتند از قطب زاده، اعضای شورای انقلاب و سوباقانیان[صباغیان] نماینده دولت موقت انقلاب اسلامی در فرایند انتقال قدرت.
شلنبرگر
زمان یافت نشد!
اتفاق و وقایعی یافت نشد!
تجهیزات یافت نشد!
قرارداد یافت نشد!