در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره

مقدمه و معرفی کتاب هفتم

موضوع سند

مقدمه و معرفی کتاب هفتم
مشخصات ارسال سند

از: دانشجویان مسلمان پیرو خط امام

متفرقه

به:

متن سند

کتاب هفتم


روابط آمریکا و شاه


بسم اللّه الرحمن الرحیم


خبرنگار: شما با قاطعیت از سفارت به عنوان لانه جاسوسی صحبت می کنید، ولی شواهد کافی برای این مسئله وجود ندارد...


امام : ... انشاءاللّه دانشجویان مسلمان در آینده روشن خواهند کرد.


از مصاحبه امام با مجله تایم پس از اشغال لانه جاسوسی و گروگان گیری جاسوسان آمریکایی، ارمغان دیگری که انقلاب بزرگتر از انقلاب اول برای امت مسلمان ایران داشت، افشای جریانات وابسته به امپریالیسم و شیطان بزرگ بود؛ کسانی که پس از گذشت این دو سال مردم قهرمان ما آنها را در صحنه عمل نیز به خوبی شناخته اند.


علیرغم عکس العمل های متفاوت و محدودیت هایی که در افشای اسناد توطئه آمریکا برای ما وجود داشته، ما همواره انتشار این مدارک و اسناد را که نمایانگر سلطه همه جانبه سیاسی، نظامی و اقتصادی شیطان بزرگ بر میهن ما بوده است، وظیفه خود به شمار آورده ایم و کوشیده ایم که با تمام توان هرچه زودتر این اسناد را که متعلق به تمامی امت مسلمانمان می باشد منتشر نماییم. مجموعه این اوراق خود می تواند نمایانگر شیوه هایی باشد که شیطان بزرگ در قبال حرکتهای ملل محروم و مستضعف جهان و بالاخص انقلاب شکوهمند اسلامی ایران اتخاذ کرده و می کند. خط کلی اسناد حکایت از دشمنی عمیق آمریکا با انقلاب اسلامی و رهبری آن امام خمینی دارد، به گونه ای که تحمل انقلاب برای آمریکا بسیار دشوار می نماید. این است که لحظه ای و ساعتی از توطئه غافل نمی ماند و درصدد است،که انقلاب را به نابودی بکشاند و یا آن را منحرف کرده و خط سازش را بر آن حاکم نماید. در این رابطه لازم دیدیم که نکاتی چند را در رابطه با نحوه برخورد با اسناد متذکر شویم.


نخست آنکه مطالبی که به طور مستقیم از افراد و شخصیت ها نقل قول شده است، دقیق تر بوده تا برداشت مأمور سفارت از مطالب رد و بدل شده بین آنها. طبیعی است که جو حاکم بر ملاقات و کیفیت روابط طرفین در کیفیت گزارش مؤثر بوده است. در ثانی باید توجه داشت که اسنادی که در لانه جاسوسی به دست آمده، تماما بر اساس بینش های شیطانیِ دیپلمات های جاسوس نگاشته و گزارش شده است و طبیعی است که قضاوت در مورد اسناد در رابطه با جریانات اجتماعی باید با توجه به این بینش باشد. از لابلای این مدارک می توان به زوایای حرکت شیطان بزرگ پی برد و با استفاده از معیارهای اسلامی برای مقابله با او تجهیز شد. یکی از شیوه هایی که آمریکا برای کسب اطلاعات پس از انقلاب اتخاذ کرده بود ملاقات های  به ظاهر رسمی بود، که با زیرکی خاص شیطانی خود در این دیدارها اقدام به جمع آوری اطلاعات می کردند و بسیاری از تحلیلها و دیدگاه های آمریکا در رابطه با انقلاب اسلامی مبتنی بر اطلاعاتی است که از همین ملاقاتها به دست آورده اند؛ و از اینجا پی به اهمیت خاص این گونه ملاقات ها می بریم. علاوه بر اینها برخی از اسناد، گزارشات وقایع و اخبار است و دقت در نوع انتخاب و ارسال خبر، که مبین نیازهای اطلاعاتی شیطان بزرگ و جاسوس های او در تهران بوده است، می تواند راهگشای ما در شناخت علایق و نکات برجسته ای که موجب حساسیت امپریالیسم آمریکا بوده است باشد. کنجکاوی و حساسیت خاص ایادی شیطان بزرگ در موارد مشخص می تواند، نشانگر نقاط ضعف و ترس او باشد. لذا بر ملت مسلمان ماست که با کنکاش بیشتر و شناخت روز افزون از توطئه های شیطان بزرگ در حفظ و نگهداری دستاوردهای انقلاب اسلامی از هجوم شرق و غرب بکوشند. باشد که این نهضت به نهضت امام زمان متصل شود.


در خاتمه لازم به تذکر است که ترجمه و تنظیم و انتشار مطالب منتشره در حد بضاعت این جمع می باشد.


دانشجویان مسلمان پیرو خط امام




معرفی کتاب شماره 7


مجموعه حاضر از اسناد لانه جاسوسی که از نظرتان می گذرد، در سه قسمت تنظیم شده و عمدتا بیانگر روابط نزدیک آمریکا با محمد رضای مخلوع و معدوم و خاندان او و هیئت حاکمه جنایتکاری که شیطان بزرگ با دخالت مستقیم خود، در طول 50 سال با ظلم و غارت و چپاول بر کشور ما حکمروایی کرده است، می باشد. شاید سخن گفتن از جنایات شاه معدوم و روابط او با آمریکا برای امتی که ظلم 2500 ساله را با تمامی وجود خود احساس کرده خالی از ضرورت باشد؛ لیکن از آنجا که باید مجموعه هایی از این نسخ، در حکم یک اعتراف، به طور مستند برای نسل های بشر باقی بماند و مستضعفین تحت سلطه اجانب و به خصوص ملت هایی که خونشان توسط آمریکا مکیده می شود را رهنمودی جهت آگاهی و قیام علیه این بیدادگری ها باشد، اقدام به انتشار آن نموده ایم. تاکنون اسناد و مدارکی که حاکی از روابط آمریکا با سیستم حاکم در ایران بوده است به یاری خدا در مجموعه های جداگانه به چاپ رسیده و در آینده نیز انتشار آن ادامه خواهد یافت. اما اسنادی که در این کتاب جمع آوری شده، عمدتا مشخص کننده روابط نزدیک شخص شاه و اطرافیان وی با شیطان بزرگ می باشد. خصوصیات فردی و روابط فاسدی که در دستگاه حاکمه وجود داشته، همه را جاسوسان آمریکایی در مدارکی که از آنها به دست آمده تأیید کرده اند؛ روابط فاسدی که ملت قهرمان ایران با قیام یکپارچه خود مدفون ساختند. امام در تحلیل مختصر و در عین حال جامعی از کیفیت این عناصر و مفاسد آنان چنین فرموده اند:


«من دیدم هیئت وزرای زمان طاغوت را و همه آن زمانهایی که بودند، یک هیئت وزرایی بود که همه جزء ملک ها و سلطنت ها و همه از آن طاغوت ها بودند؛ و یک تشکیلی کرده بودند که جامع بود، بین اشخاصی که خائن بودند و یا اگر خائن نبودند از طبقه بالای کشور بودند، یعنی آن طبقه مرفه بالانشین.


همین طور مرسوم شده بود از اول تا این زمان که باید حتما آنهایی که به وزارت می رسند، از توده مردم نباشند، باید به قول خود آنها از طبقه ممتاز به نظر آنها یعنی ثروتمند، یعنی یال و کوپالدار، یعنی اطرافی دار دارای پارک های بزرگ و زمین های زیاد، تا این طور نبودند، لیاقت نداشتند در یک حکومت وارد بشوند.» مدارک به دست آمده از جاسوسان آمریکایی نیز گواه همین نظامات فرعونی است.


بخش اول کتاب، جزوه ای است تحت عنوان: «نخبگان و تقسیم قدرت در ایران» و همان گونه که در ابتدای آن نیز آمده است، توسط CIA برای آشنایی مقدماتی افرادی که به منظور مأموریت های مختلف سیاسی و جاسوسی از طرف شیطان بزرگ به ایران می آمدند، تهیه شده است در واقع یک مجموعه فشرده و نسبتا جامع از ساخت جامعه ایران و نیروهای سیاسی و اجتماعی موجود در آن از دیدگاه جاسوسان درجه اول است. این جزوه دارای نکات برجسته ای است، و به وضوح می توان در آن اعترافات آشکار آمریکای جنایتکار در حمایت از رژیم دست نشانده شاه را دید. CIA با صراحت تمام صحبت از ساخت قدرت و برنامه ریزی هایی که در جهت تثبیت رژیم شاه به عنوان یک رژیم حامی منافع آمریکا انجام گرفته است، می کند.


همچنین به مفاسد و جنایات بزرگ رژیم زیر چتر حمایتی شیطان بزرگ با وقاحت اشاره کرده است، که از آن جمله عبارتند از :


- تقلبات آشکار در انتخابات مجلس و اعمال نفوذ شاه در این زمینه.


- چگونگی انتخاب وزراء و نقش ساواک در این رابطه.


- نقش ساواک در انتخاب نمایندگان قلابی مجلس.


- ساخت ارتش.


و همچنین وظایفی که در رابطه با مسایل داخل کشور و در منطقه خلیج به مثابه ژاندارم منطقه به عهده ارتش ایران گذاشته بودند.


در بخشی از این جزوه، CIA به بررسی میزان کارآیی و ابعاد فعالیتهای گروههایی که در داخل کشور به مبارزه با شاه و آمریکا برخاسته بودند، پرداخته است. از یک سو با اشاره به گروههای مسلح، آنها را خطر عمده برای برنامه های شاه به حساب نمی آورد و می گوید:


«گروههای تروریستی، تهدیدی برای رژیم شاه و برنامه هایش نیستند. این سازمانها به صورت 2 سازمان مجاهدین خلق و فداییان خلق با ائتلاف مذهبیون و کمونیست ها با یکدیگر فعالیت می کنند.» از سوی دیگر به نقش اساسی روحانیت اصیل و متعهد و در رأس آن امام در مخالفت با آمریکا و رژیم اشاره می کند که به چند مورد آن اشاره می کنیم:


«از زمانی که شیعه اسلامی به عنوان مذهب رسمی برقرار شد (قرن شانزدهم) علمای شیعه با هر سلطنتی مخالفت کرده اند.» «روحانیت خودش بشدت از نفوذ خارجیان متنفر بوده است؛ و همچنین به طور مشخصی در نهضتهای ضد خارجی مردمی شرکت داشته است.» «احتمالاً 50 درصد که تقریبا شامل هر رهبر مذهبی با هر شکل می شود، در جبهه مخالفت مستقیم با دولت قرار گرفته و کلاً به خاطر پایگاه مردمیشان مورد حمایت هستند.» «به نظر می رسد روحانیون در مجموع کمتر از دیگر اقشار جامعه انعطاف داشته باشند.» «اما آنها (روحانیت پیرو امام) خطر بیشتری از آنچه تعدادشان است، تولید می کنند.» «طلاب روحانی که پیرو او (امام خمینی) هستند، می توانند تظاهرات زیادی بر ضد رژیم ایجاد کنند.»


«احتمال کمی وجود دارد که یک صلح بین رژیم و جامعه روحانیت به وجود آید.» در واقع شیطان به زبان خود به معرفی دشمنان واقعی خود می پردازد. با توجه به این اعترافات آشکار به راستی چه کسانی راه درست و صحیح را در مبارزه با رژیم پیش گرفتند؟ و کدام نیرو و قشر اجتماعی ذیصلاح توانست مردم را در سرنگونی رژیم و مبارزه واقعی با امپریالیسم رهبری کند؟ انقلاب اسلامی ما گواه غیرقابل انکار این مدعاست، که روحانیت متعهد و در رأس آن امام امت، خمینی بت شکن با پیروی از تعالیم اسلام اصیل و با اتکال به خدای متعال رهبری این نهضت را به عهده داشتند؛ و به تحقیق این شیوه مبارزه اسلامی با دشمنان خداست. اینجاست که باید سؤال کرد که دشمنان واقعی امپریالیسم آمریکا، شیطان بزرگ، به راستی چه کسانی هستند؟ و آمریکای جنایتکار کمر همت به نابودی کدام جریان و نیروی اجتماعی بسته است، و امروز چه نیروها و جریانات اجتماعی دقیقا از خط مشی و سیاستهای امپریالیسم در مقابله با انقلاب اسلامی، با پوشش و ظاهری به اصطلاح انقلابی و مشروع، البته از دیدگاه خودشان، تبعیت می کنند؟ میزان نفوذ روحانیت پاسدار اسلام و مرجعیت و طرح ولایت فقیه در ساخت جامعه اسلامی ما به اندازه ای بوده است، که کارگزاران CIA معترفند که نیروهای امنیتی اگر بتوانند گروههای مسلح را نابود کنند (کما اینکه تا حدودی نیز در این امر موفق شده بودند) روحانیت اصیل را هرگز نمی توانند از صحنه بیرون برانند، چرا که جایگاه این قشر به دلیل اتکاء به اسلام و استقلال کاملش از هر قدرت باطل در میان دلهای انبوه توده های میلیونی مسلمان ماست.


امروز دیگر میزان کارآیی نیروهای مختلف اجتماعی، در مقابله با سلطه خارجی چه از جانب گروه هایی از سنخ گروه های مسلح و چه روشنفکران غرب زده و شرق زده که سوابق درخشانشان در همین جزوه دستگاه جاسوسی آمریکا هم آمده، بر امت انقلابی و مسلمان ما روشن شده است.


البته طبیعی است که به واسطه ضعف اطلاعاتی شیطان بزرگ از روابط درونی بین نیروهایی که به هر شکل با رژیم مبارزه می کردند، اشتباهاتی در زمینه حدود این روابط در متن وجود دارد، که نکات مهم آن به صورت پاورقی به آن اشاره شده است. البته نظر به حجم زیاد مطلب، خلاصه ترجمه جامعی از مطالب جزوه و در موارد مهم تر ترجمه کامل آن ارائه شده است. بدیهی است متن اصلی انگلیسی به طور کامل به چاپ رسیده است.


بخش دوم کتاب نیز مجموعه ای است تحت عنوان: «تشریح وضع کلی ایران» که توسط کارمندان جاسوسخانه آمریکا در تهران، در زمان رژیم فرعونی شاه تهیه شده و در قسمتهای مختلف به بررسی و تحلیل ساخت جامعه ایران و تقسیم قدرت و نظامات داخلی آن، روابط خارجی ایران و همچنین «جنایات دستگاه ساواک» پرداخته است، که در اینجا نیز همچون جزوه CIA، اعترافات آشکاری در مورد دخالتهای بی وقفه آمریکا در امور داخلی ایران مشاهده می شود؛ و پرده از ارتباطات پنهانی شاه معدوم و آمریکا برمی دارد. البته در این قسمت هم خلاصه ترجمه و در موارد مهمتر ترجمه کامل ارائه شده است.


بخش سوم که تحت عنوان: «شاه و آمریکا» آمده است، حاوی اسنادی است که در یک سیر تاریخی، حمایت بی دریغ آمریکا را از شخص شاه مخلوع در مقابل امواج خروشان امتِ به پا خاسته ما در جریان انقلاب نشان می دهد. ابتدا به نقش شاه در منطقه اشاره می شود و در کنار آن به لزوم حمایت استراتژیک آمریکا از وی. سپس در سند بعدی به «منافع خاندان سلطنتی در سوءاستفاده های مالی اینان» پرداخته می شود. در سند بعدی در عین اعتراف به مفاسد رژیم، شاهد «ملاقات سناتورهای آمریکایی با شاه» هستیم، و سپس در زمانی که جلادان رژیم شاه، خون بهترین مردمان این سرزمین را بر زمین می ریزند، سندی را می بینیم که حاکی از مکالمه تلفنی رئیس جمهور آمریکا با شاه و اعلام حمایت همه جانبه آمریکا از برنامه های شاه می باشد. در همین اوان CIA به منظور حفظ سلطه شیطانی خود به ارزیابی روانپزشکی از نوکر حلقه به گوش خود، شاه، می پردازد. سپس در سند دیگر شاهد ملاقات سفیر سولیوان جاسوس سابقه دار سیا در ایران با شاه و ارائه رهنمودهای آمریکا به شاه هستیم. سند بعدی گواه «حمایت های مستقیم آمریکا از کشتار مردم مسلمان ایران و تأیید دولت نظامی شاه» است؛ و این حمایت به نوعی بیان می شود که گویی این همان برنامه دیکته شده آمریکا به هیئت حاکمه فاسد ایران است. در سند دیگر رئیس آلیس چالمرز سرمایه دار پلید آمریکایی، به دیدار شاه می شتابد و حمایت سرمایه داران کثیف آمریکایی را در ادامه حمایت از شاه به او اعلام می کند. این در حالی است که دولتهای اروپایی، متحدان همیشگی امپریالیسم قطع امید خود را از ادامه حیات سیاسی رژیم شاه اعلام می کنند. به دنبال آن سند دیگری می آید که به طور تلویحی «نوار گفتگوی شاه با افسران ارتش که در آن شاه معدوم امر به کشتار مردم را می کند» مورد تأیید قرار می دهد. در سند بعد پس از فرار شاه از کشور در ادامه توطئه ای آمریکا برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران، گزارشی از نقشه شاه برای بازگشت در زمان بختیار و همچنین وضعیت نیروهای هوادار بختیار را می بینیم.


اسنادی که از این پس خواهد آمد مربوط به پس از پیروزی انقلاب می باشد، که همچنان مبین ادامه حمایت های مذبوحانه شیطان بزرگ از این جرثومه فساد، شاه معدوم است. ابتدا می بینیم که برای وی تدارک یک ویلای مجلل را می بیند و به طور پیگیر تلاشهای گسترده ای انجام می دهند، که جنایتکاری با یاری خدا و همت این مردم شهیدپرور آواره و سرگردان شده است را به خیال خود در مأمن همیشگی جنایتکاران، یعنی آمریکا جای دهند، تا بدین وسیله حمایت تلویحی خود را از سایر حکام مستبد و دست نشانده اعلام کنند، غافل از اینکه سنت خدا سرنوشت شومی را برای ظالمین مقرر کرده است و ملت عزیز ما با اشغال مرکز توطئه آمریکا و گروگان گیری جاسوسان آمریکایی این توطئه را نیز خنثی نمودند و موجباتی فراهم کردند که به فرموده امام، آمریکا خود وادار به کشتن شاه می شود.


در خاتمه یادآوری بیانات امام پس از اشغال لانه جاسوسی به جاست:


«آن مرکزی که جوان های ما رفته اند و گرفته اند، آن طوری که اطلاع داده اند، مرکز جاسوسی و توطئه بوده است، آمریکا توقع دارد که شاه را به آنجا ببرد و مشغول توطئه شوند؛ و پایگاهی هم در ایران برای توطئه درست کنند و جوانان ما بنشینند و تماشا کنند.» به امید روزی که مستضعفان دلیر ایران با قیام خود در مقابل مستکبرین زمان و ابرقدرتهای شرق و غرب بتوانند، با آمادگی کامل پذیرای وجود مبارک بقیه اللّه (عج) جهت به ثمر رساندن نهایی آن و استقرار حکومت جهانی شوند.


والسلام دانشجویان مسلمان پیرو خط امام





منبع: اسناد لانه جاسوسی - جلد 1 - کتاب 1 - صفحه 236
تصاویر سند

    کلمات کلیدی یافت نشد!

    زمان یافت نشد!

    اتفاق و وقایعی یافت نشد!

    تجهیزات یافت نشد!

    قرارداد یافت نشد!

    سایر کلمات یافت نشد!