در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

تحلیل ملی گراهای ایران دهه 40

جریان روشنفکری؛ سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛

تحلیل ملی گراهای ایران دهه 40

زندگی و شخصیت سید محمد علی کشاورز صدر

جریان روشنفکری؛ سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ جریانات مخالف شاه؛

زندگی و شخصیت سید محمد علی کشاورز صدر

جلسه سنجابی با کنسول آمریکا در تبریز

جریان روشنفکری؛ جریانات مخالف شاه؛

جلسه سنجابی با کنسول آمریکا در تبریز

گزارش معرفی شخصیت بختیار

جریان روشنفکری؛ سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛

گزارش معرفی شخصیت بختیار

گزارش تحلیلی از جامعه روشنفکران ایرانی: ترکیب، الگو، مشکلات و پیشنهادات

تحلیل انقلاب اسلامی؛

گزارش تحلیلی از جامعه روشنفکران ایرانی: ترکیب، الگو، مشکلات و پیشنهادات

مقدمه و معرفی اسناد جلد 20

توضیحات دانشجویان پیرو خط امام؛

مقدمه و معرفی اسناد جلد 20

معرفی زندگی نامه و شخصیت کریم سنجابی و جبهه ملی

جریان روشنفکری؛ جریانات مخالف شاه؛

معرفی زندگی نامه و شخصیت کریم سنجابی و جبهه ملی

زندگی نامه  و نظرات سیاسی داریوش فروهر

جریان روشنفکری؛ سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛ جریانات مخالف شاه؛

زندگی نامه و نظرات سیاسی داریوش فروهر

دیدگاه متین دفتری  نسبت به الهیار صالح

جریان روشنفکری؛ جریانات مخالف شاه؛

دیدگاه متین دفتری نسبت به الهیار صالح

اختلاف بین کریم سنجابی و شاپور بختیار، رهبران جبهه ملی

جریان روشنفکری؛ سران و شخصیت‌های سیاسی دوره پهلوی؛

اختلاف بین کریم سنجابی و شاپور بختیار، رهبران جبهه ملی

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره

زندگینامه سید علی شایگان

موضوع سند

زندگینامه سید علی شایگان
مشخصات ارسال سند

از: ساواک

سری

به:

متن سند




ضمیمه شماره 8


گزارش سری


تهیه شده توسط ساواک در تاریخ 24 فروردین 1340


گزارش در مورد سید علی شایگان مقصود: بخش سری سفارت آمریکا در مورد وی اطلاعاتی خواسته است.


توصیف: دکتر سید علی شایگان فرزند حاج سیدهاشم مولائی متولد سال 1281 تحصیلات: «او در دبستانهای شریعت و شفائیه در شیراز تحصیل کرده و سپس دو سال دبیرستان را در آنجا گذراند و پس از تحصیل ادبیات فارسی و عربی برای مدتی به تهران آمد و ابتدا در دبیرستان دارالفنون و سپس در دانشکده حقوق به تحصیل پرداخت. پس از اخذ درجه لیسانس از طرف دولت به پاریس اعزام شد و در آنجا به تحصیل حقوق پرداخت و در سال 1312 به تهران بازگشت و به عنوان استاد دانشگاه تهران استخدام شد.


سمتهایی که داشته است، نایب رئیس دانشکده حقوق و وکیل دادگستری در سال 1319 مشاور وزارت دارائی و عضو شورای عالی فرهنگ، عضو شورای عالی دانشگاه، عضو کمیته مختلط نفت، عضو کمیته اخراج، نماینده مجلس در دوره های شانزدهم و هفدهم قانون گذاری، حقوقدان و مشاور حقوقی برای «ایران سوف ترانس» و شیلات که در آن زمان تحت مالکیت شورویها بود. (از سال 1322 تا سال 1326)، وکیل سفارت شوروی در دفاع از دعاوی این سفارت در دادگاههای دادگستری ایران. در حال حاضر استاد حقوق بین الملل در یک دانشگاه آمریکا می باشد.


سابقه سیاسی: دکتر شایگان یکی از بنیان گذاران جبهه ملی بود، ولی پرونده او نشان می دهد که او از زمانی که وارد سیاست شده است، تمایلاتی نسبت به حزب توده و شورویها داشته است. اعمال او نیز این ادعا را تأیید می کند، زیرا او به عنوان حقوقدان برای مدت چهار سال برای «ایران سوف ترانس» کار می کرده است و همچنین مدتی برای سفارت شوروی هنگامی که دکتر فریدون کشاورز، عضو کمیته مرکزی حزب توده، وزیر فرهنگ بود، دکتر شایگان معاون او بود. دکتر شایگان وزارت فرهنگ را برای مدتی به عهده گرفت و هنگامی که این سمت را عهده دار بود از عناصر حزب توده در وزارتخانه پشتیبانی می کرد. در جریان اجتماعی در اقامتگاهش در سال 1328 گفت: «هنگامی که من وزیر فرهنگ بودم، هرگز اجازه ندادم آسیبی به توده ایها برسد. من از سوی قوام السلطنه و سایر رهبران حزب دمکرات تحت فشار قرار گرفته بودم، که توده ایها را در مضیقه بگذارم، ولی من ایستادگی کرده دستورات آنها را اجرا نکردم».


به دنبال سوء قصد به جان شاه در 1328 وی به عنوان وکیل مدافع از عناصر توده ای دفاع کرد.


هنگامی که انتخابات عمومی در سال 1328 برگزار شد، او جمعیت مبارزان را بنیاد گذاشت و توده ایهای قدیمی حداکثر استفاده را از رهبران این جمعیت به عمل آوردند. براساس اطلاعاتی که از آمریکا در سال


ص: 739





1330 به دست آمده دکتر شایگان با دیپلماتهای شوروی در آمریکا ملاقات کرده و به آنها درباره علاقه خود نسبت به حزب توده ایران اطمینان داده است.


در سال 1330 به او پیشنهاد رهبری هواخواهان صلح داده شد و او این سمت را پذیرفت. گزارش دیگری در سال 1330 حاکی است که دکتر شایگان مورد اعتماد مقامات شوروی بود و اینکه حزب توده از میان اعضاء هیئت مأمور در لاهه فقط از دکتر شایگان پشتیبانی می کرد. او و دکتر فاطمی (اعدام شده) هنگامی که مصدق بر سر کار بود از حزب توده پشتیبانی می کردند. آقای شایگان عضو کمیته هشت نفره بود و قطعنامه های مورد پشتیبانی این کمیته را تنظیم می کرد. او همچنین در تنظیم قوانین تهیه شده به توسط دکتر مصدق و قانون تقسیمات ایالتی به سرپرستی دکتر صدیقی که در آن زمان وزیر کشور بود دست داشته است. رفراندوم، بیشتر اندیشه او بود، او نخستین سخنران در اجتماعی بود که در بعد از ظهر روز 25 مرداد 1332 در میدان بهارستان برگزار شد. او شدیدا ضد سلطنت است و جمله معروف «شرق دست خوش تحولات است چرا دولتها نباشند» از کلمات قصار اوست.


او همراه مصدق به دادگاه بین المللی لاهه رفت و در فعالیت ضدسلطنت و ضد شاه راهنماییهایی به مصدق کرد. او نخستین مردی است که اعلامیه 30 تیر را امضاء کرد. وی به دنبال حوادث 30 تیر نطق شدیدی علیه دربار شاهنشاهی و شانزدهمین دوره قانون گذاری ایراد کرد. دکتر شایگان یکی از وزیران کابینه مصدق بود و به اعضاء حزب توده آزادی عمل داد. به دنبال جنبشهای ملی 28 مرداد او به دلیل دفاع از سرنگون کردن رژیم و متقاعد کردن مردم بدست گرفتن اسلحه علیه شاه محاکمه شد و به ده سال حبس با کار محکوم گشت. او بعدا از سوی شاه مشمول بخشودگی قرار گرفت و آزاد شد. در سال 1336 گذرنامه ای برای سفر به اروپا دریافت کرد که گویا به دلیل معالجات پزشکی بوده و پس از اینکه تقاضای او به تصویب شاه رسید، ایران را ترک کرد. او در حال حاضر رهبری ایرانیانی را که مخالف رژیم سلطنتی هستند به عهده دارد و با مساعدت سیف پور فاطمی، برادر دکتر فاطمی (اعدام شده)، سازمان دانشجویی ایران آزاد را تأسیس کرد و سرگرم فعالیت مخرب علیه کشور و تاج و تخت می باشد. اطلاعات ناشی از شایعات مربوط به جبهه ملی حاکی از آن است که او با مقامات آمریکا در تماس است.


دکتر شایگان با اغلب دوستان و همکاران قدیمی خود و رهبران جبهه ملی تماس و مکاتبه دارد.


مراتب فوق برای اطلاع شما عرضه شد. خواهشمند است با توجه به این مراتب پاسخی برای سفارت آمریکا بفرستید. تهیه شده به توسط آرا تاروف. امضاء24 فروردین 1340 در حالی که هیچ کدام از اسناد فوق مسجل نمی کند که دکتر شایگان عملاً عضو حزب توده (حزب کمونیست ایران) بوده است، علاوه بر سایر اطلاعات زیان آور، این اسناد حاکی از آن است که او رهبری جمعیت هواخواهان صلح (یا کمیته صلح، ندای صلح، طرفداران صلح و جمعیت هواداران صلح) را در سال 1330 پذیرفته و اعلامیه صلح استکهلم را امضاء کرده و اینکه از نماینده کنگره دوم صلح جهانی در مسکو در سال 1329 بوده است. حتی اگرچه دکتر شایگان از پذیرفتن اینکه وی از عناصر توده در این کشور پشتیبانی می کند و یا اینکه او عضو حزب توده بوده است، خودداری می کند، ظاهرا فعالیتهای مشروح در فوق او را طبق بند 212 (الف - 23 قانون) فاقد صلاحیت نشان می دهد و چنین احساس می شود که اداره مهاجرت و ترک تابعیت بایستی از او بازپرسی کند. هرچند ارتباطات او با هواخواهان صلح در گزارش نقل شده سفارت تحت شماره 22- OMWمورخه 3 آبان 1340 ذکر شده است، تا


ص: 740




آنجایی که می توان از این گزار بازپرسی ضمیمه شده به گزارش 43- OMWمورخه 14 اردیبهشت 1341 استنباط کرد، او در این مورد تحت بازپرسی قرار نگرفته است. این ممکن است در نتیجه آن باشد که به این سازمان به عنوان جمعیت هواداران صلح اشاره شده است ولی این همان جمعیتی است که به نامهای مختلف مانند کمیته صلح، ندای صلح طرفداران صلح و هواخواهان صلح مشهور است و در ضمیمه الف بخش چهار نمایش یک تحت نام جمعیت طرفداران صلح به عنوان یک سازمان جبهه کمونیستی مشهور شده است شده است.


توصیفی از این سازمان که اخیرا به توسط منبع کنترل شده آمریکایی تهیه شده در زیر نقل می شود.


کمیته صلح یا ندای صلح خیلی محرمانه 1- با اشاره به یادداشت مورخه 16 فروردین 1341 شما در مورد موضوع فوق، این موضوع همان طوری که ذکر شده است بسیار مشخص نیست، ولی مراتب زیر ممکن است برای روشن شدن آن کمک کند.


2- علی بزرگ علوی یک عضو کمیته مرکزی حزب توده همچنان نماینده جمعیت ایرانی طرفداران صلح که گاهی جمعیت ایرانی هواداران صلح نامیده می شود، در شورای جهانی صلح می باشد. سایر ایرانیانی که در حال حاضر گزارش شده است که در ستاد این سازمان در وین مشغول به کار می باشند عبارتند از قاسم ثقفی، گداعلی مستوفی (یا مصطفوی - م) و مهیندخت جنگلی.


3- جمعیت ایرانی طرفداران صلح (رجوع شود به پاراگراف دو همان طوری که مشاهده می شود، عناوین انگلیسی آن بسیار مشخص نیست) در طی هفته اول مرداد سال 1329 برای جمع آوری امضاء برای عریضه صلح استکهلم، تشکیل شده تحت ریاست ملک الشعرا بهار عده ای از رهبران سیاسی غیرکمونیست و اندیشمندان تحت الهام قرار گرفتند تا این عریضه که از کمونیستها نشأت گرفته امضاء کنند، که از جمله آنها بسیاری از محافظه کاران سرسخت نیز بودند. این سازمان تأثیر سیاسی چندانی نداشت، تا اینکه در اواخر سال 1329 کنترل کمونیستی سازمان به نحو فزاینده ای آشکار شد. مرگ بهار در 2 اردیبهشت 1340 آخرین مانع را در راه بهره برداری کامل کمونیستی هواداران صلح از میان برداشت.


هیچ گونه کوششی برای سرکوب کردن فعالیتهای این جمعیت به عمل نیامد و تبلیغ برای جمع آوری امضاء برای عریضه صلح به طور علنی در تهران و شهرستانها انجام می گرفت هواداران صلح هیچ گونه فرصتی را برای بهره برداری از بی نظمی های داخلی در زمینهای کار و غیره و در جریان اوائل دهه 1330 از دست ندادند و کوششهای خود را از طریق حمله بر علیه ایالات متحده و همه کشورهای متفق آن به عنوان جنگ افروز تهدید کننده صلح، متمرکز ساختند. کنترل فعال کمونیستی هنگامی که برادران لنکرانی روزنامه مصلحت و نشریه ستاره صلح را که هر دوی آنها در ماه مرداد 1329 منتشر شده و از خط مشی کمونیستی از نزدیک پیروی می کرد به نحو فزاینده ای آشکار شد.


4- یکی از چشمگیرترین تظاهراتی که به توسط گروه جبهه حزب توده در تاریخ 19 تیر 1340 صورت گرفت، از سوی هواداران صلح سازمان داده شد، در هنگامی که یک جمعیت ده هزار نفری علیه اورل هاریمن، فرستاده ویژه ترومن رئیس جمهور آمریکا دست به تظاهرات زدند. این تظاهرات در مقابل سفارت آمریکا آغاز شد و با یک زد و خورد شدید در میدان مجلس با شرکت زره پوش و تانک که به طرف


ص: 741




جمعیت هواداران شلیک می کرد، خاتمه یافت.


5 - هواداران صلح سهم خود را در مبارزات انتخاباتی دوره هفدهم مجلس به عهده داشتند. اکثریت جبهه حزب توده ائتلافی به نام حزب دمکرات تشکیل داد که هواداران صلح از آن کنار گذارده شدند، زیرا این جمعیت از لحاظ بین المللی به عنوان جمعیت برخوردار از پشتیبانی شوروی شناخته شده بود و بنابراین نباید در امور داخلی به نحو مشخصی شرکت کند. مع ذالک هواداران صلح از همان کاندیداهای حزب توده پشتیبانی کردند.


6- از آبان 1340 تا خرداد 1341 هواداران صلح تصمیم گرفتند یک کنفرانس صلح خاورمیانه در تهران تشکیل دهند. پس از اینکه زمینه تشکیل چنین کنفرانسی با تفصیلات بسیار آماده شد، حکومت ایران به طرفداران صلح اخطار کرد که تشکیل چنین کنفرانسی در تهران چندان خوشایند نخواهد بود. به دنبال این اخطار، دیگر چیزی از کنفرانس صلح خاورمیانه شنیده نشد.


7- سومین فستیوال بین المللی جوانان برای صلح از 14 مرداد تا 28 مرداد 1330 برلین. در این اجتماع به سرپرستی مشترک فدراسیون جهانی جوانان دمکرات و اتحادیه بین المللی دانشجویان که هر دو سازمانهای جبهه کمونیستی بودند، تعداد زیادی از جوانان ایرانی با تأیید جمعیت هواداران صلح و کمیته ملی ایرانی فستیوال برلین در تهران شرکت کردند. علاوه بر 49 نماینده که طبق گزارش از ایران به فستیوال رفتند، 58 ایرانی دیگر از کشورهای اروپایی در این فستیوال شرکت کردند.


8 - شورای جهانی صلح که ستاد بین المللی آن در پراگ است، سازمان مادر می باشد که جمعیت طرفداران صلح به آن تعلق دارد. اعضایی از ایران در اجتماع شورای جهانی صلح که در تاریخ آبان 1340 در وین تشکیل شده بود شرکت کردند، و دو عضو از ایران برای شورای جهانی صلح انتخاب شدند و در تیر 1341 طرفداران صلح یک هیئت نمایندگی به برلین شرقی فرستادند.


9- در مهر 1331 جمعیت هواداران صلح، سه نماینده از طریق اتحاد شوروی به کنفرانس صلح پکن فرستاد.


10- یک هیئت نمایندگی بزرگی از هواداران صلح در کنفرانس صلح وین در آذر 1331 شرکت کرد.


11- پس از آنکه بگیر و ببند حزب توده در سالهای 1332 و 1333 صورت گرفت، جمعیت هواداران صلح دیگر در ایران فعالیت علنی نداشته است. مع ذالک همان طوری که در پاراگراف دوم اشاره شد این سازمان هنوز هم در شورای جهانی صلح نماینده دارد.


12- امید است که مراتب فوق کمک کند هواداران صلح یک سازمان کاملاً تحت کنترل و تحت تسلط کمونیستها بوده است.



 

منبع: اسناد لانه جاسوسی - جلد 2 - کتاب 2 - صفحه 738
تصاویر سند