در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

گزارش وضعیت مالی باشگاه مهرگان

سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ تحلیل حکومت پهلوی؛

گزارش وضعیت مالی باشگاه مهرگان

فعالیت ها و برنامه های محمد درخشش

سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ تحلیل حکومت پهلوی؛

فعالیت ها و برنامه های محمد درخشش

اعلام پشتیبانی باشگاه مهرگان از انقلاب سفید

سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ تحلیل حکومت پهلوی؛

اعلام پشتیبانی باشگاه مهرگان از انقلاب سفید

آزادی زندانیان سیاسی

گزارش تحولات انقلاب؛

آزادی زندانیان سیاسی

واکنش منفی در قبال اعلام حمایت باشگاه مهرگان از انقلاب سفید

سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ تحلیل حکومت پهلوی؛

واکنش منفی در قبال اعلام حمایت باشگاه مهرگان از انقلاب سفید

تلاش های محمد درخشش برای آسان گرفتن بر خلیل ملکی

تحلیل انقلاب اسلامی؛

تلاش های محمد درخشش برای آسان گرفتن بر خلیل ملکی

فعالیت ها و برنامه های محمد درخشش

سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ تحلیل حکومت پهلوی؛

فعالیت ها و برنامه های محمد درخشش

برخورد ساواک در قبال محمد درخشش و باشگاه مهرگان

سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ تحلیل حکومت پهلوی؛

برخورد ساواک در قبال محمد درخشش و باشگاه مهرگان

گزارش اولین جلسه بزرگ مخالفین غیر مذهبی شاه

گزارش تحولات انقلاب؛

گزارش اولین جلسه بزرگ مخالفین غیر مذهبی شاه

جایگزینی شورای سلطنت برای بقای حکومت پهلوی

تحلیل حکومت پهلوی؛ گزارش تحولات انقلاب؛

جایگزینی شورای سلطنت برای بقای حکومت پهلوی

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره

فعالیت ها و برنامه های محمد درخشش

موضوع سند

فعالیت ها و برنامه های محمد درخشش
مشخصات ارسال سند

از:

محرمانه

به:

1342-12-28- 1964-03-18

متن سند



درخشش، محمد - 21


خیلی محرمانه


زمان: 18 مارس 1964 - 1342/12/27


مکان: منزل آقای راسیاس


صورت مذاکرات شرکت کنندگان: محمد درخشش، وزیر فرهنگ سابق چارلز ان. راسیاس، دبیر دوم سفارت


صبح روز دوشنبه، 16 مارس، درخشش در اداره به من تلفن کرد و گفت که مایل است برای تبریک سال نو، قبل از رفتن به تعطیلات عید نوروز، مرا ملاقات نماید. به علت این که دوشنبه و سه شنبه برای تمام مدت عصر و شب ملاقات های دیگری داشتم، با او قرار گذاشتم که روز چهارشنبه ساعت 19 به دیدنم بیاید.


در خلال مذاکراتمان یک ساعت و نیم به طول انجامید، او نکات زیر را اظهار نمود:


 

1- تعطیلات او در لبنان و عراق: او مرا با این حرف متعجب نمود که فردا صبح برای یک تعطیلات دو هفته ای به بیروت می رود و در سر راه خود چند روزی در بغداد خواهد ماند. او گفت که به تعطیلات نیازی ندارد و چندان علاقه ای نیز به ترک کشور ندارد، ولی همسر وی به قدری مضطرب و خسته شده است که اصرار دارد حتما باید به خارج برود. او گفت که می خواهد با همسر و دو دخترش تا لبنان رانندگی کنند. او


ص: 484




کمی نگران بود که دولت ممکن است سعی کند به نوعی مانع بازگشت وی به ایران شود، ولی او مطمئن بود که می تواند چنین تلاشی را در هم بکشند. به هر حال، پاسپورت سیاسی وی (او توضیح داد، همه وزرای سابق دارای پاسپورت سیاسی هستند) تمدید اعتبار شده است و برای دولت ایران ناشایست خواهد بود که مانع بازگشت وی به ایران شود.


او به توضیح در مورد این موضوع پرداخت که تمدید اعتبار پاسپورت وی حدود دو هفته طول کشیده است، در صورتی که معمولاً تمدید اعتبار پاسپورت چند دقیقه بیشتر به طول نمی انجامد. حدود 2/5 هفته قبل، هنگامی که او تصمیم گرفت به تعطیلات برود، به وزیرخارجه آرام تلفن کرد و گفت که پاسپورت خود را توسط یک نماینده (یک معلم مدرسه) به وزارت خارجه می فرستد و متشکر خواهد شد اگر آرام دستور تمدید اعتبار آن را بدهد. آرام خیلی صمیمانه وی را مطمئن نمود که این کار انجام خواهد شد. به هر حال، این کار بدین صورت انجام نشد. به فرستاده وی گفته بودند که پاسپورت را به وزارت خارجه تحویل دهد و برود، متعاقبا هر وقت آماده شد به وی خبر خواهند داد. بعد از سه روز درخشش با آرام تماس گرفت و در مورد پاسپورت سؤال نمود و به وی اطمینان داده شد که تمدید اعتبار خواهد شد و به علت حجم کار زیاد در آماده نمودن پاسپورت های مسافرت های زیارتی به جده و مسافرت های نوروز و غیره به تأخیر افتاده است. درخشش گفت، بدون تردید این پاسخ غیرمعقولی بود، ولی او نمی خواست آرام را تحت فشار قرار دهد، لذا گفته بود که چند روز دیگر تلفن می کنم. بعد از چند روز تلفن کرده بود و به وی گفته بودند که آرام گرفتار است. او به تلفن کردن به وزارتخانه ادامه داد و هر روز تلفن می کرد و بهانه ای برای وی می آوردند.


در حدود یک هفته قبل او تلفنی از تیمسار پاکروان داشت که از وی پرسید چرا می خواهد به لبنان سفر کند.


درخشش گفت که او پاسخ داده است «برای اینکه هوای آزاد تنفس کنم»، پاکروان خندید و گفت که «درخواست» وی تصویب شده است (مجوز از سوی شاه صادر شده است). چند دقیقه بعد از این که با پاکروان صحبت کرد، آرام به او تلفن کرد و از تأخیر انجام شده معذرت خواست و خوشحال بود که به وی اطلاع دهد پاسپورت وی تمدید اعتبار شده است. درخشش نمی توانست از دست انداختن آرام خودداری نماید و به او گفت که هم اکنون از ساواک به وی اطلاع داده اند که به وزارت خارجه اجازه داده اند پاسپورت وی را تمدید نماید. آرام جا خورد و تأیید نمود که تأخیر به علت نیاز به تصویب ساواک بوده است.


 

2- سازمان و فعالیت های وی: در مدت سه هفته قبل فعالیت های سیاسی او افزایش یافته است. یارگیری و سازماندهی تیم ها به شهرها و شهرستان های استان هایی که هسته ها وجود نداشتند، کشانده شد. گزارشات اولیه نشان می دهند که آنها پیشرفت شایانی داشته اند.


او به 15 نفر از اعضای کمیته اجرایی، درخواست مرا در ارتباط با جزئیات سازماندهی آنها و نام اعضای آن گفته است. او توصیه نموده است که به وی اجازه داده شود اطلاعات مورد درخواست مرا به من بدهد. این موضوع به طور عمیق مورد بررسی قرار گرفته بود، و تصمیم نهایی بر این بود که اطلاعات مورد درخواست به من داده نشود. کمیته اجرایی (که تنها گروهی است که می داند او مرا هر چند وقت یک بار می بیند)، با تمام احترامی که برای قضاوت او قائلند مبنی بر این که من و سفارت می توانیم مورد اعتماد باشیم و این گونه اطلاعات را در اختیار دولت ایران یا سایر افراد قرار ندهیم، احساس می کنند این امکان همیشه وجود دارد که یک کارمند سفارت بدون اطلاع و تأکید قبلی، بعضی یا همه اطلاعات را بروز دهد


ص: 485




که می تواند «برای سازمان» فاجعه آمیز باشد. این از نظر حفاظتی ریسک بیش از اندازه بزرگی است.


باتوجه به اوضاع و احوال فعلی، اگر او زندانی شود، کمیته اجرایی می تواند به کار خود ادامه دهد و رهبری سازمان را به عهده گیرد. او مرا مطمئن ساخت زمانی که گروه تصمیم بگیرد اعلامیه یا نشریه ای برای جلب حمایت گسترده منتشر نماید که در آن رهبران سازمان را معرفی کند، او قبلاً مرا در جریان امر خواهد داد.


همچنین مرتبا اعلامیه هایی که منتشر می شوند در اختیار من قرار خواهند گرفت.


 

3- دولت منصور: در حالی که قبل از منصوب شدن دولت منصور، درخشش احساس می کرد سه تا چهار ماه لازم است تا معلوم شود آیا این دولت می تواند دوام بیاورد یا نه، بعد از بررسی نوع افراد کابینه جدید معتقد گردیده است که دولت منصور شانسی برای انجام هیچ کاری ندارد و در واقع احساس می کند که روزهای آخر را می گذراند. او گفت اکنون بدین نتیجه رسیده است که دلیل تغییر دولت توسط شاه (بخصوص که بعضی از وزرای مهم کابینه علم باقی مانده اند) این بود که علم نیاز به استراحت داشت.


همچنین شاه برنامه ریزی کرده است که «روشنفکران» را با ظاهر دادن فرصت حکومت کردن به آنها بی اعتبار سازد (با استفاده از روشنفکران فرصت طلبی نظیر منصور) و سپس به خراب کردن آنها بپردازد.


نظر اعلیحضرت این است که به مردم و خارجیان «ثابت» نماید که او تنها کسی است که می تواند کشور را اداره نماید. حداقل دو نشانه روشن و واضح وجود دارند که منصور و همکاران وی خیلی نگران بودند که آیا واقعا شاه از آنان حمایت کاری خواهد نمود یا نه.


4- منصور یک نماینده شخصی می فرستد: اولین نشانه واضح مبنی بر احساس عدم ایمنی از طرف منصور این بود که چند روز پس انتصاب به نخست وزیری، او پروفسور احسان نراقی (مدیر مرکز تحقیقات اجتماعی) را نزد درخشش فرستاد تا (الف) درخشش را مطمئن سازد که منصور همیشه از تحسین کنندگان وی بوده است (درخشش گفت که این دروغ وقیحانه ای است) ؛ (ب) از درخشش درخواست نموده است که با وی مخالفت نکند و برعلیه وی کاری ننماید، زیرا او (منصور) صادقانه علاقمند است که اصلاحاتی در جهت بهبود کشور و بهبود وضع توده های مردم انجام دهد؛ (ج) معذرت خواسته است که نمی تواند کاری جهت بازگشایی مجدد باشگاه مهرگان انجام دهد. درخشش به من گفت که او بلافاصله موارد مذکور توسط نماینده را رد نموده است، با این بیان که او حاضر به هیچ گونه چانه زدن یا اظهارنظر نیست، این که منصور و همکارانش باید به دنبال کار خودشان باشند و این که آنها نباید وقتشان را با سعی در جلب نظر مساعد وی تلف کنند.


 

5- همکاران منصور ادعا می کنند از طرف متحده پشتیبانی می شوند: به عقیده درخشش، دومین عدم احساس ایمنی منصور، ادامه اظهارات همکاران وی در مورد حمایت ایالات متحده از آنان است.


درخشش اظهار داشت که این گزارشات قابل اعتماد هستند و منصور و گروه او مخصوصا این گزارشات را در افکار عمومی مطرح می کنند تا احمق ها و خوش باوران را تحت تأثیر قرار دهند و حتی شاید به عنوان سپری در مقابل شاه از آن استفاده نمایند.


انگیزه های منصور هر چه باشند، ادعای حمایت شدن از سوی ایالات متحده به وضوح نشان می دهد


ص: 486




که کابینه وی حقیقتا تا چه حد ضعیف است. آن گاه درخشش گفت دو هفته قبل که برای ملاقات با امینی رفته، آقای نامدار گفته بود که چگونه مهندس روحانی (وزیر آب و برق) بی پروا راجع به پشتیبانی آمریکا صحبت می کرد. بنا به اظهارات نامدار، خیلی زود پس از تشکیل دولت جدید، او (نامدار) به اصرار یک دوست مشترک نامدار و روحانی، برای دیدن روحانی رفتند تا از او درخواست کنند به دوستشان (درخشش نام وی را فراموش کرده بود) شغلی در حد معاون وزیر در وزارتخانه روحانی بدهد. روحانی به نامدار گفت هر چند او مایل است شغل معاونت وزیر را به دوستشان بدهد، ولی چنین کاری در قدرت وی نیست، زیرا لیست کلیه مقامات رده بالای همه وزارتخانه ها تعیین و برای تأیید به سفارت ایالات متحده ارسال و تأیید شده است. بنابراین او هیچ گونه تغییری در آن نمی تواند بدهد. بنا به اظهار درخشش، او و امینی هیچ کدام اظهارات روحانی را باور نکردند، ولی نامدار چندان مطمئن نبود.


6- مطالب بیشتری در مورد وجهه منصور: درخشش احساس می کند منصور و «کابینه جدید» وی به علت عدم حمایت مردمی، شانسی برای ماندن ندارند. شاه به بازی قدیمی اش یعنی تفرقه بیفکن و حکومت کن ادامه می دهد. اعلیحضرت بدون شک در پشت سر مردم و ملّیون (احزاب مخالف) که در حال تجدید حیات آنها به عنوان تضمینی برعلیه هرگونه امکان آزادی خواهی از سوی منصور است، می باشد.


منصور قادر نخواهد بود اقتصاد راکد را بهبود بخشد، زیرا بسیاری از مردم، بخصوص تجار و سایر سرمایه گذاران، به انسجام و گستره عمر این دولت جدید اعتماد ندارند. برای مثال، بودجه ای که منصور ارائه نموده است نه فقط به وضوح رضایت بخش نیست - - منصور شخصا نظریات بسیاری را در آن گنجانیده است - - بلکه یک کلاهبرداری واقعی است. ارقام و بودجه در نظر گرفته شده برای وزارتخانه های مختلف مخصوصا کمتر از آنچه که آنها به طور واقعی نیاز دارند، نشان داده شده است. تا به همان نسبت کسر بودجه کمتری نشان داده شود. درخشش گفت که گروه او برنامه ریزی کرده اند تا یک تجزیه و تحلیل از بودجه تا حدود کمی دو ماه دیگر منتشر نمایند.


7- شهرداری: شهرداری حدود 185 میلیون ریال نیاز دارد تا بتواند تعهدات خود را انجام دهد، ولی فقط 6 میلیون ریال در حال حاضر در دست دارد. شهرداری بایستی قرض کند، و منابع خود را بفروشد تا نیازهای خود را برآورده نماید. شهردار جدید، شادمان، بنا به اظهار درخشش، ممکن است «کودک» خوبی باشد، ولی او شک دارد که شادمان قادر باشد به شهرداری سروسامان دهد. نقاط ضعف خیلی ابتدایی هستند. مهمترین نقطه ضعف شهرداری عدم توانایی آن در دریافت مالیات است.


درخشش گفت، «برای مثال، من شخصا به عنوان یک صاحبخانه بایستی مالیات مشخصی برای ملک خود بدهم، ولی نمی دهم، چرا؟ اولاً برای اینکه کسی از من نخواسته است و اگر بخواهد نیز نمی پردازم، چرا؟ زیرا من یا هر شهروند دیگری، مایل به پرداخت مالیات به دولتی که آن را انتخاب نکرده ایم و هیچ گونه اعتمادی به آن نداریم، نیستیم. اگر یک دولت شرافتمند و به صورت واقعی انتخاب شده، شهرداری را در دست بگیرد، می تواند برای جمع آوری مالیات فشار بیاورد و یا محکومیت هایی را برای متخلفین برابر قانون اعمال نماید. ایران احتمالاً «قوانین خوب» بیشتری از ایالات متحده در کتاب هایش دارد. برای مثال قانون کار کودکان، کار راحت و ساعات کار طولانی و غیره، ولی هر آدم بینایی می فهمد که


ص: 487




این قوانین به هیچ وجه به مرحله اجرا در نمی آیند. هیچ کس از آن پیروی نمی کند. هیچ احساس انسجامی وجود ندارد و نخواهد داشت تا زمانی که مردم احساس مسئولیت در اداره دولت خودشان را داشته باشند.


8- نامه ملاها به اوتانت (Uthant): درخشش سؤال نمود که آیا من از اینکه بعضی از ملاها یک نامه سرگشاده چاپ کرده و به اوتانت ارائه نموده اند، اطلاع دارم یا نه، گزارش شده که یک کپی از آن برای شاه فرستاده شده است.


من به او گفتم که در این مورد چیزی نشنیده ام از او خواستم که بگوید در «نامه» چه نوشته شده است. او گفت که اعلامیه خیلی محکم بوده و با جملات شدید به زیر پا گذاشتن آزادی در ایران توسط رژیم فعلی اعتراض شده است.


درخشش اضافه نمود بنا به اطلاعاتی که دریافت نموده است ملاها ظاهرا در حال فراهم کردن مشکلاتی در خلال ماه محرم هستند. بنابر گزارش، آنها از خطر به مبارزه طلبیدن آشکار رژیم آگاه هستند، اما بسیاری از آنها در یک حالت بی نهایت بی باکانه پیش - برای - انهدام می باشند.


9- امینی درخواست ملاقات با شاه را نموده است: درخشش گفت او حدود ده روز قبل با امینی تماس گرفت تا قبل از عزیمت برای تعطیلات، نوروز را به وی تبریک بگوید (قبل از مواجه شدن با تاکتیک های تأخیری ساواک). امینی به او گفت که احساس می کند از نظر سیاسی ضربه خورده است و هیچ چیز نمی تواند این لطمه را جبران نماید، او می خواهد برای آرامش و استراحت به اروپا برود. او به درخشش گفت که درخواست ملاقات با شاه را نموده است تا توضیح بدهد چرا ایران را ترک می کند و برای مدتی طولانی به مرخصی می رود و اجازه آن را کسب نماید.


10- ارسنجانی: درخشش گفت که در محافل روشنفکران این شایعه منتشر شده که ارسنجانی حمایت انگلیس را برای احراز مقام نخست وزیری، زمانی که منصور سقوط نماید، برای خود کسب نموده است.


11- اظهارنظرهای پراکنده: در خلال مذاکراتمان، درخشش به طور خلاصه اظهار داشت که حداقل دو ارگان دولتی به طور جدی باید تقلیل یابند، زیرا با افراد بی کاره پر شده اند. این دو ارگان یکی سازمان برنامه است که او احساس می کند بایستی به یک گروه مشاوره تخصصی تقلیل یابند و شرکت ملی نفت ایران، که بنا به عقیده وی، با افراد غیر مولد، بیش از حد لزوم و پرسنل با حقوق گزاف پر شده است. او عقیده دارد که کارمندان دولت که درآمدهای شخصی دارند، باید اخراج شوند و افراد قابلی که درآمد شخصی نیز ندارند، به جای آنها جایگزین گردند. او همچنین احساس می کند که ایران باید سریع تر صنعتی شود و حمایت از صنایع محلی باید مطمئن تر باشد. فقط فرآورده هایی باید وارد شوند که از نظر اقتصادی قابل تولید در داخل نیستند.


باشگاه مهرگان کتاب های درسی در مورد شیمی، فیزیک و غیره آماده نموده است، ولی نمی تواند بنگاهی انتشاراتی پیدا کند، زیرا ساواک چاپ هر چیزی را که توسط باشگاه مهرگان تهیه شده باشد، ممنوع نموده است. درخشش گفت هر چند او دارای سه چاپخانه است که حاضرند به طور مخفی هرگونه


ص: 488




اعلامیه سیاسی را برای وی چاپ کنند، آنها نمی توانند نسبت به چاپ این کتاب ها به علت نیاز به مواد و زمان بیشتر، اقدام نمایند.




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 8 - کتاب 8 - صفحه 484
تصاویر سند