در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

سند شماره

شخصیت علی امینی

موضوع سند

شخصیت علی امینی
مشخصات ارسال سند

از: سفارت آمریکا، تهران - مرسله شماره414

محرمانه

به: وزارت امورخارجه، واشنگتن

1339-11-10- 1961-01-30

متن سند



امینی، علی - 10


تاریخ: 30 ژانویه 1961 - 1339/11/10


خیلی محرمانه


از: سفارت آمریکا، تهران - مرسله شماره414


به: وزارت امورخارجه، واشنگتن


موضوع: مذاکره با دکتر علی امینی پیوست، یادداشت مذاکرات با دکتر علی امینی، سفیر سابق ایران در ایالات متحده می باشد.


دکتر امینی به هیچ وجه سعی در پنهان کردن علاقه شدید خود به نخست وزیری ندارد. همزمان با آن، این مسئله همان گونه که چندین بار قبلاً نیز گفته است، روشن می سازد که تحت چه شرایطی او نخست وزیری را قبول خواهد نمود. بخصوص او می خواهد که شاه «سلطنت نماید» نه «حکومت»، او می خواهد که قدرت حقیقی دولت در اختیار مسئولیت نخست وزیری، برای مثال، خودش، قرار می گیرد.


به عقیده دکتر امینی وضعیتی سیاسی ایران در اصل به علت پافشاری شاه در اداره دولت توسط شخص خودش و به دلیل تداوم فساد و ارتشاء در کلیه سطوح دولتی از وزارت دربار به پایین رو به وخامت می رود. دکتر امینی بر این عقیده است که در حال حاضر که سیستم اداری کندی در واشنگتن برقرار گردیده، زمان آن فرا رسیده است تا دوستان ایران، بالاخص ایالات متحده و انگلستان به طور جدی به شاه تفهیم نمایند که ملت (کشور) در چه جهتی حرکت می نماید.


دکتر امینی کاملاً مطمئن است که بدون پیشرفت و اصلاحات مؤثر، کشور (ملت) به سوی اغتشاش و از هم پاشیدگی حرکت می کند. مانند سایر سیاستمداران ایرانی، دکتر امینی وقتی به مرحله پیشنهاد نوع اصلاحات مورد نظر و چگونگی انجام عملی آنها می رسد، به شدت ضعیف می شود.


در مصاحبه مطبوعاتی اخیر با هفته نامه های فارسی زبان، دکتر امینی، در بعضی از زمینه هایی که قبلاً برای مأمور گزارشگر ذکر نموده بود، مجددا صحبت کرد. به نقل از وی گفته می شود که ایران شاهد تحولاتی در جهت سیاست خارجی آمریکا مبنی بر توسعه بیشتر دمکراسی در سراسر جهان خواهد بود. او گفت که ایران نمی تواند منتظر بماند تا ببیند ایالات متحده چه جهتی اتخاذ خواهد نمود، بلکه بایستی در راه اصلاحات داخلی خود به گونه ای حرکت کند که در موضع بهتری قرار گیرد.


برای سفیر هاری اچ. شوارتز رایزن سیاسی سفارت


خیلی محرمانه


زمان: 23 ژانویه 1961 (1 بعدازظهر) - 1339/11/03


مکان: منزل دکتر امینی


صورت مذاکرات شرکت کنندگان: دکتر علی امینی، سفیر قبلی ایران در ایالات متحده فرانکلین جی.کرافورد، دبیر دوم سفارت


موضوع: مذاکره با دکتر علی امینی


در یک مذاکراه دو ساعته، دکتر امینی نظریاتی راجع به موضوعات مربوط به سیاست داخلی ایران و روابط ایران با ایالات متحده اظهار داشته که خلاصه آن بشرح زیر است:


 

1- انتخابات :


انتخابات فعلی بهتر از انتخابات تابستان گذشته نیست. او تلگراف های زیادی از مناطق مختلف کشور


ص: 291




در مورد کارهای غیرقانونی در انتخابات دریافت داشته است. به طور گسترده ای عقیده براین است که فقط افرادی که توسط مقامات خیلی بالا تأیید شده باشند، انتخاب می شود. در چنین وضعی هیچ گونه آزادی در انتخابات وجود ندارد.


برخلاف دستورات قبلی شاه در مورد تشکیل یک حزب لیبرال به منظور جذب نیروهای جوان، دکتر امینی این ایده را تأیید نمی کند. دلیل وی این است که برای ایجاد هرگونه تشکیلات معنی داری از این قبیل، لازم است فضایی برای آزادی بیان وجود داشته باشد. چنین اجتماعی مسلما توسط ساواک تحت پوشش کامل قرار خواهد گرفت، که بلافاصله هر چه مخالفت شاه گفته شود، گزارش خواهند نمود. به سادگی مشخص است که تحت چنین شرایطی بحث در امور سیاسی غیرممکن است. به همین دلیل دکتر امینی از نامزد شدن در این انتخابات خودداری نموده است. در چنین شرایطی درگیر فعالیت های سیاسی شدن نه فقط بی فایده و بی معنی خواهد بود، بلکه به حسن شهرت شخص وی نیز لطمه خواهد زد.


دکتر امینی اضافه نمود، صرفنظر از آنچه در تابستان گذشته در مورد آزادی انتخابات گفته بود، آزادی واقعی انتخابات نظیر آنچه در ایالات متحده و انگلستان وجود دارد، در ایران عملاً غیرممکن است.


بسیاری از مواردی که در تابستان گذشته اظهار داشته، صحبت های معمولی سیاستمداران است. از سوی دیگر، او گفت می تواند این تصمیم شاه را درک کند که مانع انتخاب اعضای حزب توده و طرفداران مصدق که در گذشته به صورت فعال به شاه و کشور خیانت کرده اند، گردد. ولی بسیار کسان دیگری نیز هستند که داخل این گروه ها نیستند و می توانند نمایندگان خوبی باشند. او نمی تواند پافشاری شاه را در معرفی نام فرد فرد کسانی که باید انتخاب شوند، درک نماید. چه لطمه ای به شاه خواهد خورد، اگر بین کسانی که اسمشان در لیست فوق الذکر نیست، یک نوع برخورد و مقابله آزاد وجود داشته باشد؟


 

2- شاه:


دکتر امینی شاه را شخص بسیار آگاه و بسیار باهوش، ولی بالاخص متزلزل و بدون اعتماد به نفس تشریح نمود. او گفت سعی بسیاری کرده تا شاه را قانع نماید که او باید سلطنت کند نه حکومت، و این که باید خود را از مسیر فعالیت های دولت دور نگهدارد تا به اشتباهات اجتناب ناپذیر دولت که موجب ایجاد بحران و انتقادات می گردد، آلوده نشود. او گفت که شاه مخصوصا وقتی او این مطالب را اظهار می نماید با وی مخالفتی ندارد، ولی احساس دکتر امینی این است که بلافاصله پس از این که تحت فشارها و نفوذهای معموله قرار می گیرد، همه آنها را فراموش می کند. شاه به هیچ کس اعتماد ندارد، و به نظر دکتر امینی این امر با در نظر گرفتن شخصیت کسانی که او را در دربار احاطه نموده اند، قابل درک است. او به طور کلی آنها را افرادی دون مایه و کسانی که بدنبال منافع شخصی هستند، توصیف می کند.


دکتر امینی گفت، شاه ظاهرا متقاعد شده است که شایعات سال 1953 در مورد شرکت امینی در فعالیت های ضد شاه، غیرواقعی بوده است. به هر حال شاه دیگر این مورد را مطرح نکرده است. دکتر امینی گفت: «من فکر می کنم شاه به شخص من علاقمند است، ولی او مرا به عنوان نخست وزیر دوست ندارد.»


 

3- وضعیت کلی ایران:


دکتر امینی معتقد است و با قدرت عقاید خود را در این مورد بیان می نماید که وضعیت کلی کشور


ص: 292




بسیار نامساعد است. مجموعه نارضایتی های انتخابات دوره بیستم مجلس که اکنون بار دیگر تکرار شده است، فساد شدید حاکم در دربار و ادارات دولتی، از دست رفتن پرستیژ شاه و خانواده اش به علت مسئول شناخته شدن در نارسائی های اداری دولت، وضع تاریک و ناامیدکننده فعلی را به وجود آورده اند.


مردم انتظار دارند بهبودی در نحوه اجرای کارها توسط دولتشان و تقلیل در فساد را مشاهده کنند. در عین حال، این که بسیاری از مردم، بخصوص جوانان تحصیل کرده، برای نوعی دمکراسی و حق ایفاء نقش در حیات سیاسی کشورشان، پافشاری می کنند امری سرّی و پوشیده نیست. هیچ امکان و راه حل قابل قبول دیگری غیر از قانون اساسی شاهنشاهی و شخص شاه فعلی وجود ندارد. در حقیقت هر کوششی برای از بین بردن آنها، اوضاع را بدتر خواهد نمود. در ضمن نمی توان اجازه داد که اوضاع به حدی خراب شود که نوعی انفجار یا خشونت، غیرقابل اجتناب باشد. این موضوع باید به گونه ای به شاه تفهیم شود و سعی شود نوعی آزادی به مردم،به ویژه به جوانان داده شود، به اقدامات یک جانبه و اعمال فشار ساواک باید خاتمه داده شود، و از همه مهمتر جهت حرکت دولت را باید به سوی داشتن وزرایی مسئول تغییر داد.


این بدین معنی نیست که شاه باید قدرت زدایی شود. او تسلط کاملی بر تمام ارتش خواهد داشت و این حق را خواهد داشت که نخست وزیر را انتخاب نماید. شاه شخصا می تواند نیروی پر قدرتی در هر دولت ممکنه باشد، و پیشنهادات و توصیه های وی اطاعت خواهند شد. ولی به منظور حفظ موضوع شخصی وی لازم است که مسائل را در متن هدایت نماید نه این که به طور کامل و مشخص و در انظار مردم وارد عمل گردد.


دکتر امینی احساس می کند این زمان مناسبی است که کاری و اقدامی برای کل وضعیت انجام شود.


طبیعتا ایران مواضعی که دولت کندی در قبال این کشور اتخاذ خواهد کرد را مد نظر خواهد داشت.


اشخاصی که در مسند کارها هستند، نگرانند که ممکن است تغییراتی انجام شود که منافع آنها را به خطر بیندازد. از سوی دیگر، کسانی که در جبهه مخالف هستند به طور عظیم و بدون دلیل امیدوارند تغییراتی در جهت برقراری دمکراسی و آزادی انجام شوند. دکتر امینی معتقد است برای آمریکا مفید است که صراحتا موضع خود را نسبت به شاه به وی بگوید. ایالات متحده همچنین باید برای شاه روشن سازد که معتقد است خطرات مهلکی برای شاه و کشور ایران در روش و راهی که کشور هدایت می شود، وجود دارند.


اصلاحات مؤثر و تقلیل فساد باید آغاز شوند و ادامه یابند. دکتر امینی گفت هیچ توصیه خاصی در مورد چگونگی انجام اقدام ایالات متحده ندارد، ولی شاید آمریکائیان و سفیر انگلستان بتوانند متفقا به شاه بخشی از مسائل را که دکتر امینی احساس می کند باید شاه بداند به وی برسانند. به عنوان توصیه های خاص که باید شاه گفته شود، دکتر امینی موردی برای گفتن نداشت.


 

4- نخست وزیر:


دکتر اقبال در دوران نخست وزیریش دفتر نخست وزیری را کاملاً بی اعتبار و بی ارزش کرد، زیرا بارها در اظهارات عمومی اعلام نمود که مسئول نیست و فقط اوامر شاه را اجرا می نماید. نخست وزیر کنونی تا این حد به طور عمومی چنین اظهاراتی نکرده است، ولی با روشی که به کار می برد، به نوعی به همه فهمانده است که صاحب اختیار خود نیست. دکتر امینی گفت که آقای شریف امامی در بحث پیرامون انتخابات فعلی، به وی گفته بود، که او - شریف امامی - فقط یک منشی بوده است و هیچ گاه این موقعیت را نداشته است که مسیر حوادث را تغییر دهد.


ص: 293




در طول بحث دکتر امینی به طور مستقیم نگفت که مایل است نخست وزیر بشود، ولی به طور غیر مستقیم کاملاً این مسئله را روشن ساخت. در بعضی از مواقع، دکتر امینی، ضمن صحبت هایش فراموش می کرد که فردی عادی است و به طور ناخودآگاه از نظر روانی خود را در منصب نخست وزیری می دید و از موضع قدرت واقعی صحبت می کرد. سپس به خاطر می آورد که این فقط یک فرضیه است و آن گاه سعی می نمود با جملات بعدی آن را توجیه نماید، جملاتی مانند «منظور من این است که اگر قرار بود من اقدامی در این باره انجام دهم، من این کار را این طور انجام می دادم...»


 

5- موضع آمریکا در ایران:


دکتر امینی احساس می کند از پرستیژ آمریکا در ایران نسبت به اوج آن در پایان جنگ دوم جهانی کاسته شده است. به هر حال او این مسئله را بالاخص به صورت یک فاجعه نمی بیند، ولی توصیه می کند که ایالات متحده برای بهتر کردن موضع خود باید اقداماتی انجام دهد.


او گفت: اولاً، ایالات متحده می تواند کمک های اقتصادی خود را به طور مؤثر در زمینه هایی متمرکز نماید که برای مردم مشهودتر باشد. ثانیا، او فکر می کرد که تقلیل تعداد آمریکائیان در ایران نمی تواند چیز بدی باشد.


 

6- جبهه ملی:


دکتر امینی به اختصار، ولی نه به صورت تحقیرآمیز در مورد فعالیت های جبهه ملی صحبت کرد. او گفت: طبیعی است که مردم از هر موقعیتی و فرصتی برای بیان مخالفت های خود با وضع موجود استفاده می کنند. او گفت که باشگاه جبهه ملی، واقع در فخرآباد مجاور منزل وی، قسمتی از املاک مادر وی بوده است، ولی مشخص نبود که آیا خود وی آن را به جبهه ملی اجاره داده است یا نه.




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 8 - کتاب 8 - صفحه 291
تصاویر سند