در حال دریافت اطلاعات

لطفا منتظر بمانید!

اسناد مشابه

موارد مرتبط

مورد مرتبطی یافت نشد!
سند شماره

داریوش همایون سردبیر اخبار خارجی، روزنامه اطلاعات

موضوع سند

داریوش همایون سردبیر اخبار خارجی، روزنامه اطلاعات
مشخصات ارسال سند

از:

محرمانه

به:

1344-07-23- 1965-10-15

متن سند



همایون، داریوش - 4


15 اکتبر 1965 - 1344/07/23


خیلی محرمانه


عالیجناب مارتین اف. هرتز، رایزن سیاسی سفارت آمریکا، تهران


مارتین عزیز:


همین الآن نامه ات درباره داریوش همایون را دریافت کردم. او دست به بازی خطرناکی زده است. ولی تابحال توانسته است با دقت و ظرافت خود را نگه دارد. نمی دانم علم چه در سر دارد. جو هاتفی، رئیس (دانشگاه) پهلوی استعفا داده است - - شاید علم می خواهد داریوش جای او را بگیرد، داریوش به نحو غریبی، فکر می کنم بی رحمانه، صادق است. بیشتر از تمام ایرانی هایی که می شناسم، او می تواند خود را از مشاغل و تعهدات قبلی اش به راحتی جدا کند. وی به راحتی و خونسردی دلیل خواهد آورد که مشاغل قبلی اش اینک ارزشی ندارند. او خود را «حاجی بابا» می خواند و حق هم دارد. بعضی از دوستانش او را فرصت طلب، بی اعتقاد و غیرقابل اعتماد می دانند. مثلاً حسین (مهدوی - م) و سیروس (غنی - م) چنین فکر می کنند، ولی به دلایلی کاملاً متفاوت، سیروس حاجی بابائیسم داریوش را در رابطه با «طبقه» او می داند، (موضع سیروس، درباره داریوش خیلی پیچیده است، ولی فکر می کنم علت اصلی همان باشد)؛ حسین هم که خود عمیقا به اصول بسیار محکم و محصول تجربیات دردناکش معتقد است. همان طور که می دانید داریوش یک دوست بسیار نزدیک است. من او را رفیقی قابل تحسین، فکری فعال و از لحاظ اطلاعات سیاسی، سرچشمه پایان ناپذیری از اطلاعات یافته ام، تنها چیزی که لازم است، طرح سؤالاتی درست می باشد.


سمینار هاروارد از نظر من سه رساله خوب ارائه داد، که بهترین آنها را یک روس بنام علی اف تهیه کرده بود. آن تحلیلی استادانه از تفکر جدید ایرانی بود که بصورت انتقادی ادیبانه ارائه شده بود. رساله حسین طوری طراحی شده بود که دو موضوع را برساند: ابتدا، بحث درباره اصلاحات ارضی از دیدگاهی ملی گرایانه، و دوّم نمایش توانائی های سیاسی او. وی در هر دو موضوع موفق بود. دومی در برخورد


ص: 775




مخاطبین آشکار شد و امکان انعکاس آن در کاغذ وجود نداشت. رساله داریوش را هم از این جهت عالی می دانم که در شرایط خاصی ارائه می شد و تا حدی هم بخاطر عذابی است که او برای تهیه آن متحمل شده بود. مخاطبین سمینار هاروارد را در نظر بگیر(که او از ترکیب آنها کاملاً مطلع بود): اکثرا دانشجویان ملی گرای زرنگ، اساتید مسائل ایران (که اکثر آنها بسیار مطلع بودند)، گروهی از اساتید دانشگاه هاروارد که در نظر همایون بسیار محترم بودند، مأمورین ساواک (که او آنها را شناخت)، مأمورین «سیا» (آنها را هم شناخت) و مهم تر از همه دوستان بسیار نزدیک، باارزش و خرده بین او. تحلیل های داریوش مورد استقبال خوبی قرار نگرفت. آنها همان طور که خودش هم می دانست، بلایی سیاسی برای او بودند. پذیرفته نشد که تحلیل او ربط صحیحی با مشکل داشته باشد. اکثر حضار جلسه، سازش های صلح آمیزی که او ارائه می داد را غیر ممکن می دانستند. من آن را تحلیل بسیار ماهرانه می دانم. این تحلیلی است از سیاست های حقیقی آن زمان ایران. آنچه او در آن زمان پیشنهاد کرده بود تنها چیزهای ممکن بود. از سوی دیگر تحلیل حسین به فراسوی وضعیت فعلی رفته، و براساس چیزی بنا شده بود که او آروز داشت ایران چنان بشود.


داریوش خود را فقط به چیزهایی محدود کرده بود که در حال حاضر وجود دارند. البته او در محافل خصوصی به همان امیدواری حسین است، ولی این مطلب دیگری است. فکر می کنم رساله های حسین و داریوش را باید با دو روش کاملاً متفاوت مدّنظر قرار داد. نقش سیاسی آنها هم بسیار متفاوتند: داریوش یک مفسّر، و حسین یک رهبر حزبی است.


به امید دیدار، حرف های زیادی برای گفتن به تو داریم. سلام گرم ما را به الیزابت هم برسان.


ارادتمند،ویلیام گرین میلر


توجه: رضا صدوقی تمام تابستان اینجا بود و در رابطه با مشکلات گوناگون اداره دولت کار می کرد. او مدت زیادی را در کنگره و مؤسسات رفاهی ما می گذراند. فکر می کنم آدم جالبی است- - او از دوستان نزدیک داریوش همایون است. برخلاف بسیاری از دوستان ما از خانواده بسیار محقری است و فقط از طریق هوش و زیرکی خودش به پست فعلی رسیده است.




منبع: کتاب اسناد لانه جاسوسی - جلد 8 - کتاب 8 - صفحه 775
تصاویر سند